نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی | قسمت 1

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مرجان عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

بخشی از تجربیات مرجان عزیز از دوره شیوه حل مسائل زندگی
سلام به استاد بی نظیرم و خانم شایسته ی عزیز و دوستان خوبم
شاید هیچ کسی توی زندگیش به اندازه ی من، مشاور عوض نکرده باشه و هزینه برای جلسات مشاوره و مربی شخصی نداده باشه.
باید به اندازه ی من برای مشاور پول داشته باشید تا درک کنید که دوره شیوه حل مسائل، چقدددر ارزشمنده.
منی که سالها از برخورد با مسائلم وحشت داشتم و با برخورد با هر مسئله ای، اولین راهکارم این بود که:
به سرعت خودم رو به مشاور برسونم، چون فکر میکردم که فقط یه مشاورِ خوب میتونه در حل مسئله م کمکم کنه، و در آخر هم با انجام راهکارهای اون مشاورینِ گرامی، نه تنها مسئله م حل نمیشد، بلکه سخت تر و پیچیده تر هم میشد،
حالا با گذروندنِ فقط دو جلسه از دوره ی جادویی شیوه حلِ مسائل زندگی، توی فقط نوزده روز، به نتایجی رسیدم که هنوز در ناباوری هستم،
من هنوز در جلسه ی دوم هستم و ناباورانه، اتفاقاتی رو برای خودم خلق کردم و دارم خلق میکنم و مسائلی رو توی همین چند روز حل کردم که سالها از روبه رو شدن باهاشون وحشت داشتم.
استاد من دنیایی کتاب خوندم برای اینکه مدیریتِ زمانم رو یاد بگیرم.
دنیایی کتاب خوندم برای روابطم، برای ترتیب بچه هام و چقدد در دورهای مختلف شرکت کردم. فکر کنم اگه اغراق نکنم، هر چی دوره توی ایران بوده رو یا حضوری یا به صورت سی دی و آنلاین، شرکت کردم.
ولی نه تنها دستاوردی نداشتم، بلکه بعد از پایانِ اون دوره ها، احساس سرشکستگی بیشتر میکردم،
چون توی جلسات همه چیز به نظر خوب میومد ولی وقتی وارد زندگی واقعی میشدم، هیچ کدوم از اون حرفهای قشنگ، کاربردی نبود!!!!!!
و من میموندمو یه عالمه جزوه های به درد نخوری که فقط توی همون چند جلسه، جالب بودن و یه دنیا جلسات مشاوره ی پرهزینه.
تازه اون مشاور میگفت که اگه میخوای نتیجه بگیری، باید یک سال هر دوهفته ای یه بار بیای و مرتب باشه جلساتت،
حالا حساب کنید جلسه ای پونصد هزار تومن که در سال میشه بیست و چند جلسه و یه عالمه صرف زمان و انرژی و در آخرش هم تقریبا هیچ تغییری ایجاد نمی شد.
اما اینجا توی دوره شیوه حل مسائل، فقط توی دو جلسه اول، فقط توی دو جلسه و فقط توی دو جلسه، انقلابی در زندگیم ایجاد شده که هنوز در یه ناباوری غریبم،
انگار وارد یه دنیای جادویی شدم. روز اول گفتین که باید باور کنم که همه ی مسائل راهکار های ساده و قابل اجرا دارن،
و گفتید که باید باور کنی که تو میتونی مسائلت رو به راحتی حل کنی.
روز اول میخواستم گریه شم که آخه مگه ساختنه باور به این راحتیاست استاااااد!!!!!
ولی وقتی ادامه دادم و تمریناتی رو انجام دادم که برای نحوه ساختن این باور داده شده، رو انجام دادم، ذهنیتم عوض شد.
الان فقط میتونم بگم این مرجان با مرجانِ قبل از شروعِ دوره ی جادویی شیوه ی حل مسائل زندگی، زمین تا آسمون فرق کرده،
واااقعا وقتی فکر میکنم، فقط ذوق میکنم که خدااای من اینهمه تغییر فقط توی چند روز. آخه مگه میشه!!
استاد اتفاقاتی توی زندگیم افتاده و داره میوفته و قدمایی برداشتم که مدتها به تعویق افتاده بود
و درهایی داره برام باز میشه که نمی دونم چی بگم و میدونم دلیلش اینه که من واااقعا به احساس خوب رسیدم
هر روز دارم روی ابرها راه میرم و این احساس خوب، همونجوری که قانون میگه احساس خوب بیشتر رو بهم میده،
وااای استاد من فهمیدم جواب هر مسئله در خودشه و دیدم مسائلی که سالها مثله توپ های بِتنی به پام بسته شده بودن و قدرت حرکت رو ازم گرفته بودن، چطور با عمل به این دوره با چه راه حل های ساده ای حل شدند.
بارها و بارها اشک شوق ریختم که: خدااای من، جوابِ این مسئله به همین سادگی بود و پیش خودم بود اما من همه جا میرفتم و از آدمهای مثلا متخصص در مشاوره کمک میخواستم تا کمکم کنن مسائلی رو حل کنم که فکر میکردم اینقدددر پیچیده شدن،(مثله یه کَلاف کاموا که میدی دست افراد مختلفی که بَلد نیستن و هر بار بدتر میشه و بیشتر توی هم گِره میخوره) ( آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم) که قابل حل نیستن،
و حالا با کمک شما که این دوره ی جادویی رو آماده کردین و اون سوالهای خودشناسی معجزه وار رو در جلسه دو طراحی کردین، که من فکر کردن به اونا و جواب به اونا هر بار من رو اسون میکنن برای لذتهاوشادیها،
به راحتی دارم دونه دونه مسائلم رو مثله اب خوردن حل میکنم و چه غوغایی شده در من:
از عزت نفسِ بیشتر
و لذت بیشتر و احساس آرامش،
استاد من همیشه وحشت داشتم که خدتی نکرده مسئله ای پیش بیاد،چون میدونستم نه تنها حل نمیشه، بلکه من از حلش عاجزم و این قدرتی رو ازم گرفته بود که توان حرکت نداشتم، فقط دعا میکردم که کارامو درست انجام بدم و مسئله پیش نیاد.
دعا می کردم که مادر کاملی باشم که یه وقت خدای نکرده مسئله ای پیش نیاد.
و اگر پیش میومد، زندگی من به یه کابوسِ واقعی تبدیل میشد چون نه خودم میتونستم حلش کنم و نه مشاوره ی خوبی بود که کمکم کنه!!!
ولی حالا چنان ذوق میکنم وقتی میدونم میتونم مسائلم رو حل کنم. اول بگم که نود درصد ترسهام از مسائل محو شدن و و این برام باورنکردنیه و لذت بخش.
بعدشم عزت نفسی پیدا کردم و کلی انگیزه و اشتیاق فراوان برای ساختنه یه زندگی جدید گرفتم.
زندگی که من میخوام و انتخابهایی که من میخوام. بدونه هیچ ملاحظه و ترسی. بدونه هیچ کویری،
چقد اینجوری خوبه که بتونی آزادانه انتخاب کنی لحظه به لحظه ی زندگیت رو بدونه هیچ کویری، و هر جایی و هر جوری که دلت میخواد زندگی کنی.
چون میدونی این تویی که داری اتفاقات رو میسازی و میتونی هر چی رو که دلت خواست بسازی و اگر مسئله ای هم پیش اومد، حلش میکنی و پیش میری و رشد هم می کنی
الان که میدونم مسائل چقددر شیرینن و باعث میشن من هر روز بیشتر رشد کنم،
و هر چقدر که مسائلم رو حل میکنم، ماهیت اونا از رفع یک مشکل تغییر می کنه به راهکاری برای رسیدن به شرایط عالی تر، چنان ذوق دارم برای حل تک تک مسائل!
چون میدونم موهبت هاشون و برکتهاشون بیشتر از اون چیزی هستش که الان فکرشو بکنم.
ای کاش میتونستم ،،، خیییلی،،،، رو جوری بگم که خیییییییییلی به نظر بیاد. فقط میتونم بگم خیییییییییییییلی سپاسگزارم برای آگاهی ها و تمرینات دوره شیوه حل مسائل زندگی و همه ی دورهاتون
مرسی برای بودنتون و مرسی از مریم جان عزیز برای اینهمه عشقی که به شما و به ما میدن و با این دقت و صبوری توی این دوره، تمرینات رو برامون توضیح میدن.

 

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره شیوه حل مسائل زندگی

مطالعه نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    337MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی | قسمت 1
    24MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

144 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهه رشیدی» در این صفحه: 3
  1. -
    الهه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 2215 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی بینظیرم

    و سلام به دوستای عزیزم

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که بهم جانی دوباره؛ نفسی دوباره و تولدی دوباره رو هدیه دادی تا بتونم زندگی بهشتی م رو همراه خودت ادامه بدم.

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که دارم با حس و حال عالی و فوق العاده الهی م و با عشق و با شوق و ذوقم و با تمام وجودم این کامنت ارزشمندم رو مینویسم.

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که ما رو خالق زندگی مون قرار دادی تا بتونم هر انچه رو که دوست داریم وارد زندگی مون کنیم.

    خدایا شکرت که اینقدر حس و حالم عالیه

    حس و حالی که دارم با تمام وجودم و با تک تک سلول های بدنم خدا رو توی وجودم حسش میکنم

    حس و حالی که روحمو پرواز داده

    حس و حالی که منو بیشتر از همیشه عاشق الله مهربان و یکتا کرده

    خدایی که دارم هر لحظه از عمرم رو باهاش زندگی میکنم

    و دارم باهاش عشق میکنم

    دارم باهاش زندگیم رو زندگی میکنم

    خدایی که نام و یادش ارامش بخش قلب هامونه

    خدایی که برامون همه چیز و همه کس میشه

    خدایی که عشق منه قلب منه تمام وجودم منه

    تمام دارایی منه

    و من بدون او هیچ ارزشی ندارم

    خدایی که بدون اذنش هیچ برگی از درخت بر روی زمین نمیافته

    خدایی که هر وقت صداش زدم همون موقع منو اجابت کرده

    خدایی که دل ها رو برامون نرم و گرم میکنه

    خدایا شکرت به خاطر این همه حس و حال و بهشتی که دارم

    خدایا شکرت که منو توی این مسیر الهی و صراط مستقیم قرار دادی

    خدایا شکرت که منو با استاد عزیزم استاد الهی و توحیدی و ثروتمندم و عزیزدلشون مریم مقدس اشنا کردی

    خدایا شکرت به خاطر وجود ارزشمند استاد عزیزم و مریم جانم و تک تک دوستای عزیزم

    استاد عزیزم مدت ها بود که منتظر بودم اون حس و حالی که دوست دارم داشته باشم و بیام و توی این سایت بهشتی مون کامنت بنویسم

    دیشب که از سرکار بهشتی م برگشتم اومدم سایت و دیدم و یه فایل اومده

    حسم گفت ملکه الهه همین فایل خودشه

    الان موقعشه و باید بیای و هر انچه که خدا بر قلبت و بر زبانت جاری میکنه رو بنویسی

    استاد عزیزم به خدا اینقدر حس و حالم عالیه اینقدر شوق و ذوق دارم برای نوشتن کامنت که اشک هام جلوی دیدم رو گرفتن

    استاد عزیزم خیلی حرف ها دارم که باید بنویسم تا هم ایمان خودم و هم دوستای عزیزم بیشتر بشه که باید تا اخر عمرمون این مسیر الهی رو ادامه بدیم

    باید هر روز و هر لحظه فایل های شما استاد الهی م رو گوش بدیم

    باید به تک تک کارهایی که شما استاد بینظیرم بهمون میدین عمل کنیم

    استاد عزیزم این فایل رو که دیدم

    وقتی چهره ی پر از نور و ارامش بخش و بشاش و جوان و زیباتون رو دیدم

    وقتی این پرادایس زیبامون رو دیدم

    وقتی این دریاچه ی زیبا و همیشه روان مون رو دیدم

    وقتی درختای سرسبز و بهشتی و سر به فلک کشیده مون رو دیدم

    وقتی اون اندام سالم و خوش فرم و زیبا و قد رعنای شما استاد عزیزم رو دیدم

    وقتی برامون از اون نسیم بهشتی که توی پردایس زیبامون برامون توصیف کردی

    به خدا با تمام وجودم حس کردم منم پیش شما توی این بهشت زیبامون و دارم اون نسیم بهشتی رو که داره صورتمو نوازش میکنه رو حس میکنم

    و اشک هایی که از چشمام جاری شده

    و با تمام وجودم تحسین کردم این همه زیبایی رو

    تحسین کردم این بهشت زیبامون رو

    تحسین کردم این همه حس و حالی عالی شما استاد عزیزم رو

    تحسین کردم این اندام زیبا و سالم تون رو

    تحسین کردم این همه لباس زیبایی که بر تن تون هست و با رنگ اسمون بهشت مون یکی شده

    خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت و زیبایی که بهمون هدیه دادی

    استاد عزیزم میخام براتون از مهاجرت م بگم

    از هجرتی که از همون لحظه ی اولش برام پر از خیر و برکت بوده و تا همین الان

    از هجرتی که انگار دوباره متولد شدم

    و مثل یک کودک تازه متولد شده ای که تمام وجودش پر از عشق الله س

    و قلبش مثل یه لوح سفیده

    استاد عزیزم از همون لحظه ی اولی که من از بوشهر به شیراز مهاجرت کردم

    از همون شب زیبا و برفی که داشتم به شیراز میمودم خداوند از بی نهایت طریق بهم نشانه و کلی اتفاقات و پاداش ها رو داد

    از اون شعر زیبایی که برامون پلی شد و میگفت ” اینده چراغونه”

    از همون روز اولی که من رفتم حافظیه بهشتی

    و داشتم از زیبایی ها و اون شعر مولانای عزیز که میگه

    “نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی

    سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا

    نور تویی سور تویی دولت منصور تویی”

    و من داشتم لذت میبردم

    و داشتم به خدا میگفتم خدای عزیزم اینجا برام بهشته

    کاش میشد توی این عکاسی حافظیه بتونم کار کنم

    من عاشق عکاسی م و فیلم برداری م استاد

    استاد همون لحظه که داشتم با خدا حرف میزدم

    گوشیم زنگ خورد دیدم خواهرمه

    ازم پرسید کجایی گفتم حافظیه م

    و از زیبایی هاش براش گفتم و بهش گفتم ابجی دوست دارم توی عکاسی حافظیه کار کنم

    که نزدیک به خونه مون هم هست

    استاد عزیزم چند روز بعدش داشتم برنامه ی دیوار بخش استخدامی ها که مربوط به شغل های هنریه میدیدم

    یهو دستم خورد به استخدامی تو بخش اداری

    منی که اصلا شغل اداری نمیخاستم

    چرا دستم به این قسمت استخدامی اداری خورد

    الله اکبر؛ خدا اینکار رو کرد

    استاد خدا دستم برد به سمت این قسمت ؛

    دیدم استخدامی عکاسی زده توی قسمت اداری در صورتی که باید توی قسمت هنری میزدن و اونم عکاسی حافظیه بود و باورتون میشه استاد تازه ی تازه بود اون استخدامی

    زود رفتم تماس گرفتم

    یه خانم بسیار خوش اخلاق و مهربونی جواب داد گفتم فردا بیا برا مصاحبه

    فرداش رفتم همه چیز اوکی بود همه ی اطلاعات رو ازم گرفت گفت باهات تماس میگیریم و من اولین نفری بودم که اسمم نوشت

    فردای اون روز مصاحبه خانم حسینی عزیز که سرپرست یکی از شیفت های عکاسی بود بهم زنگ زد و گفت از فردا بیا سرکار عزیزم و شما مصاحبه قبولی

    استاد به خدا داشتم دیوونه میشدم

    و خدای وهاب و مهربان قبل از اینکه خبری از استخدامی عکاسی حافظیه باشه ؛خواسته ی منو مستجاب کرده بود

    استاد به خدا نمیدونید که من هر روز که میرم سرکارم توی عکاسی حافظیه ی بهشتی برام تازگی داره

    هیچ وقت برام تکراری نمیشه

    ادما برام تکراری نیستن

    درختان و کبوترها و گنجشکای زیبا برام تکراری نیستن

    گل های زیبایی که هر چند مدت یه بار عوض میشن تکراری نیستن

    استاد درختای نارنج برام تکراری نیستن

    استاد حوض های پر از اب و ماهی برام تکراری نیستن

    استاد به خدا حافظیه برام بهشته

    بهشتی که هر وقت مهمان های عزیز میان ارامگاه حافظ توی دلم میگم شما بهشتی هستین

    استاد توی این محیط بهشتی هیچ کسی ناراحت نیست

    همه ارامش دارند

    همه شادن

    همه زیبارو و خوش کلاممن

    همه برام بوی بهشت میدن

    اکثر روزها حافظ خوانیه

    اکثر روزها کلاس خطاطیه

    اکثر روزها نقاله خوانیه

    استاد هر روز صدای کبوترها و گنجشک ها و کلاغ ها رو که میشنوم حس میکنم دارم حمد و سپاس خدا رو به جا میارن

    استاد از تمام دنیا میان به ارامگاه حافظ

    با اینکه من زبون توریست های خارجی رو متوجه نمیشم

    ولی وقتی نگاه بهشون میکنم با لبخندم بهشون میگم خوش اومدید

    با لبخندم بهشون میگم خیلی دوستون دارم

    استاد زبون من باهاشون فقط با فرکانسی که براشون میفرستم و دقیقا اون فرکانس م رو میگیرن و با لبخند بهم نگاه میکنند

    استاد حافظیه برام بهشته

    بهشتی که خدا بهم هدیه داده

    استاد حیاطش پر از گل های رنگارنگ و زیباست

    استاد تمام مشتری هایی که میان منو بیشتر از همکارای قدیمی م میشناسن و بهم عشق میورزن

    تمام سرپرست ها و همکارام هر لحظه دارن عشق خدا رو بهم هدیه میدن

    هر لحظه دارن منو توی اغوش گرم و عاشقانه شون میکشن و منو غرق در لطف و مهربانی خدا میکنن

    استاد سرپرست مون همیشه بهم میگه خانم رشیدی شما گلی از گلهای بهشتی هستین

    استاد کی میتونه به غیر از خدا اینکار رو بکنه

    یه غیر از خدا کی میتونه دل ها رو برام نرم و گرم کنه

    من توی خیلی از زمینه ها شدم الگوی همکارام

    استاد همین چند وقت پیش بود که یکی از همکارام به شوخی به سرپرسرت مون گفت

    خانم اذر کردار میدونید خانم رشیدی رو بیشتر از ما دوست دارین

    سرپرست مون بهشون گفت اگه خانم رشیدی یوسف باشه شما برادرهای یوسف هستین

    استاد شغل م برام بهشته

    من دارم توی بهشت عکاسی میکنم

    از ادمای بهشتی

    کنار ادمای بهشتی

    و با عشق دارم عکاسی میکنم

    استاد به خدا اینقدر اتفاق خوب افتاده برام

    اینقدر خدا داره بهم پاداش میده

    که دیگه مغزم هنگ کرده

    استاد خونه مون یه خونه ی بهشتی در بهترین جای شیرازیم

    استاد من پیاده از خونه تا محل کارم میرم

    و همین مسیر رو فایل توحیدی ” فقط روی خدا حساب باز کنید ” رو گوش میدم

    و همین طور از زیبایی های مسیرم لذت میبرم

    استاد خیلی حرف ها دارم براتون بگم

    دوست ندارم کامنتم رو تا اینجا قطع کنم

    ولی باید کم کم اماده بشم و برم سرکار

    ولی بهتون قول میدم که دوباره میام و از اتفاقات خوب زندگیم براتون میگم

    استاد دوست دارم با تمام وجودم با تک تک سلول های بدنم ازتون تشکر کنم به خاطر این اگاهی هایی که بهمون هدیه دادین و اینطور ما رو بزرگ کردین و از خدا میخام که همیشه توی این مسیر الهی ثابت قدم بمونم

    از مریم جانم با تمام وجودم تشکر میکنم بابت تمام تلاش هاشون که دارن روی سایت بهشتی مون کار میکنن و هر روز دارن برامون فایل ها رو با عشق میزارن و هر دوی شما استاد عزیزم و مریم جانم برامون یه الگوی بینظیر و تکرار نشدنی هستین و من همیشه سپاسگزار خداوندم به خاطر وجود ارزشمندتون

    استاد بزار اینو هم بگم که خدا توی این شهری که من هیچ کسی رو نمیشنام برام همه چیز و همه کس شده

    برام پدر و مادر شده که این خودش داستان داره

    استاد یه روز قفل در ورودی مون خراب شده بود و من نمیدونستم چی کار کنم

    از خدا هدایت خواستم

    بهم گفت زنگ بزن به مدیر ساختمون که یه مرد بسیار محترم و مهربونه

    منم زنگ زدم

    اقای ابسالان عزیز خودشو سریع رسوند و با جعبه ابزاری که داشت اومد و قفل در و باز کرد و برد قفل سازی و برامون درستش کرد

    و دوباره برگشت و برامون قفل رو نصب کرد

    و با عشق و بامهربونی و با روی خوش بهم گفت من مثل پدرتونم هر وقت هر کاری داشتی بهم بگین

    استاد اینجا بود که من یاد این جمله ی زیبا افتادم

    که خدا برامون همه چیز و همه کس میشه

    دوباره یه خانوم مهربون که همسایه مونه

    اومد و برامون غذا اورد و بهمون گفت من مثل مادرتونم

    هر وقت کاری داشتین بیاین و بهم بگین

    الله اکبر استاد به خدا این اتفاقات شاید ذره ای از پاداش هایی که خدا بهم هدیه داده

    و اینقدر اتفاقات خوب افتاده که بازم میام و مینویسم

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم و مریم جانم با تمام وجودم عاشقتونم و با تمام وجودم توی اغوش میکشم شما دستای بنظر خدا رو بوسه میزنم بر دستان پر از عشق تون

    و با تمام وجودم ازتون ممنونم بابت اماده کردن این فایل زیبا و پر از درس و اگاهی و به امید الله منم این دوره ی بینظیر رو تهیه میکنم و با عشق بهش عمل میکنم و خداروشکر میکنم به خاطر نتایج عالی که دوستان عزیزم از این دوره ی فوق العاده گرفتن و دارن با عشق ادامه میدن

    خدایا شکرت ؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و قدرتمند تر و با اراده ی پولادین مون و تا اخر عمرمون همراه با الله یکتا

    خدایاااا عاشقتممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
  2. -
    الهه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 2215 روز

    به نام خدای زیبا افرین

    سلام شیدای عزیزم

    سلام فرشته ی مهربون و خوش قلب و الهی و ثروتمند خدا

    مننن عاشقتمم

    شیدا جان حسم میگه برات از زیبایی های محل زندگیم برات بگم که امروز برام اتفاق افتاد

    یه نیم ساعت پیش رفته بودم بیرون برا خرید

    و خدا هدایتم کرد به یه خیابونی که پر از درختای انجیر و توت و نارنج و انار بود

    همه ی درختا پر از توت سفید و قرمز بود

    وقتی نگاهشون میکردم به خدا حس میکردم توی بهشتم

    و مثل بچه ها ذوق کرده بودم برا این همه زیبایی

    و درختای اناری که پر از گل ها و شکوفه های قرمز رنگ انار شده بود

    و درختای انجیری که که تا چشم کار میکرد پر از انجیر بود

    و نارنج هایی که وقتی نگاشون میکردی ادمو دیوونه میکرد

    و همین طور داشتم تحسین میکردم این همه زیبای رو

    و چقدر دیدن این میوه ها برام نماد فراوانی رو تداعی میکرد

    و همین طور که رفتم جلوتر دیدم چقدر ساختمون های زیبایی داره ساخته میشه

    و چند دقیقه ایستادم و تحسین کردم این همه فراوانی ساختمون ها

    و تحسین کردم این همه ثروت رو

    و به خدا گفتم خدا جون منم این خونه های بهشتی میخام

    اینقدر که زیبا بودن و دیدن شون حس و حال عالی رو بهم میداد

    و خداروهزاران بار شکر میکنم به خاطر این همه حس و حال عالی که دارم

    و خدارو هزاران بار شکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند استاد و مریم جان و شما دوستای بهشتی م

    که دارم کنارتون بزرگ میشم و رشد میکنم

    عاشقتمم شیدای بینظیرم

    الهی که همیشه تنت سالم و دلت شاد و لبت خندون و جیبت پر از پول باشه

    خدایا شکرت ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    الهه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 2215 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام ریحانه ی زیبا و خوش قلب و الهی و شادم

    من عاااشقتمم عزیزدلمم

    عااشق این قلب مهربونتم

    عااشق این همه حس و حال عالیتم

    ریحانه جان شک نکن خدا در بهترین زمان ما رو به سمت هم هدایت میکنه و همدیگه رو میبینم و از نتایج عالی مون توی تمام زمینه ها برا همدیگه صحبت میکنیم و از شدت خوشحالی اشک شوق ازچشمامون جاری میشه

    ریحانه جان حسم گفت برات در مورد ثروت بگم که خدا از بی نهایت طریق بهمون رزق و روزی هدیه میده

    هفته ی قبل که یه سفر کوتاهی به بوشهر داشتم

    روز اخر بود که خواهرم بهم گفت الهه میای بریم بندر گناوه خرید کنیم

    منم با عشق و با حس و حال عالیم گفتم اره بریم

    رفتیم و کلی توی بازار گشتیم وکلی خرید کردیم

    و با هر خریدی که انجام میدادم به خودم میگفتم خدا هزار برابر این پول رو بهم برمیگردونه

    غروب بود که برگشتیم سمت بوشهر

    و شام همون شب خونه ی داداش عزیز و الهی و ثروتمندم دعوت بودیم

    و یه شام بسیار مفصل و یه سفره ی رنگارنگ و پر از غذاها بهشتی برامون درست کرده بودن

    و اینقدر این شام خوشمزه بود که هر با خوردن هر لقمه ای خدا رو شکر میکردم

    و تحسین میکردم ثروتمند شدن رو

    و تحسین میکردم ادم ها ثروتمند رو

    و بعد از شام بود که داداش عزیزم اومد تا دستش پر از چک پول های 50 هزار تومانی ه

    به هر کدوم مون عیدی میداد

    نوبت من که رسید بهم گفت ابجی این هدیه ی شماست

    وقتی دیدم تا 40 تا چک پول 50 هزار تومانی بهم هدیه داده

    همون موقع ازش تشکر کردم

    و چقدر تحسینش کردم و براش دعای خیر کردم

    و به خدا گفتم خدای عزیزم اگر که ما بهت ایمان داشته باشیم

    اگر که باور داشته باشیم که از بی نهایت طریق بهمون رزق و روزی حلال و فراخ رو هدیه میدی

    اون وقته که زندگی مون به بهشت تبدیل میشه

    اره ریحانه ی عزیزم اگه توی تمام جنبه های زندگی مون فقط روی خدا حساب باز کنیم

    خدا هم برامون کن فیکون میکنه

    خدایی که برامون همه چیز و همه کس میشه

    خدایی که همیشه و هر لحظه همراه مونه و هیچ وقت تنهامون نمیزاره

    و چقدر ثروتمند شدن معنویه

    چقدر ثروتمند شدن با شکوهه

    خدایا شکرت

    عاشقتم عزیزدلمم

    ممنونم به خاطر این پیام پر از مهر و الهی ت با قلب مهربونت بهم هدیه دادی

    برات ارزوی بهترین ها رو دارم

    خدایا شکرت ؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: