جهان مانند آینه عمل می کند - صفحه 6

سلام به استاد عزیزم و گروه خوبشون

من دیروز قرار بود که به رفتار دخترم در مورد انجام تکالیف بی توجه باشم و نسبت به این موضوع سکوت کنم خب صبح که بلند شدم تمام فکرم متوجه ایم قضیه بود که اصلا چیزی در مورد انجام تکالیفش نگم اما نتونستم و بهش گفتم که یه مقدار از تکلیفت مونده و باید انجام بدی و دیگه تا ظهر چیزی در این مورد بهش نگفتم البته به زبون نیاوردم اما ذهنم خیل به این موضوع توجه داشت . من در ظاهر توجهی نداشتم و اما ذهنم توجه زیادی به اون داشت خب من نتونستم به قولی که داده بودم تماماً وفادار بمونم اما ….

نتیجه ای که نسبت به دفعات قبل گرفتم این بود که

1- من ده برابر کمتر از مواقع دیگه در ظاهر به این موضوع توجه کرده بودم

2- آرامش بیشتری نسبت به قبل داشتم

3- تنش کمتری بین من و دخترم برقرار بود

4- از خودم رضایت بیشتری داشتم و حالم بهتر بود

5- اجازه دادم از کاری که داشت انجام می داد در آرامش لذت ببره

6- خودش اومد پیشم و خواست که من کمکش کنم که تکالیفش رو انجام بده

7- حتی مقدار قابل توجهی از تکالیفش رو بدون حضور من و در مدت زمان کمتری نسبت به قبل انجام داد

یک نکته دیگه اینکه زمانی که ما شروع می کنم به بی توجهی به موضوعی و سکوت در مورد اون هرچقدر اون موضوع اهمیت داشته باشه و سکوت در مقابلش سخت تر باشه این عمل سخت تره و ذهن ما همچنان بهش توجه میکنه و فکر کنم باید تمرین و تکرار بیشتری انجام بشه تا ذهن هم در مورد این قضیه سکوت کنه و این کار با بی اهمیت شدن اون موضوع نزد ما راحت تر انجام میگیره .

با آرزوی بهترین ها برای شما استاد عزیزم و گروه خوبتون

از خداوند بخاطر بودن شما در زندگیم و اینکه به من کمک می کنید تا بهتر خودم و خدایم را بشناسم بینهایت سپاسگزارم