قانون تغییر ناخواسته ها

در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه  آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد.

2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد.


منابع بیشتر:

بررسی حجاب در قرآن

با هرچه بجنگی، آن را ماندگار تر می کنی

تمرکز بر بهبود آنچه می توانم

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    389MB
    50 دقیقه
  • فایل صوتی قانون تغییر ناخواسته ها
    49MB
    50 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

701 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمدرضا باتقوی_1381» در این صفحه: 1
  1. -
    محمدرضا باتقوی_1381 گفته:
    مدت عضویت: 1964 روز

    سلامممم خوبین استاد؟ خانم شایسته و بچه های گللل

    درباره تجربه، من مو تو غذا رو خیلی تجربه داشتم که وقتی توجه نمیکردم به قدری کمتر میشد ، که اصلا فراموش میکردم من همچین مسعله ای رو داشتم، و الان هم انصافا میترسم xD راجبش صحبت کنم و فکر کنم! چون بار ها شده دوباره رفتم تو مدار توجه بهش و برام پیش اومده

    استاد خیلی من خوشحالم و به خودم افتخار میکنم که با اینکه تو ایران هستم ، حتی نمیدونستم دقیقا چه اتفاقی افتاده، و نمیدونستم حتی ایشون فوت شدن و الان از شما شنیدم،

    و خیلی خوشحالم که این کنجکاوی کردن تو دیدن نازیبایی هارو حداقل این بار به درستی توی خودم کشتم و توجهی نکردم

    و یه چیزیم که برا خودم پیش اومده و دوست دارم برای شما پیش نیادو بگم

    بچه ها من خودم وقتی استاد همینجوری یه سره درباره اکثریت جامعه و طرز تفکرشون و این که تعداد زیادی هستن صحبت میکنن، احساس تنهایی میکنم تو این مسیر! ولی حقیقت اینه که:

    ما اصلا تو این مسیر تنها نیستیم ، و درسته شاید اکثریت تو این مسیر نباشن، ولی اصلا تعداد کسایی که تو مسیر هستن کم نیست! خیلی زیاد هم هست اتفاقا! فقط یه نگاه به تعداد افراد موفق بندازین، چندتان؟

    همشون از همین قوانین استفاده کردن دیگه! پس کلی آدم هستن که این مسیر رو دارن متعهدانه میرن مثله خودم ،مثله پیامبران، مثله ایلان ماسک ، مثله همه افراد موفق و خوشبخت و مثله استاد که خودشون گفتن دیگه از تعهدشون به اجرای قانون

    خدایی ۲ ملیون نفررررxD چه حد از تعهد میخواد که اعراض کنی؟

    و بچه ها اینم به ذهنم میومد موقع حرفای استاد که ،بخدا این اتفاقات فرصتن هااا، فرصتن که از جامعه فاصله بگیری و ایمانتو نشون بدی و خدا ببرتت اون بالاهااا، یادمون نره اون فردی که بمب هایی که رو سرشون مینداختن رو فرصتی دید و ازش استفاده کرد!

    یعنی فکر کن چقدر افراد الان بیزنسشون بخاطر نگرانی هایی که دارن افت کرده و الان یه صاحب بیزنس با ذهن مثبت با چه سرعتی پیشرفت میکنه؟

    و دلیل اینکه اتفاقات با توجه بهشون حل نمیشه و باز هم پیش میاد به این دلیله که، مثلا تو روابط،ما اون فرد رو برای مثال از زندگیمون بیرون میکنیم ولی شخصیتمون رو که همراه داریم !

    و اون شخصیتمونه که باعث برانگیخته شدن اون وجه نادلخواه فرد مورد نظر میشه!

    پس باید رو شخصیتمون و باورهامون کارکنیم بجای اینکه اون فرد رو سعی کنیم از زندگیمون بیرون کنیم، اینطوری در اکثر موارد اون فرد رابطش با ما خوب میشه و یا اگه نشه از زندگیمون راحتتت میره بیرون و شخصی که با باورها و شخصیت جدید ما همخونی داره وارد زندگیمون میشه!

    و استاد اینم بگم یه سری جاها من باهاتون مخالف بودم بعد به غلط کردمxD افتادم و گفتم اقا من تسلیم! در برابر آموزشات شما! شما بگو چه کار کنم فقط، من میگم چشم! و الانم فکنم واقعا ۱۰۰% دارم حرفاتون رو عمل میکنم و به خودمم گفتم آقا از این وضعیت نادلخواه فعلا در بیارم بعدا تصمیم میگیرم که ادامه بدم یا نه

    مرسی استاد بابای بچه هااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: