قدم اصلی تحوّل زندگی

سلام به برادر ارجمند و بسیار ارزشمندم شادمهر عزیز. امیدوار مثل اسم زیباتون همیشه شاد باشید.

امروز دوشنبه ساعت 6 صبح بعد نماز خوندم گوشیم باز کردم تا بیام تو این سایت روحانی که چشمم به پیام شما خورد و قطعا هدایت رب العالمین عزیزم بود.

مینویسم از افکارم تا ردپایی باشه برای خودم

شادمهر عزیز دیروز برای تهاتر زمینی با اپارتمان رفته بود که قیمت اپارتمان خودم رو قبلا اعلام کرده بودم بهشون و قیمت زمین رو هم اعلام شده بود ولی وقتی پای مذاکره نشستیم فروشنده زمین قیمت اپارتمان بنده رو متری2 تومن کمتر و قیمت ملک خودش رو حدود 1.6 بالاتر گفت و من حرفم زدم و شرایطم گفتم و قرار شد خبر بدن.

شرایط این بود. اپارتمان بنده متری 30 زمین ایشون متری 36 و دارای جواز 3 طبقه روی پیلوت.

اومدم خونه ذهنم همش درگیر حرف های صاحب زمین بود سر نماز هم ذهنم مشغول بود دوباره خداوند باهام حرف زد و به دلم انداخت داری قدرت به کی میدی؟ داری شرک میورزی بنده نازنینم. وقتی پیام رو دریافت کردم حالم خوب شد و صبح که پاشدم باز ذهنم داشت جولان میداد و من سعی در کنترل افکارم داشتم که ببین خداوند چطور تورو به خود مالک وصل کرد بدون هیچ واسطه ای ببین چطور تا همینجارو پیش برده بدون کوچکترین سختی و کاملا راحت و عزتمندانه. چقدر راحت همه چیز راحت پیش رفت. اینکه خداروشکر که من چقدر در زمینه املاک توانمندم علمش رو دارم و طرز صحبت و رفتارم رو بلدم و دیسیپلین خودم دارم و اینکه همسرم باهام میاد ولی تمام کارهام و حرفام رو خودم میزنم و ایشون فقط همراهیم میکنه.

خلاصه در حین این کنترل ذهن اومدم تو سایت و میخواستم برم پیام اکانت “فاطمه و رسول’ عزیز رو بخونم ولی چشمم خورد به پیام شما و چون کوتاه بود حسم گفت بخونش و دقیقا توی پیامتون از شرک نوشتید از کنترل ذهن نوشتید از فونداسیون نوشتید از صد طبقه نوشتید و کلمه به کلمه متنی که نوشتید من رو به فکر فرو برد و من برای خودم در Keep note این هارو نوشتم:

“من بسیار ارزشمندم و لایق بهترین ها و خداوند دقیقا هر انچه که میخواهم رو و حتی بیشتر از اون رو به راحتی و عزتمندانه بهم میده.

من فرزند پادشاه عالم که نباید براورده شدن درخواستم رو از بنده خدا بخوام که هیچ چیز در اختیارش نیست.(شرک) در شان من نیست که چشم داشت از کسی داشته باشم که مخلوق خداست

من چون ارزشمندم نباید ذهنم عزیز و ارزشمندم رو با صحبت ها و شرایط بقیه پر کنم بلکه باید کنترل ذهن داشته باشم چون درخواست های بقیه برای من مهم نیست مهم خودم و شرایطم و درخواست هامه”

و در نهایت گفتم رد پایی از خودم بزارم تا ببینم نتیجه کنترل ذهن و قدرت دادن به رب العالمینمون چطور عمل میکنه و قراره من در این خصوص چه هدایت هایی بشم.

متعهد میشم که دوباره بیام و زیر همین کامنت نتیجه رو بگم