https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-18 11:36:232023-04-28 09:24:44نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی | قسمت 1
144نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
هر مسئله ای که در جهان به وجود بیاد برای پیشرفت و کشف چیز های جدید هستش، این یکی از فوق العاده ترین طرز فکر های ممکن هستش.
این موضوع که باور کنیم راه حل برای مسائل وجود دارد و این امکان هستش که هر مسئله به راحتی حل می شود یک حس آرامش بخش بی نظیری به ما میده.
استاد اینکه میگید تو ممنتوم می افتیم و در مسیر حل مسائل پشت سر هم قرار می گیریم رو دارم الان در مسیر کسب و کارم درک می کنم. نکته ی مهمی که در مورد آسانی و سادگی در حل مسائل که مطرح کردید رو دارم کم کم احساس می کنم.
نکته ای که در مورد کمال گرایی گفتید رو من بسیار درک می کنم، تا قبل از آشنایی با جریان سعادت با این وضوح، این نکته یکی از پاشنه آشیل های من بوده. کار هایی رو شروع نمی کردم به این دلیل که فکر می کردم چون در اون کار ممکنه اشتباه کنم ، با اینکه از خیلی از افرادی که در شروع همون کار بودند بهتر بودم، ولی این طرز فکر و اعتماد نفس رو نداشتم که من همینی که الان هستم برای شروع کافی هستش.
“اون اشتباه، اشتباه نیست. اون هم بخشی از مسیر است” این بهترین جمله ی این فایل هستش.
اینکه عزت نفس داشته باشیم که اگر هم به ظاهر اشتباهی کرده باشیم، هیچ مسئله ای نیست و همه این اتفاقات در مسیر تکامل ما است، باور فوقالعاده قدرتمند کننده ای هست برای افرادی که نگران برخورد دیگران یا حس بدی که نسبت به خودشون دارند به دلیل انجام دادن یک کار به شیوه ای که شاید کمی اشتباه در آن باشد.
از شما و خانم شایسته ی عزیز بسیار سپاسگزارم که این آگاهی ها را با ما به اشتراک می گذارید.
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان خانواده عباس منش
خدایاشکرت استاد در این طبیعت زیبا پرادایس به آگاهی و درک خوبی از نگرش دوره شیوه حل مسائل زندگی خودمان را می توانیم تغییر دهیم
چقدر زیبا استاد وقتی شما داشتید صحبت میکردی توجه شما به زیبایی ها هیچ موقع کاسته نمیشه و خیلی عالی به ما این تصاویر را نشان می دهید و چقدر شما خوبید که توجه شما در هر شرایط و هر زمانی به قشنگی و زیبایی توجه میکنید خدایا شکر خیلی دوست دارم این دوره را به لطف خدا تهیه کنم اما فعلاً روی ثروت یک هستم و امید خدا به هر سمتی و نشانهای برای این محصول اگر هدایت شدم آن را تهیه می کنم چون باور من این است که راه حل مسئله در داخل آن مسئله است که با کارکرد آموزش های استاد می توانیم آن را انجام دهیم
استاد از شما ممنونم چقدر شفاف و خوب به ما توضیح دادی که این فال به چه صورت است و چه کارهایی را برای زندگی ما میتواند بهتر انجام داد و کمک کند
از حامد عزیز خیلی ممنونم چقدر عالی قدم به قدم که محصول را توضیح دادند وذهن من رو چقدر باز کرداز موفقیت های حامد عزیز بی نهایت سپاسگزارم که امید را برای ما هم زنده می کند به شیوه ساده چقدر مسائل را حل کرد و چقدر اعتماد به نفس حامد عزیز ستودنی است
خدایا شکرت موفقیت های بچه های سایت به من خیلی انگیزه میدهد برای مسیرهای درست
همه شما را به خدا بزرگ مهربان میسپارم در پناه الله یکتا شاد سلامت و سعادتمند باشید انشاالله
سلام به صمیمی ترین دوستان زندگیم در این جهان مجازی توحیدی
استاد عزیزم این کامنت رو در حالی مینویسم که از سفر 4 روزه به مشهد برگشتم و دارم چمدون هارو جابه جا میکنم
میخواستم اول به صورت صوتی به صداتون گوش بدم ،ولی نتونستم از لذت نگاه کردن شما بگذرم و گوشی به دست ،کارهارو انجام دادم :)
استاد من تا قبل از دوره ی حل مسئله همش ذهنی و زبونی میگفتم خانم شایسته مثل هارون برای موسی ،بسیار بسیار شایسته ی کنار شما بودن هستند و ارزششون خیلی خیلی بالاست
ولی بعد از دوره حل مسئله،با تمرین های خانم شایسته به این درک رسیدم ،خانم شایسته نتنها هارون نیست ،میتونه حتی خود موسی باشه :) از بس درک و علم و آگاهی و شیوایی ونفوذ کلامشون بالاست ،اصلا از نظر من بعد این دوره خانم شایسته حق استادی به گردن من گذاشته و من همیشه مدیونشون هستم
استاد میخوام بگم ما دیگه فامیل عروس حساب میشیم:)
و نظرمون اینکه خدا خیلی دوستون داشته که خانم شایسته رو در کنار شما قرار داده …
آخ که چقدر تعبیر و تفسیر تصویریِ این آیه زیبا هستین
استاد دوره حل مسئله و اصل بهبود گرایی در مقابل بیماری کمالگرایی حقیقتا از من سعیده ی عملگراتری ساخته ،از کوچکترین چیزها مثل کشیدن جاروبرقی خونه تا مسائل بزرگتر ،و یک نیروی قدرتمندی در من آزاد کرده تا محکم جلوی نجواهای ذهنم بایستم و نگران اشتباه کردن نباشم، به تموم دوستان عزیزم توصیه میکنم در کنار دوره های دیگه، ازین دوره به عنوان مکمل استفاده کنند و تصاعدی رشد کنند به امید الله
(حتی نوشتن این کامنت بر اصل بهبود گرایی هست وگرنه اگر میخواستم با نگاه سعیده ی کمال گرا عمل کنم،باید یک تایم آزاد در سکوت پیدا میکردم برای نوشتن،اما گفتم هرچقدر تونستم مینویسم و بعد بهش اضافه میکنم )
استاد عزیزم میخوام ازین فرصت استفاده کنم و از مدار آسونی ها در حد ظرف خودم بگم براتون
دانشگاه ما با یک هتل چهار ستاره توی مشهد قرارداد بسته ،با یک دهم قیمت برای کارمنداش،درحالیکه همکارام موفق نشدن یک اتاق دوتخته رزرو کنند ،من تونستم توی سایت دوتا اتاق ٣ تخته بگیرم !!! و با یک دهم قیمت !!!
این اولین باری بود که ما رفتیم سفر ! با کمترین هزینه ،با آسونی های خیلی خیلی بیشتر ،اتاق های فوق العاده،صبحانه ،ناهار،شام
که پول هروعده غذا ده برابر پولی بود که من برای یکروزش پرداخت کردم !!!!
به غیر از مسائل مالیش،از دردسر هر وعده ی غذا ی خوب خوردن در رستوران های مختلف با بچه های کوچیک اصلا خبری نبود !!!!
استاد ما دوتا اتاق ٣تخته داشتیم ولی با توجه به تعداد نفراتمون دوست داشتم اتاق هامون ٢تخته و 4تخته باشه ،همه میگفتن عمرا قبول نمیکنند،هرچی توی سایت رزرو کردیه و …
من طبق آگاهی های دوره عزت نفس ،گفتم من درخواستم رو میکنم ،خیلیم برام سخت بود ،ولی قبلش همه چیز رو به خدا سپردم و گفتم من رو آسون کن و کارهام رو انجام بده لطفا
وقتی از رسپشن درخواست کردم و فکر میکنید چه اتفاقی افتاد ؟؟؟؟
بجای پیشنهاد من که یک اتاق دو تخته و یک چهارتخته بود ،یک اتاق ٣ تخته !!! و یک اتاق 5 تخته دادند بهمون که 5تخته خودش مثل سوئیت بود و دوتا اتاق داشت !!!! بدون یک قرون پول اضافه !!!!
اگر اینا همش کار خدا نبود ،کار چه نیرویی بود ؟ درحالیکه سایت برای رزرو برای بقیه باز هم نمیشد ؟؟؟
خلاصه استاد یکی از بهترین سفرهای ما با کمترین هزینه اتفاق افتاد و من ایمان دارم این نتیجه ی عمل به قانون هست که ظرف دریافت نعمتم رو بزرگتر و پربرکت تر کرده
و احساس رضایت همراهان و سپاسگزاریشون،چقدر من رو خرسند و راضی کرد و روزی هزار بار باخودم تکرار کردم ثروتمند بودن، معنوی ترین و راحت ترین و مستقیم ترین ،بهترین و خدا پسندانه ترین راه رسیدن به خداست،و من میخوام باز هم ازین تجربه ها بسازم به لطف خدا دفعه های بعد با ثروت خودم !
مورد دیگه تو این سفر ،که اصطلاحا سفر زیارتی حساب میشه ،توحیدی عمل کردن بود،چیزی که من به شدت روش حساسم و همه ی تلاشم رو میکردم و میکنم درموردش انسان لب و دهن نباشم و توحیدی عمل کنم …
استاد این بینش جدید من درمورد این موضوع هست و نمیدونم چقدر درست و چقدر اشتباهه ولی مینویسمش بدون ترس از قضاوت
بعد از کار کردن روی توحید عملی ازونور بوم افتاده بودم و به شدت گارد داشتم نسبت به این سفرهای زیارتی و عملی که مردم توی حرم و … داشتند ،این باعث شده بود نگاه من نسبت به امام ها هم یکم خاکستری بشه در صورتیکه به قول این ضرب المثل اسلام به ذات خود ندارد عیبی،هرعیب که هست از مسلمانی ماست ، مشکل از امام رضا نیست،مشکل از مردم هست که مسیر رو اشتباه رفتند
درحالیکه توی حیاط حرم نشسته بودم و به آسمون خیره شده بودم وبا خودم فکر میکردم ،امام رضا یک انسان فوق العاده بوده ،که بسیار توحیدی و درست زندگی میکرده،اصلا این همه اعتقاد و علاقه ی مردم به ایشون ،این حرم و این دم و دستگاه ،همش بخاطر عشق ایشون نسبت به خداوند بوده ،اگر عزتی بوده از خداوند بوده ،یعنی انقدر ایشون بنده ی بینظیری بودند که حتی تو نبودنشان ذکر و خیرشون انقدر همه گیره
با خودم گفتم تو چقدر استاد رو دوست داری ؟چقدر سرش قسم میخوری؟چقدر حرفش برات سنده؟ چقدر با عشق میشینی ساعت ها و ساعت ها نگاهش میکنی بهش گوش کنی ؟و تموم تلاشت رو میکنی شاگرد زرنگش باشی؟
تموم امام ها و انسان های فوق العاده که الان ازشون یک یادبود مونده ، یکی بودند مثل استاد عباسمنش ،حالا با درجات متفاوت…بالاتر …پایین تر ….
و این توحید عملی بوده که اونا رو به این درجه از ارزشمندی رسونده ،نه عمل اشتباه مردم زمانه ی ما
خلاصه خیلی این درک به من کمک کرد که به صلح و آرامش برسم ،و بعد از خدا هدایت خواستم و همون موقع قرآن روباز کردم ، و این آیات فوق العاده اومد که باعث شد اشک ها روی صورتم روون بشه از عشق فوق العاده ی خدا
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿13﴾
و من تو را برگزیده ام پس بدانچه وحى مى شود گوش فرا ده (13)
پس هرگز نباید کسى که به آن ایمان ندارد و از هوس خویش پیروى کرده است تو را از [ایمان به] آن باز دارد که هلاک خواهى شد (16
و ادامه ی آیات که وقتی حضرت موسی از خداوند درخواست میکنه برادرش هارون رو به عنوان کمکش داشته باشه ،خداوند قبول میکنه و به یاد حضرت موسی میاره چه جاهایی بهش کمک کرده و هدایت کرده کارهاش انجام بشه …
اصلا آدم دیوونه ی این عشق میشه ….
و این آیات من رو یاد این آگاهی آموزش های شما انداخت که بارها و بارها با خودتون تکرار کنید وبه یاد بیارید جاهایی که خداوند بهتون کمک کرده و ازش پله بسازید برای درخواست های بزرگتر
استاد نمیدونید لذت خوندن نماز توی صف های طولانی ، زیر اسمون آبی با ابرهای پنبه ای ،وقتی دستتو میاری بالا و از ته قلبت میگی
و شونه هات از گریه ی عشق میلرزه ، چه لذذذتی داره …
اصلا این آیه و این ربنا یک انرژی دیگه داره. نمیدونم چرا ،انقدر من رو احساساتی میکنه …
حقیقتا این کامنت روی برای خودم نوشتم ،تا هم به یاد بیارم یکبار دیگه لطف های خداوند رو ،و هم ردپایی از خودم بزارم برای آینده،امیدوارم برای دوستانمم مفید بوده باشه
استاد این عشق ،این آگاهی ، این درک ،این حل مسائل،این مدار آسونی ها ،این لذت بردن از زندگی رو بعد از هدایت خداوند ،مدیون آموزش های شمام
و همیشه از خدا میخوام بهترین ها رو در این دنیا و دنیای آخرت نصیب قلب روشن شما و خانم شایستهی عزیزم کنه
دوستتون دارم ،دوستتون دارم بی نهایت
قلب های رنگی فراوان به همراه هوای مطبوع بهاری و نسیم های خنک لابه لای برگ های درخت آلو باغچه خانه ی پدری
برای چرخیدن به دور سرتون از شمال ایران به شمال فلوریدا
سلام به استاد عزیزم، استاد عباس منش مهربان، مریم جانِ عزیزِ دلم و همه ی عزیزان.
سلام سعیده جان.
بذار یه چیز جالب بهت بگم از داستانِ جذابِ هدایت:
امشب خیلی اتفاقی که اصلا نمیدونم چی شد و چرا وارد پروفایلت در سایت شدم، عکست رو دیدم که عوض کردی.
پروفایلت هم زیباست هم انرژی مثبت و خوبی رو منتقل میکنه.
الان هم خیلی اتفاقی ایمیلمو چک کردم دیدم از شما کامنت اومده در سایت…
یعنی دو بار هدایت شدم به سمتِ شما بدون اینکه از قبل فکری داشته باشم…
خب، انگار باید پیامی توسط شما به من برسه…
اومدم شروع کردم به خوندن کامنتت و یهو دیدم نوشتی از دوره شیوه حل مسائل و اینکه کنار دوره های دیگه حتما استفاده اش کنیم…
امشب اتفاقا برای یه دوست عزیز دیگه ای تو همین فایل، کامنت گذاشتم و نوشتم بعد دوره سلامتی میام سراغ این دوره با تمرکز بالا …
(در حال حاضر روی فایلهای هدیه و ارزشمند سایت+ دوره قانون سلامتی دارم کار میکنم متمرکز)
چند دقیقه بعدش تو یه کامنت دیگه از همین صفحه خوندم یکی از عزیزان، همزمان داره این دوره و روانشناسی و یه دوره دیگه رو کار میکنه و نوشته بود اینا دارن به صورت مکمل هم عمل میکنن …
تو گوشم زنگ زد پس میتونی همزمان کار کنی…
این همه نشونه برای اینکه این دوره رو شروع کنم زودتر، بدون معطلی…
میدونی چیه؟ با خودم گفتم نکنه تاخیر انداختن واسه شروع دوره خودش از کمال گرایی میاد؟ اینکه همه چیز آماده و مرتب بشه بعد شروع کنم؟
الان و امشب بهم ثابت شد باید شروعش کنم…
مدتهاست که میدونم کمال گرایی منفی دارم و از خدا کمک خواستم …
این دوره اومده به من کمک کنه…
من به استاد اعتماد دارم، به آگاهی هایی که انتقال میدن. جواب های عالی گرفتم از عمل به آگاهی هایی که تونستم درکشون کنم.
تو دوره ی قانون سلامتی به اوجِ اعتمادم به استاد رسیدم و الان با این درجه از عشق و اعتماد میخوام شروع کنم دوره شیوه حل مسائل رو…
به نظرم دوره قانون سلامتی خیلی شگفت انگیز و هیجان انگیزه، برای من نقطه ی عطف محسوب میشه.
اعتراف میکنم تا قبل از حدود 6 ماه پیش خیلی پراکنده تر گوش میدادم فایلهای استاد رو ولی این 6 ماه اخیر دنیا رو یه طور متفاوتی دارم تجربه میکنم، چون دارم به صورت روزانه و مرتب فایلهای استاد رو گوش میدم و میبینم و روز به روز اعتماد قلبیم به ایشون، کلامشون، عملکردشون، رفتارشون، نتایجشون بیشتر و بیشتر میشه…
فکر کنم اینم با روند تکاملی رسیدم بهش…
قبلا گفتن واژه ی استاد برام غریب بود، چون مدارم پایین بود، چند ماهی هست با افتخار و عشق قلبی و خلوص میگم استاد عباس منش، چه اینجا، چه تو خونه، چه هر وقتی که میخوام نقل قول کنم از ایشون، میگم استادمون، استاد عباس منش…
چون با قلبم درک کردم چقدر حق استادی گردن من دارن، چقدر بهبود احساس و زندگی و سلامتی و … رو مدیون آگاهی ها و درس های ایشون هستم.
شاید قبلا متوجه نبودم و درک نمیکردم، اما این 6 ماه بهتر درک کردم چقدر تاثیر بزرگی گذاشتن تو زندگیم از فروردین 99 به بعد که پیگیر سایت شدم، گاهی متمرکزتر گاهی پراکنده تر، اما به حق آثار آموزش هاشون و فایلاشون تو زندگیم کاملا مشخص بوده و هست.
نمیدونم چی شد اینجا گفتم و به شما سعیده جان.
اما حتما شما مناسب ترین فردی بودی که باید بهش میگفتم از احساسِ قلبیم نسبت به استاد و کار مهمی که داره انجام میده واسه تک تکِ ما.
نقشِ پررنگِ مبحث روند تکاملی رو توی خودم، نگاهم به پیرامونم، عملکردم، طرز فکرم، باورهام و … بهتر دارم درک میکنم این روزا…
اونجایی که رعایت کردم بهتر جلو رفتم
اونجایی که عجله کردم رفتم تو دیوار
هر چیزی در بهترین زمان ممکن خودش اتفاق میوفته.
به قول استاد همه چیز روند تکاملی داره، درکِ خود فایلهای استاد هم روند تکاملی داره.
تازه با گوش دادن های متمرکز متوجه شدم چقدر استاد روی اصل تمرکز داره و تو همه ی فایلها داره تاکید روی اصل میکنه.
به قول خودشون فایل جدیدی در کار نیست، همون آگاهی های اصل دارن تکرار میشن و تاکید میشه روشون.
خدایا شکرت برای استادِ آگاه و صادقی که نصیبِ تک تک ما کردی که همیشه الویتش صحبت در مورد اصله و مفاهیم رو به بهترین، ساده ترین، شفاف ترین، صادقانه ترین مدل به ما منتقل میکنه.
خدایا شکرت برای حضور پر رنگ خانم شایسته ی عزیزم، مریم جانم که بی نظیره و در این مسیر رشد به من کلی آگاهی ناب عین خودش منتقل کرده.
خدا رو شکر برای همه ی عزیزانی که تو این سایت هستن و انرژی و کلامشون راهگشاست.
سعیده جان، کامنتت رو تا انتها خوندم و لذت بردم.
قشنگ میشه حس قلبیت تو حرم رو تجسم کرد، وقتی یه چیزی از قلب آدم میاد به قلب هم میشینه.
در مورد ائمه حس قلبیِ من توام با احترام و عشقه همیشه از کودکیم تا الان.
چون فکر میکنم اونها انسان هایی بودن که به شدت روی خودشون کار میکردن از همه لحاظ، برای همین الگو شدن، محبوبیتشون هم از لطف خداست چون بنده های خوبی بودن برای خداوند.
خوب همیشه خوبه، حتی اگه آدم ها درک نکنن یا قبول نداشته باشن.
تک تکِ ما هم در زمان حیاتمون این فرصت رو داریم که روی خودمون کار کنیم و به ورژن بهتری از خودمون برسیم هر لحظه، همون کاری که استاد داره انجام میده و به ما هم یاد داده و میده که هر لحظه تلاش کنیم برای بهتر و بهتر و بهتر شدنمون.
به قول شما:
به قول این ضرب المثل اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست از مسلمانی ماست، مشکل از امام رضا نیست، مشکل از مردم هست که مسیر رو اشتباه رفتند.
یکی از بزرگترین سپاس گزاری های من به خدا، حضورِ خودش در زندگیمه.
از وقتی با فایلهای توحید عملی استاد با خدای عزیزم، ارتباطم دلی تر شده، جهانم زیر و رو شده.
خوشحالم و تحسینت میکنم که در سفر، بهترین شرایط رو خلق کردی برای خودت و خانواده ات.
امروز صبح ایمیلم را چک کردم و متوجه شدم که شما در سایت فعالیتی داشتی فوری ایمیل که باز کردم روی لینکش کلیک کردم و کامنت شما را با افتخار و با دقت بالایی کلمه به کلمه خواندم
تشکر میکنم از کامنت بسیار خوبتان، بسیار از دیدگاهتان لذت بردم بسیار آگاهی های ناب و ارزشمندی در دیدگاهت بود خیلی از آن یاد گرفتم
شما یکی از کسانی هستی که فالوش کردم و همیشه نظراتت را میخونم یه هفته پیش بود که پروفایلتو باز کردم و داستان هدایتتو خوندم گفته بودین دوره دوازده قدم استفاده کردین و منم تصمیم گرفتم حتما دوره را با افتخار شروع کنم و اتفاقا اونو به سبد خریدم هم اضافه کردم تا در شرایط و زمان مناسب اونو بخرم و ازش استفاده بکنم و مطمئنم نتایج فوق العاده ای از آن خواهم گرفت
تنها محصول استاد فقط کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم خریدم این کتاب چند بار خوندم بسیار از آن نکات و آگاهی های ناب و ارزشمندی یاد گرفتم
اما از وقتی برای کار کردن روی خودم مصمم تر شدم که فصل دوم سفر به دور آمریکا آغاز شد منم با هجمه زیادی از اخبار منفی احاطه شده بودم و از استاد بارها شنیده بودم که شبکه های اجتماعی کنار بزارید اما در مدار و فرکانس این آگاهی نبود تا اینکه بعد از این همه اخبار منفی استاد به موقع و درست چند روز بعد از اینکه همه درگیر مسائل شده بودن استاد فایلی با خانم شایسته منتشر کرد این فایل به من تلنگری زد و منو از خواب غفلت بیدار کرد
و بعدش سفر به دور آمریکا بیشترین تاثیر روی من گذاشت که با کامنت های شما و خیلی از دوستان موحد دیگرم لذت این سفر برایم دوچندان میشد درک و فهمم خیلی بالاتر رفت و الان تازه در مسیر توحید و هدایت واقعی قرار گرفتم
در زندگیم یه تضادی داشتم از خدا درخواست کمک کردم در پرانتز بگم چند سال پیش با دوستم صحبت میکردیم خیلی از یک نفر که نمی شناختمش تعریف میکرد منم شماره موبایلشو ذخیره کردم اگر لازم شد باهاش تماس بگیرم بعد چند سال من یاد این اتفاق و این فرد افتادم یه لحظه ته دلم خدا گفت ایشون میتونه کمکت بکنه بهش پیام دادم البته جواب هم نداد
چند روز گذشت با یک نفر دیگر تماس گرفتم و درخواستم مطرح کردم گفت یک نفر هست میتونه کمکت بکنه فردا بیا دفتر اونم اینجاست فرداش به دفترش رفتم با اون یک نفر صحبت کردم و قرار شد با هم همکاری بکنیم برای ارتباطات بیشتر قرار شد شماره موبایل همو داشته باشیم شمارشو که گفت دیدم همون شماره ای است که چند سال پیش ذخیرش کردم
اونجا بهش هیچی نگفتم ولی بیرون که اومدم از این همزمانی اشک تو چشمام جمع شد شک نداشتم که خدا در شکل این فرد داره مشکل منو حل می کنه وقتی به فرایند این اتفاق فکر کردم فقط میتونستم بگم خدایا شکرت خدایا شکرت
شما داستان هدایتت گفتی منم اینجا مینویسمش تا یادم نره و بدونم که خدا در هر شرایطی هوای منو داره
چقدر احساسات قشنگی رو داری رو بخوبی بمن هم منتقل کردی و چه حس قشنگ و نابی که بدلم نشست و منو شستشو داد و قلب منو لطیف کرد وقتی که از خوندن کامنت فوق العاده تو لذت میبردم و چشام خیس شد ، وقتی که اشک روی گونهام غلطید احساس سبکی میکردم احساس کردم روحم لطیف شده ، پر از احساس ناب بودم .
خدای من چه حس قشنگی بینهایت لطف و خدائی بود .
سعیده عزیز کامنتد پر از احساس ناب ناب بود بینهایت لذت بردم
از نوشتن بسم الله الرحمن الرحیم که با عشق نوشتی لذتم و احساس ناب شروع شد ،
وقتی آیه هارو رو میخوندم که تو چقدر زیبا نوشتی ، صدای استاد زمانی که این سوره رو میخوند در گوشم زمزمه میکردو ذوق و شوق منو صدها هزار برابر کرد .
من از صمصم قلبم تحسینت میکنم و صداها هزاربار تبریک بهت میگم که فوق العاده مینویسی و من از خوندن کامنتهای تو لذت میبرم و کیف میکنم غرق احساس ناب خدائی میشم و میرم به آسمونها و بیشترو بیشتر در مسیر بهشت قرارمیگیرم . و سپاسگزار خداوندم که منو هدایت کرد به کامنت بهشتی تو
آرزوی بهترینها برات دارم ( فامیل عروس ) که تو بهترینی
هر باری کامنتت رو میخونم میگم این ته ته همه کامنت ها بود. غول مرحله آخر ولی هر بار بازم یه کامنت بینظیر دیگه مینویسی.
یه حس عجیبی نسبت به کامنتت داشتم ، نمیتونم همه اش رو توی کامنت برات بنویسم. دو بار خوندمش کلی اشک ریختم و کلی تحسینت کردم، کلی به فکر فرو رفتم. به خودم میگم اگه نتایج زندگی سعیده اینجوری نباشه باید تعجب کرد. یعنی دیگه به جایی رسیدم و اونقدر از پشت این کلمات نسبت به شخصیت ارزشمند و توحیدی تو شناخت پیدا کردم که عملاً باید بگم همه این چیزایی که توی زندگیت داره اتفاق میافته کاملاً طبیعیه. کی بهتر و لایق تر از تو برای تجربه این اتفاقات عالی. مطمئنم بزودی چنان نتایج طلایی کسب خواهی کرد که اشک همه رو جاری کنی. فقط امیدوارم از این روزهات فیلم گرفته باشی که موقعی که فایل نتایج درست میکنی این روزها رو توش بذاری.
و اون موقعی که از قرآن مثال میزنی ، من اعتراف میکنم که هییچچچچی از قرآن نمیییدوووونم.
کلی حرف برای گفتن دارم ولی …
«زبانِ خامه ندارد سرِ بیان فِراق ؛ وگرنه شرح دهم با تو داستانِ فِراق»
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
چقدر کامنت شما با عشق و آرامش بود. و چنان بر قلبم نشست که قشنگ صحن و هوای حرم بر دلم جاری شد. بخصوص اون متن ربنا را که نوشتید اصلا رفتم یه حالی شدم .
من هیچ وقت نمیدونستم ربنا که برای ماه رمضان خوانده میشه آیه قران است. همیشه فکر میکردم یه دعا است. و امسال فهمیدم که آیه از سوره بقره است. و ممنون که شما دوباره متذکر شدید تا برم کاملا درکش کنم.
عزیزم بازم کولاک کردی هم اشکمودرآوردی هم ی بغض دلچسبی رو اسیرگلوم کردی.خیلی لذت بردم ازکامنتت.چقدردیدگاهی که بهش رسیدی راجع به ائمه درست وبجاست وحال خوب کن.این حس هایی روکه درصحن حرم تجربه کردی منم درماه رمضون 1400تجربه کردم وچقدردلنشین بودیادش بخیر.چقدرحس خوبیه میشینی کنج صحن وفقط وفقط بی توجه به بقیه اشک میریزی وباخداصحبت میکنی چقدربرای من رمضان 1400خاطره شدوبزرگترین آرزوی زندگیم درصحن حرم امام رضای دوست داشتنی به امضای خداوندعزیزم رسید.آرزویی که بیست وچندسال درحسرتش میسوختم.اون موقع هابه اندازه الان توحیدی نبودم ولی باورداشتم که بالاترین قدرت دست خداست واونه که میتونه مهرتائیدبزنه به خواسته من.من خیلی ترجمه عربیم خوب نیست انصافاشناختی هم ازترجمه وتفسیرآیات ندارم،ولی آیاتی رو که آوردی وترجمشوقلبموروشن کردروحموجلا داد.خصوصا ربنای دوست داشتنی.
خیلی واست خوشحالم که بهترینهارو داری تجربه میکنی امیدوارم روزافزون باشه وامیدوارم برای همه بچه های گل این سایت وخودم هم این تجارب اتفاق بیفته.تولایق بهترینهایی سعیده جون
قبل از هرچیزی واقعا شمارو تحسین میکنم بابت جسارت و شجاعتی ک در این مسیر پیدا کردین و از این آگاهی ها بخوبی در مسائل زندگیتون استفاده میکنید و نتایج و درک خوبتونو با ما ب اشتراک میزارید و من با خوندن کامنتتون واقعا لذت بردم و 2 جای کامنتتون واقعا بغض کردم …….
برای اینکه در این مسیر زیبا ، الهامات خداوند رو دریافت بکنید باید درخواست کن خوبی باشید ک وقتی شما با اینکه اتاق هاتونو رزرف کرده بودین ولی باز با جسارت و شجاعت تمام درخواست کردین و جهان ب شما پاداش داد و اینجا بود ک واقعا از صمیم قلبم شما رو تحسین کردم و خوشحال شدم ک با اینکه در این مواقع امکان داره ،ذهن منطقی دو 2 تا 4 تا بکنه و از طرفی شیطان نجوا بکنه ولی شما با ایمان قدم برداشتین ( ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت است ) و جهان هم پاداشتونو داد ….
و بازم در جای دیگه از کامنتتون
شما رو بخاطر درک درستی ک نسبت ب امامان پیدا کردین تحسین میکنم چون منم ب همین اعتقاد و باور رسیدم
ک امامان و یا پیامبران انسان های شریف و بسیار توحیدی و ثروتمند و موفق در زمان خودشون بودن ک من بسیار تحسینشون میکنم ک در مسیر علایقشون ( رسالتشون ) حرکت کردن و لذت بردن و ب خواسته هاشون رسیدن و میتونن الگوهای خوبی برای ما باشن ک انسان های ثروتمند چقدر ب خداوند نزدیک بودند و چقدر نزد خداوند محبوب و عزیز بودند و همین محبیوبیتشون در نزد خداوند باعث شده ک تا الان هم محبوب همه باشن و ب این درجه از عزت برسن بشرطی ک این قضیه رو درست درک بکنیم و کسی رو بت نکنیم و ب کسی بجز خداوند ، قدرت ندهیم !!!!!
همه امامان و پیامبران برای من بسیار ارزشمند و قابل تحسین هستن و ازشون درس میگیرم ولی تنها خدارو میپرستم و تنها از او یاری میجویم و سعی میکنم کسی رو بت نکنم و ب کسی جز خداوند قدرت ندهم چون تنهای نیروی قدرتمند در جهان هستی فقط خداست ……
خانم شهریاری ممنونم ک با کامنت زیبات کلی بهم انرژی دادی و باعث شدی منم دیدگاه خودمو با انرژی بالام ثبت بکنم
از کامنتت خیلی خوشم آمد که با داشتن نگاه توحیدی به زیارت امام رضا رفتی .
من اهل مشهد هستم و از روز عید نوروز نرفتم زیارت ، دل منو هوایی کردی، من هم از خدا هدایت می خوام تا بتونم برم زیارت، اما زیارتی متفاوت با دیگران ،
می خوام امام رضا را زیارت کنم چون بهترین بنده خدا بوده وهست ، چون به قوانین هستی عمل کرده ، چون کنترل ورودی ذهن یا تقوا داشته ، چون عمل صالح داشته چون به خدا و روز قیامت ایمان داشته.
و خواسته هام را مستقیم از خدا می خوام تا کمک کنه خودم خلق کنم ، از خدا می خوام کمک کنه در احساس خوب بیشتر بمانم ، تا شرایط خوب را خودم خلق کنم، تا ثروت ونعمت بیشتر را خودم وارد خدا کنم، تا سپاسگذار خداوند وهاب باشم.
سلام و درود فراوان خدمت استاد جان و تک،تک عزیزان حاضر در این سایت الهی
هر سری که به مسئله ایی برمیخورم و آگاهانه یا ناآگاهانه هدایت میشم سمت سایت و مطالبش واقعا از این همه دقیق کار کردن این قوانین به وجد میام
واقعا نمیدونم چجوری سپاسگزار خداوند مهربانم و شما دوست عزیزم سعیده جان باشم
اتفاقا من امروز با یه بنده خدایی قرار داشتیم بریم حرم امام رضا
اما به قول سعیده جان با توجه توحید عملی که اینجا باهاش آشنا شدم و به واسطه درک غلط خودم از اون ور بوم افتادم متاسفانه!
هر موقع که حرف از اماما و موضوعاتی مرتبط با این قضایا میشد من صد در صد یه عکس العملی از خودم نشون میدادم
و امروز
من در ذهنم جنگ بود که برم یا نرم
ولی به طرز معجزه آسایی هدایت شدم به کامنت زیبای شما
واقعاً این طرز فکرتون رو دوست داشتم
مرسی که تجربه خودتون رو برامون نوشتید برام درسها داشت
بعد از خواندن کامنت تون متوجه شدم که این تعصب من نسبت به این قضایا الکی بوده من میتونم با تغییر دادن طرز فکرم از رفتن و بودن در مکان قشنگی مثل حرم لذت ببرم
و از ته قلبم تحسین تون میکنم بابت تک،تک موفقیت هاتون،کنترل ذهن هاتون
چقدر لذت میبرم از کامنتهاتون که با آیه های قرآن و آیه های منطبق با اون محتوا کامنت هدایتی خودتون مینویسین و همیشه بر دل میشینه.
چقدر شیرین ولذت بخش داستانهاتون را تعریف میکنید چقدر خوب توصیف کردین رابطه ی بانو شایسته و استاد عزیز را چقدر خوب عملکرد بانو شایسته را در این دوره توضیح دادین که مشخص غوغا کردند چقدر خوب درکتون از آیات قرآن بالا رفته و فرکانستون را بیشتر کرده چقدر خوب بهبود گرایی و کمالگرایی را توضیح دادین چقدر خوب از آسانی های زندگیتون در این مسافرت چند روزه صحبت کردین
تبریک میگم بابت این آسانی شما برای آسانی ها
چقدر لذت بخش داستان های توحیدی و علمی خودتون را تعریف میکنید
چقدر به موقع از آیات رب العالمین استفاده میکنید چقدر خوب رابطه ی خودتون را با منبع انرژی و بینهایت عشق و برکت توصیف میکنید
استاد جان بسیار سپاسگزارم که نتایج بنده رو در این فایل خوندید. از خداوند سپاسگزارم و در طی این چند سال که با شما کار میکنم روزی نبوده که به خاطر حضور شما و آموزههای ارزشمندتون از خداوند سپاسگزار نباشم.
از خانم شایسته عزیز به خاطر وقتی که برای آپدیت این دوره گذاشتن هم خیلی سپاسگزار هستم. بی صبرانه هم منتظر جلسه هفتم این دوره هستم که در این فضای رویایی و بی نظیر ضبط کردین و خودم رو آماده میکنم که آگاهیهای این جلسه رو با تمام وجود دریافت کنم.
استاد جان به خاطر مسیر جدیدی که در قسمت زبان انگلیسی آموزهها شروع کردین هم بهتون تبریک میگم. شما همیشه الگوی من در شجاعت، ایمان عملی و حرکت رو به جلو بودهاید و من از تمام قسمتهای زندگی شما الگو و درس میگیرم. همانطور که در دورهها و فایلهاتون خیلی واضح مسیری که رفتین رو آموزش میدین. با هر بار حرکت کردن شما و با هر بار دیدن نتایج شما، من هم الگو می گیرم.
همانطور که اشاره کردین ما با حل هر مسئله اعتماد بنفسی در ما ساخته میشه که هیچ عامل دیگری نمیتونه این اعتماد به نفس و این احساس لیاقت رو در ما بسازه. توی دوره حل مسئله شما اشاره کردین که از یه جایی به بعد ماهیت مسائل برای شما تغییر شکل میدهند و شما مسائل اساسیتری رو حل میکنید. البته اگر ما آشغالا رو زیر مبل نکنیم و یه مسیر درستی رو ادامه بدیم.
من هر چقدر که جلوتر میرم اشتیاق بیشتری برای خلق ارزش در مسیر علایقم دارم. من از شما یاد گرفتم که باید بهای هدفم رو بپردازم و با تمام وجود تمرکزم روی حوزهای باشه که بهش علاقه دارم. تو مسیر علایقم حرکت کنم، ارزش خلق کنم و در ادامه ثروت و بهبود نتایج مالی، خوشبختی و برکت دنبال من میاد. چیزی که خیلی وقته اتفاق افتاده و الان من فقط دارم نتایج قبلی رو بهبود و باز هم بهبود میدم. حالا دیگه برای من اجرای ایدههایی که توی بیزینسم دارم برای من بالاترین اولویت رو داره حتی بالاتر از پول ساختن، انقدر که اشتیاق دارم حرکت کنم و ارزش خلق کنم که دیگه پول ساختن دغدغه اصلی نیست. دغدغه اصلی من حل مسائل اساسی تر در بیزینس و توسعه آن و خلق ارزش بیشتر هست. تمرکز من فقط روی بهتر شدن و بهتر شدنه و فقط به عشق اینکه بهتر بشم حرکت میکنم. با حرکت کردن و داشتن شور و شوق هر روز هست که احساس زنده بودن میکنم. شب تا صبح، صبح تا شب درگیر اجرای ایدههایی که بهم گفته میشه هستم.
دوره حل مسائل هم خواستههای منو متفاوتتر کرد و نگرش منو نسبت مسائل و حل کردن آنها تغییر داد. درک کردم که هیچ چیز در این دنیا کامل نیست و همه چیز در حال بهبود دائمیه. درک کردم که من فقط باید نسبت به دیروز خودم بهتر باشم. هیچ موقع مثل الان قانون تکامل رو درک نکرده بودم.
اما همه اینها از خودشناسی شروع میشه، از کنار گذاشتن تعصبات گذشته و باورهای محدود کننده و حرکت به سمت علایقمون ساختن باورهای هماهنگ و هم جهت با خواستههامون.
از یه جایی به بعد تو فقط دوست داری خودت رو تجربه کنی، خودت رو بشناسی و هر روز بهتر بشی. هر روز ظرف وجودت رو گسترش بدی و هماهنگ با خداوند و قوانینش حرکت کنی. از یه جایی به بعد فقط عشقت این میشه که به هدایتها گوش بدی.
الان که دارم این کامنت رو بنویسم من از خیلی خواسته ها گذر کردم و حالا به سمت شکوفایی بیشتر و حرکت به دل ناشناختههای بیشتر هستم. الان من قانون حل مسئله رو میدونم و به عنوان یک دفترچه راهنما تو دستم دارمش. الان من دیگه در مسیر بهبود نتایج قبلی هستم و هر بار میپرسم چطور راحت تر؟ چطور از این بهتر؟ چطور وسیعتر؟ چطور با کیفیت تر؟
این رو به خوبی درک میکنم که از یه جایی به بعد خواستههات متفاوت تر میشه و به دنبال شکوفایی و تجربه خودت هستی. از نتایجی که تو دستته و خلق کردی دیگه خیالت راحته که تمام اتفاقات زندگیت به واسطه کنترل ذهن اتفاق میفته، پس بزرگتر فکر میکنی و حرکت میکنی.
از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که وقت گذاشتی و این فایل رو آماده کردین.
از این طبیعت و بهشت زیبایی که دارم میبینم و از این نهرهایی که زیر درختان جاریست.
از این سلامتی و بدن زیبای شما و از این رنگ لباس زیبای شما.
خدایا شکرت به خاطر حضور شما در این جهان، که خوب زندگی میکنید و جهان رو به جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنید.
من شما رو تحسین میکنم و تبریک میگم که عالی هستین و عالی و زیبا و فوق العاده مینویسید به قوانینی که درس و آگاهی گرفتین و باعشق دارید به اونا عمل میکنید . و باعشق مینوبسید و برای ما به اشتراک میزارید .
یادمه اوایل سال 1401 پارسال وقتی تازه وارد سایت شده بودم و تازه داشتم سیر تکاملم رو طی میکردم و هنوز درک درستی از مسائل و مطالب سایت نداشتم
اولین کامنتی که در ذهن من جرقه زد و منو هدایت کرد به خوندن کامنتها و لذت بردن از این گنجینهای فوق العاده یه کامنت از شما بود که من هدایت شدم به خوندنش
اگه اشتباه نکنم شما دوره فوق العاده 12 قدم رو خریده بودین و داشتین با آموزه های این دوره روی خودتون کار میکردین
که هدایت شده بودین به دیدن یه فایل و کامنت گذاشته بودین و دوست عزیز دیگه ای یه کامنت به دید گاه شما نوشته بود .
وقتی کامنت شما رو خوندم یه نور و انرژی فوق العاده ای تو قلب من تابیدن گرفت و از اون به بعد شروع کردم به خوندن کامنتهای دوستان و لذتهای بهتر وبیشتر شروع شد و مسیر هر روز بهتر و بهتر شد .
امروز که کامنت فوق العاده شنا دوست خوبم رو خوندم و لذت بردم یاد این موضوع افتادم و خواستم براتون بنویسم و از شما دوست خوبم سپاسگزاری کنم
و دیدن عکس زیبا و اون لبخند عالیتون بمن انرژی فوق العاده ای میده ودیدن چهره جذاب زیبای شمامنو به یاد عادل فردوسی پور عزیز هم میندازه
از شما بینهایت سپاسگزارم و تحسینتون میکنم و خوشحالم که عالی دارین روی خودتون کار میکنید و این مسیر زیبا رو با عشق و سوت زنان پیش میرید و به خواستهاتون به راحتی و آسانی وبسادگی میرسید
خدایاشکرت چقدراین فایل خوب بود و جواب برای من بود که فک میکردم باید همیشه حالم خوب باشه و اگه یه روز حالم بدبودفک میکردم دیگه تلاشای قبلم از بین رفت اما حالافهمیدم کمالگرانباشم و خودمو سرزنش نکنم بخاطراشتباهات و بجاش توانایی ها وخوبیهامو بگم
خدایاشکرت بخاطر این سایت این هدایت های لحظه ای فوق العاده ات
سپاسگذارم استادعزیزم بخاطراینکه این فایلو آماده کردین و زیبایی پرادایسونشون دادین
تحسینتون میکنم بخاطراراده هدفمندی و عزت نفس وتوحیدتون
تحسین میکنم اندام زیبایی که ساختین
تشکرازمریم جان بخاطرهمکاری هاشون وعشقشون به کارشون
من باید این فایلو بارها گوش کنم تا پذیرای حل مساعل باشمو خودموتوانمندتراز مساعل بدونم
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم بازم خدارو شکر میکنم که به چیزهای جدید هدایت میشم..من چن ماهه عضو سایت هستم اما به اندازه چند سال تجربه کسب کردم زندگیم شکل جدید گرفته..هیچ اهنگی غیر فایلهای شما تو گوشی من نیست.دیگه اصلا تلویزون نمیبینم..خدارو شکر میکنم که اینقدر منو دوست داشته که به سایت شما هدایت شدم..برای دوره شیوه حل مسائل زندگی باید بگم واقعا چیزهای زیبایی نوشته بودن..راست میگی جواب همه چی کنارمون هست.از بس ذهنمون شرطی شده که اونها رو نمیبینم و یا ساده از کنارشون رد میشیم.به خودمون فشار میاریم..منم همیشه بهم میگن اشکت دم مشکته زود گریه میکنی..چون تنها با فرزندانم زندگی میکنم بعضی مواقع فکر میکنم دیگه نمیتونم ..فکرم خسته اس..ذهنم پره و از این حرفها.خوشحالم استاد جانم که این دوره رو آماده کردید..و سپاسگذارم از مریم شایسته عزیزم برای ابدیت جدید این دوره..انشالله که هممون استفاده کنیم و نتیجه بگیریم..مطمئنم و ایمان دارم که اگه باور کنیم حتما نتیجه میگیریم..دوستدار شما
سلام بر خانم شایسته خوش ذوق که با این ذوق و حس و حال خوب و با این همه انرژی این فایل ها را برای ما بروزرسانی می کنند و با این همه انرژی خوب تمرین هایی را برای ما تهیه می کنند که واقعا بی نظیر و فوق العاده است
درود بر دوستان خوبم در این دوره محشر
به نظر من جلسه های چهار و پنج و ششم از بی نظیرترین جلسه های این دوره است
هر چه بیشتر این جلسات را گوش می دهم بیشتر مجذوب آن می شوم و بیشتر به شناخت واقعی و کامل تر از خودم می رسم
هر چه بیشتر روی خودم کار می کنم بیشتر به عمق و درک مفهوم کمال گرایی پی می برم و بیشتر به بهبود گرایی روی می آورم
از همه زیباتر اینکه دیگر برای رفتن به دل مسائل ترسی ندارم
می دانم که همه مسائل حل شدنی هستند و قابل حل فقط من باید قدم اول را بردارم
من کسی بودک که مثلا در کار خودم به نظر خودم خیلی عالی می کردم ولی حالا با توجه به صحبت های استاد و تمرین های خانم شایسته به این نکته پی بردم که واقعا من کمال گرا بودم کار تاجاییکه در کارم
همیشه عرصه را برای خودم تنگ می کردم
همیشه خودم به دنبال حل همه مسائل بودم
فکر می کردم که فقط خودم از همه بهتر می توانم کارها را مدیریت کنم
همیشه باید رد سرکار حضور می داشتم و همیشه نگران بودم
هیچ وقت نمی توانستم چند دقیقه راحت کنار اعضای خانواده بنشینم و غذا بخورم
همیشه درگیر این بودم که نکند فلان جا ، فلان کار را درست انجام نداده ام
همیشه نگران این بودم که نکند فلا شخص و یا فلان کارمند و یا آن مشتری از دست من ناراحت بشود
کمال گرایی هایی بیهوده که من داشتم سبب شده بود که من از خودم هم بگذرم و خودم را فراموش کنم
در نهایت یا مریض می شدم و یا خسته و درمانده و آخر هر سال کلی مرخصی نرفته داشتم که سوخت می شد
همه اینها در ذهن من یک حسن و یک امتیاز محسوب می شد
اما اکنون با شروع این دوره عالی و این تمرین ها دریافته ام که چقدر من راه را اشتباه رفته بودم
اما هر چه بود گذشت و من اکنون یک مدار بالاتر رفته ام و خودم را در جایی می بینم که باید به روند کارهای خودم بهبود ببخشم
برای این کار شروع کردم در محل کار خودم تقسیم وظایف انجام دادن
شرح وظایف را تعیین کردن و شمخص کردن برای هر یک از افراد
اکنون این را دریافته ام که من کامل نیستم و اگر کسی از نحوه برخورد من ناراحت شد من بجای اینکه عذاب وجدان بگیرم از خودم این را بپرسم که چه در من می گذاشته است که اینگونه رفتار کرده ام و از این بعد کمی برخورد خودم را بهتر کنم
این کمی بهتر کنم ها تا جایی برای من اثر بخش بوده است که وقتی به گذشته خودم و کارها و افکار خودم فکر می کنم واقعا خنده ام می گیرد و به خودم می گویم چقدر خودم را اذیت می کردم
ببین اکنون چقدر راحت هستی و چقدر با آسودگی همه امور در حال انجام شدن است و تو براحتی و آسانی می توانی از پس کارهای خودت بربیایی
واقعا خیلی ذوق دارم که از این دوره و از دستاوردهای خودم در مورد بهبود گرایی های خودم بنویسم
اکنون خودم را با قبل خودم مقایسه می کنم واقعا پیشرفت را در خودم می بینم
تا جاییکه من که در کمال گرایی گیر افتاده بودم هرگز نمی توانستم برای خودم کسب و کاری را شروع کنم
اما بهبود گرایی به من این کمک را کرد تا اکنون برای خودم مستقل کار کنم و براحتی بتوانم روی خودم و ظرفیت های وجودی خودم کار کنم
بتوانم از تجربه های خودم در صنعت غذا کمک بگیرم و از آن پول بسازم
بتوانم ایده های خودم را عملی کنم بدون اینکه منتظر بهتر شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی باشم
از همه مهمتر اینکه بتوانم روی خودم کار کنم و به این باور برسم که خودم به تنهایی برای خودم کافی هستم در صورتیکه همیشه در گذشته دنبال این بودم که زمانیکه فلان دوره را تمام کردم و فلان مدرک را گرفتم بعد شروع به کار کنم
اما حال دریافته ام که می توانم همان طور که در حال کسب تجربه در رشته و حرفه خودم هستم تخصص خودم را هم در همان زمینه بالا ببرم
و این درس بزرگ را یاد گرفتم که از راه رفته گذشته خودم برای خودم یک درس و تجربه بسازم که دیگر آن کار ها را انجام ندهم و آن راهها را نروم و از همه زیباتر اینکه می توانم این تجربیات خودم را با دیگران به اشتراک بگذارم
خیلی ذوق داشتم که کمی از حس و حال خوب خودم را در مورد بهبود گرایی اینجا بنویسم
حس می کنم که این دوره و این جلسات همان گم شده وجود من بوده که سالها دنبال آن می گشتم تا بتوانم از خودم بهترین را بسازم
انشالله در تمرین های بعدی خودم تمام دستاوردها و نتایج خودم را از این دوره عالی خواهم نوشت
استاد دیشب خواب دیدیم، سریال زندگی در بهشت جدید اومده رو سایت.(قبلا خیلی خواب های صادقه میدیم، یعنی هر چی میدیم اتفاق می افتاد حتی اگر به ظاهر غیر ممکن بود)
ولی دو سه سال اخیر هیچ خواب صادقه ندیدم، تا دیشب، وقتی بیدار شدم گفتم حتما از بس تو فکر استاد و مریم جون هستی و دلت برای اونها تنگ شده، خواب دیدی، ولی وقتی این فایل اومد روی سایت، چقدر ذوق کردم وخوشحال شدم و شروع به نگاه کردن کردم، من اصلا متوجه نمیشدم که شما چی میگید فقط محو تماشای شما و پرادایس بودم و اشک میریختم. و خدا شکر میکردم بخاطر وجود شما
استاد قبلا بچهها به شما میگفتنند “استاد عاشقتونم ” اصلا معنی این واژه رو احساس نمی کردم، ولی الان با عشق میگم عاشقتونم استاد، عاشقتونم، مرد بزرگ
استاد دوره ی حل مسائل عالی و بینظیر است ، برای من که دوره رو هنوز تهیه نکردم چقدر ثمرات به بار داشته چه برسه به عزیزانی که دورهرو تهیه کردند.
یکی از ثمراتش غلبه بر ترس هایی بود که اصلا نمیدونستم که این ها مسئله است و باید حل شود فکر میکردم کاملا طبیعی است.
چند شب پیش سر و صدای بچه هام رو شنیدم رفتم ببینم چی شده، نگو یه سوسک اومده بود داخل و اونها مونده بودند چطوری اون رو بیرون بندازند. یهو یه حسی گفت برو با دست بگیرش بندازش بیرون، رفتم که این کار بکنم ولی ترس نذاشت گفتم بابا من تا حالا مثل مرگ از سوسک میترسیدم حالا برم با دست سوسک زنده رو بگیریم، انصافت کجا رفته بذار لااقل اینبار با دستمال کاغذی بگیریم سری بعد با دست. خلاصه قبول کرد و رفتم دستمال بیارم، پسرم گفت برم دوربین رو بیارم از لحظات فان مامانی و سوسک فیلم بگیرم، منم مثل شکارچی حرفه ای در یک چشم به زدن اون رو گرفتم داشت تو دستم تکون میخورد. وقتی اون رو بیرون انداختم بعد فهمیدم چکار مهمی کردم ،و متوجه شدم که این شجاعت فقط از گوش دادن به نتایج و توضیحات دوره حل مسائل نشأت گرفته.
یه کار دیگه ای که کردم یه روز یه صبح زود به پیاده روی رفته بودم، از کوچه ای که میخواستم بیام یک سگ ولگرد اونجا بود، اول راهم رو کج کردم که از مسیر دیگه ای بروم، یکم که رفتم یاد حرف شما افتادم که گفتید،برید تو دل ترس هاتون، بعد دوباره برگشتم و سرم رو پایان انداختم و قلبم داشت از ترس مچاله میشد، چون خیابون ها خلوت و هیچکی نبود، خلاصه با نام و یاد خدا از کنار اون سگ ولگرد عبور کردم. ناگفته نماند من سگ رو خیلی دوست دارم ولی از ولگردها میترسیدم، میگفتم این ها گرسنه اند و میان پاچه مرا میگیرند. ولی باید این رو در عمل ثابت کنم که برگی بی اذن خدا بر زمین نمی افتد.
استاد و مریم جونم که اینقدر با تعهد و تمرکز کارتون رو انجام میدید و نتایج عالی خلق میکنید.من اگه بتونم فقط ذره ای از تمرکز شما رو در پیشبرد اهدافم به کار ببرم، مطمئن ام غوغا میکنم، واقعا شما تمرکزی کار میکنید. عاشقتونم یه عالمه.
تو سوسک زنده رو تو دست گرفتی، دیگه هیچ چیز توی دنیا نیست که بتونه شکستت بده.
من هم در حد مرگ از سوسک میترسم، اون قدر که حاضرم بچم رو وسط خیابون رها کنم و فرار کنم، یه مدته تصمیم گرفتم ترسم رو کنار بذارم، با خودم میگم آخه از هیکلت خجالت نمیکشی، الان هم همونقدر میترسم، اما یکی دوبار تلاش کردم حداقل نگاهش کنم، دست و پاهاش که خیلی چندش آوره رو ببینم. ولی هرگز نمیخوام شجاعت تو رو به خرج بدم، من آخرش یه کفش بزنم روش بمیره(این هم وقتی خیلی شجاع شدم) نه الان.
دمت گرمممم، خیلی تحسینت میکنم که چنین شجاعی. از این به بعد یادت باشه هر چیزی در مقابل توانایی تو کوچکه.
چقدر دلم برات تنگ شده، چقدر دلم برای این خونه تنگ شده برای بیشتر با این خانواده پر از عشقم باشم تنگ شده. از دیشب حسابی دارم دلی از عزا در میارم.
نمیدونم چطور اما هدایت شدم به کامنتت. متاسفانه چند وقته به ایمیل هامم سر نزدم تا ردپاهاتو راحت دنبال کنم. یعنی ردپاهای تمام شما عزیزانم در سایت رو. خلاصه سورپرایز در سورپرایز شدم. واقعا الان هر چی فکر میکنم از کحا به اون صفحه و از کجا به کامنتت به دوست ارزشمندمون به اله رشیدی و محمد فتحی هدایت شدم. وای که چه سلسه کامنت هایی بود چه پیوندی بود.اصلا هنگم. بماند که از دیشب با پیام یک دوست عزیز که در روز نجوم که برای رصد رفته بودیم در خوابگاه باهاش آشنا شدم و بهم پیام داد قراره پیوند دوستان هم فرکانسی رو از نزدیک بیشتر تجربه کنم اونم همینقدر هدایتی که نمیدونم واقعا خدا چطور پلنشو رو ریخت ولی خوب میدونم سفارشش رو خودم به خدا داده بودم. خودم درخواست کرده بودم و خدا اجابت کرده و به اندازه ایمانم هر بار منو به خواسته ام نزدیک و نزدیکتر کرده.
اومدم تحسینت کنم برای حل مسئله ایی که انجام دادی.راستش من خودم برعکس اغلب خانم ها از جک و جونور نمیترسم شاید میترسیدم اما خیلی ساله شاید راهنمایی و دبیرستان رفتم تو دلش. حتی من یادمه جنازه سوسک رو هم تشریح کردم و یک بالش هم بردم آزمایشگاه مدرسه مون زیر میکروسکوپ دیدم شاید اگر توام میدیدی اصلا واقعا با سوسک خیلی دوست میشدی. اصلا بال این موجود موزی به قول ما آدم ها چندش و کثیف اینقدر زیباست زیر میکروسکوپ که نگو…خلاصه اومدم بگم من با اینکه در این مورد ترس داشتن رو درک نمیکنم و همه تعجب میکنن فهیمه تو چقدر نترسی و اصلا ترسیدن رو درک نمیکنم بازهم تحسینت کردم و میکنم چون جنس ترس رو خوب میشناسم. جنس حل مسئله رو دارم درک میکنم و خوب متوجه شدم مسئله مسئله است کوچیک و بزرگ نداره همه قابل حل هستن و باید اول بدونیم مسئله ما چیه و بعد با هدایت حلش کنیم. و اینکه تو اول صورت مسئله رو خوب میدونستی و درک کردی و بعد با چنان الهامی اینقدر قشنگ رفتی سراغش و با یک حرکت ترس رو لت و پار کردی تحسین برانگیزه. اونم در لحظه، در عمل. چه الگوی خوبی شدی برای بچه هات که میشه از چیزی ترسید اما باهاش روبرو شد و قوی شد. چیزی که ما رو نکشه ما رو قوی تر میکنه و همین عجب عزت نفس و اعتماد به نفسی ناخودآکاه در تربیت بچه ها میسازه. پس بازم دمت گرم رضوان جان برای این شجاعتت. برای این صداقتت، برای این همه حضور پر از عشق و مهرت. واقع بخاطر وجودت و تک تک ردپاهات سپاسگزارم ازت.
در ضمن بگم خیلی دوست دارم و همینجا از خدا درخواست میکنم چه تهران چه پارادایس چه هرجا یک روزی در زمان مناسب و در بهترین مکان ممکن ببینمت و در آغوش بگیرمت و بگیم یادته همچین کامنتی نوشتم.
گرچند شما با داشتن دوره قانون سلامتی همه سال روزه هستی، لحظه شماری می کنم برای خرید دوره.
باورت میشه قبل از اینکه پیامت رو ببینم تو فکرت بودم، و با خودم میگفتم رفتم تهران(خونه برادر همسرم کرج است) چطوری میتونم فهیمه رو پیدا کنم ببینمش،
در لحظه پیام آمد اگر خدا بخواهد میشود، فقط کافی درخواست بدی.
کاش میشد تابستون شما،سعیده،بهجت،الهه،نسرین، اندیشه رو از نزدیک میدیم.
دختر یک ماه تو مسافرت بودی، دمت گرم، عالیه.
ولی هیچ جا مثل این بهشت نمیشه، حسابش رو بکن منی که عاشق دید و بازدید هستم، امسال فرکانس تنهایی فرستادم، اصلا کسی نیومد، برای عید دیدنی. من بودم و خدای مهربونم کلی حال کردیم،
هر چی میگذره بیشتر متوجه میشم که اینجا واقعا بهشت روی زمین است.
در مورد سوسک، بعد از اون شب ، با خودم فکر کرد،که این حیوان بی آزار مگه چی داره که ما ازش میترسیم، برای همین تصمیم گرفتم از این به بعد با دست بگیرمش، و نوازشش کنم.
فهیمه جان خیلی دوست دارم،
راستی چه خوب شد که رفتی طراحی سایت، احسنت به پشتکارت.
میدونی میخوام فقط بهت سلام کنم بهت بگم این سلام رو یادت باشه و قطعا یک روزی میشه که از نزدیک همو خواهیم دید و از نزدیک به هم سلام میکنیم و در آغوش میگیریم.
اینو کاملا مطمئنم خیلی مطمئنم برای خدا کاری نداره. برای منو و تویی که به قانون داریم هربار بیشتر اگاه میشیم چیز درو از ذهنی نیست. برای من و تو و هزاران نفر دیپه از دوستان عزیز این کار بسیار بدیهی و ساده ایی هست که خدا برامون انجام میده و ما بخدا اعتماد داریم و خدا اجابت کننده درخواست های ماست. خدا بهترین زمان بندی و برنامه رو خواهد چید من که اصلا نگران نیستم و الان یک الگو و یک منطق دارم.
بهت بگم شاخات در میاد. اینکه الان همین الان کنار یک دوست عزیز از بچه های سایت هستم و جوری خدا ما رو به هم رسوند و امروز ایشون مهمان ما هستند. محبوبه عزیز که دانشجوی دانشگاه تهران هستن و خدا ما رو اینطور بهم رسوند. داستانش جالبه تو این شهر بزرگ چطور شد و چطور خدا هماهنگ کرد منو محبوبه نمیدونیم. فقط اینو میدونم عاشق این خدا میشم که اینقدر دقیق و درست عمل میکنه. اینقدر وقتی ازش میخوای خودش همه چیز رو ردیف میکنه…اصلا نمیدونم چی دارم مینویسم اصلا هنگم رضوان…باورت میشه. یکهو با محبوبه اومدیم با هم بیایم تو سایت و من نقطه آبی رنگ داشتم و بعد تو همچین پیامی دادی.
راستی عجب عکس پروفایلی. اون روز گفتم بیام عکست رو سیو کنما. ببین عکست عوض شد. باورت میشه عکس بک گراند لپ تاپ منم همین عکسی که شما انتخاب کردی هست…
بعضی وقتا با خودم میگم بذار مثلا از فهیمه جان بپرسم آدرسش کجاست یا چطور میتونم اون رو پیدا کنم، زود جواب میاد اگه خدا بخواد یه جوری و یه جایی همدیگر رو میبینی که باورت نمیشه.
و این تا حالا چندین و چند بار اتفاق افتاده، ومن هم گفتم چشم ولی باز وسوسه میشدم که بذار لااقل یه نشونی کوچیک داشته باشم.
ولی الان با این ماجرا کاملا تسلیم هستم و منتظرم در بهترین مکان و بهترین زمان همدیگر رو ببینیم و سخن عشق باشد که بر زمان جاری میشود.
فهیمه جان عالی هستی دوست دارم.
در مورد پروفایل من اول خواستم عکس خودم رو جوری درست کنم که وسط استاد و مریم جون باشه، بعد از اونجایی الان شرایطش رو نداشتم، گفتم فعلا بذار یه عکس ساده درست کنم، این عکس پرادایس رو خیلی دوست داشتم و همیشه نگاش میکرد بعد عکس خودم رو روی اون گذاشتم و همون موقع که اومدم تو سایت عکس رو آپلود کنم صفحه اول سایت این قسمت از زندگی در بهشت بود وقتی دیدمش گفتم؛ این یک تایید برای کارم است، و چقدر بازخورد خوبی داشت. خدا را شکر.
ان شاءالله همه ما اون فضای زیبا و روحانی و رویایی رو تجربه کنیم.
چقدر دیدنت رو نزدیک میبینم. با اتفاقاتی که این مدت افتاده،با دیدارهایی داشتم و مهمون هایی از جنس شما دوستان سایت تو خونه مو داشتیم.فکر میکنم بهت جواب دادم ارسال نکردم یا اصلا تو ذهنم بود و جواب ندادم نمیدونم. میدونم این 5 الی 6 روز اخیر اینقدر سرگرم بودم و نتیجه بچه ها شنیدم و با بچه ها بودم که اصلا هوشم درست سرجاش نبود.ما سمت شرق تهرانیم.مترو آهنگ با ما فاصله کمی داره.در خونه ی ما به روی همه ی بچه ها و آدم های هم مدار و با عشقی چون شما بازه. حتی خونه ی ما درش باز بازه برای حضور استاد و مریم جان. اینقدر که دوست دارم. اما نمیخوام جلوتر از تکامل و هدیت پیش برم. همینطور که این سه عزیز رو خدا جوری برنامه ریزی کرد که همو ببینیم قطعا در بهترین زمان و بهترین مکان این اتفاق خواهد افتاد من ایمان دارم و دیگه نتیجه هم در این موضوع دارم. که جوری من با محبوبه صداقتی و بعد سجاد طبسی نژاد و بعد علیرضا مولاپور هماهنگ شدیم و دیدمشون که باورم نمیشد خدا تا این حد کارشو خوب بلده. خدا به درخواست های تک تک ما جواب داد به یک شکلی و نتیجه اش شد یک دیدار در خونه ی ما….پس اومدم بگم تو فقط لذت ببر دوست قشنگم توجه کن به زیبایی ها و خوبی ها و باایمان درخواست کن میشود میشود باور کن براحتی میشود. عجله نکن و راه رو مشخص نکن بذار خودش ببردتمون. من خواسته هامو واضح بهش میگم و به بقیه اش سعی میکنم کار نداشته باشم چون خودش میدونه برای من بهترین زمان کیه، بهترین مکان کیه، بهترین دیدار چیه وبهترین افراد برام کیا هستند و بهترین افراد رو چه زمانی باید ببینم اون به همه چی آگاهه… یاد بگیریم تقلا نکنیم خودمون رو بسپاریم به اون و در آرامش نظاره گر باشیم.
چقدر دلم تنگ شده بود باهات حرف بزنم. چقدر دوستت دارم رضوان عزیزم که هستی و داری روی خودت اینقدر عاشقانه و متعهدانه کار میکنی. چقدر اینجا بهترین جای دنیاست برای همه ی ما و چقدر از استاد و خداوند سپاسگزارم برای همه ی اون چیزهایی که در اختیارمون قرار دادن تا رشد کنیم و خلق خواسته رو تجربه کنیم.
Every detour has a purpose
Every setback has a reason
If there’s a problem – just accept it
Every wrong done – is a lesson
THE ROAD TO DHARMA by Francine Jarry
هر انحراف از مسیر هدفی دارد
هر شکست دلیلی دارد
اگر مشکلی وجود دارد – فقط آن را بپذیرید
هر اشتباهی که انجام شود یک درس است
هر مسئله ای که در جهان به وجود بیاد برای پیشرفت و کشف چیز های جدید هستش، این یکی از فوق العاده ترین طرز فکر های ممکن هستش.
این موضوع که باور کنیم راه حل برای مسائل وجود دارد و این امکان هستش که هر مسئله به راحتی حل می شود یک حس آرامش بخش بی نظیری به ما میده.
استاد اینکه میگید تو ممنتوم می افتیم و در مسیر حل مسائل پشت سر هم قرار می گیریم رو دارم الان در مسیر کسب و کارم درک می کنم. نکته ی مهمی که در مورد آسانی و سادگی در حل مسائل که مطرح کردید رو دارم کم کم احساس می کنم.
نکته ای که در مورد کمال گرایی گفتید رو من بسیار درک می کنم، تا قبل از آشنایی با جریان سعادت با این وضوح، این نکته یکی از پاشنه آشیل های من بوده. کار هایی رو شروع نمی کردم به این دلیل که فکر می کردم چون در اون کار ممکنه اشتباه کنم ، با اینکه از خیلی از افرادی که در شروع همون کار بودند بهتر بودم، ولی این طرز فکر و اعتماد نفس رو نداشتم که من همینی که الان هستم برای شروع کافی هستش.
“اون اشتباه، اشتباه نیست. اون هم بخشی از مسیر است” این بهترین جمله ی این فایل هستش.
اینکه عزت نفس داشته باشیم که اگر هم به ظاهر اشتباهی کرده باشیم، هیچ مسئله ای نیست و همه این اتفاقات در مسیر تکامل ما است، باور فوقالعاده قدرتمند کننده ای هست برای افرادی که نگران برخورد دیگران یا حس بدی که نسبت به خودشون دارند به دلیل انجام دادن یک کار به شیوه ای که شاید کمی اشتباه در آن باشد.
از شما و خانم شایسته ی عزیز بسیار سپاسگزارم که این آگاهی ها را با ما به اشتراک می گذارید.
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان خانواده عباس منش
خدایاشکرت استاد در این طبیعت زیبا پرادایس به آگاهی و درک خوبی از نگرش دوره شیوه حل مسائل زندگی خودمان را می توانیم تغییر دهیم
چقدر زیبا استاد وقتی شما داشتید صحبت میکردی توجه شما به زیبایی ها هیچ موقع کاسته نمیشه و خیلی عالی به ما این تصاویر را نشان می دهید و چقدر شما خوبید که توجه شما در هر شرایط و هر زمانی به قشنگی و زیبایی توجه میکنید خدایا شکر خیلی دوست دارم این دوره را به لطف خدا تهیه کنم اما فعلاً روی ثروت یک هستم و امید خدا به هر سمتی و نشانهای برای این محصول اگر هدایت شدم آن را تهیه می کنم چون باور من این است که راه حل مسئله در داخل آن مسئله است که با کارکرد آموزش های استاد می توانیم آن را انجام دهیم
استاد از شما ممنونم چقدر شفاف و خوب به ما توضیح دادی که این فال به چه صورت است و چه کارهایی را برای زندگی ما میتواند بهتر انجام داد و کمک کند
از حامد عزیز خیلی ممنونم چقدر عالی قدم به قدم که محصول را توضیح دادند وذهن من رو چقدر باز کرداز موفقیت های حامد عزیز بی نهایت سپاسگزارم که امید را برای ما هم زنده می کند به شیوه ساده چقدر مسائل را حل کرد و چقدر اعتماد به نفس حامد عزیز ستودنی است
خدایا شکرت موفقیت های بچه های سایت به من خیلی انگیزه میدهد برای مسیرهای درست
همه شما را به خدا بزرگ مهربان میسپارم در پناه الله یکتا شاد سلامت و سعادتمند باشید انشاالله
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَى ﴿1﴾
سوگند به شب چون پرده افکند (1)
وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ﴿2﴾
سوگند به روز چون جلوه گرى آغازد (2)
وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿3﴾
و [سوگند به] آنکه نر و ماده را آفرید (3)
إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى ﴿4﴾
که همانا تلاش شما پراکنده است (4)
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿5﴾
اما آنکه بخشید و پروا داشت (5)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿6﴾
و نیکوتر را تصدیق کرد (6)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿7﴾
بزودى راه آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت (7)
سلام به قشنگترین استاد دنیا با بکگراند بهشتی
سلام به صمیمی ترین دوستان زندگیم در این جهان مجازی توحیدی
استاد عزیزم این کامنت رو در حالی مینویسم که از سفر 4 روزه به مشهد برگشتم و دارم چمدون هارو جابه جا میکنم
میخواستم اول به صورت صوتی به صداتون گوش بدم ،ولی نتونستم از لذت نگاه کردن شما بگذرم و گوشی به دست ،کارهارو انجام دادم :)
استاد من تا قبل از دوره ی حل مسئله همش ذهنی و زبونی میگفتم خانم شایسته مثل هارون برای موسی ،بسیار بسیار شایسته ی کنار شما بودن هستند و ارزششون خیلی خیلی بالاست
ولی بعد از دوره حل مسئله،با تمرین های خانم شایسته به این درک رسیدم ،خانم شایسته نتنها هارون نیست ،میتونه حتی خود موسی باشه :) از بس درک و علم و آگاهی و شیوایی ونفوذ کلامشون بالاست ،اصلا از نظر من بعد این دوره خانم شایسته حق استادی به گردن من گذاشته و من همیشه مدیونشون هستم
استاد میخوام بگم ما دیگه فامیل عروس حساب میشیم:)
و نظرمون اینکه خدا خیلی دوستون داشته که خانم شایسته رو در کنار شما قرار داده …
آخ که چقدر تعبیر و تفسیر تصویریِ این آیه زیبا هستین
وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُولَئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿26﴾
استاد دوره حل مسئله و اصل بهبود گرایی در مقابل بیماری کمالگرایی حقیقتا از من سعیده ی عملگراتری ساخته ،از کوچکترین چیزها مثل کشیدن جاروبرقی خونه تا مسائل بزرگتر ،و یک نیروی قدرتمندی در من آزاد کرده تا محکم جلوی نجواهای ذهنم بایستم و نگران اشتباه کردن نباشم، به تموم دوستان عزیزم توصیه میکنم در کنار دوره های دیگه، ازین دوره به عنوان مکمل استفاده کنند و تصاعدی رشد کنند به امید الله
(حتی نوشتن این کامنت بر اصل بهبود گرایی هست وگرنه اگر میخواستم با نگاه سعیده ی کمال گرا عمل کنم،باید یک تایم آزاد در سکوت پیدا میکردم برای نوشتن،اما گفتم هرچقدر تونستم مینویسم و بعد بهش اضافه میکنم )
استاد عزیزم میخوام ازین فرصت استفاده کنم و از مدار آسونی ها در حد ظرف خودم بگم براتون
دانشگاه ما با یک هتل چهار ستاره توی مشهد قرارداد بسته ،با یک دهم قیمت برای کارمنداش،درحالیکه همکارام موفق نشدن یک اتاق دوتخته رزرو کنند ،من تونستم توی سایت دوتا اتاق ٣ تخته بگیرم !!! و با یک دهم قیمت !!!
این اولین باری بود که ما رفتیم سفر ! با کمترین هزینه ،با آسونی های خیلی خیلی بیشتر ،اتاق های فوق العاده،صبحانه ،ناهار،شام
که پول هروعده غذا ده برابر پولی بود که من برای یکروزش پرداخت کردم !!!!
به غیر از مسائل مالیش،از دردسر هر وعده ی غذا ی خوب خوردن در رستوران های مختلف با بچه های کوچیک اصلا خبری نبود !!!!
استاد ما دوتا اتاق ٣تخته داشتیم ولی با توجه به تعداد نفراتمون دوست داشتم اتاق هامون ٢تخته و 4تخته باشه ،همه میگفتن عمرا قبول نمیکنند،هرچی توی سایت رزرو کردیه و …
من طبق آگاهی های دوره عزت نفس ،گفتم من درخواستم رو میکنم ،خیلیم برام سخت بود ،ولی قبلش همه چیز رو به خدا سپردم و گفتم من رو آسون کن و کارهام رو انجام بده لطفا
وقتی از رسپشن درخواست کردم و فکر میکنید چه اتفاقی افتاد ؟؟؟؟
بجای پیشنهاد من که یک اتاق دو تخته و یک چهارتخته بود ،یک اتاق ٣ تخته !!! و یک اتاق 5 تخته دادند بهمون که 5تخته خودش مثل سوئیت بود و دوتا اتاق داشت !!!! بدون یک قرون پول اضافه !!!!
اگر اینا همش کار خدا نبود ،کار چه نیرویی بود ؟ درحالیکه سایت برای رزرو برای بقیه باز هم نمیشد ؟؟؟
خلاصه استاد یکی از بهترین سفرهای ما با کمترین هزینه اتفاق افتاد و من ایمان دارم این نتیجه ی عمل به قانون هست که ظرف دریافت نعمتم رو بزرگتر و پربرکت تر کرده
و احساس رضایت همراهان و سپاسگزاریشون،چقدر من رو خرسند و راضی کرد و روزی هزار بار باخودم تکرار کردم ثروتمند بودن، معنوی ترین و راحت ترین و مستقیم ترین ،بهترین و خدا پسندانه ترین راه رسیدن به خداست،و من میخوام باز هم ازین تجربه ها بسازم به لطف خدا دفعه های بعد با ثروت خودم !
مورد دیگه تو این سفر ،که اصطلاحا سفر زیارتی حساب میشه ،توحیدی عمل کردن بود،چیزی که من به شدت روش حساسم و همه ی تلاشم رو میکردم و میکنم درموردش انسان لب و دهن نباشم و توحیدی عمل کنم …
استاد این بینش جدید من درمورد این موضوع هست و نمیدونم چقدر درست و چقدر اشتباهه ولی مینویسمش بدون ترس از قضاوت
بعد از کار کردن روی توحید عملی ازونور بوم افتاده بودم و به شدت گارد داشتم نسبت به این سفرهای زیارتی و عملی که مردم توی حرم و … داشتند ،این باعث شده بود نگاه من نسبت به امام ها هم یکم خاکستری بشه در صورتیکه به قول این ضرب المثل اسلام به ذات خود ندارد عیبی،هرعیب که هست از مسلمانی ماست ، مشکل از امام رضا نیست،مشکل از مردم هست که مسیر رو اشتباه رفتند
درحالیکه توی حیاط حرم نشسته بودم و به آسمون خیره شده بودم وبا خودم فکر میکردم ،امام رضا یک انسان فوق العاده بوده ،که بسیار توحیدی و درست زندگی میکرده،اصلا این همه اعتقاد و علاقه ی مردم به ایشون ،این حرم و این دم و دستگاه ،همش بخاطر عشق ایشون نسبت به خداوند بوده ،اگر عزتی بوده از خداوند بوده ،یعنی انقدر ایشون بنده ی بینظیری بودند که حتی تو نبودنشان ذکر و خیرشون انقدر همه گیره
با خودم گفتم تو چقدر استاد رو دوست داری ؟چقدر سرش قسم میخوری؟چقدر حرفش برات سنده؟ چقدر با عشق میشینی ساعت ها و ساعت ها نگاهش میکنی بهش گوش کنی ؟و تموم تلاشت رو میکنی شاگرد زرنگش باشی؟
تموم امام ها و انسان های فوق العاده که الان ازشون یک یادبود مونده ، یکی بودند مثل استاد عباسمنش ،حالا با درجات متفاوت…بالاتر …پایین تر ….
و این توحید عملی بوده که اونا رو به این درجه از ارزشمندی رسونده ،نه عمل اشتباه مردم زمانه ی ما
خلاصه خیلی این درک به من کمک کرد که به صلح و آرامش برسم ،و بعد از خدا هدایت خواستم و همون موقع قرآن روباز کردم ، و این آیات فوق العاده اومد که باعث شد اشک ها روی صورتم روون بشه از عشق فوق العاده ی خدا
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿13﴾
و من تو را برگزیده ام پس بدانچه وحى مى شود گوش فرا ده (13)
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی ﴿14﴾
منم من خدایى که جز من خدایى نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار (14)
إِنَّ السَّاعَهَ آتِیَهٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿15﴾
در حقیقت قیامت فرارسنده است مى خواهم آن را پوشیده دارم تا هر کسى به [موجب] آنچه مى کوشد جزا یابد (15)
فَلَا یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لَا یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿16﴾
پس هرگز نباید کسى که به آن ایمان ندارد و از هوس خویش پیروى کرده است تو را از [ایمان به] آن باز دارد که هلاک خواهى شد (16
و ادامه ی آیات که وقتی حضرت موسی از خداوند درخواست میکنه برادرش هارون رو به عنوان کمکش داشته باشه ،خداوند قبول میکنه و به یاد حضرت موسی میاره چه جاهایی بهش کمک کرده و هدایت کرده کارهاش انجام بشه …
اصلا آدم دیوونه ی این عشق میشه ….
و این آیات من رو یاد این آگاهی آموزش های شما انداخت که بارها و بارها با خودتون تکرار کنید وبه یاد بیارید جاهایی که خداوند بهتون کمک کرده و ازش پله بسازید برای درخواست های بزرگتر
استاد نمیدونید لذت خوندن نماز توی صف های طولانی ، زیر اسمون آبی با ابرهای پنبه ای ،وقتی دستتو میاری بالا و از ته قلبت میگی
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
و شونه هات از گریه ی عشق میلرزه ، چه لذذذتی داره …
اصلا این آیه و این ربنا یک انرژی دیگه داره. نمیدونم چرا ،انقدر من رو احساساتی میکنه …
حقیقتا این کامنت روی برای خودم نوشتم ،تا هم به یاد بیارم یکبار دیگه لطف های خداوند رو ،و هم ردپایی از خودم بزارم برای آینده،امیدوارم برای دوستانمم مفید بوده باشه
استاد این عشق ،این آگاهی ، این درک ،این حل مسائل،این مدار آسونی ها ،این لذت بردن از زندگی رو بعد از هدایت خداوند ،مدیون آموزش های شمام
و همیشه از خدا میخوام بهترین ها رو در این دنیا و دنیای آخرت نصیب قلب روشن شما و خانم شایستهی عزیزم کنه
دوستتون دارم ،دوستتون دارم بی نهایت
قلب های رنگی فراوان به همراه هوای مطبوع بهاری و نسیم های خنک لابه لای برگ های درخت آلو باغچه خانه ی پدری
برای چرخیدن به دور سرتون از شمال ایران به شمال فلوریدا
سلام سعیده عزیز
بسیار خوشحال هستم از این رابطه ی درخشانی که با خدای عزیز ساختی
شما الان در شهر من هستید
و در کنار یکی از بهترین انسان های تاریخ و توحیدی
ولی من بنا به عمل کردن آموزشهای استاد در دورههای عزت نفس و حل مسائل در یک شهر دیگه ای هستم
الان به دنبال نشونه ای هشتم از سمت ربم که هدایتم که و چشم و گوش و قلبم رو باز کردم برای دریافت این نشانه و میدونم که به زودی بهم میگه
از آیه های قرآن که برای ما و خودت مثال میزنی بسیار ممنونم چون همین آیه ها هستند که ما رو سرپا نگه میدارن و این یعنی توحید و ایمان به خدا
امیدوارم حال دلت عالی باشه و شاد باشی در یکی از بهترین نقاط جهان
سلام به استاد عزیزم، استاد عباس منش مهربان، مریم جانِ عزیزِ دلم و همه ی عزیزان.
سلام سعیده جان.
بذار یه چیز جالب بهت بگم از داستانِ جذابِ هدایت:
امشب خیلی اتفاقی که اصلا نمیدونم چی شد و چرا وارد پروفایلت در سایت شدم، عکست رو دیدم که عوض کردی.
پروفایلت هم زیباست هم انرژی مثبت و خوبی رو منتقل میکنه.
الان هم خیلی اتفاقی ایمیلمو چک کردم دیدم از شما کامنت اومده در سایت…
یعنی دو بار هدایت شدم به سمتِ شما بدون اینکه از قبل فکری داشته باشم…
خب، انگار باید پیامی توسط شما به من برسه…
اومدم شروع کردم به خوندن کامنتت و یهو دیدم نوشتی از دوره شیوه حل مسائل و اینکه کنار دوره های دیگه حتما استفاده اش کنیم…
امشب اتفاقا برای یه دوست عزیز دیگه ای تو همین فایل، کامنت گذاشتم و نوشتم بعد دوره سلامتی میام سراغ این دوره با تمرکز بالا …
(در حال حاضر روی فایلهای هدیه و ارزشمند سایت+ دوره قانون سلامتی دارم کار میکنم متمرکز)
چند دقیقه بعدش تو یه کامنت دیگه از همین صفحه خوندم یکی از عزیزان، همزمان داره این دوره و روانشناسی و یه دوره دیگه رو کار میکنه و نوشته بود اینا دارن به صورت مکمل هم عمل میکنن …
تو گوشم زنگ زد پس میتونی همزمان کار کنی…
این همه نشونه برای اینکه این دوره رو شروع کنم زودتر، بدون معطلی…
میدونی چیه؟ با خودم گفتم نکنه تاخیر انداختن واسه شروع دوره خودش از کمال گرایی میاد؟ اینکه همه چیز آماده و مرتب بشه بعد شروع کنم؟
الان و امشب بهم ثابت شد باید شروعش کنم…
مدتهاست که میدونم کمال گرایی منفی دارم و از خدا کمک خواستم …
این دوره اومده به من کمک کنه…
من به استاد اعتماد دارم، به آگاهی هایی که انتقال میدن. جواب های عالی گرفتم از عمل به آگاهی هایی که تونستم درکشون کنم.
تو دوره ی قانون سلامتی به اوجِ اعتمادم به استاد رسیدم و الان با این درجه از عشق و اعتماد میخوام شروع کنم دوره شیوه حل مسائل رو…
به نظرم دوره قانون سلامتی خیلی شگفت انگیز و هیجان انگیزه، برای من نقطه ی عطف محسوب میشه.
اعتراف میکنم تا قبل از حدود 6 ماه پیش خیلی پراکنده تر گوش میدادم فایلهای استاد رو ولی این 6 ماه اخیر دنیا رو یه طور متفاوتی دارم تجربه میکنم، چون دارم به صورت روزانه و مرتب فایلهای استاد رو گوش میدم و میبینم و روز به روز اعتماد قلبیم به ایشون، کلامشون، عملکردشون، رفتارشون، نتایجشون بیشتر و بیشتر میشه…
فکر کنم اینم با روند تکاملی رسیدم بهش…
قبلا گفتن واژه ی استاد برام غریب بود، چون مدارم پایین بود، چند ماهی هست با افتخار و عشق قلبی و خلوص میگم استاد عباس منش، چه اینجا، چه تو خونه، چه هر وقتی که میخوام نقل قول کنم از ایشون، میگم استادمون، استاد عباس منش…
چون با قلبم درک کردم چقدر حق استادی گردن من دارن، چقدر بهبود احساس و زندگی و سلامتی و … رو مدیون آگاهی ها و درس های ایشون هستم.
شاید قبلا متوجه نبودم و درک نمیکردم، اما این 6 ماه بهتر درک کردم چقدر تاثیر بزرگی گذاشتن تو زندگیم از فروردین 99 به بعد که پیگیر سایت شدم، گاهی متمرکزتر گاهی پراکنده تر، اما به حق آثار آموزش هاشون و فایلاشون تو زندگیم کاملا مشخص بوده و هست.
نمیدونم چی شد اینجا گفتم و به شما سعیده جان.
اما حتما شما مناسب ترین فردی بودی که باید بهش میگفتم از احساسِ قلبیم نسبت به استاد و کار مهمی که داره انجام میده واسه تک تکِ ما.
نقشِ پررنگِ مبحث روند تکاملی رو توی خودم، نگاهم به پیرامونم، عملکردم، طرز فکرم، باورهام و … بهتر دارم درک میکنم این روزا…
اونجایی که رعایت کردم بهتر جلو رفتم
اونجایی که عجله کردم رفتم تو دیوار
هر چیزی در بهترین زمان ممکن خودش اتفاق میوفته.
به قول استاد همه چیز روند تکاملی داره، درکِ خود فایلهای استاد هم روند تکاملی داره.
تازه با گوش دادن های متمرکز متوجه شدم چقدر استاد روی اصل تمرکز داره و تو همه ی فایلها داره تاکید روی اصل میکنه.
به قول خودشون فایل جدیدی در کار نیست، همون آگاهی های اصل دارن تکرار میشن و تاکید میشه روشون.
خدایا شکرت برای استادِ آگاه و صادقی که نصیبِ تک تک ما کردی که همیشه الویتش صحبت در مورد اصله و مفاهیم رو به بهترین، ساده ترین، شفاف ترین، صادقانه ترین مدل به ما منتقل میکنه.
خدایا شکرت برای حضور پر رنگ خانم شایسته ی عزیزم، مریم جانم که بی نظیره و در این مسیر رشد به من کلی آگاهی ناب عین خودش منتقل کرده.
خدا رو شکر برای همه ی عزیزانی که تو این سایت هستن و انرژی و کلامشون راهگشاست.
سعیده جان، کامنتت رو تا انتها خوندم و لذت بردم.
قشنگ میشه حس قلبیت تو حرم رو تجسم کرد، وقتی یه چیزی از قلب آدم میاد به قلب هم میشینه.
در مورد ائمه حس قلبیِ من توام با احترام و عشقه همیشه از کودکیم تا الان.
چون فکر میکنم اونها انسان هایی بودن که به شدت روی خودشون کار میکردن از همه لحاظ، برای همین الگو شدن، محبوبیتشون هم از لطف خداست چون بنده های خوبی بودن برای خداوند.
خوب همیشه خوبه، حتی اگه آدم ها درک نکنن یا قبول نداشته باشن.
تک تکِ ما هم در زمان حیاتمون این فرصت رو داریم که روی خودمون کار کنیم و به ورژن بهتری از خودمون برسیم هر لحظه، همون کاری که استاد داره انجام میده و به ما هم یاد داده و میده که هر لحظه تلاش کنیم برای بهتر و بهتر و بهتر شدنمون.
به قول شما:
به قول این ضرب المثل اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست از مسلمانی ماست، مشکل از امام رضا نیست، مشکل از مردم هست که مسیر رو اشتباه رفتند.
یکی از بزرگترین سپاس گزاری های من به خدا، حضورِ خودش در زندگیمه.
از وقتی با فایلهای توحید عملی استاد با خدای عزیزم، ارتباطم دلی تر شده، جهانم زیر و رو شده.
خوشحالم و تحسینت میکنم که در سفر، بهترین شرایط رو خلق کردی برای خودت و خانواده ات.
صادقانه از خدا خواستی و بهت داد.
عزت نفس رو هم تمرین کردی و درخواستتو مطرح کردی.
آفرین بهت سعیده جان.
با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش هر چه خواهی کن
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
دوست خوبم خانم شهریاری عزیز سلام
امروز صبح ایمیلم را چک کردم و متوجه شدم که شما در سایت فعالیتی داشتی فوری ایمیل که باز کردم روی لینکش کلیک کردم و کامنت شما را با افتخار و با دقت بالایی کلمه به کلمه خواندم
تشکر میکنم از کامنت بسیار خوبتان، بسیار از دیدگاهتان لذت بردم بسیار آگاهی های ناب و ارزشمندی در دیدگاهت بود خیلی از آن یاد گرفتم
شما یکی از کسانی هستی که فالوش کردم و همیشه نظراتت را میخونم یه هفته پیش بود که پروفایلتو باز کردم و داستان هدایتتو خوندم گفته بودین دوره دوازده قدم استفاده کردین و منم تصمیم گرفتم حتما دوره را با افتخار شروع کنم و اتفاقا اونو به سبد خریدم هم اضافه کردم تا در شرایط و زمان مناسب اونو بخرم و ازش استفاده بکنم و مطمئنم نتایج فوق العاده ای از آن خواهم گرفت
تنها محصول استاد فقط کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم خریدم این کتاب چند بار خوندم بسیار از آن نکات و آگاهی های ناب و ارزشمندی یاد گرفتم
اما از وقتی برای کار کردن روی خودم مصمم تر شدم که فصل دوم سفر به دور آمریکا آغاز شد منم با هجمه زیادی از اخبار منفی احاطه شده بودم و از استاد بارها شنیده بودم که شبکه های اجتماعی کنار بزارید اما در مدار و فرکانس این آگاهی نبود تا اینکه بعد از این همه اخبار منفی استاد به موقع و درست چند روز بعد از اینکه همه درگیر مسائل شده بودن استاد فایلی با خانم شایسته منتشر کرد این فایل به من تلنگری زد و منو از خواب غفلت بیدار کرد
و بعدش سفر به دور آمریکا بیشترین تاثیر روی من گذاشت که با کامنت های شما و خیلی از دوستان موحد دیگرم لذت این سفر برایم دوچندان میشد درک و فهمم خیلی بالاتر رفت و الان تازه در مسیر توحید و هدایت واقعی قرار گرفتم
در زندگیم یه تضادی داشتم از خدا درخواست کمک کردم در پرانتز بگم چند سال پیش با دوستم صحبت میکردیم خیلی از یک نفر که نمی شناختمش تعریف میکرد منم شماره موبایلشو ذخیره کردم اگر لازم شد باهاش تماس بگیرم بعد چند سال من یاد این اتفاق و این فرد افتادم یه لحظه ته دلم خدا گفت ایشون میتونه کمکت بکنه بهش پیام دادم البته جواب هم نداد
چند روز گذشت با یک نفر دیگر تماس گرفتم و درخواستم مطرح کردم گفت یک نفر هست میتونه کمکت بکنه فردا بیا دفتر اونم اینجاست فرداش به دفترش رفتم با اون یک نفر صحبت کردم و قرار شد با هم همکاری بکنیم برای ارتباطات بیشتر قرار شد شماره موبایل همو داشته باشیم شمارشو که گفت دیدم همون شماره ای است که چند سال پیش ذخیرش کردم
اونجا بهش هیچی نگفتم ولی بیرون که اومدم از این همزمانی اشک تو چشمام جمع شد شک نداشتم که خدا در شکل این فرد داره مشکل منو حل می کنه وقتی به فرایند این اتفاق فکر کردم فقط میتونستم بگم خدایا شکرت خدایا شکرت
شما داستان هدایتت گفتی منم اینجا مینویسمش تا یادم نره و بدونم که خدا در هر شرایطی هوای منو داره
سعیده عزیز سلام
چقدر احساسات قشنگی رو داری رو بخوبی بمن هم منتقل کردی و چه حس قشنگ و نابی که بدلم نشست و منو شستشو داد و قلب منو لطیف کرد وقتی که از خوندن کامنت فوق العاده تو لذت میبردم و چشام خیس شد ، وقتی که اشک روی گونهام غلطید احساس سبکی میکردم احساس کردم روحم لطیف شده ، پر از احساس ناب بودم .
خدای من چه حس قشنگی بینهایت لطف و خدائی بود .
سعیده عزیز کامنتد پر از احساس ناب ناب بود بینهایت لذت بردم
از نوشتن بسم الله الرحمن الرحیم که با عشق نوشتی لذتم و احساس ناب شروع شد ،
وقتی آیه هارو رو میخوندم که تو چقدر زیبا نوشتی ، صدای استاد زمانی که این سوره رو میخوند در گوشم زمزمه میکردو ذوق و شوق منو صدها هزار برابر کرد .
من از صمصم قلبم تحسینت میکنم و صداها هزاربار تبریک بهت میگم که فوق العاده مینویسی و من از خوندن کامنتهای تو لذت میبرم و کیف میکنم غرق احساس ناب خدائی میشم و میرم به آسمونها و بیشترو بیشتر در مسیر بهشت قرارمیگیرم . و سپاسگزار خداوندم که منو هدایت کرد به کامنت بهشتی تو
آرزوی بهترینها برات دارم ( فامیل عروس ) که تو بهترینی
در پناه الله یکتا
سلام و درود به سعیده خانم حنیفاً مسلماً …
هر باری کامنتت رو میخونم میگم این ته ته همه کامنت ها بود. غول مرحله آخر ولی هر بار بازم یه کامنت بینظیر دیگه مینویسی.
یه حس عجیبی نسبت به کامنتت داشتم ، نمیتونم همه اش رو توی کامنت برات بنویسم. دو بار خوندمش کلی اشک ریختم و کلی تحسینت کردم، کلی به فکر فرو رفتم. به خودم میگم اگه نتایج زندگی سعیده اینجوری نباشه باید تعجب کرد. یعنی دیگه به جایی رسیدم و اونقدر از پشت این کلمات نسبت به شخصیت ارزشمند و توحیدی تو شناخت پیدا کردم که عملاً باید بگم همه این چیزایی که توی زندگیت داره اتفاق میافته کاملاً طبیعیه. کی بهتر و لایق تر از تو برای تجربه این اتفاقات عالی. مطمئنم بزودی چنان نتایج طلایی کسب خواهی کرد که اشک همه رو جاری کنی. فقط امیدوارم از این روزهات فیلم گرفته باشی که موقعی که فایل نتایج درست میکنی این روزها رو توش بذاری.
و اون موقعی که از قرآن مثال میزنی ، من اعتراف میکنم که هییچچچچی از قرآن نمیییدوووونم.
کلی حرف برای گفتن دارم ولی …
«زبانِ خامه ندارد سرِ بیان فِراق ؛ وگرنه شرح دهم با تو داستانِ فِراق»
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
سلام سعیده جان
چقدر کامنت شما با عشق و آرامش بود. و چنان بر قلبم نشست که قشنگ صحن و هوای حرم بر دلم جاری شد. بخصوص اون متن ربنا را که نوشتید اصلا رفتم یه حالی شدم .
من هیچ وقت نمیدونستم ربنا که برای ماه رمضان خوانده میشه آیه قران است. همیشه فکر میکردم یه دعا است. و امسال فهمیدم که آیه از سوره بقره است. و ممنون که شما دوباره متذکر شدید تا برم کاملا درکش کنم.
از حال خوبتون که به ما هم انتقال دادی متشکرم .
آرزوی حال خوب و دل آروم براتون دارم .
سپاسگزارم
سلام سعیده جانم
عزیزم بازم کولاک کردی هم اشکمودرآوردی هم ی بغض دلچسبی رو اسیرگلوم کردی.خیلی لذت بردم ازکامنتت.چقدردیدگاهی که بهش رسیدی راجع به ائمه درست وبجاست وحال خوب کن.این حس هایی روکه درصحن حرم تجربه کردی منم درماه رمضون 1400تجربه کردم وچقدردلنشین بودیادش بخیر.چقدرحس خوبیه میشینی کنج صحن وفقط وفقط بی توجه به بقیه اشک میریزی وباخداصحبت میکنی چقدربرای من رمضان 1400خاطره شدوبزرگترین آرزوی زندگیم درصحن حرم امام رضای دوست داشتنی به امضای خداوندعزیزم رسید.آرزویی که بیست وچندسال درحسرتش میسوختم.اون موقع هابه اندازه الان توحیدی نبودم ولی باورداشتم که بالاترین قدرت دست خداست واونه که میتونه مهرتائیدبزنه به خواسته من.من خیلی ترجمه عربیم خوب نیست انصافاشناختی هم ازترجمه وتفسیرآیات ندارم،ولی آیاتی رو که آوردی وترجمشوقلبموروشن کردروحموجلا داد.خصوصا ربنای دوست داشتنی.
خیلی واست خوشحالم که بهترینهارو داری تجربه میکنی امیدوارم روزافزون باشه وامیدوارم برای همه بچه های گل این سایت وخودم هم این تجارب اتفاق بیفته.تولایق بهترینهایی سعیده جون
درپناه خداباشید آمین
یک سلام گرم ب خانم شهریاری عزیز
امیدوارم حال دلتون مثل کامنت زیباتون عالی باشه
قبل از هرچیزی واقعا شمارو تحسین میکنم بابت جسارت و شجاعتی ک در این مسیر پیدا کردین و از این آگاهی ها بخوبی در مسائل زندگیتون استفاده میکنید و نتایج و درک خوبتونو با ما ب اشتراک میزارید و من با خوندن کامنتتون واقعا لذت بردم و 2 جای کامنتتون واقعا بغض کردم …….
برای اینکه در این مسیر زیبا ، الهامات خداوند رو دریافت بکنید باید درخواست کن خوبی باشید ک وقتی شما با اینکه اتاق هاتونو رزرف کرده بودین ولی باز با جسارت و شجاعت تمام درخواست کردین و جهان ب شما پاداش داد و اینجا بود ک واقعا از صمیم قلبم شما رو تحسین کردم و خوشحال شدم ک با اینکه در این مواقع امکان داره ،ذهن منطقی دو 2 تا 4 تا بکنه و از طرفی شیطان نجوا بکنه ولی شما با ایمان قدم برداشتین ( ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت است ) و جهان هم پاداشتونو داد ….
و بازم در جای دیگه از کامنتتون
شما رو بخاطر درک درستی ک نسبت ب امامان پیدا کردین تحسین میکنم چون منم ب همین اعتقاد و باور رسیدم
ک امامان و یا پیامبران انسان های شریف و بسیار توحیدی و ثروتمند و موفق در زمان خودشون بودن ک من بسیار تحسینشون میکنم ک در مسیر علایقشون ( رسالتشون ) حرکت کردن و لذت بردن و ب خواسته هاشون رسیدن و میتونن الگوهای خوبی برای ما باشن ک انسان های ثروتمند چقدر ب خداوند نزدیک بودند و چقدر نزد خداوند محبوب و عزیز بودند و همین محبیوبیتشون در نزد خداوند باعث شده ک تا الان هم محبوب همه باشن و ب این درجه از عزت برسن بشرطی ک این قضیه رو درست درک بکنیم و کسی رو بت نکنیم و ب کسی بجز خداوند ، قدرت ندهیم !!!!!
همه امامان و پیامبران برای من بسیار ارزشمند و قابل تحسین هستن و ازشون درس میگیرم ولی تنها خدارو میپرستم و تنها از او یاری میجویم و سعی میکنم کسی رو بت نکنم و ب کسی جز خداوند قدرت ندهم چون تنهای نیروی قدرتمند در جهان هستی فقط خداست ……
خانم شهریاری ممنونم ک با کامنت زیبات کلی بهم انرژی دادی و باعث شدی منم دیدگاه خودمو با انرژی بالام ثبت بکنم
در پناه خداوند باشی
ماشالله بهت سعیده جان
چقدر بی نظیر ادامه میدی
دیگه سعیده سابق نیستی – سعیده ای که از شغلش ناراضی بود…
چقدر لذت میبرم از این همه ایات قران که استفاده میکنی…
اینقدر عالی توحیدی شدی و ما را سر وجد میاری..
خدا را شکر که این همه کامنت های بی نظیر میگزاری و ما رو دیوانه میکنی
چقدر سفرت به مشهد مقدس بی نظیر بوده و چقدر دارم ازش لذت میبرم…
اینکه هتل بی نظیری گیرت امده
اینکه اینقدر بی نظیر درک کردی که امام رضا ع ی فرد توحیدی بوده و حتما مشکل از ماست…
چقدر این جهانبینیت رو تحسین میکنم – امیدوارم که عالی ادامه بدی و نتایج خارق العاده بدست بیاری.
سلام خانم شهریاری
خداقوت
زیارت قبول باشه
از کامنتت خیلی خوشم آمد که با داشتن نگاه توحیدی به زیارت امام رضا رفتی .
من اهل مشهد هستم و از روز عید نوروز نرفتم زیارت ، دل منو هوایی کردی، من هم از خدا هدایت می خوام تا بتونم برم زیارت، اما زیارتی متفاوت با دیگران ،
می خوام امام رضا را زیارت کنم چون بهترین بنده خدا بوده وهست ، چون به قوانین هستی عمل کرده ، چون کنترل ورودی ذهن یا تقوا داشته ، چون عمل صالح داشته چون به خدا و روز قیامت ایمان داشته.
و خواسته هام را مستقیم از خدا می خوام تا کمک کنه خودم خلق کنم ، از خدا می خوام کمک کنه در احساس خوب بیشتر بمانم ، تا شرایط خوب را خودم خلق کنم، تا ثروت ونعمت بیشتر را خودم وارد خدا کنم، تا سپاسگذار خداوند وهاب باشم.
بسیار از شما دوست عزیز سپاسگذارم
در پناه الله یکتا شاد ثروتمند باشید.
به نام خداوند هدایتگرم در هر لحظه و در هر کجا
سلام و درود فراوان خدمت استاد جان و تک،تک عزیزان حاضر در این سایت الهی
هر سری که به مسئله ایی برمیخورم و آگاهانه یا ناآگاهانه هدایت میشم سمت سایت و مطالبش واقعا از این همه دقیق کار کردن این قوانین به وجد میام
واقعا نمیدونم چجوری سپاسگزار خداوند مهربانم و شما دوست عزیزم سعیده جان باشم
اتفاقا من امروز با یه بنده خدایی قرار داشتیم بریم حرم امام رضا
اما به قول سعیده جان با توجه توحید عملی که اینجا باهاش آشنا شدم و به واسطه درک غلط خودم از اون ور بوم افتادم متاسفانه!
هر موقع که حرف از اماما و موضوعاتی مرتبط با این قضایا میشد من صد در صد یه عکس العملی از خودم نشون میدادم
و امروز
من در ذهنم جنگ بود که برم یا نرم
ولی به طرز معجزه آسایی هدایت شدم به کامنت زیبای شما
واقعاً این طرز فکرتون رو دوست داشتم
مرسی که تجربه خودتون رو برامون نوشتید برام درسها داشت
بعد از خواندن کامنت تون متوجه شدم که این تعصب من نسبت به این قضایا الکی بوده من میتونم با تغییر دادن طرز فکرم از رفتن و بودن در مکان قشنگی مثل حرم لذت ببرم
و از ته قلبم تحسین تون میکنم بابت تک،تک موفقیت هاتون،کنترل ذهن هاتون
در پناه حق موفق باشید
خدانگهدار
به نام خدای آسانی ها
سلام به همه
درود خداوند بربانو سعیده شهریاری
چقدر لذت میبرم از کامنتهاتون که با آیه های قرآن و آیه های منطبق با اون محتوا کامنت هدایتی خودتون مینویسین و همیشه بر دل میشینه.
چقدر شیرین ولذت بخش داستانهاتون را تعریف میکنید چقدر خوب توصیف کردین رابطه ی بانو شایسته و استاد عزیز را چقدر خوب عملکرد بانو شایسته را در این دوره توضیح دادین که مشخص غوغا کردند چقدر خوب درکتون از آیات قرآن بالا رفته و فرکانستون را بیشتر کرده چقدر خوب بهبود گرایی و کمالگرایی را توضیح دادین چقدر خوب از آسانی های زندگیتون در این مسافرت چند روزه صحبت کردین
تبریک میگم بابت این آسانی شما برای آسانی ها
چقدر لذت بخش داستان های توحیدی و علمی خودتون را تعریف میکنید
چقدر به موقع از آیات رب العالمین استفاده میکنید چقدر خوب رابطه ی خودتون را با منبع انرژی و بینهایت عشق و برکت توصیف میکنید
چقدر خوب …(:
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته
استاد جان بسیار سپاسگزارم که نتایج بنده رو در این فایل خوندید. از خداوند سپاسگزارم و در طی این چند سال که با شما کار میکنم روزی نبوده که به خاطر حضور شما و آموزههای ارزشمندتون از خداوند سپاسگزار نباشم.
از خانم شایسته عزیز به خاطر وقتی که برای آپدیت این دوره گذاشتن هم خیلی سپاسگزار هستم. بی صبرانه هم منتظر جلسه هفتم این دوره هستم که در این فضای رویایی و بی نظیر ضبط کردین و خودم رو آماده میکنم که آگاهیهای این جلسه رو با تمام وجود دریافت کنم.
استاد جان به خاطر مسیر جدیدی که در قسمت زبان انگلیسی آموزهها شروع کردین هم بهتون تبریک میگم. شما همیشه الگوی من در شجاعت، ایمان عملی و حرکت رو به جلو بودهاید و من از تمام قسمتهای زندگی شما الگو و درس میگیرم. همانطور که در دورهها و فایلهاتون خیلی واضح مسیری که رفتین رو آموزش میدین. با هر بار حرکت کردن شما و با هر بار دیدن نتایج شما، من هم الگو می گیرم.
همانطور که اشاره کردین ما با حل هر مسئله اعتماد بنفسی در ما ساخته میشه که هیچ عامل دیگری نمیتونه این اعتماد به نفس و این احساس لیاقت رو در ما بسازه. توی دوره حل مسئله شما اشاره کردین که از یه جایی به بعد ماهیت مسائل برای شما تغییر شکل میدهند و شما مسائل اساسیتری رو حل میکنید. البته اگر ما آشغالا رو زیر مبل نکنیم و یه مسیر درستی رو ادامه بدیم.
من هر چقدر که جلوتر میرم اشتیاق بیشتری برای خلق ارزش در مسیر علایقم دارم. من از شما یاد گرفتم که باید بهای هدفم رو بپردازم و با تمام وجود تمرکزم روی حوزهای باشه که بهش علاقه دارم. تو مسیر علایقم حرکت کنم، ارزش خلق کنم و در ادامه ثروت و بهبود نتایج مالی، خوشبختی و برکت دنبال من میاد. چیزی که خیلی وقته اتفاق افتاده و الان من فقط دارم نتایج قبلی رو بهبود و باز هم بهبود میدم. حالا دیگه برای من اجرای ایدههایی که توی بیزینسم دارم برای من بالاترین اولویت رو داره حتی بالاتر از پول ساختن، انقدر که اشتیاق دارم حرکت کنم و ارزش خلق کنم که دیگه پول ساختن دغدغه اصلی نیست. دغدغه اصلی من حل مسائل اساسی تر در بیزینس و توسعه آن و خلق ارزش بیشتر هست. تمرکز من فقط روی بهتر شدن و بهتر شدنه و فقط به عشق اینکه بهتر بشم حرکت میکنم. با حرکت کردن و داشتن شور و شوق هر روز هست که احساس زنده بودن میکنم. شب تا صبح، صبح تا شب درگیر اجرای ایدههایی که بهم گفته میشه هستم.
دوره حل مسائل هم خواستههای منو متفاوتتر کرد و نگرش منو نسبت مسائل و حل کردن آنها تغییر داد. درک کردم که هیچ چیز در این دنیا کامل نیست و همه چیز در حال بهبود دائمیه. درک کردم که من فقط باید نسبت به دیروز خودم بهتر باشم. هیچ موقع مثل الان قانون تکامل رو درک نکرده بودم.
اما همه اینها از خودشناسی شروع میشه، از کنار گذاشتن تعصبات گذشته و باورهای محدود کننده و حرکت به سمت علایقمون ساختن باورهای هماهنگ و هم جهت با خواستههامون.
از یه جایی به بعد تو فقط دوست داری خودت رو تجربه کنی، خودت رو بشناسی و هر روز بهتر بشی. هر روز ظرف وجودت رو گسترش بدی و هماهنگ با خداوند و قوانینش حرکت کنی. از یه جایی به بعد فقط عشقت این میشه که به هدایتها گوش بدی.
الان که دارم این کامنت رو بنویسم من از خیلی خواسته ها گذر کردم و حالا به سمت شکوفایی بیشتر و حرکت به دل ناشناختههای بیشتر هستم. الان من قانون حل مسئله رو میدونم و به عنوان یک دفترچه راهنما تو دستم دارمش. الان من دیگه در مسیر بهبود نتایج قبلی هستم و هر بار میپرسم چطور راحت تر؟ چطور از این بهتر؟ چطور وسیعتر؟ چطور با کیفیت تر؟
این رو به خوبی درک میکنم که از یه جایی به بعد خواستههات متفاوت تر میشه و به دنبال شکوفایی و تجربه خودت هستی. از نتایجی که تو دستته و خلق کردی دیگه خیالت راحته که تمام اتفاقات زندگیت به واسطه کنترل ذهن اتفاق میفته، پس بزرگتر فکر میکنی و حرکت میکنی.
از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که وقت گذاشتی و این فایل رو آماده کردین.
از این طبیعت و بهشت زیبایی که دارم میبینم و از این نهرهایی که زیر درختان جاریست.
از این سلامتی و بدن زیبای شما و از این رنگ لباس زیبای شما.
خدایا شکرت به خاطر حضور شما در این جهان، که خوب زندگی میکنید و جهان رو به جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنید.
حامد عزیز سلام
من شما رو تحسین میکنم و تبریک میگم که عالی هستین و عالی و زیبا و فوق العاده مینویسید به قوانینی که درس و آگاهی گرفتین و باعشق دارید به اونا عمل میکنید . و باعشق مینوبسید و برای ما به اشتراک میزارید .
یادمه اوایل سال 1401 پارسال وقتی تازه وارد سایت شده بودم و تازه داشتم سیر تکاملم رو طی میکردم و هنوز درک درستی از مسائل و مطالب سایت نداشتم
اولین کامنتی که در ذهن من جرقه زد و منو هدایت کرد به خوندن کامنتها و لذت بردن از این گنجینهای فوق العاده یه کامنت از شما بود که من هدایت شدم به خوندنش
اگه اشتباه نکنم شما دوره فوق العاده 12 قدم رو خریده بودین و داشتین با آموزه های این دوره روی خودتون کار میکردین
که هدایت شده بودین به دیدن یه فایل و کامنت گذاشته بودین و دوست عزیز دیگه ای یه کامنت به دید گاه شما نوشته بود .
وقتی کامنت شما رو خوندم یه نور و انرژی فوق العاده ای تو قلب من تابیدن گرفت و از اون به بعد شروع کردم به خوندن کامنتهای دوستان و لذتهای بهتر وبیشتر شروع شد و مسیر هر روز بهتر و بهتر شد .
امروز که کامنت فوق العاده شنا دوست خوبم رو خوندم و لذت بردم یاد این موضوع افتادم و خواستم براتون بنویسم و از شما دوست خوبم سپاسگزاری کنم
و دیدن عکس زیبا و اون لبخند عالیتون بمن انرژی فوق العاده ای میده ودیدن چهره جذاب زیبای شمامنو به یاد عادل فردوسی پور عزیز هم میندازه
از شما بینهایت سپاسگزارم و تحسینتون میکنم و خوشحالم که عالی دارین روی خودتون کار میکنید و این مسیر زیبا رو با عشق و سوت زنان پیش میرید و به خواستهاتون به راحتی و آسانی وبسادگی میرسید
آروزی بهترینها براتون دارم
در پناه الله یکتا
به نام خداوندبخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم خانم شایسته و دوستان گل
خدایاشکرت چقدراین فایل خوب بود و جواب برای من بود که فک میکردم باید همیشه حالم خوب باشه و اگه یه روز حالم بدبودفک میکردم دیگه تلاشای قبلم از بین رفت اما حالافهمیدم کمالگرانباشم و خودمو سرزنش نکنم بخاطراشتباهات و بجاش توانایی ها وخوبیهامو بگم
خدایاشکرت بخاطر این سایت این هدایت های لحظه ای فوق العاده ات
سپاسگذارم استادعزیزم بخاطراینکه این فایلو آماده کردین و زیبایی پرادایسونشون دادین
تحسینتون میکنم بخاطراراده هدفمندی و عزت نفس وتوحیدتون
تحسین میکنم اندام زیبایی که ساختین
تشکرازمریم جان بخاطرهمکاری هاشون وعشقشون به کارشون
من باید این فایلو بارها گوش کنم تا پذیرای حل مساعل باشمو خودموتوانمندتراز مساعل بدونم
خدایاشکرت
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم بازم خدارو شکر میکنم که به چیزهای جدید هدایت میشم..من چن ماهه عضو سایت هستم اما به اندازه چند سال تجربه کسب کردم زندگیم شکل جدید گرفته..هیچ اهنگی غیر فایلهای شما تو گوشی من نیست.دیگه اصلا تلویزون نمیبینم..خدارو شکر میکنم که اینقدر منو دوست داشته که به سایت شما هدایت شدم..برای دوره شیوه حل مسائل زندگی باید بگم واقعا چیزهای زیبایی نوشته بودن..راست میگی جواب همه چی کنارمون هست.از بس ذهنمون شرطی شده که اونها رو نمیبینم و یا ساده از کنارشون رد میشیم.به خودمون فشار میاریم..منم همیشه بهم میگن اشکت دم مشکته زود گریه میکنی..چون تنها با فرزندانم زندگی میکنم بعضی مواقع فکر میکنم دیگه نمیتونم ..فکرم خسته اس..ذهنم پره و از این حرفها.خوشحالم استاد جانم که این دوره رو آماده کردید..و سپاسگذارم از مریم شایسته عزیزم برای ابدیت جدید این دوره..انشالله که هممون استفاده کنیم و نتیجه بگیریم..مطمئنم و ایمان دارم که اگه باور کنیم حتما نتیجه میگیریم..دوستدار شما
سلام خدمت شما استادعزیزم وخانم شایسته گرامی
چه قدر دوست داشتم که یه فایل جدید در سال جدید ازشما ببینم
چه قدر این دوره شگفت انگیز ه چه قدر داره کمک میشه به شناخت من ازخودم وتکرار نکردن وجلوگیری از آب در هاون کوبیدنهای طولانی
عاشقتونم وشما رو به رب العالمین میسپارم
سلام بر استاد عزیز
سلام بر خانم شایسته خوش ذوق که با این ذوق و حس و حال خوب و با این همه انرژی این فایل ها را برای ما بروزرسانی می کنند و با این همه انرژی خوب تمرین هایی را برای ما تهیه می کنند که واقعا بی نظیر و فوق العاده است
درود بر دوستان خوبم در این دوره محشر
به نظر من جلسه های چهار و پنج و ششم از بی نظیرترین جلسه های این دوره است
هر چه بیشتر این جلسات را گوش می دهم بیشتر مجذوب آن می شوم و بیشتر به شناخت واقعی و کامل تر از خودم می رسم
هر چه بیشتر روی خودم کار می کنم بیشتر به عمق و درک مفهوم کمال گرایی پی می برم و بیشتر به بهبود گرایی روی می آورم
از همه زیباتر اینکه دیگر برای رفتن به دل مسائل ترسی ندارم
می دانم که همه مسائل حل شدنی هستند و قابل حل فقط من باید قدم اول را بردارم
من کسی بودک که مثلا در کار خودم به نظر خودم خیلی عالی می کردم ولی حالا با توجه به صحبت های استاد و تمرین های خانم شایسته به این نکته پی بردم که واقعا من کمال گرا بودم کار تاجاییکه در کارم
همیشه عرصه را برای خودم تنگ می کردم
همیشه خودم به دنبال حل همه مسائل بودم
فکر می کردم که فقط خودم از همه بهتر می توانم کارها را مدیریت کنم
همیشه باید رد سرکار حضور می داشتم و همیشه نگران بودم
هیچ وقت نمی توانستم چند دقیقه راحت کنار اعضای خانواده بنشینم و غذا بخورم
همیشه درگیر این بودم که نکند فلان جا ، فلان کار را درست انجام نداده ام
همیشه نگران این بودم که نکند فلا شخص و یا فلان کارمند و یا آن مشتری از دست من ناراحت بشود
کمال گرایی هایی بیهوده که من داشتم سبب شده بود که من از خودم هم بگذرم و خودم را فراموش کنم
در نهایت یا مریض می شدم و یا خسته و درمانده و آخر هر سال کلی مرخصی نرفته داشتم که سوخت می شد
همه اینها در ذهن من یک حسن و یک امتیاز محسوب می شد
اما اکنون با شروع این دوره عالی و این تمرین ها دریافته ام که چقدر من راه را اشتباه رفته بودم
اما هر چه بود گذشت و من اکنون یک مدار بالاتر رفته ام و خودم را در جایی می بینم که باید به روند کارهای خودم بهبود ببخشم
برای این کار شروع کردم در محل کار خودم تقسیم وظایف انجام دادن
شرح وظایف را تعیین کردن و شمخص کردن برای هر یک از افراد
اکنون این را دریافته ام که من کامل نیستم و اگر کسی از نحوه برخورد من ناراحت شد من بجای اینکه عذاب وجدان بگیرم از خودم این را بپرسم که چه در من می گذاشته است که اینگونه رفتار کرده ام و از این بعد کمی برخورد خودم را بهتر کنم
این کمی بهتر کنم ها تا جایی برای من اثر بخش بوده است که وقتی به گذشته خودم و کارها و افکار خودم فکر می کنم واقعا خنده ام می گیرد و به خودم می گویم چقدر خودم را اذیت می کردم
ببین اکنون چقدر راحت هستی و چقدر با آسودگی همه امور در حال انجام شدن است و تو براحتی و آسانی می توانی از پس کارهای خودت بربیایی
واقعا خیلی ذوق دارم که از این دوره و از دستاوردهای خودم در مورد بهبود گرایی های خودم بنویسم
اکنون خودم را با قبل خودم مقایسه می کنم واقعا پیشرفت را در خودم می بینم
تا جاییکه من که در کمال گرایی گیر افتاده بودم هرگز نمی توانستم برای خودم کسب و کاری را شروع کنم
اما بهبود گرایی به من این کمک را کرد تا اکنون برای خودم مستقل کار کنم و براحتی بتوانم روی خودم و ظرفیت های وجودی خودم کار کنم
بتوانم از تجربه های خودم در صنعت غذا کمک بگیرم و از آن پول بسازم
بتوانم ایده های خودم را عملی کنم بدون اینکه منتظر بهتر شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی باشم
از همه مهمتر اینکه بتوانم روی خودم کار کنم و به این باور برسم که خودم به تنهایی برای خودم کافی هستم در صورتیکه همیشه در گذشته دنبال این بودم که زمانیکه فلان دوره را تمام کردم و فلان مدرک را گرفتم بعد شروع به کار کنم
اما حال دریافته ام که می توانم همان طور که در حال کسب تجربه در رشته و حرفه خودم هستم تخصص خودم را هم در همان زمینه بالا ببرم
و این درس بزرگ را یاد گرفتم که از راه رفته گذشته خودم برای خودم یک درس و تجربه بسازم که دیگر آن کار ها را انجام ندهم و آن راهها را نروم و از همه زیباتر اینکه می توانم این تجربیات خودم را با دیگران به اشتراک بگذارم
خیلی ذوق داشتم که کمی از حس و حال خوب خودم را در مورد بهبود گرایی اینجا بنویسم
حس می کنم که این دوره و این جلسات همان گم شده وجود من بوده که سالها دنبال آن می گشتم تا بتوانم از خودم بهترین را بسازم
انشالله در تمرین های بعدی خودم تمام دستاوردها و نتایج خودم را از این دوره عالی خواهم نوشت
ممنونم از استاد عزیز
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام بر استاد عزیز
سلام بر دوستان خوبم
یکی از بهترین دوره هایی که شرکت کردم من دوره حل مسائل زندگی بود
دوره ای که در آن واقعا من بی خود شناسی عالی از خودم رسیدم
دوره ای که در آن فهمیدم کمال گرایی نه تنها حسن خوب نیست بلکه یک معظل بد است
این دوره دوره ای است که من در آن فهمیدم که هر مسایل راهکار دارند
راه حل آنها در درون خود آنها است
مشکلات را مشکل نکنم
بلکه بسیار ساده و آسان است
این دوره واقعا برای من دوره ای عالی و پر از معجزه بود
باز در این دوره من به آرامش بیشتر رسیدم
بیشتر حالم خوب تر شد
تا جایی که دیگر از مشکلات فرار نمی کنم قدم به قدم برای حل مشکلات جلو می روم
این دوره برای من این را داشت که این مسایل و تضاد ها برای من همگی عالی هستند و در جهت رشد من هستند.
ممنونم از استاد عزیز بخاطر این دوره عالی
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خدایی که با عشق گِل مرا سرشت
سلام استادم،سلام مریم جونم سلام عشقای من
سلام دوستان خوشبختم
استاد دیشب خواب دیدیم، سریال زندگی در بهشت جدید اومده رو سایت.(قبلا خیلی خواب های صادقه میدیم، یعنی هر چی میدیم اتفاق می افتاد حتی اگر به ظاهر غیر ممکن بود)
ولی دو سه سال اخیر هیچ خواب صادقه ندیدم، تا دیشب، وقتی بیدار شدم گفتم حتما از بس تو فکر استاد و مریم جون هستی و دلت برای اونها تنگ شده، خواب دیدی، ولی وقتی این فایل اومد روی سایت، چقدر ذوق کردم وخوشحال شدم و شروع به نگاه کردن کردم، من اصلا متوجه نمیشدم که شما چی میگید فقط محو تماشای شما و پرادایس بودم و اشک میریختم. و خدا شکر میکردم بخاطر وجود شما
استاد قبلا بچهها به شما میگفتنند “استاد عاشقتونم ” اصلا معنی این واژه رو احساس نمی کردم، ولی الان با عشق میگم عاشقتونم استاد، عاشقتونم، مرد بزرگ
استاد دوره ی حل مسائل عالی و بینظیر است ، برای من که دوره رو هنوز تهیه نکردم چقدر ثمرات به بار داشته چه برسه به عزیزانی که دورهرو تهیه کردند.
یکی از ثمراتش غلبه بر ترس هایی بود که اصلا نمیدونستم که این ها مسئله است و باید حل شود فکر میکردم کاملا طبیعی است.
چند شب پیش سر و صدای بچه هام رو شنیدم رفتم ببینم چی شده، نگو یه سوسک اومده بود داخل و اونها مونده بودند چطوری اون رو بیرون بندازند. یهو یه حسی گفت برو با دست بگیرش بندازش بیرون، رفتم که این کار بکنم ولی ترس نذاشت گفتم بابا من تا حالا مثل مرگ از سوسک میترسیدم حالا برم با دست سوسک زنده رو بگیریم، انصافت کجا رفته بذار لااقل اینبار با دستمال کاغذی بگیریم سری بعد با دست. خلاصه قبول کرد و رفتم دستمال بیارم، پسرم گفت برم دوربین رو بیارم از لحظات فان مامانی و سوسک فیلم بگیرم، منم مثل شکارچی حرفه ای در یک چشم به زدن اون رو گرفتم داشت تو دستم تکون میخورد. وقتی اون رو بیرون انداختم بعد فهمیدم چکار مهمی کردم ،و متوجه شدم که این شجاعت فقط از گوش دادن به نتایج و توضیحات دوره حل مسائل نشأت گرفته.
یه کار دیگه ای که کردم یه روز یه صبح زود به پیاده روی رفته بودم، از کوچه ای که میخواستم بیام یک سگ ولگرد اونجا بود، اول راهم رو کج کردم که از مسیر دیگه ای بروم، یکم که رفتم یاد حرف شما افتادم که گفتید،برید تو دل ترس هاتون، بعد دوباره برگشتم و سرم رو پایان انداختم و قلبم داشت از ترس مچاله میشد، چون خیابون ها خلوت و هیچکی نبود، خلاصه با نام و یاد خدا از کنار اون سگ ولگرد عبور کردم. ناگفته نماند من سگ رو خیلی دوست دارم ولی از ولگردها میترسیدم، میگفتم این ها گرسنه اند و میان پاچه مرا میگیرند. ولی باید این رو در عمل ثابت کنم که برگی بی اذن خدا بر زمین نمی افتد.
استاد و مریم جونم که اینقدر با تعهد و تمرکز کارتون رو انجام میدید و نتایج عالی خلق میکنید.من اگه بتونم فقط ذره ای از تمرکز شما رو در پیشبرد اهدافم به کار ببرم، مطمئن ام غوغا میکنم، واقعا شما تمرکزی کار میکنید. عاشقتونم یه عالمه.
برایتان لحظات ناب حضور الهی آرزومندم.
دمت گرم دخترررررر
تو سوسک زنده رو تو دست گرفتی، دیگه هیچ چیز توی دنیا نیست که بتونه شکستت بده.
من هم در حد مرگ از سوسک میترسم، اون قدر که حاضرم بچم رو وسط خیابون رها کنم و فرار کنم، یه مدته تصمیم گرفتم ترسم رو کنار بذارم، با خودم میگم آخه از هیکلت خجالت نمیکشی، الان هم همونقدر میترسم، اما یکی دوبار تلاش کردم حداقل نگاهش کنم، دست و پاهاش که خیلی چندش آوره رو ببینم. ولی هرگز نمیخوام شجاعت تو رو به خرج بدم، من آخرش یه کفش بزنم روش بمیره(این هم وقتی خیلی شجاع شدم) نه الان.
دمت گرمممم، خیلی تحسینت میکنم که چنین شجاعی. از این به بعد یادت باشه هر چیزی در مقابل توانایی تو کوچکه.
سلام به شما دوست قشنگ و ارزشمندم
سلام رضوان جونم
چقدر دلم برات تنگ شده، چقدر دلم برای این خونه تنگ شده برای بیشتر با این خانواده پر از عشقم باشم تنگ شده. از دیشب حسابی دارم دلی از عزا در میارم.
نمیدونم چطور اما هدایت شدم به کامنتت. متاسفانه چند وقته به ایمیل هامم سر نزدم تا ردپاهاتو راحت دنبال کنم. یعنی ردپاهای تمام شما عزیزانم در سایت رو. خلاصه سورپرایز در سورپرایز شدم. واقعا الان هر چی فکر میکنم از کحا به اون صفحه و از کجا به کامنتت به دوست ارزشمندمون به اله رشیدی و محمد فتحی هدایت شدم. وای که چه سلسه کامنت هایی بود چه پیوندی بود.اصلا هنگم. بماند که از دیشب با پیام یک دوست عزیز که در روز نجوم که برای رصد رفته بودیم در خوابگاه باهاش آشنا شدم و بهم پیام داد قراره پیوند دوستان هم فرکانسی رو از نزدیک بیشتر تجربه کنم اونم همینقدر هدایتی که نمیدونم واقعا خدا چطور پلنشو رو ریخت ولی خوب میدونم سفارشش رو خودم به خدا داده بودم. خودم درخواست کرده بودم و خدا اجابت کرده و به اندازه ایمانم هر بار منو به خواسته ام نزدیک و نزدیکتر کرده.
اومدم تحسینت کنم برای حل مسئله ایی که انجام دادی.راستش من خودم برعکس اغلب خانم ها از جک و جونور نمیترسم شاید میترسیدم اما خیلی ساله شاید راهنمایی و دبیرستان رفتم تو دلش. حتی من یادمه جنازه سوسک رو هم تشریح کردم و یک بالش هم بردم آزمایشگاه مدرسه مون زیر میکروسکوپ دیدم شاید اگر توام میدیدی اصلا واقعا با سوسک خیلی دوست میشدی. اصلا بال این موجود موزی به قول ما آدم ها چندش و کثیف اینقدر زیباست زیر میکروسکوپ که نگو…خلاصه اومدم بگم من با اینکه در این مورد ترس داشتن رو درک نمیکنم و همه تعجب میکنن فهیمه تو چقدر نترسی و اصلا ترسیدن رو درک نمیکنم بازهم تحسینت کردم و میکنم چون جنس ترس رو خوب میشناسم. جنس حل مسئله رو دارم درک میکنم و خوب متوجه شدم مسئله مسئله است کوچیک و بزرگ نداره همه قابل حل هستن و باید اول بدونیم مسئله ما چیه و بعد با هدایت حلش کنیم. و اینکه تو اول صورت مسئله رو خوب میدونستی و درک کردی و بعد با چنان الهامی اینقدر قشنگ رفتی سراغش و با یک حرکت ترس رو لت و پار کردی تحسین برانگیزه. اونم در لحظه، در عمل. چه الگوی خوبی شدی برای بچه هات که میشه از چیزی ترسید اما باهاش روبرو شد و قوی شد. چیزی که ما رو نکشه ما رو قوی تر میکنه و همین عجب عزت نفس و اعتماد به نفسی ناخودآکاه در تربیت بچه ها میسازه. پس بازم دمت گرم رضوان جان برای این شجاعتت. برای این صداقتت، برای این همه حضور پر از عشق و مهرت. واقع بخاطر وجودت و تک تک ردپاهات سپاسگزارم ازت.
در ضمن بگم خیلی دوست دارم و همینجا از خدا درخواست میکنم چه تهران چه پارادایس چه هرجا یک روزی در زمان مناسب و در بهترین مکان ممکن ببینمت و در آغوش بگیرمت و بگیم یادته همچین کامنتی نوشتم.
دوستدارت فهیمه بوووس
به نام خدای مهربان
سلام مهربانم،سلام جانم
عید فطر مبارک عزیزم، طاعات و عبادات قبول حق باشه
گرچند شما با داشتن دوره قانون سلامتی همه سال روزه هستی، لحظه شماری می کنم برای خرید دوره.
باورت میشه قبل از اینکه پیامت رو ببینم تو فکرت بودم، و با خودم میگفتم رفتم تهران(خونه برادر همسرم کرج است) چطوری میتونم فهیمه رو پیدا کنم ببینمش،
در لحظه پیام آمد اگر خدا بخواهد میشود، فقط کافی درخواست بدی.
کاش میشد تابستون شما،سعیده،بهجت،الهه،نسرین، اندیشه رو از نزدیک میدیم.
دختر یک ماه تو مسافرت بودی، دمت گرم، عالیه.
ولی هیچ جا مثل این بهشت نمیشه، حسابش رو بکن منی که عاشق دید و بازدید هستم، امسال فرکانس تنهایی فرستادم، اصلا کسی نیومد، برای عید دیدنی. من بودم و خدای مهربونم کلی حال کردیم،
هر چی میگذره بیشتر متوجه میشم که اینجا واقعا بهشت روی زمین است.
در مورد سوسک، بعد از اون شب ، با خودم فکر کرد،که این حیوان بی آزار مگه چی داره که ما ازش میترسیم، برای همین تصمیم گرفتم از این به بعد با دست بگیرمش، و نوازشش کنم.
فهیمه جان خیلی دوست دارم،
راستی چه خوب شد که رفتی طراحی سایت، احسنت به پشتکارت.
مراقب حال دل نازنین و الهی ات باش،مهربان بانو
سلام سلام سلام
سلام رضوان جونم
میدونی میخوام فقط بهت سلام کنم بهت بگم این سلام رو یادت باشه و قطعا یک روزی میشه که از نزدیک همو خواهیم دید و از نزدیک به هم سلام میکنیم و در آغوش میگیریم.
اینو کاملا مطمئنم خیلی مطمئنم برای خدا کاری نداره. برای منو و تویی که به قانون داریم هربار بیشتر اگاه میشیم چیز درو از ذهنی نیست. برای من و تو و هزاران نفر دیپه از دوستان عزیز این کار بسیار بدیهی و ساده ایی هست که خدا برامون انجام میده و ما بخدا اعتماد داریم و خدا اجابت کننده درخواست های ماست. خدا بهترین زمان بندی و برنامه رو خواهد چید من که اصلا نگران نیستم و الان یک الگو و یک منطق دارم.
بهت بگم شاخات در میاد. اینکه الان همین الان کنار یک دوست عزیز از بچه های سایت هستم و جوری خدا ما رو به هم رسوند و امروز ایشون مهمان ما هستند. محبوبه عزیز که دانشجوی دانشگاه تهران هستن و خدا ما رو اینطور بهم رسوند. داستانش جالبه تو این شهر بزرگ چطور شد و چطور خدا هماهنگ کرد منو محبوبه نمیدونیم. فقط اینو میدونم عاشق این خدا میشم که اینقدر دقیق و درست عمل میکنه. اینقدر وقتی ازش میخوای خودش همه چیز رو ردیف میکنه…اصلا نمیدونم چی دارم مینویسم اصلا هنگم رضوان…باورت میشه. یکهو با محبوبه اومدیم با هم بیایم تو سایت و من نقطه آبی رنگ داشتم و بعد تو همچین پیامی دادی.
راستی عجب عکس پروفایلی. اون روز گفتم بیام عکست رو سیو کنما. ببین عکست عوض شد. باورت میشه عکس بک گراند لپ تاپ منم همین عکسی که شما انتخاب کردی هست…
دوستدارت فهیمه
به نام خدای مهربان
سلام عزیزم سلام عشقم
دختر خوش بحالت، عجب هم زمانی.
بعضی وقتا با خودم میگم بذار مثلا از فهیمه جان بپرسم آدرسش کجاست یا چطور میتونم اون رو پیدا کنم، زود جواب میاد اگه خدا بخواد یه جوری و یه جایی همدیگر رو میبینی که باورت نمیشه.
و این تا حالا چندین و چند بار اتفاق افتاده، ومن هم گفتم چشم ولی باز وسوسه میشدم که بذار لااقل یه نشونی کوچیک داشته باشم.
ولی الان با این ماجرا کاملا تسلیم هستم و منتظرم در بهترین مکان و بهترین زمان همدیگر رو ببینیم و سخن عشق باشد که بر زمان جاری میشود.
فهیمه جان عالی هستی دوست دارم.
در مورد پروفایل من اول خواستم عکس خودم رو جوری درست کنم که وسط استاد و مریم جون باشه، بعد از اونجایی الان شرایطش رو نداشتم، گفتم فعلا بذار یه عکس ساده درست کنم، این عکس پرادایس رو خیلی دوست داشتم و همیشه نگاش میکرد بعد عکس خودم رو روی اون گذاشتم و همون موقع که اومدم تو سایت عکس رو آپلود کنم صفحه اول سایت این قسمت از زندگی در بهشت بود وقتی دیدمش گفتم؛ این یک تایید برای کارم است، و چقدر بازخورد خوبی داشت. خدا را شکر.
ان شاءالله همه ما اون فضای زیبا و روحانی و رویایی رو تجربه کنیم.
سلام رضوان قشنگم
چقدر دیدنت رو نزدیک میبینم. با اتفاقاتی که این مدت افتاده،با دیدارهایی داشتم و مهمون هایی از جنس شما دوستان سایت تو خونه مو داشتیم.فکر میکنم بهت جواب دادم ارسال نکردم یا اصلا تو ذهنم بود و جواب ندادم نمیدونم. میدونم این 5 الی 6 روز اخیر اینقدر سرگرم بودم و نتیجه بچه ها شنیدم و با بچه ها بودم که اصلا هوشم درست سرجاش نبود.ما سمت شرق تهرانیم.مترو آهنگ با ما فاصله کمی داره.در خونه ی ما به روی همه ی بچه ها و آدم های هم مدار و با عشقی چون شما بازه. حتی خونه ی ما درش باز بازه برای حضور استاد و مریم جان. اینقدر که دوست دارم. اما نمیخوام جلوتر از تکامل و هدیت پیش برم. همینطور که این سه عزیز رو خدا جوری برنامه ریزی کرد که همو ببینیم قطعا در بهترین زمان و بهترین مکان این اتفاق خواهد افتاد من ایمان دارم و دیگه نتیجه هم در این موضوع دارم. که جوری من با محبوبه صداقتی و بعد سجاد طبسی نژاد و بعد علیرضا مولاپور هماهنگ شدیم و دیدمشون که باورم نمیشد خدا تا این حد کارشو خوب بلده. خدا به درخواست های تک تک ما جواب داد به یک شکلی و نتیجه اش شد یک دیدار در خونه ی ما….پس اومدم بگم تو فقط لذت ببر دوست قشنگم توجه کن به زیبایی ها و خوبی ها و باایمان درخواست کن میشود میشود باور کن براحتی میشود. عجله نکن و راه رو مشخص نکن بذار خودش ببردتمون. من خواسته هامو واضح بهش میگم و به بقیه اش سعی میکنم کار نداشته باشم چون خودش میدونه برای من بهترین زمان کیه، بهترین مکان کیه، بهترین دیدار چیه وبهترین افراد برام کیا هستند و بهترین افراد رو چه زمانی باید ببینم اون به همه چی آگاهه… یاد بگیریم تقلا نکنیم خودمون رو بسپاریم به اون و در آرامش نظاره گر باشیم.
چقدر دلم تنگ شده بود باهات حرف بزنم. چقدر دوستت دارم رضوان عزیزم که هستی و داری روی خودت اینقدر عاشقانه و متعهدانه کار میکنی. چقدر اینجا بهترین جای دنیاست برای همه ی ما و چقدر از استاد و خداوند سپاسگزارم برای همه ی اون چیزهایی که در اختیارمون قرار دادن تا رشد کنیم و خلق خواسته رو تجربه کنیم.
دوست دارت فهیمه