اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت

می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:

  • موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
  • کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
  • چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
  • برنامه‌ی شخصی‌ِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل»‌ چیست؟

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها 

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

634 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «بابک» در این صفحه: 1
  1. -
    بابک گفته:
    مدت عضویت: 1712 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم جان شایسته عزیز. و دوستان همراه .دیدن این فایل فوق العاده در اول صبح روز جمعه واقعا یه هدایت عالی از سمت خداجونم بود.اونم درست وقتی که بخاطر یه عادت بدی که داشتم و نتونسته بودم ذهنم رو کنترل کنم داشت احساسم بد می شد و دنبال یه نشونه بودم و وقتی امروز صبح تو سایت دیدم فایل جدید گذاشته شده فقط شکر گزاری می کردم از خداجونم . استاد جان مثل همیشه خوش تیپ و خوش هیکل و زیبا و منظره پرادایس که دیگه فوق العاده و بی نظیر و عالی .بریم سر بحث این فایل فوق العاده :

    نوع نگاه متفاوت به یک اتفاق به ظاهر بد .

    دقیقا به خاطر دارم در تابستان سال 99 و در ایامی که پندمیک به اوج خودش رسیده بود و من هم از لحاظ ذهنی کامل به هم ریخته بودم بخاطر بیکاری و افکار و نجواهایی که داشتم یک جر و بحث و یک روز به ظاهر خیلی بد داشتم . با خانواده درگیری کلامی داشتم .واقعا دیگه بریده بودم انگار هیچ هدفی تو زندگی نداشتم . حتی پیش خودم می گفتم حالا کار هم پیدا کنم وقتی اون کار موضوع مورد علاقه من نیست اخرش چی .بارها هم شده بود این احساس بد روزها ناخوداگاه می اومد و من رو به هم می ریخت . اصلا نمی دونستم چرا در طول روز احساسم خوب نیست .اون روز در اوج ناتوانی و تسلیم شدن از خدا خواستم ، خدایا بسه خودت یه نشونه ای برای من بفرست . این درخواست من به یکی دو ساعت نگذشته بود که به واسطه یکی از دستان خدا من رو با استاد عباسمنش اشنا کرد و مسیر کلی زندگی من رو عوض کرد. از اون اتفاق به ظاهر بد در تابستان سال 99 زندگی من به کل تغییر کرد .بارها هم به خودم و اطرافیان گفتم نقطه عطف زندگی من همون روز بود . یک تضاد و اتفاق نادلخواه ، برای من شیرین ترین لحظه زندگیم بود .

    از اون روز به بعد به جای این که دنبال این باشم که مثل اکثر الگوهای خودم در فامیل دنبال یه شغل ثابت با درامد ثابت و یه زندگی ربات وار و تکراری باشم، تصمیم بگیرم و برم دنبال موضوع مورد علاقم . یادم نمی ره صدای استاد رو توی فایلی که می گفت برید دنبال موضوع مورد علاقتون ، تصمیمی که باید می گرفتم رو گرفتم . به خودم گفتم حاضرم در مسیر مورد علاقم برم و حرکت کنم ،نمی دونم چقدر ورودی مالی برام داره اما دوست دارم وقتی می میرم به خودم بگم حسرت نمی خورم چرا نرفتم سمت عشق و علاقم .

    نشستم با تمرکز بالا روی موضوع مورد علاقم که نقاشی بود کار کردم . تمرین کردم روزها ساعت ها اونم با عشق و علاقه و احساس خوب کار و تمرین کردم . خیلی از موضوعاتی که بلد نبودم رو یاد گرفتم . در ایام پندمیک هم که بود فرصت خیلی خوبی برای من بود که با تمرکز بالا بشینم و کار کنم . و یاد بگیرم . دوست عزیزی که قبل از اشنایی با استاد بیشتر روزها رو با هم وقت می گزروندیم و به چرت و پرت و مسخره بازی زمانمون می گذشت ، طی یه اتفاق عجیب و غریب به شکل جالبی با من قطع ارتباط کرد و من بودم و زمان ازاد بیشتر ، تجربه کردم ، یاد گرفتم ، و الان که این نوشته رو می نویسم ، نقاشی هم عشقم هست هم بیزینس و کارم و از موضوعی که یاد گرفتم درامدم در سال 1401‌نسبت به سال قبلش حدود 6 برابر شد و در شروع سال جدید به خواسته ای که مد نظرم هست خیلی نزدیکم یعنی درامد دلاری در ایران اونم از نقاشی ، اونم برای کارهای بین المللی .

    چی بگم استاد جان ، الخیر فی ما وقع . ، واقعا الان دارم با پوست و گوشتم درک می کنم این جمله رو ، الان اگه تصادی رخ بده یا اتفاق به ظاهر بد چه برای خودم و چه برای خانواده و اطرافیان می دونم همین تضاده یه فرصت طلایی و فوق العادست به شرطی که بتونم متفاوت نگاه کنم به اون اتفاق ، از زمانی هم که با شما و قانون جذب اشنا شدم و نگاهم به زندگی و درک خداوند و قانونمندی جهان تغییر کرد ، ارامش خیلی بیشتری پیدا کردم ،مسایل رو خیلی سخت نمی گیرم ، و این خیلی در روابطم با اطرافیانم به من کمک کرده و واقعا تغییر کردم . هر چند هر چقدر می رم جلو در زندگی تضادها و اتفاقات رخ می ده اما کار کردن روی باورها و تلاش اگاهانه برای کنترل ذهن باعث شده مدت زمان خیلی کمتری احساسم بد بشه بخاطر اون اتفاق و بعدش زود به خودم می یام و می گم این اتفاق چه سود و خیری برای من داره و یا چه خواسته ای رو داره برای من بیشتر مشخص و عیان می کنه . و سعی می کنم نکته اش رو بگیرم و حرکت کنم به سمت خواسته ای که اون تضاد برام واضحش کرده. استاد جان هرچی بگم کم گفتم اما واقعا از شما سپاسگزارم ، . هدایت خدا و اشنایی من با شما و مباحث و سایت بی نظیرتون اصلا مسیر زندگی من رو عوض کرد، مسیری که از یک زندگی کسالت بار بی برنامه و بدون هدف به یه زندگی هدفمند و پر ازاتفات عالی هدایت بشم . . با ارزوی بهترین ها برای شما و مریم جان و دوستان عزیز سایت عباسمنش دات کام️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: