عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 45
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-28 07:34:452023-05-02 13:37:01عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربونم
سلام به استاد جانم
سلام به خانم شایسته زیبا و دوست داشتنی
استاد من این فایل و که نگاه کردم
یه حسی از درونم گفت برم و دفتر های
سال های قبلم و که مینوشتم و مرور کنم
ببینم چقدر زندگیم تغییر کرده!
استاااااد من واقعا دو سال پیش فکر میکردم
که خیلی زندگیم تغییر کرده
ولی وقتی نوشته های دو سال پیشم و
با الانم مقایسه میکنم
میبینم ایییی خدااااا من شدم یه معصومه دیگه
اصلا الان میخوام گریه کنم
یعنی دلم میخواد همینطوری اشک بریزم
انگار از یه کویر اومدم تو یه گلستان با هزاران نعمت
واقعا نمیتونم بگم که چطور شد
نمیتونم بگم
خب مثلا فقط ستاره قطبی رو انجام دادم و زندگیم
تغییر کرد
نمیتونم بگم
خب فلان تمرین
فلان فایل
زندگیمو عوض کرد
ولی میتونم بگم که
تو این چند سال
تمرکز رو نکات مثبت
تمرکز به نعمت ها
تمرکز به قشنگی ها
و
دور کردن آگاهانه خودم از حاشیه ها
تونسته بهم خیلی کمک کنه!
استاد من الان حس میکنم
تو عالیترین موقعیت هستم
یه پسر یک سال و نیمه دارم که دقیقا همونی که از خدا میخواستم
رابطم با همسرم یه رابطه کاملا رفاقتی و عاشقانه است
کسب و کار خودم و شروع کردم
و قبلا که با همسرم باهم کار میکردیم
قطع همکاری کردم و
حالا دارم برای خودم کار میکنم
و از روند رشد کسب و کارم به شددددددت راضی م
از لحاظ عزت نفسی خیلی رشد کردم
جای کار دارم
ولیییی با دو سال پیشم به هیچ عنوان
از هیچ زاویه ای
قابل مقایسه نیستم
یعنی رشدم اینطوری بوده تو عزت نفس!
تو این دوسال کلی مسافرت رفتم
کلی چیزایی که دلم میخواسته رو خریدم
و الان از زندگیم به شدت راضی م
و میدونم اگه با همین فرمون برم جلو
دو سال دیگه باید بیام کامنت بزارم
بگم استاااااد دو سال پیش چی بووود؟؟؟
الان زندگیم خیلی خفنه !
ایمان دارم و مطمئنم!
عاشقتم استاد
عاشقتم که دستی از دستان الله شدی برای تغییر زندگی هزاااراااان نفر!
استاد عزیز ممنون از این فایل زیبا من زیاد این نوع از فایلهای شما را در باره سپاسگزار بودن گوش میدهم باور دارم و تجربه نمودم که توجه به زیبائیها و سپاسگزاری از خداوند برای داشته هایم زندگیم را تا بکجاها عوض نمود زمانی که شما صحبت می نمودید من از زیبایی دریا شنهای متفاوت و احساس لذت از هوای معتدل سرشار شدم و حتی بوی آب را نیز حس کردم خودم را در حال شنا در این دریای زیبا تصور کردم زمانی که فرمودید این آب شور است و دو قدم آنورتر آب شیرین ناقوسی در ذهن من به صدا درآمد زندگی همین است، مرز باریک بین زشتی و زیبایی خوبی و بدی، خواسته و ناخواسته، فقر و ثروت
بستگی دارد تو به کدام توجه کنی همون وارد زندگی تو می شود
زمانی که این اتفاقات ایران را در بر گرفت من بیشتر به این نتیجه رسیدم که هیچ چیز جز تغییر افکار مردم آنها را نجات نخواهد داد.
قانون فقط همینه تمرکز بر روی خواسته ها
اعراض از نازیبایی
کنترل افکار و زبان
بوجود آوردن و قرار گرفتن آگاهانه در محیطهایی که تو را بوجد آورد
صحبت کردن بی وقفه از زیبائیهای جهان آنقدر که مغز عادت کند ناخودآگاه به شکر گزاری بپردازد و فقط زیباییها را ببیند
ما انسانهایی تعلیم پذیریم پس خودمان را آموخته دیدن و صحبت از نعمتها کنیم.
باز هم ممنونم که چشمان ما را به دیدن این زیباییها دعوت فرمودید.
سلام به همه عزیزان
راهکاری که فکر میکنم باعث میشه توجه من بیشتر بره بر روی زیبایی ها این هست که سعی کنم بیشتر و بیشتر ذهن ساکتی داشته باشم
همهمه و شلوغی های ذهن باعث میشن نجواهای ذهن زیادبشن و خودبخود ذهن شلوغ دیگه اختیارش از دست آدم خارج میشه
من بهترین روش رو سکوت ذهن دیدم و برای رسیدن به سکوت ذهن من اولا سکوت بیشتر در زبان رو تجربه کردم همون کم گوی و گزیده گوی چون در
من موسیقی گوش نمیدم چون بهم الهام شده بود موسیقی سطح انرژیش پایینه
وقتایی که اطرافیان موسیقی میزارن توماشین من ذهنم شلوغ میشه و اتصالم به خدای عزیزم به نیروی هدایتگرم کمرنگ میشه
من سعی میکنم در هرلحظه باهدایت خداوند پیش برم و باورکردم در سکوت و آرامشه که خود خداوند توجهم رو بر زیبایی ها میبره
و داشتن یه استاد عالی مثل شماست که در بهترین زمان بیادمون میاره بازم کانون توجهمونو مراقب باشیم
من ارتباطم رو با فامیل و دوستان تقریبا قطع کردم و فقط اعضای خانواده خودم و همسرم رو ملاقات میکنم
خیلی از شاخ و برگهای اضافه رو زدم
تلویزیون برام نقشش صفره
و خداروشکر کسب و کارم و رسالتم که مدتیه آغازش کردم توجهم روی جنبه های مختلف رشد خودمه
سلامتم ، ثروت ، روابط با آدمها ، رابطم با خدای عزیزم
و توجه بر درونم سکوتم خلوتم اتصالم
چند روز رفتم سفر و واقعا دوست داشتم بتونم برگردم و توخلوتم باز به خدای عزیزم وصل بشم چون افراد اطرافم هم مسیرم نیستن بعدگذشت چند روز اتصال من به خدای عزیزم کمرنگ شده بود البته در کنار عزیزانم سعی میکردم لذت ببرم از همه چیز اما اتصال به خداوند چیزیه که اگر تمام ثروت دنیاروبهم بدن و بخوان این رابطه زیبااین اتصال ناب رو ازم بگیرن هرگز نمیپذیرم
استاد منبع زیبایی ها خداونده و ما اگر یک برنامه جدی برای هرچه بیشتر وصل بودنمون به خداوند داشته باشیم توجهمون کمتر میره بر نازیبایی
امازمان هایی که مشغول کارهای روزمره هستیم یا در سفر یا در حین کار و ….دراین زمانها بیشتربایدمراقب ذهن باشیم
نفس عمیق کشیدن درلحظه بودن توجه برهمون کاری که در حال انجامشیم کمک میکنه ذهنمون نره بر ناخواسته ها
من به شخصه بعد از گذشت 4…5 روز که بین آدمهاهستم بالطف خداوندم میرم در یک خلوت دو سه روزه
این خلوت دو سه روزه در طبقه بالای منزل پدرم که جز من هم کسی اونجا نیست بهم کمک میکنه افکار چند روز گذشته رو ابتدا کامل در ذهنم رها کنم
یک درون ساکت و زیبا ایجادکنم
و بعد الهامات زیبای ربم رو بشنوم
این نعمتها برام هیچ وقت تکراری نمیشن
چیزی که درک میکنم و هرباربیشتربهش میرسم
ما باید خیلی روی بحث قانون تکامل کارکنیم
اکثریت ما توقع زود نتیجه گرفتنوداریم
پله پله بالارفتن رادرعمل بلد نیستیم
به همین خاطر توجه مابرنازیبایی هاست
فکرمیکنیم الان خیلی بالارفتیم و جای مادراین محیط و بین این آدمانیست
براهمون توجهمون بیشتر بر نازیبایی افرادومحیطه
باورنداریم که هررررررآنچه رخ داده و رخ میدهد من صددددرصد مسئولش بوده هستم خواهم بود
یک اپسیلون اگر من توذهنم نباشه که فردی جز من مقصره
این نشانه بالاترین حد رشده
درروزهای گذشته بادو تاادم همفرکانس شدم بعدکه تو حرفاشون دقت کردم و سوال کردم چرامن بااین افراد همفرکانس شدم متوجه شدم برخلاف کلامم هنوز ته ذهنم کینه هست و کمی باوردارم بمن ظلم شده و باورم نسبت به آدمها و نسبت به کشورم و مسئولان درست نیست
فایلی داشتید که ما مدام باید ذهنمون رو بررسی کنیم اون باورای نادرست بازم رشد میکنن مثل علفای هرز که باید مدام هرس بشن
این باورای ظالم بودن بقیه یا حس گناه حس عذاب وجدان ، همگی هی دوباره ایجادمیشن
باید باورکنم کشور شهر قانون ها اصلا موثرنیست اگرنگاه من اینه که خودم خالقم و بهترین ادما بهترین رفتارها بهترین شرایط برام رخ میده پس رخ میده و هیچ استثنایی نداره
اگر هر بدی دیدم بخاطر افکار من بوده وگرنه در همین شرایط در بین همین ادما و در همین شهروکشورافرادبسیارزیادی تجاربی لذت بخش عالی و همراه با مهربانی و عشق رو داشتن
پس فقط تمرکز بردرونم باشه
اخبار هرگز نزارم به گوشمم بخوره
از جمع هاکه مدام در حال گله شکایت از گرانی کشور و …هستن دوری کنم
توجهم برزیباییهاباشه
دفتر شکرگزاریمو هرروز هر شب پرکنم
توجهم روی داشته ها خواسته ها نعمت ها زیبایی ها باشه
استاد خوبم دوستت دارم بااین فایل بازم منو مصمم تر کردید بازم یادم انداختین توجهم داره میره رو نازیبایی
چقدر به موقع همون چیزیو میگی که نیازمونه
دوستتون دارم استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم
اتصالتون دائم
سلام عرض میکنم خدمت استاد جانم و خانوم شایسته عزیز
استاد من داشتم کار میکردم و یه هویی از یوتوپ شما یه پیام اومد که فایل سفر به دور امریکا بود و گفتم من از دیروز وارد سایت نشد برم ببینم حتما یه فایل جدید هست و اومدم دیدم خدایییی من ابو دیدم دلم خواست شنا کنم و چند دیقع بعدش اونقدر غرق زیبایش شدم که دوستم بهم زنگ زد گفت بعد از ظهر میریم استخر توم باش و من چقدر خدای من چفدر احساسم عالی شد که چقدر سرعت اتفاقات خوب زیادع و چقدر زود اتفاق میفته
استاد عزیزم درمورد توجه به نکات مثبت من قبلنا که یه دفتر چه کوچیک داشتم و همیشه همیشه لحظه خدا همراهم بود و هر چیزی که میذیم و ازش خوشم میومد میرفتم حالا یا تحسین میکردم طرف مقابل رو یه پیش خودم میگفتم و همون لحظه مینوشتم و سپاس گذاریش میکردم انا الان به لطف خدا اون دفتر چه پر شد و امروز قسمت 327توجه برنکات مثبت رو روی گوشیم نوشتم و چقدر روزمو ساخت این نوشتن و این فایلو دیدن که بنظرم یه الهام یه نوشنه خوبیه برای من که دارم مسیر دروست رو ادامه میدم .
این تجربع من بود درمورد توجه بر نکات مثبت امید وارم دوستان هم هر کجایی هر جایی که میتونن زیبایی ها زندگیشونو بنویسن تا هر لحظه بهتر و بهتر بشیم هممون .
خیلی دوستون دارم استاد راستی تا یادم نرفته استاد عینکتون خیلی خیلی خوشگله .از خانوم شایسته عزیز هم بی نهایت تشکر میکنم که این فایلو ضبط کردن .
دوستون دارم فعلا
سلام به استاد و خانم شایسته.ی عزیز و همهی دوستان
من چندروز پیش لحظه ای که این فایل رو گذاشتید نشستم دیدمش با دقت و کلی لذت بردم،این در حالی بود که من یگی دوروز قبلش یکسری ترمز از خودم پیدا کرده بودم که میدونستم از بابت یکم بهم خوردن کنترل ورودی هام بوده.
دنبال راه تو سایت میگشتم و نوشته های ژوبیک عزیز رو خوندم و اونشب اشک بود که از گرفتن این آگاها ها و خوشحالی میومد.
خلاصه من به شدت و با تعهد از صبحش شروع کردم به شکرگزاری،چشمامو باز میکردم شکر میکردم تا وقتی میرسیدم سرکار،پیاده تا سرکارم میام و توی این چند دقیقه حسابی شکر کردم خدارو برای شهرم برای خیابون های آسفال شده برای اینکه انقد تمیزه برای بوی چمن و هرچی که به چشمم میومد.
ژوبیک عزیز برای شکرگذاری خوب گفته بودن،
گفتن دوتا سطح داریم برای شکر گزاری،
سطح اول چیزها و افرادی که مستقیما دارن به شما خدمت میکنن مثل گوشیتون یا برق خونتون و اینا
سطح دوم هم چیزهایی که بیرون از خونه دارن به شما خدمت میکنن،از کارمند اداره برق بگیر تا آسفالت و فضای سبز و هرچی.
مثلا فکر کنید اگه خیابون آسفال نبود چی میشد،خب لاستیک ماشین خیلی زود به زودتر خراب میشد،هوا بد میشد بخاطر گرد و خاکی که ایجاد میشد،کفش ها زودتر خراب میشو و…
اینجوری بیشتر قدر اون نعمت رو میدونید و مهم تر از همه اینکه به قول استاد کردیت همهاش رو بدید به خداوند،از مردم تشکر کنید ولی بهرحال اون نعمت رو خدا داده بهمون.
خلاصه من بر این اساس شروع کردم صبح تا شب به شکرگذاری،سرکار وقت گیرمیاوردم مثلا نیم ساعت فقط مینوشتم،پیش خودم میگفتم .بمب بارون کردم خودمو.
حالا من توی این چندوقتی که با استاد و سایتشون آشنا شدم،قبلا هم گفتم هرجور نتایج مفید و مثبتی تو زندگیم با شدت بالا گرفتم،تو سلامتی تو آزادی تو روابط همچی،یکم فقط تو ثروت موندم که اونم چون نمرکزی که باید نسبت به مدارِ پایینم تو کارم نذاشته بودم.
و اتفاقا یه ترمز جالبی هم از خودم راجع به ثروت همین چمدروز پیدا کردم.
حالا در راستای اون آزادی هایی که من بیشتر از این رو هم میخوام،یسری داستانی که براش اقدام داشتم میکردم جور نشد،با اینکه خیلی برام مهم بود و یذره استرس گرفتم بابت نشدنش،ولی همونموقع آگاهانه گفتم اشکال نداره هرچی بشه به نفع منه خدا میخواد از راه بهتری منو برسونه به خواسته ام،هرچی بشه به نفع منه.
این ماجرا واسه مثلا یک ماه پیشه و من تو این یکماه هرموقع نجواهای ذهمی میومدن سراغم همینو به خودم میگفتم و آروم میشدم و فقط به لحظهی رسیدن به اون خواسته فکر میکردم و جوری زندگی میگذروندم که انگار الانشم تو همون شرایطم.
حالا از نتایج این یک هفته لیزری شکرگذاریم میخوام بگم.
تو این یک هفته بازم یه داستانی برام نشد و من گفتم اینو دقیقا خدا میگه تکاملمو در این حد تو این زمینه طی کردم،حالا وقتشه یه پله برم بالاتر،بعد دقیقا همزمان شده بود با آشنا شدن من با یه دوستِ خیلی عالی و تو مدارِ بالاتر و آروم تر از آدمِ قبلی که کارمو برام انجام میداد،
گفتم باید اینجا برم تو دلش و ازش درخواست کنم (درخواست دادن برا من کار راحتی نبود ولی به لطف دوره عزت نفس خیلی بهتر شده) گفتم میرم تو دلش به قول استاد اگه شد که خب چه خوب اگرم نشد از تو دلش چیز بهتری میفهمم که چیکار کنم.
خلاصه به اون دوستم درخواستمو دادم و اتفاقا با چه تمایل خوبی کارمو برام انجام داد،و این کار یه قدم خیلی هیجانی و بزرگ برا من بود،رسیدن بهش حس معرکه ای داشت و خیلی به خودم افتخار کردم
نسب به لحظه ای که اونجا رسیده بودم به خواسته ام تا پارسالی که تو درو دیوار بودم تو این ماجرا.
پس این شد یکی از اتفاق های معرکه.
بازم من شرایط بهتری میخواستم آزادی بیشترس میخواستم واسه زندگیم،تو فکر مهاجرت بودم ولی ترمزِ پول نمیذاشت و یکسری ترمز هایی که من بهش میگم بهونه.
ولی رفتم تو دلش یکی دوتا کشور مد نظدم رو بررسی کردم،خوبیاشون رو دیدم چک کردم ولی خیلی به دلم نَشِست اون کشورها.
من کانادا و آمریکارو خیلی دوست دارم ولی انقد اینا تو ذهنم دورن که اصا سمتشونم نمیرفتم،فقط دنبال یه کشور دیگه بودم که یه پلی باشه برام که بعدا برسونتم به امریکا یا کانادا.
خلاصه رهاش کردم حس کردم گیر دادم بهش چون،رهاش کردم و تو حس خوب خودمو نگه داشتم فقط مینوشتم برای خدا که چی میخوام شکرگذاری میکردم هرروز و هرروز.
و دیروز یه صحبتایی شد یه شرایطی درست شد که به احتمال 60_70 درصد رفتن من به کانادا اوکی میشه!ینی هم یهو پولش جور شده هم یه راه منطقی اومد سرِ راهم!
قشنگ احساس میکنم این حس شدیدِ قدردانی من از خدا این تکامل های کوچیک کوچیکی که برا من بطرگ بود طی کردنشون،این رسیدن های هی بیشتر به آزادی مد نظرم،توجه من به سریال های استاد به اون همه زیبایی ها،میفهمم که جنس همینا منو کشونده به بحثِ دیروز.
من خیلی مدار بالایی تو ثروت ندارم ولی تو یه مسیِهی دیگه ای که اونم اندازه ثروت برام مهمه و بهم آرامش میده عالی طی کردمش،بنابراین از ته دلم احساس میکنم لیاقتِ این مهاجرت رو دارم الان و تکامل خوبی براش طی کردم.
جالا میخوام لیاقت خودمو به این نشونهی خدا نشون بدم بیشتر و بیشتر،بیشتر جوری زندگی کنم که انگار الانشم تو همون شرایط و کشورم،همونجوری تلاش کنم با لذت برا زندگیم.
این یه راهیه که من خوب یادگرفتمش،جا زدنِ خودم تو شرایط دلخواهم.
حالا طبیعتا خیلی خوشحال میشم که این مهاجرت قطعی بشه،ولی اگرم نشد نشونهی عالی ای میگیرمش و به تلاشِ پر از لذتم با شکرگذاری انجام کار مورد علاقهم ادامه میدم.
شما دوستان عزیز اگه پیشنهادی تمرینی دارید طی کردن مسیر مهاجرت و خودِ مهاجرت،خوشحال میشم بخونم نظراتتونو
بنام خداوندزیباییها
سلام خدمت استادعزیزم ومریم جان وهمه دوستان
دیروز من این فایلو دیدم و ازدیدن اینهمه زیبایی خداروشکر کردم منم تو رامسر زندگی میکنم و اینجا هم بسیارزیبا وقشنگه دقیقا این رنگهای زیبایی که تو دریا شما دیدید منم اینحا تجربه کردم وبارها خواستم با گرفتن عکس و فیلم حسم رو به بقیه هم منتقل کنم ولی هربارکه اینکارو کردم دیدم اون قشنگی که من دیدم و اون حسی که من تجربه کردم رو نشد به بقیه منتقل کنم ودلیلشم فک کنم اینه که اون حداز زیبایی تو عکس وفیلم نتونسته جا بگیره و اون حس منو شاید کس دیگه ای نتونسته تجربه کنه . خداروشکر میکنم که هدایت شدم به این بهشت. البته اون شنها رو ما نداریم و واقعا دلم خواست که پاهای منم یه روز بتونن این زیباییها رو لمس کنن.
در مورد سوالی که پرسیدین من همیشه این جمله شما تو گوشم زنگ میزنه که سعیده احساس خوب اتفاقات خوب و بالعکس پس هرموقع با یه ناخواسته و نازیبایی روبرو میشم سریع سعی میکنم بگردم ببینم چه چیز زیبایی دور و برم هست و توجهم رو به اون معطوف کنم و کار دیگه ای که میکنم سریع یکی از فایلهاتون رو که سیو دارم بصورت شانسی پلی میکنم و با گوش دادن به اون حالمو بهتر وبهتر میکنم و یکیم اینکه با شکرگذاریهای مداومم و نوشتن اونها صبح به صبح وتایید کردن رسیدن به خواسته هام هرشب دارم ذهنم رو تربیت میکنم فقط نکات مثبتو ببینه و بازم اینکه دارم سعی میکنم با تمرین و تکرار از دل هرناخواسته ای یه نکته مثبت دربیارم و به خاطر اون شکرگذار باشم . مثلا ما توخونمون یه در ورودی هم از پارکینگ به داخل داریم که البته این در یه کوچولو جای ورود حشرات داره دیروز وقتی در رو باز کردم یه مار آبی باریک و دراز داشت از درز در میومد تو انقدر اولش ترسیده بودم که ذهنم داشت منحرف میشد به نکات منفی ولی هی بخودم گفتم یه نکته مثبت پیداکن و بعد ازچند دقیقه خداروشکر کردم که چه خوب این اتفاق روز افتاد و همون موقع که اون میخواست بیاد تو هدایت شدم به سمت در وباعث شد ما اونو ببینیم که اگه شب این اتفاق میفتاد یا اون موقع در رو بازنکرده بودم حتما اون داخل میشد و یه گوشه خونه برا خودش میرفت و هزاران ماجرای بعدی دیگه .
واقعا این کارا خیلی بهم کمک میکنه که توجهم به داشته هام و قشنگیهای دنیا باشه البته چون محیط اطرافم پراز درخت و کوه وجنگل و اسمان ابی و مه های زیباو ابرهای تپل سفیدو پرنده های مهاجرو بوی خوش چمن و دریا و عطر بهارنارنج و گل و گیاهه وبه راحتی از داخل خونه هم میشه این حد از زیبایی رو دیدخیلی راحت تر میتونم به زیباییها توجه کنم وخدارو بابت داشتنشون سپاسگزار باشم . ولی مواردی هم پیش اومده که در محیطی کاملا متفاوت بودم و اونجا کار برام سخت تر شده . یادمه حدودا یه ماه پیش منزل یکی از اقوام بودیم که مجبور بودیم یه 24 ساعتی رو اونجا باشیم اگه بخوام داخل خونه اون فرد روبگم فقط اینو بگم که مثله خونه خانم هاویشان بود بعد خود میزبان هم یه زن تنهایی که به قول استاد از اون دسته افرادیه که تو بهشتم ببرنش ازش ایراد میگیره هست و فقط دوست داره از کمبودها و ناراحتی ها و یاپشت سر بقیه صحبت کنه خلاصه تجسم کنید که من تو اون محیط چه جوری میتونستم به زیبایی توجه کنم نه میتونستم حرفشون رو قط کنم نه برم جای دیگه ونه ویس گوش کنم
ولی دیدم توگوشه ای از این خونه یه سری گلدان زیبا هست ومن تنها کاری که کردم این بود که سعی کردم مرتب توجهم رو ببرم به اون گلدانها و به اونا توجه کنم در خلال صحبتهاشونم هی تو ذهنم زیبایی این گلها رو به تصویر میکشیدم و بخاطر وجود این گیاهان خداروشکر میکردم که هستن و من میتونم با نگاه بهشون خودمو از اون محیط به صورت روحی و روانی جدا کنم.
بالاخره اون 24 ساعت تموم شد و بعد ازاینکه سوارماشین شدیم که برگردیم همش تو دلم به خودم افرین گفتم که تونستم تو اون شرایطم حسم رو حداقل یکم بهتر نگه دارم و به تنها زیبایی اونجا توجه کنم .
واقعا خداوند روسپاسگزارم که ما رو به این محیط و این شهر هدایت کرد که اگه بخوای به زیباییها توجه کنی مصادیق فراوانی از نعمت و زیبایی وجود داره ومن اینجا خیلی راحت میتونم تمرکزم رو ببرم به قشنگیهای دنیا .
خیلی ممنونم ازشمااستادعزیز که باسوالهای زیباتون ما رو به فکر کردن و مرور کردن تجربه هامون وادارمیکنید که الان با مرور خودم نسبت به چندماه قبل میبینم که چقدر بهتر شدم و راحت تر میتونم نکات مثبت وزیباییها روببینم وبه خودم افتخار میکنم بابت اینهمه تغییر مثبت وبابتش خدارو سپاسگزارم و هم اینکه شاید بقیه دوستانم بتونن ازاین مطالب وتجربیات استفاده خوبی بکنند.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
درود بر خدای بزرگ که من را نیز خالق آفرید
درود بر استاد عباسمنش ،دستی از دستان خداوند
درود بر تمامی اعضای خانواده ی بزرگ سایت عباسمنش .
خیلی شجاعت میخواد بین انسانهایی که فقط نیمه خالی لیوان را میبینند و از تیمهای پری حرف بزنی که اصلا آنها آن را نمیبینند و حراسی نداشته باشی از حمله ی آنها با کلامشان و دیدگاهشان که حداکثریت جامعه را شامل میشود !
درود خداوند بر من و بر همه ی انسانهایی که با شجاعت مسیر درست را انتخاب و ادامه میدهند و فارغ از هر صحبتی تمرکز بر زیبایی ها داریم و از زندگی لذت میبریم و تلاشی برای قانع کردن آنها در راستای دیدگاهمان نداریم و اجازه میدهیم تا نتایج زیبا و عالی در زندگیمان که توسط این دیدگاه بدست میآوریم ،جوابی برای اطرافیانمان باشد «نتیجه ی عالی ،صحت دیدگاه من را ثابت میکند »
به لطف الله یکتا و آموزش های استاد ،منخیلی عالی توانسته ام با نتایجی که کسب کرده ام هم در بعد شخصیتی و هم شرایط زندگی و کیفیت آن،و هم از لحاظ درآمدی ،جوابی برای این دیدگاه زیبا داده باشم و البته آنهایی که خواب بوده اند از این نتایج و صحبت های که بعضاً بینمان میگذرد متوجه ی موضوع شده باشند .
و البته تعداد کثیری که خود را به خواب زده اند ،بیدار نمیشوند بدلیل اینکه اصلا توی فرکانس این مباحث و این دیدگاه نیستند و برای همه ی آنها آرزوی بیداری و دیدن روشنایی را دارم .
استاد عزیز و دوستان محترم ،
همگی ما به عدالت خداوند بزرگ ایمان و باور داریم و قطعا در بد ترین شرایط هم ،موضوعاتی هست که بتوانیم آگاهانه ذهنمان را بر روی آن موضوع بگذاریم و از شرایط به ظاهر بد ذهنمان را دور کنیم .
خداوند در هر شرایطی لطف و مرحمت خودش را شامل حال ما کرده است و کافی است که با دقت نگاه کنیم .
مثلا ،خود من ،در شرایطی که به ظاهر مسائل خوب پیش نمیرود(که با این دیدگاهی که دارم بسیار بندرت در این مدت برای من شرایط نامطلوب بوجود آمده است )
سعی میکنم از دم دستی ترین نعماتی که بعضاً فراموش کرده ام مثل سلامتی مثل داشتن نعمت فرزند مثل خانه ی زیبایی که خریده ام ،و بینهایت نعماتی که دارم و با فکر کردن به یاد من میآبد ،ذهنم را از آن شرایط خارج کنم .
و فقط به چیزی فکر میکنم که در لحظه حی عالی و خوبی به من میدهد .
با این روش به زیبایی میتوانم اوقاتم و زندگی ام را بگذرانم که واقعا «خیر دنیا و آخرت ،تمرکز بر زیبایی ها است »
خیلی جالب شد !
همین الان که این دیدگاه رو ثبت میکردم و توی مغازه هستم یکی از افراد نیمه خالی لیوان بین ،اومد و شروع به نارضایتی از وضع و حالش کرد و من سریع با یه سوال ذهنش رو بردم به سمتی دیگه و سریع بحث رو عوض کردم و هم خودش و هم خودم رو از سم و ذهر صحبتاش دور کردم ،الهی شکرت
درود خدای بزرگ بر همه ی دوستانی که آگاهانه از قدرت ذهن و تمرکز برای ساختن زندگی عالی و سراسر از نور و نعمت و رحمت خداوند ،تلاش میکنند و حاصل این تلاش رسیدن به آرامش و آسایش و نعمت بی اندازه ی این دنیا و نور خداوند و نگاه خداوند در سرای آخرت میشود .
الهی بینهایت سپاسگزارم
دست خدای بزرگ به همراه همگی دوستان
سلام و درود فراوان براستاد عزیزم و مریم جان
خداروهزاران بار شکر میکنم برای بودنم اینجا و اشنا شدنم با این سایت فوق العاده ..
اول از همه خدایا شکرت چه همه زیبایی ..خدایا شکرت چ دریای زیبایی و چه رنگهای جادویی …خدایا شکرت چه رابطه ی زیبایی …خدایا شکرت چه ازادی قشنگی همه در صلح و بدون قضاوت در کنار هم …خدایا شکرت چقدر رنگ دریا و اسمون باهم ترکیبش زیبا بود …خدایا شکرت چه ماسه های زیبایی عاشق رنگ سفیدشون هستم …خدایا شکرت چه هوای عالی …خدایا شکرت چه اب دریا تمیز و شفافه ..خدایا شکرت ک این همه زیبایی رو دیدم و خدایا شکرت برای وجود استاد عزیزم ک این همه زیبایی و عشق و انرژی خوب رو برای ماهم به لشتراک گذاشتن …
من از زمانی ک آگاهانه توجه خودم رو کنترل کردم ..یعنی اخبار رو حذف کردم فیلم دیدن رو حذف کردم ..مهمونی رفتن رو بسیار کم کردم و حتی بیرون رفتن با دوستا و دور هم جم شدن روبسیار کم کردم ..و بازهم آگاهانه توجه ام رو روی سایت و دیدن فایلهای استاد گذاشتم اول اتفاق برام درونی بود ..رسیدم به احساس خوب و احساس ارامش درونی این حس ارامش فوق العادس و بسیار لذت بخش و دوم این که خاستها در من شکل گرفت که میتونه چ رابطه ایی باشه چ همراهی و هم کلام زیبایی رو داشته باشی ک فقط در مورد قوانین جهان بتونی باهاش صحبت کنی ساعتها و لذت ببری و خیلی خاستهای دیگه مثل سفر رفتن ..وازادی زمانی و مالی و مکانی ..میدونم ک وقتی خاسته ایی در من شکل بگیره جهان لاجرم من رو ب اون خاستها میرسونه ..
و دومین اتفاق بازهم برام درونی بود ..این که خیلی کنترل احساساتم رو میتونم داشته باشم ..یعنی کنترل خشم و عصبانیت و حتی شادی ..واقعا خیلی کنترل کردن احساستم در لحظه برام اسون شدهر.یعنی شرایطی ناجالب برام پیش اومد ک پراز ترس و استرس شدم ولی همون جا به خودم گفتم لیلی الان باید کنترلش کنی و کمی احساست رو بهتر کنی و توجهتو به جای این ک روی شرایط خودت بزاری در این لحظه حواستو ب چیزی پرت کن ک بهت احساس بهتری بده ..ک دقیقا این کار رو انجام دادم و توی اون محیطی که بودم گلها و گلدونای بزرگ رو دیدم و این زیبایی رو تحسین کردم و یاد خالقم افتادم که ما رو در هر لحظه هدایت میکنه ..و احساسم خیلی خوب شد و حس کردم ک خداوند همراهمه ک تنها نیستم ..خیلی تجربه ی خوبی بود و نتیجه هم این شد ک اون اتفاق ب راحتی تموم شد و هیچ مشکلی برام پیش نیومد ..
و سومین تغییر این بوده که با توجه گذاشتن روی زیباییها و کنترل توجهم ..اغلب درمسیر خوب قرار میگیرم ..مثلا مشتریام ک میاین از سفرهای مختلفشون تعریف میکنن و از زیباییها میگن و حتی اینکه چقدر راحت رفتن سفر و چقدر همچی عالی پیش رفته ..ویااگه مهمونی برم کنار افرادی قرار میگیرم که بازهم از لذتها وتفریحاتشون برام صحبت میکنن ..یعنی شرایط بیرونی هم برام تغییر کرده به لطف خدای مهربون که همیشه هدایتم میکنه ..
و چهارمین که برام خیلی جذابه و عاشقشم هدایت شدن در مورد مسایلم هست ک ب راحتی هدایت میشم ازاینه ک دوست دارم وقتم رو بیهوده هدر ندم هدایت میشم چ بازاری برم یعنی میگم خدایا من این تیشرت رو بااین رنگ میخام کجا برم ..بهم میگه که کدوم پاساژ و حتی کدوم طبقه ..درنتیجه خیلی راحت و اسون شده برام کارها
خداروشکر میکنم بابت اگاهی هایی ک دارم و تونستم عمل انجام بدم و نتیجه بگیرم
خدایا شکرت از شما استاد عزیزتر ازجانم هم تشکر میکنم و براتون ارزوی سعادتمندی وعزت وشادی روز افزون رو خاهانم ..
سلامبه همه همخانواده های عزیزم ، لذت خواندن کامنتهای پرمغز شما تمامی نداره و هرکدوم خودش یک دوره آموزشی است که چطور در مواقعی که ذهن ما رو گیر میدازه میتونیم مچشو بگیریم وبا توجه بر نکات مثبت زندگیمون و سپاسگزاری واحساس خوب با ذوق کردن به کوچکترین چیزهای اطرافمون بتونیم فرکانس مونو عوض کنیم یکی از کارهایی که من میکنم اینه ب قبرستان مسیحی نزدیک خونه مون میرم.. نمیدونید چقد آرامش داره اونجا هرچند جایی که من زندگی میکنم از محل پرادایس خیلی زیباتره واقعا زیباتره به چشم من ، اینجا از هر پنجره ای به بیرون نگاه میکنی انگار در باغ گلهای اصفهان توی یک هتل پنج ستاره ای با وجودیکه توجه به زیبایی ها اینجا کار خیلی ساده ای هست چون همه پنجرها ها رو بیرون از آشپزخونه حمام دسشویی نشیمن وخوابها رو به فضای سبز هستند با تنوع گیهای وقانونی فراوان از درختچه های گل رز هرکدوم بیش از دومتر تا لاله های زرد وقرمز و صورتی گرفته تا درخت های کاج وسرو و گردو و یک بید مجنون بسیار بزرگی که در بین همه خودنمایی میکنه و سنجابهایی که از سرو کول اینها بالا میروند وپرده ها وکلاع ها یی که صدای غار غارشون گوش فلک وپر کرده و هرآنچه در هر خونه با پرشین درختچه های شاپسند محوطه بندی شدند که همه اینها منتهی میشه به خونه های شیروانی که دود از دودکش آنها از سحرگاهان بلند میشه وهمه در یک خط منحنی بسیار زیبا منتهی به یک رودخانه زیبا که اطراف رودخانه پر از در تنوع درختان توت وتمشک وحشی است و من نمیتونم الان بگم اینجا چقدرر زیباست و آسمان آبی آلمان که اکسیژن اون واقعا حتی توی عکس ها هم احساس میشه و اینجا آسمان با همان زیبایی که استاد از پرادایس فیلم میگیره در روزهای افتابی دیده میشه حتی زیباتره، و من هرروز سرمست از اینهمه زیبایی یک جایی دنج پیداکردم که فقط 10دقیقه پیاده روی هست ،
از استاد عرشیانفر قبلا شنیده بودم که میگفت تورو خدا اگر امکانش هس هفته ای یکبار به قبرستان ها سری بزند اونجا خیلی چیزها دستگیرتونومیشه خیلی بزرگمیشید خیلی از رنجش ها رو کنار میزارید وفقط میبخشید هرکسی اومده توی زندگیتون ازار دیدید زخم خوردید دیگه ازش دلخور ورنجش ندارید اون فرد رو بعنوان یک دوره مقدس در زندگیتون تلقی میکنید که اومده درسی بشما بده وبره ..
. اونجا قبرستان مسیحی هاس که اونجا منو 100درجه با قبرستان ایران فرق داره دقیقاا مثل بهشت میمونه ، هرروز که از این مناظر زیبا میگدرم به اونجا میرم وبا تحسین زیباییها ی اونجا که بیشتر از آنچه قبلا توصیف کردم هست و آنجا خبری از گریه وزاری و سر وصدا نیست کسایی که بخان یک پیاده روی بدون طر وخدای ماشین تجربه کنن یا مدیتیشن کنن بیشتر اونجا دیده میشن .. منم اکثر مواقع میرم اونجا ، برای تحسین زیبایی ها م، از آنتونی رابینز خواندم که گفت
1.اینکه دنیا گذراس و همه چیزهای دنیا کوچک وجزیی هستند
2.وهمه چیزهای دنیا موقت وجزیی اند وواقعا میبینم استاد راست گف این دنیا در برابر عمر چندین میلیارد ه زمین 17ثانیه است ویک چشم بر هم زدن است وواقعا اینجا روح خودمو جلا میدم وقتی به این قبرها نگاه میکنم که هرکدومشون انگار مغازه گلفروشی با گلهای مینیاتوری طبیعی زیبا تزئین شده و هرکدومشون پرادایس کوچولویی در ابعاد یک متر هست که به زیبایی کنار هم چیده شدند با شمع های بزرگ وکوچک ومجسمه های فرشته نجات ، که هرکدوم زیبایی مسحور کننده ای دارد ..
میگم اینها هم روزی توی این طبیعت زیبا میگشتند وزنده بودند اما با مرگ غافلگیر شدند و هیچ چیز این دنیا رو دائمی نبینم به همه محبت بی قید وشرط کنم و ودقیقا اینه روح تمام نمای خداییم باشم ، روزی با دخترم اونجا پیاده روی میکردم پرسید مامان میدونی ثروتمند ترین جی دنیا کجاست ؟گفتم نه
گفت قبرستان ها، گفتم چرا ؟گفت چون پر از ایده هایی ناب بودند صاحبان این قبرها که هیچگاه این ایده ها شون رو اجرا نکردند ..ایده ها گران ترین چیزها عستند .. دیدم راست میگه خیلی از ماها ایده های نابی داریم ولی هرگز از محدوه آگاهی مون عملشون نمیکنیم..میدونید چرا ؟من فک میکنم بخاطر ترس ها مون هست اینه که استاد میگه از هر چی میترسید خودتون بندازید تو دلش.. راست گفته ..چه ایده های گرانقیمتی زیر این زمین خوابیده ..اینجاست که استاد میگن خدا به شجاعان پاسخ میده !!فقط باید بند کفشا رو محکم ببندید با حمله ترس ها وبا جادوی باور وایمان قلبی به رب حرک حرکت حرکت کنیم ..این منو یاده کامنت سعیده جون که برای آقا امیری نوشت انداخت .. بعضی از ایده ها شاید فراتر از تصور دیگران هستند وبخاطر همین باید در مقیاس جهانی مطرح بشوند تا عملی بشند مثل تسلا .. من خودم سویچ کردن افکار منفی به مثبت م بیشتر رفتن به این مکان مقدس هس.. وقتی به مجسمه سنگی حصرت مریم نگاه میکنم که در ورودی آن خودنمایی میکنه ، یک آرامشی سرزمین وجودم رو میگیره و واقعا یاد شعرهای سهراب سپهری می افتم که میگه چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید .. میگم خدایا این شاعرا دیگه توی چ حس وحال بودند که این شعرهای ناب ومیسرودند.. اینجا دیگه جای هیچ کینه ونفرت ودروع وغیبت وتهمتی دیگه وهیچ افکار منفی نمیمونه .. البته من خود م خیلی وقته که حتی اگر کسی کنارم بخاد قضاوت منفی کنه ذهنم آلارم میده .. و جلوشو میگیره و اینجا که اصلن بقول استاد اهل دروغ وغیبت وقضاوت نیستن اینجا خودشون هستن خود واقعی مسلمان واقعی اعتماد واقعی به رب رو میشه اینجا دید .. ولی از موقعی که اومدماینجا واین مسیر پیاده روی رو انتحاب کردم خیلیی آروم هستم و میگم این دوروزه دنیا که خیلی کوتاهه ، سعی کن طوری زندگی کنی که اگر کتاب زندگیت وبیارن جلوی چشات بخودت افتخار کنی رد پایی چون روح خدایی از خودت بجا گذاشته باشی .. با درودهای فراوان
با نام و یاد خدای مهربان
و تشکر از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
به خدا قسم همیشه ارزو داشتم در زمان حیات یکی از پیامبران زندگی می کردم تا ایشان جواب سوالهای منو بدهند
تا اینکه به طور معجزه اسایی با استاد گرانقدر اشنا شدم و متوجه شدم در زمان حیات من هم پیامبر وجود داشته .و از لحظه آشنایی من دیگر هرگز فرد سابق نیستم .البته انقدر باورهای مخربی داشتم که تا اخر ین روز زندگی ام هم روی خودم کار کنم باز کلی کار دارم اما هر لحظه در این مسیر زیبا مطلب می اموزم و لذت می برم .نتایج من از اول امسال شروع شده حال بسیار خوبی دارم و تاحدود زیادی می تونم شاهد زیبایی ها باشم .
من یک سال تمام تلوزیون ،دوستان منفی ،حرف زدن درباره مسایل منفی ،پرحرفی رو از زندگی ام دور کردم .
و کم کم نتایج خودشونو نشون دادند
هر روز به سمت زیبایی های بیشتر هدایت میشم
شهر من ،بسیار کوچیکه
اما اخیرا متوجه شدم چقدر زیبایی داشته
با گروههای کوه نوردی به جاهای دیدنی شهر میرم
و نهایت لذت رو از زیبایی ها می برم
تمام تلاشمو می کنم در مورد بدیها ،خاطرات منفی و …حرف نزنم .اخبار رو حذف کردم
و مهمتر از همه ساعتها فایلهای استاد و پیام اور خرد و عشق یعنی استاد عباس منش رو گوش می کنم
و به معنای واقعی ارامش دارم و ترسهام کمتر شده
هیچ چیز بیشتر از گوش کردن به فایلها به من کمک نمی کنه
و اینکه سعی می کنم معجزات و رخدادهای کوچک و بزرگ زندگیمو که از بعد از عید فراوان در زندگی ام رخ می ده تکرار کنم تکرار کنم
و اینها حالمو عالی می کنه
موقع خواب و بعد از بیداری
ویسهای شکر گذاری گوش می کنم
برای من هیچ اهنگی زیباتر از صدای استاد نیست
گوش می کنم و با خودم حرف می زنم و گریه می کنم و خدا رو شکر می کنم
این آگاهی های ناب
زندگی من رو بهشت کرده
وقتی ورودیهامو کنترل کردم زیبایی ها سراغم اومدند
دو هفته پیش پیمایش جنگل داشتیم
و دقیقا فایلهای سفر به امریکای استاد برام تداعی میشد و خدا رو شکر میکردم
زبانم قاصر از تشکره
به ولله نمیدونم چطور می تو نم احساسمو بگم
فقط می تونم بگم بهتررررینهای عالم که نصیبتان شده گوارای وجودتان .عاشقتونم