کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟! - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-12-19 19:53:352024-06-27 06:31:41کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
درود بر استاد گرانقدر
ممنونم از شما
یکی از گره های جدی ذهن من رو آزاد کردید
همیشه به ایده ی دو روی یک سکه بودن موفقیت و شکست به دیده ی شک نگاه می کردم
حالا مطمئن شدم اون روی سکه ی موفقیت ، شکست نیست ، بلکه آبیاری مثبت ذهن و استفاده از قوانین پروردگار هست.
با سلام خدمت استاد روشنگر و مهربون خودم
استاد چقدر خوشحالم که این حرفای زیبای شما رو میشنوم. چقدر ذوق زده ام. همیشه برعکس اینارو شنیده بودم.
همیشه این باورو داشتم که چون خانواده ثروتمندی ندارم باید خیلییییییی سختی بکشم تا موفق شم. باور اینو داشتم که شاید تو سنین میانسالی و سن بالا نتیجه تلاشهامو ببینم. فک میکردم باید حتما حتما زجر بکشم تا به موفقیتی برسم. متاسفانه اکثر افراد از جمله پدر و مادرم این باورهای اشتباهو دارن و بدون اینکه بخوان اینها رو بهم القا کردن. واقعا همیشه هم خیلیییی سختی کشیدم. خیلی وقتا تعجب میکردم چرا انقدر کارای من سخت پیش میره؟ چرا انقدر کارام گره میخوره؟
الان متوجه شدم فقط و فقط به خاطر باورهای خودم بوده.
شما با این حرفای ارزشمندتون امیدو تو دلم زنده کردین. اصلا خیالم راحت شد. توی وجودم احساس کردم که قراره از یک مسیر درست، هموار و لذت بخش به خواسته هام برسم.
بابت این احساس زیبایی که به ما هدیه میدین از شما سپاسگذار.
همیشه سرافراز باشید.
سلام به استاد عزیز تر از جانم امیدوارم همیشه حالتون خوووب باشه.استاد جان این فایل واقعااااا به دردم خورد من همیشه میگفتم که آدم های فقیر و سختی کشیده خیلی زودتر به موفقیت میرسن چون همه جا اینو دیدیم و شنیدیم که آدم هایی که موفقیت میرسن خیلیییی سختی کشیدن.شاید باورتون نشه از خدا میخواستم شرایط سختیو واسم فراهم کنه یا اینکه عمدا خودمو محروم میکردم از خیلی چیزها که مثلا شبیه اونا باشم و سختی بکشم که زودتر و حتما به موفقیت برسم.الان با اینکه یذره برام سخته قبول کردن این صحبتتون اما دارم رو باورم کار میکنم که میشه خیلی اسان و بدون سختی کشیدن به اهدافمون برسیم.
سلام
استاد عزیز ممنون بابت این فایل ارزشمند
اره مسیر هموار بهتره
هر باوری که داشته باشیم همون عملی میشه در زندگیمون
و بعضی ها بیخودی میخوان از مسیر سخت به نتایج خوب برسن
میشه از راه هموار به نتایج خوب هم رسید
این سایت بسیار ارزشمند هست
یک دانشگاه موفقیت است
سلام استاد مهربان و دوست داشتنی و دوستان عزیز
استاد اوایل سال 96 باشما آشنا شدم و هروز که می گذره چقدر افسوس می خورم کاش زودتر این ها این اتفاق برای من کی افتاد من همیشه ذهن کنجکاوی داشتم هم درمورد زندگی وچرایی به دنیا آمدنم وهم درمورد موفقیت و کسب و کار وکلا آدمی همیشه کلافه بودم چون کسی نمی توانست پاسخ های قانع کننده به سوالاتم بده به شما تبریک می گم ، شما تونستین تا حد بسیار زیادی آدم بلاتکلیفی مثل من رو آرام کنید بعضی وقتها انقدر عاشقانه درمورد خدا صحبت می کنید که کمی حسودیم میشه به رابطتون ، اما از شما خیلی یاد می گیرم می تونم نقاط ضعف خودم رو بشناسم و روی باورهام کار کنم من هم مثل شما گذشته ی سختی داشتم باور کنید تا آخرین قدم خودکشی رفته بودم اما خدارو شکر که الان نفس می کشم اون هم بادید بهتر به زندگی وحتی مرگ ، بعد از خدا از شما خیلی خیلی ممنونم که تجربه های طلایی تون رو در اختیار منو رفقای نازنینم قرار می دین این روزها عجیب تشنه ی شنیدن صحبتهاتون هستم فایل های قبلی رو بارها و بارها گوش دادم و اگر فایل جدید برامون درست کنین باگوش جان می شنوم و عمل می کنم خداوند نگهدار شما?
یه بار مامان داشت تعریف می کرد خانمی از دوستاش که مریض بود ادعا می کرد راضی است به هر چیزی که خدا براش بخواهد اگر خدا مریضی رو براش بخواهد او هم به خواست خدا راضی است !! اومدم نظر بدهم ساکت شدم چون فهمیدم هم فرکانس نیستیم .
نخیر خدا برای ما سختی مریضی درد رنج نمی خواد خدا برای همه ما آرامش می خواد مگر هر چیزی که الا ن داریم بدنمون ذهنمون آرامش تعادل سلامتی کنترل بدنمون جاری شدن خون تو رگ هامون به سختی و اصلا کار و تلاشی از ما بر می گرده ! مگه همه چیز راحت به دست نیومده پس چرا فکر می کنیم به دست اوردن ثروت یا هدفمون خیلی سخت و دور دسته . مگه همه الان بالاترین ثروت ها رو نداریم . همه اینها رو دارم به خودم می گم یاد اوری می کنم . اگر کارمون جایی سخت پیش میره کار خدا نیست خداوند همیشه کارها رو راحت انجام میده . فقط می گوید موجود باش و موجود می شود.
سلام
این مطالب رو از کتاب؛ زندگی پدرم چارلی چاپلین (که روایتی است از زندگی چاپلین به قلم پسرش که وقایع و گفته های او را جمع آوری کرده است) و کتاب داستان زندگی من، به قلم خود چارلی چاپلین گردآوری کردم.
سعی کردم قوانین کیهانی و باورهای چاپلین رو از لابلای این کتابها بیرون بکشم.
_ باورها و قوانین کیهانی در زندگی چارلی چاپلین:
1_ اعتماد به نفس: باید به خودت اطمینان داشته باشی. راز کار من این است. حتی وقتی که در یتیم خانه بودم، وقتی در خیابانها پرسه می زدم تا چیزی گیر بیاورم که از گرسنگی نمیرم، خود را بزرگترین هنرپیشه جهان می دانستم.
2_ پشتکار: شبهای متوالی او آخرین هنرپیشه ای بود که استودیو را ترک می کرد. همه چیز را به سرعت یاد می گرفت.
نزدیک غروب موقعی که بقیه کارکنان از خستگی سرپا بند نمی شدند انرژی او نمایان تر می شد.
3_ کمال طلبی در اعماق روح او نفوذ دارد. ممکن نیست با کار کنان ناشی و ناکارامد آبش به یک جوی برود.
برداشت و با انگشتانش بالای دفتر یادداشت را نوازش کرد، با دفتر یادداشتش چنان رفتار حاکی از عشق و علاقه داشت گویی چیزی گرانبها و ورق خطی نایاب است.
می گفت؛ وقتی کار می کنم همه ی جهان را از یاد می برم.
برای او تهیه فیلم کار نبود، بلکه خلق و ساختن چیزی بود که او را بسیار خوشحال می کرد.
5_ تجسم: شروع به توضیح و تعریف نوشته هایش میکرد، و آن را بازی می کرد. مثل اینکه گروهی تماشاچی جلوی او نشسته اند.
6_ برداشتن تمرکز از افکار منفی: اوقات تلخ و افسرده، خود را به زمین تنیس می رساند و به بازی تنیس مشغول می شد. با اولین برخورد توپ به تور ناگهان خلق او عوض می شد و چالاک شده حواسش را متمرکز می کرد. برای او غیرممکن بود که در عین حال هم به بازی تنیس توجه داشته باشد و هم به تیرگی درون خود بنگرد. وقتی بازی تمام می شد آن تیرگی به کلی برطرف می شد.
7_ احترام به پول: ساعتهای متوالی با مدیر تهیه فیلم بر سر قیمت تهیه یکی از لوازم صحنه چانه می زد. از همه وسایل تا آخرین حد ممکن استفاده می کرد، حتی ته مدادها را دور نمی انداخت، و ناراحت می شد اگر اسراف کاری شود.
8_ بخشندگی: هروقت به رستوران می رفت صرف نظر از اینکه سرویس خوب بود یا نه 10درصد قیمت غذا را به پیشخدمت انعام می داد.
همچنین به خیلی از کارکنانش بعد از ناتوانیشان تا پایان عمر مقرری می داد.
در نامه به دخترش نوشت: هروقت دو فرانک خرج می کنی با خود بگو؛ سومین سکه مال من نیست، این باید مال یک مرد گمنام باشد که امشب به یک فرانک احتیاج دارد.
9_ ارتباط با ثروتمندان: همیشه با ثروتمندان چه در کالیفرنیا و چه در نیویورک معاشرت داشت.
10_ اعتقاد به نیروی کیهانی: می گفت؛ من کافر و بی مذهب نیستم، این را می دانم که نیرویی ماوفوق عادی بر این جهان نظارت دارد، ولی نمی توانم بگویم که این نیرو چیست. با محبت از این نیرو سخن می گفت و آن را چیزی زیبا و عالی توصیف می کرد. او به درگاه این نیرو دعا می کرد.
11_ هدف: من در عمرم کارهای گوناگونی مانند؛ روزنامه فروشی، شاگردی چاپخانه، اسباب بازی سازی، شیشه گری، پیش خدمتی و… کرده ام، اما طی این گریزهایی که فقط جنبه کسب درامد داشت هرگز هدف محتوم خویش را که هنرپیشه شدن بود از نظر دور نداشتم.
12_ معجزه: بطور ناگهانی زندگی فقیرانه را پشت سر گذارده و وارد آن دوران رؤیایی شده بودم که سالها انتظارش را داشتم. (بعد از آنکه اولین پیشنهاد کاری جدی اش را در اوج فقر دریافت کرد).
13_ ریسک و امید: وقتی خواست اولین فیلمش را کارگردانی کند به تهیه کننده اش چنین گفت:
اگر بگذاری فیلم هایم رو خودم کارگردانی کنم هیچ دردسری برایت پیش نخواهد آمد (بعد از مشکلاتی که با کارگردانان فیلم ها پیدا کرد). تهیه کننده گفت: اگر ما نتوانیم برای فیلمی که تو کارگردانی میکنی بازار پیدا کنیم چه کسی خسارت آنرا خواهد پرداخت؟
چاپلین: خسارتش را من میدهم. در بانک 1500 دلار ودیعه می گذارم و اگر فیلم بازار پیدا نکرد می توانی آنرا ضبط کنی.
و اینگونه دوران امپراطوریش در فیلمسازی آغاز شد.
باور نامناسب او:
مشکل است زنی با من خوشبخت باشد حال آنکه گاهی اصلا وجود او را فراموش میکنم. (چارلی چاپلین درمورد روابط باورهای خوبی نداشت، 4بار ازدواج کرد و بارها با اطرافیان و دیگران به مشکلهای جدی برخورد).
وقتی کار می کند تمام علایق خارجی از جمله علایق خانوادگی قربانی خلاقیت او می شوند. ( جنبه مثبت: تمرکز روی هدف ، جنبه منفی: بی توجهی به خانواده)
چون جای خاصی تو سایت برای اینجور مطالب نیست، این مطلبو اینجا نوشتم.
باسپاس از خداوند برای این آگاهیها و سپاس از شما
بسیار زیبا و تاثیر گزار سپاسگزارم
سلام، من خیلی با این موضوع مشکل داشتم و همیشه استرسیم می کرد که با موفق شدن باید کلی سختی به جون بخرم ، ولی شما هوشمندانه و ب زیبایی حقیقت رو مشخص کردید ممنون ازشما
سلام …
جالبه من یه کاری رو به دستش اوردم بعد با دوستان و اشنایان که برخورد میکردم میگفتن افرین افرین خوبه که این کارو استارتش زدی و از کار من تعریف میکردن که اره خیلی کار خوبی رو شروع کردی .مثلا با سی نفر برخورد کردم که همه میگفتن کار خوبی داری و چون من هم این کارو به راحتی به دست اورده بودم همش هی منتظر بودم که مثلا دوستان انتقاد از کار من بکنن که مثلا درمورد سختی های کار بگن ولی دریغ از یه کلمه منفی بافی و این واسم سوال بودش!!به خودم میگفتم نکنه من اشتباه کردم که وارد این کار شدم چون همه دارن تعریف میکنن معمولا همیشه انتقاد بیشتر بود!!و دقیقا بارها و بارها خونده بودم که مسیرهای بدون موانع انتهای خوبی ندارن!
چون کار رو هم به اسونی به دست اورده بودم همش هی میگفتم یه اشتبایی رخ داده ذهنم پذیرش این کارو نمیکرد !!
این باور سختی و موانع شایع هستش توی جهان بدجور هم شایع هستش .
خدا خیرت بده استاد که همیشه یه سری باورهای محدود کننده ما رو با فایلهاتون میشکونین و به جاش باور درست رو جایگزینش میکنیم.
ممنون استاد عزیز.
سلام خدمت استاد عزیز و هم فرکانسی های عزیزم
استاد ممنونم برای این فایل و سایر فایلهای رایگان که در سایت قرار میدین واقعا فایل ارزشمند و مفیدی بود انگار منو از چاه بیرون آورد همیشه این باورهای محدود کننده عذابم میداد دقیقا مثل شما وقتی از آرزوها و باورهام صحبت میکنم یه عده ای بهم میگن یه عده ای هم پوزخند میزنن که زهی خیال باطل تو نمیتونی و پوستت کنده میشه تو آدم این جون کندن و به جایی رسیدن نیستی اما الان که این فایل رو دیدم فهمیدم مهم منم و باورهام و تلاشهام نه چیز دیگه ای