اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا ممنونم ازت که اینقدر واضح جوابم رو دادی. واااای مگه میشه مگه میشه خدا اینجوری بشینه رو صفحه موبایلم و باهام حرف بزنه… با خوندن هر جمله از این مقاله خدا رو لمس میکردم که محکم بغلم کرده و میگه اینم کل آگاهی که دنبالش بودی دیگه لامصب چی میخوای دیگه بهانه ات چیه… اینو که دیگه نمیتونی بگی فهمیدم ولی هنوز درک نکردم.. اینا رو که دیگه ریختیم به جانت … چند روزی بود که مدام باورهای شرک آلودم جلویه چشمام میرقصیدن و من با چشمانی اشک آلود و ذوقی وصف نشدنی خداوند رو شکر میکردم که شناسایی کردمشون و از خداوند درخواست میکردم که خودش کمک کنه که این باورها رو با باورهایی توحیدی جایگزین کنم.. چند ساعت قبل با تضاد بزرگی مواجه شدم که همه وجودم پر از خشم شد و از اونجاییکه ایمان اوردم جهان بیرون تنها سایه ای از جهان درون من هست دنبال علت برخورد با چنین تضادی گشتم و رسیدم به یکی از همان باورهای شرک الود و از همون لحظه شروع کردم به تکرار باورهای توحیدی و درست موقعی که تمام اون خشم از بین رفت و جای خودش رو به آرامش داد این مقاله رو دیدم و بعدش فقط گریه شوق و شکرگزاری با تک تک سلولهام…. خدایا شکرررررررررررت
سلام سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم خدایا سپاس سپاس سپاس سپاس سپاس سپاس سپاس
خدایا ممنونم ازت که اینقدر واضح جوابم رو دادی. واااای مگه میشه مگه میشه خدا اینجوری بشینه رو صفحه موبایلم و باهام حرف بزنه… با خوندن هر جمله از این مقاله خدا رو لمس میکردم که محکم بغلم کرده و میگه اینم کل آگاهی که دنبالش بودی دیگه لامصب چی میخوای دیگه بهانه ات چیه… اینو که دیگه نمیتونی بگی فهمیدم ولی هنوز درک نکردم.. اینا رو که دیگه ریختیم به جانت … چند روزی بود که مدام باورهای شرک آلودم جلویه چشمام میرقصیدن و من با چشمانی اشک آلود و ذوقی وصف نشدنی خداوند رو شکر میکردم که شناسایی کردمشون و از خداوند درخواست میکردم که خودش کمک کنه که این باورها رو با باورهایی توحیدی جایگزین کنم.. چند ساعت قبل با تضاد بزرگی مواجه شدم که همه وجودم پر از خشم شد و از اونجاییکه ایمان اوردم جهان بیرون تنها سایه ای از جهان درون من هست دنبال علت برخورد با چنین تضادی گشتم و رسیدم به یکی از همان باورهای شرک الود و از همون لحظه شروع کردم به تکرار باورهای توحیدی و درست موقعی که تمام اون خشم از بین رفت و جای خودش رو به آرامش داد این مقاله رو دیدم و بعدش فقط گریه شوق و شکرگزاری با تک تک سلولهام…. خدایا شکرررررررررررت