غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 76

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الناز محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جونم

    و همه خونواده نازنینم

    امروز مدت عضویتم رنده انشالله که اتفاقات رند و جالبی هم برام بیوفته😂😂😂😂

    ۱۴٠۱/۷/۱۲

    هفتمین روز سفرنامه

    خداروشکر میکنم که متعهدانه تا این بخش سفرنامه اومدم

    درس های که گرفتم فراوانه و میدونم با طی تکاملم، بزرگ شدن ظرفم آگاهی های بشماری دریافت میکنم

    این فایل هم مثل فایل های دیگه استاد فوق العاده بود درمورد غذا روح

    من هم قبلا از اشنایی با سایت همش دنبال فیلم و سریالها، اهنگها و رمانهایی بودم که ژانرشون اکثر اوقات غمگین بود

    و همیشه اتفاقات نا خوشایند برام میافتاد ولی خدا رو شکر بعد از آشنایی ام با سایت و استاد جان این ورودی ها رو قطع کردم

    و هزاران مرتبه سپاسگذار خداوندی هستم که منو عاشقانه در لحظهبه مسیر درست هدایت میکنه🥰🥰🥰

    ما باید و باید مثل ورودی های شکم مون ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم

    توجه مون بیشتر بزاریم روی نکات مثبت

    اگاهانه ورودی های مثل فقر، بیماری، معضلات، جنگ، بحث های بیهوده رو بزاریم کنار

    و یادمون باشه که ما هر لحظه زندگیمون رو با فرکانس هامون خلق میکنیم باید رو ورودی های ذهنمون حساس باشیم تا زندگی خوبی رو برای خودمون خلق کنیم

    عاشقتونم 💗💗💗

    در پناه الله شاد، سالم، ثروتمند و سعلدت مند در دنیا و آخرت باشید

    خدانگهدار عشقای دلم😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    امیر علی گفته:
    مدت عضویت: 2434 روز

    به نام خداوند هدایت گر ثروت آفرین

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته عزیز و مهربان و خانواده صمیمی و دوستداشتنی عباسمنش.

    سپاسگزار خداوندم که در هر لحظه مرا به سمت بهترین ها و عالی ترین ها هدایت می کند. استاد عزیزم سپاسگزارم که صدایتان صدای خدا در زندگی من است ،48 ساعت بود که ذهنم درگیر مسائل فعلی داخل ایران بود با اینکه مدتی زیادی است از شبکه های اجتماعی و تلویزیون دور هستم، صحبت یکی از دوستانم باعث شد که فکر کنم شاید می بایست در این اعتراضات شرکت کنم ولی از طرفی به خودم میگفتم اعتراض به شرایط موجود یعنی اینکه کسی دیگر مسئول شرایط فعلی من است ولی بازم نجواهای ذهنم این کشمکش رو ادامه داد، امروز که این فایل رو گوش کردم جمله استاد برام یاد آوری شد حال خوب اتفاقات خوب و حال بد اتفاقات بد، به خودم اومدم و گفتم درسته که مسیر افراد زیادی تو جامعه متفاوت با مسیر من هستش ولی من به خودم تعهد دادم که مسیری که فکر میکنم درسته و برام آرامش ،شادی ،سلامتی و ثروت داره رو دنبال کنم،و خودم باعث و بانی تمام مسائل زندگیم باشم. هر لحظه بهتر و خوشحال تر هستم که این مسیر رو دنبال میکنم و سپاسگزار خداوندم که هر لحظه هدایت گر من است به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده .

    استاد عزیزم سپاسگزارم سپاسگزارم و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1831 روز

    هفتمین روز سفر

    ما همیشه در حال انتخاب هستیم

    انتخاب لباس رنگ لباس نوع لباس

    انتخاب غذا ،میوه و نوشیدنی

    انتخاب شغل و خیلی موارد دیگه که دائم در حال انتخاب کردن هستیم

    غافل از اینکه مهمترین انتخاب هر روزه و هر لحظه ی ما باید انتخاب افکارمون و ورودی های ذهنمون .باشه ،چون چیزی که مهمه و داره صد در صد اتفاقات زندگیمون رو رقم میزنه کانون توجه ماست نه چیز دیگه ای

    این سبک زندگی و این انتخاب درست یک تعهد قوی میخواد تا در دل مسیر نزنی توی جاده خاکی

    و یادت باشه چیزی که قراره تو رو به آرامش و خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت برسونه نه انتخاب لباسه نه انتخاب غذاس نه انتخاب شغله و نه خیلی موارد دیگه ای که روزانه باهاش درگیریم

    خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت در گرو کنترل ذهن و دادن ورودی های مناسب به ذهنه و تمام

    این روزها تمام تلاشم اینه که از این مسیر منحرف نشم

    خدایا شکرت بابت وجود این سایت و استاد عشق و مریم جان و همه ی دوستان خوبم که با خوندن کامتتهاشون سرشار از حال خوب میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زینب طاهری گفته:
    مدت عضویت: 1307 روز

    سلام زینب

    مهم نیس چه اتفاقی بیفته،تو توجهت رو بزار رو چیزی که میخوای،حتی اگ شرایط برای همه بد بشه این شرایط برای تو تبدیل به موفقیت میشه.

    الان داری میری یه شهر دیگ توجهت رو.بزار رو اون چیزی که میخواستی،سربلندی،ثروت،خوشبختی بیشتر

    هرروز خداروشکر کن یخاطر فرصتی ک در اختیارت گذاشته،خیلی از اتفاقا یخاطر ورودیه ذهنه خودته عزیزم،اونموقه ک با حرفه ینفر بهم ریختی و چیزایی ک نمیخواستی رو.جذب کردی سریع یادت بیاد ک میتونی شرایطو عوض کنی.

    من خالق زندگیه خودم هستم،تمام هستی برای خدمت کردن به من حاضره،همه چی اونجوری پیش میره ک من میخوام.

    اخبار چک نکن عزیزم،بجاش تمرکز کن رو چیزی ک میخوای

    به امید فردای روشن🌤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    محمد زلفی گفته:
    مدت عضویت: 2827 روز

    با سلام و احترام

    برای کنترل توجه و ورودی‌های باید بسیار هوشیار و مواظب بود با اینکه تقریبا بصورت پایدار به محیط بسیار زیبا و ثروت و کلی حس های خوب هدایت شدم بازم از طرف همکاران ذهنم به سمت اعتراض و شکایت پیش می‌ره طوری که امروز تصمیم گرفتم با پیشنهاد خانم شایسته عزیز ایستگاه بازرسی ورودیها ایجاد کنم و چند زمان مختلف آلارم تنظیم کردم تا یادم نره با این حال باز هم یادم رفت و با یکی از همکاران زبردست در قضاوت دیگران همسو شدم در آن حین که حسم خراب شد دست از بحث کشیدم و بیرون رفتم و با فایلهای صوتی خودم مشغول کردم در حالی که هنوز هم حسم نرمال نشده و باز هم به خودم قول دادم از چنین شرایطی دوری کنم

    در این میان چیزی که بعد ماجرا حسمو خراب میکرد ناراحتی از اثری بود که بحث ها ایجاد کرده بود که چرا منم همراه شدم و… و اینطور متوجه شدم که باور بسیار قدرتمند تاثیر عوامل بیرونی باعث شکل گیری چنین شرایطی برایم شده و در پی آن احساس گناه و سرزنش خود. وقتی این افراد و حرف‌ها رو به ذهن خودم یا درون خودم نسبت دادم کنترل خودم آسانتر شد و ناراحتی سختی کنترل عوامل بیرونی تغییر کرد

    و در اصل اینه تو ذهن جنگ افکار باعث جذب آدم ها و شرایط همسنگ میشه

    در ادامه باید بازم هزاران بار تکرار کنم که عوامل بیرونی هیچ تاثیری در زندگیم ندارند هر چه هست از افکار درون سرچشمه میگیرد خوب خوبی را کند جذب و بد بدی را

    توکل بر خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حمید رجایی گفته:
      مدت عضویت: 2767 روز

      ، سلام به محمد زلفی عزیز چه فامیلی زیبایی داری. خدا و شکر که با چنین دوستانی که هواسشون به کنترل ذهن هست هم مدارم.

      موضوعی که بیان کردی اتفاقی بود که دوهفته پیش برام پیش اومد.

      من یک آدمی هستم که به این راحتی هم صحبت با این مباحث نمیشم حتی قبل از آشنایی با این دوره. که البته اول به خاطر عزت نفس پایین و دوم به خاطر بیهوده دانستن این کار.

      اتفاقی که برام افتاد این بود که وارد یه صحبت به ظاهر دوستانه شدم و فقط خواستم نظرم رو بگم و کار به کلی بحث و گفت و گو رسید و حالم بد شد و منی که بشدت کنترل میکردم، و بعدش دیگه جوری شد که اصلا از سر کارم زدم بیرون و توی مسیر شروع کردم با خودم صحبت کردن.

      گفتم حالا این کار پیش اومده اول که من نباید بهش توجه کنم چرا که حتما بیشتر و بیشتر میشه.

      دوم اینکه من الان حالم بد شده بیام حالم رو کمی بهتر کنم.

      و به جای سرزنش خودم نکات مثبت قضیه رو در بیارم.

      مثل اینکه من قبلا نمیتونستم ابراز عقده کنم و الان تونستم.

      دوم که مغرور نشم که من کلی روی خودم کار کردم و دیگه این جور مسائل برام پیش نمیاد و باید بیشتر روی خودم کار کنم.

      سوم اینکه من الان احساس بدی دارم و اگه سعی کنم احساسم رو خوب کنم اتفاقات خوب براام بیشتر پیش یاد.

      چهارم اینکه حواسم بود که این آتیشه و زود دستم رو عقب کشیدم که بیشتر نسوزه. در پناه حق موفق و ثروت مند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    معصومه سلمانی پور گفته:
    مدت عضویت: 1078 روز

    به نام خدایی که جز زیبایی خلق نکرده

    سلام استاد عزیزو مریم جان که خیلی دوسش دارم😊

    روز 7تحول منه

    من از دوران دانشگام خیلی خیلی فیلم و سریال و رمان میدیدم و میخوندم خییییلی😆 و همه غمگین دعوا اکشن نازیبا بودن

    و ترکشون که دیگه نبینم نخونم برام غیرممکن بود و زندگیم هم دستخوش ناملایمات میشد و همیشه گیر بودم و اوضاع براوفق مرادم نمیشد و همیشه شاکی و ناراحت بودم😕

    در حدی که موقع امتحانات تا سریالامو نمیدیم درس نمیخوندم و متاسفانه خراب میکردم

    و خداروشکر میکنم یکی از خوبیهای سرخونه زندگی اومدن اینه که وقتت بیشتر پر میشه و به فرعیات کمتر میرسی و اروم اروم کم شد ولی تاثیراتش تا یکی دو سال پیشو شاید گاهی الانم رو زندگیم باشه و بهم میریزه اوضاع روح و جسممو

    و خداروشکر میکنم که گذاشتم کنار و خیلی کمتر فیلم و سریال میبینم

    وخداروشکر از ی برهه ای فایلای استاد و گوش کردم و تاحدودی عمل کردم و میکنم و یکم یکم زندگیم داره طبیعی میشه و از اون ناخالصی ها و ورودیهای نامناسب دراومده و تازه دارم زیبایی و لذت هارو میبینم میچشم و میشنوم 😁

    وخداروشکر و ممنونم بابت تک تک فایلهای استاد و کامنتهای دوستان که اینقد زیبا موضوعاتو باز میکنن و قابل فهمتر میکنن تا راحتتر عمل کنیم

    🌷خداروشکر خداروشکر خداروشکر🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    یاسر آزادی خواه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2832 روز

    به نام الله یکتا خداوند جانو خداوند همراه

    سلام به همه دوستان هم فرکانسیه گل و استاده عزیزو دوست داشتنی و خانومه شایسته مهربان

    امروز که به این قسمت از سفرنامه رسیدم خیلیی شگفت زده شدم

    دقیقا همان چیز هایی که دلم میخواست تا اینجا همون فایل هابود

    روزه اول سفرنامه که با یاداور شدنه اینکه احساس گناه و عذاب وجدان چقدر میتونه مخرب باشه، اینکه ما نمیتونیم کسیو از بین ببریم یا بدبختش کنیم و هیچکسیم نمیتونه مارو بدبخت کنه مگر اینکه خودمان بپذیریم و در درونمون به آن طرف قدرت داده باشیم شروع شد

    روزه دوم که با مثال های قرآنی و اینکه برای ارتباط با خدا هیچ واسطه ای نیست و هیج جا و مکانی لازم نداره، اینکه برای ارتباط با قدرت بینهایتی که اسمش خداست نیاز به شفیع و واسطه ای نداریم خیلیییی روحم رو جلا داد، اینکه هرکسی به ما ظلم کنه به خودش کرده هرکسیم ما بخواهیم بهش ظلم کنیم یعنی به خودمان ظلم کردیم خیلییی زیبا گفته شد

    خداروشکرررر بابت این آگاهی ناااب

    روزه سوم وااای تسلیم بوددن حضرت ابراهیم رفیقه صمیمیه خدا در مقابل امر خداوند، واقعا کدومه ما حاضریم حتی یک مو از یک انسان بکنیم چه برسه به اینکه فرزنده خودمان را سر ببریم، چقدر حضرت ابراهیم تسلیم بوده و چقدر به حقانیت و قدرت رب العالمین ایمان داشته

    روزه چهارم معجزه ی سپاسگذار بودن، معجزه ی توجه به نکات مثبت معجزه اینکه تو هر چیزی به دنبال نکات مثبتش بگردیم و به احساس خوب برسیم واقعاااا آگهیه بی نظیری بود، اگه ما فراموش نکنیم این آگاهیو و دائم انجامش بدیم واقعا نتیجه میده، اول از نتیجه های کوچک شروع میشه بعد با تحسینه اون نتایجه کوچک نتایج بزرگ پدیدار میشه، مثله زندگیه من که از یک ماه پیش تا امروز واقعا قابله مقایسه نیست چقددددددددر اتفاقات عالیو تو همین مدت کم تجربه کردم چقدددر، به خدا اصله زندگی همینه به خدا همه چیو خودمون رقم میزنیم واقعا رسیدم بهش، واقعا با تمام وجود سعیمو میکنم که هر لحظه تمرکز کنم رو آنچه که میخوام

    روزه پنجم مثاله واقعیه استاد از خودش که وقتی شرایط عالی بود تغییر کرد وقتی همه چی خوب بود تغییر کرد و به جاهای عالی تر هدایت شد، اونجا که استاد گفتید من به خودم گفتم این 20سال بعده من بودااا موی تنم سیخ شد، به خودم گفتم اوهااااا چه خففففن چه عالیییی وااای وقتی استاد تو دایره راحتیه خودش نموند و به الهاماتش گوش داد چقدر پیشرفت کرد چقددددر

    روزه ششم که آگاهی عالی درمورد وام نگرفتنه و اینکه بعداز گرفتنه وام چه بلاهایی سره ادم میاد، و یه جمله عااااالی که استاد گفت وقتی وام میگیریم یعنی الان لیاقت داشتنه اون پولو نداریم، مثالی که درمورد خریده مبل زدید چقددددددر خیالم رو راحت کرد چقدررررر الان احساسم عالیه نسبت به اینکه وقتی همه چیو نقد بخرم سرم بالاست اونوقت من برای فروشنده شرایط میزارم نه اینکه هرچی فروشنده گفت بگم چشم، وااای خدااا چقدددرررر اینا جذابه چقدر دونستنه اینااا احساس امید میده

    روزه هفتم، دیدنه اون غذاهای خوشمزه به به

    اینکه باید مراقب باشیم همون طور که غذای خوبو با کیفیت به بدنمون میرسونیم همون طور هم باید مراقبه غذایه ذهنمون باشیم که چی به خورده ذهنمون میدیم، چیو باور میکنیم

    اگه یه غذای کثیفو پره میکروب بخوریم مریض میشیم و همون طور اگه یه خبر بد یا یه فیلم بد ببینیم روحمون مریض میشه

    اینکه فاصله بینه اتفاق با فرکانسمون یکم طولانیه و ما متوجه دلیله اون اتفاق نمیشیم چقدددددددر آگاهیه بی نظیری بود همین آگاهی وعمل بهش میتونه انسانو تا آخره عمر خوشبخت کنه

    استاده عزیزو جذابم و خانومه شایسته مهربان ممنون بابت این همه آگاهی

    میرم برای ادامه سفرنامه و آگاهی های ناب بعدی، خدا میدونه وقتی تو این 30روز انقد تغییر کردم تا یکسال دیگه کجاام و چه اتفاقات عالی برام افتاده

    من در مورد اهرم رنج ولذت خیلی هنوز نمیدونم ولی مثالی که میتونم بزنم و امید وارم درست باشه اینه که همون طور که یه غذا برای خوشمزه شدن نیاز به ادویه خوب و مواد با کیفیت خوب داره و اگه ادویه تاریخ گذشته یا گوشت گندیده یا هرچیزه بی کیفت توش بریزیم اون غذا بد مزه میشه دقیقا روحه انسانم همینه اگه آگاهی های با کیفیت واردش بشه اگه به جای اخبار و فیلم های گندیده، قوانین و توجه به نکات مثبت و تمرکز رو خواسته ها به خوردش بدیم ذهن آرامش پیدا میکنه و راحت تر الهامات دریافت میکنه

    باید یادمون باشه که این قوانین تو لحظه باید رعایت بشه نه اینکه حالا شب یه حالی به ذهنم میدم یا اینکه نه حالا فردا ظهر یه فایلی میبینم حالم خوب بشه، یااینکه حالا الان که حسش نیست یا حالا الان یکم به بدهکاریام و ناخواست هام فکر کنم اشکال نداره یه ساعت بعد یه فایل میبینم درست میشه نه نه اینجوری نیست جهان گول نمیخوره هر لحظه باید خدارو حس کرد هر لحظه باید شکرگذارش بود هر لحظه باید پارو نزد وا داد..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    متین گفته:
    مدت عضویت: 1680 روز

    به نام خدای هدایتگر

    روز ۷ از سفرنامه من

    سلام به استاد عزیز و دوستان همراه

    همونطور که جسم ما گشنه میشه و ما غذا میخوریم روح ما هم غذا میخواد ‌ .

    همونطور که وقتی به جسممون غذای سالم . خوشمزه .با تزئین زیبا و باکیفیت و تمیز میدیم بعدش احساس رضایت . حال خوب سیری و خوشایند داریم .

    ولی در عوض اگر غذای بدمزه . بی رنگ و رو به جسممون بدیم احساس حالت تهوع بهمون دست میده و اصلا نمیتونیم بخوریم و همچنان گشنه و اعصابمون خورد هست .

    غذای روح هم دقیقا همینطور هست اگر اخبار منفی ‌. استرس . نگرانی . اتفاقات ناراحت کننده و افکار بیهوده بهش بدیم . دچار ناامیدی . غم میشه و همش تشنه غذای خوب مثل عشق . امید . ایمان . حال خوب و آرامش هست و تا زمانی که بهش این حال خوب رو ندیم آروم نداره و هرلحظه منتظر غذای سالم و خوشایند هست .

    من از پارسال شروع کردم به گوش دادن فایلهای استاد و انجام تمرینات تا الان

    البته بطور مداوم نبوده ولی اخیرا سعی میکنم بیشتر تداوم داشته باشم و مراقب افکار و باورهام باشه بطوری که احساس تغییر و تکاملم رو دارم حس میکنم . پله پله و حتی لاک پشتی دارم جلو میرم .

    چندوقت پیش به مدت ۴تا۵ روز من اصلا فایلی گوش نمیدادم یا چیزی نمینوشتم و نمیخوندم ‌. بوضوح میدیم که حالم بد شده . آرامش قبل رو ندارم . و اتفاقات ناراحت کننده و اعصاب خوردی هایی از سمت خانواده دا ه پیش مییاد . و دوباره شروع کردم و خوشبختانه این سفرنامه داره بهم کمک میکنه که هرروز گوش بدم . کامنت های دوستان بخونم و حتما در هرروز این سفرنامه کامنت بزارم . خیلی کمک کرده بهم . حالم خوبه تو این ۷ روز اتفاقات خوب دارم میبینم .

    و چقدر برام عجیب بود که من همش چند روز دور شدم و داشتم اتفاقات بد و ناراحت کننده میدیدم . در نتیجه باید این فایلها رو گوش بدم هرروز تا از مسیر خارج نشم . حتی شده یک ربع حتما صحبتهای استاد رو گوش بدم .

    من به روحم باید غذای سالم بدم با نوشتن حرفهای خوب و یاداوری اتفاقات خوب روزانه م . دیدن زیبایی ها . مثلا بعضی وقتها شب قبل درباره فردا مینویسم که چه اتفاقایی دوست دارم بیوفته اگر با حال خوب و انرژی عالی بنویسم اکثرشون همونی میشه که نوشتن . مثل یه معجزه میمونه .

    مثلا همین امروز من با کسی قرار کاری داشتم ولی چون این فرد تو چند روز گذشته دیر جواب سوالاتمو میداد . حسم بد بود ‌. همش افکار منفی که این آدم بدرد نمیخوره . این کاربلد نیست . این حتما میزاره دیر مییاد یا کنسل میکنه و….

    ولی دیشب نوشتم که چه چیزی میخوام اتفاق بیوفته اینکه هردو بموقع میرسیم . حرفهاش خیلی کمک میکنه برام خیلی مفیده و یه قرار عالی هست و من نتیجه دلخواهمو میبینم .

    و امروز که رفتم این خانم با اینکه ۱۰ قرار داشتیم . زودتر رسیده بود‌.فوق العاده آدم کاربلد و ایده ها و راهنمایی های عالی بهم کرد و بسیار خوش اخلاق و ملا راحت بودم باهاش . و از همه مهمتر کسی بود که اول در مورد باورها حرف زد و در مورد ذهن فقیر و ثروتمند که باید باورهامو درست کنم و هممون مشکل داریم پس باید باورهامون رو درست کنیم و حتی از یه تراپیست کمک بگیرم .

    عجیب بود این حرفهارو ازش شنیدم و بهش چیزی نگفتم که من داغون بودم الان با فایلهای استاد خیلی بهتر شدم .😄 فکر کنم از بچه های عباسمنشی هست . ولی چون بار اول بود میدیدمش چیزی نگفتم . فقط گفتم اخیرا دارم روی باورهام کار میکنم تا بهتر بشم😍❤️

    خداروشکر جلسه خوبی بود .

    باید یاد بگیرم ذهنم رو از قضاوت در مورد افراد کنترل کنم . چقدر خوب که نوشتم ‌. نوشتن حالمو و احساسمو عالی میکنه .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    تنها خدا برایم کافیست گفته:
    مدت عضویت: 1154 روز

    فتبارک الله احسن الخالقین

    باسلام وادب خدمت استاد وخانم شایسته عزیز و همفرکانس های محترم

    درسته عین واقعیت هست که غذای روح خیلی مهمه من همین چند روز پیش ورودیهای ذهنم رو مناسب انتخاب نکردم و دقیقا متوجه شدم حالم رو فرم نیست و جالبه داشتم از سایت دور میشدم و این خیلی بد بود برام جالبه تلویزیون فیلم نشون میداد یاد حرفتون افتادم و عوضش کردم شکر خدا بابت تمام نعمهایی به ما ارزانی داشته،ولی خداییش سخته این کنترل کردن و ی وقتایی عصبی میشم ازین همه ایزوله کردن از بس اطرافمون مناسب نیست من هرلحظه از خدا هدایت میخوام ولی نمیدونم چرا حس میکنم با خدا ارتباط نگرفتم درحالیکه دارم میبینم معجزات زندگیم رو البته که این نجواها کار شیطان رجیم شده هست ولی از خدا میخوام مراقبم باشه و تمام کسایی که هم فرکانس من نیستند و حالم رو بد میکنند ازم دور کنه.خدایا وقتی ااینقدر به ظاهر ساده میشه زندگی رو خلق کرد چرا من نتونم؟پس من میتونم چونکه اشرف مخلوقاتم چون خدا عاشقم منه و خیلی ها تونستن پس من هم با هدایت و حمایت خداوند میتونم

    در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    فرهاد نجاتی گفته:
    مدت عضویت: 1089 روز

    باسلام خدمت استاد عباسمنش و همه همسفرهای عزیز.

    سفرنامه روز 7

    واقعا درسته ما باید خیلی حواسمون ب غذای ذهن و روحمون باشه . چون تاوانش رو پس میدیم درسته دیر گیره اما بلاخره میگیره و این بزرگترین باگ یا ضعف قانونه جذبه که نتیجش رو خیلی دیر نشون ما میده و ما فراموش میکنیم ک تاوان کدوم غذای فاسد بوده ک ب خورد ذهنمون دادیم. کاش ک این سیستم ی جوری بود ک همون سر بزنگا ی تلنگری ی چیزی یا یه سیلی بهمون میزد ک حساب کار دستمون بیاد و وارد مسیر بشیم و نزنیم ب جاده خاکی. البته ک احساس آدم همون راهنمای این مسیره ک ما باید طبق احساسمون حواسمون ب حرکتمون باشه.

    با آرزوی سعادت.سلامتی و ثروت برای همه مون🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: