تسلیم بودن در برابر خداوند - صفحه 40
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/08/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-08-08 08:57:552024-08-08 09:05:31تسلیم بودن در برابر خداوندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسمالله الرحمن الرحیم
سلاام گرمم ب استاد عزیزم و تک تک افراد این خانواده ک دنبال رشد و پیشرفت و علاقه مند ب آگاهی و حقیقت هستند
این اولین کامنت من هست ک دارم مینویسم برای اینکه رد پایی از خودم بجا بذارم و سیر تکاملی خودم رو ببینم و بهتر درک کنم
تقریباً سه چهار ماهی هست ک شروع کردم خوب گوش کنم ب فایلها
یادمه اوایل علاقه زیادی نداشتم درست درک نمیکردم حتی حوصلم سر میرفت اما هرچی گذشت و بیشتر گوش دادم بیشتر درک کردم و دیدم ک چقدررر درسته چقدررر من دنبال همچین چیزی ت زندگیم بودم چقدررر تشنه این آگاهی ها و نور ت زندگیم بودم الان روزی سه چهار ساعت ب فایلها گوش میدم با علاقه بسیااار، شده جزئی از برنامه روز مرم و خیلییی خوشحالم خیلییی سپاسگزارم از خداوند ک من رو ب این مسیر هدایت کرد و هرروز و هرروز بیشتر و بیشتر عاشقش میشم بیشتر میشناسمش احساس میکنم کاملا دارم با ی خدای جدید خدایی کاملا متفاوت از چیزی ک ب ما گفته بودن و ما اون رو باور کرده بودیم دارم آشنا میشم تازه دارم میفهمم مهروبونی خدارو بزرگی خدارو بخشندگی خدارو اینکه هممیششه حواسش بهم هست و هوامو داره حتی جاهایی ک من احمق بودمو همه چیو مینداختم گردن خدا و فک میکردم مشکلاتم تقصیر اونه ولی اون هوامو داشته و نذاشته خودمو با دستای خودم نابود کنم ، تازه دارم میفهمم ک دنیا چقدرررر قشنگههه و زندگی چقدررر میتونه لذت بخش و شیرین باشه تازه دارم میفهمم اینکه خداوند ت قرآن میگه تمام مصیبت هامون از دست خودمونه و تمام خوبی ها از طرف خداونده یعنی چی وقتی برمیگردم و ب گذشته نگاه میکنم و حتی همین الانشم همین ک ی ناراحتی برام پیش میاد میبینم کاملآ خودم ایجادش کردم دارم دلیل خیلی از اتفاقات رو درک میکنم انگار اصلا پا ب یه دنیای جدیدی گذاشتم دنیایی که توش هیچ چیز غیر ممکن نیست دنیایی ک ب همه ی خواسته هام جواب مثبت میده دنیای بسیاار بزرگ و بخشنده ای ک هیچ معیاری برای اندازه خواسته ی ما نداره
هرچقدر از خوشحالی و حال خوبم و سپاسگزاریم بگم بازم کمه
منی ک فک میکردم کل زندگی جبره و همه چیو خدا خودش میبره و میدوزه و دنبال مچ گیریه ک فقط عذاب کنه آدما رو حالا دارم تک تک اون باورهای غلط رو میریزم دور و با خدای واقعی خودم آشنا میشم و زندگی هرر لحظه برام شیرین تر لذت بخش تر و آسون تر میشه ، امیدوارم ب نور خداوند برای روزی ک همه ی باورهای غلط و دست و پا گیر از ذهنم پاک شده باشه و جاش با نور خداوند عشق خداوند لبریز بشه
عااشقتم استاد عزیزم ک اینقدرر قشنگ و گویا و قابل درک برای کسایی ک دنبال حقیقتن دنبال هدایت و راه سعادتن این همه آگاهی که ما ازش غافل بودیم رو خیلی با حوصله و قشنگ بیان میکنید و خیلیی خیلیی ازتون ممنون و سپاسگزارم ک باعث هدایت من و این همه جمعیت شدید
از خداوند یگانه برای شما و خودم و همه ی افراد این خانواده هدایت و آگاهی روز افزون و غرق شدن در نور و عشق الهی و سعادت و خوشبختی و سلامتی و ثروت و شادی و احساس خوب بینهایت رو میطلبم
سلامممممم خدمت استاد بی نظیرمممم
خب من امروز نمی دونم چندمین باربود که این فایل رو گوش میدادم (دیشب با هدایت این فایل رو دوباره دانلود کردم) خب بگم دفعات قبلی اصلا هیچی نفهمیدم هیچییییی
گفتم فعلا چیزی ازش نمی دونم و به دردم نمیخوره و حذفش کردم و امروز گوش دادم و دقیقا همون دقیقه اول برگشتم دوباره از اول گفتم استاد چی داره میگه چرا من این جمله ها رو دفعه قبل نشنیدم، من باید اول این باور رو بسازم که بابا این جهان یک رب داره خالق و اداره کننده همه چیزه و بر همه چیز مسلط و آگاهه و این رب العالمین از من بر همه چیز آگاه تر و مدیر و مدبر هست اول باید این رو باور کنم تا بتونم بهش اعتماد کنم و تسلیم باشم. خلاصه این فایل رو کلمه به کلمه گوش دادم و نوشتم البته که این هنوز اولش هست.
خب بگم از هدایتم من از اول تابستون هر دو دستم به شدت درد می کرد به خصوص دست راست تا این اواخر که به گردن درد هم رسید چندبار هم نوبت دکتر گرفتم اما به هر دلیلی نتونستم برم، اما تو تمرین صبحگاهی این رو خواستم که میخوام دستم خوب بشه به راحت ترین شکل و میگفتم خدایا تو من رو از هیچ به وجود آوردی حالا برای تو که کاری نداره دستم رو خوب کنی (دست درد و گردن دردم به حدی بود من که دو ماه مقاومت کردم از درد من تب و لرز کردم و شب قرص خوردم و خوابیدم) روز بعد من بازم همین رو نوشتم و تجسم می کردم خوب شدم و سپاسگزاری می کردم از خدا و از بدنم، تا اینکه یه شب فیلم اوشین رو داشتم نگاه می کردم دیدم دخترش داره شونه هاش رو ماساژ میده من به همسرم گفتم تو هم می تونی شونه هام رو ماساژ بدی اون قبول کرد همین که دستش به قسمتی از شونه ام که نزدیک مهره ها بود می رسید درد من چندبرابر می شد تازه متوجه شدم این قسمت از بدنم چه دردی داره همین طور که ماساژ می داد من یه احساس رهایی تو دستام حس می کردم انگار دستام دارن آزاد میشن با اون ماساژ بهتر شدم اما تو مچ دستم و آرنجم هنوزم درد داشتم و گردنم دو بار ماساژ داد بار بعد این به من گفته شد از این چسب هایی که مخصوص درد هست رو اون قسمت بزنم دو روز روی همون قسمت از کتفم بود و اون درد کامل رفت
و ایده بعدی این بود برو دوش بگیر یه نفر بهم گفت دوش آب سرد بگیر بعد آب گرم و دوباره دوش آب سرد و من اینکارها رو کردم
و الان من سالم و سلامت با دست های عزیزم در آرامش و شادی این کامنت رو تایپ می کنم
البته این رو بگم که در کنار اینها باورهای سلامتی رو هم من تکرار می کردم مه یکی از ریشه هاش حس مظلوم نمایی و جلب توجه بود که وقتی مریض هستی بقیه بیشتر برات دل می سوزونن و اینکه خدا بهترین شفا دهنده هست. خداروشکر الان حالم خیلی خوبه و سپاسگزار هستم که به راحت ترین شکل حالم خوب شده.
و در ادامه یک موقعیت برام پیش اومده که سرمایه گذاری کنم پول اولیه خیلی سریع و هدایتی به دستم رسید و اقدام کردم اما پول دور دوم رو ندارم که بدم البته امروز متوجه شدم که باید این پول رو تا سه روز دیگه بریزم به حساب ولی خدا دیشب هدایتم کرد که این فایل رو دانلود کنم و حتی دیشب که دانلود کردم گفتم ولی این فایل رو همین چند روز پیش گوش دادم و حذف کردم چون احساس می کردم چیزی ازش نفهمیدم ولی یه حسی درونم گفت حالا بذار فردا گوش کن
خدایا تو بر همه چیز آگاهی تو می دونستی امروز این خبر به من می رسه و جلوتر به من این آگاهی رو دادی این فایل رو دانلود کنم والان گوش بدم و بفهمم که چطور باید تسلیم باشم.
استاد عزیزم سپاسگزارم
خدایا همون طور که دستم رو اینقدر راحت و آسون خوب کردی اینجا هم به آسون ترین حالت من رو به خواسته ام می سونی
می دونی که قصد من از این سرمایه گذاری چی بود من تسلیممممم تو بهترین راه رو برام مشخص کن که من به همون خواسته اصلیم برسم این راه یا هر راه دیگه ای
امروز شنبه 10 شهریور 1403
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته وتمام دوستان توحیدی
استاد حسابی دلم برات تنگ شده خیلی کم پیدای
انشاالله هر کجا که که هستی سعادتمند و خوشبخت باشی
استاد اومدم در مورد توحید بگم در مورد تسلیم بودن و رها بودن بگم با دست پر اومدم که فقط از نتایج بگم
که خودمم داشت یادم می رفت گفتم هم یاد اوری باشه برام هم کامنتی باشه که بعدا بخونمش که با دستای خودم دارم مینویسم از نتایج توحیدی بودن
توی این مدت این فایل و فایل قدم 8جلسه 5 خیلی خیلی من رو در مسیر رها بودن
در مسیر احساس خوب و نگران نبودن در مسیر ی قدم بردارم که طبق قوانین هست نه اون چیزی که همه میگن
و واقعا رها بودم خیلی رها بودم خیلی تسلیم بودم البته این خیلیا که میگم نصبت به قبلم رها تر بودم
تو این مدت توی خیلی از کار هام در تمام جنبه ها و در شغلم هر کاری رو شروع میکردم میگفتم خدایا تسلیمم در مقابل تو من هیچی نمیدونم خودت هدایتم کن خودت کارها رو را ه هارو برام اسان کن
و جدا از گفتن این جمله مهمتر از گفتن این جمله این باوری که وقتی من تسلیمم خدا واقعا هدایتم میکنه و من روی دوش خودش میشنم و اونم اسانم میکنه
برای اسانی ها
واقعا این احساس خوبی که در درونم شکل میگیره این احساس اطمینان احساس قدرت احساس اینکه من بهش گفتم اونم انجام میده
این احساس کل کارهارو انجام میده
توی این مدت واقعا توی شغلم این تسلیم بودن خیلی پر رنگ تر خودشو نشون میده
خیلی برام پر رنگ وقتی که میرفتم سر کار میگفتم خدایا ایده ها و خلاقیت های رو هدایت کن که به اسانی انجام بشود و در 90در صد مواقع بخدا قسم کار ها به اسانی و با لذت وبا تجربه جدید با یاد گیری مهارت جدید انجام میشد بخدا قسم کارهای بهش هدایت شدم که انجامش دادم در شغلم که تو ی ذهنم به اندازی دنیا بزرگ بود اما به اسانی انجام شد یک ریزه کاری های که انقدر ازشون میترسیدم که سالها مثل یک سد بودن برام اما واقعا با یه بار تسلیم بودن واقعی(احساس اطمینان احساس خوب ایمان داشتن نگران نبودن )با این تسلیم بودن واقعی کارها براحتی با یک ایده الهامی ساده که خودمم نمیفهمیدم از کجا می اومد ایده و تا به خودم می اومدم کاره انجام شده بود به اسانی و بعد فقط میگفتم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت این جمله رو هی زمزمه میکردم
این در حالی هست که سالها با ترس با این کارها دست و پنجه میزدم کلی ترس داشتم
اما با برکت دوره 12قدم و فایل های تسلیم بودن به اسانی کارها انجام میشد برام براحتی .
از اون طرف هم با این دوره 12قدم که کلی پا گذاشتم روی ترسهام و وارد دل ترسهام شدم واقعا کلی درهای جدید به روم باز شده
با این دیدگاه که من باید فقط روی خودم کار کنم و بعد هدایت میشم به تمام خوبی ها
کلی ادمهای جدید کارهای جدید موقعیت های جدید نعمتهای جدید ارتباط های جدید درهای جدید کلی نعمت و ثروت وارد زندگیم شدن کلی مهارت هام رفته بالا تر کلی احساس ارزشمندی و لیاقتم رفته بالا تر کلی توانمندیم رفته بالا تر واقعا خیلی خیلی راضیم خیلی خوشحالم چون هر روز داره ظرفم بزرگ تر میشه ترسهام کم جون تر میشن مسئولیت تمام جنبه هارو به عهده میگیرم
کلی عزت نفسم بالا میره
فقط میتونم بگم سپاسگذارم
واقعا استاد توحید هما چیه
فقط کافیه رها باشی تسلیم باشی و ایمان قوی داشته باشی
سپاسگذارم
2
بنام خدا
4 5 روزی که بعد از یکسال خدا هدایتم کرد ب دیداد مجدد خانواده ام
الان خونه خواهر مهربونم هستم
و از هدایت امروزم میخوام بنویسم
مدتهاست پسرم دلش دیوارکوب شخصیت پلی استیشن ( کراش) رو میخواست
ی دونه اش رو پارسال براش گرفته بودم
امسال که اومدیم دیدم اون مغازه در خال جمع کردن جنسهاش هست و از اون دیوارکوب ها نداره
خواهر کوچیکم گفت ی محتمع تجاری هست که قبلا دیده از این دیوارکوب ها داره
و امروز ب اونجا رفتیم
قبل از رفتن توی مجتمع
تو دلم گفتم خدایا خودت هدایتمون کن ب ی مغازه با فروشنده منصف و جنس با کیفیت
دو سه طبقه رو گشتیم و مغازه رو پیدا نکردیم
از مامور اونجا پرسیدیم گفت اون مغازه که خواهرم دیده بود جمع کرده و اگه بریم ب طبقه زیر همکف که فقط برای کودک ،ممکنه پیدا کنیم
از چندتا اسباب بازی فروشی پرسیدم نداشتن
پسرم خیلی ناراحت بود
رفتم تو ی مغازه و از قضا فروشنده داشت بار باز میکرد و میچید ( فیگور)
ازش پرسیدم که همچین چیزی دارین
گفت نه
ولی فیگور کراش رو داریم و از تو همون کیسه که داشت بار میچید
دوتا مدل
نشونمون داد
قشنگ بود
و همون موقع که ما داشتیم نگاه میکردیم فروشنده با محبت
رفت از ی مغازه دیگه برامون دیوارکوب اورد
و من و پسرم فرصت مشورت داشتیم
پسرم خیلی خوشش اومد
و اون فیگور که بزرگتر بود رو انتخاب کرد
فروشنده بسیار خوش رو بود
و بدون اینکه من درخواست تخفیف کنم
تخفیف خیلی خوبی بما داد
و پسرم خوشحال و راضی اومد بیرون
و من چقدر خدا رو شکر کردم
برای پیدا کردن ی چیز با کیفیت که پسرم هم خیلی دوسش داره
فروشنده خوش رو و مهربان
و رزق ب غیر الحساب ( تخفیف)
سلام خدا
اومدم یکم باهات صحبت کنم
میدونی از وقتی طعم شیرین با تو بودن طعم شیرین توحیدت زیر زبونم رفت
من شدم ی دختری ک خودشو به هر اب و اتیشی زد ک تو احساس بد نمونه
الان بعد از 2سال فهمیدنت درک کردنت
دلیل تموم چالش های زندگی رو فهمیدم
چالشهایی ک باهاشون رودررو بودم و یا جدیدا هستم
الان فهمیدم!
دیدگاه اشتباهم نسبت به تو
میدونی من چقدر دنبال درک بیشتر قوانینتم؟
میدونی من هرروز دارم زور میزنم ک بیشتر بفهمم تورو
نمیدونم چقدر خوب عمل کردم فقط میدونم که بدون تو هرگز
با تو تو هرجایی میتونم برم اما اینقدری وابستتم ک اگه روزی یکم احساس دوربودن از تورو کنم تو عروسی هم ک باشم بهم حال نمیده
میدونی من متوجه یک موضوع شدم
تو اینقدری منو دوست داری ک هرگز منو رها نمیکنی
تو اینقدر عاشق منی ک با تموم روزهایی ک سرت داد زدم منو در آغوش گرمت میگیری
میدونی میخام دورت بگردم
میخام همیشه لمست کنم
میخام همیسه اشکام طعمش شیرین باشه
میخام به خودم اموزش بدم که تو توی زندگی من ی اتفاق یا ی ثروت نیستی
تو تک تک لحظات و ثانیه های منی
میخام با تو بودن رو بیشتر بفهمم
بخدا قسم الان اثلا برام مهم نیست ک هم سنام بهم میگن تو دیوونه شدی یا اینجوری نباش
بهم میگن افسرده ای مگه ک اینقدر دنبال تنهایی هستی؟
بخدا قسم شیرین ترین لحظات زندگیم زمانیه ک درمورد تو کنجکاوی میکنم و میگردم
درونم رو میگردم قران رو میگردم
من چه میدونستم ک چه دیدگاهی باعث میشه ک تو رو از خودم دور ببینم و اما الان میبینم ک پیدا کردم
میخام تا اخر عمر همینجوری باشم
میخام تاآخر عمر بگردم ببینم چجوری میتونم احساس بهتری نسبت به خودم و تو داشته باشم
من هرگز ازت دست برنمیدارم
واضح میگم دنبال نتیجه هستم و تا زمانی ک نتیجه نگیرم و زندگیم رو تغییر ندم هرگز دست برنمیدارم
هرچند میدونم ک شیطان نمیذاره همیشه سپاسگزارت باشم
ولی میدونم من میدونم که میتونم با تو پرواز کنم و شیطان میبینه ک چقدر خداوندگار من مهربان ک پرقدرته
من نیازمندتم
من فقیرم بهت
کمکمکن ….
سلام و درود
این جلسه زمانی روی سایت قرار گرفت که من داشتم روی جلسه دوم دوره شیوه حل مسائل زندگی کار میکردم.
و چقدر که مطالب هم پوشانی داشت. بنظرم این دو فایل مکمل هم هستند.
اینجوری بود که استاد تاکید میکردند که توی حل مسئله شما تنها نیستید و نیروی هدایت خداوند هم با شماست.
و اینکه تمام مولفه ها رو آزاد بزاریم و گیر ندیم که مثلا من خواسته ام فلان چیزه و حتما باید از این راه اتفاق بیفته.
وقتی شما خواسته ای دارید؛ و باور های مناسبی در مورد اون خواسته دارید، اون خواسته 100 در 100 به شما میرسه، ولی نه از اون راهی که شما فکر میکنید.
پس اجازه بدید که هدایت، شما رو هدایت کنه.
از وقتی که این فایل گذاشته شده چند جا از خداوند هدایت خواستم و تونستم رها کنم؛ میخوام چند تا شو بنویسم .
1_یک قرار آشنایی با یه دختر خانم فوق العاده خوب گذاشتم، و 2یا3 ساعت توی همان قرار اول کافه نشستیم و کلی خندیدیم و خوش گذشت، چون از قبل یه چند باری توی محل کار همو دیده بودیم و صحبت مشترک زیاد داشتیم.
وقتی که تموم شد و خداحافظی کردیم من به خدا گفتم :
خدایا عاقبت این رابطه چیه؟
بنظرت خوبه؟
یعنی ما کنار هم خوشحال خواهیم بود؟
همون لحظه چشمم افتاد به پشت بام یه ساختمان، دوتا کبوتر دیدم که با فاصله نشسته بودن
و خیلی واضح به من گفته شد: نه
و دقیقا 2_3 روز بعد هم من و هم اون خانم به این نتیجه رسیدیم که بدرد هم نمیخوریم.
2_من معمولا با موتور م باشگاه میرم. دیروز که رسیدم جلوی باشگاه، دیدم همه جاها رو گرفتن ولی باز میشه توی دوتا موقعیت پارک کرد.
همون لحظه به خدا گفتم:
خدایا بنظرت کجا پارک کنم؟
اینوری خوبه یا اونوری؟
باورتون نمیشه صاحب باشگاه معمولا پشت میزش نشسته، ولی دیروز همون لحظه از باشگاه اومد بیرون و منو دید و گفت:
چطوری علی، جاپارک نداری؟؟؟؟
اره
بیا اینجا پارک کن من حواسم بهش هست.
و من دقیقا توی جاپارک اینوری پارک کردم.
3_ یه روز دلم میخواست یه چیزی بخورم توی خیابون، هم دلم قهوه میخواست و هم آب هویج.
گفتم خدایا چی بخورم؟
بهم گفت آب هویج.
ولی من گوش نکردم، و گفتم من قهوه میخوام.
رفتم قهوه فروشی و یکی از بدترین و گرانترین قهوه های زندگی مو تجربه کردم! افتضاح بود
حتی شکلاتی هم که با قهوه بهم داد کیفیت نداشت.
سلام دوست خوبم
کامنتتو خیلی دوسداشتم خیلی تودلم نشست
مخصوصا اونجایی که گفتی بایه دختر نشستین وکلی وکیف کردین
راستش من خودم مقاوت دارم حتی از صحبت کردن باجنس مخالف
باورهای اشتباهی که از اول بهمون دادن که نباید بانامحرم حرف زد کلی گناهداره
امکان نداره بخشیده بشی
سلام خوبین
درود بر شما.ممنون لطف دارین
خداروشکر که احساس کامنت خوب بوده.
میدونید گفتم با نوشتن مواردی که خداوند هدایتم کرده و مکتوب کردنش و اشتراک گذاری با شما عزیران بهش انرژی بدم و بهش توجه بکنم تا باورسازی بشه.
که ما به خداوند وصلیم وهدایت او همیشگی است.
و ما لیاقت دریافت هدایت رو داریم ما لیاقت شنیدن صدای قلبمون رو داریم.
دقیقا یک ساعت پیش با موتور توی خیابان بودم.و دوتا گزینه داشتم که راهمو انتخاب بکنم.
زمان زیادی هم برای تصمیمگیری نداشتم.یک لحظه گفتم خدایا کدومو برم؟؟؟
یک دفعه چشمم افتاد به یک موتورسواری که از راه سمت چپی رفت.گفتم اها چشم
منم پشت اون موتورسوار رفتم و اصلا ترافیک نبود اصلاااا خیلی راحت رسیدم به مقصد.
در مورد روابط هم من یک مسیرتکاملی رو طی کردم و روی خودم کار کردم وقتی که فهمیدم توی ارتباطات مسعله دارم.
همه چیز درست میشه.
همه چیز راه حل داره و معمولا راه حل ها خیلی ساده هستند و در دل همون مسعله.
اصلا خدا گفته:
إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرًا
یعنی با هر سختی آسانی است.
با هر مسعله ای راه حلی است.
هیچ مسعله ای نمیاد مگر اینکه راه حلش هم با خودش میاره.
فقط باید نپذیریم همینه که هست.
ما خالق زندگی خودمون هستیم.
فقط باید از خداوند درخواست کنیم و باورامونو درست کنیم.
فقط باید نتیجه نهایی رو بخواهیم از خداوند و مسیر رو و چگونگی شو بسپاریم به خودش.
ببخشید پر حرفی کردم.
سپاسگذارم
بنام رب هادی خدای آسانی ها
سلام ب همگی عزیزانم
خداروصدهزار مرتبه شکر روز 59روزشمار تحول زندگی من
من امروز صبح کامنت روز59و نوشتم
ولی امروز اتفاقای قشنگی افتاد ک نتونستم ننویسم و برای خودم رد پا نزارم
من با همین نوشتن ها و مرورشون دارم باورهام و قوی ترمیکنم
ایمان ب اینکه ببین زکیه قانون داره جواب میده
خدا هرلحظه داره پاسخ میده ب درخواستهای ما
پاسخ میده باورهای ما
خدایی ک ب شکل باورهای من درمیاد
خداوند یک انرژیه یک سیستمه ک فقط وفقط پاسخ میده ب فرکانس های ما
ب میزانی ک من باورش میکنم وازش میخوام بهم پاسخ میده ب راحتی
امروز منو چند بار سوپراییز کرد
و دقیقا داره ب شکل ظرف من درمیاد
و ب قول استاد خدارو هرجور ک تو ذهنت بسازی همون میشه برای تو
من دیروز بهش درخواست دادم تو تمرین ستاره قطبی بهم رزق بده از جایی ک فکرش و نمیکنم
چون آسیه جان رفته مسافرت سالن خلوت تره و ذهن من هی میگفت چون آسیه نیست توهم دیگه مشتری نداری
چون سالن تازه تاسیسه و هرکسی میاد مشتری آسیه اس و تو هیچ شانسی نداری ک مشتری جذب کنی
گفتم خداوند روزی رسان منه واز جایی ک فکرش و نمیکنم بهم روزی میده
شاید از طریق آسیه مشتری بیاد شاید از جای دیگه من نمیدونم
خلاصه امروز خداوند داداشم و مامور کرد ک منو ببره سرکار و بیاره و این ازاین رزقی ک بهم داد
باز امروز ماسور مون کسی ک ماساژ میده
مشتری داشت ک همراهش دختر ناز خوشگل ملوسشو آورده بود
خداای من
چقد زیبا این دختر بچه رو افریدی
مامانش گفت موهاتو سشوار بکش میخواییم بریم بیرون
گفت نمیخوام
من بهش گفتم دوسداری برات بافت بزنم
گفت اررره خیلی دوسدارم
گفتم باید قبلش سشوار هم بکشم برات تا بافتت خوشگل تر بشه
خلاصه با کلی هیجان و حس خوب براش سشوار کشیدم و بافت زدم
وخداروشکر راضی بود
و ایشون شد اولین مشتری من تو دلم عروسی بود خخخخ
خیلی خوشحال بودم و هی خداروشکر میکردم بابتش
و ب خودم میگفتم ببین زکی چقد راحت میشه از این تواناییت پول بسازی
ببین خدا برات مشتری فرستاد
ببین قانون جواب داد
ببین شد شد
یعنی انگار دنیا رو بهم داده بودن اینقدخوشحال بودم
الهی صدهزار بارشکرت
و خیلی عالی هم تونستم مشاوره بدم ب مشتری بعدی برای خدمات پوستی ک انجام میدیدم
و شماره آسیه رو ازم گرفت گفت باهاش تماس میگیرم
الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت همزمانی اومدنم ب خونه و اومدن برقامون
الهی شکرت همین الان داداشم گوشیشو داد دستم گفت شماره حسابتو بزن
گفتم برا چی
گفت میخوام برات پول بریزم
و 150تومن ریخت بحسابم و 50تومن هم شارژ گرفت برام
الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر اتفاق های قشنگی ک داره برام میفته ب واسطه کار کردن رو خودم و باورهام
خدایا شکرت بابت شام خوشمزه ای ک آجیم برامون درست کرد بعد مدت ها
خیلی کم پیش میاد آشپزی کنه
آجیم گفت داداشم وقتی از سرکار اومده ساعت 8ازم پرسبده زکیه نیومده
گفتم ن چون برقا رفته بودن خیابونمون تاریک بود برای همین نگرانت شده و اومده دنبالت
گفتم خدایا شکرت ک دلها رو برام نرم میکنی و همیشه مراقب منی
و هوامو داری الهی صدهزار مرتبه شکرت
عصری آجیم زنگ زد گفت ی کافینت هست رسالت ی برگه دارم پیشش جا مونده برام بیارش
دقیقا ی خیابون پایین تر سالن وقتی داداشم اومد دنبالم دور زد تو لاین روب رو نگهداشت ک من برم برگه رو بیارم
وقتی رفتم داخل دیدم مشتری داره ک دوتا اقا بودن ک هردو نشسته بودن و مغازه فقط دوتا صندلی داشت
ک یکی شون بلند شد با احترام بهم گفت بفرمایید بشینید از من خیلی بزرگتر بود
گفتم خدایا مرسی ک منو لایق وارزشمند آفریدی سپاسگزارم ک بهم عشق میدی
از طریق بندگانت
ب قول استاد ب میزانی ک برای خودت ارزش قائلی جهان هم ب همون میزان برای تو ارزش قائل میشه
الهی شکرت بخاطر اینکه امروز هدایتم کردی ب این فایل فوق العاده
چندبار گوشش دادم
و از خودم پرسبدم زکیه تو ثروت و برای چی مبخوایی؟
فهمیدم ک من دوسدارم آزادی و تجربه کنم اینکه هرچی بخوام بتونم بخرم
هرکجا دوسدارم بتونم برم
هر نعمتی ک بخوام بتونم داشته باشم ولذت ببرم از زندگیم
آرامش مالی و تجربه کنم
واز خودم پرسبدم زکیه چرا میخوایی ی رابطه ی توحیدی و تجربه کنی؟
اصن چرا میخوایی ازدواج کنی؟؟
من میخوام وارد مرحله ی جدیدی از زندگیم بشم و تجربه کنم بعد دیگه م رو
آرامش
یکی شدن
اون حس ناب عشق
باز شدن قلب
اون الفت و دوستی ک خدامیگه تو قرانش و تجربه کنم و رشد کنم
خدایا من نمیدونم چطور
و کاری هم ندارم چون ب من مربوط نیست
من میخوام زندگی رو در تمام ابعادش تجربه کنم
از لحاظ مالی
از لحاظ سلامتی
عشق روابط عاطفی
و خوشبختی و ثروت
تو برام کافی هستی
انت غنی
انا فقیر
عاشقتممم
مرسی ک هستی و هدایتم میکنی
سپاسگزاری های مربوط به نعمت کره زمین
سلام استاد عزیزم
سلام مریم جان
سلام دوستان خوش فکر و بامحبت من در این محفل الهی
من یک سری شکرگزاری دارم در مورد موضوعات مختلفی که به ذهن میرسد مثل نعمت آب و برق و اعضای بدن و چیزهای دیگه
به ذهنم آمد که ما یک عمر بر روی زمین راه می رویم و در آخر هم بعد از ورود به دنیای جدید، بدن ما در همین زمین دفن میشود
پس چه خوبه که شکرش رو به جا بیاورم
به همان شیوه خودم
یعنی شماره بندی شده و هر قسمت در یک شماره
و سعی کردم که تا حدی که میتوانم به صورت جزئی و با دقت به این موضوع نگاه کنم که بتوانم جنبه های زیادی رو پوشش بدهم و به اصطلاح چیزی از قلم نیفتد
البته که من به اندازه درک و سواد خودم و به اندازه وقتی که گذاشتم توانستم این موارد رو که به حدود 130 مورد میرسد بنویسم و اگر کسی بیشتر زوم کند میتواند شکرگزاری های بیشتری بنویسد.
به هر حال نتیجه این تحقیقات و بررسیها تقدیم به شما
======================================
🟡
1. خدایا شکرت بابت نعمت کره زمین
2. خدایا شکرت بابت این که کره زمین را به گونهای آفریده ای که برای زندگی کردن انسانها و جانداران مناسب است
3. خدایا شکرت بابت ظاهر و باطن زمین
4. خدایا شکرت بابت جاذبه زمین
5. خدایا شکرت بابت منافعی که انسانها از زمین میبرند
6. خدایا شکرت بابت رودهایی که بر زمین جاری میشود
7. خدایا شکرت بابت معادنی که در زمین هست
8. خدایا شکرت بابت کوهها و خواص آنها (یک پرونده شکرگزاری جداگانه برای کوهها درست خواهم کرد)
9. خدایا شکرت بابت دریاها و اقیانوس های روی زمین
10. خدایا شکرت بابت جوّ و هوایی که زمین را احاطه کرده است
11. خدایا شکرت که زمین مدفن مردگان است
======================================
🟡
12. خدایا شکرت که زمین یک تصفیه خانه بزرگ است: فاضلاب و آب های آلوده را تحویل میگیرد و آب خوب به ما میدهد از طریق چاه و چشمه و سفره های آب زیرزمینی و ….
13. خدایا شکرت که شکل زمین کروی است
14. خدایا شکرت بابت فاصله مناسب کره زمین از خورشید ، که نه آنقدر نزدیک است که گرما و نورش، زمین را بسوزاند و نه آن قدر دور است که همه جا یخبندان شود
15. خدایا شکرت بابت جای درست کره زمین در منظومه شمسی
16. خداوندا سپاسگزار توام جهت فاصله مناسب کره ماه از زمین. اگر ماه به زمین نزدیک تر از این بود، قدرت جزر و مد بسیاری از مناطق ساحلی را غیرقابل سکونت میکرد و باعث ایجاد زلزله و فوران آتش فشان ها میشد و اگر هم دورتر از این بود ……………
17. خدایا شکرت بابت نعمت خاک (یک پرونده شکرگزاری جداگانه برایش درست خواهم کرد)
18. خدایا شکرت که از میان این همه مخلوقات و جانداران، انسان را خلیفه خودت بر زمین قرار دادی
19. خدایا شکرت بابت این که سطح زمین اغلب با خاک پوشیده شده و نرم است. تصور کنیم اگر همه سطح زمین از سنگ و صخره بود، چقدر خانه ساختن سخت میشد و شاید هم کشاورزی غیرممکن میشد چرا که هیچ گیاهی نمی رویید و اکثر حیوانات غذایی برای خوردن پیدا نمی کردند
20. خدایا شکرت بابت نعمت کشاورزی و باغداری که همه به برکت زمین است
21. خدایا شکرت بابت جانورانی که در زیر زمین زندگی میکنند
22. خدایا شکرت بابت جانوارانی که روی زمین زندگی میکنند
======================================
🟡
23. خدایا شکرت که کره زمین محل زندگی بیش از 8 میلیارد انسان است
24. خدایا شکرت که کره زمین مدفن میلیاردها انسان و حیوان است
25. خدایا شکرت که وقتی بر روی زمین قدم می زنیم، مطمئن هستیم که پای ما نمی لغزد و جاذبه ما را نگه میدارد و به خاطر سطح زمین، جای پای محکمی داریم و غافل هستیم که بر چه نعمت ارزشمندی قدم می زنیم
26. خدایا شکرت بابت چهار فصل زمین که هر کدام زیبایی و دلبری و البته خواص و منافع خاص خودش را دارد
27. خدایا شکرت بابت گستردگی کره زمین که بسیار وسیع است، نه این که جایی تنگ و زندان مانند باشد
28. خدایا شکرت بابت نعمت مهاجرت
29. خدایا شکرت بابت حرکت وضعی زمین یعنی چرخش زمین به دور خود، که باعث به وجود آمدن شب و روز میشود
30. خدایا شکرت بابت حرکت وضعی زمین، که اگر نبود، همواره یک طرف نیم کره زمین در تاریکی بود و سمت دیگر آن در روشنایی دائمی روز قرار می گرفت. حتی تصورش هم سخته که بخواهیم فکر کنیم ما همیشه در تاریکی شب زندگی کنیم، یا حتی در روشنایی روز!
31. خدایا شکرت بابت حرکت انتقالی زمین یعنی گردش زمین به دور خورشید که یک سال طول می کشد.
32ی خدایا شکرت که بر اثر حرکت انتقالی زمین، چهار فصل به وجود میآید. نمیشود تصور کرد که چه بد میشد اگر ما همیشه و همیشه ، فقط در یک فصل بودیم!
33. خدایا شکرت که بنا به گفته برخی منجمان، زمین چهارده نوع حرکت دارد (حرکت وضعی، حرکت انتقالی، حرکت تقدیمی، حرکت در کهکشان راه شیری، حرکت در خوشه کیهانی، حرکت انبساط کیهان و…………….) ولی ما اصلاً احساس نمی کنیم
این رو هم بگم که من قبلاً به دلیل آن چه که در مدرسه خوانده بودم فکر میکردم کره زمین کلاً دو نوع حرکت دارد: یکی به دور خودش که باعث میشه شب و روز به وجود بیاید. و یکی هم به دور خورشید که با هر یک بار گردش، یک سال طی میشود. ولی الان به لطف این جستجوهایم و به لطف اینترنت، متوجه شدم که نه بابا! قضیه چیز تر از این حرفهاست و زمین 14 نوع حرکت دارد! جل الخالق!
34. خدایا شکرت بابت حرکت زمین به دور خورشید که باعث پدیدار شدن چهار فصل میشود
حالا تو بیا و برای هر کدام از این چهار فصل سپاسگزاری ها رو بنویس. فکر کنم واقعاً مثنوی هفتاد من کاغذ شود!
======================================
🟡
35. خدایا شکرت بابت فاصله مناسب زمین تا خورشید: حدود 150 میلیون کیلومتر
36. خدایا شکرت بابت اتمسفر زمین = جوّ زمین ، که برای ساکنین این سیاره بسیار مفید است
37. خدایا شکرت بابت ترکیبات گازی تشکیل دهنده جو زمین از جمله نیتروژن، اکسیژن و…..
38. خدایا شکرت که جو زمین، از سطح زمین آغاز میشود و تا ارتفاع ده هزار کیلومتر ادامه دارد
39. خدایا شکرت که گازهای موجود در جو زمین، به گونهای است که برای ادامه زندگی بر زمین ضروری هستند
40. خدایا شکرت بابت پنج لایه اصلی اتمسفر زمین، شامل تروپوسفر که 17 کیلومتر ارتفاع دارد – استراتوسفر – مزوسفر – ترموسفر – و اگزوسفر که بیرونی ترین لایه اتمسفر است و حدود 9500 کیلومتر ارتفاع دارد
41. خدایا شکرت بابت کارکردهای جو زمین: تامین گازهای ضروری برای حیات و تنفس – چرخه آب – وجود لایه ازن
42. خدایا شکرت که جو زمین از ما محافظت میکند در برابر پدیده ها و خطراتی مثل تشعشعات خورشیدی، دماهای بسیار زیاد، شهاب سنگ ها
43. خدایا شکرت که بنا به گفته محققان، در اتمسفر 150 تریلیون لیتر آب وجود دارد
======================================
🟡
44. خدایا شکرت بابت انرژی زمین گرمایی یعنی انرژی حرارتی که در پوسته جامد زمین وجود دارد
45. خدایا شکرت که انرژی زمین گرمایی محدود به فصل و زمان و شرایط خاصی نیست و همیشه بدون وقفه قابل بهرهبرداری است و تازه قیمت خیلی ارزانی دارد
46. خدایا شکرت بابت پدیده زیبا و رنگارنگ شفق قطبی
47. خدایا شکرت بابت طلوع خورشید
48. خدایا شکرت بابت غروب خورشید
49. خدایا شکرت بابت تمام پدیده های جغرافیایی زمین، مثل:
آبشارها
بیابان ها
نشنال پارک ها – یاد قسمت های سفر به دور آمریکا افتادم :)))
جزیره ها
دریاچه ها
رشته کوهها
علفزارها
جنگل ها
خلیج ها
دره ها
غارها
چشمه ها و مخصوصاً چشمه های آب گرم – دوباره یاد قسمت های سفر به دور آمریکا افتادم :)))
======================================
🟡
50. خدایا شکرت بابت آرامش زمین. یعنی هر چند زمین با سرعت 1675 کیلومتر بر ساعت در حرکت است ولی ما هیچ چیزی احساس نمی کنیم و به قول قرآن مانند گهواره، آرام است
51. خدایا شکرت بابت نعمت کشاورزی، که در طول هزاران سال، یکی از صنایع اساسی انسان بوده. و این به لطف زمین امکانپذیر شده است
52. خدایا شکرت بابت موجودات زنده ای که در خاک هستند مثل باکتری ها، کپک ها، جلبک ها، و انواع مختلف جانوران میکروسکوپی
53. خدایا شکرت بابت این مطلب ارزشمندی که هدایت شدم و در یک سایت خواندم: اگر مقداری خاک از زمین حاصلخیز بردارید، چیز غیر عادی در آن نخواهید دید ولی عده ای موجودات زنده در آن هست که تعداد آنها احتمالاً بیش از جمعیت تمام جهان است!!
54. خدایا شکرت که امروزه که در دوران وفور نعمت زندگی میکنیم، برای ساختن چیزهای مورد نیازمان که به منابع دائمی مواد اولیه مثل فلزات، زغال، نفت و سنگ نیاز داریم، تمام این مواد را از قشر زمین بیرون می آوریم
55. خدایا شکرت که زمین گنجینه عظیمی است و مقدار فوقالعاده ای ثروت در گوشه و کنار آن نهفته است
56. خداوندا سپاسگزار توام بابت تمام دانشمندان، مخترعان، صنعتگران، مهندسان، طراحان، معدنچیان و کارگرانی که مواد خام را از زمین بیرون می آورند و به صورت آنچه مورد نیاز ماست در میآورند.
57. خدایا شکرت بابت منافع بی شماری که زمین برای موجودات زنده و به خصوص انسان دارد
======================================
🟡
زمین در قرآن
58. خدایا شکرت که در قرآن زیبایت 461 بار نام زمین را آورده ای و با این کار، اهمیت آن را به ما گوشزد کرده ای و در هر مورد به مناسبتی، یک صفت و فائده ای برای زمین به ما گوشزد کرده ای. دمت گرم!
59. خداوندا سپاسگزار توام بابت آیه ألَمْ نَجْعَلِ الأَرْضَ مِهَاداً که نشان میدهد زمین، هموار است و استفاده از آن آسان است.
یعنی گهواره در عین حال که حرکت میکند ولی موجب ناراحتی و اذیت کودک نیست بلکه بر عکس، سبب استراحت و آسایش اوست
در واقع یکی از نعمتهای بزرگ خدا این است که زمین با سرعت سرسام آوری در فضا به حرکات مختلف خود ادامه میدهد، بی آن که ما کمترین لرزشی احساس کنیم
آیه 6 سوره نبأ
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا
آیا زمین را بستر آرامش قرار ندادیم؟
به قول سعیده جان: بوس به کله نداشته ات! :)))
60. خدایا شکرت بابت قرآن زیبایت که به ما درس زندگی را میدهد
61. خدایا شکرت که اگر کسی بخواهد آیه 22 سوره بقره را موشکافی کند (الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً…..) و مسئله باران و کلیه میوه ها و روئیدنی ها و داروهایی که به وسیله آن از زمین می روید را توضیح دهد، از هزار جلد کتاب بیشتر میشود
آیه 22 سوره بقره
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ
آن خداوندى که زمین را چون فراشى بگسترد، و آسمان را چون بنایى بیفراشت، و از آسمان آبى فرستاد، و بدان آب براى روزى شما از زمین هر گونه ثمرهاى برویانید
62. خدایا شکرت که زمین – به تعبیر قرآن – خودش را آرایش میکند، با چشمه ها و گیاه ها و جنگل ها و گلها
63. خدایا شکرت که در قرآن بعضی ویژگیهای مربوط به زمین را از آیات و نشانه هایت معرفی کرده ای. مثل آفرینش زمین، گستردگی زمین، آرامش زمین، مستعد بودن زمین برای رویش گیاهان و…………..
64. خدایا شکرت که در قرآن تعابیر خیلی زیبا و عمیقی در مورد زمین داری که هر کدام جای بحث و تحقیق بسیار دارد.
مانند ذلول
یعنی مرکب راهوار که که در عین حرکت های گوناگون و بسیار سریعی که دارد، آن چنان آرام به نظر میرسد که گویی هیچ حرکتی ندارد
======================================
🟡
65. خدایا شکرت بابت باارزش ترین و سودمندترین ماده زمین: خاک. که چقدر هم به وفور و بی انتها در دسترس ماست (= تقویت باور فراوانی)
66. خدایا شکرت که از خاک خوراک مان را تهیه میکنیم ، با آن کشاورزی میکنیم، بعضی از مواد لازم برای تهیه البسه، دارو، ساختمان و بسیاری از چیزهای مفید دیگر را از آن به دست می آوریم
67. خدایا شکرت که هر چند درون زمین، داغ و پر از التهاب است ولی خودش آرام است
68. خدایا شکرت که زمین محل بایگانی مرده هاست
69. خدایا شکرت که زمین گنیجنه خزائن است
70. خدایا شکرت که زمین، گنج ها و معادن را برای ما حفظ میکند و به رایگان و در کمال سخاوت به ما عرضه میکند
71. خدایا شکرت که قله کوهها برف را برای تابستان نگه میدارد و ما همیشه آب در اختیار داریم
72. خدایا شکرت که سطح زمین صاف است
73. خدایا شکرت که زمین خیلی سخاوت دارد: یک دانه می دهیم و یک خوشه میدهد
74. خدایا شکرت که رنگ خاک چشم را اذیت نمیکند. اگر زمین سفید بود چشم را اذیت میکرد
75. خدایا شکرت که زمین زیباست و هر گوشه آن یک جور قشنگ است و دلبری میکند
76. خدایا شکرت بابت اندازه زمین. اگر زمین یک چهارم اندازه الان بود، نیروی جاذبه اش برای نگه داشتن آب ها و هوا بر روی آن کفایت نمی کرد و درجه حرارت به صورت وحشتناکی بالا می رفت. و اگر قُطر آن دو برابر قُطر الان می بود، جاذبه دو برابر میشد و فشار هوا دو برابر میشد و مشکلات زیادی پیش می آمد
77. خدایا شکرت که زمین در فضا معلق است به خاطر نیروی جاذبه، و سقوط نمیکند
78. خدایا شکرت که زمینِ زیرِ پایِ ما سفت است و محکم، نه شل و سست که نتوانیم قدم برداریم و یا با نگرانی قدم برداریم
79. خداوندا سپاسگزار توام که زمین خانه میلیونها گونه از جانداران است که انسان یکی از آنهاست
80. خداوندا سپاسگزار توام بابت لایه ازون به دور زمین
81. خداوندا سپاسگزار توام که لایه ازون با جذب 99٫9–95 درصد پرتو فرابنفش خورشید، موجب ادامهٔ زندگی بر روی کرهٔ زمین میشود
82. خداوندا سپاسگزار توام بابت میدان مغناطیسی زمین که مانند یک سپر محافظ عمل میکند، و ذرات باردار خورشید را منحرف میکند
83. خداوندا سپاسگزار توام بابت قطبهای مغناطیسی زمین
84. خداوندا سپاسگزار توام بابت تمام عواملی که باعث میشود زندگی روی زمین ادامه یابد مثل همین لایه اوزون، جاذبه، اتسمفر، وجود آب در زمین و……………
85. خداوندا سپاسگزار توام بابت لایه های زمین که از بیرون به داخل عبارتند از پوسته، گوشته بالایی، هسته بیرونی، هسته درونی
86. خداوندا سپاسگزار توام بابت پوسته زمین یعنی بیرونی ترین لایه زمین که بیشتر از اکسیژن و سیلیکون ساخته شده است
======================================
🟡
87. خداوندا سپاسگزار توام بابت هفت قاره زمین
88. خداوندا سپاسگزار توام بابت پنج اقیانوس زمین
89. خداوندا سپاسگزار توام بابت عناصر و ترکیبات سازنده زمین از جمله کانی ها، گدازه، مایعات
90. خداوندا سپاسگزار توام که اکسیژن فراوان ترین عنصر سازنده بخش سنگی زمین است
جالبه که انسانها هر لحظه به اکسیژن نیاز دارند و خدای مهربان آن را فراوان ترین عنصر قرار داده است. این خودش تقویت باور فراوانی است
91. خداوندا سپاسگزار توام بابت دانشمندانی که به مطالعه زمین میپردازند و اطلاعات کاربردی، مفید و ارزشمندی در اختیار ما قرار میدهند
92. خدایا شکرت بابت جزایر روی زمین
93. خدایا شکرت بابت دورههای مختلف زمین شناسی
94. خدایا شکرت بابت علوم مربوط به زمین از جمله
آبگیرشناسی
اقیانوسنگاری
ژئومورفولوژی (خداییش چه اسم سختی داره )
غارشناسی
نقشهنگاری = علم و هنر ترسیم نقشههای زمین
95. خدایا شکرت بابت برنامه گوگل ارث ، که با آن به راحتی میتوانم در زمین سیاحت کنم، به طور سه بعدی و قشنگ
96. خدایا شکرت بابت مدل کره زمین که در خانه داریم . قشنگه
======================================
🟡
97. خدایا شکرت بابت تمام چشمه های آب روی زمین
98. خدایا شکرت بابت قطب شمال و قطب جنوب
99. خدایا شکرت بابت استراتوپاز : مرز جدایی میان دو لایهٔ استراتوسفر و مزوسفر در جو زمین
100. خدایا شکرت بابت استراتوسفر : لایهای که تا پنجاه کیلومتری زمین ادامه دارد و دومین لایهٔ بزرگ اتمسفر است
101. خدایا شکرت بابت اگزوسفر : بیرونیترین لایه اتمسفر که از ارتفاع حدود 500 کیلومتر آغاز شده و تا ده هزار کیلومتری زمین ادامه مییابد
102. خدایا شکرت بابت یونوسفر : در بالاترین لایهٔ اتمسفر جای دارد
خدایا شکرت بابت هوای زمین : لایهای از گازهاست که سیارهٔ زمین را در بر گرفته و توسط جاذبه نگهداری میشود
103. خدایا شکرت بابت ویژگیهای فیزیکی زمین از جمله: جاذبه، دما و فشار زمین، جرم و حجم و چگالی زمین
104. خدایا شکرت بابت نعمت معادن زمین
105. خدایا شکرت که ایران غنی ترین ذخایر معدنی جهان را در خود جای داده است (بنا به گفته یک کارشناس)
106. خدایا شکرت بابت نعمتهای بسیاری همچون فلزات، زغال سنگ، نفت، سنگ های قیمتی، طلا، نقره، پتاس، شن، خاک رس و……….. که به صورت معادن در اختیار ما انسانها قرار داده ای
======================================
🟡
میان برنامه!
یک نکته جالب:
من برای تقویت باور فراوانی، اخبار شرکتهای موفق و معاملات کلان و ………… را دنبال میکنم.
چند وقت پیش خبری خواندم که میگفت شرکت ملی صنایع مس ایران در سال مالی 1399 حدود 27 هزار میلیارد تومان سود خالص کسب نمود و به این ترتیب، به یکی از سودآورترین شرکتهای ایران تبدیل شده است.
یعنی این شرکت روزی 75 میلیارد تومان سود خالص دارد.
لطف و کرم خدا را ببین، که با عطا کردن معدن به رایگان، فقط از یکی از بی شمار معادن عالم، روزانه 75 میلیارد تومان به انسانها سود خالص میرساند
======================================
🟡
107. خدایا شکرت بابت انواع معادن موجود در زمین، و تکنیکهای مختلف استخراج معادن
108. خدایا شکرت بابت مهندسی معدن و مجموعه علوم و فنون مربوط به آن
109. خدایا شکرت بابت 4 گرایش اصلی و 40 گرایش تخصصی رشته مهندسی معدن
110. خدایا شکرت بابت سازمان نظام مهندسی معدن ایران و زیرشاخههای آن
111. خدایا شکرت بابت معدنکاری: استخراج کانی های ارزشمند یا دیگر مواد از معادن زمین
112. خدایا شکرت که با حرکت زمین، طلوع و غروب داریم
113. خدایا شکرت بابت هسته زمین = بخش مرکزی زمین
114. خدایا شکرت بابت گوشته یا جبّه زمین
115. خدایا شکرت بابت پوسته زمین
116. خدایا شکرت بابت یخچال های طبیعی کره زمین
117. خدایا شکرت بابت نعمت جزر و مد زمین
118. خدایا شکرت بابت نعمت آب های زیرزمینی
119. خدایا شکرت بابت که سطح زمین سفت نیست و نفوذپذیر است
120. خدایا شکرت که از زمین میتوانیم طلوع و غروب خورشید را ببینیم و لذت ببریم
121. خدایا شکرت که از زمین میتوانیم آسمان و ستارگان را ببینیم و محو عظمت و زیبایی آنها شویم و از و اسرارآمیز بودن آنها لذت ببریم
======================================
🟡
122. خدایا شکرت که جاذبه یکی از چهار نیروی اصلی تشکیل دهنده طبیعت است
123. خدایا شکرت که ما به لطف جاذبه زمین، در هوا معلق نیستیم. و اگر جاذبه نبود، نه فقط ما بلکه همه چیز در هوا شناور میشد !
124. خدایا شکرت که به لطف جاذبه زمین، باران و برف می بارد
125. خدایا شکرت که به لطف جاذبه، آب رودخانه ها به سمت پایین سرازیر میشود و به حرکت خود ادامه میدهند
126. خدایا شکرت که جاذبه هست و به کمک آن میتوانیم نفس بکشیم چون اگر جاذبه نبود هوای کره زمینه به سطح آن نمی چسبید
127. خدایا شکرت که جاذبه، اجسام را به پایین می کشد و بر عکس نیست یعنی به بالا نمی کشد
و در پایان خدایا تو را بسیار شکر میکنم بابت زمین که یکی از بزرگترین نعمتهای توست
هر چند ما اغلب ما از آن غافل هستیم و شاید در طول عمرمان یادمان نباشد که برای یک بار هم که شده این نعمت بسیار بزرگ را شکرگزاری کنیم !
امیدوارم این نوشتار من باعث شود که هم خود من و هم دیگر عزیزان سایت، بیش از پیش با یکی دیگر از نعمتهای الهی آشنا شده باشیم و سپاسگزار این نعمت عظیم باشیم
دوست تان دارم
در پناه حق باشید
سلام داداش مهدی
مثل همیشه عالی بود خدا قوت
گل کاشتی احسنت
خوندن این کامنت شما شد صلات امشب من
خدارو هزاران مرتبه شکر ک
خیلی احساس خوبی گرفتم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
در پناه الله مهربان همیشه موفق باشید
هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
اوست خدایی که آسمانها و زمین را در شش روز بیافرید آنگاه بر عرش قرار گرفت، او هر چه در زمین فرو رود و هر چه از آن برآید و آنچه از آسمان نازل شود و آنچه به آن بالا رود همه را میداند و هر کجا باشید او با شماست و خدا به هر چه کنید بیناست.
سوره حدید، آیه 4
سلام به آقا سید مهدی عزیز
خداروشاکروسپاسگزارم بابت دوستانی چون شما با این تمرکز ونوشتار عالی وتاثیرگذارتان در مورد آفریده های شگفت انگیز وقابل تامل وتفکر خداوندِ قادر وتوانا…
همین اندیشیدن در نظام آفرینش و این حد از نظم وترتیب و هر لحظه شاکر بودن ،چقدر می تواند قدرت ایمان مان را قوی ومحکم نگه دارد و باید هرروز سجده شکر بر آستانش بگذارم تا آنی یادم نرود با چه نیروی قدرتمندی در ارتباط هستم
خداوندی که ما انسان ها را اشرف مخلوقاتش کرد و همین یک نکته ارزشمند چقدر می تواند حس آرامش وصف ناپذیری را در وجودمان متجلی گرداند وبه راحتی وبدون لحظه ای افکاربیهوده همه چیز را به خواست واراده اش سپرده وخود وظایف بندگی را در کنار رعایت قوانینش که به زیبایی وشیوایی در تک تک فایل ها از صحبتهای ناب استادم آموختم انجام داده وبعد کن فیکونش را در وجود وزندگیم شاهد باشم .
باز هم سید مهدی عزیز، بی نهایت سپاس بابت این آگاهی هایی که کسب کرده ودر کامنت هایتان به زیبایی می نویسید ،خیلی بهره بردم ممنونم.
خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارتم.
در پناه خداوند مهربانم هر نفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام استاد عزیزم
یه حسی بهم گفت بیام کامنت بزارم
خیلی وقته این کارو نمیکنم، و تمرین فایلهایی که میزارید رو انجام نمیدم فقط گوش میدم و گوش میدم و به نشانه تایید سرتکون میدم
اصلا از خودم راضی نیستم
من سالها شمارو میشناسم ولی هیچ وقت نتیجه پایدار نگرفتم ، مثل یو یو یه هفته عالی یه هفته بد
واقعا خسته ام
واز خودم دلخورم شما سنگ تمام گذاشتی برای ما
وقتی میبنم این همه دوستای خوب سایت نتیجه گرفتن و من هنوز اندر خم یه کوچه ام
و با وجود دونستن قانون هیچ عملکردی ندارم
و فقط شدم شنونده شما به جای عمل کردن
تمرین این جلسه رو انجام دادم و کلا با زور 2مورد یادم اومد ک به خداوند و هدایتش اعتماد کردم و احساسم خوب بود و نتیجه عالی گرفتم که واقعا کار عقل من نمیتونست باشه
و بیش از 6 هفت مورد سریعا یادم اومد کجاها به عقل خودم تکیه کردم یا به حرف بقیه و نتیجه خیلی بدی گرفتم ک زندگیم رو خیلی سخت کرده و فکر کنم بازم یادم میاد
انجام این تمرین یادم داد واقعیت زندگی من اینه ک من اصلا از خدا هدایت نخواستم تو زندگیم
فقط یه حرفی و انداختم تو کائنات ازش خواستم ولی با کله خودم پیش رفتم و خواستم خودم حل کنم و به خدا اعتماد نکردم ک قدرتمنده و میتونه من و هدایت کنه
این جلسه بهم یاد داد این موضوع رو خیلی جدی بگیرم و تسلیم باشم و از خدا هدایت بخوام… بیشتر از این خرابکاری نکنم
و بهم این تلنگر رو زد ک حتما حتما حتما تمرینات جلسه هارو وقت بزارم و انجام بدم
ازشما تشکر میکنم استاد عزیز
از خدا میخوام من و هدایت کنه تا درمسیر درست قدم بردارم، عملگرا باشم تا من مثل دوستان ک نتیجه های بزرگی گرفتن من هم روزی بیام و از نتیجه هام بگم …
من لیاقتش رو دارم فقط خیلی درگیر عادت ها و الگوهای رفتاری نامناسب هستم
دارم تلاشم رو میکنم و از خدا میخوام هدایتم کنه
منتسلیمم خدا
من بدون تو نمیتونم
من تو کوچیکترین و بزرگترین لحضه های زندگیم از تو یاری میخوام
من با جدی نگرفت این موضوع 5سال خرابش کردم باوجود دونستن قوانین
حالا میخوام بسازم من و یاری کن
امیرحسین جان سلام
با خودت مهربون باش چون میخوام یه چیزی رو بهت بگم ک احتمالا حالتو خوب کنه.
حدود اوایل دی ماه 1403 بود که 3 ماه بود خدمت سربازی م تموم شده بود و داشتم در و دیوار رو نگاه میکردم و بیکار بودم.
رفتارهای تحقیر آمیز پدرم ب اوج خودش رسیده بود..
که قدم 4 رو خریدم و استاد تو جلسه اول گفت هر چیزی براتون منطقی بشه اتفاق میوفته..الگو پیدا کنین
تو هم فک کنم تو کامنتای قدم نوشته بودی که درآمد فلان رو دارم با تایم کاری مختصر..
بارها و بارها به خودم گفتم اگه برای تو شد پس برای من هم امکان پذیره…مخصوصا از لحاظ سنی هم که حس کردم نزدیکیم بیشتر باور کردم..
و الان شکر خدا تمام ویژگی هایی که برای شغلم نوشتم بودم رو شغل فعلیم داره.. و ارامشم 10 برابر شده نسبت به اون تایم….
اهتمام در عمل به قانونت رو تحسین میکنم ولی با خودت مهربون تر باش..
شاید نتایجت به چشم خودت نیاد ولی منیکه یه پله پایین تر بودم خیلی استفاده کردم از کامنت هات
اینارو نوشتم که تصدیقی باشه بر مقدس بودن خلق آرزوها و مقدس بودن ثروت…
و تصدیقی بر اینکه نتایج خوبی خلق کردی و با همون قدرت خلاقه می تونی و می تونیم بهشت رو برای خودمون در این جهان بسازیمم…
برات
حمایتای خداوند مهربان رو
در لحظه به لحظه زندگیت آرزو مندم رفیق
حسبنالله و نعم الوکیل
نعم المولی و نعم النصیر️
سلام امیررضا برادر گلم
چقدر خوشحال شدم از خوندن کامنتت
بهم انرژی خوبی دادی
خداروشکر که اتفاق های خوبی برات افتاده. خیلی خوشحالم برات….
چقدر برام خوشایند و ارزشمنده که از کامنت های من انگیزه گرفتی و باور ساختی. خودم فکرش و نمیکردم….
ولی واقعیت اینه که هممون دستی از دستان خدا هستیم تو این سایت برای کمک به هم
خدارو شکر. خداروشکر. خداروشکر
دوست دارم داداش
انشالله همیشه تو مسیر الهی باشی
منم از خودم بخوام بگم
خداروشکر. همه چی خیلی عالی داره پیش میره
به قول استاد چرخ زندکی روونه
من یه نقصی به اسم کمال گرایی دارم
که دارم روش کار میکنم
شیطان ازاینجا وورد میزنه و میخواد بد جلوه بده همه چی و
وگرنه که
امیرحسین الان
با چندسال پیش
از هرلحظی بهم هیچ ربطی نداره
از لحاظ سلامتی. مالی. ارتباطی. آرامش. و…..
باش. تا هم رویاهامون رو خلق کنیم
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 4 شهریور روز اربعین رو مینویسم
نمیدونم چندمین باریه که دارم برای این فایل رد پامو میذارم
بگی موجود باش موجود میشه
امروز من هرچی گفتم شد
امروز که با خواهرم قرار گذاشتیم بریم پیاده روی اربعین از یه قسمت با بی آر تی بریم و مثل هر سال از امام علی رفتیم سوار بی آر تی بشیم
چون هر سال روز اربعین اتوبوسا کمتر میان میدونستم که امکانش هست دیر بیاد ،رفتیم نشستیم ایستگاه یه ربع نشسته بودیم ،هرکس اونجا بود میگفت اتوبوس نیومد و بریم سوار اسنپ بشیم بریم به مسیر پیاده روی
خواهرم به من گفت بیا بریم با مترو بریم
گفتم نه من میدونم الان میاد ،گفت از کجا میدونی شاید دیر بیاد
گفتم نه میدونم میاد
حتی بهش گفتم ببین اینا که رفتن با اسنپ برن تا اینا برن اونور خیابون بی آر تی اومده
وقتی چند نفر رفتن سوار ماشین بشن ، سریع بی آر تی اومد ،به خواهرم گفتم دیدی گفتم الان میاد
بعد که رفتیم تو مسیر پیاده شدیم و پیاده رفتیم
من هر سال مستقیم بدون اینکه برم از ایستگاه صلواتیا چیزی بگیرم میرفتم تا شاه عبدالعظیم و خجالت میکشیدم که برم از ایستگاه صلواتی غذا بگیرم و فقط چای یا شربت میگرفتم
اینبار به خواهرم گفتم بیا بریم غذا بگیریم ، و رفتیم وایسادیم تو صف و گرفتیم
من چقدر تغییر کردم
حالا چرا ؟
چون وقتی تو صف بودیم من از رنگ حنایی موهای دو تا دختر بچه خیلی خوشم اومد و به مادرش که جلوتر از من وایساده بود گفتم حنا زدین به موهاشون
گفت بله و بعد سر صحبت باز شد و باهم حرف زدیم
در صورتی که من قبلا ، عمرا با یه نفر حرف میزدم ،حتی اگر کسی هم با من میخواست حرف بزنه فقط لبخند میزدم و چیزی نمیگفتم
بعد که غذا رو گرفتیم و رفتیم تو مسیر یه دختر بسیار زیبا که موهاشو بافته بود رو دیدم و به خواهرم نشومش دادم گفتم ببین بافت موهاش چه خوشگله ،همینجور که داشتیم نگاهش میکردیم بین اون همه جمعیت مارو دید که من داشتم لبخند میزدم
با چشمش و حااتی که سرشو تکون دادمنظورشو متوجه شدم که چی شده ؟؟؟
رفتم جلو و بهش گفتم چقدر بافت موهاتون زیباست و بهتون میاد ،لبخند عمیقی زد و تشکر کرد و ما اومدیم
من الان دیگه خیلی خیلی راحت به همه زیبایی هاشونو میگم و حتی با عشق لبخند میزنم
الان که نوشتم یادم اومد دیروز که داشتم میرفتم کلاس رنگ روغنم ، تو مترو وایسادم جلو در که پیاده بشم دیدم یه دختر به نقاشیم نگاه میکنه خواستم پیاده بشم گفت نقاشیتون خیلی زیبا شده و خوب کار کردین
بعد با هم پیاده شدیم و تشکر کردم ازش و با هم رفتیم سوار قطار تجریش بشیم تبلیغ پیجمو دادم گفت خودشم نقاشی انجام میده و بعد یکم باهم حرف زدیم و رفتیم
همه اینا نتایجیه که واقعا داره نشون میده من هر لحظه دارم پیشرفت میکنم و موفقیت رو دارم با اعماق قلبم زندگی میکنم و حس میکنم و پر از عشق میشم هر لحظه
منی که تو مترو حس خجالت بین اون همه جمعیت میگرفت منو الان خیلی راحت حتی با آدما حرف میزنم
وقتی کل مسیر رو تا حرم رفتیم خیلی خوب بود مدام میگفتم خدایا شکرت چقدر عظمت تو در این مکان بیشتر به چشم میاد
وسطای راه بودیم که یه نوشته توجهمو جلب کرد و عکسشو گرفتم
نوشته بود
از با حسین تا یا حسین یک نقطه کم دارد ولی
با حسین عمل به تکلیف کجا و یا حسین گفتن کجا
و بعد نوشته بود
مهم ترین درس عاشورا :
هر وقت احساس کردید در مسیر اشتباه هستید ،شجاعت تغییر مسیر را داشته باشید
وقتی این متنا رو خوندم یاد حرف استاد الهی قمشه ای افتادم که میگفت هرجا میریم کربلاست و هر روز عاشورا
اینکه باید هر لحظه تصمیم گیری کنی و ببینی میخوای منافع خودتو زیر پا بذاری و شهید کنی خودتو یا حق رو ،الله رو شهید کنی
و میگفت یزید خدا رو شهید کرد و منافع خودش رو میخواست
ولی امام حسین خودش رو شهید کرد
یادمه روزی که رفتم برای بانک شهر حساب باز کنم 29 مرداد بود ، یهویی سر در مترو رو دیدم، که با اینکه بارها رفته بودم ولی اون متن رو ندیده بودم ، که نوشته بود
هر روز عاشوراست و هر زمینی کربلا
این روزا این جملات به شکلای مختلف برای من تکرار میشد
و من متوجه شدم که باید سعی کنم هر لحظه تصمیم بگیرم خودم رو ،منافع خودم رو شهید کنم وبذارم که به گفته استاد عباس منش ، خدا خودش هرچی رو که برای من خوبه رو انجام بده
و تسلیمش باشم و بشینم روی شونه هاش تا منو هرجا دلش خواست ببره
خدا تنها کسیه که بهترین جاها میبره منو
خدایا کمکم کن به کمکت شدیدا نیاز دارم
و من از اینکه بعد سال ها عمر از خدا در این جهان هستی
تازه درک کردم که عاشورا و کربلا و امام حسین چی بود و چی هست و چی باید یاد بگیرم ازشون
و خوشحالم از اینکه امسال اولین سالی بود که من آگاه بودم از مسیری که پیاده میرفتم تا حرم حضرت عبدالعظیم
امروز صبح که بیدار شدم خواب میدیدم راهی کربلام و وقتی بیدار شدم دیدم نه کربلا نیستم
ولی در اصل قدم برداشتم در مسیر یادگیری و سعی میکنم که از آموخته هام از عاشورا و کربلا و امام حسین عمل کنم
و حس میکنم این خودش درمسیر کربلا و امام حسین بودنه
چون این روزا خوابام عجیب شده
حتی تو خواب هم از قوانین باهام صحبت میشه یا بهم گفته میشه ایمانت رو نشون بدی اتفاقای خوب برات رقم میخوره
چند روز پیش فکر کنم جمعه بود ،خواب دیدم یه صدایی میگفت سمت من بیا اگر تسلیم باشی خیلی برای تو خوبه و یه نوری دیدم که میخواستم سمتش برم ولی یه چیزایی مانعم میشدن و نمیتونستم سمت نور برم
و بهم گفته میشد که باید رها بشی باید ایمانت رو به من نشون بدی
خوابای عجیبی بودن خوابای این چند روزم
حس میکنم از وقتی جدی شروع کردم آگاهانه به تکرار باورای قدرتمند و پیام خدا رو که بهم گفت باید در کنار صحبت کردن با من باوراتم قوی کنی تا من بتونم در ادامه کمکت کنم ، خوابام هم تغییر کرده
مثلا در مورد مکضوعی قشنگ و واضح تو خوابم بهم گفته میشد که باید تسلیم بشی لحظه ای که تسلیم بشی اونو بهت میدیم
و یه بارم جمعه همون خوابو دیدم که سمت نور میرفتم و یه چیزی مانع میشد و بعدش سعی کردم بعد اون یه جایی برم ولی نرفتم و برگشتم و یه آقایی اومد و بهم گفت میدونستم ایمانت رو نشون میدی و الان اجازه رو بهت دادن
نمیدونم چه اجازه ای بود ولی حس میکردم که در مورد خواسته هامه که باید بگذرم و کامل رها بشم
که واضح حتی دیدم که وقتی تو خواب گذشتم اون خواسته ام بهم داده شد و داشتمش
و من باید از این خواب ها درس بگیرم که تسلیم تر باشم
و درستش همینه که باید عمل کنم و یاد بگیرم که چجوری باید رفتار کنم و کنترل کنم ورودیای ذهنم رو
امروز من وقتی پیاده رفتم دائما تو این پیاده روی عظمت خدا رو میدیدم و به یاد میاوردم که امام حسین هم کنترل کرده ذهنش رو که خدا براش افزوده
خدا براش همه چی داده
و عشقی داده که بعد از سال ها همه یادآور میشن عاشورا رو
از خدا کمک میخوام که سعی بکنم من هم عمل کنم و قدم بردارم در این مسیر برای بهتر شدنم نسبت به روز قبل
تو راه داشتیم میرفتیم من دنبال چای بودم دیدم میگن بیاین شربت بخورین و در ادامه گفت شربت شهادت
برگشتم و گرفتم و خوردم ، شربت شهادت ،شهید بودن ،و منی که معنی شهید بودن رو تازه دارم متوجه میشم
به خودم گفتم تو لیاقت شهید بودن و شهید شدن رو داری
و همون لحظه بود که خدا بلافاصله گفت باید مدارهات رو طی کنی و کنترل کنی همیشه خودت و ذهنت رو
همینجوری با گرفتن شربت شهادت شهید نمیشی
باید خودت برای شهید شدن قدم برداری
و لازمه همه اینها کنترل ذهنه و عمل کردن و قدم برداشتن برای قوانین ثابت خدا
تو راه که داشتیم میرفتیم به آبجیم گفتم کاش یه نایلون میگرقتیم از یه مغازه ،وقتی رفتیم تو دلم گفتم خب خدا من نایلون رایگان میخوام
همین که به مغازه دار گفتم نایلون بدین گفتم چقدر میشه گفت برو به سلامت
خوشحال شدم گفتم وای گفتم و شد
بعد گفتم خب الان من کیک یزدی میخوام که با چای بخورم
یه چند قدم بعدش دیدم کیک یزدی میدن سریع رفتم یکی گرفتم و با خواهرم رفتیم
گفتم خب الان چای بده خدا
خیلی کیف داشت من هرچی میگفتم چند قدم بعدش بود
هرجا نگاه میکردیم شربت میدادن و هندونه ،هوا هم گرم بود
گفتم من چای میخوام خدا
یه جورایی هم مطمئن تر شده بودم که بهم چای میده
وقتی رفتیم نزدیک میدون حرم دیدم یه ایستگاه صلواتی بزرگ که پر از کتریای بزرگ و سماور بود که چای آتیشی میدادن سریع رفتم یدونه چای گرفتم
بعد گفتم وای ببین هرچی خواستم خدا بهم داد
گفتم و موجودش کرد
وقتی رفتم چای بگیرم آقایی که چای میداد قوری دستش بود و کنارش ظرف اسپند من عکسای هنری زیاد میگیرم بعد سریع یه عکس گرفتم اولش نجوای ذهنم گفت نشونش نده
چون به دلم افتاد نشون بدم عکسی که گرفتم رو
و سریع گفتم آقا ببینید ازتون عکس گرفتم چقدر زیبا شده و لبخند زد و تشکر کرد و چای برداشتم و رفتم
بعد که رفتیم از گیت رد شدیم گفتم بیا بشینیم من چایمو بخورم بعد بریم داخل
دیدم یه خانم گفت چای کجا میدن گفتم بعد میدون هست
گفت نمیتونم برم و کمی مسن بود سریع چایی که گرقته بودم بردم بهش دادم گفتم برای شما و من میرم دوباره میگیرم
دوباره رفتم که بگیرم چای تموم شده بود و از رو کتریای روی آتیش میدادن
یهویی یادم افتاد من وقتی داشتم چای میگرفتم تو دلم گفتم از این رو آتیشیا میگرفتم
که خدا کاری کرد که برگردم و از رو آتیشیا بگیرم
خیلی خوشحال بودم دقیقا وقتی رسیدم گفتن چند تا لیوان یک بار مصرف بیشتر نمونده و من دو تا گرفتم تا یکیشم به همون خانم بدم
وقتی برگشتم و باخواهرم رفتیم داخل حیاط حرم ، سلام دادم و یه چیز جالب اینکه هر موقع ادای احترام میکنم به شهدا یا امامزاده ها سریع یادم میارم که
عظمت خداست و کسانی هستن که کنترل ذهن داشتن و خداگونه بودن و در این مکان یاد خدا بیشتر و بیشتر هست
به مکانی اومدم که بیشتر سعی کردن تا کنترل ذهن داشته باشن و منم باید یاد بگیرم
و استاد عباس منش میگفت وقتی سعی میکنی خداگونه بشی خدا عزیزت میکنه همه دوستت دارن
وقتی روی خودت کار میکنی عزیز میشی
و برای تو احترام میذارن
و همه اینارو در اماما و در امام زاده شاه عبدالعظیم دیدم
که انقدر روی خودشون کار کردن و تسلیم خدا بودن که خدا عزیزشون کرده که مورد احترام هستن
خیلی خوشحالم از اینکه آگاه شدم و درک کردم که چجوری باید زیارت کنم مکان های خدا گونه رو
وقتی برگشتیم یه سر به درختی که تو ایستگاه بی آر تی شهرکمونه سر زدم وبهش سلام دادم
یه وقتایی جدیدا از شدت مهر و محبت دلم میخواد درختو بغل کنم
یا وقتی به آدما نگاه میکنم دلم میخواد بغلشون کنم و بهشون بگم دوستشون دارم
و البته که باید اول از خودم و خانواده ام شروع کنم این حس عشق و محبت رو
وقتی رسیدیم خونه من شروع کردم به نقاشی و یکم خوابیدم
بعد که بیدار شدم نمیدونم چی شد یهویی جلو آینه وایسادم و حرف زدم با صاحب تصویر زیبا که ربّ ماچ ماچی من هست
جریانشو تو قسمت
روش قرار دادن عکس، در پروفایل شخصی تان
نوشتم
چون بعد اینکه جلو آینه با خودم حرف زدم و کلی با عشق با خودم و خدا حرف زدم بعدش هدایت شدم به سایت تا عکس پروفایلمو بذارم که به راحت ترین شکل و نمیدونم چجوری بگم
ولبته چرا نشه میدونم چجوریه
گفتم موجود باش و موجود شد
یعنی باور هم جهت با خواسته ام انقدر قوی بود که من موفق به گذاشتن عکس پروفایل تو سایت وورد پرس شدم تا در سایت عکسم مشخص بشه
داشتم فکر میکردم دیدم ، در صورتی که من قبلا دو بار فکر کنم خواسته بودم که تو سایت عکس بذارم ولی باورام محدود بود و نتونسته بودم اونموقع
که چند ماه پیش بود و میگفتم چقدر مراحلش سخته
ودی الان که به ساده و طبیعی ترین روش عکسم بارگذاری شد
فقط میتونم اینو براش بگم
که گفتم و موجود شد
خواستم و شد
و چون باورام هم جهت با خواسته ام بود شد
یعنی دیگه ترمزی نداشتم
قبلا این ترمزارو داشتم :
که میگفتم چرا باید عکس بذارم ،نکنه کسی از عکسم سواستفاده کنه ،نکنه کسی بشناسه منو و کلی باورای غلط دیگه که از بچگی بهم گفته بودن
و اینکه فهمیدم عاشق خودم نبودم که عکسمو بذارم
یادمه اونموقع که میخواستم عکس پروفایل بذارم ترس داشتم عکسمو بذارم
ولی الان با کلی عشق و خوشحالی و خیلی راحت عکسمو بارگذاری کردم
خوشحالم از اینکه هر روز متوجه پیشرفتم میشم و همه اینا کار خداست و من هیچی نیستم در مقابل ربّ ماچ ماچی خودم
یادمه روز شنبه یعنی دیروز که رفتم به رستوران سمت تجریش و کارای نقاشیمو نشون دادم تو راه یه فیلم تیکه ای از اینستاگرام دیدم
یه آقایی بود که این جملات رو میگفت
میگفت تاحالا هیچ کس ندیده من چیکار میکنم ولی برای شما اینبار میگم و دیدم رفت وایساد جلو آینه گفت
قلبی دوستت دارم و اسمشو گفت
و گفت هیچ کس تو این دنیا بیشتر از من دوستت نداره
همه کار برات کردم
الانم باهات حال میکنم میبینمت
با تمیزیت ،با خونه زندگیت با رفیقات
با مردم با همه
حالا یه بوس بده
و خودشو از لپاش از آینه بوس کرد و از لبشم بوس کرد و گفت
دمت گرم
قدر خودمو باید بدونم برادر
من مهمان خدام در این دنیا
و وقتی میدیدم این همه به خودش عشق داشت لذت میبردم اون روز وقتی تو خیابون راه میرفتم تا از مترو قیطریه برم خونه عموم
خیلی حس خوبی داشتم وقتی جلو آینه داشتم با خودم صحبت میکردم
چقدر همه چی تو این یک سال تغییر کرد
منی که وقتی به آینه نگاه میکردم و اولین روزایی که شروع کردم به آگاهی و تو کتابایی که میخوندم و یادمه شفای زندگی رو یا نیمه تاریک وجود رو خوندم و تصمیم گرفتم که عمل کنم به تمریناتش
خیلی برام سخت بود جلو آینه وایسم و با خودم صحبت کنم
وقتی برای بار اول وایسادم جلو آینه و گفتم دوستت دارم طیبه
یه صدای خیلی خیلی زیاد و بزرگ گفت نه دوست نداری دروغ میگی و من اون لحظه ساعت ها گریه کردم جلوی آینه به خودم نگاه میکردم و میگفتم ببخشید اگر به تو توجه نکردم و همه اش دنبال این بودم که عشق رو از بیرون دریافت کنم
نگو عشق از درون بود و خبر نداشتم
من اون روزا که واقعا برام خیلی سخت بود و البته بگم شیرین ،الان میگم شیرین
چون الان که چشیدم عشق به خودم رو و عشق به خدا رو و دارم به جهان هستی عشق ارسال میکنم واقعا برام شیرین شده
هر موقع یاد اون روزا میفتم میگم اشکالی نداره هرجقدرم سخت بود ولی الان شیرینه
و من دارم با خدا لذت میبرم هر روز و هر لحظه و سعی میکنم بیشتر یادش باشم
یادمه یه کتابی خوندم اسمش تسلط بر عشق ورزی بود
من سالت ها نشستم و چجد صفحه از کتابو خوندم و فقط اشک ریختم که چقدر به خودم اذیت دادم و دوست نداشتم خودمو و اون روزا بود که اگر تمریناتشونو انجام نمیدادم مدارم تغییر نمیکرد تا در مدار دریافت آگاهی های سایت زیبای عباس منش قرار بگیرم
با تمام وجودم از خدا سپاسگزارم که کمکم کرد همه این روزها رو از اول مهر سال 1402 و بعد 7 مهر شروع هر روزه گوش دادنم به آگاهی های این سایت پر از عشق و تا الان با کلی عشق هر روز تمام سعی و تلاشمو میکنم
الان که دارم مینویسم یاد یه حرفی افتادم که تو فایلای آگاهی شنیده بودم
میگفت تولد انسان وقتی هست که از اون روزی که آگاه بشه روز تولدشه و روز تولد جسمی من 27 اسفنده ولی روز تولد آگاهی من که این روز خاص ترین روزه برای من و امسال یه ماه مونده تا 7 مهر و سال اول تولد آگاهیم هست
و بینهایت از خدا سپاسگزارم
شب که شد ، میخواستم بیدار بمونم خوابم میومد به خدا گفتم اجازه دارم بخوابم ،که حس کردم اشکالی نداره بخواب
چقدر حس خوبیه که خدا هر لحظه بهت بگه چیکار کنی
بی نهایت عشق و زیبایی و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا برای همه تون میخوام