عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 30

1469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرهاد رضایی هادیان گفته:
    مدت عضویت: 1191 روز

    سلام ودرود خدمت استاد عزیز وخانم شایسته وهمه عزیزان در این سایت الهی

    خدایا شکرت که هر روز باعث میشه زیباهای بیشتری از این جهانت ببینم

    خدایا شکرت بخاطرت اینکه بی نهایت ثروت ونعمت در جهان وجود دارد

    استاد عزیز شما راتحسین میکنم که با کانون توجهتون تونستین براحتی هم زندگی خودتون را به بهشت واقعی تبدیل کنید و هم سعادت در اخرت

    تحسینتون میکنم که با اینقدر با خودتون تو صلح هستین وچقدر ازادی زمانی ومکانی دارید

    تحسینتون میکنم که اینقدر روابط خوبی در زندگی با خانم مریم شایسته داری وحتی نشده یه فایل از شما ببینم که کلمه عزیز دلم وعاشقتم تو اون فایل نباشه

    وای خدای من چقدر دریای زیبایی بود خدایا شکرت چقدر رنگ اب وسط دریا با ساحلش متفاوت بود وچقدر زیبا ودوست داشتنی بود خدایا شکرت

    چقدرساحل این دریا زیبا بود خدای من چه شنهای باحالی در ساحل بود نرم وسفید بیشتر شبیه به ارد بودخدایا شکرت

    چقدر انسانهای که در ساحل بودن با خودشون تو صلح بودن یکی مشغول پیاده روی بود یکی با عشق کنار ساحل دراز کشیده بودن وبا هم صحبت میکردن یه سریها شنا میکردن یکی سری از ادمها حموم افتاب میگرفتن ویه سری ادمها تو ساحل کتاب میخوندن یه سریها در ساحل ریلکس میکردن وبا ماساژ از لحظه حال نهایت لذت را می بردن وهیچ کس وهیچ نژادی را قضاوت نمیکردن وبا خودشون تو صلح بودن وداشتن نهایت لذت را زیبایهای خداونند می بردن

    استاد عزیزم مدتی است که با تمام تمرکز دارم رو خودم کار میکنم وسفر دور امریکا را مبینم وتمام زیبایها رو تحسین میکنم تو این مدت چقدر سفرهای خوب وجالبی داشتم به چند جای مختلف وچقدر راحت میشه باکنترل زاویه دید که همون قدرت واقعی انسان یعنی قدرت خلق کردن است براحتی زندکی که دوست داریم را خلق کنیم تو این مدت چقدر پیشنهاد کاری خوب داشتم وچقدر تونستم پول بسازم خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    دو روز پیش یه سفر داشتم به شمال کشورواقعا از دیدن جنگلها ودریا ودرخت ها از پارک جنگل های زیبا از مراکز خرید زیبا رستورانهای زیباحتی خیابونها بلورها چراغهای تزیین شده داخل شهرها چقدر لذت بردم وچقدر کیف کردم وبا خودم گفتم ببین چقدر زیبایی وجود داردچرا من قبلا این همه زیبایی نمی دیدم مثلا با خودم میگفتم دریاست دیگه مگه چیه؟ ولی الان ازپرواز پرنده لذت مبیرم از صدای چیکه اب توی جنگل ذوق میکنم باصدای جزرومد دریا زیبا فقط بخدا فکر میکنم وسپاس گذارش هستم که چقدر به ما نعمت وثروت وزیبایی داده ولی قبلا نمیدیدم

    بازم خدارا هزاران هزار مرتبه شکرمیکنم بخاطر این سایت الهی

    خدایا شکرت بخاطر این همه زیبایی

    خدایا شکرت که تو این مسیر زیبا قدم گذاشتم

    خدایا شکرت بخاطر این همه کامنت زیبای بچه ها

    خدایا شکرت بخاطر این فایل زیبا واموزنده

    خدایا شکرت بخاطر این اسمون زیبا

    خدایا شکرت بخاطراین دریای بی نهایت زیبا

    خدایا شکرت بخاطر مردمی که تو ساحل بدون هیچ قضاوتی نشسته بودن ولذت میبردن از این همه زیبایی

    خدایا شکرت بخاطر اینکه براحتی میتونیم نفس بکشیم

    از استاد عزیز ومریم شایسته عزیز وهمه بچه های این خانواده بزرگ بی نهایت سپاس گذارم

    در پناه الله یکتا دل همتون شاد وایام با کامتون باشه انشالله

    من به دستان تو خیره شدم معجزه کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2004 روز

    سلام وعشق و ارادت به دو استاد عزیزم و همه دوستان خوبم

    فتبارک الله احسن الخاقین…. اصلا زبانم قاصره از توصیف این آبی بیکران که به قول استاد چه زیبا گفتن یک طیف رنگی هست که در هم تنیده شده. حس میکنم بوی دریا رو و موجودات دریایی بی نظیر و بسیار متنوعی که دارن اون زیر لذت دنیا رو میبرن و تسبیح پروردگار رو میگن. من معمولا اینجور جاها تمایل دارم در سکوت فقط ببینم و بشنوم و بو بکشم و لمس کنم. انقدر ذوقزده میشم که گذر زمان رو حس نمیکنم. با دیدن این فایل انگار که خودم رفته باشم فقط با لبخند سپاسگزارانه غرق زیباییهاش شدم.

    خدایا شکرت بخاطر اینهمه آدمایی که اومدن از این نعمتها لذت ببرن و خوش بگذرونن. حتما بین اونها کسانی هم هستن که همین الان درگیر یه مشکل یا بیماری هستند ولی من مطمئنم اومدن به اینجا تا از انرژی این طبیعت ناب رفرش بشن و چه راه مناسبی برای قویتر کردن خودت! و صد البته کسانی هم هستند که این عادشونه که پیشاپیش حودشون رو اینطوری شارژ میکنن و اصلا مشکلات و بیماریها رو راه نمیدن به مدار فرکانسیشون.

    اگه از توجه به نکات مثبت بخوام بگم همین دیروز ما رفتیم خونه پدرشوهرم و از اونجاییکه خانواده شون همگی عادت دارن خیلی حرص بدبختیها و بیماریهای مردم و فامیل دور و نزدیک رو بخورن و از گرونی و تورم و دولت و… شکایت کنن از صبح شروع کردن به سوژه پیدا کردن و پر و بال دادن بهش و تحلیلش و وااااای مغز منم درحال فرار کردن. گوشامو که نمیتونستم بگیرم ولی زبونمو بستم و در مورد هیچی هیییییچ نظری ندادم. اصلا سعی نکردم برهان خلف هم بیارم. همراهی هم نکردم حتی در حد سر تکون دادن. در عوض توی ذهنم هر جمله منفی که می گفتن مثبتش میکردم و زیر لب واسه خودم زمزمه میکردم. هر دلیلی واسه بدبختی خاله فلانی میاوردن من تو دلم میگفتم خودش ساخته و خودش داره ضربه اش رو میخوره. تقصیر کسی نیست. خودم و ذهنم یواشکی زیرلب داشتیم در میرفتیم از قبول حرفای نادرست. خودمو مشغول ظرف شستن و کارتون دیدن با بچه ها کردم. بعد هم بچه ها رو بردم توی حیاط بازی کنن و خودمم کلی توپ شوت کردم دلم خنک شه. حس بدی اومد سراغم که میدونم غلط هم نیست ولی من نباید اجازه بدم بهم غلبه کنه. اینکه همه اونها بچه منو کمتر از بچه خواهرشوهرم دوست دارن. ولی بازهم تونستم بهش غلبه کنم و با کمی فوتبال بازی کردن با بچه ها و بو کردن گلهای توی حیاط و توجه به زیبایی های بهار کرج تونستم افکار مثبتی رو جایگزینش کنم. گفتم خودم و دخترم خیییلی هم شیرین و دلچسبیم و همه شون دوستمون دارن. من و دخترم محبوب خداییم و این جذابیت درون ماست که ما رو دوست داشتنی میکنه. من نباید انتظار داشته باشم همه دوستم داشته باشن کافیه خودم خودمو دوست داشته باشم. من به تایید دیگران نیاز ندارم. این شد که برگشتم خونه و اوضاع به طرز چشمگیری تغییر کرد. دیگه اون حس منفی رو نداشتم. تا شب هم بهمون خوش گذشت و اوقات خوبی رو با خواهرهای شوهرم و پدر و مادرش گذروندیم. و به وضوح احساس خوبشون رو نسبت به خودم و دخترم حس کردم.

    همه چیز دست ماست. همه چیز فقط و فقط ناشی از دیدگاه ماست. دیروز میتونست واسه من تلخ باشه ولی من تبدیلش کردم به شیرینی صمیمیت. باورهای محدود کننده ثروت رو بی ارزش کردم و با اینکه گوشهام آخرشب چیز دیگری میشنید ولی ذهن و زبانم فراوانی نعمت و راحت به دست آوردن ثروت رو تکرار میکرد. دارم حس میکنم که غلطک ذهن داره راحت تر از قبل میچرخه.

    عاشقتونم. خوشحالم که با شماها در این فضام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    حامد نظافت گفته:
    مدت عضویت: 3169 روز

    سلام استاد ،روزتون پر از زیبایی ،من چند ماه پیش با شرایطی که پیش اومده بود و به خاطر تخصصی که داشتم یاد میگرفتم و بیشتر از یک سال ونیم بود داشتم آموزش میدیدم و کاملا به اینترینت ارتباط داره نگرانی هایی سراغم اومد و ذهنم حسابی درگیر شده بود تا اینکه با کتاب نورمن وینسنت پیل ،قدرت تفکر مثبت آشنا شدم و دیدم ایشون هم کاملا موافق با صحبتهای شما کتابش رو نوشته و به شدت عالیه و از طرفی شروع کردم به گوش کردن به یک سری جملات تاکیدی مثبت اندیشی و شرایط برام تغییر کرد و تونستم راحتتر به اینترنت متصل بشم و دیدم که هر چیزی تو این زمینه کاریم که مربوط به ترید کردن میشه باز راهکار خودش رو داره که بشه متصل موند و تمام تلاشم رو میکردم که ورودی هام رو کنترل کنم حتی نرفتن به مرکز شهر ،خوب نتیجش حال خوبم بود و همینطور اسانی در کارم بر خلاف اطرافیانم که حال خوبی رو تجربه نمیکردن ،امیدوارم که بتونم بیشتر تو این زمینه مثبت اندیشی موفق تر عمل کنم و ذهنم رو کنترل کنم چون مثبت موندن باعث امیدواری و صبر مثبت وحال بهتر میشه که مسلما نتیجه رو متفاوت رقم میزنه ،سپاسگزارم بابت این فایل بسیار عالی که درسهایی واسم داشت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فهیمه طحان گفته:
    مدت عضویت: 2446 روز

    سلام استادخوبم و مریم عزیز

    خیلی ممنون که باز هم من رو وادار کردین تا به زیبایی ها توجه کنم..

    من تا الان کامنت خاصی نزاشتم اما الان حس کردم حالا وقتشه که منم نظر خودمو بگم.

    استاد عزیز واقعا سخته تو شرایط ناراحت کننده و در بین افراد منفی نگر باشی و به خوبی ها توجه کنی…

    اما میشه به خوبی ها و زیبایی ها توجه کرد…

    در هر شرایطی میشه…

    من واقعا چند جا این کارو انجام دادم و متوجه نتایج فوق‌العاده اش شدم.

    بین افراد منفی نگر قرار گرفتم و فقط توجهم رو دادم به زیبایی چشم هاشون و صورت زیباشون و بدن سالم و سرحالشون و با خودم فقط تکرار میکردم که چقد این افراد زیبا و مهربون و خوش چهره هستن و خداوند چقد عالی چهره این افراد رو طراحی کرده..و جالب بود که هرچه به حرفشون توجه نمیکردم و فقط به زیبایی چهره اونها توجه میکردم باز چیز های زیبای دیگه ای میدیدم مثل خنده و شادی بچه هاشون که دنبال هم می‌دویدند و میخندیدن..

    انگار یه آهنربا شده بودم که فقط زیبایی هارو جذب میکردم..و خدارو شکر میکردم بابت زیبایی گل های تو خونشون..تلویزیون بزرگ و با کیفیتشون..فرش های زیبا و خوش رنگشون..و آشپزخونه و به کلی زیبایی دیگه توجه میکردم……..

    توجه به زیبایی خیلی مهمه استاد..

    من قدیم آشپزخونه خودمو دوست نداشتم و خیلی کدر و کوچیک و کم کابینت بود…

    اما غر نزدم، به بدی ها و مشکلاتش توجه نکردم.

    الان آشپزخونم اندازه نصف خونمه و 15،20 تا کابینت دارم و همه وسایلم تو کابینت‌هام جا شده و آشپزخونه ی بزرگ، با کابینت های سفید طلایی دارم…خدایا شکر.

    در هر شرایط میشه به خوبی ها توجه کرد و اتفاقات خوب و شرایط خوب جذب کرد.

    به قول استاد..

    احساس خوب=اتفاقات خوب

    به گفته استاد..در هر شرایطی ما دو انتخاب داریم.

    یا به کویر و گرمای اون فکر کنیم و جذب کنیم.

    یا به شمال و خانه های ویلایی زیبا و هوای خوب و دریای زیباش توجه کنیم و جذب کنیم.

    بهترین راه از نظر من برای کنترل توجهمون اینه که در لحظه حال یا اکنون باشیم..

    یعنی اینکه اگر در شرایط بدی مثل عصبانیت و ناراحتی و غیبت و….

    قرار گرفتیم سریع چند نفس عمیق بکشیم و توجه خودمون رو ببریم روی تنفس خودمون و به الان، همین لحظه، همین ثانیه توجه کنیم..و شروع به شکر گذاری کنیم و به یک ثانیه قبل دیگه توجه کنیم…و تو ذهنمون حلاجی نکنیم که ..

    چی شد، چرا اینو گفت ،چرا این کارو کرد، چرا این حرفو زد، چرا نرفت، چقد زشت شد، نباید میرفت و…. کلی افکار بد که توجه ما رو به سمت چیزهای بد میبره و باعث جذب بدی ها میشیم.

    فقط الان…

    هر چی دیدم و گفتن اگر خوب بود خداروشکر میکنم و احساس خودمو خوب میکنم و لذت میبرم و یاد داشت میکنم تا فراموش نکنم.

    اما اگه اتفاق بد یا حرف بد دیدم و شنیدم..سریع به الان و اکنون توجه میکنم و خدارو شکر میکنم اینقدر سالمم، ضربان قلبم سالمه و دارم هوای پاک استشمام میکنم وووو خود به خود تو فضای مثبت قرار میگیرم و به هر زیبایی توجه میکنم و شکرگزاری میکنم باز زیبایی های بیشتر جذب میکنم و به همین روند حال خوب ادامه میدم و گسترش میدم….

    استاد عزیز و مریم گل ممنونم از شما که باز هم باعث شدین من به خوبی ها توجه کنم و احساسم عالی بشه،خدایا شکر.

    خدا به همراه همه ما خوبان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    افشین گفته:
    مدت عضویت: 2277 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

    تجربه من برمیگرده به زمانی که اصلا قانون رو نمیدونستم، اون زمان باری به هرجهت بودم و دائم ورودی های به شدت منفی داشتم.

    یادم میاد اوایل ازدواجم بود که روابطم با همسرم معمولی رو به خوب بود و با گذشت زمان، با به وجود اومدن هرمشکل بین ما، توجه به نکات منفی بیشتر و بیشتر میشد و دعواهای ما بسیار زیاد شده بود، به حدی که واقعا من بریده بودم.

    کار من این شده بود که بشینم و به این فکر کنم که اگه فلان چیزرو گفت من فلان جواب رو بدم و… تا ریزترین بحث ها که احتمال داشت رخ بده من تجسم و در ذهن خودم جواب رو آماده میکردم.

    تا جایی که فقط دنبال راهی میگشتم که بتونم اوضاع رو درست کنم.

    یادمه هدایت شدم به کانال تلگرامی که هرروز صبح یک پیام مثبت میگذاشت و میگفت روزتون رو با خوندن این پیام ها مثبت شروع کنین.

    من فقط دنبال راهی و کسی بودم که به من کمک کنه ازین وضعیت بد مالی و روابط و سلامتی(کمر درد) بیام بیرون و اگه به انسانهای نادرست هدایت میشدم، چه بسا که به راههای ناکجا آباد نمیرفتم.

    ولی خدارو صدهزار مرتبه شکر هدایت شدیم به آگاهی های قانون و خلاصه تغییرات پشت تغییرات.

    من فقط گوش میدادم، بهشت گمشده من، عاااالی بود.

    اما جواب نمیداد، باز جر و بحث داشتیم و یک درجه بهتر شده بود و من لمس میکردم.

    تا جایی که میگفتم خانمم نمیزاره که من بتونم زندگی رو بسازم و ازین صحبتهایی که دیگران رو مقصر میدونستم، از جایی که تونستم مسئولیت زندگیه خودم روقبول کنم دنبال راه گشتم تو قانون و اون چیزی نبود جز تمرکز به نکات مثبته همسرم.

    همش 10 مورد نوشتم و بعداً بهش اضافه میکردم چون در حال افزایش بود.

    از دست پخت خوبش ، خندیدنش ، راه رفتنش ، صحبت کردنش و تحصیلاتش و… که مطالعه میکردم، همسرم دعوا میکرد و غر میزد و… اما من به خودم میگفتم تو باید بری و متن رو بخونی و به جای دعوا و بحث میرفتم و خوبی هاش رو میخوندم.

    و از روز دوم تغییرات شروع شد و من لمس میکردم تغییرات رو در حد بوندسلیگااا

    هرروز دعوا تبدیل شد به یک هفته آرامش، بدون دعوا و جر و بحث، باورنکردنی بود.

    زندگی در حال فروپاشی، تبدیل شد به بهشت.

    گفتم این همون راه درستی هست که دنبالش بودم.

    در مورد پول، در مورد سلامتی و تمام جنبه های زندگی استفاده کردم ونتیجه دیدم.

    وقتی به نکات مثبت توجه میکردم و به مدارهای عالی رسیده بودم که حتی از دیدن انسانها لذت میبردم، از هوا ، از غذا و…

    باد که میومد درختان برای من میرقصیدند.

    مدارم بسیار بالا بود از لحاظ احساس خوب.

    حتی در روزهایی که روزی 10 مورد شکرگزاری میکردم و تمام روز اونهارو میخوندم و توجه میکردم، یک گوی نورانی سمت راستم حس میکردم که خیلی دوستش داشتم، حس امنیت و آرامش خاطری وصف نشدنی به من میداد.

    راه رسیدن به اون لحظات این بود:

    غیبت ممنوع

    غر زدن ممنوع

    جر و بحث و دعوا ممنوع

    کسی حرف منفی میزد یا سریع به طور هوشمندانه بحث رو عوض میکردم یا همون لحظه به نکات مثبتی که بود و داشتم توجهم رو میبردم و یا در صورت امکان سریع اون مکان رو ترک میکردم

    مدام از خودم میپرسیدم که الان به چه نکته مثبتی میتونم توجه کنم؟

    چه نعمتهایی همین الان توی محدوده دید من هست؟

    جلوی ورودی های فیلم و سریال رو گرفته بودم

    آهنگ رو به کلی حذف کردم

    افراد منفی اصلا خودبخود از زندگیمون حذف میشدند

    در مکانهایی که اتفاق های منفی می افتاد جهان کمک میکرد که ما اونجا نباشیم، مثلا ما هرسال شب یلدا خونه پدر و مادرم بودیم بلا استثنا، اما سالی که در احساس عالی بودیم رفتیم خونه مادر همسرم و در خونه مادر من اتفاقی افتاده بود بین بچه های کوچیک برادرهام، که باعث ناراحتی بزرگترها شده بود حتی تا قطع رابطه و بزرگ شدن بچه ها تصمیم گرفتن که با هم رفت و آمد نکنن(میگم که بدونین چه جو منفی بوده و به لطف خدا ما اوجا نبودیم و هنوز که هنوزه اونا دربارش حرف میزنن، چون توی اون محیط بودن و تصویر اون شب همیشه جلوی چشمشون هست ولی چون ما اونجا نبودیم احساسمون بعد از تعریف اونا بد نمیشه)

    فقط در باورهای مالی ایراد داشتم و دارم که خیلی بهتر شدم و دارم همچنان روی باورهام کار میکنم که انشالا

    چقدر عاشق شماهستم من استاد عزیزم

    خدا شمارو برای ما حفظ کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    محمد امین کوتی گفته:
    مدت عضویت: 885 روز

    بنام خالق زیبایی ها

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی واقعا سپاس گذار خداوندم که همچین افراد با ارزشی رو وارد زندگیم کرده

    واقعا این همه زیبایی قابل تحسینه

    قبل از اینکه افراد تمرکز کنن بر روی زیبایی ها این اصلو خوب باید در ذهن خودشون جای بدن که به هرآنچه که ما به ان توجه میکنم از اصل آن موضوع وارد زندگیمون میشه من خودم به شخصه چون همیشه اینو به خودم میگم اگه تو شرایط نا جالب ذهنمو کنترل نکنم و به نا زیبایی ها بها بدم یا اونارو تو ذهنم بولد کنم از زمینو آسمون شرایط نا دلخواه وارد زندگیم میشه پس همین باور یک چیزیو در ذهنم شکل داده اونم اینه که به محض اینکه کوچکترین اشتباه یا رفطار نا مناسب یا توجه به ناخواسته ها در این شرایط قرار میگیرم. ذهنم درجا بهم میگه که اعراض کن و به صورت خودکار به دنبال زیبایی ها میگرده و به راحتی پیداشون میکنه وقتی ذهنو تربیت کنی زیبایی هارو ببینه در هر شرایطی زیبایی هارو میبینه

    با توجه به زیبایی ها ذهن آرام تری دارم با توجه به زیبایی ها الهامات خالص تر و بیشتری دارم با توجه به زیبایی ها جهان رو جور دیگه ای میبینم با توجه به زیبایی ها خواب آرامی دارم خدارو شکر میکنم که در این مسیر زیبا و پر از اتفاقات خوب قرار گرفتم و خدارو شکر میکنم که روز به روز دارم از زندگیم بیشتر لذت میبرم ⁦️⁩⁦️⁩⁦

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مرجان گفته:
    مدت عضویت: 1659 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته گل

    استاد جان بهترین هدیه ایی که خدا تو این لحظه میتونست بهم بده این بود که هدایت بشم به این فایل و دیدن پر عظمت ترین و زیبا ترین خلقت خدا البته از نظر من چون من بینهایت عاشق دریا هستم به طوری که توی دریم بوردم چند تا عکس خانه گذاشتم که حیاط خانه ها دریا هستند.

    و طبق آموزش های شما صبح ها که از خواب بیدار میشم اولین چیزی که جلوی رویم هست آنها اند.

    اون ماسه های سفید، اون رنگ زیبای سبز و بنفش و آبی دریا و اون امواج سفیدی که میرقصیدن روی آب و اون وسعت آسمانی که با رنگ آبیش دلبری میکرد و بادبادک های رها در آسمان و اون پرنده سفید و نازی که عاشقانه لذت میبرد از ساحل و رها بود در آسمان و آن خورشید و نوری که این طبیعت زیبا را نمایان کرده

    فقط داشت جلوه نقاش، هنرمند بودن و عظمت خداوند را به نمایش میگذاشت.

    استاد و خانم شایسته عزیز ممنونم بابت به اشتراک گذاشتن این زیبایی ها.

    اون انسان های فوق العاده که با هر نژادی آزادانه و رها در حال لذت بردن از طبیعتی که خداوند رایگان در اختیارشان گذاشته بود به من فقط اینو نشان میده که زندگی جاری است و وجود دارد، فقط باید بری سمتش تا اون هزاران قدم بیاد سمتت. من باید با حرکتم برم به سمت این ساحل تا خداوند زیبایی هایش را برایم به نمایش بگذارد.

    خدا منتظره برای نمایش گذاشتن آنچه که ما دوست داریم ببینیم. پس چرا ما نباید خواسته مون دیدن و لذت بردن از زیبایی های خداوند باشه. چرا بیشتر نخوام که زیبایی های متنوع و بیشتری بهم داده نشود.

    استاد جان، من از وقتی باهات آشنا شدم که حدود 5 سال میشود میتوانم با جرات بگم که زندگی من بی نهایت تغییر کرده است و دیگر آن مرجان قبلی نیستم. اگر این نعمت خداوند وجود نداشت که خاطره ها و تجربه ها را در ذهنم نمانند اصلا باورم نمیشد تغییراتم.

    استاد من از طریق ستاره قطبی در دوازده قدم، از فانوس دریایی در دوره ثروت توانستم مرجان دیگری از خودم بسازم و تمرکزم را روی زیبایی ها قرار دهم.

    استاد ایده هایی که به ذهنم رسیده در این چند سال و هر روز بهتر میشوم و ماهر تر میشوم در اجرا کردنشون موارد زیر بوده:

    1. در شرایطی که همه چیز خوب بوده و من در حال لذت بردن بودم، آگاهانه تمرکز میکردم بر روی مواردی که احساس بهتری بهم بدهند و هر چیزی که نشانه حس بد داشت را اجازه نمیدادم به گوشم که بشنود و به زبانم که بگوید و به چشمام که ببینند چرا که دوست داشتم اون لحظه عالی که خدا بهم هدیه داده را تک تک سلول های بدنم درک کنند و لذت ببرند و شکر گزار خدا باشند. به نظرم این حق من است و این پاداشی است که هم خدا خواسته و هم من خواستم و باید به خودم بدهم و هیچ چیزی اجازه ندارد این پاداش را خراب کند.

    2. اگر در شرایطی قرار بگیرم که استرس وجود داشته باشد و نگران مساله ایی باشم، برای اینکه به احساس خوب برسم و دوباره روی زیبایی ها بتوانم تمرکز کنم دو کار انجام میدهم: اول اینکه اگر ایده ایی داشته باشم که بتوانم با انجام آن حتی یک قدم برای رسیدن به هدفم کمک میکند و باعث میشود من آرام تر شوم درجا آن ایده را عملی میکنم. دوم اینکه اگر هیچ ایده ایی نداشتم، و توانایی انجام کاری را نداشتم که بخواهم برای رسیدن به هدفم انجام دهم تا از استرس ام کم کند، آن کار را به طور کامل به خدا میسپارم چون از توانایی من خارج است ولی او میتواند حل کند. و من در آن شرایط میروم سراغ کارهای عقب افتاده و لذت بخشی که بهم آرامش میده رو انجام میدم. در این میان خداوند یا از طریق افراد دیگر آن مساله را برایم حل میکند یا در شرایطی که من دارم لذت میبرم و حال خوبی دارم چون اعتماد کردم به خداوند، خودش دوباره یه ایده که من میتونم انجام بدم را به ذهنم میرساند.

    استاد خدا سالیانه که خودش رو بهم ثابت کرده، انقدر معجزه ازش دیدم که هر وقت استرس میگیرم یا نگران میشم سریع میگم مرجان تا الان کی مشکلات قبلی رو برات حل کرد، بسپار به خودش تا بهترین رو برات رقم بزنه.

    3. اگر در شرایطی قرار بگیرم که ناراحتی درونش باشه سعی میکنم از اون تضادی که برام پیش اومده بهترین استفاده را ببرم. هر وقت که ناراحت و دلخور میشم میگم مرجان وقت بزرگ شدنت، وقتشه که ببینی چی دوست داری از چی خوشت میاد. اگر چیزی که میخوای بزرگه پس منم باید توانایی ها و قدرتم رو بزرگتر کنم تا به آن برسم اگر چیزی که میخوام فقط نیاز به یه عزت نفس قوی باشه در جا به خودم میگم تو قوی هستی و میتونی حذف کنی این ناراحتی رو از زندگیت، چطوری حذف میکنم؟ به اون ناراحتی و دلخوری و تضاد هیچ فکری نمیکنم و کاری برایش انجام نمیدهم و فقط و فقط میرم سراغ انجام دادن کارهایی که با انجامشون قلبم شاد میشه، مدتی بعد دیگر کلا فراموش میکنم و یادم میره اتفاقات ناخوشایند رو.

    استاد در مورد اینکه بگم چه مواردی به من خیلی کمک کرده که بتونم تمرکز کنم روی زیبایی ها باید بگم سعی کردم بزرگ بشم، سعی کردم برم تو دل ترسهام و نترس باشم ولی در کل دو مورد از اساسی ترین مواردی بوده که خیلی موثر بوده، یکی اینکه عزت نفسم رو تقویت کنم و خودم رو بی نهایت دوست داشته باشم و بعدی و مهمترین عاملش اینکه به خداوند اعتماد صد در صد کنم و رها باشم. که برای این اعتماد دوره دوازده قدم جلسات قرآنی و موارد رایگان در مورد توحید عملی بینهایت کمکم کردند.

    استاد من همیشه به خودم میگم، مرجان تو یکبار فرصت زندگی کردن داری، و خدا یکبار به تو اجازه داده تا از زیباییهاش لذت ببری و این فرصت به یک چشم بهم زدن تمام میشود، پس رها باش و به خدا اعتماد کن و فقط وفقط کارهایی را انجام بده که قلبت شاد بشه.

    استاد بهم یاد دادی که با هر بار سپاسگزاری کردن بابت چیزهای زیبا در زندگی ام، ده ها برابر چیزهای زیباتری وارد زندگی ام میشود.

    استاد بهم یاد دادی که چیزهای به ظاهر زشت و ناخوشایند باید پلی برایم شوند تا منو به چیزهای زیبا و لذت بخش برسانند.

    استاد بهم یاد دادی که قوی باشم و خواسته های بزرگ داشته باشم، پس این مرجانی که انقدر خواسته های بزرگ داره چرا باید وقتش رو بیهوده تلف بکنه برای مواردی که ناراحتش کنند و تاثیر معکوس داشته باشه در رسیدن به خواسته هاش.

    استاد بهم یاد دادی خدا بزرگه، تو رو هم بزرگ آفریده و چه خوبی و چه بدی رو برای این گذاشته که تو تشخیص بدی چی میخوای. به محض اینکه متوجه شدی فقط براش حرکت کن و خدا هم اون بالا هدایتت میکنه فقط اعتماد کن بهش.

    خب اگر من این آموزش ها رو اجرا کنم مگر چیزی جز زیبایی میبینم؟!

    مثل همیشه خدا رو صد هزار مرتبه شکر که دارمت استاد جونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    محمد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 2358 روز

    سلام به همه

    تجربه‌ی ایی که به من کمک کرده اینه که خودمو همیشه در انتظار دیدن زیبایی ها قرار میدم

    با حدس زدن

    من قبل اینکه به هر جایی که وارد میشم حدس میزنم پیش خودم که قراره اونجا این زیبایی ها رو ببینم و قبل از ورودم خدا رو شکر میکنم که خدایا مرسی که قراره بهم زیبایی هارو نشون بدی

    اینطور مغزم منتظر میشینه تا یه زیبایی ببینه و اولین زیبایی که دید شروع میکنم به تحصینش و دیگه فکرم رو درگیر نمیکنم که قبلا چه فکرایی میکردم در مورد اون مکان یا اون شخص و در لحظه هر زیبایی که دیدم تحصین میکنم

    الان مغزم شرطی شده و دیگه چیزی به جز زیبایی نمیبینه

    ولی اول کار چون دوست داشتم مغزم عادت کنه به دیدن زیبایی ها شروع میکردم به حدس زدن

    توی ذهنم حدس میزدم و با چشمام میدیدم

    الان که خداروشکر دیگه شده ملکه‌ی ذهنم و نه مشکلی میبینم و نه نا زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مرضیه رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 931 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام سلام به استاد عزیز و فرشته پشت صحنه وبچه های باغ بهشت

    چقدر این فایل زیبا وشگفت انگیز ه

    خدااااااای ممممممن

    چقدر این آموزش هارو دوست دارم وچقدر از دیدن اونا به وجد میام وانگیزه من چقدر بیشتر میشه

    خدااای من چقدر این فایل هدایتی اومده برام ومن که تصمیم داشتم در مورد همین موضوع در یکی از دشت های زیبای این باغ در موردش از استاد فوق العاده ام بابتش تشکر کنم وبگم که این نگرش چقدر به شخصیت من کمک کرده وخدا رو چقدر بیشتر سپاسگزار شدم

    واین که در این باغ زیبا چقدر تونستم با این نگرش خودم رو بشناسم واین شناخت به حدی رسیده که میفهمم من مرضیه چه تایمی در روز با این نگرش وتوجه به نکات مثبت هر قسمت از زندگیم رو میگذرونم

    این که من چه آدمی هستم واز صد در صد روز چند درصد وحتی چند دقیقه رو با این نگرش سپری میکنم ومچ خودم رو با این اهرم میگیرم

    که مرضیه حواست رو جمع کن وبیشتر دقت کن در هر مسئله مثبت اون رو ببین واین که تو جهنم میبینی همون بهشتی هست که استاد ت میگه واین نگرش توهست وغالب افکارت چیه ؟؟؟؟؟؟؟

    حتی در شرایطی که قبلا از اون فرار میکردم الان که پیشنهاد میشه به چشم یه موضوع فوق العاده میبینم که از دل اون میتونم خودم رو بهتر بشناسم وزمانی به شرایط بهتر هدایت میشم که خوبی ها وزیبایی های اون موردنادلخوه روجذب میکنم وصادقانه بگم من شدم جاذب موارد دلخوهم

    ومن به قدر ی تحسین میکنم استاد و فرشته پشت صحنه وبچه های بهشتی رو که هرگز توی این باغ مورد ی از جانب بچه حتی ندیدم که نا زیبا باشه

    زیبا ترین سخنی که من میتونم در مورد این موضوع بگم اینه که میشه به راحتی با استفاده از توجه به زیبایی ها وتوجه وتمرکز با حس تحسین وتایید فراوانی ها به اون خواسته های درونی رسید

    چون این تنها راه رسیدن هست واعراض از نا خواسته وقتی اتفاق می افته که بتونیم عادت کنیم و به زیبایی های جهان وشگفتی های دوستداشتنی توجه کنیم واین خودش همون اعراض این همون سپاسگزاریه

    چون داریم به جهان اعلام میکنیم که زیبایی های آفرینش فراوانه وخدای سبحان ووهاب اینهارو قرار داده برای ما تا به درستی ستفاده کنیم

    واز اونها به نیکی یاد کنیم

    ومن سپاسگزار چنین خدایی هستم که چنین استاد وفرشته ای رو برامون قرار داده تا به بهترین نحو اینا رو یاد آوری کنیم وبه هم یاد آور بشیم

    استاد ازشما وفرشته پشت صحنه واز بچه های بهشتمون

    صمیمانه سپاسگزارم

    وخدارو سپاسگزارم که چقدر فوق العاده منو در زمان مناسب به این فایل عاشقانه هدایتم کرد

    بنده خدای توانا وحکیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    عارفه گفته:
    مدت عضویت: 1204 روز

    به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید

    سلام استاد جانم

    مریم جان عزیزم

    و دوستان هم فرکانسی پر نشاطم

    استاد عزیزم این حرکت شما و توجه به زیبایی هاتون باعث شد دانشجوهایی مثل من رفته رفته تمرین کنند و یاد بگیرند فقط توجهشون با زیبایی ها باشه شاید برای شروع کار به صورت تقلیدی از شما ومریم جان بود و واکنش ها مثل شما بود ولی به‌مرور زمان ملکه ذهن و روتین زندگی شد که بازهم کانل نیست و ما هر روز برای بهتر شدن تمرین میکنیم

    فرمودید چه راهکار هایی دارید برای توجه به نکات مثبت من خودم چندوقتی هست غیر از اینکه تو تمرین ستاره قطبی یاد گرفتم به نکات مثبت روزم توجه کنم و شب براش خداراشکر بگم از طرفی که ذهن فراره و امکان داره یک سری چیز ها از ذهنم بپره همون موقع با ذوق میدوم سر دفتر و. می‌نویسم و خداراشکر میگم

    مثلا همین امروز وقتی داشتم شلوار راحتی مسافرت همسرم را روی بند پهن می‌کرد همونجا خداراشکر کردم به خاطر اینکه این شلوار چقدر جیب های زیپ دار متعددی و همسرم در سفر راحت کیف پول و… را داخلش میزاره و بعد توی دفتر هم نوشتم

    از اینکه خدا توانایی بهم داده امروز پر انرژی یک سری کارهای خانه را انجام بدم خداراشکر کردم

    از اینکه ماشین لباسشویی دارم و نمیخوام مثل سدیم های مادرم کلی زمان و انرژی بزارم با دست لباس بشورم خداراشکر کردم‌‌‌‌‌،

    از اینکه دیروز به یک طبیعت بکر هدایت شده بودم و رنگ آب برام جذاب بود و خدارا بابتش شکر کردم و بعد دیدم دقیقا شما فایلی گذاشتید که دارید درمورد حس خوبتون به رنگ آب صحبت می‌کنید خداراشکر کردم

    از اینکه گلدون گلی زیبا روی میز کارم گذاشتم و هربار با نگاه بهش حس خوب میگیرم خداراشکر کردم

    از اینکه ذوق دارم هی خودم را برم جلوی آیه ببینم و از هیکل زیبام که از لطف قانون سلامتی به دست آوردم خداراشکر کردم

    از اینکه مادرم دیشب وقتی حرف به حرف شد و نگاه منو به الله مهربانی ها شنید و اشک اومده بود تو چشمش و گفت وقتی میبینم چقدر بزرگ شدی(منظورشون از لحاظ عقلی بود) خداراشکر کردم

    از اینکه مثل قبلم ذوق مرگ نشدم از درون به خاطر اینکه یکی از من تعریف کردم و اعتبارش را دادم به خداوند که منبع تمام هدایت و لطفه خداراشکر کردم

    وقتی خواهرم گفت من لذت میبرم از اراده بچه های که تو اون دوره که شرکت کردی دیگه چیز هایی که برای بدنشون ضرر داره را نمیخورند و من هیچ کدام بچه هام را نتوستم عوض کنم خداراشکر کردم

    و به خواهرم گفتم سری قبل هم بهت گفتم که ازم پرسیدی بچه هات چطوری همراهت شدن تو ابن مسیر سبک تغذیه ای گفتم خود خدا خواست من کاری نکردم من فقط داشتم برای همسرم میگفتم اونا طالب شدند

    و به خاطر اینکه روزی تو خواسته هام از خدا میخواستم فرزندان مرا آگاه به شناخت خودت کن خواستم را اجابت کرد باز خداراشکر کردم

    مگه تمام میشه لطف الله مهربانی و زبان قاصر از تشکرو ناتوان به جبران این همه محبت

    من عارفه ام کسی که افتخار میکنه به خودش که بنده همچین خدای عادلیه

    خدایی که بینهایت بخشنده است و بی نهایت مهربان

    تسلیم همچین خدایی نباشم تسلیم کی باشم؟

    اسیر همچین خدایی نباشم اسیر کی باشم(و چه شیرین اسارتیس این اسارت)

    خداراشکر برای آشنایی با آموزه های استادی چون شما که به زبان رسا و قابل فهم خدایی که گم کرده بودم را کمک کردید پیدا کنم

    مریم جان شایسته عزیزم شابدندونی به عمل و رفتارت چقدر باعث تغییر در من شدی

    چقدر بهم یاد دادی چه عاشقانه تونم را مرتب کنم

    چه عاشقانه از وسایلی که نیاز دارم استفاده کنم و از نگه داشتن جیز های اضافی خودداری کنم

    و

    و

    و

    دوستت دارم عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: