کلیپ انگیزشی | شماره 1

بنام خداوند هدایتگر خداوندی که اگر باایمان حرکت کنیم مسیرزندگی راهرلحظه برای ما هموارتر وزیباترمیکنه

سلام به استادان بینظیرم ودوستان همفرکانسی دوست داشتنی

چقدراین فایل رو امروز به موقع خدابهم نشون داد

چندروزی بودکه متوجه تغییرات سایت شدم واونم ستاره هاییه که کناراسامی همه مادوستان حک شده،وقتیکه ستاره ی خودمو دیدم که ازپنج تا یه نصفه ستاره پررنگ شده یلحظه ازخودم ناامیدشدم وفوراً نجواهای ذهنم شروع کرد به پچ پچ کردن که ببین تو فعالیتی انجام نمیدی ببین دوستاتو چقدر فعالن وچقدر ستاره هاشون روزبروز پررنگ ترمیشه این نشون میده که اوناازتو بهتردارن رشدمیکنن اگه اینجوری پیش بری فایده ای نداره و هیچ نتیجه ای نمیگیری😥

ازیک طرف برام خوب بود چون یه تلنگری بهم شدتا دیگه خوندن کامنتهاروجدی تربگیرم وازهمه مهمترانچه که ازین اموزشهایادمیگیرم وبرام نتیجه به باراورد ه برای دوستانم به اشتراک بذارم چو نبااینکارم دردرجه ی اول ب هخودم وپیشرفت خودم کمک میشه

اماازطرفی هم داشتم خودمو بادوستانی مقایسه میکردم که عضویتشون توی این سایت حدود یکسالو دوسال هست و وقتیکه میدیدم اونا ستاره هاشون ازمن بیشتره یه حس کمالگرایی وناامیدیوترس سراغم اومد که من دارم قانونو سرسری میگیرم،درصورتیکه واقعااینطورنیست که بخوام اونو سرسری بگیرم فقط گاهی وقتها برای نوشتن کامنت ونتیجه هام توی این سایت تنبلی میکنم

ودیشب برای خودم یک تعهدی نوشتم که دوباره ازاول صفحه ی سایت شروع کنم به دیدن فایلها و نتایجی که توی چندروزاخیرگرفتم رو به اشتراک بذارم. امروز صبح بعدازنمازصبحم گوشیمو روساعت۸تنظیم کردمو گفتم یه چرتی بازم بزنم

ساعت۸صب وقتیکه آلارم گوشیم به صدادرومد کلی حرفهای ناامیدکننده دوباره سراغم اومد که مگه چی میشه کامنت نذاری بگیربخواب😰استاد یعنی اونقدرخداداشت اون لحظه جدی باهام برخوردمیکرد که خودم تاچندلحظه باورم نمیشد😳آلارم گوشیموخاموش کردم ک بخوابم یدفه دیدم یه کلاغ پشت پنجرمون نشسته واونقدر غارغارمیکنه که خواب ازسرم پرید 😁فوراًبخودم گفتم اینو خدافرستاده که من نخوابمو برم توسایت ولی بازم ذهنم مقاومت میکرد،که آخه کلاغم شدفرستاده ی خدا🙈بخداهمینکه اومدم چشماموببمدم یه دفه روی بازوم یه حالتی مثه تیک عصبی اونقدرمحکم شروع کرد به زدن که یهوچشماموبازکردم حس کردم یکی دستشو به بازوم زدکه پاشو😳😨

واقعا حیرت زده شدم ازخدای عزیزم که وقتیکه دیشب تعهدمونوشتم گفتم خدایاخودت کمک کن تعهدمو عملی کنم وخداصب خودش بیدارم کرد واقها دیدم به وضوح که خودش ددوباربیدارم کرد واز بس تعجب کرده بودم که پنج دقیقه توی جام نشسته بودم و به کاره خدافکرمیکردم،که از طرق مختلف بنده هاشو بیدارمیکنه قربونش بشم

ا نشاالله ک بتونم تعهدموتاآخره فایلهاوتاآخره عمرم عملی کنم و آگاهی هامو هرچند کوچک بصورت کامنت بنویسم تاهم ردپایی برای خودم باشه وهم دوستانم ازتجربیاتم استفاده کنن

پروردگارا به ماکمک کن درذهن وفکرمان که جایگاه توست غیرازتورا راه ندهیم آمین