غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 85

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یکتا گفته:
    مدت عضویت: 947 روز

    سلام

    روز هفتم

    سلام به همه ی دوستان عزیزم

    مخاطب این فایل من هستم

    چون من هر آهنگی رو گوش میدم

    چون من فیلمی که واقعا نامناسب هست رو دنبال میکنم

    چون من به کسی که رفته فکر میکنم

    چون من مدام در ذهنم مرور میکنم که اگر فلانی آن را گفت این را میگویم اگر فلانی را دیدم فلان طور سلام میکنم

    باید به خودم این را بگویم

    آنقدر که دقت می‌کنی که چه بپوشی

    کمی دقتت را بر خوبی ها بگذار

    کمی زیبایی ها را جست و جو کن

    کور نباش چشماتو باز کن نگاه کن قشنگی ها رو

    مخاطب این فایل من هستم

    چون من با یه دیالوگ غمناک و دراماتیک ساعت ها برای خودم خیال پردازی میکنم و خودم را در آن شرایط میبینم و فیلم می‌سازم و پیش خودم هم چه صحنه های خفن و جذابی میشه ، قافل از اینکه همون ها اگر یک صدمش هم واقعا برام اتفاق بیوفته کم میارم میبرم و فریاد میزنم و دوباره میرم زیر صفر

    مخاطب این فایل منم

    چون من با کسانی صحبت میکنم که نباید

    خودم به خودم توهین میکنم

    آن وقت انتظار دارم که بقیه بیایند و من رو محترم فرض کنند

    دلیلم هم این هست که این ها را در حرف میگویم در باطن که من خودم را خیلی دوست دارم

    اما اشتباه است دروغ است

    همان چیزی که میگویم هستم

    و فقط توهم میکنم که نه من در باطن فلان هستم و بهمان هستم

    من مخاطب این فایل هستم

    چون مدام با مامانم جر و بحث میکنم

    مدام میخواهم نظر دیگران را به خودم جلب کنم

    که بقیه بگویند یکتا فلان است و جذاب است و چه لباس قشنگی پوشیده است

    مخاطب این فایل واقعا من هستم

    چون من هر لحظه خودم دارم ذهن خودم را نشخوار میکنم از فکر های خسته کننده

    که نظر دیگران را جلب کنم یا چطوری لباس بپوشم که فلانی ها زورشان بگیرند

    من یک جورایی ، یک جورایی که نه ، واقعا خودم را گم کردم

    قبلاً هم به خودم گفتم دوست دارم خودم باشم

    این قدر با خودم فکر و خیال نکنم

    و مغز خودم رو نابود نکنم

    اینقدر حسرت وار و حسرت گونه نگاه به لباس و خانه و کیف و کفش بقیه نکنم

    این قدر حسرت زندگی دخترای آزاد دیگر را نخورم

    خودم خودم را گول میزنم

    کار هایی میکنم که میدونم کاملا اشتباه است .

    اما ، اما

    پیش خودم توهم میزنم که نه ، من در باطن و ذهن خودم که میدونم باور و کار درست چیه

    دیگه دست خودم برای خودم رو شده

    نه یکتا خانوم

    تو هر چی میگی همون هستی

    الکی فکر نکن باطن تو چیزی فارغ از آن است که میگویی

    تو همانی هستی که میگویی

    پس مراقب باش چطور رفتار می‌کنی

    مراقب باش

    این خیلی نکته مهمیه

    بدون که همونی هستی که میگی

    مراقب گفته هات باش و سعی کن که طبق قانون درستشون کنی

    حواست باشه که گفته هات خودتی

    همونی هستی که میگی

    همه ی اونا کار ها و اعمال و توهین ها خود خود واقعیت بود . نه یه ظاهر سازی الکی

    اره اولش ظاهری بود

    ولی اینقدر تکرارش کردی که شد خود خود خودت

    تو همونی که میگی و انجام میدی .

    مراقب خودت باش دختر . خودت رو گم نکنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    آذر عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1202 روز

    به نام خدای بخشنده ی مهربان

    روز هفتم سفر نامه

    این فایل هم در ادامه ی فایل های قبلی بیشتر روی کانون توجه باید کار کنیم.

    برای اینکه بتوانیم افکارمون رو کنترل کنیم باید ورودی های مناسبی به مغزمون بدیم برای این کار من دوسه ماهی میشه که اصلا اخبار وفیلم وآهنگ نمی بینم

    شبکه های اجتماعی رو اصلا نگاه نمی کنم بیشتر وقتها توی سایت هستم وقتی توی جمعی میشینم که حرف هایی چون غیبت وبحتث کردن هست سعی میکنم یا از اون جا برم یا خودم رو با یک چیز دیگه سرگرم کنم یا اگه ممکن باشه هد فون میزنم که اصلا اون حرف ها رو نشنوم از وقتی این کارها رو می کنم خداوند خود به خود من رو در همچین موقعیت های کمتر قرار میده. افراد منفی تقریبا ازم دور شدند دارم نشونه ها رو میبینم واز خدا خیلی خیلی ممنونم که داره هدایتم میکنه.

    خدایا تنها تو رو می پرستم وتنها از تو یاری میجویم

    خدا یا مرا به راه راست هدایت فرما راه کسانیکه به آنها نعمت بخشیده ای.

    در پناه الله شادو سلامت وتندرست باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    آرمان سپهوند گفته:
    مدت عضویت: 1995 روز

    به نام خدای بخشنده،هدایتگر و مهربان

    سلام به بچه های سفرنامه

    درس امروز و این فایل اینه که یک اهرم رنج و لذت برای ورودی هامون بسازیم

    یک اهرمی که بتونیم باهاش کنترل کنیم ورودی هامون رو و به این شکل فقط و فقط فرکانس مناسب به جهان هستی ارسال کنیم.

    تمام اتفاق های زندگی ما بدون استثنا نتیجه کانون توجه ماست

    پس اگه بتونیم کانون توجه و ورودی ها رو کنترل کنیم همه اتفاقات زندگیمون رو کنترل کردیم و به این شکل خلق میکنیم زندگیمون رو

    پس بیاید سعی کنیم در هر لحظه فقط فرکانسی رو ارسال کنیم که احساس خوبی به ما میده،احساس امید،احساس شوق،که توان و نیرو میشه برای حرکتمون ،که کمکمون میکنه مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانیم.

    باید یک ایستگاه بازرسی قوی برای ورودی هامون بزاریم؛شاید در اول راه کمی سخت باشه ولی اگه پیش بریم اگه ادامه بدیم همه چی مون طوری میشه که ما میخوایم..

    براتون بهترین ها رو ارزو دارم و از خداوند برای همتون سلامتی،عشق و موفقیت میخوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    دختر توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    سفرنامه قدم هفتم

    به نام خدای قانون ها …. به نام ارام جانم … به نام اویی که درون من است و او پاک و سبحان است اما درمنیت من پر است از باورهای مخرب و محدود کننده

    باید یاد بگیرم کنترل ورودی های ذهنم را تا آن خدای درونم هویدا شود … هرروز ایده های بیشتری دارم برای اینکه روی خودم کار کنم سپاسگزارم ..

    تصمیم من : من میخوام روزه ی فکری بگیرم … تمام ورودی های ذهنمو کنترل کنم

    برای اینکار قول میدم خیلی بیشتر وارد سایت بشم

    خیلی بیشتر کامنت بزام

    حتما فایلامو گوش بدم

    شکرگزاری روز دومم هستم حتما شکرگزاری رو ادامه بدم

    من هرگز فیلم نگاه نمیکنم من موفق شدم رمان خوندنو که خیلی برام مخرب بود ترک کنم من هیچوقت اخبار تلویزیونو گوش نمیدم و اصلا به تی وی علاقه ای ندارم من سعی میکنم توی شبکه های مجازی کمتر باشم …

    به نظرم یکی از دلایلی که باعث میشه مردم نسبت به ورودی ذهنشون بی اهمیت باشن اینکه قانونو نمیدونن قدرت احساسو نمیدونن و خدارو شکر که ما میدونیم و در این فضا هستیم .

    درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مینو خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2104 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    جلسه هفتم از سفرنامه جلسه خوبیه برای مرور جلسات قبل ویک جمع بندی برا تعهد بیشتر وکنترل ذهن اقا من خودم در این نقطه ای که هستم با تمام وجودم فهمیدم که به هراندازه متعهد باشم به کنترل ذهنم وعمل به اگاهی ها به همان اندازه نتیجه میگیریم

    اقا من اگه خدارو باور دارم باید این توحیدو در عمل نشون بدم وتسلیم باشم یعنی هر لحظه ودر هرشرایطی بتونم ذهنمو کنترل کنم وبه احساس خوب برسونم یعنی هرروز روزه باشم روزه ای از جنس احساس خوب روزه ای که تمام تمرکزم رو خواسته هام رو زیباییی های اطرافم باشه ولذت ببرم روزه ای که فقط سکوت کردنو تمرین کنم یعنی نه قضاوت کنم نه کسیو تغییر بدم نه خودمو در اتفاقات دیگران دخیل کنم نه دروغ بگم نه انتقاد کنم نه غیبت کنم نه حسادت کنم نه نگران باشم نه بترسم چون من میدونم هر کسی در هر نقطه که هست در جای درست خودش وخودش با فرکانس هاش اون شرایطو برا خودش به وجود اورده پس با تمام وجودم باید بر ذهنم حاکم باشم واحازه ورود هر آنچه به من احساس بد میده رو ندم چون میدونم با هر دلیلو منطقی باعث اتفاق بد میشه من قدم قدم تکاملم رو طی میکنم وقبل از اینکه اوضاع بد بشه وبعد بیام کاری کنم شروع میکنم با جدیت وتمرکز بیشتر وقطعا روز به روز پیشرفت میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    پریا فراهانی گفته:
    مدت عضویت: 1732 روز

    درود بر پروردگارم

    و استاد عزیزم مریم مهربون و همه ی دوستان سایت عباسمنشی ها

    امروز روز هفتم از قدم هفتم منه که خدا داره هدایتم میکنه ب سمت خلق رویاهام

    واقعا ممنون و سپاسگذار و خوشحالم که هر روز با فایل هایی بینظیر و فوق العاده استاد آگاه تر میشم و پیشرفت های بینظیری و تو زندگیم خلق میکنم

    من واقعا حرفای استاد و رو تجربه کردم و ب عین دیدم که چه تاثیراتی بر جسمم گذاشته بود

    واینکه بلا فاصله با کنترل ذهنم همون لحظه بهبود پیدا کردم

    خداروشکر میکنم که ذهنم هرروز گسترش پیدا میکنه و ظرف وجودم وسیع تر شده و یقین دارم اتفاقات عالی و بزرگ در راهن

    من امروز با شنیدن این فایل و گفته های اساسی استاد با اینکه خیلی مراقب افکار وذهنم بودم ولی حالا پیش همه و خودم و خدای خودم متعهد میشم که ایستگاه بازرسی ذهنم و بسازم و فعال کنم که از این لحظه ب بعد هیچ افکار ناراحت کننده و منفی رو اجازه ورود ندم

    وتا وقتی اومدن شناساییشون کنم و ردشون کنم و تمرکز ب روی نکات مثبت اتفاقات مثبت خواسته هام و رویاهام کنم تمام .

    خدایااااا سپاسگذارم دوستت دارم برای این همه آگاهی ناب

    من لایق بهترین ها هستم

    ممنون و سپاس از استاد و مریم جون و همه ی دوستان هم فرکانسیم با داشتن بهترین ها برای همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    هستی گفته:
    مدت عضویت: 1023 روز

    باسلام خدمت استاد عزیزم،چقدر دراین مقطع زمانی به این فایل نیاز داشتم ،من دارم روی خودن کارمیکنم که مواظب ورودیهای ذهنم باشم ،والان طوری شدم که به محض اینکه فیلمی میبینم که در اون باور فقر هست ،یا نداشتن لیاقت رو به من القا میکنه انگار یه آلارم درونی دارم که بلافاصله خودمو ازش دور میکنم اینا رو مدیون آموزش‌های شما میدانم ،والان با گوش دادن این فایل انگار روی مراقبت هایی که انجام میدم تا هرچیزی رو وارد ذهنم نکنم یک صحه گذاشته شد،یک یادآوری شد برام ،که در تمام روز حواسم باشه که چه چیزی وارد ذهنم میکنم ،از شما سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    محمدرضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    بنام خداوند غفور و رحیم!

    سلام به استاد خوبم!

    سلام به مریم خانم و همه بچه‌های خانواده استاد عباس‌منش!

    امروز 2.1.1402هست عید سال نو هجری شمسی را به تمام اعضای خانواده‌ استاد عباسمنش تبریک عرض میکنم و همچنین روز هفتم تحول زندگی من می‌باشد.

    استاد خوبم!

    الان 4یا5روز هست که این فایل راگوش می‌دهم، چندیدن بار هم قبلاََ گوش داده بودم. هر بار که گوش می‌دادم به حرف تازه برخورد می‌کردم و دلم می‌خواست که دوباره گوش کنم تا ببینم درست متوجه شدم که موضوع دیگری به ذهنم می‌رسید بسیار خوشحال می‌شدم و ذوق می‌کردم. می‌خواستم دیدگاهم رابنویسم.خوشحال شروع به نوشتن می‌کردم که دوباره مراجعه میکردم به فایل باز رشته کامنت نوشتن پاره می‌شد.

    خلاصه،

    امروز صبح که خداوند رحمن ورحیم بیدارم کرد و جهانی نو وتازه رابا بوی سبزه وباران به من هدیه داد.بینهایت خوشحال شدم .چه هوایی ؟ چه حال خوبی؟چه احساس خوبی؟

    ببخشید گوشی من زنگ می‌خورد.

    همین لحظه ازکسی که ذهنیتم برایش 80مثبت به20منفی بود و حرف های کسی دیگررویم تاثیر گذاشته بود به حسابم پول واریز کرد ومرا خوشحال کرد .او خودش زنگ زدو خودش احوالم را پرسید. خودش شماره کارت خواست. بدون اینکه چیزی بگم خودش مبلغ خوبی برایم واریز کرد. البته که خداوند کارفرمای من است و من بینهایت از خداوند سپاس گزاری می‌کنم.

    ببخشید! وقتی روی نکات مثبت توجه‌ می‌کنم فراموش می‌کنم حال خود را و یادم می‌رود چی می‌نوشتم.

    خلاصه؛ از این فایل یک جوری اهرم رنج ولذت را درک کردم. یک جوری احساس خوب اتفاقات خوب را درک کردم. یک جوری توجه به نکات مثبت واتفاقات مثبت را درک‌ کردم. یعنی وقتی تصویر غذاهای روی میز را می‌دیدم مزه آن غذاها را در دهانم احساس می‌کردم و لذت می‌بردم.

    قشنگ فکر می‌کردم من خودم دارم از آن میز فیلم می‌گیرم و درب ظرف را وقتی برمی‌داشتید، خوشحال می‌شدم و آن بخار و بوی غذا می‌فهمیدم بو می‌کردم و خودم را در رستوان می‌دیدم. چقدر اون غذا ها واون زرق و برق غذاها به من چشمک می‌زند. چقدر می‌چسبد سرو آن غذا ها. خوشمزه به نظر می‌رسند.

    چه فایل خوبی هست.

    چه روزه خوشمزه‌ای گرفتم.

    استاد!

    حرفهایت به دلم می‌نشیند انگار کسی سالها این حرفها به می‌گفته و من می‌شنیدم به خاطر این که ذهنم اصلاََ مقاومت نمی‌کند و هرچه می‌گویی دل نشین هست.

    خدای من !

    چقدر قدرتمند هستی که‌ بر چوب‌های خشک وبی برگ زمستانی ، کلاه سبز فسفری ، شکوه های سفیدوصورتی درختان زردآلو ، گل های قرمز درختان سیب سرخ می‌گذاری.

    بر روی زمین های یخ زده ، گلهای اطلسی رنگارنگ می‌نشانی، چمن‌های سبز می رویانی.

    خدای من بینهایت بخشنده هستی. هیچ کس چنین قدرتی ندارد. هیچ کس توانایی ایجاد چنین احساسی رادر من ندارد.

    خدایا!

    نمی‌دانم من عاشقتم ؟یا تو عاشق من هستی؟من جهان را چنین زیبا می‌بینم ؟یا تو جهان را برایم چنین زیبا نشان می‌دهی؟ ولی من تورا انتخاب کردم.

    اوستاد خوبم!

    خیلی دوستون دارم.

    مریم خانم شایسته و تمام‌ اعضای خانواده عباس منش برای همه شما سال بسیار بسیار خوب آرزو میکنم. انشاالله بهترین سال زندگیتان را پیشرو داشته باشید. انشاالله ثروتمند ترین سال زندگیتان امسال باشد….

    آرام و ثروتمند، سالم و سلامت، ودر تمام سال احساس خوب داشته باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    آذین گفته:
    مدت عضویت: 1128 روز

    بنام پروردگار یکتا

    سلام ب همه

    عیدتون مبارک عزیزانم

    هفتمین روز از سفرنامه من مقارن شد با اولین روز از سال جدید چ تقارن جالبی

    میخوام بنویسم در مورد کارکرد قانون و همچنین کنترل ذهنم

    پارسال دوستی داشتم ک مدارمون از هم فاصله گرفت و یادمه چند روز پیش از خدا خواستم رابطمون با هم قطع بشه امروز دیدم سال نو را بهم تبریک نگفته ذهنم شروع کرد کلی نجوا ک ببین چقدر در حقش خوبی کردی و چقدر بیمعرفته و تا ی پسر جدید دید دوستشو یادش رفت اما ی دفعه یادم افتاد خودم درخواستشو بخداوند و جهان دادم ک این رابطه قطع بشه پس چ خوب قوانین داره کار میکنه و نکته دیگه اینکه ذهنم سریع اینم برام ساخت خدایا شکرت ک اونقدر حالش با اون پسر و در رابطه جدید خوبه ک یادش رفته عیدو بهم تبریک بگه پس اگر اون تونسته رابطه عالی با جنس مخالف بسازه منم میتونم و این برای من یک نشونه اس خدایا شکرت.

    ضمنا من هر جا میرم مردهای عالی میبینم ک همشون همون مدل خوبی ک من میخام هستن و این برام نشونه اس خدایا شکرتتتتتت

    عاشقتم

    دوستت دارمممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    طوبی گفته:
    مدت عضویت: 1008 روز

    بنام خدا

    روز هفتم سفرنامه

    درود بردوستان همفرکانسی

    اگاهی هایی که از این فایل دریافت کردم بدینگونه بود …ماهایی که نسبت به غذای جسم اینقدر حساس هستیم وهر چیزی رو نمیخوریم ایا نسبت به غذای روح وذهنمون هم همینقدر حساس هستیم ؟؟؟ چیزی که زندگی ما رو رقم میزنه..

    هرچیزی رو میشنویم نگاه میکنیم وارد بحث های بیهوده میشویم اخبار میبینیم و توجه به چیزهای نامناسب میکنیم واین باعث میشه که جهان هستی شرایط اتفاقات موقعیت ها و افرادی هم سنگ با کانون توجهمون وارد زندگی خودمون میکنیم ..پس هرانچه وارد زندگیمون میشه به دست خودمون هست

    اگر میخایم خوشبخت وموفق باشیم باید مواظب ورودی هامون باشیم چون ورودی های من = افکار من= احساس من= عملکرد من وقانون همیشگی و بدون تغیر احساس خوب= اتفتقات خوب رو رقم بزنیم. در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: