قدم اصلی تحوّل زندگی

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم


منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:

دوره احساس لیاقت

دوره 12 قدم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری قدم اصلی تحوّل زندگی
    587MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی قدم اصلی تحوّل زندگی
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

648 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «جمال» در این صفحه: 1
  1. -
    جمال گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    سلام ، عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و تمامی دوستان عزیز.

    چقد دلم خواست، پاییز باشه و اون آفتاب زیبای درخشان با اون همه گرمای لطیفش جوری که استاد عزیزم میتونه بایک تیشرت نازک و خشگل ، توی هوای پاییزی، بیرون خونه قدم بزنه و از لطافت هوای پاک اون بهشت زیبا لذت ببره، به به، واقعا لذت بخش بود برام حتی دیدن اون صحنه، بقول نامه نگاری های قدیمی اگه از حال اینجانب جویا باشید ماهم توی تبریز توی سرمای منفی دوازده یع کاپیشن از روی پلیور پوشیدیم ، شال و کلاه کردیم و کنار شوفاژ نشستیم یک لیوان چای داغ دستمونه، ولی بازهم از سرما داریم میلرزیم :). عجبا!!

    استاد توی دقیقه بیست و دو فرمودین : “بعد من تغییر کردم” ، “من یک آدم دیگه ایی شدم”، آره خودشه، بخدا رمز موفقیت شما همینه، “تغییر” وقتی من بخوام از “من موجود” یعنی چیزی که هستم به “من مطلوب” چیزی که میخوام باشم، برسم، باید که تغییر کنم، باید خودم از داخل متحول بشم، انقلابی در من صورت بگیره تا من رو مجاب کنه تغییری در خود ایجاد کنم، تغییری که منجرب به بهتر شدن و یا بهتره بگم ، تغییری که منجرب میشه به محیا شدنم برای دریافت خواسته هام.

    چون بقول خداوند تمام خواسته های ما رو خداوند قبل از درخواست ما به ما داده، یعنی تمام نعمتها و ثروتها در جهان آماده و حاضره، تنها علتی که من اون خواسته ها رو ندارم اینه که من محیای دریافت نشده ام، لیاقتش رو پیدا نکرده ام، وگرنه خداوند خیلی دست و دلبازتر و رحمان تر و بخشنده تر از این حرفهاست که بخواد یدونه خونه یا ماشینی که من دلم میخواد رو به من نده، اصلا دون شان خداوندیه، ولی من هنوز ظرفم رو هم اندازه با خواسته ام نکرده ام.

    میگیم من، همه یاد گرفتیم از استاد که بگیم من خالق زندگیم هستم، من منجی خودم هستم، من، من، ولی گاها خود ما شناخت کافی از این “من” نداریم، شاید واسه خود من حدود یکی دوسالی طول کشید که “من” رو بشناسم، یادگرفته بودم طوطی وار مینوشتم و به زبان میگفتم، من خالق زندگی خودم هستم ولی واقعا من رو نمیشناختم، وقتی بحتی یا مقاله ایی در این مورد میخوندم که “من کیستم” برام خیلی خنده دار میومد که، یعنی که چی، من کیستم؟ خب من، منم، همونی که توی آینه بهش نگاه میکنم، این منم، کسی که داره تایپ میکنه، داره میخونه، داره راه میره ، این منم، ولی چقدر از “من” واقعی دور بودم.

    وقتی تونستم تا حدودی تغییر در خودم داشته باشم که “من” رو شناختم، من درک کردم که اون منی که منظوره استاد بود اینی نیست که توی آینه بهش نگاه میکنم، اونیکه خداوند رحمان فرمود من تورا از خودم آفریدم ، باز منظور خداوند این نیست که همونی باشه که توی آینه نشون میده، “من” همون منِ محمد و ابراهیم و موسی و استاد هستش که با منِ من یک جنس هست، منی از جنس خداوند، شاید این حرف واسه خیلی ها بیمفهومم باشه، اصلا کلمه انالله واناعلیه راجعون اشاره داره به همون منی که خداوند فرمود من تورا از جنس خودم آفریدم، منظور خداوند یک لایه زیرین تر از این موجودیت ماست، یک لایه فراتر از این بعد فیزیکی ما،

    “من” کسی هستم که خداوند مرا از جنس خودش خلق کرد و در این جسم خاکی مرا جای داد، یعنی من سوار بر این مرکب هستم، و خداوند رحمان و رحیم برای من ابزارها ووسایلی در اختیارم قرار داد تا هرچه میخواهم را فراهم سازم و عالی ترین و مهم ترین و حیاتی ترین ابزاری که من در اختیار دارم “ذهن” است، من از جنس خداوند سوار بر این جسم و ناظر بر ذهنم هستم، وکسانی قادر به خلق زندگی خودشان شده اند که از این ابزار ذهن به بهترین نحو استفاده کرده اند.

    وقتی استا فرمودند : “و من تغییر کردم و من فرد دیگه ای شدم” نقطه عطف در کنترل ذهن بود، استاد توانستند به ذهن خود کنترل داشته باشند چیزی که خداوند در قرآن از آن به تقوا یاد کرده و تنها عامل برتری انسانها از یکدیگر را تفوا دانسته است، خداوند میفرماید همه شما انسانها در نزد من یک اندازه ارزش و یک جایگاه دارید و تنها گرامیترین شما نزد من کسانی هستند که تقوا (یعنی کنترل ذهن) دارند.

    واای عجب معادله داره حل میشه، من کیستم ؟ و چطور میتونم در نزد خدا گرامیترین باشم که هرچه میخواهم رو خدا بهم بده.

    من از جنس خداوند کسی هستم که ناظر بر این ذهنم هستم و میتوانم با کنترل کردن ذهنم نزد خداوند گرامی ترین باشم، و وقتی ذهنم رو در مسیر خواسته هام کنترل میکنم، معجزه اتفاق خواهد افتاد.

    معجزه چیزی نیست جز وارد شدن خواسته ها، آرزو ها و اهدافم به زندگی ام، با هیچ زور و زحمتی و به راحتی آب خوردن.

    اینکهخ خیلی خوبه، پس من باید واسه رسیدن به خواسته ام تغییر کنم و تفییر چیزی نیست جز کنترل کردن ذهنم و هدایت کردن افکار به سمت و سویی که من میخوام بهش فکر کنه، آره آسونه ولی از طرفی هم خیلی سخته، کنترل ذهن، گاونر میخواهد و مرد کهن، کنترل ذهن حد اعلایی داره، پله های ترقی داره، کسی که مدام درگیر اخبار و حوادثه، با کسی که تا حدودی خودش رو از اخبار و حوادث دور نگه داشته میزان کنترل ذهنش باهم فرق داره و اینکه کسی باشه در حد استاد و یا کسی که ما بنام حضرت علی میشناسیم.

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 69 رای: