«باور احساس لیاقت»‌، پشتیبانی قدرتمندکننده برای اقدام در جهت خواسته‌ها - صفحه 4

149 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1944 روز

    به نام خدا

    سلام

    این صفحه نشونه امروز من بود و باید بگم که ممنونم و راهکاری به ذهنم رسید بعد خوندن این صفحه

    اولش که صفحه داشت لود میشد به خدا گفتم خدایا منظورمو که فهمیدی ؟ ( چون اولش گفتم شاید واضح بیان نکردم پیش خودم مسئلمو) ولی بعد دیدم اووو نه بابا خدا که مثل ما آدما نیست وقتی یه چی تو ذهنت باشه تو فرکانسش باشی مسئله باشه و دنبال جوابش باشی خودش میدونه چی به چیه راه حل درست حسابی جلو پات میذاره.

    به خدا من بارها گفتم، دیوونه این دکمه مرا به سوی نشانه ام هدایت کنم. اصن میام تو سایت به امید این میام. یه چیز کار راه بندازیه که نگو و نپرس اصن عالی :))))

    آره خلاصه، تو فکر این بودم که من چقدر تغییر کردم، سه بار تست نیمکره دادم و میانگین بگیری با اختلاف الان از نیمکره راستم بیشتر استفاده میکنم درصورتی که قبلا برعکس بود و نیمکره چپ با اختلاف درصدش بالا تر بود، الان حتی اهدافمم دارن تغییر میکنن. چند روز پیش حس نیاز به تغییرم دیگه زیادد داشت بهم فشار میاورد، همین ماه شروع کردم به پول جمع کردن برای گوشی جدید، ولی اون لحظه اینقدر بهم نیاز به تغییر فشار آورده بود که گفتم اینطوری نمیشه باید ریسک کنم و گفتم خدایا اگه نیاز به یه دوره دارم خودت محصولشو برام بیار اگه نه که بگو چیکار کنم، دکمه نشانه منو زدم و برام دوره توحید عملی اومد، همون لحظه که دیدم خدا داره به طور کاااملا واضحی جوابمو میده بدون هیچ فکر دیگه با پولی که تازه این ماه بخشیشو جمع کردم استفاده کردمو دوره رو خریدم و همون قسمت اول چققققدرررر قشنگ داشت مسائلی باهاش سر و کار دارمو شفاف بیان میکرد. میدونم با این دوره ها علاوه بر چیزی که میخوام قراره چیزای خیلی خیلی بیشتر و خارج از تصورمو هم به دست بیارم برای همین برگردمم باز همین کارو میکنم.

    امشبم که از مسئله تغییرم نگران بودم این صفحه به خوبی جوابمو داد. و اینکه فهمیدم شاید تصوری که از افکار و علایق گذشته خودم دارم یه بخشیش علاقه بوده باشه و بخشیشم مربوط به اهمیت دادن به نظر دیگران یا کلیشه ها یا هرچی.

    فقط میدونم الان که علاقه و اعتماد به نفسم نسبت به خودم کمی بیشتر شده، دارم و میخوام بهتر و بیشتر خودمو بشناسم و به سمت علایق حقیقیم برم فارغ از هر چیز دیگه ای. اولش سخت تره احتمالا، ولی کی اهمیت میده ، میخوام عشق کنم میدونی… میخوام آزاد باشم جاهای مختلفو ببینم، انیمه ببینم راجب چیزایی دوست دارم ببینم بخونم کارای مختلف انجام بدم دنیا رو بگردم نقاشی بکشم شعر بگم هرچی بخوام برای خودم بخرم چیزای خوشمزه قدیمی و جدید بخورم زبونای جدید یاد بگیرم آدمای جدید ببینم مهارت جدید یاد بگیرم موسیقی یاد بگیرم با اختیار کامل با آزادی .. حتی دلم میخواد یه سفر به فضا هم برم مثل بعضی آدمای ثروتمندی که دعوت میشن و این کارو میکنن. من واقعا میخوام تا توی این دنیام از همه چی از تک تک لحظاتش لذت ببرم از غمش لذت ببرم از شادیش لذت ببرم از زندگیم لذت ببرم.

    ممنونم استاد که بی پروایی و آزادی رو در قالب زیبایی و انسانیت بهمون یاد میدید. ممنونم از خانم شایسته ممنونم از همه شما که اینو میخونید یا نمیخونید.

    عاشقتونم

    در پناه خدای قشنگمون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    به نام خدا

    سلام

    ما بدلیل عدم عزت نفس تمام کارهایی را که انجام می‌دهیم که در نظر دیگران خوب بنظر برسیم و ارزش و جایگاه ما را دیگران برای ما تعریف میکنن

    این همون دورویی هستش،ما یک درون داریم که خودمونیم و یک بیرونه که تظاهر می‌کنیم و به دیگران نمایش میدیم

    عامل موفقیت ما یکی شدن و بودن درون و بیرون ماست

    چرا ما می‌خواهیم اونجور جلوه کنیم که نیستیم

    راه در دنیا یکیست و آن راه راست است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    مصطفی افشار گفته:
    مدت عضویت: 1080 روز

    سلام به دوستای گلم

    از خداوند برایتان بهترین حس ها و اتفاقات خوشگل و ناز رو خاستارم الهی آمین

    اولین قدم هامو برای ساختن عزت نفس برداشتم

    و حالم عالییه خدایا شکرت عشق میکنم به وجود خودم که تو این مسیر هستم زندگی واقعا با عشق و ارزش قاعل شدن به خود هستش که معنی میگیره و رنگ میگیره واقعا ما انسان ها با ارزش هستیم و قابل احترام وقتی که خودمون به اطرافیان و جهان ارزش قاعل میشیم و اونا رو قابل احترام میدونیم و هر کسی رو که میبینیم با چشم یک انسانی که حق اینو داره که با احترام باهاش برخورد شه واقعا حسی که این نو نگاه و عملش بهم میده درونمو جلا میدهت این حال رو برای تک تک انسان های روی این کره خاکی پر برکت خاستارم

    و جهان این نوع برخورد مارو میبینه و احترام و عذتش رو میچشونه بهمون الهی شکرت دوستان گلم شما خیلی قابل احترامید دوستون دارم در اوج باشین 🌹🌹🌹🙏حس خوبی در حال نوشتن کامنتم داشتم خدایا شکرت🤲

    با عشق کامنتم نوشتم الهی شکرت

    خدایا شکرت برای تک تک لحضه های زندگی ام🌱

    مصطفی جان عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    انيكا رضايي گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    اولین دیدگاه من 

    ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ سلام به همه عزیزان سایت و استاد عباسمنش دوستداشتنی

    من مهارت بالایی در کارم که یک خدمات زیبایی است دارم و آبان ماه می شود حدود یکسال که من در این حوزه فعالیت میکنم

    اما سر جمع شاید در این مدت من حدود۲۰ نفر مشتری داشته ام که هیچ کدام دوباره برنگشتن

    بله خیلی فاجعه اس ،اما خوشحالم که متوجه شدم باید به دنبال باور های پولساز و بالابردن عزت نفسم باشم و در مهارتم تکامل را طِی کنم

    استادم و مشتری هاواطرافیان خیلی از کارم ،کیفیتش و ظرافتم در کار تعریف می کنند و با یک شوق بسیار بالایی از پیش من می روند آنقدر که از خدمات من راضی هستند اما با این حال دیگر بر نمی گردند و مشتری دیگری برای من نمی فرستند

    چرا ؟!با خواندن این مطالب من امروز متوجه شدم بخاطر ترسی که من در انجام دادن کارم دارم

    بله من برای اینکه در کارم حساسیت بالایی دارم و در کنارش استرس و ترس زیااادی هم دارم و اگر مطابق میلم چیزی پیش نرود شب خواب به چشم ندارم و مدام خودم را سرزنش می کنم و یک مورد دیگری هم که هست ، داشتن عدم احساس لیاقت : طوری پایان کار روم نمی شود از مشتری پولی دریافت کنم و با کلی ببخشید و شرمندگی یک قیمت پایین را می گویم که بازم مشتری برگردد(ترس از دست دادن مشتری) که با این حال بازم بر نمی گردد . این مطالب در سایت کمک بزرگی به من کرد تا متوجه شوم چه ضعف هایی دارم

    و البته یک اتفاق خوبی هم که برایم افتاد این بود که درست ۳ روز پیش من با فایل چگونه درآمد خود را سه برابر کنیم روبه رو شدم و طبق تمرین تعهد نوشتم و امضا کردم که سفت و سخت باورهایم را پولساز کنم و اتفاق هیجان انگیزی که افتاد امروز بود که من برای اولین بار در یک روز ۲تا مشتری داشتم با قیمت بالا ‘  هم خودم و هم مشتری راضی بودیم😃انقدررر خوشحال بودم که می خواستم تو خیابون جیغ بکشم و بگم خدایا شکرت

    خدایا شکرت که راه حل رو پیدا کردم

    خدایا شکرت که این صفحه رو پیدا کردم و باخوندن مطالبش آگاهی بدست آوردم و ضعف کارم را فهمیدم

    خدایاشکرت که با سایت استاد عباسمنش آشنا شدم

    خدایا شکرت که تعهد نوشتم

    خدایا شکرت که دارم قدم بر می دارم برای یک زندگی بهتر 

    با سپاس فراوان از خدای قشنگم و استاد عباسمنش عزیز🙏🏼🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1222 روز

      سلام دوست عزیز و همکار خوب من .

      نکات خوبی در کامنت خودتون گفتید و بسیار لذت بردم و بیاد آوردم روزهای گذشته خودمو که منم همینطور بودم و با گذشت زمان همه چیز جوری پیش رفت که برای خودم اسم و رسم درست کردم جوری که برای خودم حسابی معروف شدم در شهرم و حتی کسایی که سابقه کاریشون از من خیلی بیشتر بود منتظر بودن که من ایدها جدید پیاده کنم و ازم تقلید کنن

      توی یه برهه ای باز بخاطر باورهای غلطم بدهکار شدم و باعث شد عزت نفسم پایین بیاد که البته بعدش خیلی زود خودمو جم کردم و الان دارم بیشتر روی خودم کار میکنم و قوی تر از قبل برگشتم

      ممنونم ازت برای نوشتن احساست و بیاد آوردن گذشته خودم

      هر کجا هستی شاد و سلامت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1877 روز

    به نام خدای بزرگ و حامی…

    عزت نفس و تقویت اون نیاز به تکرار و تمرین و به یاد آوردن توانایی هامون داره

    من این روزها آومدم تمرکزی روی فایلهای عزت نفس و مقاله های خانم شایسته در پاسخ استاد به مسائل شما و بعد سرچ کردن در عقل کل و خواندن و نکته برداری واقعا احساس میکنم دارم رشد میکنم و البته اتفاقات عالی هم برام رخ میده و من میدونم داره از کجا آب میخوره از تمرکز و توجه

    عزت نفس پاشنه آشیل همه ماست و هر چی روش کار کنیم کمه و من باید باور کنم که این‌منم که خالق خالق ۱۰۰ درصد زندگی دلخواه خودم هستم با تمرکز بر خواسته ها فقط خواسته ها و تمرین اعراض کردن که این باور توحیدی چقدر میتونه میان بری بشه برای کسب موفقیت و اتفاق افتادن خود به خودی کارها راحت و آسان اگر در مسیر قانون حرکت کنیم این جریان اصلی داره حرکت میکنه وظیفه منه که همراه و هماهنگ بشم و برم سمتش

    حالا این کامنت رو گذاشتم تا تمرین امروزم باشه میکنید که حتی کامنت نوشتن هم مقاومت داره و گاهی حداقل برای من اینجوریه که زمزمه میکنه،حالا نوشتی که جی حالا گفتی که چی

    ولی مینویسم با احساس لیاقت و ارزشمندی و باور همه توانایی هام:

    من با صدای محکم رسا میگم

    من ارزشمند و با لیاقتم

    لایق پول و ثروت

    لایق موفقیت

    لایق سلامتی و آرامش

    لایق هدایت خداوند

    هدایت در همه جنبه ها

    لایق خونه ای زیبا با شکوه بزرگ که حیاطی زیبا داره یه حوض وسطش که آب نماهای روشنه و صدای آب توی حیاط پر شده و زیر سایه درخت بید روی تختی که روکش سنتی داره سماور داره قول قول میکنه اخه من عاشق چای و طرحهای سنتی هستم

    بعد داخل خونه ام آشپزخانه بزرگ ویو باز و روبه جنگله،پنجره بزرگی داره و بازه و باد داره پرده اش رو تکون میده با سرویس مدرن ولی سنتی با تمامی امکانات آشپزخانه و گلدانهای که پشت پنجره آشپزخانه گذاشتم و الان دارم بهشون آب میدم وااای خدا چه کیفی داره توی این آرامش و خانه ای که خودت ساختی زندگی کنی

    عود اسطوخودوس هم روشنه با یه آهنگ لایت

    حال دوتا پنجره بزرگ داره نور گیر و دلبازی و مبلمان سنتی و فرش سنتی چشم‌نوازی میکنه

    و اتاق‌های که بزرگ و دلبازی و خونه ای ساده و خلوت و شیک و فقط وسایل مورد نیاز و قابل استفاده توش هست

    خدایا شکرت که من لایق بهترین هام.بهترین ماشین

    که مزدا ۳ که عاشق هستم اونم سفید گوشه حیاط که سقف براش زدم و در هم ریموت هست پارکه

    چه مسافرت‌های باهاش رفتم خدایا شکرت چه آهنگهایی دوبس دوبسی،باهاش گوش دادم و کیف کردم خدااااا شکرت از این نعمتها و این لایقتم خدایا شکرت

    شغلی که پر رونق و پر مشتری و پر سفارشه و دیگه رزقه که داره دنبالم میاد و من چقدر خوشبختم

    خدایا شکرت حسابم پر از پوله به واسطه لیاقت و ارزشم و باورهای قدرتمندی که ساختم خدایا شکرت

    من لایق همه زیبایی ها و ارزش ها هستم خدایا شکرت

    چهره ای زیبا و باشکوه و سلامت دارم و به خودم افتخار میکنم

    و اطرافم رو آدمهای ارزشمند و با لیاقتی پر کردن

    و من خدارو دارم که برای من کافیست است

    خدایا شکرت سپاسگزارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      مونا گفته:
      مدت عضویت: 2011 روز

      سلام به دوست عزیزم سمیه جون

      امیدوارم که همیشه شاد و سربلند و پراز ثروت و اتفاقهای قشنگ در زندگیتون باشه و هی بیاید تو سایت برای ما از تجربه اتون بگید مارو خوشحال کنید ،چقدر قشنگ قوانین درک کردید وتحسین میکنم که اینقدر متعهدانه دارید قدمهای تکاملی تون طی میکنید الله اکبر

      خداروشکررر که کامنت زیباتون خوندم و انرژی گرفتم و مهم تر حس ارزشمندی که حس فوق العاده و نابی که اگر هر کدوم ما تو خودمون بزرگش کنیم چه اتفاقهای باور نکردنی رخ میده اونوقت که می‌بینیم چی شده ممنونم که اینقدر با جزئیات گفتید منتظر کانت های زیباتون هستیم روز خوش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سمیه اسفندیاری گفته:
        مدت عضویت: 1877 روز

        سپاسگزارم مهر نوش عزیزم

        ممنون که کامنت گذاشتی و من آمدم دوباره کامنتم رو خوندم و پر از احساس خوب شدم و دوباره خواسته هام برام یاد آوری شد

        یادم آمد احساس لیاقت و ارزشمندی و تجسم خواسته هام

        خداروشکر کامنتم بهتون احساس خوبی داده

        ما همین طوری ارزشمند لایق و دوست داشتنی هستیم خداروشکر برای وجود ما آدمهای باحال و زیبا و پااااایه

        ازت سپاسگزارم مهرنوش عزیزم شاد و موفق باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      آلما آسایش گفته:
      مدت عضویت: 1940 روز

      سمیه جان

      سلام بروی ماهت قشنگم

      سلام براون روح بزرگت

      چقدر حس خوبی رو منتقل کردی

      چقدر رویای خونت شبیه خونه ی رویایی من هست.

      دوست دارم همسایه باشیم دوتا خونه ویلایی که حس زندگی توش موج میزنه. پرنده های خونه ی من با پرنده های خونه ی تو دوست هستن. گاهی صدای آب فواره ای خونه ی تو که میاد یادم میافته منم فواره رو روشن کنم. وقتی کنار حوض سبزی ومیوه میشورم یادمه که مقداری برای همسایه ی خوش ذوقم بفرستم.

      آی همسایه

      آی همسایه

      توی ایوون چای دم کردم با شیرینی مورد علاقم بیا کمی گپ بزنیم عصرانه بخوریم.

      عاشقتم سمیه بانو

      عاشق خودم واین رویای زیبام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رسول بنادری گفته:
    مدت عضویت: 1427 روز

    قیمت همه چیز میره بالا، قیمت تو چی

    روزانه قیمت محصولات میره بالا  بدون اینکه بر کیفیت اونا افزوده بشه ولی قیمت تو چی

    ها بگو چقد خودتو ارزشمند، لایق بهترینا میدونی

    رسول

    شاید وقتی با افزایش قیمت مواجه بشی ب هم بریزی و بگی این تازه از کیفیتشم کم شده

    اینقدر ک به فکر ارزش و کیفیت محصولیم به فکر ارزش خودمون نیستیم

    رسول تو ارزشمنی چون خدا تو رو با دستاش خلق کرده ، اینقدر زیبا و عزت مندانه خلق کرد و به خودش افرین گفت

    ب فرشته های گفت این جانشینه منه روی زمین بهش سجده کنین رسول عزت خودتو دریاب تو اینقدر ارزش داری ک کل فرشته ها برات سجده کردن

    خدا هم موقع افریدنت بهت ارزش (کرامت) داد

    خدا توی قرآن گفته “و لقد کرمنا بنی ادم ” ما ب فرزندان آدم کرامت دادیم و تو همین ایه هم خدا میگه ما انسان رو از سایر موجودات برتری دادیم

    بابا دیگه چطوری بگی خدا تو با بقیه چیزایی ک افریدم فرق داری

    اره رسول تو لایقی از تمام نعمت ها بصورت نامحدود استفاده کنیم

    خدا توی قرآن گفته انچه توی زمین و آسمون هست رو مسخر شما کردم، اقا همه چیو افریده تا ما لذت ببریم

    +رسول یادت باشه تاخودتو لایق چیزی ندونی بهت داده نمیشه+

    نمیدونم دقت کردین یا نه توی قرعه کشی تلویزیونی محصولی ک جایزش ماشینه معمولا کسایی ک برنده میشن یکی ماشین دارن، من ک میگم چون خودشونو لایق ماشین دونستن دوباره ماشین بهشون داده میشه، بعد یکی توی خونه نشسته میگه اینا ک ماشین دارن برنده میشن ما ک نداریم نمیشیم من ک میگم این ک ماشین نداره از درون خودش رو لایق ماشین نمیدونه شاید زبانی هی بگه من ماشین میخوام، خدایا ب من ماشین بده، ولی از درون با خودش میگه اونایی م ماشین دارن همشون سر کار کارمندین 15-20سال تحصیل کردن من ک تا پنج ابتدائی بیشتر نخوندم

    اونا انقدر اذیت شدن و اخرش یه ماشین دارن من چی من اصلا همون مدرک تا پنجمم ندارم

    اینجا دیگه با صورت میری تو دیوار چون از درون باورت اینه ادم باید سختی بکشه تا لایق باشه، یاید جونش در اد تا لایق باشی

    نه بابا ما فقط به این خاطر ک بنده ی خداییم لایق بهتریناییم

    فقط بخاطر این ک ب این جهان فرستاده شدیم چون اگه لایق نبودیم فرستاده نمیشدیم

    باورای مارو خراب کردن، خدا منو دوست داره، از بچیگی گفتن باید از خدا بترسی و از سمتی گفتنم باید دوسش داشته باشی، این یه پارادوکسه، مگه میشه از چیزی ترسید و در عین حال دوسش داشت نه

    رسول خدا تو رو دوست داره

    تو لایقی عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1222 روز

      سلام آقا رسول عزیز

      چه نکات زیبایی گفتی دوست عزیزم

      واقعا نگاهتو دوسداشتم که میگفتی قیمت محصولات هر روز داره میره بالا در حالی خیلاشون اصلا کیفیتشون بیشتر نشده ،پس چطوری که ما که خالقان این محصولاتیم ما که یه تکه از خدایم و خودمون به همراه این قدرت عظیم این دنیا رو خلق کردم و الان اومدم تا خودمونو به چالش بکشیم و به خواستهامون جامع فیزیکی بپوشاشنیم ،چطور خودمونو با ارزش نمیدونیم

      آقا رسول توی این فصل منطقه ما اینقدر زیباست که انگار بهار ،تیکهای ابر توی آسمون و بالای کوها ،مزرعهای کاشته شده که سبز شدن و علفهای که همه جا رو پوشیدن مثل لباس سبز تن میمونن و هر روز گلهای رنگارنگ رویش پیدا میکنه ،خلاصه اینقدر این روزها اینجا قشنگ که من از صب که پا میشم مثل دیونها درو دیوار و گلها و صحرا رو نگا میکنم و به خودم میگم این دنیا مثل یه حباب شیشه ای میمونه که خدا خلق کرده و این زیبای ها رو درونش کاشته و جالب تر اینکه ما خودمون قبل از اینکه به این دنیا بیام همراه خداوند داشتیم این متاظر خلق میکردیم و یه روز نوبت ما شد و به اذن خدا اومدیم وسط این زیبایی ها ،همون زیبایی هایی که آفریده شدن که به ما خدمت کنن

      بعد چطور نباید احساس لیاقت کنیم ،منی که میدونم رها شده نیستم و قبل اومدنم به این دنیا ماموریت خدا حفاظت از من بوده …از روز اول قرارمون با خدا همین بود ،ما اومدیم لذت ببریم و این دنیا یه مسیر بیشتر توش نیست اونم مسیر پیشرفت ،مسیر رسیدن به سعادت و کافیه با اهنگ خدا هم فرکانس بشیم و مسیر خودمونو مشخص کنیم

      من لایقم چون خود خدام ،چون قرارم با خدا همین بوده

      سپاسگزارم ازت دوست عزیزم که با کامنت زیبات منو به حرف آوردی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    بنام الله جان

    سلام به استاد نازنین و مریم جان و همه ی دوستانی عزیزم در سایت عباسمنش.

    تو این روزها به شدت متعهد شدم که روی خودم و ساختن باورهای قدرتمند کار کنم.

    از زمانی که متعهد شدم خداوند هم درهای زیادی رو به روم باز کرده.

    من یه سالن زیبایی دارم که تا به امروز اجاره رو از جیب دادم و و تا حالا هرماه تاخیر داشتم تو پرداخت اجاره. امسال متعهد شدم که روی باورهای ثروت ساز متمرکز بشم و به شدت رابطه ی نزدیک و تنگاتنگی بین ثروت و عزت نفس دارم پیدا میکنم همه روزه.تمام این مدت خودمو باور نداشتم مهارتمو باور نداشتم همیشه در پایان کارم از گرفتن دستمزد میترسیدم که نکنه کار من اینقدر ارزش نداشته باشه نکنه مشتری راضی نباشه و همیشه یه باوری ته داشتم که هر مشتری می اومد موقعی که میرفت با خودم میگفتم این دیگه اینجا برنمیگرده. و تا به امروز هم دقیقا همینجوری بوده.من چند سال تو بهترین سالن شهرمون کار کردم با اینکه به عینه تمام کاراشونو دیدم و میدونم که کار من خیلی بهتر از اوناست ولی خودمو باور ندارم.خلاصه که بگم به شدت عزت نفس پایینی دارم.ولی به خودم قول دادم با تمام توانم متعهد بشم برای ساختن باورهای قدرتمند .و روزی میشه مینویسم از اینکه سالنم جا نیست از دست مشتری و نوبت خالی ندارم.اینم ردپای من از این فایل

    بمونه برای روزی که دست پر دوباره برمیگردم به این فایل

    .و از نتیجه هام براتون مینویسم باعشق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      نگار گفته:
      مدت عضویت: 2150 روز

      صفورا جان سلام

      خیلی دوست دارم که الان از شرایطتت بگی، نزدیک‌ب یک سال از این کامنت میکذره

      تغییراتت انگیزه اس

      من مدتهاست ک‌ عضو سایتم

      ولی الان کمتر از دوماهه که دارم روی سایت وقت میذارم

      توی کامنتت نوشتی

      تمام این مدت خودمو باور نداشتم مهارتمو باور نداشتم همیشه در پایان کارم از گرفتن دستمزد میترسیدم که نکنه کار من اینقدر ارزش نداشته باشه نکنه مشتری راضی نباشه

      —————————

      دقیقا مثل من

      من ی پیج نقاشی دارم

      و طراحی دفتر انجام میدادم ( گذاشتم کنار و رفتم رو ی حوزه دیگه از نقاشی)

      دفترهام زیبا بودن ولی دائم کارم با بقیه پیجها مقایسه میکردم

      و فکر میکردم ک کار اونها بهتر

      و خوش سلیقه ترن

      درحالی که بازخورد میگرفتم ک کار من تمیز تر و رنگها پر انرژی تر

      ولی ته دلم خودم پایین میدیم

      وقتی دفتر میفرستادم

      سراغ نمیگرفتم که خوشتون اومد یا نه

      از ترس اینکه بگن

      ب قیمتش نمی ارزه

      الان دارم رو ی حوزه دیگه کار میکنم

      هفته ی پیش ی نقاشی از خانم خیاطی کشیدم و کلاژ هم بکار بردم توی نقاشی

      ( این نقاشی ب نیت مامانم ک مزون دارن کشیدم)

      امروز داشتم نگاهش میکردم و تو ذهنم قیمت میذاشتم

      میگفتم 700 خوبه

      بعد دلیل می اوردم ( همون پاشنه اشیل

      استاد میکه دنبال دلیل نباش ، ما هنینجوری ارزشمندیم)

      که خب چون کمتر از طرح قبلی کار برده

      400

      با اینکه کلی براش وقت کذاشتم و ابزار کارش هم قیمتش بالاس

      ولی تو قیمت دادن خیلی من من میکنم:

      ی وقت زیاد نگم

      طرف نگه این گرون بازه

      اصلا ب امدازه 700 تومن کار برده

      خدایا از این ذهن محدودم خسته شدم

      دلم درامد عالی میخواد ( ماهی حداقل 20 تومن

      دلم میخواد راحت خرج کنم

      وقتی کارت میکشم، طوری نباشه ک انگار ی چیزی ازم‌کنده شده

      برای ابزار کارم راحت هزینه کنم نه اینکه فقط تو سایتا بچرخم و قیمتها رو نکاه کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        صفورا کوشککی گفته:
        مدت عضویت: 1180 روز

        سلام صدی عزیزم

        سپاسگذارم که با کامنتت منو بردی به یکسال پیشم که به وضوح به یاد بیارم که چقدررر تغییر کردم چون این هم کار خداست چون این روزها خیلی زود به زود دستاوردهامو فراموش میکنم و این فرصت خیلی خوبیه هم برای یاد آوری به خودم و هم انگیزه دادن به شما دوست عزیزم که دقیقا در شرایطی مشابه من هستید.حداقل به لحاظی مالی…

        من اون روز ها آرزوم بود که حداقل ماهی یه تومن درآمد داشته باشم که فقط بتونم از پس رفع نیازهای اولیه ام بربیام .چون به شدت این موضوع روی اعتماد به نفسم تاثیر گذاشته بود و من صاحب یه سالن خیلی بزرگ و شیک بودم و از بیرون خیلی عالی همه چی به نظر میرسید ولی من هر ماه درگیر اجاره بودم و هرماه باید از جیب میزاشتم رو اجاره.عدم احساس لیاقت اینکه هر روز و روز سر قیمت دادن به مشتری کلی تو ذهنم با خودم کلنجار میرفتم…

        خیلی روزها شد که ناامید شدم خسته شدم گریه کردم ولی بازم ادامه دادم.خیلی وقتا دلسرد شدم ولی بازهم برگشتم به مسیر و چسبیدم به فایلها…من اون روزها آرزوم بود که اندازه ی یه ده هزار تومن برای خودم چیزی بخرم و حسم بد نشه از اینکه پولم تموم میشه…همیشه پیجای مختلف رو میگشتم چه لباس چه کفش چه ابزار کارم چه محصولات استاد و فقط حسرت میخوردم که چرا نمیشه…دیگه خسته شدم پس کی قراره نتیجه بگیرم…خیلی موقعها احساسم بالا پایین میشد ولی همیشه سعی میکردم که خودمو از سایت و فایلهای استاد جدا نکنم…

        چند ماه پیش یه روز واقعا کلافه بودم و از خدا کمک خواستم که هدایتم کنه چون من هیچ پولی نداشتم که فایلهارو بخرم .و از طرفی هم نمیدونستم کدوم فایلهای رایگان رو گوش بدم و مدام سردرگم بودم چون واقعا از همه ی جنبه ها مشکل داشتم و میخواستم همه رو باهم درست کنم…مالی…روابط..عزت نفس…یه روز از ته دل از خدا کمک خواستم که خدایا کمکم کن دیگه من تسلیمم و هیچی نمیدونم من خسته شدم…خداوند بهم الهام کرد که اگر بهم اعتماد داری تمام فایلهارو از گوشیت پاک کن و با فایلهای سفرنامه شروع کن…

        اولش مقاومت داشتم ولی تسلیم شدم و گفتم چشم…تمام فایلهای ثروت رو پاک کردم و از سفرنامه شروع کردم.تازه اون موقع بود که فهمیدم تعهد یعنی چی.من هر روز یک فایل سفرنامه رو گوش میدادم و نکته برداری میکردم و کامنت میزاشتم و کامنت میخوندم…یعنی فوق العاده بود برای من…هر روزی که فایل اون روز رو باز میکردم دقیقا جواب مسئله ام رو تو همون روز میگرفتم…همه ی دوستانی سفرنامه رو طی کردن این حرف منو تایید میکنن.من معجزه ها دیدم از تعهد به به عمل کردن فایلهای سفرنامه…

        نزدیک قسمتهای 100 که شدم بهم الهام شد که سالنمو جمع کنم و برم تو رشته ی تخصصی خودم که شنیون هست فعالیت کنم…من سالن رو شریک بودم با دو نفر…با وجود تمام ترسهایی که داشتم ترس از حرف اطرافیان همسرم خونوادم ولی تصمیمم رو عملی کردم و شراکتمو تموم کردم …همون روز خداوند بهم الهام کرد برم تو یکی از سالنهای شهرمون درخواست بدم که اونجا کار کنم…من قصدم این بود که یکسالی اونجا کار کنم تا مهارتم زیاد شه و اصلااا توقع درآمد نداشتم اما خدا پاداش رفتن تو دل ترسهام رو جور دیگه ای به من داد…من در عرض دوهفته تو اون سالن از یه دستیار تبدیل شدم به عروسکار و درآمدم رسید به ماهی 20 میلیون…واقعا مثل رویا بود برام همچین مبلغی…دوهفته مونده بود به عید که من رفتم اون سالن…کلی از خواسته هامو با درامدم تونستم برآورده کنم اولین کاری که کردم دوره ی عزت نفس رو خریدم سه تا پکیج مربوط به کارم رو خریدم همه ی لباسایی که همیشه فقط حسرتشو میخوردم خریدم و کلی کار دیگه…الان پیج خودم رو دارم و هر روز توی حرفه ام دارم پیشرفت میکنم…کلی عزت نفسم بهتر شده روابطم بهتر شده…

        عزیز دلم خواستم بگم که کاملا شرایط الانت رو درک میکنم ولی باور کن که میشه…جوری میشه که خودتم نمیفهمی کی شد…فقط تو مسیر بمون و ادامه بده.باور کن که هیچ کار شاقی نکردم من…روزهای نا امیدی و امیدواری زیادی داشتم ولی فقط ادامه دادم.تنها رمزش ادامه دادنه.فقط همین…اینقدر ادامه بده تا بهش برسی…

        امیدوارم که به زودی از نتایج بزرگ و قشنگت برامون بنویسی و ما هم انگیزه بگیریم از دستاوردهات

        لایق بهترینهایی عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          نگار گفته:
          مدت عضویت: 2150 روز

          صفورا جانم سلام

          جوابت خوندم با عشق

          و اونجا که گفتی تو دو هفته درامدت شد ٢٠ تومن یک برقی توچشمم افتاد

          ی لبخند بزرررگ

          و اینقدر ذوووق کردم که خدا میدونه

          منم از خدا خواستم که هدایتم کنه

          واقعا بریده بودم

          و خدا از طریق نشانه هدایت من اورد ب روز شمار تحول زندگی

          خداروشکرر، تو این مدت ۵٢ روز که اومدم روی سایت کار میکنم

          صب ظهر

          شب حالم با خودم خیلی بهتر

          کمتر ، خیلیی کمتر میرم تو درو دیوار و زودم ازش میام بیرون

          تو این مدت هر روز منتظر ی کوچولو تاییم که بیام تو پیج کامنت بخونم

          فایل گوش بدم

          و نشانه هایی مثل شما رو خدا ب عنوان الگو ب من نشون میده

          هزار مرتبه شکر

          که شرایط الانت عالی

          برات ارزوی بهترینهارو دارم چون

          لایق بهترینهایی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          زینب ندرلو گفته:
          مدت عضویت: 1003 روز

          سلام صفورای عزیزم

          خیلی لذت بردم از روند پیشرفتت

          و امروز هدایت شدم به این کامنتت و وقتی رفتم کامنت قبلی رو خوندم و دیدم نوشتی روزی میام مینویسم که سالم جا نیست و از کامنتا های دیگه متوجه شدم که چقدر کسبو کارت رشد کرده و چقدرمهارت پیدا کردی

          خیلی لذت بردم و تحسین میکنم

          من همیشه تو فایل های سفرنامه کامنتت هات رو میخوندم

          الان من ،دقیقا مثل پارسال تو

          تضاد های مالی دارم که خیلی کنترل ذهن رو برام سخت میکنه

          چند روزپیش حس خوبی نداشتم بعد کلی گریه از خدا هدایت خواستم

          اولش ایده اومد برم سفرنامه رو دوباره شروع کنم

          بعد اومدم تو سایت دیدم این صدا میاد تو ذهنم که بیا یکی از قسمت های دانلود ها رو کار کن

          فرداش ایده اومد که هر روز بزن رو فایل نشانه و همون فایل رو بیین

          که تو نشانه ام زندگی دربهشت اومد

          تو شرایطی هستم که هی ایده میاد فلان کارو کن و انگار سردرگم تر شدم

          نمیدونم باید کدوم ایده رواجرا کنم

          هی میگم نکنه اون بهتر

          نکنه این بهتر

          یعنی کدوم کلام خداست

          و موضوعی که هست من حسم به کار کردن رو فایل ها خوبه

          ولی اینگه هرروز یه ایده برام میاد بیشتر گیج شدم

          خیلی دوست دارم بدونم جنس اون الهام هائیکه داشتی چطور بود

          ممنون میشم راهنمایی ام کنی

          برات آرزوی موفقیت های بیشتر میکنم در پناه خدا باشی و درمسیر درست صفورای عزیزم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
          • -
            صفورا کوشککی گفته:
            مدت عضویت: 1180 روز

            سلام زینب عزیزم…

            خیلی ازت ممنونم که منو دوباره به این کامنتم برگردوندی…چیزی که اصلا به یاد نداشتم در موردش نوشته باشم…

            اینقدررر تو این دوساله تغییر کردم که فقط با خوندن کامنتهای قبلیم به یاد میارم که کجا بودم…و به لحاظ شغلی و رشته ی تخصصی خودم جز اولین هام تو شهرمون و شایدم اولین نفر…و رویاهای خیلی بزرگی دارم که دارم که براشون تلاش میکنم و قدم برمیدارم

            خداوند رو بی نهایت سپاسگذارم که جزء هدایت شدگان هستم…

            در مورد الهامات خداوند من هم قبلا مثل شما بودم و فرق نجوا و الهام رو تشخیص نمیدادم…ولی به صورت تکاملی تو این قضیه حرفه ای شدم…اوایل که نمیتونستم تشخیص بدم شروع میکردم به عمل کردن و سعی میکردم بازخورد بگیرم…تفاوت بین الهام و نجوا اینه که نجوا به آدم احساس کمبود میده احساس استرس و ترس میده احساس اینکه دیر شده زودتر باید یه کاری کنم رو میده ولی الهامات جنسش از آرامشه…وقتی ایده ای بهت الهام میشه سعی کن بهش عمل کنی و زیاد به نجواهای ذهنت اهمیت نده که آیا این ایده الهامات خداونده یا نه…الهامات خداوند تو لحظه ی اولی که میاد به آدم ارامش میده ولی وقتی زیاد بهش فکر میکنی نجواها قاطیش میشه و حستو بد میکنه…به ایده هات عمل کن…خیلی هم وابسته به نتیجه نباش…یا درسته و تورو به نتیجه میرسونه یا اشتباهه و درسی تو اون اشتباه هست که باعث میشه تو به نتیجه ی دلخواهت نزدیک بشی…هر چقدر که عملگرا تر بشی قدرت نجواهای ذهنت هم کمتر میشه…

            اون چه که خودم تجربه کرده بودم رو گفتم امیدوارم تونسته باشم حق مطلب رو ادا کنم…

            دوست عزیزم فقط ادامه بده…همین که تو مسیر بمونی راها برات باز میشه.یقین داشته باش…

            لایق بهترینهایی

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    S گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    توضیحات خیلی کامل و فوق العاده ای بود😍🌈 ‌‌

    من باور دارم که لیاقت ثروت خیلیییی خیلیییییی زیادی رو دارم

    من لایق دوست داشته شدن هستم

    من لایق سلامتی برای کل زندگی ام هستم و خوشحال و سپاسگزارم که از وقتی که مدارم تغییر کرده حتی یک بار هم بیمار نشدم حتی سرما خوردگی ☺️☁️

    من لایق عشق و محبت زیادی هستم 🤍

    من لایق شادی و خوشحالی برای همیشه هستم 🌈

    من لایق شهرت خیلییییی زیادی هستم✨

    با گفتن جملات تاکیدی در صبح و قبل از خواب کمکت میکنه همیشه مثبت اندیش و فراوان از حال خوب و انرژی های مثبت باشی✨☁️

    💕🌸🦋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    محمدرضا جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1164 روز

    باسلام و عرض ادب خدمت تمای اعضای سایت خانواده محترم و صمیمی عباسمنش

    استاد عباسمنش دوسداشتنی و خانم شایسته عزیز

    من چندروزی هست که عضو سایت شدم و فقط به تعدادی از فایلهای رایگان بنا بر باور هایی که تا الان دارم هدایت شدم

    خدمت همه دوستان خسته نباشید عرض میکنم

    یه باورهای مخربی داشتم که اجازه نمیداد همین کامنت رو هم بنویسم و سپاسگزار خداوندم که الان استارتشو زدم و فقط همینو نوشتم و مطمنم که به همین منوال و با قدرتی بیش از پیش ادامه خواهم داد تا هم پیشرفت های دوستانم رو بشنوم و ببینم و هم از پیشرفت های خودم با عشق و احساس خوب براتون بگم.خداوند رو بینهایت شکر میکنم که همین نوشتن کامنت و عبور از سد ترس نوشتن یه کامنت رو پشت سر گذاشتم و میخوام به اونایی که شرایط مشابه من رو دارن این نوید رو بدم که بدون شک موفق خواهند شد تا از یجا بالاخره شروع کنند و زندگیشون رو در تمامی جنبه ها دسخوش تغییرت اساسی کنند ونشونش همینه که الان دارن این کامنت رو میخونند که خوشحالی نویسندش در اول کار نوشتن اولین کامنته.من بدون هیچ پولی و هیچ جایگاه اجتماعی با حس خوب اینارو دارم مینویسم پس به شمام تبریک میگم.نسبت به تغییر افکارم رو به بهبودی شرایط دلخواه در تمام امور زندگی در قالب سوالاتم و تجربیاتم منتظر کامنت های بعدی ام باشید.دوستتون دارم عمیقا.شاد و پیروز و سربلند باشید در دنیا و آخرت در سایه الله یکتا و همه چیز تمام…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    الی ش ن گفته:
    مدت عضویت: 1530 روز

    واقعا جالب و ستودنی هست. چندماه پیش این صفحه رو در حین سرچ در سایت پیدا کردم ولی اون روز حوصله خواندنش رو نداشتم. تا اینکه دیشب در حین جستجو سایت، تو سرچ های گدشته م دیدمش و دوباره بازش کردم و جالب اینکه کاملا یادم رفته بود که بخونمش و دیشب در حین گوشش دادن به فایل تحقق رویاها و آرزوها یه نیم نگاهی هم به این متن انداختم. با خودم گفتم چقد توصیف کننده حال این روزامه و یه قسمتی شو خوندم و باز تا ته نخونئمش تا امروز صبح گفتم قبل شروع کارم اول این متن و کامل کنم و بعد شروع به کارم کنم. تا امروز صبح بالاخره موفق به اتمامش شدم. چراهایی که مدت ها در ذهنم بود و باهاش مجادله می کردم و حال این روزامم که بماند. جالب که از سال تقریبا 92 تا الان همیشه ذهنم در گیر شکست هام بود دقیقا “شکست” و چندین کتاب در مورد حوزه راوانشناسی و موفقیت مطالعه کردم و حتی مشاوره رفتم ولی بازهم موفق به دریافت پاسخی منطقی برای شکست و مجادله های “ذهنم” نشده بودم. تا امروز بعد از مدت ها بالاخره فهمیدم و جالبتر اینکه قسمت هایی از متن در کتاب ها و سخنرانی های بسیاری خوانده و شنیده بودم ولی اکثرا ناقص بود و یا اینکه من خوب دقت نکرده بودم. زمان طولانی صرف کردم برای رسیدن به پاسخ و خداروشکر که امروز بهش رسیدم. باید چندین و چندین بار بخونمش.

    خیلی جالب بود برام دلیل این حایل و پوشش چی بود و چرا الان …!؟ البته به گفته استاد همه چی به وقتش!

    لذت ببریم از خودمون و خودمون و خودمون.

    امروز و می خوام برا خودم باشم و با خواسته هام. امروز و ثبت می کنم با خواسته های درونی ایم برای رسیدن. تاریخ امروز و ثبت می کنم برای رسیدن و لذت بردن از خودم. امروز و ثبت می کنم تا ثبت بشه که چی شد من، خودم شدم.

    جمعه 13/03/1401 – 10:54

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: