غذای روح چگونه تأمین میشود؟ - صفحه 99
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-29.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-01-23 15:45:142024-06-08 22:33:03غذای روح چگونه تأمین میشود؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله یکتا
روز هفتم از روزشمار تحول من
ممنونم از استاد که به زیبایی بحث ورودی ها رو با مثال های خیلی خیلی ملموس بیان کردن. من عاشق مثالهای استادم در آموزش هایی که میدن.
من تا امروز حدود سه ماهی هست که اینستاگرام ندارم و بابتش سپاسگزار خدا و استاد عزیزم هستم. چقدر تمرکزم بهتر شده. الان ک فکر میکنم واقعا نمیتونم بیان کنم چه حجم آشغال ب خورد مغزم میدادم. اتفاقا پیج های خوب و مرتبطی رو فالو داشتم اما 80درصد ناخواسته هم وارد میشد از اکسپلور، کامنتها و…. من تو این ده سال نهایت یه هفته از اینستا فاصله میگرفتم. پارسال تو اوج شلوغی ها ب خودم میگفتم اوکی حداقل اگه چک میکنی اینستا رو حالتو بد نکن، قضاوت نکن، بیننده باش فقط.. فوقش میری تو سایت استاد و حالتو خوب میکنی. ولی زهی خیااآال باطل. چه قدر سم وارد ذهنم کردم… نگم دیگه..
به قول استاد دستتو وارد آتیش میکنی. دیگه ازین واضح تر!!!! مگه میشه دست تو آتیش کرد بعد مثلا مداوا کنی بعد دوباره… با خودمون روراست باشیم.. ورودی های نامناسب انواع باورهای غلط، قضاوتهای نابجا و مقایسه های بیجا رو آگاهانه و ناآگاهانه وارد ذهنمون میکنن و در زندگی مون نمود پیدا میکنه به بدترین شکل ممکن… به قول اسکاول شین، البته در مورد انتقاد کردن میگفت، که هر گونه غر زدن و انتقادی یعنی دست زدن به سیم لخت…
ورودی منفی و بی کیفیت =دست بردن تو آتیش، دست زدن به سیم لخت=حال بد= اتفاقات بد و نابودی…
پیام واضحه اینطوری دیگه کنترل ذهن هم راحتتره. چون از قبل ورودی هاتو کنترل کردی
ممنونم استادجانم
سلام
وقتی صحبت های استاد رو شنیدم، توی ذهنم یه مروری کردم با خودم.
گفتم من دارم سعی میکنم ذهنمو کنترل کنم و ورودی های خوبی بهش بدم.
ولی چرا احساسم خوب نیست؟
چرا احساس ترس، نگرانی، عقب موندن ، نتونستن و…. ذهنمو احاطه کرده؟
گفتم حتما دلیلش درونمه
حتما اونجوری که باید کنترل ذهن ندارم وگرنه که باید احساسم خوب باشه.
فکر کردم و دیدم خیلی وقت ها شده که
خیلی کلیپ های مختلف که توشون پره از باورهای منفی رو تو فضای مجازی دیدم.
حرف های منفی اطرافیانم رو همیشه تایید کردم.
به حرفای هرکسی که از راه اومده گوش کردم،(نه به حرف دلم)
و ….
اما من باید تغییر کنم، باید ذهنمو از هرچیییز منفی ، هرچی که احساسمو بد کنه، هرچی که باعث بشه فکر کنم شاید نتونم به خواستههام برسم، هرچی که باعث بشه فکر کنم شاید بعضی اتفاقات زندگیمون واقعا دست خودمون نباشه و… دور نگه دارم.
اگه میخوام یه زندگی خوب از همه لحاظ داشته باشم.
استاد جان خیلی دوستت دارم . همیشه شاد باشی.
سلام به همه عشقا
روز هفتم سفرنامه
هرچقدر بیشتر به ورودی ها توجه کنیم و بتونیم کنترلشون کنیم ، نتیجه هایی که میگیریم هم بیشتر میشه…چون ورودی هامون افکار و احساساتمون رو رقم میزنن و افکار و احساساتمون نتایجمون رو…زندگیمون رو…
خیلی وقتا چون به ورودی هامون عادت کردیم متوجه میزان منفی بودنشون نمیشیم و اجازه میدیم باز هم ادامه پیدا کنن…ولی وقتی توجهمون رو بیشتر میکنیم میتونیم ورودی هارو تغییر بدیم تا زندگیمون هم تغییر کنه…
دقیقا امروز داشتم یه سریالی رو شروع میکردم و خیلی روی انتخاب فیلم و سریال حساس شدم چون واقعا مهمه چه ورودی با دیدنشون به ذهنمون میدیم…دو قسمت ازش دیدم و چون مناظرش قشنگ بود میخواستم ادامه بدم به دیدنش ولی این فایل یه تلنگر بود برام که ادامش ندم چون خیلی ورودی ها و باورهای منفی ریز داشت که حسم رو برد به سمت قضاوت و ترس و… .
در صورتی که قبلا بود میگفتم بابا دو قسمت دیدی تا تهش برو دیگه ولی الان میدونم هرجا متوجه اشتباه بودن ورودیم میشم باید قطعش کنم…
یا مثلا قبلا آهنگی به نظرم قشنگ بود حتی اگه حسم رو بد میکرد ده بار گوشش میدادم ولی الان بعد از شنیدن یه آهنگ خیلی حواسم هست حسم بهش چیه و بعد ادامه میدم به شنیدنش…
فضای مجازی دارم ولی فالوینگام رو به شدت کم کردم و فقط چند نفری که ازشون انگیزه میگیرم و سبک زندگیشون رو دوست دارم دنبال میکنم…
تلویزیون و اخبار که خیلی وقته تعطیل…
دوست ها به شدت گزیده شده و مکالمه ها با حس و حال عالی...
در کل سعی میکنم یه دروازه محکم جلوی ورودیام باشه و هرکس واقعا لایق وارد شدن به ذهنم بود رو وارد میکنم نه هرکس که در زد!
ممنون و سپاسگزار این همه آگاهی و سایت و استاد و چشمهای قشنگی که این رو میخونن هستم.
به نام لله هدایت گر من
سلام استاد زیبایی من و خانوم شایسته نازنین و تماامی همسفرانم
تحول زندگی من روز هفتم
من با اهرم رنجو لذت اینو مینویسم فکر میکنم با خودم میگم احساس خوب ثروت سلامتی لذت ارامش یعنی خداوند یعنی همنشین با خداوند یعنی نشستن روی شونه های خداوند یعنی غذاهای لذیز خوردن با خداوند
احساس بد فقر مریضی یعنی همنشین با شیطان
احساس بد یعنی با شیطان دارم سوسک مارمولکو قورباغه میخورم یعنی شیطان اون سوسک مارمولکو قورباغه رو خورده داده بیرون من خوردم و حالم احساسم بده و این خیلی قشنگ جواب میده
خدایا چقدر میچسبه همنشینی با شما چقدر احساسش خوبه اومدن در فرکانس خداوند
خدایا عاشقنه میپرستمت
خدایا هزار مرتبه سپاسگذارتم
استاد قشنگم سپاسگذارم
خانوم شایسته نازنین سپاسگذارم
به نام خداوندبخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
داشتم توی یه فایل دیگه کامنت دوستان عزیزم رو میخوندم، که نوشته بود این کامنت بمونه اینجا به یادگار که یه روزی برگردم وببینم که تواین مسیر چه تغییراتی کردم در حالی که میخوام بهای رسیدن به اهدافم رو پرداخت کنم!!!!
یه دفعه پیش خودم گفتم مینا تواولین کامنتی که توی این سایت گذاشتی چه بود یادته؟
برو ببین چی نوشته بودی ودیدگاهت چی بود انموقعه….
رفتم دیدم 12 اسنفد 1400 ، بعداینکه ماهها توسایت بودم تازه اولین دیدگاهم رو در پاسخ به دیدگاه یکی از دوستانم نوشته بودم…
الله اکبر….انگار اون دیدگاهم چکاپ فرکانسی قدم اول بود، خیلی دقیقا و واضح شرایطم رو عنوان کرده بودم!!!!!!
برام خیلی جالب بود که اونجا دعایی داشتم ودرخواستی از خداوند که امروز وهر روز وهر لحظه ،هنوزم همین درخواست رو از خداوند دارم…
کپیش کردم اینجا بنویسمش
((من همش به خدای خودم میگم خداجون من فقط اومدم توصراط مستقیم تو منو جزء پاکان ونیکان وسپاسگزارانت قرار بده خودت روابط وشرایط مالی وزندگی منو سروسامان بده به روشی نیکو….))
الله اکبر وخدارو هزاران بارشکر که واقعا وبراستیکه، من از وقتی تمرکزم رو گذاشتم رو خودم وسعی کردم غذای پاکیزه به روح وروانم بدم، کل زندگیم به طرز قشنگی به سمت پاکی و درستی و سعادت رفته و من شکر الله دیگه هیچوقت اون شرایط بد عاطفی ومالی و کاری و اون موقعییت ها رو، واون دلنگرانی ها واسترس ها وترسها در کل اون شرک ورزیدنها و بی خدا بودن ها رو حتی 5 درصد هم تجربه نکردم تواین دوسال….
این نشونه ی خوبی هست برای من، که ثابت میکنه در مسیر صراط مستقیم هستم، در مسیری که خیر وخوشی و رضایت قلبی خودم ورضای خداوند رو برام در بر داره…
اوایل سعی میکردم که در معرض اخبار ، آدمهای منفی و شرایط بد خودم رو قرار ندم، ولی از یه جایی به بعد دیگه جهان کاری کرد تا من در شرایط وموقعییت هایی قرار بگیرم که 99 درصدش، بدون تلاش من خیر وخوشی و آرامش وشادی وزیبایی وسلامتی وبرکت هست….
خدارو هزاران بار شکر، که تونستم از ظلم کردن به خودم دست بردارم…
بزرگترین ظلمی که من به خودم میکردم دوست نداشتن خودم بود، چون از درون خالی بودم وبه خودم نمی تونستم عشق بدم، دنبال عشق وتوجه در بیرون خودم میگشتم واین دنبال عشق و تایید در بیرون از خود گشتن، آدمو آواره وبیچاره میکنه….
من اول سعی کردم خدا وقوانینش رو درک کنم وبشناسم وبا اون دیدی که شما استادعزیزم به خدا وقوانین جهان هستی نگاه میکنید به خدا وجهان وقوانینش نگاه کنم بعدش که به ثبات خوبی در این درک وشناخت رسیدم، وفهمیدم که خداوند چقدر دوستم داره وچقدر عاشق منه، هرطور که هستم منو بنده ی خودش میدونه وهیچوقت تنهام نمیذاره واز عشق ودوستداشتن من دست برنمیداره، منم کم کم عاشق خودم شدم…
واز وقتی دوستداشتن خودم رو شروع کردم وبه زیباکردن درونم پرداختم و مراقبت کردم از تغذیه روح وروانم، تونستم طعم شیرین آرامش وامنیت وشادی درونی رو به معنای واقعی تجربه کنم واین صلح وآرامش درونی باخودش برام بهترینهارو به همراه آورد تا از هر نظر الان زندگیم در هر جنبه ای خوب باشه ورضایت بخش….
استاد عزیزم بی نهایت ازتون ممنونم که همیشه در حال انتقال آگاهیهای زندگی سازتون در طول این سالها به ما بودید اونم رایگان وبه صورت هدیه در قالب هزاران فایل که ارزش میلیاردی دارن واقعا واصلا نمیشه روشون قیمت گذاشت…
انشالله همیشه وهر لحظه در پناه امن خداوند باشید در کنار مریم عزیزم
به نام یگانه قدرت هستی
سلامی گرم خدمت استاد عزیزم،مریم جان و دوستان جانم
رد پای هفتم در سفرم
این فایل هم مثل باقی فایلها بسیار ارزش شنیدن دارد و البته عمل کردن
من جزو آدمهایی هستم که خیلی واسم مهمه مواد اولیه غذایی از کجا خریداری بشه.از هر جایی امکان نداره گوشت و مرغ و ماهی بگیرم..امکان نداره عسلی رو وارد دهانم کنم که اصل و اصالتش تایید نشده باشه و رستورانهایی میرم که باید وسایلشون برق بزنه و پرسنل بسیار تمیز باشن و عطر غذاهاشون خبر از مواد غذایی با کیفیت بده..کلا خودم هم در آشپزی خیلی دقت دارم و میتونم به جرات بگم تا حالا غذایی نپختم که مو یا سنگ ریزه توی غذاهام باشه..و خیلی هم مرغوب و با کیفیت غذایم را می پزم
اما باشنیدن این فایل فهمیدم ،همین منه حساس در کنترل ورودیهای جسمم ، ( اگر ورودیهای ذهنم رو بخواهم به صورت ملموس مثال بزنم) خییییلی وقتها بدون هیچ حساسیتی اجازه ورود به هر حشره و لجن و خوراک فاسد و متعفنی رو به ذهنم میدم،با کماااااال تاسف..
به عنوان مثال چند روز پیش یکی از خواننده های معروف ی موزیکی رو منتشر کرد که به شدت غمگین بود و من در عین اینکه میفهمیدم هر بار و هر لحظه که دارم میشنومش حالم داره بد میشه،بغض میشم و بی حوصله و بی انگیزه میشم اما چون اون آدم رو دوستدارم و موزیکش هم خیلی قشنگ بود در طی دو روز من شاید 10 بار بیشتر این موزیک رو شنیدم..باور کنید که میفهمیدم داره با من چکار میکنه چون من به شدت فاصله فرکانسی ام کوتاه شده و تا به چیز بدی توجه میکنم حالم بد میشه و ریشه رو خیلی خوب پیدا میکنم..خلاصه که با گوش دادن به این موزیک اینقدر حالم بد شد که شب دوم موقع خواب که من همیشه در دفترم شکرگذاری میکنم اونشب دیدم اینقدر حالم بده که نمیتونم الکی شکرگذاری کنم و اونقدر اشک ریختم که حال جسمی ام هم تحت تاثیر قرار گرفت..منکه مدتهای زیادی بود اصلا این حال رو نداشتم و همیشه حدود 80 درصد حالم خوب بوده و انگیزه داشتم و با عشق شکرگذاری کردم اما اینقدر این غذای روحی که به خودم خوراندم مسموم و متعفن بود که منو داشت نابود میکرد و اونقدر نجواهای شیطانی قدرتمند شده بود که نمیدونستم به چی توجه کنم که حالم بهتر بشه..صبح اونشب فهمیدم ریشه این حال بدی چیه،سعی کردم با حال خوب شکرگذاری کنم،به گلهام توجه کنم،برقصم،دوش بگیرم،توی سایت کامنت دوستانم رو مطالعه کردم،فایلهای استادم رو گوش دادم بخصوص در این مواقع فایلهای توحیدی حال منو خیلی خوب میکنه،با عشق برم سر کار و اونجا هم خیلی خودم رو خوب نگه داشتم و اتفاقا شیفت خوبی گذراندم و دائما به خوبیها و نکات مثبت توجه میکردم و میخندیدم..حالم رو خیلی خوب کردم خدارا شکر به کمک آگاهی ها و آموزشهای استاد بی بدیلم،،جالبه که شبش شام دعوت شدم ،شام خوشمزه خوردم..خواهرم رو دیدم بعد از مدتها و کلی خندیدیم،و در پی خوب کردن حالم خونه ام رو تمیز کردم،آرایشگاه رفتم و…. همه این خوراکهای خوب که آگاهانه نوش جان کردن واقعا کمک کردن که حالم خوب بشه و واقعا نکات و مطالب این فایل رو با گوشت و پوست و استخوانم لمس و درکش کردم در دو ،سه روز …..
نکته ای دیگه که من خودم برداشت کردم این هست که،الویت برای تجربه یک زندگی کاملا عالی وسواس روی ورودیهای ذهنمون هست و ما وقتی این ورودیها را آگاهانه و با حساسیت انتخاب کنیم و خوراک مرغوب و با کیفیت به روحمون بدیم ،مدار ما در تمام جوانب کیفیت پیدا میکنه،،از نظر مالی،دوستان،،تفریحات،سفرها،شغل،سلامتی و حتی رستورانهایی که میریم اونقدر با کیفیت هستن که با خیال راحت میتونیم با لذت بهترینها خوراکها رو وارد جسممون کنیم…یعنی کنترل ورودی روح باعث کیفیت ورودیهای جسممان هم میشود و البته کیفیتهای دیگر …..
همه اتفاقات و شرایط زندگی ما وابسته هستند به کنترل ورودیهای ذهن و روحمون
ممنونم که با نگاه زیباتون نظر من رو میخونید..دوستتون دارم
استاد عزیزم بسیار سپاسگزار خداوند هستم برای وجود پر از عشق و برکت شما
مریم خوبم ممنونم برای مهیا کردن این سفر
و درود بر همه همسفران عزیزم
دوستتون دارم
در پناه الله یکتا ، روز و روزگار بر شما خوش
بنام خداوند یکتا
سلام به همه ی عزیران دل
روز شمار هفتم
من همیشه سعی میکنم مواظب ورودی های ذهنم باشم خیلی وقت که تلویزیون و اخبار خذف کردم البته فقط شبکه پویا روشن برای پسرم و با دیدن کارتن های انگیزشی باورهای من هم درست تر میشه
شبکه های اجتماعی خیلی محدود کردم و فقط تو ایتا و شاد کانالهای مربوط به کارم دنبال میکنم
گه گاهی اینستا یا واتساپ باز میکنم و سعی میکنم مراقب خوراکی که میدن باشم.
یا وقتی تلفنی با کسی از خانواده صحبت میکنم و راجع به مسکلش حرف میزنه سعی میکنم نشنوم یا سربع موضوع عوض کنم و پایان مکالمه خدارو بخاطر نداشتن اون مسئله شکر میکنم
در مورد اهرم رنج و لذت یادمه موقع امتحانات یا حتی طول ترم وقتی مجبور میشدم برای درس خوندن صبح زود بیداربشم و برم کتابخونه به خودم میگفتم به این فکر کن که پایان ترم با نمره عالی قبول میشی و یادمه وقتی نمره های ریاضی زدن تو برد من 20شدم درصورتی که همکلاسیام اکثرا 2،6,و…گرفته بودند و افتادن اون واحد.
ممنون از استاد برای یاداوری و تذکر این موضوع مهم
دوستتون دارم
هذا من فضل ربی
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی
وقتی قبلا این فایل رو گوش دادم بدون نت برداری با 3بار گوش دادن ازش گذشتم و فایلهای دیگه رو گوش میکردم چون یکی از فایلهایی هست ک باید زیاد گوش داده بشه و نت برداری کنیم تا یادمون بمونه ک حواسمون باشه ک به ذهنمون فقط باید ورودی خوب داده بشه ک خروجیش هم خوب باشه و حواسمون باشه چی میبینیم،چی گوش میدیم ،با کلامون چی میگیم
اینو بخودم میگم علیرضا تا وقتی ورودیهایی ک به ذهنت میدی و نامناسب هست مطمئن باش خروجیش هم نامناسبه توقع اینو نداشته باش به اینکه خروجیش خوب باشه هرچقدر میخوای فایل گوش کن اگر عمل نکنی نتیجه خاصی نمیفته اگه میخوای وارد ی مدار بالاتر بری اولین کاری ک میتونی انجام بدی شش دانگ حواست باشه چ خوراکی به ذهنت میدی اگه با آدمهای معاشرت میکنی ک ناله وشکایت میکنن داری ورودی میگیری ک بعدا خودت هم دچارش میشه ک شکایت کنی پس فیلتر بزار ک هر حرفی نشنوی هر چیزی رو نبینی هر جیزی رو نگی اون موقع هست نتایج میاد ک دوست داری اتفاق بیفته اول از همه چیز اون آرامش هست ک وجودت رو فرا میگیره پس برم خیلی چیزا رو باید حرص کنم
شاد باشید
سلام درود به همه عزیزان انشالاه که حال دلتون عالی باشه و جیب هاتونم پر پول
روز 7 روتین روز 8
ورودی ذهن
غذایی ذهن من
از سال پیش که فایل چگونه درامد رو 3 برابر کنیم
من روی این قضیه جدی شدم
خوب اون موقع زیاد درک نمی کردم قانون چیه
چطور کار میکنه
ولی الان بهتر شده درکم
میفهمم چطور باید ازش کار بکشم
چطور باهاش بازی کنم
اونم به لطف فایل های استاد بوده
خوب از بچگی من زیاد علاقه به اخبار حرف های منفی نداشتم
دوست داشتم همیشه توی رویایی خودم زندگی کنم
دوست داشتم فقط شاد باشم
برای همین یادم نمیاد مدت طولانی رو صحبت های منفی مثل جامع اینا صحبت کنم
ولی برای چاقی چرا
خیلی به خودم ضربه زدم یک عالمه باور منفی ساخته شد
مثل هرچی بخورم چاق میشم
مثل اینکه ژن من چاقیه
مثل اینکه نمیشه لاغر شد
مثل اینکه سخته لاغر شدن
و خلاصههه که زیاد بود واقعا زیاد بود
هی تو سری خوردن ……..
ولی بوده موقع های که بزرگ تر ها نشسته باشن و من هم باید میشستم و گوش میکردم حرف های چرت پرتشون رو درباره
وضعیت اقتصاد
من از بچگی اصلا حوصله منفی نگری نداشتم
حال نداشتم حالم رو با چرت پرت پر کنم برای همین بیشتر بازی میکردم
ولی باور های مخرب مشینیدم فکر میکردم و ساخته میشد
توی جمع بزرگسال ها اصلا نبودم هنوزم نیستم و از این بابت خیلی خوشحالم
خداییش خوشحالم
توی مهمونی ها جمع خودم رو دارم
حرف ها همش درباره رویا هاست
درباره اینده و موقعی که بهشون رسیدیم
ولی میدونم باور های مخرب وارد زندگیم از طریق های مختلف شدن و دارم یکی یکی پیداشون میکنم و برطرفشون میکنم
و الان ورودی های چرت پرت خیلی خیلییییی کم شدن
شاید خبر های منفی هر 2 یا 3 روز یکبار بشنوم
نمیدونم چی شد ولی کلا کم شد
بخاطر اینه که مادرم توی مسیر هست و هم قدم هستیم و هم مسیر
فضایی خونه زیباست
گرم و عاشقانه
بیشتر اوقات از توی خونه صدایی استاد رو میشنوم
سپاس گذار خداوندم که همچین خانواده عالی برام ساخته و دارم
اینم از کامنت امروز
عاشقانه دوستون دارم
تا کامنت دیگر بدرود
به نام قدرت مطلق
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیز و بانو شایسته گرامی.
گاهی حرکت و شرایط چنان دشوار لمس میشود که گویی نمیتوانی حریف نجواهای ذهنت شوی ولی درست همان موقع صدای دیگری در وجودت میگوید نترس و نگران نباش من از رگ گردن به تو نزدیک ترم حرکت کن و تنها بر من توکل کن که من امید توکل کننده را ناامید نمیکنم و خداوند از شما بر خودتان آگاهتر است
لازمه ی حرکت اینه که مدام و پیوسته خودمون رو توی یک محیط ایزوله بمباران آگاهی مثبت کنیم و مراقب پندار و گفتار و کردارمان باشیم.
واقعا الان با تمام وجود درک میکنم که اندیشه و تفکر ما چقدر میتونه ما رو به سمت تلاش و حرکت سوق بده
این رد پای جلسه هفتم بود امیدوارم در این راه ثابت قدم باشم و مشمول هدایت های ویژه ی خداوند شوم چرا که وعده ی خدا دروغ نیست
به راستی که به قول استاد بیس و اساس همه چی توحید و ایمان و توکل و عزت نفسه یعنی اصل این هاست و باورهای و کد های دیگه ای که استاد ازشون حرف میزنه انگاری زیر شاخه های این آگاهی محسوب میشوند و تا بیس و پایه رو درست یاد نگیری و به کار نبندی گویی کد های دیگه هم معنای واقعی خودشون رو از دست میدهند
خدارو شکر میکنم که در این مسیر قرارم داد تا بتونم فرصت شکوفایی داشته باشم
به قول ی بزرگی هرچی اعماق تاریکی های بیشتری رو تجربه کرده باشی و بعد بتونی از تاریکی خارج بشی که البته کار آسونی نیست اونوقت درست وقتیه که میتونی با ایجاد باورهایقدرتمند مسیر دیگه ای به زندگیت بدی
سپاسگذارم از وقت و انرژی ای که نشر میدید استاد عزیز