قدم اصلی تحوّل زندگی - صفحه 23

648 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شایسته جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2280 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم و مریم عزیز و دوستای گلم

    استاد ممنونم که هر بار قوانین رو برامون یادآوری میکنین و ما آدمها خیلی احتیاج داریم به اینکه همواره به خودمون یادآوری کنیم که خالق زندگیمون هستیم و خداوند تنها قدرت زندگی ماست.

    همواره و همواره باید به زیباییها و خوبیها توجه کنیم و ایمانمون رو قویتر و قویتر کنیم به پروردگاری که همه قدرت در دستانشه و قابل اعتمادترین.

    خدایا شکرت که در این خانواده ی صمیمی میتونیم قوانین رو برای هم یادآوری کنیم،

    استاد عزیزم ممنونم که این مسیر رو طی کردین و به شایستگی ما رو راهنمایی میکنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    حسین شیهکی گفته:
    مدت عضویت: 1055 روز

    خدایا شکرت امشب خیلی عالی تموم شد

    امروز گفتم که دوست دارم رب بودن تو رو تو زندگیم ببینم و آخر شب با صدای بلند تو ذهنم گفتی واقعا مشکل تو با چقدر پول حل میشه..

    یه دو دو تا چهار تا کردم دیدم من فقط با روزی 5 یه 6 تومن فروش توی روز کلی احساسم تغییر می کنه..

    روز هایی که فروشمون خوبه خیلی احساس غرور می کنم و به محض اینکه یه ذره افت می کنیم خود واقعی ام را نشون میدم..

    ذهنی که سال ها با باور کمبود بزرگ شده و به محض اینکه رهاش می کنی بد ترین اتفاقات را تخیل می کنه..

    خدایا می دونم که تو به سپاس گزاری من نیازی نداری…

    می دونم برای تو فرقی نمی کنه من تو توحیدی عمل کنم یا نه ولی

    اینکار برای خودم هست…

    یه روزی قبل از اینکه به این کره خاکی بیام تصمیم گرفتم خودم را توی این زندگی تجربه کنم و از خواسته هام و فرآیند رسیدن بهشون لذت ببرم..

    پس باور می کنم که نداشته ها بخش خیلی مهمی از شکل گیری خواسته های منه..

    اگر همه چیز عالی باشه من حرکت نمی کنم..

    اگر همیشه سالم و خوش هیکل باشم که هیچ وقت ورزش نمی کنم..

    طبیعت جهان سلامتی و شادی هست ولی وقتی از مسیر خارج میشم باید دوباره منو به مسیر هدایت کنی..

    امشب از جایی که اصلا تصور نمی کردم یک نفر مقداری پول نقد بهم داد و این نشونه دقیقا وقتی بود که من داشتم به این فکر می کردم که مگه برای خدا کاری داره زندگیتو تو یک شب زیر و رو کنه..

    این همه تلاش کردی فقط کافیه 24 ساعت مقاومت ها را کنار بزاری،

    من تولید محتوا می کنم خیلی وقت ها اتفاق می افته کلی ویدئو تولید می کنی و بعد توی یک شب تموم محتوا ها وایرال میشه..

    یعنی شب می خوابی و صبح بلند میشی می بینی به اندازه یک ماه رشد کردی فقط تو چند ساعت..

    مگه برای خدا کاری داره زندگی مالی یک نفر را تو یک شب متحول کنه..

    خدایا شکرت..

    شکرت به خاطر احساس خوبی که تو همین لحظه هست و فقط خودت می دونی چقدر اتفاقات عالی تر قراره وارد زندگیم کنه ..

    خدایا شکرت..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    اصغر و پرسیلا گفته:
    مدت عضویت: 1491 روز

    بنام خدای مهربانیها

    سلام براساتید گرانقدر وشمادوستان نازنینم

    شب گذشته به یه تضادبرخوردم وبه شدت احساسم بدشدهرچه تلاش کردم  برای کنترل ذهنم کارسازنبود وچندساعتی حالم بد بود تااینکه موقع خواب چندین بارفایل جلسه5قدم 8 راکه باموضوع” کنترل ذهن دربرخوردرباتضاد “میباشدگوش کردم وکم کم تونستم ذهنم روازروی آن تضاد وناخواسته بردارم وسپاسگزارخداباشم بخاطر نعمتهایی بی شماری که به من داده

    همینجاازهمسرعزیزم که با هم دراین مسیرزیباهستیم معذرت میخواهم که چندساعتی باعث ناراحتی اش شدم

    وعرض میکنم همسرعزیزم یارهمراهم من خودم رامیبخشم چونکه خدامنو بخشید ازت میخوام که شماهم من ببخشد

    تااینکه امروزاول صبح تمرین ستاره قطبی ام راانجام دادم وازخدا خواستم تایه نشونه واضح ببینم برای رسیدن به احساس خوب وگذرازاین تضاد رفتم سایت ونشانه امروزم روسرچ کردم

    قسمت 148 سریال زندگی دربهشت برام آمد باعنوان” توانایی کنترل ذهن”

    بلافاصله فایلو رو تماشاکردم و شگفت زده شدم ازواکنش قانون نسبت به حس وحالم که انگاران این فایل وصحبتهای استادنازنین برای ابن لحظه من آماده شده بود

    شروع به خوندن کامنتهای دوستان کردم واولین کامنت براساس امتیاز کامنت دوست عزیزمون سر کارخانم حوری باختری بود که اشکم رو در اوردوهمینجا باکسب اجازه ازاین دوست عزیز متن این دلنوشته گرانبها رو برای دوستانم بازنشرمیکنم

    تا تعهدی باشد برای همه ما برای کنترل ذهنمون در مواقع برخوردباتضادها.

    به نام مالک و تنها قدرت جهانیان

    لِکیلا تاسوا علی ما فاتَکُم

    بر آنچه از دست شما رفت، تاسف نخورید

    《سوره حدید، آیه 23》

    سلام بر مومنان

    چند روزی هست که این آیه رو می بینم و عکسش رو توی گوشیم ذخیره کردم و هرازگاهی بهش نگاه میکنم و بهش فکر میکنم تا اینکه

    امروز استادعزیزم این پیام رو باخودشون آوردند

    و تمام صحبت هاشون برمیگرده به مفهوم همین آیه

    که نباید برای چیزی که ازدست رفته غصه بخوریم و اوقاتمون رو تلخ کنیم.

    چیزی که بارها در قرآن بهش تاکید شده

    و استاد، چقدر راحت از ازدست رفته هایش صحبت کرد و چقدر با احساس خوب و صدای رسا

    من نمیتونم به سادگی از این فایل رد بشم و باید بارها و بارها این حرف هارو بشنوم

    باید مو به مو

    و

    واو به واو

    تمام آن چیزی که اینجا گفتند و عکس العمل های استاد رو هر بار باچشمهای باز ببینم تا ملکه ی ذهنم بشه.

    اینطور مواقع که عملکرد استاد رو می بینم دائم به این فکر میکنم که اگر من تو این موقعیت بودم چیکار میکردم !

    و گاهی در اتفاق هایی که برای من میوفته، به این فکر میکنم که اگر استاد بود چیکار میکرد و چه رفتاری میکرد و این باعث میشه بتونم به موقع، ذهنم رو کنترل کنم.

    و چقدر این مقایسه برام خوبه

    چون باعث شده در موقعیت های مختلف، بیشتر یاد عملکرد استاد باشم و بیشتر حواسم به رفتارم باشه.

    همیشه باید یادمون باشه دانستن مهم نیست، عملکرد مهمّه

    خیلیا شبیه حرفاشون نیستند، خیلی می دونند و و خیلی حرف های قشنگ میزنند اما پای عمل که برسه گفته ها از یادشون میره!

    برای ما که داریم زندگی استاد رو می بینیم هیچ بهانه و توجیهی برای عمل نکردن ،پذیرفته نیست.

    الگوی ما، کسی هست که خودش اولین شخصیه که به حرف های خودش عمل میکنه، پس

    من دیگه نمی خوام یادم بره،

    من نمیخوام عالم بی عمل باشم،

    من نمیخوام فقط حرف بزنم،

    من میخوام تعهد بدم

    من همینجا تعهد میدمکه از همین لحظه با تمام وجودم، مثل یک نگهبان ، مراقب افکار و احساسم باشم و درمواقع حساس، یادم بمونه که به قانون عمل کنم.

    تعهد میدم که یادم بمونه و تعهد میدم که عمل کنم

    درپناه ربّ

    خداوند یاریاورمان باد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  4. -
    محمد مهدی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 638 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به همه هم فرکانسی ها و بچه محل های مشتی

    خدا قوت به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و تک تک رفقایی که با تمام وجود و عاشقانه متن های قشنگی رو برای رشد و گسترش نیکی نوشتند درجه یک اید بی نظیرید همه تون آدم حسابی هستین.

    استاد عزیز من امروز بیش از 9 بار فیلم رو دیدم بعد از هر بار یه استراحت می کردمو نکته برداری می کردم کامنت ها رو می خوندم و…

    دوست من پیشنهاد می کنم بارها بارها این آموزش رو ببینید تک تک کلمات رو دقیقا عین صحبت های استاد بنویسید چون کههههههههههههههههههههه یه جمع بندی کاملی از فیلم ها و گفته هایی بود که دیده و خونده بودم استاد خیلی مرتب گفتند.

    بچه ها همه تون عشقید درجه یکید می سپارمتون به الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مهدی بیرانوند گفته:
    مدت عضویت: 1837 روز

    سلام دوستان ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠⁩

    اول از همه چقدر خانم شایسته خوب فیلمبرداری میکنه . ⁦(⁠⁠⁠。⁠⁠)⁩ کاملا بدون لرزش . با تمرکز دقیق . واقعا عالیه .

    استاد ممنونم از شما بابت این فایل های عالیتون . من خودم مدتیه که تعهد دادم که بیش تر به ایده هام عمل کنم . و اتفاقا همین دیروز هدفی برا خودم تعیین کردم و قصد داشتم واقعا زندگی خودمو متحول کنم . هدفم این بود که به استقلال مالی برسم و قصد داشتم تا عید که سه ماه دیگس برادرم و دختر دایی هامو به هزینه خودم ببرم بیرون . و اتفاقا همین امروز فهمیدم که تو مسابقه دانشگاه برنده شدم و همین طورم ارگانم پدرم برای قبولی دانشگاهم میخواد بهم هدیه بده . همین اول کار به همین راحتی داره شرایطم جور میشه.

    البته منم خیلی خیلی تو این مسیر هی یادم میره و دور میشم ولی اگاهانه سعی میکنم هر بار برگردم .

    و خدارو شکر خودمم تو همین مدت نتایج خوبی گرفتم .

    من خالق شرایط زندگی خودم هستم . کافیه ذهنمو کنترل کنم . نکات مثبتو بیبینم .

    مثلا وقتی واقعا از شرایط روابطم ناراضی بودم . تصمیم به یه حرکتی گرفتم . یه حرکتی بزنم . نمیدونم چی ولی باید یه کاری میکردم . هدایت شدم به فایلی که استاد توش یه مثال زد ، موضوع بحث چیز دیگه ای بود ولی مثالش این بود که همونطور که تو روابط میشه ویژگی های خاصی رو در طرف مقابل برانگیخت میشه …. فلان و اینا.

    همین جمله یه زنگی رو به قول استاد تو گوشم به صدا در اورد . یعنی من حالا به هر شکلی رو روابطم کنترل دارم ؟ یعنی من باعث واکنش طرف مقابلم میشم ؟

    هدایت شدم که بیام و تو دفترم بنویسم که میخوام میخوام چطور باهام رفتار بشه .

    نوشتم مادرم بهم محبت کنه . پدرم بهم احترام بزاره

    بعد صدایی واضح بهم گفت تو چقدر به مادرت محبت میکنی ؟ اصلا به پدرت احترام میزاری؟ این چیزایی که تو دفترت نوشتی همونطوری که باید باهاشون رفتار کنی .

    و وقتی نگاه کردم دیدم اره واقعا خودم خیلی سردم یا … . اول باید خودم تغییر کنم .

    تغییر میکنید و شرایط جور میشه . من خودم با اینکه کنکور چهارمم بود ولی سال اخر ذهنمو کنترل کردم و اون سال اخر اصلا درس خوندن بهشت بود . تو کتابخونه . ویو رو به دریا . زیر پامون پارک . صندلی های نرم . پریز . بهترین دوستا . اصلا بدم نمیاد سال اخر کنکورمو دوباره تجربه کنم .

    و کنکور قبول شدم رشته مد نظرم . یه دانشگاه سر سبز همونطوری که دوس داشتم . کنار دانشکده هنر و موسیقی همونطور که میخواستم . روز اول دانشگاه عالی بود . دیگه با همون روز اول الان همه منو میشناسن .

    خدارو شکر از طریق برادرم به بهترین سیستم و امکانات دسترسی پیدا کردم . لپ تاپ عالی . روابط عالی . حتی اگه تو خانواده بحثی بشه من نامرییم . کسی اون موقع اصلا منو نمیبینه . من جدام کلا .

    اینا عالین . حالا میخوام به مرحله بالاتر وارد بشم .

    با هدایت خدا جلو میرم

    امیدوارم موفق باشید در پناه الله

    ⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠⁠)⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    مژگان ز گفته:
    مدت عضویت: 1313 روز

    بنام خداوند مهربان وتوانا

    باتشکرازاستاد ومریم عزیزکه بازهم یه هدایت جدید اما بارها وبارها گفته شده روبرای ما ثبت وضبط کردندوماروبه تفکر وتائیدواداشتند،تمام صحبتهاکاملاً برامون ملموس وقابل درک هست،سخت ترین کاردنیا،کارروی ذهن وباورهست،اینکه افکار رودراین زمانه کنترل کنیم واقعاًعالیه،باید بهرشکل وطریق این کارانجام بشه،ما مسئول تمامی تجارب زندگی خود هستیم ،باید بوم زندگی خود را درست وخوب طراحی کنیم ومدیریت زندگی وتغییر و تحول زندگی رودردست خودبگیریم.

    ماخالق زندگی خودمون باتوجه وتمرکز،تجسم،عبارات تاکیدی،شکرگذاری،نوشتن،مراقبه ودعا،هستیم.

    این کار بایدانجام شود،درمسیردرست بااحساس خوب پیش برویم وتغییرکنیم،باور مهمی هست.

    من خودم زندگی خودم راخلق میکنم،قشنگترین ودرست ترین جمله که شایدمیلیونها باردراین سایت یادآوری شده وجواب مثبت داده،هر مسئله ای جوابی داره واین جمله جواب کل سئوالات ماست،بایدبهش فکر کنیم وبنا به فرموده استاد من اصلاً دربارش فکر نمیکردم.جواب به این سئوال میتونه حرکت و تغییروشروع خوبی برای مدیریت زندگیمون باشه؛ ما به خلق یک زندگی شادتر به تلاشی پایداروبی وقفه نیاز داریم. برای ایجاد این تغییر مثبت، باید واقعیت کنونی خود را بپذیریم، تصمیم بگیریم و دست به انتخاب و اقدام بزنیم.

    همینطور که ازاسم این فایل پیداست:

    قدم اصلی تحول زندگی مااین هست که ماخودمون خالق اصلی زندگی خودمون هستیم،باید خودمون زندگی وروزها مون رو کنترل وهدایت کنیم،ما برگی سرگردان درمسیر باد نیستیم که بهرطرف برویم وبرحال واحوالمون کنترل نداشته باشیم،بهانه یعنی دلیل شکست و ناکامی خود را به نیروها و عوامل بیرون از خود نسبت ندهیم،تا وقتی این جمله هارودرک نکنیم،باوروعمل نکنیم،تغییری نمیکنیم.

    قدم اول روکه برداشتیم واین درک زیبارو داشتیم،ارام آرام،قدم به قدم به مسیردرست ،رشدوتکامل میرسیم.

    الله یکتا به همگی ما این درک وتغییر روعطا کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    مینا منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1076 روز

    به نام خدای مهربان

    میشود با تغییر باورها و رفتار سیر زندگی رو تغییر داد

    این جمله بالا کلیدی هست

    وقتی استاد باورم به مسائل به موضوعات عوض شد مشکلاتم کم و کم شد

    واقعا باید از مشکلات نترسیدم و تو خودشون راه حل شون رو پیدا کنیم و با حال خوب حلش کنیم

    الگو الگو الگو هزار بار روی زندگیمون موثره و انگار زندگی ساز هست

    استاد ما یزدیا یه ضرب المثل داریم خشت پدر زن و داماد یه جا برمیدارن

    من هم باور کرده بودم و می دیدم اخلاقیات همسرم بابام هم داشته و یه درجه بدتر یا یه درجه بهتر از بابام هست

    وقتی شما گفتین الگو دیدم بله من تنها بابام دیدم خوب با یکی دیگه مثل بابام دارم زندگی میکنم

    شما گفتین باید خودتون زندگی تون رو خلق کنین

    شروع کردم به الگو گیری از دیگران

    زن و شوهرای موفق دیدم تحسین کردم

    توی دوست و آشنا

    همسایه

    و دیدم کم کم (قانون تکامل) همسرم داره تغییر میکنه و اوکی شدیم.البته اول خودم تغییر کردما

    من توی الگو دیدن ها برام فعل خواستن اتفاق افتاد تا قبلش تنها بابام دیده بودم و نمی دونستم هدیه دادن هم هست که بخوام و شروع شد به خواستن و دیدم همسرم با کادو تولد وارد خونه شد

    پس یکی یکی خداوندگارم برام براورده کرد.

    واقعا واقعا استاد باید اگاهی پیدا کنیم تا اتفاقای خوب بیوفته

    واقعا خواستن توانستن

    وقتی من کور بودم و نمیخواستم چه طور توانستن اتفاق بیوفته

    آگاهانه سعی کردم نکات مثبت دیدم و تحسین کردم و درخواست دادم. و اتفاق افتاد.

    ((ما خالق زندگی مون هستیم با افکار با باورهامون

    توجه الگو اینها سازنده باورهایمان هستن.))

    خدایا شکر بابت همه نعمت های بخصوص سایت و استاد

    ایام به کام تان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    مهدی نامجوفر گفته:
    مدت عضویت: 1371 روز

    به نام خدای هدایتگر بخشنده مهربان رحمان وهاب غفور و رحیم و زیبا

    سلام استاد گرانقدر من

    سلام بانوی مهرانی

    سلام عزیزان همراه

    استاد جان من دو سال پیش تغیزات وارد زندگیم شد یعتی من وارد مدار تغییر شدم

    استاد نمی خوام بگم با چه شرایطی با شما برخورد کردم اما می خوام بگم از زمان برخوردم با شما بزرگ نرین تغییرات زنددگیم که حتی فکرش هم نمی کردم از من کنده بشن از من جدا شددن

    من پاک شدم من صبور شدم من آرام شدم من مهربان شدم من با گذشت شدم من سالم شدم من در صلح وارد شدم من زندگی را با هدایت خداوند و دوره های شما دارم می شازم که در خواب هم فکرش رو نمی کردم

    استاد زندگیم زیرو رو شده استاد جان من یغه هیچ کسی رو نمی گیرم برای اتفاقات زندگیم چوت دارم درک می کنم تنها مخلوق خداوند هستم که اختیار زندگی اش در دستان خودش هست

    استاد من دوره دوازده قدم بیش از دو سال طول کشید تا دیروز صبح در ساعت 10:10 دقیقه قدم 10 رو متوجه شدم خریدم الله اکبر این نشانه شد برای ورود به بهشتی پر نعمت تر و بزرگ شدن ظرف زنددگیم برای دریافت نعمت های خداوند

    استاد جان اگر بخوام بتویسم روز ها باید تایپ کنم استاد جات من در مسیری قرار گرفتم که دارم درکتون می کنم وقتی فریاد میزنی بابا خدا هدایت می کنه خدا به راحتی آسانت می کنه برای آسانی ها باباجان تو حرکت کن تو بیا تو اون خدای دورغین کتاب ها و جامعه رو بریز دور خدای واقیعت رو که در قرآن داره خودش رو معرفی می کنه باور کن باور کن تا ببینی چطوز روی دوشش می شوندت و راه میبردت

    الله اکبر استاد من خیلی دوستون دارم و بر حسب ادب بار ها وو بارها وقتی صحبت های شما رو می شنوم همش تحسینتون می کنم پسر شما نمونه ای از خودتون هستین قربون ابراهیم و محمد و موسی … بشم اما الان شما بینظیر هستین برای من

    استاد جان من به هیچ کسی کاری ندارم من با پدرم 10 دقیقه در کل 40 سال زندگیم حرف نزدیم که بعدش بخندیم همش دعوا و یا قهر و سکوت الان از خواب بیدار می شه میگه سلام مهدی جان الله اکبر

    امروز دیدم مادرم که 4 کلاس ثواد داره و همیشه تو این فیلم های ترکیه ای بود که به نظر من ببخشید فیلم های پورن هستن و خواهرهام هم که همینطور شبیه به هم هستن

    و من می گفتم خدایا تو همه مارو هدایت کن من رو هدایت کردی پس به قول استادم هر کسی رو که بخواد از بینهایت راه می نونی هدایت کنی و می تونه زندگیش رو تغییر بده من دو سال هست با شما هستم اما هیچ وقت یادم نمیاد به خانواده پیش نهادی در این باره داده باشم حتی به هیچ انسانی و این باورم هست من هیچ کارم و هر کسی قدرت خلق زندگی خودش در دستان خودش داده خدا و من هیچ کاره هستم

    امروز که یکی از پر برکت ترین روزهای زندگیم بود با هدایت خدا آمدم دیدم اااااا مامانم لم داده داره کناب می خونه عجب فکر می کنید چه کتابی دستش بود 4 اثر تلورانس

    کتابی که من برای هزمش کم آو.رده بودم

    آنقدر خوشحال شدم و بهش گفتم آفرین مبارک باشه زندگی جدیدت و لبخندی زدد و گفت انشالله

    من عاشق خانواده ام هستم اما دل کندم از وابسنگی از دخالت کرددن از همه چیز

    خدارو شکرش امروز بینظیر ترین روز من بود همه روزهای من همینطور داره پیش میره و استاد من با کمک به این قانون در کارم بسیار چیز های رو فهمیدم که فکر می کنم 90 درصد افرادی که در این حوزه کاری من هستند بی خبر هستن و همه این ها هدایت های خداست و از فضل پروردگارم هست من نتایجی بزرگ دارم که به زمانش حتما یا به صورت حضوری و یا توسط یک فایل تصویری خدمت شما در پایان دوره ارزشمند 12 قدم خواهم گفت

    خداوند شما رو برای ما حفظ کنه مرد توحیدی استاد بزگوار من من مهدی نامجو و همه مردمی که در این مسیر هستند الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    یوسف علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1728 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش

    درود بر شما استاد عباسمنش عزیز

    چیزهایی که دوران گذشته گفتید من هم تحربه کردم من هم در محیطی بودم که دور و اطرافیانم همش از همه چیز ناله میکردن و کلا نقل مجلس این صحبت ها بود یا پشت کسی حرف میزدن یا از مشکلات میگفتن

    افرادی که ما باهاشون در ارتباط بودیم و مخصوصا اقوام اصلا وضعیت مالی خوبی نداشتن و کلا ما هم کسی تو اقوام نبود که وضع خیلی خوبی داشته باشه ، با اون هایی که وضعشون یکم بهتر بود پدرم رابطه خاصی نداشت و کلا با همون افراد بی‌بضاعت مالی و فرهنگی در ارتباط بودیم و همیشه هم اون افراد و خودمون که باهاشون در ارتباط بودیم مشکل داشتیم و داشتن، چون تو‌یه مدار بودیم چون خودمون داشتیم‌خلق میکردیم و خبر نداشتیم

    و‌اصلا این قوانین رو‌نمیدونستم هیچ در مورد اینکه به چیزهای مثبت توجه کن یا زندگی آدم دست خودشه و خودمون زندگی مونو خلق میکنیم هم خبری نبود

    ولی خودم نسبت به آدم های اطرافم یکم بهتر بودم فکر میکنم، درسته برنامه ای واسه آینده نداشتم ولی کمتر غر میزدم یا کمتر وارد بحث‌هاشون میشدم و بقیه منو به عنوان یک فرد شاد و تمیز و سالم میدونستن

    ولی وقتی با شما آشنا شدم به این‌ موضوع وفهمیدم خودم دارم زندگی مو خلق میکنم‌اولش‌تست کردم و بعد دیدم که واقعا همینطوره، شرایط یکم بهتر شد وقتی که من عوض شدم، وقتی که آگاهانه روی نکات مثبت توجه کردم، وقتی که روی نکات مثبت افراد توجه کردم و دیدم که شرایط چقدر بهتر شد، وقتی از لحاظ مالی نگاهم عوض شد و این باور رو قوی تر کردم‌که من هستم که زندگی خودمو خلق میکنم دستان خداوند اومدن

    فهمیدم‌که وقتی احساسم خوبه دارم به چیزهای مثبت توجه میکنم پس مسیرم درسته ولی وقتی احساسم بده دارم به نکات منفی توجه میکنم و مسیرم اشتباهه

    این شرکه که فکر کنیم بقیه دارن زندگی مارو رقم میزنن این شرکه که کا هیچ قدرتی در زندگی مون نداریم

    وقتی این قوانین و آگاهی ها رو بدونیم و عمل کنیم بهشون نتایج هم تغییر میکنن و دیگه دیگران رو سرزنش نمیکنیم

    بلکه ما هم میتونیم مثل افرادی که نام‌ بردید کنراد هیلتون فورد ادیسون میتونیم فرد مهمی بشیم

    من هم سعی میکنم متعهد باشم به این قوانین و آگاهی ها و تلاشمو میکنم از این‌قوانین به نفع خودم استفاده کنم

    خیلی ممنونم از شما استاد عزیز بابت این‌فایل خیلی دوستون‌دارم‌و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    مستانه گفته:
    مدت عضویت: 1059 روز

    سلام به استاد متواضع و خوش اخلاقم سلام به خانم شایسته عزیز که شایسته ی نعمات بی انتهای خداوند هستین

    وقتی چند وقت ورودیامو کنترل نکردم چنان سرم به سنگ خورد که دوباره با عشق برگشتم به خونواده بزرگ خودم . و فقط کافی بود دو روز دوباره فایل گوش بدم و با کامنتها درونم رو تغذیه کنم. و چقدر سریع دوباره معجزات خودشونو نشون میدن. وقتی ورودیامو کنترل نمیکردم به وضوح میدیدم که زندگیم از کنترلم خارج شده و افسردگی داره جاشو تو زندگیم باز میکنه

    خدایا شکرت که با یه اتفاق به ظاهر بد دوباره منو به آغوش خودت فرا خوندی. سپاسگزارتم

    بچه هایی که کامنت میذارین انقدر قشنگ و دلنشین واقعا بهترینا رو براتون میخوام

    خدایا شکرت️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: