ریشه جذب ناخواسته ها و راهکاری برای تغییر آن - صفحه 31

698 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 1436 روز

    سلام استاد عزیزم من چقدر باید خداروشکر کنم که به موقع هدایت شدم به این فایل اصلا کاملا اتفاقی دستم خورد روی این فایل و دقیقا جواب سوالمو داد . چون من چند روزی به دلایلی از یک بیماری ترس داشتم و مدام بهش توجه میکردم و با شنیدن این گوهرها از زبان شما فهمیدم نباید توجه کنم به بیماری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    هما گفته:
    مدت عضویت: 1121 روز

    سلام استاد عزیز و سلام خدمت مریم جان

    من هم دقیقاهمینطور بودم

    برا اینکه توجه بقیه رو جلب کنم. و بگم من خیلی خوبم خیلی زحمت میکشم ،من ازهمه بهترم .من دارم از مادر بیمارم مراقبت میکنم و مریض و هست و … اینقدر گفتم که دخترم تو سن هفت سالگی یه بیماری گرفت که هنوز نتونستن تشخیص بدن و دقیقا رفتارش مثل مادرم شده

    دست هاش مثل مادرم شده

    امروز که این ویس رو‌گوش کردم فهمیدم مشکل من از کجاست

    من همیشه میخواستم ،بار همع رودوش من باشه که بقیه بگن آفرین تو دیگه کی هستی ،

    ولی با شنیدن این فیلم دیگه در مورد بیماری دخترم یا هیچکس حرف نمی‌زنم. دیگه حتی در مورد مادر م هم با کسی صحبت نمیکنم

    مطمعنم که بهارم روز به روز بهتر میشه و خوب خوب میشه .

    ممنون از استاد عزیزم

    من ازشما خیلی درس میگیرم

    در پناه خداوند یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 992 روز

    درود بر همه دوستان عزیزم و استاد گرامی.

    اصرار به ذکر حالم خیلی خوبه و عالیه در شرایطی که به فرمایش شما شرایط مالیتون خوب نبوده، یه جور ناراستی محسوب نمیشه؟

    اینکه به هر دلیلی من شرایطم خوب نیست ولی اغراق آمیز در موردش با کسی حرف نزنم کار نادرستی هست؟

    صرفا بگم خداروشکر

    من مدتیه که با سایت شما آشنا شدم و قطعا ازش بهره میگیرم.

    این نکته رو برای این عرض کردم، چون درک درستی ازش ندارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سارا صمدی پور گفته:
      مدت عضویت: 1538 روز

      سلام دوست عزیزم

      منم اوایل سوال شمارو داشتم

      اگر واقعا دنبال جواب هستین، توی پروفایل من برید در بخش سوال هایی که توی عقل کل پرسیدم

      یک سوال هست به عنوان مثبت اندیشی سمی، جواب هایی که دوستان اونجا نوشتن بی نظیره یکی دوتا از جواب هارو هم خودم ریپلای کردم که بیشترین کمک رو بهم کردن

      میتونین در گوگل سرچ کنین ( مثبت اندیشی سمی عباسمنش)

      باز هم همون صفحه رو احتمالا براتون باز میکنه

      من خودم جواب نمیدم چون هنوز به نظرم در جایگاهی نیستم که بتونم کامل راهنمایی تون کنم اما مطمئنم جواب هایی که دوستان دادن خیلی خوب ابهامات ذهنی تون رو برطرف میکنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ابراهیم شادکام گفته:
      مدت عضویت: 1725 روز

      سلام فهیمه ی عزیز

      ورودتون به مسیر پر از خیر و برکت الهی رو تبریک میگم

      سوالاتی که الان برای شما پیش اومده دقیقا من رو به یاد روزهای اولم توی سایت انداخت

      اون موقه ذهنم پر از سوالاتی بود که فکر میکردم منبع اون سوالات کاملا منطقی و درستن و یه جورایی با سوال پرسیدن میخواستم درستیشون رو ثابت کنم

      ولی کمی بعد فهمیدم که ریشه ی اون سوالاتی که ذهنم رو درگیر کرده بودن کاملا اشتباه بوده

      با این حرفا فقط خواستم بگم که شرایط الانتون کاملا طبیعیه و خیلی زود در هایی از آگاهی های عظیم به روی شما باز میشه که تنها کاری که میتونید انجام بدین اینه که دنبال یه جای خلوت بگردین تا فقط گریه کنین😅

      موفق و ثروتمند باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1980 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    استاد جان سلام🌹، سلام به خانم شایسته مهربون و دوست‌داشتنی🌷 و سلام به همه دوستای گلم در خانواده صمیمی عباس‌منش🌼، امیدوارم حال همگی عالی باشه.

    استاد جان🔶، امروز آمدم کامنت بنویسم به چند دلیل، یکی اینکه درباره آگاهی‌های این فایل بنویسم، دوم اینکه از خودم یه ردپا به جا بذارم و از شرایطم و تصمیماتم بنویسم.

    من این روزها وقتی سر کار میرم، یک یا دو مورد از فایل‌های سایت رو بصورت تمرکزی تکرار میکنم و گوششون میدم، حدودا سه یا چهار بار گوش میدم. فعلا از توحید عملی و فایل‌های عزت نفس دارم شروع میکنم. در کنارش برنامه دارم کامنت‌های عالی دوستانم رو هم بخونم.

    دیشب بود که داشتم درون خودم رو جستجو میکردم، با خودم فکر میکردم که چرا همش از این شاخه به اون شاخه میپرم، استاد جان نمیدونید، یه عالمه باورهای محدودکننده رو درونم کشف کردم، با خودم میگفتم: اینها کجا بوده تا الان، گفتم: اگر یک اتفاق یکسان بارها توی زندگیم تکرار میشه (که توی این مثال بارها تغییر مسیر و از این شاخه به اون شاخه پریدن بود) دلیلش اینه که ذهنم باورهای اشتباه داره، اکثر باورهای محدودکننده‌ام درباره کمبود عزت نفس و ذهن فقیر بودن. استاد جان🥰، وقتی باورهای محدودکننده و پاشنه‌های آشیلم رو ثبت میکردم، احساس بدی پیدا کردم، بعدش به این موضوع فکر کردم که اینها موانع اصلی هستن، اینها همون ترمزها هستن و من باید با منطق، باورهای عالی رو در خودم ایجاد کنم، به همین خاطر انگیزه گرفتم و به خودم میگفتم ایراد نداره، من میتونم و درستش میکنم و من میدونم که ثروتمند میشم و این شد که امروز آمدم سراغ این فایل، استاد جان😍، شما و خانم شایسته عزیز رو خیلی تحسین میکنم و بابت این آگاهی‌های ارزشمند واقعا از شما ممنون و سپاسگزارم✨

    استاد جان🌺، تعهد داشتن و با تمام وجود خواستن که باورها تغییر کنه، خیلی مهمه، من این مدت خیلی پیش آمده که انیمیشن کوتاه و بلند میبینم، خیلی دوستشون دارم، به خودم گفتم حاضری چه بهایی پرداخت کنی، چقدر متعهد هستی که تغییر کنی، سختم بود ولی آمدم کل انیمیشن‌های بلندم رو روی لپ‌تاپم حذف کردم. گرچه می‌تونستم مخفیشون کنم یا به هر شیوه دیگه‌ای سراغشون نرم، اما متعهد شدم که تغییر کنم. نوشتم که ردپا باشه برای خودم.👣

    استاد جان💝، واقعا فایل‌های شما عالی و معرکه هستن، همگی دارن یه اصل رو هر بار از یه زاویه‌ای برای ما باز میکنن‌. تحسینتون میکنم و دوستتون دارم😊

    من یاد گرفتم و این مطلب برام مرور شد که به ناخواسته‌ها و مشکلات زندگیم توجه نکنم، درموردشون صحبت نکنم.

    استاد مثالتون از مادر و بچه خیلی قشنگ و کاربردی بود. وقتی بچه مریض میشه، همش مادر می‌پرسه: حالت خوبه عزیزم؟ الان بهتری؟ ببینم دلت پیچ نمیده؟ دست میذاره روی پیشانی بچه تا ببینه تب داره یا خیر؟ میگه: سرت درد میکرد، خوب شد؟ و من قبلاً یه مطلبی شنیدم درباره پاداش‌های منفی🤔، یعنی اینکه ناخودآگاه یه نفر خودش رو ضعیف میگیره، طوری رفتار می‌کنه که انگار توی افسردگی دست و پا میزنه، سرما خورده، خسته و بی‌حوصله است تا بقیه بگن طفلکی، حیوونکی، با این همه مشکلات حق داره افسرده باشه، حق داره ناراحت باشه، گله و شکایت کنه و دارن بهش توجه میکنن و اون فرد پاداشی رو دریافت می‌کنه که ناخواسته‌های بیشتری رو براش رقم میزنه.

    استاد جان🔶، ما باید یاد بگیریم که خودمون هستیم که داریم زندگیمون رو رقم میزنیم، ما مسئولیم، خدایا شکرت، تحسین میکنم اون دوست استادم رو که به این درک رسید که خودش با صحبت کردن درباره مشکلاتش، این بیماری رو برای خودش بوجود آورده. خیلی مهمه که ما متوجه بشیم که با توجه به مشکلات، مشکلات و ناخواسته‌‌های بیشتری برای خودمون خلق میکنیم، ما در هرصورت خالق هستیم و داریم دنیای اطرافمون رو خلق میکنیم، حالا یا با شرایط خواسته و یا با مشکلات و شرایط ناخواسته.🌳

    من یاد گرفتم با صحبت کردن درباره مشکلات و بدبختی و بدشانسی‌هام، دارم از این جنس اتفاقات بیشتر برای خودم رقم میزنم.

    استاد جان🌟، مثالتون درباره اون فردیکه پادکست درباره مسائل کامپیوتری درست میکرد و چقدر واکنش شما به این مسئله جالب بود، چقدر خوب از قانون استفاده میکنید، چقدر منطق‌های این بی‌توجهی شما عالی و جالب هستن، که من علاقه‌ای ندارم مشکلاتت رو بشنوم، این پادکست نشد، من آدم مناسبی برای شنیدن مشکلات و درددل‌های تو نیستم، وقتی حالت خوب شد، بیا با من درباره نکات مثبت و توانایی‌ها و خوشبختی‌هات صحبت کن🌺. البته شما گفتید که به صورت غیرمستقیم به اطرافیان‌تون این پیام رو میرسونید که درباره مشکلاتشون با شما صحبت نکنن، تا هم به خودشون کمک کنن و هم مودبانه منظورتون رو رسونده باشید، تحسینتون میکنم استاد گلم❤️

    متشکرم، خدایا شکرت🌷

    استاد جان🌼، چه جمله زیبایی روی پیراهنتون نوشته شده، God is my guidance خدا هدایتگر منه.

    چه ساختمان‌های زیبایی، چه اندام زیبایی برای خودتون ساختید، تحسینتون میکنم. چقدر آفتاب لذتبخشیه، از بلندی سایه استاد و خانم شایسته میشه فهمید، چقدر زیباست، تحسینتون میکنم که اینقدر عالی دارید زندگی میکنید، خدا رو صد هزار مرتبه شکرت🌹

    من یادم میاد یه بار همین چند وقت پیش از موتورسیکلت افتادم و تصمیم گرفتم چیزی به مادر و خانواده‌ام نگم و تمرکزی روش نذارم، فقط به پدرم یه اشاره کوچک کردم، گفتم چون افتاده بودم آینه موتور جدا شد. بعد از اون اتفاق بد خاصی نیفتاد و من از این اتفاق یاد گرفتم که حواسم رو بیشتر جمع کنم و موقع رانندگی با خودم آهنگ زمزمه نکنم.

    من یادم میاد که قبلاً که توی کانون تبلیغاتی شاگرد بودم، یه بار متوجه شدم یه ماشین از مسیرش خارج شده و خورده به تابلوی چندتا مغازه که یکیش تابلوی مغازه ما بود، من از لحظه‌ای که فهمیدم یک کلام درباره‌اش صحبت نکردم نه با همکارام و نه با اعضای خانواده‌ام و مشغول کار خودم شدم. ولی همکارام چون از این موضوع اطلاع نداشتن مدام درباره‌اش صحبت میکردن. نتیجه اینکه تا حدود یک هفته و شایدم بیشتر دنبال گرفتن خسارت از راننده و یا خانواده‌اش بودن.

    امیدوارم همه دوستان گلم در پناه خدا، همیشه شاد🌷، سلامت🌼، ثروتمند✨ و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فریبا آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 991 روز

    سلام استاد عزیزم.خداوند رو سپاسگذاری میکنم که هر فایل جدیدی که گوش میدم جواب خیلی سوالاتم رو میده.واین و یه نشونه میدونم.باورتون نمیشه ولی هر بار ذهنم مشغول سوالاتی بوده دقیقا به همون فایلی هدایت شدم که جواب سوالاتم رو میگرفتم.واقعا نمیدونم چطور سپاسگذار باشم اول از خدا بعد ازشما که دارید کمکم میکنید تو مسیر درست هدایت قرار بگیرم.منی که سال های زیاد فکر میکردم چون نماز میخونم دعا میکنم وذکر میگم تو مسیر خوبی هستم ولی همیشه از خودم میپرسیدم پس چرا به اون چیزی که میخوام نمیرسم.استاد عزیز من پنج سال قبل تصمیم گرفتم یه مغازه داشته باشم شغلم خیاطی بود وتصمیم گرفته بودم همین کاروانجام بدم.پنج سال کار کردم ولی هیچ وقت نتیجه مطلوب ودلخواه من نبود.وهمیشه میگفتم خوش به حال فلانی که انقدر مشتری داره چرا من ندارم واینو جلوی همه بازگو میکردم.به درامدی که داشتم راضی نبودم وبه جای اینکه خداروشکر کنم همش میگفتم خدا چرا من انقدر مشتری ودرامد ندارم.مرتب از مشتری ها گله میکردم وبه هر کسی میرسیدم میگفتم بابا چرا مردم اینجورین چرا اونجورین وهمین باعث شده بود خیلی وقت ها با مشتری هام به مشکل بخورم .خیلی وقتا باهاشون دعوام میشد.تا اینکه شش ماه قبل جمعش کردم.از وقتی با شما آشنا شدم تازه فهمیدم که باعث تمام مشکلاتی که برام پیش می امد خودم بودم.با گله کردن از کاسبی که مشتری نیست.با بد گفتن از مشتریها.با اینکه هیچ وقت از اون درآمدی که داشتم خوشحال نبودم وهمش به دیگران میگفتم خیلی خوب نیست شرایط.اما الان خوشحالم خیلی خوشحالم که با سایت شما آشنا شدم ودیگه نمیزارم هیچ چیزی حالم وبد کنه.استاد عزیز من تصمیم رو گرفتم من باید تغییر کنم ومیکنم وبه زودی از نتایج عالی که گرفتم براتون مینویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3074 روز

    سلام به همه واستادعزیزم

    استاد جان چقدر این فایل برای من جالب بود حالا میفهمم چرا مشکل داره حالا میفههم چقدر دوست دارم قربانی باشم خدای من

    من احساس قربانی دوست دارم وازش لذت میبرم مخصوصا توی کارم همش تعریف میکردم به خانواده ام که من رو نگاه چقدر آدام خوبی هستم هرچقدر کار میکنم هیچی نمیگم اما صاحبکارم بهم پول کم میده مدام از صاحبکارم گله میکردم

    حالا میفهمم چرا همسرم تغییر کرده چرا یک آدم دیگی شده چون من از مشکلاتم با همسرم از یک جای تصمیم گرفتم حرف نزنم وروی مثبتهای همسرم تمرکز کنم واون آدم صددرجه تغییر کرده ویک آدم دیگی شده

    من دوره عزت نفس رو هم دارم ولی این موضوعی که شما گفتید انگار من تازه متوجه شدم

    همش با خودم میگفتم خدایا من این همه روی خودم کار میکنم پس چرا مشکلاتم تمامی نداره

    نباید درموردشون حرف بزنم اگر کسی ازمن سوال کرد بگم خدایا شکرت همه چیز عالیه

    خدایا امروز موضوع مهمی رو متوجه شدم

    استاد من خیلی احساس ترحم دوست دارم آره

    میرفتم تعریف میکردم من برای بابام غذا درست میکنم بعد میبره براش اما بابام از این رفتار من خوشش نمیومد

    حالا میفهمم چرا

    خدایا من از همین امروز تصمیم گرفتم یک عادت جدید رو در خودم شکل بدم من هرگز هرگز درمورد مشکلاتتم نباید با کسی حتی با خدا حرف بزنم

    استاد جان بی نهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    فاطمه رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1373 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز🤗

    خیلی خوشحال و سپاسگزارم که می‌توانم این کامنت رو بنویسم برای این فایل که مثل همه فایل ها عالی و پر از درس و تجارب ارزشمنده که مثل گنج میمونه

    استادجان تازه میفهمم چقدر آگاهانه به قانون عمل کردن مهم و ارزشمنده تا قبل از این بعضی موقعیت به زیبایی ها توجه میکردم و واقعا متعهدانه به قانون عمل نمی‌کردم اما با شنیدن این فایل واقعا دگرگون شدم احساس میکنم واژه‌ای برای سپاسگزاری از شما بابت تلاش‌های بی‌دریغتون برای سایت و صحبت‌های ارزشمندتون وجود نداره

    دقیقا موضوعی که مثال زدید برای من هم صدق میکنه که از بچگی دنبال توجه جلب کردن با مریض شدن بودم و خداروشکر میکنم که متوجه اشتباهم شدم و دوست دارم با تعهد بیشتر آگاهانه روی قانون بیشتر کار کنم

    یه ماجرای جالب مربوط به بحث کار پیدا کردنم بود که از یه صاحب کاری که بهم کار نداده بود دیو دو سر ساخته بودم و باعث شده بود همچنان توی هرکاری بازم به آدم‌های مشابه برخورد کنم اما زمانی که آگاهانه تصمیم گرفتم آگاهانه نسبت به تضادهای زندگیم جوردیگه نگاه کنم واقعا مثل معجزه میمونه برام

    یادمه وقتی از بحث‌های خانوادگی صحبت میکردم همیشه بیشتر میشدن و زمانی که بهشون توجه نکردم یا آدم‌های غرغرو زندگیم رو حذف کردم یا بهشون بی‌توجهی کردم واقعا احساس کردم حتی اعتماد بنفسم هم بیشتر شده

    فقط میتونم ازتون تشکر کنم البته که می‌دونم تشکر واقعی زمانی هست که انشالله به یاری خدا همه دوره‌هاتون رو بتونم تهیه کنم و بازهم از تغییرات معجزه آسایی که با آموزش‌های بی‌نظیر شما توی زندگیم اتفاق میفته صحبت کنم

    عاشقتونم استاد عزیز و مریم جان

    آرزو می‌کنم روزبه روز بیشتر بدرخشید استادجان و همیشه بهترینا براتون رقم بخوره بازم ممنون بابت تمام فایل‌های عالی که درست می‌کنید❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    محبوبه بابایی گفته:
    مدت عضویت: 3771 روز

    به نام خدا

    با سلام خدمت آقای عباس منش گرامی

    میخواستم از حضورتون خواهش کنم که این مسئله رو جور دیگه ای عنوان کنید. من الان کسی رو می شناسم که اینقدر نسبت به این مسئله وسواس پیدا کرده، و دور و برمون هم پر از ناخواسته س، به حدی که هر وقت ناخواسته می بینه دچار ترس و وحشت میشه و از این می ترسه این ناخواسته بهش آسیب برسونه، دچار ناراحتی قلبی شده. خواهش می کنم بیایید اینجور عنوان کنید:

    باید صبح به صبح که از خواب بیدار میشی باید تمرکز کنی رو خدا و اینکه در بهشت هستی، تقوارو رعایت کنی و منبع خیر و نیکی باشی (نیکوکار)

    حضور خدا یعنی بهشت

    خدایا شکرت از این خونه های باشکوه و زیبا و باغ و بستانها

    خدایا شکرت از این حسابهای بانکی سر ریز شده از پول

    خدایا شکرت از اینهمه پول، اینهمه نعمت، ثروت

    خدایا شکرت از اینهمه سلامتی و شادابی و جوانی و انرژی فوق العاده

    خدایا شکرت از این کسب و کار فوق العاده و از اینهمه مشتری و پیروزیهای پی در پی

    خدایا شکرت از اینهمه امنیت، آسایش، آرامش

    خدایا شکرت از اینهمه زیبایی و خوشبختی و سعادت

    خدایا شکرت از اینکه آدمها اینقدر خوب هستن‌. از اینکه همسرم هم اینقدر آدم خوب و مهربان و دوست داشتنی، آدم توانمند و موفق و ثروتمنده

    چون خدا کننده ی اصلیه؛ قدرت تماما دست خداست و او منبع خیر و نیکیه

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 2018 روز

    باسلام واخترام خدمت استادعزیزم ومریم جان

    من یک خانم ۴۷ ساله هستم .مادرزاد مهره کمراضافه دارم وازاول ابتدایی تا پایان تحصیلم از ورزش معاف بودم ودردخیلی بدی روهرلحظه تجربه کردم.چندبارزمین گیرم کرد ودوماهی استراحت مطلق داشتم وقراربود عمل کنم…ولی خواستم خودم درمانش کنم هرگاه زیپ دهنم رو بستم وباهیچکس صحبت نکردم درمورد دردم وفکوس خودم رو برای سلامتی هزاربرابرکردم.‌‌حتی تصویرسازی حال خوب درجنگل ودریا باکمر سالم داشتم.‌‌…همش شکرگذاری میکردم و به خاطرات وروزهای که باهمین کمربازیبایی ساختم روتکرارمیکردم وهمش میگفتم من قبلا تونستم الان هم میتونم…پارسال دکتربه من گفت متاسفانه چهارمهره ی کمرتون ازبین رفته واحتمال قطع نخاع من حتمی است وهزینه ی سنگین برای عملم نیاز هست وبعدازعمل هم اگرباموفقیت پیش بره برای همیشه مانند یک رباط بدنم عمل میکنه..‌چرخش وسمت چپ وراست روتا اخرعمراصلا نخواهم داشت….ومن اولین کاری که کردم باتکنیک های که استاد فرموده بودن روی خودم کارکردم وبه خودم قول دادم بانصف هزینه عمل رو برم سفرافریقا …بعداز ۹۰ روز که روی خودم کارکردم وهمش ذهنی بود وروتخت استراحت میکردم تونستم فردقوی بشم وبه مدت طولانی برم قاره آفریقا چندین کشور وچندین شهر وجاهای بکر افریقا که جز رویاهام بود برم هرروز ۵تا۶ساعت باماشین های سافاری درحیاط وحش وروزی ۳الی ۴ساعت راه پیمایی درطبیعت برای دیدن ابشارها ودره ها وحیوانات وحشی میگذشت…چون توجه من به سلامتی ونکات مثبت بود…منی که ازلحاظ پزشکی چه در ایران وچه درخارج مهرهای سیاه وخراب همراه دیسک وسیاهتیک دارم تونستم باذهنم ساعت ها وروزها فعالیت سنگین داشته باشم…عزیزان بخدا همه چی باذهن صورت میگیره…دنیازیباس اگر ما زیبانگرباشیم چون یک زنبور روی گلها وزیبایی ها فکوس کنیم…خدایاشکرت برای آگاهای که دربین مردم درجریان هست واستادمون جناب عباسمنش روخداحفظ کنه اینقدر زیبا وروان صحبت میکنن وحال دلمون روخوب میکنن‌‌‌…خدایااااشکرت خدایااااشکرت‌‌‌…خدایااااشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مرجان ابوترابی گفته:
      مدت عضویت: 1826 روز

      سلام بانو

      از خوندن کامنت شما بسیار بسیار انرژی و انگیزه گرفتم و خیلی خوشحال شدم براتون و تحسینتون کردم واقعا.

      اینو فقط مینویسم تا ردپایی باشه برام در آینده ببینمش و خودم رو هم تحسین کنم … چون در حال حاضر در حال عمل کردن به این قانون هستم که به مشکل کمرم توجه نکنم که ریشه این مشکل در همین جلب توجه و گرفتن حس ترحم و نرفتن به جاهایی که دوست نداشتم برم ولی نمیتونستم بگم به خاطر کمبود عزت نفس و کمردرد رو بهونه میکردم که مدام مشکل بزرگ و بزرگتر شد و دلیلش خیلی چیزای دیگه هم بود که روی هم جمع شد و شد وضعیت الانم. اما متعهد شدم که عمل کنم به قانون و خداروشکر الان 5 روز هست که متهدانه عمل کردم و راجع بهش با کسی حرف نزدم و وانمود میکنم که همه چیز خوبه و شکرگزاری میکنم و 5 روزه که دارم کل کامنتای این فایل رو میخونم و لذت میبرم و نکته بزداری میکنم و انگیزه میگیرم برای ادامه و قانون برام بیشتر و بیشتر جا میفته. امید که خداوند هدایت کنه. سپاس از شما بانو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    محمد جولان پور گفته:
    مدت عضویت: 1585 روز

    درودبرشمااستادعزیزم وتمامی همراهانم درسایت عباسمنش دات کام وباتشکرازخداوندمهربانم

    من برای جلب توجه خانواده ام نادانسته دروغ میگفتم چه دروغ ازمشکل باهمسرم ودروغ اینکه شرایط مالی خوبی روفراهم کردم وهمسرم همچنان ناشکری میکنه

    باورنمیکنیداستاداین انقدربالاگرفت که الان نه همسروخانه ای دارم ونه پدرومادرومهربانی وتوجه اونهارو

    قانون اینه من بابیان اشتباه خودم افکاروباورهای اشتباهی رودرخودم شکل دادم اونقدراشتباه که هرچی داشتم روازمن گرفت

    بعدازهدایت شدنم به این سایت وآشنایی باشمامتوجه شدم خودم به دست خودم باافکاربیماروبه دنبال شرایط توجه وترحم ازعزیزانم بودم وجالب اینکه همین توجه هاعامل ویرانی زندگی من شدنه آبادانی واحساس خوبم

    عجیب این قانون هنواره درزندگی مادرجریان واثرگذاره

    من به دنبال چه بودم وچه به دست آوردم

    الهی به کرم وبزرگی توشکرکه حالابدون حتی کوچک ترین توجه وهمراه ودلداری دهنده ای بایداززیرصفرشروع کنم

    من بایداول ورودی هاموکنترل کنم وباورهایی که ایجادکردم وباافکارقدرتمندکننده جایگزین کنم وبعدباصحبت نکردن ازمشکلاتم حتی باخودم وتوجه نکردن به تنهایی که دارم ویانبودیه احساس همراهی باقی مسیروباهمراهی خدای مهربانم برای خودم بسازم تابااستغفاربه درگاه الهی وبخشش خدای مهربانم به مسیردرست هدایت بشم وبتونم زندگیم روازنوبسازم

    خدای مهربانم سپاسگزارم ازتوبابت این آگاهی واستادعزیزم سپاسگزارم ازتوضیح عالی وکامل شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: