اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت

می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:

  • موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
  • کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
  • چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
  • برنامه‌ی شخصی‌ِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل»‌ چیست؟

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    571MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت
    36MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

634 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سودا مختاری» در این صفحه: 1
  1. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1965 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام

    خدایا شکرت برای این زیبایی نعمت و فراوانی و شکوه پارادایس در این فصل زیبای بهار این سرسبزی و نقاشی خداوند این اب زلال و اینه ای دریاچه وکلبه چوبی روی اب جلوه ای از بهشت که در این جهان مادی شما ساختید که امتدادش به اخرت هم میرسه و براوونی عزیز که چقدر زیبا و قوی و تنومند از این بهشت و صاحبان بهشتی لذت میبره خدایا شکرت که لایق دیدن این زیبایی ها شدم

    موارد اساسی و نکات کلیدی این فایل :

    اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارند واکنش هر فردی به یک موضوع مشابه نوع نگاه و تعبیری که از اون اتفاق داره نتایج رو نشون میده

    تصمیم گیری تو در یک اتفاق به ظاهر بد و نتیجه ای که ایجاد میشه خط فکری تو و ذهنیت تو رو نشون میده

    استفاده از کلمات مناسب تو در یک اتفاق به ظاهر بد گفتن جملاتی که بار مثبتی دارند نتیجه رو به یه اتفاق خوب تغییر میده

    در یک اتفاق به ظاهر بد صحبت نکردن در مورد اون اتفاق گله و شکایت نکردن ،غر نزدن ،گریه و بیقراری نکردن ،غمگین و افسرده نبودن ، نترسیدن نتیجه رو به نفع تو تغییر میده

    دید و نگرش متفاوت به موضاعات به ظاهر بد به گونه ای که تو رو به احساس بهتر برسونه به سپاسگزاری برسونه به درک تجربه کردن برسونه به دیدن فرصت جدید برای رشد برسونه اتفاقات بد رو به نفع تو تغییر میده و اون اتفاق به ظاهر بد نقطه عطف زندگی تو میشه

    درک قانون اساسی و بدون تغییر خداوند که احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و احساس بد مساوی اتفاقات بد هست و عمل کردن به این قانون با تمام وجود در اتفاقات بد

    درک تقوا داشتن کنترل ذهن مساویه کنترل زندگی

    درک این قانون ایجاد ارامش و رفتن تو احساس بهتر احساس امیدواری و انگیزه برای ادامه دادن در قلبت رو برای دیدن نشونه ها و درک الهامات الهی باز میکنه و نتایج عالی لاجرم اتفاق میافته

    نرفتن تو مدار قربانی ، مظلوم بودن ، جلب توجه کردن و درس گرفتن از اتفاقات به ظاهر بد تجربه کردن و تصمیمات درست تری گرفتن باعث میشه همه چی به نفع تو بشه رشد کنی

    کدامیک از این موارد به من کمک بیشتری کرده ؟

    درک قانون بدون تغییر احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و احساس بد مساوی اتفاقات بد با تمام وجودم و به ارامش رسیدن و دریافت الهامات و هدایتهای الهی و درک حضور خداوند در وجودم و کنترل کانون توجه و واکنش درست به اتفاقات معنای اتفاقات به ظاهر بد رو برای من بارها به نتیجه خوب رسونده درک کنترل ذهن مساویه کنترل زندگی تقوا داشتن

    چه تجربیات اموزنده ای در این باره دارید ؟

    تجربه شخصی من در روز ششم فرودین امسال من پدر عزیزم رو از دست دادم ایشون در سلامتی روی پای خودشون در منزل کنار من و خواهرم از این دنیا رفتند و اسمانی شدند این در حالی بود که به ایشون الهام شده بود و کاملا خداوند من و خواهرم رو با نشونه ها و الهامات اماده کرده بود عشق بدون وابستگی به ایشون داشتیم و توحیدی و مستقل بودیم تمام مسولیتهای زندگی رو من و خواهرم مدتها بود که به عهده گرفته بودیم کاملا قوی شده بودیم چون با تمام وجود خدا رو در وجودمون میدیدیم و بودن من و خواهرم در دوره سلامتی اولا ما رو در مداری قرار داد که هیچ بیماری و سختی و زحمتی از پدر ندیدیم و دوما کنترل ذهن ما با این دوره خیلی قویتر شده بود و درک قانون فرکانس باعث شده بود ما در ارامش در کنار پدرمون رابطه ای خوب و درست رو داشته باشیم بدون هیچ بحثی و یا تغییر ایجاد کردنی در کنار ایشون روی خودمون کار میکردیم و ورودیهامون رو کنترل میکردیم روزی که ایشون به دنیای ابدی رفتند من و خواهرم فقط در کنار ایشون بودیم و در اغوش ما از دنیا رفتند و من و خواهرم اروم و قوی فقط در و پنجره رو باز کردیم تا روح ایشون به اسمون بره و بعد به خواهر و برادرها خبر دادم من خودم شخصا به یگانگی خدا بیشتر از ده دقیقه گریه نکردم در تمام طول مراسم من و خواهرم دست در دست هم قوی و محکم و اروم بودیم و هیچ واکنشی برای اینکه ایجاد ترحم و دلسوزی و جلب توجه و قربانی و مظلوم بودن رو متبادر کنه نداشتم با تمام وجودمون وصل به خدای قدرتمند بودیم و به مرگ عرتمندانه و اروم و راحت ایشون فکر کردیم و شکرگزاری میکردیم به اینکه الهام شده بود به ایشون و کاملا اماده بود و توصیه های مهم رو به من و خواهرم کرد رو به یاد اوردیم به اینکه باااارها ایشون به ما گفتند در مراسم من دخترهای قوی باشید گریه و زاری نکنید و جمله اخر ایشون چند دقیقه قبل از اسمونی شدنشون این بود که شما دو دختر رو به خداوند میسپارم بارها شکرگزاری کردم که این افتخار نصیب من و خواهرم شد که در زمان حیاتش بهش خدمت کنیم محبت کنیم و ایشون از من و خواهرم کاملا راضی بود و با تمام وجود همدیگه رو دوست داشتیم شکرگزاری کردم که خواخرم چطوری معجره وار هدایت شد یک روز قبل از فوت ایشون لباسی که ایشون دوست داشت رو خرید و برتنش کرد و با اون لباس از دنیا رفت چطور معجزه وار روز فوت ایشون در حالی که من خونه تنها بودم کنار ایشون خواهرم در مسیر رفتن به کار در حالی که یک ربع بود از خونه حرکت کرده بود با تماس همکارش که گفت امروز نیا مدیریت با مرخصی شما موافقت کرده و ایشون برگشت و نیم ساعت بعد پدرم از دنیا در آغوش ما رفت بااارها شکر گزاری کردیم انقدر نشونه های خداوند و الهاماتی که پدرم و من و خواهرم دریافت کردیم برای ما واضح و شفاف بود درک کردیم که ما رها شده نیستیم خداوند هر لحظه ما رو هدایت میکنه انقدر حضور خداوند و نعمتهایی که داریم رو دیدیم که با تمام وجودم بارها شکرگزاری کردم و بی انصافی محض بود اگر این نعمتها رو نمیدیم و شکرگزار نبودم درک کردیم که رابطه ما با عزیزانمون ابدی نیست و من و خواهرم به حدی از ارامش قلبی رسیدیم که با الهامات و هدایت های الهی به هر کاری که هدایت شدیم انجامش دادیم حتی بعد از گذشت پنج روز از فوت ایشون وقتی دیدیم وقت هرس درخت انگور و انجیری که تو حیاط داریم هست من و خواهرم با هم با اموزشی که از پدرم دیده بودیم درختها رو هرس کردیم لباسهای پدر رو به خیریه دادیم و بسیاری دیگه از کارها رو که برای مدیریت بهتر خونه و مراسم و مهمونها بود رو انجام دادیم و روزهایی که خیلی سرمون شلوغ بود فست چهل و هشت ساعته رفتیم و با تمرکز و انرژی بالا کارها رو انجام دادیم و من درک کردم حضور خداوند رو این اتفاق بد من و خواهرم رو رشد یافته تر ،با تجربه تر ، قویتر ، با ایمان تر کرد و درک کردم که مومنین واقعی نه ترسی دارند و نه غمی در هفته دوم فوت ایشون من و خواهرم با هدایت الهی خداوند دوره دوم و سوم دوازده قدم رو خریدیم و دوره دوم رو با تمام وجود از صبح تا شب گوش میکنیم و این هماهنگی هایی که در این دوره با اتفاقات این روزهای من و خواهرم داره، رو درک کردیم و چقدر بهتر و بیشتر درک کردیم و به احساس خوب و ارامش رسیدیم و غرق نعمت شدیم از بینهایت طریقی که خداوند داره .و من و خواهرم برخلاف دیگر افراد پنج شنبه ها به سر خاک نرفتیم بلکه با خوندن قران و نگاه کردن به عکس پدر و مادر مرحومم در خونه بارها و بارها بهتر قران رو درک کردیم و به ارامش بیشتری رسیدیم و تو سایت فعال بودم و دیدگاه هام رو مثل همیشه برای فایلهای فارسی نوشتم ودرک کردیم خدایی رو که برات پدر میشه مادر میشه خواهر و برادر میشه همسر و فرزند میشه همه چی میشود همه کس را البته نا گفته نمونه که پشت سر ما گفته بودن که بابا گریه کن نداشت ولی من اروم و بدون هیچ عکس العملی بودم و افتخار کردم که تونستم به اموزه های شما استاد جان در زمان فوت پدرم عالی عمل کنم و تمام وجودم و قلبم از خداوند برای هدایت شدنم به این سایت الهی و اساتید توحیدی که دارم شکرگزارم

    وَلَنَبۡلُوَنَّکُم بِشَیۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّـٰبِرِینَ (155)

    ٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَهٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ (156)

    أُوْلَـٰٓئِکَ عَلَیۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَهٞۖ وَأُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ (157)

    155- قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى و کاهش در مال ها وجان ها و میوه ها آزمایش مى کنیم; و بشارت ده به استقامت کنندگان!

    156 – آنها که هر گاه مصیبتى به ایشان مى رسد، مى گویند: «ما از آن خدائیم; و به سوى او باز مى گردیم»!

    157 – اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده; و آنها هدایت یافتگان هستند!

    برنامه شخصی من برای اجرای ان موارد اساسی در عمل چیست ؟ کارکردن روی خودم بیشتر و بیشتر تا در لحظاتی که باید طبق قانون احساسم رو بهتر و ذهنم رو کنترل کنم خیلی سریع به جای هر تلاش فیزیکی در اتفاقات به ظاهر بد تلاش ذهنی کنم برای رسیدن به احساس کمی بهتر و با ادامه دادن این روند به احساس خوب و ارامش برسم تا در این مدار الهامات رو دریافت و عمل کنم

    استاد و مریم عزیزم زبانم قاصر از اینه که بتونه قدردانی عمیق و قلبی خودم رو با کلمات بیان کنم به خاطر این اگاهی های خالصی که دادید به خاطر دوره دوازده قدم و دوره هایی که همشون ارزشمند هستند و اینهمه رشد و گسترش ایجاد کردند فقط میگم من عااااااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای: