در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.
2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.
منابع بیشتر:
با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD389MB50 دقیقه
- فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها49MB50 دقیقه
سلام استاد عزیزم
اول یه نکته رو بگم که خداوند در من یک باور فوق العاده ساخته که همیشه آموزگاران فوق العاده ای رو در زندگیم دارم ، در بهترین شرایط همیشه هدایت میشم و همیشه در مسیرم به بهترین استادها با الهاماتم با شرایطی که برام پیش میاد برخورد میکنم
مثلا در شناخت قوانین جهان به سمت شما استاد عزیزم هدایت شدم ، در درک قرآن با یکی از بهترین ها آشنا شدم ، در مبحث شناخت دیگر ادیان هم به همین شکل که در نهایت من رو به همین توحیدی رسوند که شما و قرآن میگفتید
حالا قشنگی داستان اینجاست که زمان بندی خدا در هدایت من همیشه بی نظیر بوده مثلا در دوره قانون سلامتی دقیقا زمانی که من از باشگاه رفتن و نتیجه نگرفتن خسته شده بودم ، از کالری شماری نتیجه نگرفته بودم و بعدشم گیاه خواری کردم و بعد ۳ ماه بدون نتیجه شدم رو به خدا کردم و گفتم عشقم (( اسمی که من رو خدا گذاشتم )) من رفتم دورامو زدم و با ذهن و منطق خودم راه ها رو رفتم ، اشتباه کردم و اول از تو کمک نخواستم و همون وعده ای که تو قرآنت دادی که تو برگشت پذیران را دوست داری حالا اومدم و راه رو میخوام نشونم بدی .
بعدش خدا هدایتم کرد به بهترین دوره یعنی دوره سلامتی در بهترین زمان ممکن
حالا چی شده که این متن رو نوشتم
من به تازه گی دوره روانشناسی ثروت رو شروع کردم جلسه اول رو گوش کردم و کلی نشونه شروع شد
جلسه دوم که اصلا من تازه یکی از قوانین اصلی جهان رو با اینکه بار ها و بارها شنیده بودم ولی درکش نکردم رو درک کردم و در بهترین زمان و شرایطم این اتفاق افتاد
حالا برسیم جلسه سوم که اصل صحبت من اینجاست
در جلسه سوم استاد شما راجبه توجه حرف زدین و دقیقا من داشتم درک درستی از کنترل توجه پیدا میکردم که این اتفاقات افتاد و دقیقا چه زمانبندی خدا داشت و چقدر بموقع بود
دقیقا زمانی که من در گذشت همیشه در راس این اخبار و اعتراظات بودم خدا مبحث کنترل ذهن رو برام مطرح کرد و من شاید یکی دو روز کم و بیش در مدار افرادی که این حرف ها رو میزدن بودم ولی با گوش دادن دوباره به اون فایل و یاد آوری ایاتیاز این دست که خدا در اون حتی به محمد رسول الله هم میگفت انقدر غصه مردم رو نخور که خودت رو داری میکشی یا راجبه مشکلاتت منو حتی مخاطب قرار نده به درک درستی رسیدم و اونجا بود که درک کردم که وای خدا این همه استاد عباسمنش میگه واسه اینکه موفق بشی باید جور دیگر عمل کنی و مثل افراد جامعه نباشی یعنی چی اصلا
وقتی تو خودم کنکاش کردم دیدم آقا سروش دقیقا تو خودت قبلا دوست داشتی یه چیز رو در جامعه نابود کنی یه جریان رو حتی در تجسماتت ، یا در مورد ضربه خوردن مثلا نظام و اینا و اگر مشکلی برای دولتی ها پیش میومد تو خوشحال میشدی از مشکل اونها
به خودم گفتم آیا این تفکراتت الهیه؟
آیا اینا چیزایی بود که از قرآن یاد گرفتی؟
(( اخه استاد منم مثل شما که میخواستی قران رو از پنجره کشتی بندازی بیرون منم میخواستم بسوزونمش ولی یه حسی بهم گفت تا حالا خوندیش ، اصلا دلیل اشنایی من با شما همون فایل ظلم در قران بود که میخواستم ببندمش ولی تا گفتی اومدم بندازم بیرون من گفتم چه باحال این همون اتفاقیه که برا من افتاد و گوشش کردم ))
آیا این تفکرات تو دقیقا مثل بقیه افراد نیست؟
به خودم گفتم اگه خدا در اون لحظه ها میخواست افکار تو رو به تو برگردونه ، آیا تو با این توجه و با لذت از رنج بقیه افراد و شکنجه شدنشون ایا چیز درستی رو به سمت خودت بر میگردونی؟
اونجا بود که گفتم یه جور دیگر باس فکر کنم و خدا من رو هدایت کرد
اتفاقا پیش دوستان قانون جذبیم بودم ۳ ۴ روز پیش استاد
یکیشون خیلی درگیر شده بود حتی بگم شاید خندتون بگیره دیدم حسش بده مثل همیشه که با هم سعی میکنیم قانون رو مرور کنیم تا حالمون خوب شه باهاش حرف زدم ولی یه حرفی زد که موندم گفت قانون تو بحث ناموس حکم نمیکنه و میگفت امام حسین اصلا سر ناموس شهید شد
من موندم که خدایا دوستی که همیشه با اون بحث از توحید داشتم چطور این فکر رو پیدا کرده!
احازه دادم در خودش باشه و با یکی دیگر از دوستانم صحبت کردیم و اونم داشت ذخنش رو کنترل میکرد و تا ۴ صبح داشتیم حرف میزدیم و کلی هدایت های این چند روز رو گفتیم و اشک ریختیم از حس خوب
جالب اینه اون دوستمون هم فرداش زنگ ژد و میگفت که من مشرک شده بودم
خلاصه که استاد دقیقا همینه و واقعا درک کردن همین موضوع زندگی رو دگرگون میکنه که توجه به هر چیزی همون رو به زندگی ما می آورد
تمام کار ما فقط انتخاب این است که تو لحظه به چه چیزی توجه میکنیم و اینم به خودم زیاد میگم که حتی اگر به چیز خوب توجه میکنم وتوجهم خوبه چجوری بهتر و عالی ترش کنم
البته که وفتی انجامش میدی و نتایجش میاد و نتایجش رو میبینی و با خودت مرور میکنی و خودت رو تحسین میکنی ۱۰۰۰ برابر میشود و خیر و نیکی و ثروت از درو دیوار برات میاد مثل همین هفته که کسب و کار من معجزه وار پیشرفت کرده و قشنگ مشتریانم ۲ برابر شده با این که میگن تعطیلاته و خیابون خلوته و هزاران حرف مفتی که میام به من میزنن و … و کار من فقط توجه به چیزیه که میخوام نه حرف اونها . اگالبته یه چیزیم بگم بچه هایی که این متن رو میخونید سوال حافظه ای واسه دور شدن از این افراد عالیه
در پایان عشقم رو با تمام جسم و جان و توانم سپاس میگم بابته این هدایت های بینظیر و بموقعش ، دمت گرم عشقم
بچه ها امیدوارم کنترل ذهنتون دست خودتون باشه توجهاتتون رو خواسته هاتون و همیشه برای پیشرفت و در مسیر تکامل بودن متعهد باشید
استاد بی نهایت ممنون و سپاسگذارم که واقعا بهترین الگو هستید
راستی استاد یه چیزی بگم با دوستانم راجبه شما حرف میزدیم یه مسئله ای مطرح شد راجبه اینکه شما چقدر قدرتمند هستید در کنترل ذهن که حتی نوح هم در این مسئله جلو شما کم اورد و واقعا از ایمان شما به حرف هایتان تعجب کردیم و اشک بر چشمانمون نشست از این همه ایمان درود بر شما
دوستدار شما سروش