عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 25
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-28 07:34:452023-05-02 13:37:01عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و یاری رسانم
سلام استادم و مریمم و دوستان درجه یکم .
آره استاد ما هستیم که انتخاب می کنیم خوشبختی و بدبختی رو ،فقر و ثروت و سلامتی و بیماری و زشتی و زیبای و شادی و غم و ….مسلما همه ثروت و سلامتی و شادی و زیبایی و … رو میخوایم اما باید برای انتخابشون یه عمل هم داشته باشیم اون هم نگاهی زیبابین داشتنه .باید از دل هر تصویر زیبایی ها رو بکشیم بیرون ،باید مثل یه بازی که در کودکی داشتیم که به تصویر نگاه کن و تفاوت ها رو بگو خودمون رو شرطی کنیم که باید از دل این تصویر 360 درجه که میبینم بیشترین زیبایی رو لیست کنیم و تحسین کنیم .این فوق العاده است .گاهی وقت ها تو ذهن که میگی حالت که خوب نباشه تاثیر نمیزاره .وقتی بلند بلند در موردش صحبت کنی خیلی اثر بهتری رو حالت میزاره .
خدای من اون پل چوبی که به سمت ساحل میرفت من رو به انتظار دیدن یه صحنه فوق العاده انداخت .
اون ساحل سبر و آبی و بنفش اون تمیزی ساحل و شن های سفید خدای من چقدر فوق العاده است اون آسمون آبی و آدم هایی که در آرامش در حال خودشون هستن و نهایت استفاده و لذت رو دارن میبرن .ساختمون های سقف شیرونوی که من عاااشقش هستم همه صحنه ای دل انگیز رو بوجود آورده. خدای من استادم چقدر شما عالی هستید چقدر ساده و زیبا و دلنشین قوانین رو که هر کدومشون تغییری اساسی در زندگیمون میزاره رو بیان میکنید .چقدر همین نکته به من کمک کرده شرایط رو در لحظه تغییر بدم .هر موقع موردی پیش اومده که دلخواه من نیست حالم رو خوب کردم و به نکات مثبت و زیبایی ها توجه کردم درست با فاصله ی چند ساعته نتیجه متفاوت شده من مثال زیاد دارم ولی میدونم که ذهن من هم بیکار نیست مدام نجواهای خودش رو داره و تکرار میکنه این منم که با درک و مرور تجربیاتم باید ذهنم رو شرطی کنم فقط بر زیبایی ها توجه کن .وقتی به رفتار زیبای دختران دوقلوم توجه میکنم چنان صحبت ها و رفتارهای عالی از خودشون نشونم میدن که خیلی وقت ها به حیرت میوفتم و سرشار از احساس افتخار و غرور میشم .تو حرف زدن ،با هم بازی کردنشون ،انجام دادن تکلیفشون و … از این موارد زیاد هستن و فقط تحسین میکنم و شکر بجا میارم .
استادم و مریم عزیزم خدا رو شاکرم برای بودنتون و ممنون برای تمام آگاهی های نابی که به زیبایی و سادگی از شما دریافت میکنم .من همیشه درخواست داشتم استادی داشته باشم و همیشه میخواستم آگاهی ها و حقایق این دنیا رو بفهمم و شما دستی شدین از دستان خداوند که به خواسته ام برسم .ممنون از دوستان درجه یکی که با کامنت های عالیشون حال دل انگیز به من میدن .
ممنونم از خودم که مسیری خوشبختی رو انتخاب کردم و پاش هستم.
خداجونم عااااااشقم .
به نام خالق زیبایی ها
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته
درود خدمت تمام بچه های فعال گروه
خدا رو شکر برای دیدن این فایل پر از زیبایی و آگاهی دهنده
اول از همه استاد صمیمانه از شما و خانم شایسته تشکر میکنم که چقدر چقدر شما همیشه و همیشه ما رو شریک میکنید در این همه زیبایی و نعمت که تجربه میکنید
شما هم میتونستید مثل بقیه توی اون هوا و ساحل و آب فقط عشق کنید
ولی این قلب شما و این وسعت عشق شما به ما رو نشون میده که دوست دارید به ما نشون بدید با تغییر باور ها
با تغییر کانون توجه
به ندیدن و نشنیدن نا زیبایی ها
و توجه به نکات مثبت زندگی رو رویایی کنیم
من بیشتر اون حس تلاش برای انتقال اون احساس عالی رو به ما رو در چهره تون دیدن
حسی عمیق که فقط باید در فرکانسش باشی تا در فاصله هزاران کیلومتر بفهمی و درک کنی و وصل بشی به اون جریان لذت بردن از زیبایی ها
استاد شما و خانم شایسته عشقید
با ی قلب گنده به وسعت تمام زیبایی هایی که هر روز باهاشون برخورد میکنید
…..
خدا رو شکر که در این مسیر خوشبختی دارم حرکت میکنم
دارم روی خودم کار میکنم
دارم مهارت پیدا میکنم توی قانون هایی که از شما یاد میگیرم
خیلی جاها برام مثل آزمون و خطاست
و بازم عشق هست و برای طی کردن تکاملم لازمه بعضی جاها
و بودن در این مسیر باعث شده ناخودآگاه تفاوت در نوع نگاهم به بقیه رو خیلی جاها ببینم
و ی لحظه به خدا بگم شکرت به خاطر تغییر باور هام
من با اومدنم به این سایت داره روزبروز سوال هایی که سالها جواب قانع کننده ای براش پیدا نکرده بودم و در جهل بودم .
بی جواب و منگ این همه سوال توی ذهنم
الان داره روز به روز زندگیم برام معنا پیدا میکنه
میدونم الان اول راهم و خیلی خیلی باید روی خودم کار کنم و همین قدش هم بی نهایت لذت بخشه
….
برای موضوع فایل چیزی که الان به ذهنم میرسه اینکه دیدن زیبایی
عادت دادن ذهن برای دیدن نکات مثبت
ی روند هستش
یه تکامل هستش
یک تغییر شخصیت هستش
یک تلاش آگاهانه برای دیدن زیبایی ها هستش.
و این رو فقط و فقط خود خود خود من میتونم شروع کنم به انجام دادن
هیچ نیرویی بیرون از من نمی تونه بیاد برام ی کار کنه ذهن من نکات مثبت رو ببینه.
….
راهکار من در این روند دیدن زیبایی ها
در شرطی کردن ذهن برای زیبای ها
اول اول صحبت نکردن در مورد زیبای هاست
من اگه اول راهم و هنوز قدرت دیدن نکات مثبت رو ندارم و نمیتونم نکات رو در بیارم و در مورد زیبایی ها شکر گذاری عمیق بکنم و یا این چیز ها رو ی کار بیهوده میدونم
به نظر من صحبت نکردن در مورد نازیبایی هاست
و به طبع گوش ندادن به حرف های نازیباست چون برای شروع و تعهد دادن به خودم این اول راه قابل اجراست
بعد کم کم و ذره ذره در حالت خنثی شاید قرار بگیرم انگار اول آدم با صحبت نکردن و نشیدن نا زیبایی ها ذهن رو خاموش میکنه یا ساکت ترش میکنه آتیش بیار ذهن نمیشه که اونم شروع کنه به تاخت و تاز
بعد شروع به دیدن زیبایی ها میکنم.
برای شروع زیبایی ها
اولین کار شکر گذاری هستش
فکر کردن به نعمت هایی که الان در اختیار دارم
که اگه همین ها هم الان نبود باید چه رنج هایی میکشیدم
آقا الان من توی ذهنم فلان ماشین خارجی رو میخوام اوکی دمتم گرم خیلی عالی
آیا با همین ماشین پرایدی که زیر پات داری که اگه نداشتی کلی باید رنج می کشیدی
خوشحال هستی
حال میکنی
اصلا فکر میکنی اگه همینم نداشتی چی میشد
وقتی اینطوری به داشته هامون فکر کنیم
و ببینیم و بابتشون قدر دادن خدا باشیم
کم کم نعمت ها وارد زندگی ام میشه
اول کار اون ماشین دلخواهم نمیاد ولی همین ماشین خراب نمیشه
بعد باهاش کلی مسافرت و خوش گذارانی میکنم و با ادامه دادن این روند
و تغییر شخصیت خودم کم کم در مدار رسیدن به خواسته هام حالا هرچی باشه قرار میگیرم
….
وقتی قبلا ها که با قانون آشنا نبودم همش میگفتم چرا خدا به ی عده خیلی حال داده
و از ی عده چرا حالشون رو گرفته
و در جواب چیز هایی می شنیدم که راضیم نمی کرد
پس چرا انقد میگن خدا بخشنده مهربونه عادل ترینه
ولی خدا رو شکر با ادامه دادن در این مسیر
دارم کم کم به عدالت خدا پی میبرم که خدای من عدالتش کل جهان هستی رو گرفته
تمام قدرت رو در اختیار من گذاشته گفته خودت بساز
خودت زیبایی ها رو پیدا کن
خودت قدم بردار به سمت زیبایی ها
و منم توسط قوانینم حمایتت میکنم
کاری میکنم که توی رویاهاتم نمیگنجه
خدایا بی نهایت شکر
ممنون از همه
بنام خداوند هدایتگر
سلام استاد عزیززززم و مریم جانم چقدر دلم براتون تنگ شده بود
سلام دوستان گرامی
این فایل نشانه ی دیروز من بود خواستم بعنوان اولین نفر کامنت بنویسم ولی حسم گفت یه چندبار گوش بده بعد الان که دارم این کامنت رو مینویسم ساعت چهارونیم صبح هست
وای چقدر زیبایی چقدر آرامش
اول از همه استاد خوش تیپ و عزیززززم واقعا خیلی خوش تیپ شدین مریم جانم با چه عشقی فیلم برداری میکنند این رابطه عاشقانه شما رو تحسین میکنم یک رابطه باورنکردنی عاشق هم هستین بدون هیچ وابستگی مطمئنم منم همچین رابطه رو تجربه خواهم کرد
و چی بگم ازاون دریای عظیم و پر از آرامش که بی هوا منو هوایی کرد چقدر خوش رنگ با تن آبی
و رنگ سبز آبیش منو مدهوش خودش کرد که با رنگ عینک استادم یکی شده بود وای احساس میکنم تو آسمونام چقدر آزادی امنیت مردم چقدر بدون هیچنگرانی خودشون هستن من تو این فایل دوتا دریا دیدم که هردوتاشون از عظمت رب و پروردگارم میگفتند یکیش با اون رنگ زیبا و مدهوش کننده و با صدای آرام جزرو مد
و دیگری با اون تیپ عالی و صدای دلنشین که از خدا و قوانینش صحبت میکنه دریایی از آگاهی و آرامش
وقتی شما لب به صحبت باز میکنین انقد با شوروشوق گوش میدم منتظرم که دوباره از قوانین بگین میدونین چیه استاد تو این فایل گفتین که بارهزارم اومدین این ساحل ولی همچنان براتون تازگی داره فایل های شما هم همینطور هزاربار که گوش بدم انقد ناب و خالص هستن که بار اول دارم گوش میدم اونجا که مهم ترین قانون جهان رو گفتین مست شدم خنده به لبم اومد تو خودم عمیق شدم که ببینم کانون توجهم به چی هست چون از جنس همون وارد زندگیم میشه زیبایی های این فایل مثل هر فایل دیگه انقدر زیبا و حیرت انگیزه که زبان از گفتنش قاصره.
استاد دوست داشتننننی منننن
در مورد تمرینی که تو این فایل مطرح کردین
وقتی یه کم احساس میکنم که شرایط داره بد میشه یا اطرافیانم بخصوص خانوادم میخوان حرف های منفی بزنن سریع آگاهانه خودمو ازونجا دور میکنم میرم آشپزخونه خودمو بار کار مشغول میکنم یا میرم اتاق با گل های خوشگل و عزیزم صحبت میکنم از زیبایی هاشون و از پروردگار باهاشون حرف میزنم
یا میرم توی حیاط خونه به آسمون خدا خیره میشم گاهی با مورچه هام صحبت میکنم با ماه و ستاره ها از قوانین خدا میگم که تمرکزم رو قدرت و عظمت خدا باشه خیلی هم نتیجه میده مهم ترین نتیجش آرامشم هس و اینکه آگاهانه ورودیهامو کنترل میکنم اما گاهی وقتا سیل این صحبت های منفی غر زدنا انقد بیشتر میشه که چاره رو تو این میبینم از خونه بزنم بیرون من کلا با طبیعت عشق میکنم بیرون حال دلم خیلی خوبتر میشه آب و صدای آب منو مدهوش میکنم واقعا عشقبازی با طبیعت حال دلمو خیلیییی خوب میکنه وقتی با خونوادم میرم بیرون شرط بندی میکنم غر زدن ممنوع بخصوص تو ترافیک و اونام قبول میکنن تا مقصد من فرصت میکنم تو آرامش به ساختمونای بلند با نماهای متفاوت به ماشین های لوکس به درختان توجه میکنم و به راحتی به مقصد میرسم
من یه مدته اگاهانه آدمای اطرافمو حذف کردم سعی میکنم تو گفتگوهاشون شرکت نکنم فقط خانوادم مونده که واقعا حجم افکارمنفیشون زیاده اما طبق قانون من اگر فرکانس و مدارم بالابره خیلی راحت ازوناهم جدا میشم
اما و اما
وقتیکه که گفتگوهای ذهنی نجواهای ذهنی قضاوت ها میان سراغم سریع آگاهانه بخودم گوشزد میکنم که ای باارزش ترین بنده ی خدا
داری به چی فک میکنی برگرد مسیرت اشتباهه دست و صورتمو میشورم سریع میام سایت کامنتارو میخونم فایلارو گوش میدم نعمت هایی که خدا بهم داده رو یکی یکی واسه خودم تکرار میکنم کتاب میخونم هرزگاهی میزنم بیرون تنهایی تو مسیر با خدا صحبت میکنم
استاد جانم خیلی تلاش میکنم آگاهانه ورودیهامو کنترل کنم امیدوارم نتایج هروز تو زندگیم واضح تر بشه ملموس تر بشه تا بیام تو سایت راجبش با همتون صحبت کنم و نقطه تاییدی دوباره باشم بر مسیر درست هدایت استادم که برای ذهن و منطق خیلیا باور کردنی بشه قوانین هیچ تغییری نمیکنند و این خیلی عالیه که قوانین تغییری نمیکنند و ثابتن
استاد عزیزم و مریم جانم سپاسگزارم بابت این فایل زیبا و حیرت انگیز عاشقتونم خیلی دوستتون دارم
خدای مهربونم سپاسگزارم ازت که از زبان استاد تکلیفمو بهم گفتی سپاسگزارم بابت هدایت بینظیرت خداجونم خیلی دوستت دارم عاشقتم
سلام استاد عزیزم،مریم بانوی قشنگم ودوستان نازنینم
امروز ازون روزهای پرکار من تو سایت بود،که فقط با عشق اومدم وکامنت نوشتم ولذت بردم…
استاد جونم،من جدیدا یک ترفند بسیار عالی رو تو زندگیم انجام میدم،البته که شاگرد خودتون هستم دیگه…..
شب که میخوام بخوابم،طبق تمرین ستاره قطبی تمام نکات مثبت همون روز رو با عشق مینویسم
بعد با حالی فوق العاده اگه خوابم نیاد،یک قسمت از سریال زندگی در بهشت یا سفر به دور آمریکا رو نگاه میکنم،وخودم رو کاملا تو اون فایل مجسم میکنم ،وپیش خودم میگم خدا جونم اگه من رو لایق دونستی که فردا رو بهم هدیه بدی، قول میدم تا شب که بخوام دوباره بخوابم فقط حس میکنم همین یک روز رو فرصت بهم دادی،ومن وظیفه دارم فقط قشنگیهارو ببینم وبس،این فقط وظیفه من هستش وبعد میخوابم.
صبح که بیدار میشم،وچشمام رو باز میکنم ،خودم میدونم با چه ذوقی شروع به دیدن روشنایی صبح ،میکنم وازو همون لحظه انگار که فقط همین روز رو از خدا هدیه دارم،به بزرگی خودش تا خود شب،محال بتونه کوچکترین حال بدی در وجود من رخنه کنه،چون تا یه ذره نجوا میاد میگم،شهلا همین امروز رو تا شب فرصت داری،پس ببین ارزش داره حتی بهش فکر کنی؟
صبح، اون چیزایی رو که از خدا میخوام،واضح مینویسم،باحالی فوق العاده، وتجسم میکنم که همه ی اون خواسته هاهر چند تا که هستن، گاهی یه دونه س ،گاهی هم بیشتر،در طول روز تا شب برام اتفاق افتاده،باور کنید همین امروز هر چند تا خواسته ای که داشتم،به همون دقت اتفاق افتاد،به بزرگی خودش اغراق نیست،اتفاق افتاد،چون من باتمام وجودم حالم خوب بوده….
در طول روز هم که خودم رو از کوچکترین شکوفه روی یک درخت،تا رنگ زیبای برگ درختی،تا از دیدن یک بچه کوچیک،دیدن آسمون آبی،چی بگم از مزه یک چای خوش رنگ وخوش طعم ،از شنیدن کوچکترین صدای یک پرنده،حتی صدای کلاغی که اکثرا فکر میکنن،بد یمن،ولی من همیشه برام پیام شادی وروزی داشته ،تا دیدن صورت فرزندانم،دیدن روی ماه خودم در آیینه،از آب خنکی که می نوشم،از تخم مرغی که درست میکنم هر چند ساده ولی برای من مزه همون کباب فوق العاده رو میده،تا بوی غدایی که تو راه پله ،از در خونه همسایه رد میشم روحس میکنم،وپیش خودم میگم خدار وشکر،این بوی زندگی….هر چی بخوام بنویسم،کم نوشتم و حالاحالاها باید بنویسم ….
اولش سخت بود برام،ولی اینقدر تمرین کردم وتکاملم رو طی کردم،آرام آرام،که این حال واحوال خداگونه رو تازمانی که بهم نفس میده،از خودم دریغ نمیکنم
تازه معنی زندگی واقعی وخوشبختی وسعادت رو متوجه شدم،ومیخوام تو این قسمت از زندگیم استاد بشم…واقعا به قول شما استاد عزیزم همیشه درس خوندن ،مدرک داشتن، برای من شهلایی که دوتا لیسانس گرفتم،ولی سالها داره کاغدشون، خاک میخوره،خوشبختی نیورده ونمیاره
اصل زندگی اینجاست…خدا از رگ گردن به من نزدیک تراست….
عاشقتونم استاد عزیزم،مریم بانوی قشنگم، که با درسهای شما وهمت خودم وکمک خدای بزرگم،الان اینجوری زندگیم تغییر کرده،وهزارن بار در روز خدار وشکر میکنم …
درپناه حق باشید….
سلام شهلا خانم عزیزدلم
وااای خدای من ازتون ممنونم عالی بود عالی بود کامنتتون فوق التاده لذت بردم دوبار خوندمش ….خییلی تحسینتون میکنم ،تمرین زندگی درلحظه و فقط برای همین امروز ….چون ما فقط همین امروز رو داریم ودیدن زیباییها همین امروز همین لحظه …افرین بهتون ….شهلاجان ازخدابهترین لحظات پراز ارامش وعشق و خوشبختی رو براتون خواستارم
سلام الهام نازنینم
سپاسگزارم از شما
اینقدر این روزها برام ،با خدا بودن وباخدا زندگی کردن،به عشقش نفس کشیدن، بیدار شدن باخودش ،خوابیدن باخودش رو تو وجودم حس میکنم،که دوست دارم فقط بیام تو سایت وبه بچه ها بگم،من راهش رو پیدا کردم،شما هم حس من رو پیدا کنید،براتون کافی،نمیدونید چه لذتی از زندگی میبرم وبرای همه تون این حال خوب رو آرزو دارم…
دیشب این کامنت رو تقریبا نصف شب بود نوشتم،با چه حال خدایی…
باعشق نوشتم وامروز که نگاه کردم، دیدم عه ،چقدررررررستاره خورده،اولش شوک شدم،باورت میشه…میگفتم مگه داریم؟؟؟؟
شدم مثل این بچه ها که تازه مدرسه رفتن،یه چیزای پایه رو یاد گرفتن،میخوان فقط به دوستاشون بگن،بیاین من بهتون بگم چجوری باید این درس رو یاد گرفت،من باعشق به همتون میگم،حکایت الان من شده عزیزدلم…
الهام جانم روی ماهت رو از نزدیک ندیدم،مثل تمام بچه های این سایت،ولی اینقدر دوستون دارم،که با تمام وجودم دوستون دارم ،عاشقانه وبی ریا….
عاشق خدا بودن وحال این روزهای خودم رو براتون آرزو میکنم…
سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیزم به خصوص شهلای عزیزم
وای که چه حس نابی خوندن کامنتت بهم داد واقعا اون احساس و اون انرژی رو از تک تک کلماتی که نوشته بودی رو با تمام وجودم حس کردم تو فوق العاده ای عزیزم تو لایق بهترین هایی واقعا تحسینت میکنم و برات از ته دل دعا میکنم که همیشه سالم،شاد و سربلند و موفق باشی و در حال پیشرفت در این مسیر الهی و همیشه منتظر اتفاقهای عااااالی باشی
سلام آتنای عزیزم
به بزرگی خدا ،قسم میخورم،لحظه ای که اون کلمات رو تایپ میکردم، خودم نبودم،انگار خدا دستور میدادمیگفت شهلا،هر چی من میگم بنویس ،بذار هرکسی که این کامنت رو خوند،بفهمه تو حال خوبی داری،ویادت بیار ،که خودت از کجا به اینجا رسیدی وحتی اگه یک نفر هم،با خوندن کامنتت ،بهسمت من اومد تو رسالتت رو انجام دادی،آتنا جان اشک تو چشمام جمع شده،نمیتونم تایپ کنم …
به خدا ی عزیزم میسپارمت
عاشقتم…
به نام خدا
سلام دوست عزیز کامنتت چقدر عالی و فوق العاده بود
مرسی من چقدر استفاده عالیی کردم از این کامنت زیبا و فوق العاده عالی
واقعا چقدر عالی هست زمانی که فکر میکنی فقط و فقط یک روز تو این جهان هستی زنده هستیم از ساعت 6 صبح نا دوازده و از ساعت 11 تا دورازده فرصت داری از زیبایی های زندگیت بنویسی وقتی مینویسی و تعریف میکنی انگار خدا میگه و سفارش میده این بنده من توجه زیادی به نعمت های زندگی من داره و براش تایم بیشتر بزارید که بیشتر توجه کنه و هدایتت میکنه به سمت زیبایی های جهان و این دنیای فوق العاده عالی خدایا سپاسگزارم بابت این همه زیبایی های فوق العادع عالی
ممنونم ازت که دوتا چیز خوب یاد گرفتم
که
1 خیال کنم که فقط ی روز زنده ام و فقط به زیبایی ها اگاهانه توجه کنم
2.قبل از خوابم حتما ی قسمت از سریال زندگی در بهشت رو بعداز تمرین ستاره قطبی نگاه کنم
ممنونم ازت شهلای مهربان
سلام آقا کامران عزیز دوست نازنیم
خدارو هزاران بار سپاسگزارم، که امروز از سرکار برگشتم،به سایت سر زدم،دیدم مهرو محبت که داره از درودیوار برام میباره،وچقدر من خوشبخت هستم،که خدا من رو لایق این همه لطف ومحبت از طرف شماها دوستهای ندیده ((در ظاهر)
ولی باگوشت وپوست واسخوان ،نزدیکی شماهارو حس میکنم) ،دیده…..
خداروصد هزار بار سپاسگزارم
آقا کامران عزیز،تمام اون کلمات رو باعشق برای شما دوستان نوشتم،چون میخوام همه ی کسایی که تو مدار هم هستیم، رو ازین عشقبازی باخدا شریک کنم،چه شریکی بهتر از شماها…،به بزرگی خودش، لذتی داره این عشقبازی باخدا،که با هیچ مستی و مرفین وهر چیز مادی ودنیوی ،بدست نمیاد…فقط دل سپردن به خودش،واز یک روز لذت بردن در هر لحظه ش…الله اکبر، الان اینو نوشتم موبه بدنم سیخ شد،الله اکبر…
کامران عزیزم، به خودش سر سپردن ولاغیر رو برات،هر لحظه آرزو میکنم..
درپناه حق..
سلام شهلای عزیزم
با شدت و حدت هر چه تمام تحسینت میکنم که اینقدر قشنگ تکاملت رو طی کردی
واقعا حالت رو خریدارم:))
من خودم توی یک ماه گذشته از لحاظ احساسی و فرکانسی چندین پله رشد واضح و ملموس داشتم،
و این ماه میخوام اون حال خوب رو پایدارش کنم.
شکر خدا خیلی بهتر میتونم احساسم رو سرجاش برگردونم، ذهنم رام تر شده انگار اما امان ازش که امشب با ورود یک نگرانی کوچیک دنیای درونم رو داشت بهم میریخت..
طاقت نیاوردم. یه کاغذ برداشتم برای خودم کاملا منطقی باز کردم مسئله بیهوده و مضحکی که ذهنم رو بی خود و بی جهت درگیر کرده بود و آرامش مطلق درونی رو ازم گرفته بود.
اونم چیزی نیست جز ترس از دست دادن عزیز
خیلی چیز وحشتناکیه و واقعا کنترل ذهن برام کمی سخت بود.
ولی وقتی به خودم تاکید کردم که فکر کردن بهش مساویه با رخ دادنش و نوشتم و نوشتم،
انگار از یه جایی به بعد آرامش خاصی اومد توی وجودم و دیگه خودم نبودم که مینوشتم، یه نیرویی داشت همراهی میکرد که بی شک خداوند هدایتگر بود.
توی اینجور مواقعی مهمترین کار اینه که هر چی میتونی روی اون موضوع تمرکز نکنی و همزمان نخواهی که با مقاومت دفعش کنی.
بلکه فقط باید اول با منطق و در ارامش به خودت یاداوری کنی مه ادامه این افکار چرا بده؟ و چه نتایج بدی رو میتونه بیافرینه؟ و چقدر میتونه روزایی که رویایی هستن رو زهرمار ادم کنه،
و بری سراغ یه کار دیگه که تمام ذهنت و تمرکزت رو درگیر خودش کنه.
و بعد آروم آروم با خودت به صلح میرسی، از حسرت فاصله میگیری و به امید نزدیکتر میشی، و ناخودآگاه احساس زیبا و قدرتمند سپاسگزاری وجودت رو فرا میگیره و قلبت رو آروم میکنه.
خدایا شکرت
خدای قشنگم
همواره آرومم کن و من رو حای چشم به هم زدنی حال به خودم نذار…
خدایا ازت ممنونم
شهلا جان احساس کردم باید اینها رو بنویسم، انگار پاسخ کامنت شما بهونه بود.
اما چه بهانه زیبا و تحسین برانگیزی بود!!
ازتون ممنونم
انرژیتون پایدار و وجودتون سبز؛)
یه درخواستی ازتون دارم
میشه یکم بیشتر توضیح بدین که چکار کردین و چه روندی رو داشتین تا به این حال رویایی که فرکانسش در بند بند این کامنت موج میزنه رسیدین؟
من کاملا این حستون رو تجربه کردم، و الان دوباره در مسیر رسیدن و مهمتر از اون حفظ این احساسم، راهنمایی های شما احتمالا میتونه خیلی کمکم کنه.
پیشاپیش ازتون سپاسگزارم
سلام روژینای نازنیم
عاشقتم، خریدار حال خوب من هستی عزیزم.
من هم با تمام وجودم این حال رو برات از خدا خواستارم..
عزیزم به قول استاد تمام این مراحل تکامل میخواد،وصد البته تعهد..تعهد واقعی
تو کامنتم نوشتم،به محض اینکه نجواها میان،به خودم میگم ببین این چند ساعت رو بیشتر فرصت نداری،ببین ارزشش رو داره،حتی بهش فکر کنی،برو به چیزای باارزش تر فکر کن وتمرکز کن
از دست دادن عزیز رو روژینای نازنیم،من دقیقا 16 سال پیش،زمانیکه مادرم دراوج جوانی بود،تجربه کردم. یک روز صبح حالش بد شد،تا رسوندمش اورژانس،یک ساعت نشد،به معبود پیوست..دیگه بدتر ازین فکر نمیکنم اتفاقی باشه…بگذریم..
یک هفته زمان برد، تا خودم رو جمع وجور کردم،که اصلا ببینم چه اتفاقی افتاده. واز خدا میخواستم بهم صبر بده،بعد ازمدتی به خودم قبولوندم که مامانم جاش خیلی خوب،وهمیشه به خوابم میومد که لباسهای زیبا تنش کرده،وهمیشه میخنده خدا اینجوری جوابم رو داد،تو نگران مامانت نباش،جاش پیش من امن وعالی…..الان که بهش فکر میکنم، همه ی ما به خدا نزدیک هستیم، فکر میکنیم دور هستیم
اون موقع که من اصلا عضو سایت نبودم، واصلا بلد نبودم این درسهارو..
ولی این نزدیک بودن به خدا،تو ذات همه هست،ما بیخبریم.. ازون موقع خیلی خدارو تو زندگیم بیشتر حس میکردم، ولی یه وقتایی هم گمش میکردم
روژینا جان ،الان اون گمشده رو باتمام وجود پیدا کردم،وحسابی بهش چسبیدم،وقدرش رو باتمام وجود میدونم
لحظاتت رو با خدا تقسیم کن،شیطان همیشه هست،ومنتظر سهل انگاری تو،تو باید بهش اعتنا نکنی،آرام آرام عادت میکنی اگه حضور خدارو بیشتر از حضور شیطان بپذیری…وبه خودت میای ومتوجه میشی،چند روز گذشته، وخبری از حال بد وذهن نجوا گر نیست،وهمش حال خوب واحساس خوب وقطعا اتفاقات خوب..
همین امروز بیرون بودم،یهو به یک ترافیک سنگین بر خوردم،باورت میشه،تمام ماشینهای اطراف،فقط غر میزدن، ولی من داشتم به درختهای اون خیابون توجه میکردم،لذت میبردم،از رنگ سبزی که تو این فصل فقط پیدا میکنی،ومیگفتم اِلله اکبر چقدر زیباست،حتما اون بغل دستی پیش خودش گفت،اینو نگا،دیوونه شده،ولی من یاد گرفتم تو جهنم هم بهشت درست کنم،این ترافیک با این درختها وزیبا ییشون که اصلا خود خود بهشت بودن….
عزیزدلم امیدوارم تونسته باشم کمک کوچیکی بهت کرده باشم، قطعا روزهای نه چندان دور ، میای ،وخودت مینویسی، که چقدر حالت باخدا خوب خوب….ویکی دیگه میاد وبرات مینویسه،حال خوبت رو خودم خریدارم..
عاشقتم
در پناه خودش باشی..
سلام بر خانم حیدری
تمرین ستاره قطبی عالیه چقدر خوبه که خودمون میتونیم خالق زندگی خودمون باشیم با توجه به زیبایی ها و قشنگی های دنیا و زندگیمون با دیدن سریال زندگی در بهشت،سفر به دور آمریکا و ….
اینکه هر روز هدیه ای است از طرف خدا برای ما،اگه هر روز فرض کنیم که همین 24 ساعت را داریم چقدر رفتار و کردارمون تغییر میکنه و تبدیل میشیم به بهترین انسان روی زمین
تمرین شکرگزاری و ستاره قطبی در صبح باعث خلق یک روز فوق العاده میشه
ممنونم بابت این کامنت ارزشمند و نتایج فوق العاده
سلام محمد آقای عزیز
شما که خودتون استاد هستید..
به نظرم این حکایت که فقط فکر کنی ،همین یک روز رو داری ،میشه مثل وقتیکه سر جلسه امتحان نشستی ،وبهت تایم مشخصی داده شده ،سعی میکنی بهترین خودت رو توی اون برگه ارائه بدی ،که بهترین نمره رو بگیری..حواست فقط به اون برگه وزمان مشخص،که لحظه ای رو از دست ندی،البته اگه درست رو خوب خوب خونده باشی نمیخوای چیزی رو ازدست بدی،چون قدر ساعت امتحان رو میدونی…
این ایده هم الان نو ذهنم اومد، ونوشتم..
ممنونم که وقت گذاشتین وکامنت من رو خوندین..
در پناه خودش باشید دوست نازنینم..
سلام و درود بر شما
و
سلام و درود بر عباسمنشیهای باوجود
ممنون از کامنت زیباتون و ممنون از شوق و ذوق وصف ناپذیری که از خودتون ارائه کردید، چیزیکه بنظرم خیلی در نوشته شما ملموس بود و الحق که «اصل» موضوع هم همینه شور و شوق و اشتیاقه
حس زیبای بهره مندی از زمان در اختیار با توجه عمیق به زیبائیهای بیشمار وجودمون و محیط پیرامونمون در کامنت شما بنحوی زیبا خودنمایی میکنه ، اینکه صبح که از خواب بیدار میشیم اینجوری تصور کنیم که همین یه روز رو داریم و با لذت حالشو ببریم تا شب اونم تمام و کمال و دست آخر هم با مرورش بخوابیم، یعنی آخر «عمل» به «اصل»
سپاسگزارممم
سلام خدمت شما آقا امید نازنین.
دقیقا همون شور واشتیاق رو خوب اشاره کردین،چون نمیخوای فرصتی رو ازدست بدی،سعی میکنی با شور وشوق لحظه هارو طی کنی،نکنه لحظه ایش رو هدر بدی،حتی با کوچکترین احساس منفی
وقتی شب مرور میکنی ،متوجه میشی از خودت یک انسان پر از حس خوب وشاد ساختی،که خواسته بهترین روزش رو تجربه کنه باتمام کم وزیادش.
مگه زندگی چی،مگه جزاین هستش که حالمون خوب باشه،چه روزهایی که غرق در مادیات بودیم،ولی حالمون خوب نبوده،نفهمیدیم چطور به شب رسیدن وتمام شدن،یه روزهایی هم قطعا که همه تجربه کردیم،هیچی نداشتیم،ولی اینقدر حالمون خوب بوده،که صدای خنده هامون به آسمون میرفته،واز زندگی لذت بردیم،انگار نه انگار که هزار تومن تو جیبمون نبوده…
همه چیز تو وجود خودمون،وسپردن خودمون به خدا،واعتماد کنیم،وکاری نداشته باشیم،ما سمت خودمون رو درست کنیم،بقیه رو بسپاریم به کاردان واقعی،هیچ جایی امن از تر آغوش خودش نیست…
کلمات خودشون اومدن،آقا امید،منم مقاومتی نکردم ونوشتم برای شما..
به خدای بزرگم میسپارمتون…
«در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد ؛ حالتی رفت که محراب به فریاد آمد»
«باده صافی شد و مرغانِ چمن مست شدند ؛ موسمِ عاشقی و کار به بنیاد آمد»
«بویِ بهبود ز اوضاعِ جهان میشنوم ؛ شادی آورد گل و بادِ صبا شاد آمد»
«دلفریبانِ نباتی همه زیور بستند ؛ دلبرِ ماست که با حُسنِ خداداد آمد»
سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار ، خداوند متعال رو شاکرم بخاطر این فایل و این احساس خوب. سلام به دوستان نازنینم که همتون رو از صمیم قلبم دوست دارم. عصر جمعه یه کامنت طولانی نوشتم ولی بنا به دلایلی پاکش کردم و الان ساعت 2:33 (شیفت شبکار) دوباره دارم کامنت مینویسم. الان احساس مثبت تری دارم. با اینکه از بی خوابی خوشم نمیاد ولی خداییش نمیتونم از سکوت و آرامش و احساس مثبت این موقع شب لذت نبرم. به قول حافظ شیرازی «آن زمان وقتِ میِ صبح فروغ است که شب ؛ گِردِ خَرگاهِ افق پردهٔ شام اندازد» حافظ میگه اون احساس توحیدی که قلب انسان رو روشن میکنه رو توی این دل آرامش و سکوت و تنهایی شب میتونی دریافتش کنی.
استادان عزیزم من بسیار لذت بردم از این ساحل ماسه ای و این امواج دریا. چند روز پیش خیلی اتفاقی یه فایل ویدیویی رو جایی دیدم که شخصی روحش از جسمش خارج شده بود و دوباره بعد از چند دقیقه برگشته بود به کالبدش. توصیفاتی از جهان پس از زندگی داشت (خیلی ها باور نمیکنن و رد میکنن، هر کسی اجازه داره هر جوری دلش میخواد برداشت کنه) و نکته اش اینکه من میگفتم چه جالب، این ها همون انرژی بودن جهانه، این صحنه هایی که افراد دیدن همون انرژی ها و همون قوانین کیهانیه که استاد عباس منش همیشه میگفت. برام جالب بود که صحبتهای اون شخص هیچ تناقضی با آیات قرآن و صحبتهای استاد عباس منش نداشت. اون انرژی بودن، اون یکدست بودن. شخصی میگفت وقتی دستم رو وارد تنه درخت میکردم میشدم جزیی از اون درخت، یا وقتی فردی احساسی داشت و من بهش توجه میکردم من میشدم بخشی از اون افکار و ذهن و انرژی طرف. همه به نوعی اذعان میکردن که ما بخشی از یک انرژی الهی یکپارچه هستیم. شخصی میگفت وقتی شب روحم داشت به جسم برمیگشت توی درختان کنار خونه متوجه حضور سه تا پرنده شدم که صدایی از خودشون تولید میکردن ولی من میدونستم مفهوم این صدا حمد و تسبیح خداست،یا یه حشره ریزی که لابلای چمنها حرکت میکرد اون هم داشت تسبیح خدا رو میگفت. حتی ذرات خاک و برگ سبز درختان همه دارن خدا رو نیایش میکنن.
شاید مردم عادی به راحتی از کنار این زیبایی های طبیعت عبور کنن، نکته اش اینه که انسان توحیدی و زیبا بین بیشتر لذت میبره چون این هنر دیدن زیبایی رو در خودش پرورش داده. امواج زیبای دریا با قدرت و انرژی و قوانین خداوند به حرکت در میان و خدا رو تسبیح میکنن.
تصور ما از تسبیح اینه که یه نخ دراز و چندین مهره دستمون بگیریم و بگیم پیس پیس پیس پیس ، نه دوست عزیزم. همین صدای جریان آب ، همین صدای پرنده ها، همین صدای امواج که حال آدم رو خوب میکنه و آرامش برامون داره ، و یاد خدا در قلبمون میاد، الهی شکر میگیم ، همین خودش تسبیح خداست. تسبیح برای دریا میشه صدای امواج و نسیم، برای من انسان میشه احساس مثبت و گفتن کلماتی که دلالت کنه بر شکرگزاری خداوند و تقویت کنه این احساس مثبت و توحیدی. شما اگه با یه نفس عمیق هم بیاد خدا بیافتی و احساس شکرگزاری قلبی از خداوند به شما دست بده باز هم تسبیح محسوب میشه.
یه وقتایی که از سر کار برمیگردم آنچنان غرق در تماشا و تحسین زیبایی آسمان و منظره غروب و ابرها و انعکاس نور رویی امواج دریا و نخلهای کنار مسیر میشم، و متعجب از اینکه بقیه چرا به این زیبایی ها توجه نمیکنن، اون لحظه ای که من توی سرویس هستم و دارم از محل کار به طرف خوابگاه برمیگردم و دارم به این زیبایی ها نگاه میکنم بقیه دارن در مورد مشکلات خوابگاه و برنامه غذایی و جلسات اداری حرف میزنن. استاد تا پیش از این حتی من به جزئیات به این موضوع دقت نکرده بودم. ولی الان که شما توضیح دادین بهتر میتونم بفهمم. الان به همکاران حق میدم. شما توی همون فضای اداری، خوابگاهی خودتون بمونید، منم غرق در زیبایی های پروردگار میشم. این صحبتتون به جانم نشست که توی هر شرایطی میشه زیبایی ها رو دید و تحسین کرد، الان میفهمم چرا بقیه حواسشون به این زیبایی ها نیست. یعنی اون موقعی که حمید امیری عین دیوونه ها دهنش بازه و داره ذوق مرگ میشه از دیدن رگه های نور خورشید که از بین یه ابر پفکی رد شده و هایلایت های زرد و نارنجی و قرمز و پیوند خوردنشون با آبی بیکران دریا و عکس میگیره ، بقیه بی تفاوت میگذرن. اعتراف میکنم یه وقتایی شیطنت درونم گل میکنه و میگه: اشکالی نداره ، بهتر ، بذار این زیبایی ها همش مال خودم تنهایی باشه» من وقتی عکس میگیرم متوجه نگاه های سنگین و نیشخند های اطرافیان میشم ولی چه اهمیتی داره، شاگرد استاد عباس منش اولین درسی که باید یاد بگیره هنر اعراض کردن از افکار منفی دیگرانه. پیامبران الهی هم مسخره شدن، من که جای خود دارم. خدا حسرت میخوره به حال این افراد؛ «یَا حَسْرَهً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ حسرت بر این بندگان. هیچ پیامبرى بر آنها مبعوث نشد مگر آنکه مسخرهاش کردند»
من وقتی بوشهر، خونه هستم ، یا عسلویه ،سر کار ، هر روز به فراخور تحرک و جابجایی از منظره ساحل و دریا متنعم میشم. خداوند هر روز این زیبایی رو رزق من قرار میده. حتی زمانهایی که حالم مثبت نیست، وقتی از کنار دریا میگذرم و به زیبایی بی نهایت دریا نگاه میکنم خواه ناخواه یه حس توحیدی و زیبا و آرامش دریافت میکنم. حداقلش اینه که اون احساس منفی کاهش پیدا میکنه. استاد یه جایی مثال زدین از سفر به دور آمریکا و تمرکز بر زیبایی ها و وارد شدن این زیبایی ها به زندگی افراد. بعد از این جمله تون گفتم آره استاد راست میگه ، همینه، من این اتفاق برام افتاده. من جاهای جدیدتری رفتم، مکانهای زیبا تر و آرامش بخش تر. حتی چند ماه پیش که اسباب کشی کردیم و به این خونه جدید اومدیم ، این خونه جدید با پنج دقیقه پیاده روی میرسم به ساحل. خونه قبلی نیاز به ده دقیقه رانندگی داشت برای رسیدن به ساحل. چند ماه قبل از اون خوابگاه شرکت عوض شد، از یه جای شلوغ و پر سر و صدای شهر اومدیم یه نقطه آرامش بخش، با ماشین ده دقیقه راه برم میرسم به جنگلهای حرّا (انبوه درختان مانگرو که توی سواحل ماسه ای رشد میکنن،درختان آب شور هستن، دوستانی که تمایل دارن تصاویر خلیج نایبند و جنگلهای حرّا عسلویه رو سرچ کنید) برای من تجربه جدیدی بود. یه جایی لابلای درختان چیزی شبیه یه فضای خالی بود که برای من معبد سکوت و تنهایی میشد، زیر سایه درختان حرا مینشستم و به آبی بیکران چند لایه دریا و آسمان نگاه میکردم و از صدای نیایش پرنده ها لذت میبردم.
دیروز که رفته بودم داخل شهر عسلویه برای خرید همزمان داشتم همین فایل رو میدیدم. با اینکه عسلویه یه شهر کوچیک در حال توسعه است و نیاز به کلی رسیدگی به زیرساختهای شهری داره ولی من آگاهانه داشتم دقت میکردم به نکات مثبت. تمام این مسیری که من رفتم و برگشتم نازیبایی هم داشت ولی الان بخوام نازیبایی ها رو بگم شاید دو مورد به ذهنم برسه ولی میتونم ده ها مورد مثال بزنم براتون از زیبایی ها. کلی ساختمان و ماشین زیبا که بیانگر ثروت بودن. و من آگاهانه تحسین میکردم که ثروت هست ، زیاد هم هست. برای همه و بیش از تصور ما. تا دلتون بخواد درخت و گل و بوته و نیزار های زیبا توی مسیرم دیدم. بخوام دونه دونه بگم خیلی طولانی میشه. حتی رقص نیزار با باد و انعکاس نور خورشید ، حتی اون دو تا یاکریم که روی کابل برق نشسته بودن. حتی اون پسر بچه زیبا که رد شد و تا منو دید یه لبخند زیبا بهم هدیه داد. استاد یه باوری در ذهن من شکل گرفته و اونم اینکه جهان بر مدار زیبایی و انرژی مثبت در حرکته، حتی اگه جایی باشه که نازیبایی موج بزنه به مرور زمان و به صورت تکاملی از نازیبایی اون مکانها کاسته میشه و بر زیبایی شون افزود میشه. کاری به مهارت زیبا بینی خودمون ندارم. جهان لاجرم در حال گسترش زیبایی هاست. همه مون بسیار دیدیم مناطقی توی شهرمون بوده، مناطق داغون و نازیبا ولی به مرور زمان به صورت تکاملی ساخت و ساز شده،زیرساختهای شهری و فضای سبز اومده و جاده کشیدن و کلی کار مثبت انجام شده. ابر و باد و مه خورشید و فلکی دست به کار شدن و زیبایی ها رو به اون منطقه آوردن. همه مون تجربه اش کردیم رفتیم یه جایی و گفتیم اااعععع اینجا قبلاً این شکلی نبود،چقدر قشنگش کردن. جهان قشنگش کرده. این خاصیت و مأموریت جهانه. یبار قبلاً مثال پله برقی رو زده بودم. اگه جهان رو یه پله برقی بزرگ فرض کنیم ما میتونیم برخلاف حرکت پله برقی حرکت کنیم، فقط با تقلا کردن اسباب زحمت خودمون میشیم. به هیچ مقصدی نمیرسیم، ولی میتونیم با پله برقی بریم بالا. آرام باشیم و با جریان همراهی کنیم. حتی اگه کمی تلاش کنیم با سرعت بیشتری هم میریم بالا.
یادم میاد روزهایی که احساسم خیلی مثبت نبود. ولی آگاهانه تصمیم گرفتم برم به نقاط زیبا تر . برم تو پارکهای ساحلی و مسیر پیاده روی ساحل قدم بزنم. یه فایل استاد عباس منش هم به این ترکیب پیاده روی و زیبایی اضافه کنم تا تاثیر زیبایی ها بیشتر و بیشتر بشه. یه جایی فکر توی قدم چهارم باشه. استاد عباس منش یه جمله ای رو میگن با این مفهوم که تمام کاری که ما باید بکنیم اینه که مدت زمان بیشتری در احساس خوب باقی بمونیم، و هر بار مدت زمان احساس خوب بیشتر و بیشتر میشه، اتفاقات خوب هم یکی یکی وارد زندگی مون میشه.
استاد هر چقدر بخوام از زیبایی های روزانه ام بگم تمامی نداره. الان که کامنتم به اینجا رسیده ، یادم اومد چند مورد از زیبایی های دیگه رو میخواستم تویی کامنت بنویسم ولی ننوشتم، بخوام اونها رو هم اضافه کنم فکر کنم کامنتم دیگه خیلی طولانی تر بشه.
در پناه جان جانان ،خالق و گستراننده زیبایی ها، رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید و متنعم از بینهایت زیبایی.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
سلام . آقا حمید عزیز و توحیدی
بسیار بسیار تحسین میکنم شما رو چقدر حس و حالتون عالیه چقدر کامنت های زیبایی می نویسید . من که هر دفعه توی هر فایلی اول دنبال کامنت شما میگردم ببینم نگاه زیبای شما رو راجع به اون فایل
بسیار لذت میبرم از نوشته های شما از آیه های که استفاده میکنید چقدر به جا است از شعر های زیبایی که می نویسید و حال ما رو دو چندان خوب میکنید .
آقا حمید من تا حالا بوشهر و عسلویه نیومدم و هر دفعه که شما اونجا رو توصیف میکنید این خواسته من بیشتر میشه که بیام و زیباییهای اونجا رو از نزدیک ببینم
ولی اینقدر زیبا شما توصیف میکنید که من فکر کردم الان اونجام و دارم توی جنگلهای حرا و کنار ساحل قدم میزنم . من عاشق دریام دفعه دیگه که رفتین دریا سلام من رو به دریا برسونید .
آقا حمید عزیز حال دلتون همیشه عالی سلامت و ثروتمند باشین در پناه الله مهربانی
به همه ی آرزوهای قشنگتون برسید
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم. سپاس فراوان از بزرگواری شما و ممنونم بخاطر زمان ارزشمندتون که برای هدیه دادن کامنت به من اختصاص دادین، ازتون سپاسگزارم. امیدوارم بزودی در اولین فرصت بتونید تشریف بیارید بوشهر و عسلویه از زیبایی های سواحل خلیج فارس لذت ببرید و رنگارنگی خلیج و ساحل رو ببینید که خداوند چطوری زیبایی ها رو گسترش داده. نمیدونم اهل کجا هستین و چقدر تحمل آب و هوای گرم و شرجی رو دارید. از بهمن تا فروردین هوا خیلی سمت جنوب خوبه. میتونید در اون زمان برنامه سفر بچینید، هم هوا خوبه، و هم تمیزه، آبی دریا و ابرهای پفکی و منظره های غروب شگفت انگیز. من 35 ساله اینجا دارم زندگی میکنم ، پنج سال شغلم روی دریا بوده. ولی هنوز دیوونه دریا و ساحل و منظره ها و سواحل بکر هستم. از اردیبهشت روند افزایشی گرما شروع میشه ، خرداد تا مهر اوج گرما ست ولی بهترین زمان برای تهیه خرما و رطب تازه مرداد و شهریوره. بهش میگن خرماپزون. حتی تا آبان هوا گرمه. بهمن و اسفند بهترین زمانه، هوا کاملاً بهاریه، ولی یه وقتایی بارون های غافلگیر کننده هم داره.تا یادم نرفته اینو بگم، اگه استان بوشهر رو روی نقشه جهان در امتداد مدار ادامه بدین میرسید به فلوریدا جان استاد جان. خودم وقتی این موضوع رو دیدم بشدت ذوق زده شدم.
امیدوارم خداوند اونقدری درک و فهم و آگاهی توحیدی از قوانین جهان بهم عنایت کنه و اونقدری بتونم شاگردی خوبی برای کلاس درس استاد عباس منش باشم تا بتونم با نتایج عملی الگوی خوبی باشم برای انتقال باور اینکه میشود. برای اثبات اینکه توحید انسان رو به اوج رشد و تعالی و پیشرفت میرسونه. خداوند بیشتر از ما دوست داره که ما بندگانش متنعم باشیم.
الهی که همیشه همیشه حال دلتون عالی عالی باشه ، احساس قلبی تون مثبت و توحیدی باشه ،بقول خانم شایسته: اگه بخوام تمام آموزشهای استاد عباس منش رو در یک جمله خلاصه کنم اون جمله اینه « احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب »
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این مسیر توحیدی مون. بخاطر این استاد نازنین.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام خدمت آقای امیری بزرگوار
انصافا این کامنت باید تأثیرگذارترین دیدگاه یاشه؛ چون از ابتدا تا انتها پر از حس نابه، پر از عشقه، پر از زندگیه و پر از سپاسگزاری با بهترین ادبیات و من چقدر لذت میبرم از جمله به جمله نوشته هاتون.
وقتی از زیبایی های بوشهر توصیف میکردن من کاملا احساسشون کردم چون من فصل بهار به بوشهر سفر کردم، واقعا بهشته و تا چشم کار میکنه سر سبزی و زیبایی هست و اون ساحل زیبا کنار خیابان واقعا چشم را مبهوت میکنه خوشا به حالتون که این همه زیبایی رو میبینید و لذت می برید خصوصا پایگاه دریایی واقعا رویایی و زیباست، و بوشهر واقعا مردمان خوب و خونگرمی داره و از جمله شما هم از خوبان این شهر هستید برادر بزرگوارم.
درباره ویدئویی که دیدی روح از بدن جدا میشه من عاشق این برنامه های ماوراالطبیعه هستم و یک برنامه ایی به اسم زندگی پس از زندگی در ماه رمضان هر روز از کانال 4 پخش میشد که فکر میکنم در حال حاضر هم تکرارش ساعت ده و نیم شب پخش میشه، هر بار که من این برنامه رو مبینم اصلا دلم میخواد من هم عالم روح رو تجربه کنم یه جورایی آدم جوگیر میشه.
خدا رو شکر که عادت سپاسگزاری و ماندن در احساس خوب رو از استادان خوبمون داریم یاد میگیریم حتی در شرایطی که در ظاهر ناجالب هست و این شب ها و تاریکی ها رو با احساس خوب در انتظار رسیدن طلوع فجر میمانیم.
همیشه در بهترین حال باشید و در پناه خداوند بهترین ها در مسیر زندگیتون قرار بگیرن به راحتی
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم. سپاسگزارم بخاطر این کامنت ارزشمند تون. از درگاه خداوند براتون بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو درخواست میکنم. امیدوارم که در اولین فرصت بتونید بیاین بوشهر. اگه خواستین تشریف بیارید منطقه جنوب ، بهتون پیشنهاد میکنم حدفاصل بهمن تا فروردین باشه. بعضی وقتا اتفاقی اردیبهشت هم هوا خوبه. ولی چیزی که به تجربه ثابت شده از نیمه فروردین تا نیمه آبان تابستون محسوب میشه. شدت گرما و شرجی خیلی بالاست، ما را به سخت جانی خود این گمان نبود… ولی اگه بخوام شیطنت کودک درونم رو بگم میگم طرفای مرداد و شهریور بیاید تا بدونید بوشهر واقعی یعنی چی ، بهش میگن فصل خرما پزون. فصل برداشت و رسیدن خرماهای جنوبه. فصلی که کولر ماشین نه تنها جواب نمیده، که ازتون سوال هم میپرسه، میگه واقعاً چرا اینجایی؟؟
منم دقیقا همون برنامه زندگی پس از زندگی رو دیده بودم. چند قسمتش رو توی آپارات دیدم،هر چند زیاد اهل تلویزیون نیستم. اینم که باعث شد ببینم خیلی هدایتی شد. قرآن رو باز کردم یه آیه ای اومد در مورد مرگ و زندگی پس از مرگ. و کنجکاو شدم و خواستم در مورد این موضوع بیشتر بدونم. خب اعتراف میکنم یه ترسی از مرگ همیشه در وجودم بود. ولی بعد از دیدن برنامه و شنیدن تجربه افراد، بخش زیادی از ترسم تبدیل به آرامش شد. دیدم که این موضوع بخشی از تکامل مون هست که لاجرم باید ازش بگذریم. اما قرار نیست فقط توی این بخش بمونیم ، دونستن این موضوع باید فقط مایه قوت قلب و اعتماد ما به خالق باشه و نه اسباب نگرانی و متوقف شدن. چون ذهن چموش خیلی راحت میتونه آدم رو گول بزنه. با دیدن همین چندتا تجربه افراد دست تسلیم ما رو بیاره بالا بگه ما نهایتاً باید تسلیم بشیم و نباید تلاش کنیم.
امیدوارم همیشه همیشه احساس درونی تون مثبت و عالی و توحیدی باشه ، که همین احساس خوب کلید اتفاقات خوبه.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام به برادر فوق العاده ی من حمید
سلامی چو بوی خوش آشنایی
سلامی به دلچسبی استراحت بعد شیفت شب
با اینکه لذت پخش شدن روی رخت خوابت بعد کشیک اصلا قابل تعویض با هیچ چیز نیست ولی میخوام بایستم و برات ایستاده دست بزنم
پسر دمت گرم ،چه جوری میتونی تو همه زمینه ها انقدر فوق العاده باشی ؟
یک کامنت نوشتی از مسئله هایی که حل کردی تو کارت ،ببییییین من اونو خوندم اصلا گفتم باااابااااا من در مقابل حمید هیییچ کار تو زندگیم نکردم ،این بشر فوق العاده ست
داشتم افسردگی میگرفتم اصلا :))))
این کامنتت چقدر فوق العاده بود ؟ انقدر که من رو از خوابیدن پشیمون کرد و میخوام فقط بنویسم
بنویسم داداش نمیدونی این روز ها چقدر عمیقا احساس خوشحالی و خوشبختی میکنم
ی وقتایی به خودم میام و با تعجب از خودم میپرسم من الان چرا انقدر حالم خوبه ؟ این ذووق ته دلم برای چیه ؟؟؟؟ :))))
میبینم من همون آدمماااااا ،اما جهان اطرافم نه
همه چیز به طرز جادویی قشنگ و دلنشینه
اولش اینجوری نبود ،به قول رضوان اولش باید ادا درمیاوردم ،اما الان ؟ تا صدای جیک جیک پرنده ها رو میشنوم مست میشم ،بلند بلند میخندم و باهاشون حرف میزنم میگم چی میگین شما کوچولوها ؟ شما هم دارید خداروشکر میکنید نه ؟
ی حیاط داریم ته بیمارستانمون،به قول خودت شده خلوتگاه من
هروقت دستم ازاد میشه میرم اونجا گشت میزنم
نزدیک به ٨سال تو این بیمارستانم،٨ ساله این حیاط و این گل ها و درخت های و پرنده ها بودن ،من نبودم حمید ،من نبودم
یک ساله که من هستم ،یک ساله پیداشون کردم و نمیدونی …نمیدونی چه لذتی داره گشت زدن تو یک تیکه از بهشت
یکیدوروز پیش،دم غروب رفتم تو حیاط،اسمون صورتی،هوای خنک ،چندتا پرنده داشتن توی آسمون بازی میکردن باهم ،بوی بهار نارنج … اصلا نمیدونی ….
تو حال خودم بودم یهو پزشک بیهوشیمون درومد جلوم
گفت اتاق ما اینترنت آنتن نمیده،تو اینجا چیکار میکنی
خنده م گرفت :))))
گفتم اومدم قدم بزنم ،اینجا همه چیز شبیه بهشته،دکتر نکنه من مردم خودم خبر ندارم ؟:)))
میدونم گذاشت روی حساب شوخی های همیشگیمون ولی من واقعا بهشت رو اون روز تجربه کردم حمید
دیگه الان سخت نیست توجه به زیبایی ها ،اتفاقا توجه کردن به ناخواسته ها سخت شده برام ،ذهنم خود به خود ایگنورش میکنه ،خیلی وقت ها نمیبینم یا نمیشنوم واقعا ، بدون اینکه خودم تلاشی کرده باشم
دارم حرافی میکنم ، ولی دست خودم نیست ،دلم میخواد فقط بنویسم
قبلنا همسرم یک ماهواره نصب کرده بود میگفتن دیش گردونه ، رو هر sat بزنی خودش میچرخه تنظیمش میکنه منو یاد ذهنم انداخت الان ،میدونی از دیشب تا الان چقدر دیشِ کانون توجهم خود به خود از زشتی و ناخواسته خودش چرخید سمت قشنگی ها ؟
میخوام بنویسم ،برای خودم مینویسم ، هرجا خسته شدی با انگشت صفحه رو بده بالا نخون (شکلک خیلی خنده )
دیشب قبل شیفت ،مادرم زنگ زد گفت دخترا تب شدید دارند دارم میبرمشون دکتر ،کد ملیشون رو میخواستم برای بیمه
منطقی این بود بهم بریزم ،غصه بخورم ،نگران بشم
و اما با خودم گفتم بچه ها حتما باید الان پیش مادرم میبودن ،حتما مادرم ازمن بهتر نگهشون میداره،حتما این بیماری قراره بدنشون رو قویتر کنه ،من هرچقدر نگران باشم اوضاع رو خرابتر کردم،ابراهیم بچه شیرخوارشو گذاشت رفت دنبال الهامش،اون نگران نبود مریضی بچه ش نبود؟
این همه میگی خدایا من ابراهیمت باشم ، بسم الله ،الان وقتشه
و نمیدونی غرق چه آرامشی شدم
و نشستم خداروسپاسگزاری کردم بابت پدر و مادر فوق العاده ای که دارم که نوه هاشون رو از جونشون بیشتر دوست دارند
همین چقدر نعمته؟
من چقدر باید ناسپاسباشم که بجای تمرکز کردن روی لطف خداوند ،روی مریضی بچه هام تمرکز کنم ؟
دیشب ی مریض داشتم ،الزایمری ،ساعت ١٢شب به بعد هر ٢دقیقه با اسم های مختلف منو صدا میزد،با صدای بلند ،پرت و پلامیگفت
منطقی این بود اعصابم خورد بشه ،خستگیم بیشتر شه، ولی سعی کردم بزنم به در شوخی و خنده ،خودمو جای کسایی که میگفت جا میزدم ،کلی باهاش حرف زدم
هم وقتم گذشت ،هم کلی فان بود ،اینجوری ذهنم کنترل کرد اوضاع رو
یا بین تموم مریض های بد حال ، ی جوون ٢١ ساله تصادفی داریم ،گفتن کارایی مغزش دیگه از بین رفته ،و اگر زنده بمونه زندگیش نباتیه
حالا امیر بیدار شده ،با چشم های ارتباط میگیره، دیشب حتی میخواست چند کلمه باهام حرف بزنه ،تو سیتی اسکن جدیدش هم کانتوژن های مغزیش از بین رفته !!!!!
من آگاهانه توجه م رو میزارم روی این مریض ها !
دیشب بحث همکاران شد روی اخبار اخیر بابلسر ،ی چایی داغ ریختم رفتم توی حیاط ،اسمون پر ستاره ،کنار درختای پر از بهارنارنج نشستم، کامنت الهه رشیدی رو خوندم و کیف کردم …کیف …
کاش میتوانستم عکس اون لحظه رو اتچ کنم ببینی،شایدم گذاشتم روی پروفایلم :)
واقعا لذت بخش بود برام
مگه دیوونه م این لذتارو از دست بدم افسار ذهنم رو بدم به دست بقیه ؟ :) نه باااابااااا :)
امروز بعد شیفت شب ،از فریدونکنار رفتم ساری بابت پیگیری های انتقالی ، خانمه قیافه ی خسته ی خواب آلودم رو دید گفت این همه راه برای چی اومدی ؟اون رئیس اداری بیمارستان کارشو بلد نیست،وگرنه اینا وظیفه ی اونه انجام بده
اما ذهن من گفت نه ، اینا اتفاقی نیست،اینکه اون آقا رییس اداری ما شده و کارشو بلد نیست ،و سرجای درستش نیست و به من گفت خودت حضوری باید بری کاراتو انجام بدی ، برای من خیر بوده
من حتما باید میومدم ،حتما اینجا باید چیزهایی رو میشنیدم که اونجا نمیشده ، حتی کارنابلدی بقیه برای من خیره ، چون من تو مدار درستی ام
خانمه گفت درخواستت باید آخر اردیبهشت توی کمیته دانشگاه مطرح بشه ،شاید هم موافقت نشه !
شیطان ذهنم گفت اگر نشه چی ؟
گفتم مگه من تموم این مسیر تا اینجا اومدم که بگم اگر نشه چی ؟مگه من جایگزین پیدا کردم ؟ مگه من کاری کردم که مسئولین بیمارستان موافقت کردن؟ خدا کارها رو انجام داد،خدا دل هارو نرم کرد
موافقت شد ؟من انتقالی گرفتم ؟حتما برام خیره
موافقت نشد؟ گفتن نه ؟ بازم برام خیره
من نمیدونم، خدا میدونه
من بلد نیستم ،خدا بلده
کل مسیر برگشت رو آهنگ شاد گذاشتم و تمرکز گذاشتم روی قشنگی های جاده …روی زمین های برنج …روی عطر بهار نارنج …
کی میدونه فردا زنده ست یا نه ؟ یا اصلا کسی هست بتونه ثابت کنه حتما فردا فرصت دیدن و شنیدن و حرف زدن داره؟
چه چیزی توی این دنیا هست که مهم تر و قشنگتر از توجه به خدا و قشنگی هاش باشه ؟ هیچی …. هیچی ….
از ٢4ساعت پیش تا الان دو ساعتم نخوابیدم ….اما سرحالم ،فِرِش….
مرسی که هستی داداش ….
اگر تموم کامنت رو خوندی که سرت رو به درد آوردم منو ببخش
ولی من واقعا از نوشتن زیبایی های اطرافم تو همین یک روز اخیر ،یکبار دیگه خون تو رگ هام جاری شد ….
دوستت دارم برادر توحیدی من
همیشه غرق احساس عمیق خوشبختی باشی
قلب فراوانِ فراوانِ فراوان
سلام و درود به خواهر بزرگوار و گرانقدرم سعیده خانم بنده حنیف و توحیدی خداوند. ازت ممنون و سپاسگزارم که لطف کردی برام کامنت نوشتی ، مخصوصاً اینکه بعد از شیفت که نیاز به استراحت داشتی. تک تک کلمات کامنتت به جانم نشست و برام بسیار ارزشمند بود. پس وقتی کامنت طولانی میشه اجازه بده هر چی به قلبت الهام میشه توی صفحه کامنت نوشته بشه. من اینجا چند بار میخونمش. پس نگران طولانی شدنش نباش.
داشتم کامنتتو میخوندم رسیدم به اینجا که نوشته بودی (پسر دمت گرم ،چه جوری میتونی تو همه زمینه ها انقدر فوق العاده باشی ؟) یهو با تعجب گفتم کدوم زمینه ها، مگه من چی نوشتم ؟ هیچی رفتم کامنت خودمو یبار دیگه نگاه کردم. به جان خودم من کاملاً معمولی هستم. اصلا مگه من چی دارم؟ اگه چیزی نوشتم یا کاری کردم همش لطف خداست. اینقدر اینقدر حضور خدا و قدرت و انرژی اون پر رنگه که اگه الان موجودیت خودم رو به کلی انکار کنم بازم بیراه نگفتم. همه چیز خداست. همون تک تک سلولها که خودت گفته بودی، خودت بهتر از من میدونی یه سلول به تنهایی به اندازه یه کارخانه پیچیده است، میلیارد ها سلول، خالق هم خداست، روح هم که متعلق به خودشه ،سند و فکت قرآنی براش موجوده. پس این وسط من چیکاره ام؟
مسائلی که توی کار حل کردم در برابر مسائلی که پیشنهاد دادم و مخالف شده ناچیزه. شاید از هر ده تا پیشنهاد فنی که دادم یکیش اجرا شده باشه و منم خیلی چیزا رو فراموش میکنم.
چقدر از این جمله ات لذت بردم و خدا رو شاکر شدم که در مدار عالی قرار داری (ی وقتایی به خودم میام و با تعجب از خودم میپرسم من الان چرا انقدر حالم خوبه ؟ این ذووق ته دلم برای چیه ؟؟) واقعا خدا رو شاکرم بخاطر اینکه به جایی رسیدی که اینقدر با خودت در صلحی و اینقدر ایمان عملی داری ، اینقدر احساست خوبه، که هر لحظه ذهنت داره سیگنال مثبت ارسال میکنه به جهان هستی. در مدار بسیار درستی هستی و لاجرم جهان هستی نعماتش رو بهت میبخشه.
در مورد صدای پرنده ها گفته بودی ، یه زمانی رو یادمه پشت پنجره اتاق خوابمون یه لونه گنجشک بود که بشدت روی اعصابم بود. همش میگفتم کاش میتونستم از شرشون راحت بشم. ولی چند روز پیش یه زنبور توی اتاق بود پنجره باز کرده و آروم آروم هدایتش کردم بره بیرون. میگم تو هم بخشی از جهان خداوندی، طبیعت به ماموریت تو احتیاج داره. برو که تو هم تسبیح گوی پروردگار عالم هستی. گنجشک ها که سر صبح سر و صدا میکنن توی درختها میگم خدایا این گنجشک داره تسبیح تو رو میگه ولی من انسان به درگاهت نیایش نمیکنم.
چقدر خوبه که جایی برای خلوت و تنهایی داری. خدا رو شکر. یه وقتایی لازمه آدم بره توی معبد تنهایی. یادمه توی یکی از فایلها ، فکر کنم یکی از فایلهای مصاحبه با استاد بود ، استاد عباس منش میگفت اگه همه چیز از همون ابتدا توی زندگیم بود شاید اینقدر شاکر نبودم، بخاطر اون گذشته سخت بود که وضعیت خوب الان اینقدر دلچسب و خواستنی شده. الان که اینقدر روی خودت کار کردی اون حیاط خواستنی تر و جذابتر میشه. خدا رو شکر میکنم که اینقدر کنترل ذهن داری. اینقدر عالی میتونی احساست رو آگاهانه متمرکز کنی روی خوبیها و زیبایی ها. خدا خیرت بده که اینقدر با مهر و محبت با انسانهای نیازمند مراقبت برخورد میکنی. وقتی در مورد اون جوان 21 ساله نوشته بودی از صمیم قلبم از خداوند براش درخواست سلامتی کردم و یه حسی بهم میگفت این پسر حالش خوب میشه، اصلا قرار نیست تو این وضعیت بمونه.
تحسینت میکنم که وقتی بحث و اخبار پیش میاد تو چای میریزی و میری بیرون و از عطر بهارنارنج لذت میبری، نوش جانت این آرامش. باورت نمیشه همین چند دقیقه پیش توی اتاق آماده بودم صدای تلویزیون زیاد بود دیدم دارم منفی میشم اومدم بیرون توی ماشین نشستم. ترجیح میدم صدای بویلر و توربین گوش بدم تا صدای تلویزیون. یه عده همکار باحال داریم خدا هدایتشون کنه، از صبح تا شب دارن به حکومت فحش میدن ولی 24 ساعته تلویزیون روشنه دارن نگاه میکنن. بعد من که تلویزیون نمیبینم ، هیچ احساس طلبکاری و درگیری با حکومت ندارم. میگم اونها هم یه عده کارمند هستن دارن کار خودشون رو انجام میدن. و نکته موضوع اینکه این اعراض کردن از بحث و تلویزیون کاملاً به ناخودآگاه مون نشسته. الان میفهمم استاد عباس منش عزیز چی میگفت وقتی میگفت باید اونقدری روی خودتون کار کنید که بدون زور زدن و بصورت کاملاً ناخودآگاه این رفتارها و عادتهای مثبت رو داشته باشید. تو کامنتت چه اصطلاح جالبی نوشته بودی ، افسار ذهنم رو بدم دست بقیه. واقعاً همینه. اگه بخوایم با دیگران همراهی کنیم انگار بهشون گفتیم اجازه داری هر جوری دلتون خواست ذهن منو کنترل کنی. تحسینت میکنم که وقتی رفتی دنبال کارهای اداری اینقدر به خوبی کنترل ذهن داشتی ، اعتراف میکنم من هنوز در برابر کوتاهی و قصور کاری دیگران از دستشون شاکی میشم ولی تو خیلی با آرامش و سکوت برخورد کردی و خودت شخصاً رفتی پیگیر شدی ، چقدر با خودت در صلحی. ذهن نجواگر عین فرودگاهه برای شیطان ، بیاد بگه و بهم بریزه و ریخت و پاش کنه و بره. ولی قلب قلب قلب … قلبی که جایگاه خداست. کارش فقط آرامشه. تموم آیات هدایت در قرآن اولین چیزی که اشاره شده به قلب اشاره شده. امروز توی بالکن خوابگاه نشسته بودم. و یهو یه فکر منفی اومد که فلان وضعیت موجود رو چطوری میخوای درست کنی. احساس نگرانی شروع شد. گفتم حمید بیخیال، مگه خدا تو رو رها کرده؟ مگه بارها و بارها توی موضوعات مختلف خدا دستتو نگرفت؟ هدایتت نکرد؟ گره ها رو باز نکرد؟ از جایی که مخیله آن خطور هم نمیکرد مسایل رو درست نکرد؟ بقول بوشهریها چته عامو ؟ بیخیال ، آروم باش. خدا هست …
امشب اول شیفت که اومدم سر کار دیدم یکی از همکاران داره بشدت اعتراض میکنه و لابلای اعتراضاتش به بقیه توهین میکنه. بخاطر یه مسئله ای که چند وقته پیش اومده و برای همه باعث نگرانی شده. دیدم داره میگه هیچکس اینجا جرأت نداره که اعتصاب کنه نیاد سر کار . میدونستم داره به من کنایه میزنه و همش میگه یه نفر یه کاری بکنه. چرا به من کنایه میزنه، چون همه شون میدونن، من وقتی وارد یه پروسه قانونی میشم با قانون پیش میرم بخاطر همین به نتیجه میرسم. میخواد با حرفاش منو هیجان زده بکنه که برم پیگیر مسئله بشم. و منم میدونم میتونم این مسئله رو هندل کنم از پسش برمیام. میدونم که میتونم با چند خط گزارش شرایط رو خیلی بهتر کنم. ولی اصلا نمیخوام حتی ذره ای برای این مسئله انرژی و تمرکز بذارم. همیشه میگم بجای اصلاح ساختار معیوب بروکراسی اداری اینجا، خودمو اصلاح کنم بهتره، هم انرژی کمتری میبره، هم به جاهای بهتری هدایت خواهم شد و هم دستاوردهای طلایی و ارزشمند تری بدست میارم. تصور کن استاد عباس منش میخواست توی دانشگاه بندرعباس بمونه و اون ساختار رو اصلاح کنه …. (تصورش هم ترسناکه)
واقعاً حق با توه. ما نمیدونیم و خداوند دانای کل . حتی اگه قرار نباشه کاری هم برام انجام بده بازم اختیار با خداست. من چه حقی دارم. دانای مطلق اونه من چی میفهمم که بخوام تو خواست خدا دخالت کنم.
سعیده یه چیزی بگم نمیدونم اصلا گفتنش درست باشه یا نه؟ یه وقتایی وقتی میشینم و به خدا فکر میکنم و باهاش گفتگو میکنم ،میگم خدایا مگه منو خلق نکردی که نهایتاً به تو برسم؟ خدایا من الان تمام وجودم مشتاق توه. ازت خواهش میکنم ، التماس میکنم منو ببر پیش خودت. و بعد از چند دقیقه میگم خب اگه تا الان نبردی پس حتماً باید بمونم یه کار مهم انجام بدم، پس ماموریتم رو بهم ابلاغ کن. که البته همه اش از عجول بودنم میاد. همش عجولم برای تکامل.
خدا رو شکر بخاطر حال خوبت که با وجود بی خوابی ولی حالت خوبه. یه کمی بیشتر در مورد خواب مراقب خودت باش. خواب برای سلامت و آرامش خیلی مفیده. و البته حضور تو هم برای این سایت خیلی مفیده. سعیده همه بچه های سایت از وجود ارزشمندت دارن بهرمند میشن. لطفاً یه کم بیشتر مراقب سلامتیت باش.
خدا رو شکر میکنم بخاطر وجود ارزشمندت ،بخاطر موفقیتت، بخاطر در صلح بودن با خودت. از درگاه خداوند بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و برکت برای زندگیت درخواست میکنم در کنار خانواده گرانقدرت. الهی که همیشه همیشه حال دلت مثبت و عالی و توحیدی باشه. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
بازم سلام :)
این روز ها ی جوری مقیم سایت استادم که قشنگ حس میکنم تا استاد یک جواب کامنتم رو تایید میکنه ،تق! من روی هوا میگیرمش!
عین وسط بازی ،کامنت هارو توی هوا گل میگیرم :)
خداروشکر میکنم بی نهایت برای این آزادی زمانی که قبلا نداشتم و الان صدها برابر شده
ممنونم ازت که تموم کامنتم رو خوندی ، یعنی من هر بند کامنتت رو خوندم ی نگاه زیر چشمی به پایین صفحه میکردم میدیدم هنوز کلی از کامنتت مونده :) تو دلم ی آخ جون کشیده میگفتم ، همیشه بنویس ،و همیشه زیاد بنویس ….
لذت هم صحبتی با بچه های سایت حتی توی کامنت ها ، به اندازه نشستن دور آتیش فایرپیت پرادایس شیرینه …بوی بهشت میده … بوی خدا …
حمید در مورد فوق العاده بودنت اینو بهت بگم بلکه یکم قانع بشی ،ی وقتایی ی جوری درمورد ریزترین قطعات یا اطلاعات دقیق یک موضوع،یک وسیله ،یک موقعیت توی محل کارت مینویسی که مثلاً در مورد هواپیماها ،حس میکنم روحت وسط موتور اون هواپیما به پرواز درومده :)))))) به خدا :))))
به قول کامنت خودت که از تجربه ی افرادی که از روحشون جداشدند و برگشتند نوشتی ،که انگار تیکه از درخت یا هرچیز دیگه ای بودن ،تو ی جوری حرفه ای از همه چیز سردرمیاری آدم همین حس رو بهش دست میده :))))) انکار توهم یک تیکه از همون وسایل،ازون مسئله ،یا اتفاقی ،باور کن:))))))
اصلا عادی و طبیعی نیست این همه اطلاعات که عملی هم ازش استفاده میتونی بکنی ،هرجا ایده دادی ولی عمل نکردن بدون ایده ی تو خیییییلی بالاتر از درک و مدار اونا بوده !
ایده های شما،باید تو جلسات تسلا و اسپیس اکس مطرح بشه باباااا ،واسه عوام هدرشون نده ….:)
امروز یک اتفاق فوق العاده ی دیگه افتاد ،هنوز هنگشم،بعد کامنتی که برات نوشتم
زدم روی نشانه ی روزانه م
این فایل اومد !
«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت
ده دقیقه اول رو گوش کردم دیدم چشام دیگه باز نمیشه
غذامو خوردم ساعت ٢و نیم بعدازظهر درحالیکه طبق معمول داشتم توی ذهنم جملات مثبت و تاکیدی رو میگفتم درمورد ثروت …. بیهوش شدم …
روی حساب خودم ،ساعتم رو 6غروب تنظیم کردم که بیدار شم به کارام برسم …
اما فکر میکنی چی شد؟
تو میدونی خواب عمیق بعد شبکاری چیه!تو درک میکنی !
تو میدونی وقتی توپ کنار گوشِت میترکونن دیگه بیدار نمیشی یعنی چی!
شاید باورت نشه حمید ….
قبل ازینکه ساعت 4بشه من وسط یک خواب ، با شنیدن یک آیه از قرآن از خواب پریدم….
چند ثانیه هنگ بودم نفهمیدم چی شد ،بعد یاد آقای عطارروشن افتادم که تو خواب با آیه قرآن بهش الهام شد …سریع توی نت گوشی نوشتمش …
دیگه نخوابیدم…اصلا مگه خوابم میبرد… نمیدونم تا الان چندبار نشانه ی امروزم رو گوش دادم،ولی هرچی بیشتر گوش میکنم حس میکنم هربار چیزای جدید دارم میشنوم ….
دارم توی ذهنم ، خواب امروز ،ایه ای که شنیدم،نشانه ی روزانه رو هلاجی میکنم ،فردا به امید خدا زیر همون فایل کامنتم رو میزارم ،امیدوارم هروقت تایید شد بخونیش …
راستی …جاتون خالی …جای شما جای رضوان ،جای محمد حسین و….
امروز رفتم لب دریا …تشعشع نارنجی صورتی خورشید دریا رو ی رنگی کرده بود که هیچ اسمی نداشت ….
غرق دیدن موج ها بودم …غرق … من میفهمم چی میگی …میفهمم مناجاتتو با خدا …گاها انقدر غرق انرژیش میشم میگم خدا اگر همین الان منو ببری پیش خودت راضیم ازت ….
ی بار به الهه گفتم… به شما هم میگم …یکم عجیب غریب و باور نکردنیه ولی من بارها و بارها وقتی خیلی تونستم نزدیک بشم به فرکانس منبع ،من شماها رو،خودمو،استاد رو،خانم شایسته رو میبینم توی یک دشت سبز بزرگ،دور یک نور خیلی قشنگ ….داریم میزنیم و میرقصیم و میخندیدم و صدای قهقهمون همه جارو برداشته :)
اینارو کسی که تو مدار نباشه بشنوه ،منو حتما به یک بیمارستانی روانی معرفی میکنه :))))))))))))))))))))
حمید …برادر عزیزم…امیدوارم بزودی ماهم رسالت خودمون رو پیدا کنیم …این بزرگترین مسئله و معمای زندگیمه و میخوام بازم از هدایت خدا کمک بخوام
که بی هیچ مسیر فرعی مارو برداره بزاره سر جامون…
مگه کاری داره براش …؟
فقط باید باورش رو برای خودمون بسازیم
سخترین کاری که باید ما انجام بدیم اینه …همین …
خدایا من هرچقدر سپاسگزاریتو کنم که جبران یک سلول از میلیارد سلولم نمیشه چه برسه این حجم از اتفاقات و احساسات خوب ….
به بزرگی خودت ببخش وسپاسگزاری مارو بپذیر
خدایا تنها تورو میپرستیم وتنها از تو کمک میخوایم
مارو به راه راست ،به راه کسانی که به آنها نعمت دادی هدایت کن
آمین …یا رب العالمین
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام سعیده ِ سعیده
کامنتی که نوشته بودید و اون حس وحال معنویت رو گفته بودی، حالم رو دگرگون کرد. همیشه به اینکه ما از یه سلول بودیم و الان میلیارد ها سلول مرا به فکر میبره و اصلا یه حال عجیبی میشم.
حال اون روزت رو درک می کنم، چون منم بعضی وقتا اینقدر خوشحالم که انگار مرا مسئول تمام جهان کردند.( اصلا شاید برای همین خوشحال ام که به اصل وجودیم که خلیفه آللهی است نزدیک می شوم)
و اما آلان اومدم بگم ممنون ام در غروب زیبا مرا یاد کردی.
امروز در تمرین ستاره قطبی دلم یه غروب همراه با ابرهای پفکی میخواست. ولی خبری از ابر نبود. تا اینکه کامنتت رو که خوندم و گفتی که مرا یاد کردی، خیلی خوشحال شدم، پیام خداوند بود برای من.
به قول شاعر
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر
من عاجزم زگفتن و عالم از شنیدنش
اصلا نمیشه اون حس و حال را توصیف کنی.
اون دریافت ها اون آگاهی ها.
سعیده جان برایت چشمه های جوشان الهی آرزومندم.
سلام و درووووووود فراووون به خواهر بزرگوارم سعیده جان عزیز. بسیار بسیار بسیار سپاسگزارم از این همه لطف و محبت شما. واقعاً خدا رو شکر میکنم بخاطر نعمت وجود شما و بخاطر اینکه ما رو در مدار همدیگه قرار داد تا بتونیم به رشد و پیشرفت همدیگه کمک کنیم. نمیدونم چرا من فکر میکردم کامنتتو پاسخ دادم ولی الان فهمیدم هنوز پاسخ ننوشتم . کلی کنجکاو شدم که کدوم آیه قرآن در خواب بهتون الهام شده. راستی ممنونم از این کلمات ارزشمندی که برام نوشتی. «مثال از موتور هواپیما و حضور در جلسات تسلا و اسپیس ایکس زدی» سپاسگزارم ازت.
باور کن من هم خیلی وقتها بقول مداح ها ، جمع حاضر رو میبینم تو پارادایس گفتگو های توحیدی و شوخی ها و خنده ها و عکس گرفتن هامون با استاد. واقعاً این صحنه همیشه توی ذهنم میاد.
ازت ممنون و سپاسگزارم ، و خدا رو شکر میکنم بخاطر داشتن این خانواده نازنین ، و همینطور وجود ارزشمند خواهری گرانقدر چون شما.
بهترین ها رو از خداوند براتون درخواست میکنم. مهاجرت به بهترین سرزمین. کسب طلایی ترین نتایج و ایستادن روی استیج های موفقیت. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
به نام خدای مهربان
.
.
وَیَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ ۖ وَکَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا(11)اسرا
انسان با شوق و رغبتی که خیر و منفعت خود را میجوید با همان شوق و رغبت شر و زیان خود را میطلبد، و انسان بسیار بیصبر و شتابکار است.
امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند:
اللهُمَّ… وَاجْعَلْنی مِمَّنْ اَطَلْتَ عُمْرَهُ وَ حَسَّنْتَ عَمَلَهُ وَ اَتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ وَ رَضَیْتَ عَنْهُ وَ اَحْیَیْتَهُ حَیاهً طَیِّـبَهً فی اَدْوَمِ السُّرورِ وَ اسْبَغِ الْکَرامَهِ وَ اَتـَمِّ الْعَیْشِ ؛
خداوند! مرا از کسانی قرار ده که عمرشان را دراز و کردارشان را نیکو گردانیده ای و نعمتت را بر آنان تمام کرده ای و از آنان خُرسندی و به آنان زندگی ای پاک، همراه با پایدارترین شادمانی و سرشارترین کرامت و کاملترین رفاه، عطا نموده ای.
بحارالانوار ، ج 98، ص 91، ح 2.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:
طوبی لِمَنْ طالَ عُمْرُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ فَحَسُنَ مُنْقَلَبُهُ اِذْ رَضیَ عَنْهُ رَبُّهُ.
خوشا به سعادت کسی که عمرش طولانی و کردارش خوب باشد. چنین کسی عاقبتش خوب است؛ زیرا پروردگارش از او راضی است.
بحارالانوار، ج 69،
سلام و درود فراوان
خیلی ممنون و سپاسگزارم رضوان عزیز. سپاسگزارم بخاطر این آیات و احادیث طلایی. یادمه توی یکی از فایلها استاد عباس منش میگفت انسانهای ارزشمند و هدفمند اکثراً عمر های طولانی دارن. خداوند بیشترین فرصت رو بهشون میده برای گسترش خیر در جهان. از شما ممنونم. آیه 11 اسراء رو که خوندم یاد عجول بودن خودم افتادم برای تکامل و برای رسیدن به خواسته.
رضوان عزیز ازت بسیار بسیار متشکرم و از درگاه خداوند بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو برات درخواست میکنم. الهی که همیشه حال دلت عالی و مثبت و شاد باشه.
به نام یکتای هدایتگر
سلام دوست هم مسیرم
بسیار سپاسگذارم از کامنت پر از احساس و حال خوب کن شما
چقدر لذتع بردم از نوع دید و توصیفی که نسبت به زیبایی های اطرافتون داشتید و همه ما روزانه بارها و بارها با زیبایی های متفاوتی روبرو میشیم و گاهی بی تفاوتیم اما من هم مثل شما و همه دوستانم در این مسیر آ؛گاهی سعی میکنم متفاوت از بقیه و اون روزمرگی ها، زیبایی ها رو بیرون بکشم و عمدا توجه کنم و سپاسگذاری کنم چون شکر نعمت ، نعمتت افزون کند
منم دیروز به زیبایی های بی انتهایی هدایت شدم که وجودم رو غرق لذت کرد
انگار تشنه ای بودم که سیراب نمیشدم اما استفاده میکردم ذوق میکردم لذت میبردم و شکر میکردم
دوباره بگم از دیروز عصرم و اون موج صورتی که وقت غروب توی اسمون بین ابرای سفید و خوشکل ایجاد شده بود
دیوانه شدم
خدا رو شاکرم که من در شهری با طبیعت بی اندازه زیبا زندگی میکنم و من مهاجر این شهر هستم و اونقدر غرق زیبایی هاش میشم که گاهی خیلی وقتا خود افراد این شهر حتی متوجه نمیشنه که چنین زیبایی هم وجود داره
اگر بخوایم بنویسیم قطعا میشه سصاعتها از نعمت ها و ثروت های خداوندی نوشت و چه لذتی بالاتر از این حال عالی و این لطافت قلب بعد از حرف زدن و نوشتن در مورد اونها
باز هم ممنونم و تحسینتون میکنم و شادی سلامتی آرامش و عشق بی نهایت رو برای هممون آرزومندم
سلام و درود به شما خانم حسینی، امیدوارم در پناه هدایتهای رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و متنعم باشید. چقدر عالیه وقتی انسان بتونه آگاهانه کنترل ذهن رو بدست بگیره و بحدی این مهارت در درونمون تقویت کنیم که به صورت طبیعی متمرکز باشیم روی زیبایی ها. اعتراف میکنم من هنوز کیلومترها راه دارم برای بهتر شدن. هر چی بهتر و توحیدی تر بشم نتایج هم بهتر و پایدار تر میشه.
اوایل که باید آگاهانه تلاش کنیم ذهنمون رو گول بزنیم. ولی از جایی که ذهن تربیت بشه و عادت کنه به تمرکز بر زیبایی الان دیگه این میل به جستجوی زیبایی ها اونقدر در ذهن قوت میگیره که هر لحظه در هر مکان بدنبال جستجوی زیبایی هاست.
براتون از درگاه خداوند درخواست هدایت به بهترین و زیباترین شرایط و لحظات رو دارم . در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام آقای امیری امیدوارم همیشه زیبایی در زندگیتون موج بزنه
چه حس خوبی با پیامتون دریافت کردم و چه زیبا توصیف کردین اونجا که از تشعشع انوار زیبای خورشید از لایه سفیدی ابرهای پفکی گفتین،خیلی قشنگ توصیف کردین منم با دیدن آسمون حالم منقلب میشه مخصوصا آسمون با ابرهای پفکی
اسم تو چشمام جمع شد اشک شوق بخاطر توصیفای زیباتون
در پناه حق باشید مثبت اندیش و مثبت بین و مثبت گو
سلام و درود فراوان به شما ، در پناه رحمت و برکت و فراوانی نعمتهای وهاب عالم باشید.
بسیار ممنون و سپاسگزارم از شما بخاطر کامنت ارزشمند تون. خدا رو شاکرم که کامنتی که نوشتم تونسته باعث ایجاد احساس خوب در قلب بندگان ارزشمند خداوند بشه. امیدوارم رب العالمین در هر لحظه احساس خوب و مثبت و آرامش رو به قلب شما هدیه کنه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این مسیر توحیدی و زیبا.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
دوست خوبم آقای امیری خیلی لذت بردم ازکامنتتون
منم ساحل نایبندروبارها تجربه کردم واقعا شگفت انگیزوزیباست وی جورایی آبش مثل همین جایی هست که استادفایلشو گذاشتن واینکه چقدرخوب احساسات خوب خودتون روگفتید وهمینطورراه خوبی پیداکردیدبرای اینکه احساس خودتون روازبد به خوب تغییردهید واقعا طبیعت گردی حس وحال آدم روخیلی عوض میکنه این خاصیت جهان هستی است
شما وتمام دوستان واستادان عزیزم را به خدای زیباییها میسپارم
سلام و درود به شما ، خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه شما هم تجربه این مکان زیبا رو دارید. ازتون سپاسگزارم بخاطر نوشتن این کامنت ارزشمند.
این جهان همواره بر مدار قوانین فیزیکی بوده و هست ، دانشمندان بخشی از اونها رو کشف کردن و ما فکر میکنیم که این قوانین فقط برای پرتاب فضاپیما و ماهواره کاربرد داره. غافل از اینکه همون قانون سوم نیوتن که باهاش میشه راکت به فضا پرتاب کرد باهاش میشه بهای رسیدن به خواسته رو هم پرداخت کرد. همون قانون دوم نیوتن که باهاش یه ماهواره رو جوری توی مدار قرار میدن که همیشه در یک نقطه ثابت بمونه یا با سرعتی ثابت حرکت کنه ، در مرود ذهن ما هم کاربرد داره. ذهنی که عادت کرد به ایستا و راکد بودن میل به تلاش و فعالیت ندارن و ذهنی که عادت کرد به تلاش و فعالیت و خلق نتایج مثبت دیگه تمایلی به متوقف شدن نداره. مگر اینکه یک عامل بیرونی به هر دلیلی این شرایط رو تغییر بده. ذهن بسیار بسیار تلاش میکنه برای حفظ وضعیت موجود و عدم تغییر. همین ذهنی که انسان رو طی هزاران سال به تکامل رسونده با افزایش امنیت در جامعه زیستی انسان، میل به تلاش و تکاپو هم براش کمتر و کمتر شده.
اصلا موفقیت یعنی حرکت کردن خلاف قوانین ذهن. ذهن انسان برای بقا و حفظ حیات و حفظ انرژی طراحی شده. ولی ندای قلبی یعنی به دنبال خواسته و هدایت الهی رفتن، یعنی به رشد رسیدن. 124 هزار پیامبر و چندین کتاب آسمانی اومد تا همینو به انسان بگه، یه وقتایی ذهن منطقی رو ساکت کن، این بزرگوار مشاور خوبی برات نیست. در عوض به ندای قلبت گوش بده. اینه که تور به تعالی میرسونه.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
حمید جان ممنون از کامنت زیبات
کامم رو شیرین کردی. الهی شکر که یه جایی در این جهان هست که ما می تونیم دور هم جمع بشیم و از این حرفهای خوب بزنیم. خدا رو شکر می کنم برای داشتن استاد عزیزی مثل عباسمنش و دوستان خوبی مثل تو حمید.
چقدر اون ایه رو دوست داشتم که خداوند می فرماید ای حسرت بر بندگان. قبلا هم با این آیه مواجه شده بودم اما الان برام در ترکیب با نوشته هات و تجربه ای که همین چنددقیقه قبل داشتم یه معنای دیگه ای داشت.
الهی شکر. چه خوب که استاد یک فایل جدید گذاشت و همه ما داریم کمک می کنیم جهان با زیبایی اون فایل و کامنتهامون زیبا تر بشه.
راستی قلمت هم شیواست. نوشتن رو جدی بگیر. اینو یک معلم نوشتن بهت می گه حمید جان
همتون خوب باشید الهی. هممون خوب باشیم الهی.
سلام و درود به شما دوست عزیزم ، علی آقا، برادر گرانقدرم. سپاس و درود به شما و قدردانی ویژه بخاطر کامنتی که لطف کردین بهم هدیه دادین و همینطور توصیه ارزشمند تون. بین خودمون و بچه های سایت بمونه، یه کارایی دارم میکنم در زمینه نوشتن. یه سررسید دارم که هر روز دریافتهای قلبیم رو از قرآن و باورهای توحیدی رو داخلش مینویسم، و دفترهای دیگه برای موضوعات دیگه. حتی همین نوشتن کامنت بخشی از تمرینات منه، عین همون دفتر مشق زمان مدرسه. از خداوند درخواست هدایت میکنم ، جوری منو هدایت کنه و بر قلبم الهام کنه تا چیزی که درسته رو بنویسم. پناه میبرم به خدا از غرور و تکبر که زمینه گمراهی میشه.
من هم از شما سپاسگزارم که کامنتتون باعث ایجاد احساس خوب و مثبت شد برام و هم اینکه با نوشتن پاسخ فرصت تمرین برای تثبیت باورهای توحیدی در ذهنمون فراهم میشه.
هر چقدر از اهمیت توحید بگم بازم کمه. اعتراف میکنم هنوز هیچی از توحید نمیدونم. فقط میدونم وقتی خداوند به موسی پیامبر داره ماموریت میده برای ارائه رسالتش، تمام توصیه خداوند به موسی اینه که در مدار توحید بمون. تصور کن بخوای یه نفر رو بفرستی توی دل تمام خطرات و حوادث که ممکنه به قیمت جونش تموم بشه، ولی بجاای توصیه های ایمنی بهش توصیه کنی در مدار توحید بمون. خیلی این موضوع ذهنم رو درگیر کرد. مگه این توحید چقدر مهمه که خداوند به موسی نمیگه بیا تا بهت فنون دفاع شخصی یاد بدم که اگه بهت حمله کردن بتونی از خودت دفاع کنی، ولی میگه موسی تو فقط ارتباط قلبیت رو با من خدا حفظ کن من شخصاً میشم محافظ شخصی تو.
امیدوارم خداوند کمکمون کنه، هدایت و حمایت مون کنه که هر روز در مدار توحید باشیم و هر روز در مدار توحید بهتر از گذشته خودمون بشیم.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام حمید جان حنیف
اولا که اگه پیامتون طولانی تر بشه هیچ اشکالی نداره که هیچی خیلیم بهتره اصلا ما دلمون میخاد کامنتهای حمید جان طولانی باشه وقتی کوتاهه میگم همین فقط؟
دوما آره چه مطلب قشنگی اشاره کردین که جهان داره تکاملی زیبا تر میشه
حمید جان آدمها هم دارن زیباتر میشن
میگی نه عکسهای زمان قدیم رو نگاه کن
اصلا یه وضعی
اون مطلب هم توی قدم سوم قسمتیه که استاد بحث گاری رو مطرح میکنه اگه اشتباه نکنم
آره حمید جان من از وقتی افتادم رو دور این داستان حدودا هر دو ماه یک مسافرت تفریحی جور میشه میرم آخریش همین عید بوشهر بود که اومدم در خونتون نبودین حالا داری میگی اثاث کشی کردین رفتین از اونجا (استیکر خنده اونی که از گوشه چشمش آب میاد )
من که کیف میکنم
حافظ هم کیف میکنه شاید منظورش همونی نبوده که شما میگی ولی میگه اه ببین اینم از توی شعر من در میاد چطور خودم تا حالا بهش دقت نکردم (دوباره از همون استیکرای اون موقع)
یه روزی انشاالله برسه بیام لای اون جنگل حرا پیدات کنم بشینیم یک دل سیر اختلاط کنیم
سلام و درووووووود فرااااااااااااااوان جواد عزیز. قربان مهر و محبت و بزرگواری شما.
جواد جان من واقعاً مشتاقم با دوستان عباسمنشی ملاقات کنم و باهاشون گفتگو کنم. اگه لایق نبودم میزبان باشم منو ببخش، من از بوشهر نرفتم ، فقط چندتا محله جابجا شدم. ان شاالله در بهترین زمان و مکان بتونم باهاتون ملاقات کنم و کلی گفتگو کنیم و کلی بخندیم و کلی باور توحیدی بسازیم.
راستی یه چیزی بگم بخندی، بعد از چند ماه دوباره بابت یه کاری اینستاگرام رو نصب کردم بگو کیو پیدا کردم ، خیلی اتفاقی محمد مارکو فتحی رو پیدا کردم. این پسر بمب انرژی مثبته.
در مورد عکسهای قدیمی گفتین (همون استیکر که با دست زده تو پیشونیش به مقدار لازم) هم به نکته خوبی اشاره کردی هم یاد گذشته تباه خودم افتادم. آره واقعا هم چهره ها ، هم پوشش ها ، هم زندگی ها و هم امکانات و هم خود زیبایی شهرها و روستاها ، همه و همه ، زیبایی های این جهان درحال گسترشه. وقتی به عکسهای قدیمی شهر خودمون نگاه میکنیم و مقایسه میکنیم با الان ، میبینیم که چطوری زیبایی ها گسترش پیدا کرده.
جواد جان از درگاه خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات و شگفت انگیز ترین تجربیات رو برات میخوام، همه زیبایی های ایران و جهان رو ببینی و لذت ببری . منو ببخش اگه نتونستم میزبانت باشم. از درگاه خداوند میخوام که من رو لایق این موضوع قرار بده.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی جواد عزیز.
سلام واحترام به آقای امیری.
وقتی استاد کامنت دوستان رو منتشر می کنه برای فایل جدید من دنبال کامنت شما می گردم.
تحسین تون می کنم به خاطراین همه اطلاعات خوبی که دارید و با ما به اشتراک می زارید این نشان دهنده حاصل یه عمر مطالعه پیوسته است.
کامنت هاتون برام فوق العاده لذت بخش به خصوص وقتایی که از اشعار حافظ یا آیات قران استفاده می کنید.تحسین تون می کنم که اینقدر خوب هم می نویسید.
جاهایی از کامنت تون که می نویسید کامنت نوشتید پاک کردید افسوس می خورم. آخدچراا پاک …. :)
همیشه فوق العاده زیبا وتاثیرگذار می نویسید. تحسین تون می کنم که اینقدر خوب به قانون عمل می کنیدو اینقدر خوب هم دانسته هاتون رو با قانون هماهنگ می کنید. لینک کردن دانسته های خودمون با قانون واقعااا باعث میشه درک مون از عمل به قانون بره بالاتر یه جوری باور پذیرتر میشه، تحسین تون می کنم از وقتی که عضو سایت شدید متعهدانه عمل می کنید. تحسین تون می کنم تحسین تون می کنم تحسین تون می کنم به خاطر این همه از تعهدتون…
برنامه زندگی پس از زندگی،برنامه ای بودکه منم نگاه می کردم دوسالی که با استاد آشنا شدم توسط یکی از دوستان عباسمنشی با این برنامه آشنا شدم. منم هم مثل شما وقتی پای اون برنامه وپای صحبت تجربه گران برنامه می نشستم حرفها وتجربه هاشون با گفته های استاد مقایسه می کردم،چقدر به استادعباسمنش افتخار می کردم هربار می گفتم اح استاد اینو گفته ویا اشاره کرده ،برنامه زندگی پس از زندگی به من در درک این قانون آزادی رهایی واینکه ما انرژی هستیم به من خیلی کمک کرد به خصوص توی فایل ما بی انتها هستیم که استاد توی اون قسمت در مورد مرگ توضیح دادن.
تحسین تون می کنم به خاطر نتایجی که حاصل از عمل به قانون بدست می ارید و ماروخوشحال می کنید با اشتراک گذاشتن نتایج تون ما انگیزه می گیریم.
درپناه الله یکتا شادسلامت ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید.
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوارم ، الهی که همیشه در پناه رب العالمین از جریان هدایت و حمایت خداوند بهرمند باشید و همیشه به شرایط بهتر هدایت بشید.
در مورد خداوند هر چقدر صحبت کنیم بازم کمه. هرچقدر از توحید و ایمان بگیم بازم کمه. در مورد کامنتهایی که پاک میکنم و دوباره مینویسم شاید چندان از نظر معنا و مفهوم تفاوتی نداشته باشن، ولی میدونم احساسم بر کلمات تاثیر میذاره. بهتره اون زمانی کامنت بنویسم که از نظر فرکانسی در شرایط بهتری باشم. هر چقدر احساس بهتر و مثبتتر تاثیرگذاری کلام بیشتر. امیدوارم اونقدر بتونم شاگرد خوبی باشم که بتونم به دوستان نازنینم توی این سایت کمک کنم. خدا خودش شاهده که بچه های این سایت چقدر خوبن و چقدر من لذت میبرم از وجود ارزشمند شون. چقدر از تجربیاتشون درس میگیرم.
اون موضوع برنامه زندگی پس از زندگی و مرور اتفاقات خیلی خوبه درصورتیکه باعث درک بهتر ما از قانون بشه، باعث رشد و پیشرفت مون باشه .
ذهن انسان خیلی چموشه، بقول جناب خان خیلی مویرگی آدم رو گول میزنه. چطوری ؟ میگه تو اینقدر در مورد جهان بعد از مرگ اطلاعات گرفتی ، دیر یا زود همه باید بریم، دست از هر گونه تلاش برداریم. نه نه نه ، خداوند خودش انسان رو دعوت میکنه به نعمتها ، دعوت میکنه به لذت بردن ، دعوت میکنه به درخواست کردن. احساس وابستگی بده. ولی ذهن میگه چرا چیزی بدست بیاری که بعداً میخوای بذاری و بری.
اگه اون برنامه رو میبینید حتماً با آگاهی های سایت تکمیلش کنید، با صحبتهای استاد عباس منش متعادلش کنید. ذهن گرایش عجیبی داره برای از اون ور بوم افتادن. جهان پس از مرگ وجود داره لازمه اش رشد و پیشرفت در همین زمان حیات زمینی مون هست.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید، با احساس مثبت و توحیدی، در بهترین زمان و مکان و شرایط.
سلام اقا حمید عزیز که من دیوانه وار کامنت هات رو دوست دارم تلفیق اشعار زیبا با آیات قرآن بی نظیره بی نظیر من جنگل های حرا و خلیج نایبند رو سرچ کردم و واقعیتش متعجب شدم از این همه زیبایی فکر نمیکردم در جنوب همچین جنگل زیبایی باشه سپاسگزارم از اطلاعات خوبی که در کامنتهاتون میدید
️
سلام و درود فراوان محمد عزیز ، الهی که همیشه سلامت و شاد باشی و زندگیت پر از نعمت و ثروت و فراوانی باشه. ازت متشکرم بخاطر کامنت پر مهر و محبتت. خدا رو شکر میکنم که خداوند به این بنده اش لطف کرده و بهش دوستان خوب و عزیز و توحیدی چون شما هدیه داده.
امیدوارم بزودی در بهترین شرایط تشریف بیارید و از زیبایی های جنوب لذت ببرید. این روزها واقعا هوا خوبه. بهترین زمان برای اومدن به جنوب حد فاصل بهمن تا فروردین هست. کاملاً هوا بهاری و لذت بخشه.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام آقای امیری عزیز
خوشحالم برای داشتن دوستانی مثل شما که همیشه باعث حال خوب ما میشی
همیشه به بهترین شکل توصیف میکنید زیباییها رو مخصوصا در مورد عسلویه که وقتی اسمش میاد آدم ی کویر سخت و سوزان و پر از سختی و دشواری در ذهنش مجسم میشه و همیشه افراد کار در عسلویه را جزء سخت ترین ها میدونن
امــــا انقدر قشنگ توصیف کردید که دلم خواست اونجا رو ببینم و ی لحظه بشما رشک بردم و این نشون از رشد میده که در دل هر چیزی انقدر زیبایی میبینید
سپاسگزارم بابت کامنت زیباتون که سرشار از نکات مثبت و عالی بود
زندگیتون هر روز زیباتر از روز قبل
سلامی دوباره
و کامنت دوم
وای هوش از سرم رفت چقد قشنگ بود خلیج نایبند و جنگلهای حرا
از قاب لب تاپ و به کمک گوگل عکسهاشو دیدم کلی چشمم قلبی شد
زیبایی های این جهان فراوان و بسیار زیاد هست
بقول معروف حالشو ببرید و امیدوارم بتونم ی روز بیام اونجا
در پناه الله باشید
سلام و درود فراوان به شما خانم جوان
بسیار ممنون و سپاسگزارم بخاطر کامنت های ارزشمند تون. از خداوند بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو براتون درخواست میکنم.
هر جایی توی این جهان مادی ما میتونه یه وجه زیبا و نازیبا داشته باشه، یا سخت و آسان . عسلویه یه سری سختی ها هم داره برای بعضی ها… ولی خداشاهده من اگه بخوام فقط از سختی ها بگم از ناسپاسی منه. چون به جرأت میتونم بگم من در 99% مواقع جام راحته، اوضاع امنه، همه چیز خوبه.
حتی همه وقتی میبینن من آتشنشانم میگن کارتون سخته، خطرناکه، میگم نه بابا، کجاش سخت و خطرناکه. آره بعضی وقتا یه جاهایی میریم که بعنوان مثال گاز سولفید هیدروژن نشت کرده ، ولی خب من تجهیزات تنفسی دارم. هیچ خطری منو تهدید نمیکنه. هر چند باور کنید از وقتی من دوره دوازده قدم رو کار میکنم تا جاییکه یادم میاد فقط چند تا آماده باش رفتم و چند مورد مانور. اصلا تو این مدت یادم نیست من اعزام شده باشم برای حادثه یا نشت گاز یا نشت مایعات. قبلاً تا دلتون بخواد. اصلا پایه ثابت حوادث توی پالایشگاه. یه زمانی بود موقع تعویض شیفت بچه های شیفت قبل ما میگفتن ما امروز پدرمون در اومد اینقدر کار زیاد بود، حادثه داشتیم ، فلان موضوع تعمیراتی چقدر اذیت شدیم . ولی من که میدونم توی چه مداری هستم، همه چیز به راحتی برام سپری میشه. قانون اینه که به هرچیزی توجه کنیم از اصل و اساس همون وارد زندگی مون میشه. من ساعتها توی آرامش جلوی ایستگاه و زیر درختها قدم میزنم، فایل گوش میدم، یه وقتایی با خدا گفتگو میکنم. واقعاً برای من فقط آرامش و زیباییه. تمام صحبتها در مورد سختی های عسلویه شاید واقعیت هم داشته باشه ولی واقعیت زندگی اون کسانی که باورهای خودشون رو بازگو کردن و اکثریت مردم توی سختی هستن بخاطر باورهای غلط شون. شاگرد استاد عباس منش که باشی شرایط به گونه ای دیگه رقم میخوره.
در مورد خلیج نایبند و جنگلهای حرّا ، خوشحالم که از دیدن تصاویر لذت بردین. نمیدونم توی مسافرت به چه چیزهایی علاقه دارید. عسلویه یه سری مراکز خرید کوچیک هم داره که اجناس خارجی و ته لنجی میارن، بهمن و اسفند و فروردین که اینور هوا خوبه کلا اینجا غلغله اش از شلوغی . پاساژها شلوغه و از همه جا مردم میان. ثروته که مثل دریا موج میزنه. از طرفی سواحل و نقاط طبیعی هم بسیار بسیار شلوغ میشه. ان شاالله هر موقع خواستین تشریف بیارید برای مسافرت از بهمن ماه تا فروردین هوا خیلی خوبه، اواخر فروردین تا اردیبهشت گرما شروع میشه ولی میشه باهاش کنار اومد. ولی بعدش دیگه هوا گرم و شرجی میشه. (من که از همونم لذت میبرم)
خیلی خیلی متشکرم بخاطر کامنت های ارزشمند تون. ازتون سپاسگزارم. الهی که همیشه همیشه حال دلتون عالی عالی باشه و این کامنت من هم بهتون احساس خوب و مثبت بده.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
درود بر شما
نمیدونم چرا انقدر جوابتون اشک منو در اورد شاید اشک سپاسگزاری از خدا باشه برای این خانواده خوب و صمیمی و دوستانی مثل شما
آفرین و هزاران آفرین بشما از که از دل اون شرایط به آسانی و زیبایی رسیدید و این پاداش جهان به کسانی هست که به قوانین آگاهانه عمل میکنند .
از راهنمایی شما در خصوص زمان بازدید از عسلویه سپاسگزارم امیدوارم روزی بتونم به اون منطقه زیبا هدایت بشم
من منتظر دیدن نتایج خیلی از دوستان این سایت هستم که مثل آقا رضا ی روز بشینم و با عشق به تجربیات و نتایج قشنگشون گوش کنم و ببینم و لذت ببرم یکی از اون دوستان شما هستید و آنروز دیر نیست
همیشه در آرامش و آسایش و سلامت و طی طریق مدارها با سرعت نور باشید
درود و رحمت و آرامش پروردگار عالم بر شما.
سپاسگزارم از این کامنت پر از مهر و محبت شما ، از اینکه زمان گذاشتین و تک تک این کلمات رو با مهر و محبت برام نوشین. سپاسگزارم.
ممنونم از دعای خیرتون.
الهی که همیشه همیشه احساس قلبی تون مثبت و عالی و توحیدی باشه و هر روز شاهد معجزات و نتایج طلایی توی زندگیتون باشید.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام بر آقا حمید دانشمند
منم بعضی موقع ها همین حالت را دارم و میخوام کامنت بنویسم ولی حسم میگه بعدا میگم چشم
چقدر خوشحالم که همیشه با خوندن کامنت های فوق العاده ات انرژی روزانه ام 100 برابر میشه چقدر زیبا و کامل مینویسی
چقدر زیبا مینویسی چون دلی مینویسی به دل هم میشینه و آدم دوست داره بارها و بارها بخونه
از توجه به نکات زندگی و محیط اطرافت
الهی هزاران بار شکرت
سپاسگزارم دوست عزیز و پرنشاط و پر انرژی ام
سلام و درود محمد جان
خوبی داداش ، الهی که حال دلت همیشه همیشه عالی عالی باشه. سپاسگزارم از لطف و محبت شما. قدردانت هستم.
کامنت های من که به گرد پای کامنتهای شما نمیرسه. الهی صد هزار مرتبه شکر که هر فایلی رو میبینم یکی از کامنت های با امتیاز بالا کامنت شماست و این هم نیست مگر به خاطر فرکانس مثبت و توحیدی خودت.
از خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو برات درخواست میکنم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی محمد جان.
سلام بر شما حمید آقایMaveric و البته استاد جان
دست شما درد نکنه از کامنت زیبا، کلا حجت رو برمن تمام شد، حرف استاد تو 12 قدم چه طلایی بود، اتفاق اخیرا خیلی حالم خوب شد و یک سریالی از اتفاق های خوب یافتاد که اصلا من دگرگون شدم، اما خب چه کنیم که بالاخره حس ناخوب هم جزو احساسات هست و ممکنه بالاخره پیش بیاد، خب الان تازه فهمیدم که حسم رو سعی کنم طولانی تر خوب کنم، الان 4یا 5 روز حالم خوب بود، الان باز سعی میکنم افزتیش بدمش، حالا چجوری؟
به شکلی که استاد میگه،اعراض از ناخواسته ها و توجه به خواسته ها.
خب حرف از بوشهر زیبا زدید، وقتی ایران بودم من فکرمیکردم که هیچی نداره و خیلی دیدگاهم بخاطر تاسیسات جنجالیش که آوازش تا کشور های دیگه رفته منفی بود، ولی یک مجله توی هواپیمای ایراین بود که عکسشو زده بود، خیلی خوشم اومد، اما خب چه کنیم که من فعلا گذرم به ایران نیست و ایشالا باشه تو لیست خواسته هام برای آینده که ایران رو توریستی دیدن کنم.
و اما از استاد ممنونمبابت این فایل، من خودم صوتیشو گذاشتم گوشم و تمام زیابیی های منطقه ی ما در استانبول رو پیاده رفتم، پر ماشین لوکس وزیبا که من به بعضیاشوک بهشون میگم نفسس!بسکه دوستشون دارم!
و یا جنگل کنار مرکز خردی و برج های زیبا با مهندسی های از پیش نقشه کشیده شده و آدم های شیک پوش و رستوران هیو خیلی زیبا و خلاصه یک بهشت برای من و…..
و اما واقعو نیاز هست که حسم رو همینطور بتونم خوب کنم و نگه دارم، واقعا خوشحالم که استاد وقت میذاره و یک فایل فوق العاده میده بیرون.
سلام و درووووووود فرااااااااااااااوان به ارشیا جان ، پسر توحیدی و جذاب. بسیار بسیار تحسینت میکنم دوست خوبم. همین که به لطف بینهایت پرودگار مهربانیها قدم در مسیر مهاجرت گذاشتی و تکاملت رو در سرزمینی دیگه داری سپری میکنی همین خودش اثبات میکنه از 80 و خورده ای میلیون دیگه مردم که هنوز داخل کشور هستن جلوتری. ارشیا عزیز ازت خیلی متشکرم بابت کامنت ارزشمندت. صحبتهای ارزشمند استاد عباس منش عزیز همیشه و همیشه آگاهی بخشه. واقعاً حق با شماست ، هیچ اشکالی هم نداره اگه یه وقتایی احساسمون منفی بشه و اشکال داره اگه بخوایم توی احساس منفی بمونیم. اگه اجازه بدیم ذهن اون احساس منفی رو پرورش بده و ادامه اش بده.
و یه نکته دیگه که توی کامنتت بود و خیلی برام قابل توجه بود. هرچند خودت هم بهش آگاهی داری، کانون توجه و تمرکزت بود. اینکه شما بسیار متوجه ثروت هستی. ساختمانهای زیبا و لاکچری ، ماشینهای عالی و باکیفیت و گرون قیمت ، استایل و پوشش آدمهای متشخص و ثروتمند… همه اینها یعنی شما کانون توجه تون روی ثروت هست و نه تنها حالتون بد نمیشه بلکه با لذت و با تحسین … و به لطف بینهایت رب العالمین ، و بر اساس قانون تغییر ناپذیر خداوند، فراوانی نعمتها و جریان ثروتها حتما به زندگیت وارد خواهد شد.
مهم نیست وضعیت موجود زندگی مون چی باشه. مهم کانون توجه و احساس خوب ماست که اتفاقات زندگی مون رو رقم میزنه.
بسیار بسیار تحسینت میکنم ارشیا جان،دوست خوبم. از خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو برات درخواست میکنم.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
سلام استاد عزیزم وخانوم شایسته بی نظیر و عزیزم ،من وقتی با شما و سایت عالیتون اشنا شدم خودمو بستم به فایلهای دانلودی هدیه داخل سایت وانقدر برام تازگی داشت حرفاتون که کلا وارد دنیای جدیدی شدم درحالی ک قبلا کتابای زبادی درباره قوانین خونده بودم وتقریبا همه چیو میدونستم اما واقعا فقط خونده بودم والان میدونم ک اون موقع باورشون نمیکردم و فقط برام جالب بود بعد از اشنایی با شما همه چیز عوض شد و من تصمیم گرفتم باور کنم و فقط سپاسگزاری کنم بخاطر زیباییهای زندگیم وتوجهم رو بزارم رو خوبیها وزیباییها میدونم باورتون میشه که چه اتفای عالی برام افتاد ک حتی من بیس سال با یه سری نازیباییها درگیر بودم و بعد از تصمیم جدی توجه به زیباییها ب احتی اون اتفاقا از زندگیم محو شدن و جوری بود ک خودم فهمیدم این معجزه از کجا آب میخوره بنظرم تنها راه اینکه چطور همیشه به زیباییها توجه کنیم اینه که سایت شما رو دنبال کنیم و مدام چیزایی ک میگید رو گوش بدیم من خودم تا یکم حالم بد میشه میعهمم ک باید دوباره و دوباره فایلها رو گوش بدم تا زمانی که مغزم مثل شما بصورت خودکار فقط و فقط زیباییها رو ببینه ازتون هزاربار سپاسگزارم ک مسیر درست وبهمون نشون دادید سپاسگزارم ک انقدر دانا و آگاهید واین آگاهیها رو به ما منتقل میکنید خیلی دوستون دارم همیشه شاد وسلامت باشید
بنام خدای مهربان و هدایتگر
سلاااااام به استاد عزیزم و همسر با وفا و دلسوز و
مهربان ایشون ، خانوم شایسته گل
سلاااام ب دوستان خوبم در سایت استاد عباسمنش
خدارو بابتِ تمام زیبایی های دنیا سپاس گذارم
بابت حضور دو عشق در زندگیم ، ازش سپاس گذارم
و همچنین بابت دوستان گلم که در سایت حضور
دارن و باکامنت قشنگشون دلبری میکنن ، سپاسگذارم
خداااایا شکرت ………..
خداااایا شکرت ………..…
استاد نمیدونی با گذاشتن هر ویدیو توی سایت
چقدر حال من و دیگرانو ، تغییر میدید و چقدر نگاه
مارو و کانون توجه مارو ب زیبایی های دنیا و
اطرافمون ، متمرکز تر میکند
بازم سپاس گذارم استاد عاشقتم شدید
استاد با دیدن این ویدیوی شما ، همین الان یه
برنامه نوشتم که صبحا وقتی از خواب بلند میشم
چیکار کنم که توجه خودمو به زیبایی های اطرافم
متمرکز تر کنم و توی کارم هم چیکار کنم که
حسو حالم خوب باشه و به زیبایی ها توجه کنم…..
همش دوست دارم زودتر به زندگیم سروسامون بدم
و همش عجله میکنم ، ولی وقتی این ویدیو و فایل
های قبلی شمارو میبینم ، همش بخودم میگم بزار
خدا هدایتت کنه ، وقتی همه چیزو بخودش بسپری
خودش میدونه کی و کجا قرارت بده و به
زمانبدیش اعتماد داشته باش……
……….چقدر این ساحل عالی بود .چقدر تمیز و آب شفاف و تمیزی داره
چقدر افرادی که در ساحل حاضر بودن و از
زندگیشون لذت میبردند هم تمیز و عالی بودن و
بهتون گیر ندادن که چرا دارید فیلم میگیرید
آزادانه هر کی هرجور دوست داره رفتار میکنه عالی
بود ….
خدااایا شکرت
یه چیزی که توجه منو به خودش جلب کرد این بود
زن و مردهای سن بالا چقدر باهم خوب بودن و
داشتن از کنارهم بودن لذت میبردن و چقدر در
فرکانس هم بودن . عالی بود
وای چقدر خوبه این شن دریا ، چقدر سفیده و نرمو
تمیزه وای خدااااایا شکرت
آسمون چقدر داشت دلبری میکرد آبی مثل دریا
خداااا شکرت ….
استاد بازم ممنونم بابت این ویدیو و همچنین از
خانوم شایسته بابت فیلم برداری شون
همیشه در پنای خداوند شادو سالم باشید ….
»»»»»»»»»»»»»»عاشقتونم تا ابد»»»»»»»»»»»»»»»»
نور هست
سلام
پشت هیچستانم
پشت هیچستان جایی است
پشت هیچستان رگهای هوا،
پر قاصدهایی است
که خبر میآرند،
از گل وا شدهی دورترین بوته ی خاک
روی شنها هم،
نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است که صبح
به سر تپهی معراج شقایق رفتند
پشت هیچستان،
چتر خواهش باز است
تا نسیم عطشی، در بن برگی بدود
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی،
سایه ی نارونی تا ابدیت جاری است
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید،
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
من نامحدود هستم زیبایی آگاهی ثروت شادی و هرآنچه که فکرشو کنم درجهانم وجود دارد.
فقط باید پامو از رو ترمز بردارم
واونوقت است هرآنچه که اراده میکنم برایم پیدا میشود چون درجهانم همه نعمتها پیدا است.
استاد قشنگم شما به بهترین شکل ممکن در دوره هاتون توضیح داده اید وبرای شکارچی ذهنمون که چه چیزی میخوام خلق کنم بی نهایت تمرین داده اید و زبون من ازش قاصره و مسیر و دیدگاه و نظر و خواسته من متفاوت بافرد دیگری است و بی نظری یکی از نظر های من است.
خودمو دوست دارم
عاشق خودم هستم
زیبایی،ثروت،شادی،سعادت در دنیا و آخرت پیدا است.
نور هست.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
من با اینکه حالم خیلی بد بود ولی هی روی خودم و افکارم کار کردم و گفتم زینب بسه دیگه حالت و خوب کن و گفتم خدایا منو به بهترینها هدایت کن هی گفتم و هرچی میخواستم به طرف گوشیم بیام یکی بهم میگفت حسش نیست باز میخواستم بیام یکی گفت ول کن حسش نیست سایت و باز کردم و عکس شما و خانم شایسته را دیدم و دریای پشت سرتون و گفتم به به خوش باحال استاد و چند قطره اشک ریختم و اومدم بیرون
باز یکی بهم گفت حسش نیست بعد یک ساعت گفتم برو فایل و نگاه کن شاید با همین حالت خوب شه مطمینا بودم که حالم خوب میشه ولی ذهنم هی مقاومت میکرد و خلاصه باز کردم
و انگار استاد روبروم وایستادید و دارید منو نگاه میکنید و حرف میزنید انگار فقط این حرفها را برای من مخصوص من میزنید و اشکام ریخت و گفتم زینب تو چقد رو خودت کار میکنی و الان میخوای حالت و همین جوری نگه داری .
ذهنت و کنترل کن و برو فقط زوم کن روی زیبایی ها از زندگیم و خونه ام و بچه هام و شوهرم شروع کردم
خدای من شوهرم چقد نکات مثبت داره خدایا شکرت شکرت شکرت
خدای من خونه ام چقدر قشنگ و بهشت کوچک منه خونه ی آسایش و آرامش منو شوهرم و بچه هام خدایا شکرت شکرت شکرت
خدایا بچه هام دخترهای قشنگ که یکی از یکی خوشگل تر خوش قلب و مهربونند خدایا شکرت شکرت شکرت
خدایا خودم که چقد تغییر کردم و چقد خوب شدم و چقد نکات مثبت دارم خدایا شکرت شکرت شکرت
خدایا چقد دورو برم زیبایی و خودم و زدم به اون راه
واقعا چشم ها را باید شست جور باید دید
و به ذهن خودم بارها و بارها تکرار میکنم تا به باور قوی بسازم که چشم و ذهنم باید همیشه تیز و زیرک باشند تا فقط زیبایی ها را ببینند و درک کنند
خدایا چه دریای خوش رنگی چه فضای عالی چه ماسه های خوشرنگی من که لذت بردم
بارها شده استاد که نه تنها جاهایی که رفتید و من در واقعیت خودم دیدم و گفتم الله اکبر این دقیقا همون جایی که تو فایل استاد دیدم نه تنها جا حتی بعضی از حرفاتون استاد مثلاً یا از دوستم یا از مشتریهایم یا حتی از زبان بچه ها تو بازی شنیدم و با خودم گفتم زینب تو توی مسیر درستی اینها هم نشانه است اینها جهان داره بهت هی تذکر میده خدا داره بهت میگه من کنارتم تو فقط به من ایمان داشته باش و توکل کن .
وای استاد من امشب در مکان و زمان مناسب قرار گرفتم و خدا به بهترین زمان دیدن فایل شما منو هدایت کرد و چقد عالی بود خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد متشکرم از شما
از خانم شایسته عزیز هم بابت ضبط این فایل متشکرم .
در پناه خدا شاد سالم و ثروتمند باشید
به نام خالق زیبایی
سلام استاد عزیز و خانم شایسته محترم
سلام دوستان هم فرکانسی عزیز
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی
استاد عزیز ممنونم که این زیبایی ها رو برای ما به نمایش می گذارید
خیلییییییییییی خوشحال شدم از دیدن این فایل
ما منتظر یا بیشتر میشه گفت درخواست این فایل به جهان داده بودیم
خداوندا سپاسگزارم که ما در مسیر درک وشناخت و اجرای قوانین بدون تغییر خودت قرار دادی
داستان ما از فایل 189 سریال سفر به دور آمریکا شروع شد
از آنجایی که توی خونه ما هیچ رسانه ای نیست وما عادت کردیم به فایل های قشنگ استاد عزیز و خانم شایسته
من وعشقم وتهمینه دخترم که ده سالش هست و سپهر پسرم که 18 ماهش هست سریال سفر فایل 189 نگاه میکردیم سپهر خیلییییییییییی علاقه به آب دارد استاد چند ثانیه کنار دریا بودن وسپهر دریا رو دیدن و بارها برگشتیم عقب دوباره دیدن ولی بازهم چشمهای سپهر زیبای ما از دیدن دریا خسته نمیشد
هر روز گوشی رو برای من میاوردن واسرار میکردن آب بازی تا همان قسمت دریا رو براشون بیاریم هیچ وقت براش تکراری نمیشد
هر فیلم دیگهای از دریا گذاشتیم به اندازه این چند ثانیه دوست نداشتن ما در کنار سپهر نگاه میکردیم و لذت میبردیم
خدایا شکرت به خاطر آب به این پاکی و زیبایی
ما خیلییییییییییی دوست داشتیم یک فایل از استاد داشته باشیم که زمان بیشتری کنار دریا باشند ما هم نگاه کنیم وسپهر هم نگاه کنه
خدایا شکرت وقتی فایل جدید استاد دانلود کردم ونشستیم نگاه کردیم خیلییییییییییی عالی بود
این فایل ی بود که ما منتظر بودیم
خدایا شکرت
استاد عادتهای خوب زیادی دارند یکی از آنها سپاسگزاری و لذت برد از نعمتها وزیبایی هاست
حال خوب همیشه پر از سپاسگزاری است نمیشه حالت خوب باشه وبرای سپاسگزاری نباشه
از استاد یاد گرفتم بهترین سپاسگزاری لذت بردن ودیدن از نعمتهای زیادی که امروز در زندگی است
حال خوب خودم ولذت بردن از زندگی رو شرطی وبه آینده موکول نکنم من امروز حالم خوب باشد از زندگی لذت ببرم در لحظه زندگی کنم خداوند نعمتها ی بیشتری به من خواهد داد
ممنون از خانم شایسته واقعا با عشق فضای سایت رو درست کردن