live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری - صفحه 11

217 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Sara Ardavan گفته:
    مدت عضویت: 2133 روز

    *درک قانون توجه و نحوه هماهنگی با این قانون به منظور بهره برداری از قدرت خلق درونی

    نقش باورها در خلق شرایط و اتفاقات زندگی

    چرا تمامِ داستانِ تغییر زندگی‌، بر تغییر باورها استوار است؟!

    چرا باید برای کنترل ورودی های ذهن «جدّیت به خرج بدهی»؟!

    و چرا باید بالاترین اولویت را در زندگی ات به این موضوع اختصاص بدهی!

    زندگی خود را به گونه ای که می خواهی خلق می کنی و کنترل کاملی بر اتفاقات زندگی ات داری.

    *قانون درخواست

    ساختنِ باور احساس لیاقت، پرورش ریشه ای احساس لیاقت درونی، از «درکِ مهم ترین رابطه ی زندگی‌مان» شروع می شود یعنی از درک رابطه ی دو طرفه ی ما با خداوند یعنی: «درخواست کننده» و «اجابت کننده ی آنچه درخواست شده است» و به طور خلاصه، از توحید؛

    توضیح آیات قرآن و شناختن قوانین جهان‌، منطق هایی قوی برای توانا شدن در ساختنِ رابطه مان با خداوند به عنوان نیرویی که هم صاحب قدرت بی نهایت و هم صاحب بخشندگی بی حساب است.

    آگاهی ها را جدی تر بگیریم و در اجرایشان تعهد به خرج دهیم‌، رابطه ی بی واسطه مان با خداوند(یعنی منبع قدرت ها و نعمت ها) را بیشتر درک می کنیم و هر چه این رابطه بهتر درک شود‌، خالق بهتری برای زندگی دلخواه مان می شویم.

    *قدرت تجسم خلاق

    تجسمِ خلاق یعنی: «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه»، به منظور هم-مدار شدن با خواسته ها.

    *«قدرت کلام»، سلاحی قدرتمند برای «هدایتِ کانون توجه»

    تمرین: ز قدرت کلام مان‌، برای ساختن باورهای قدرتمند کننده بهره برداری کنیم. باورهای قدرتمند کننده ای که مرتباً کانون توجه ما را تصحیح می کنند. یعنی به ما قدرت اعراض از ناخواسته‌ها و توجه به خواسته ها را می دهند.

    استفاده آگاهانه از قدرت کلام‌ برای کنترل ذهن؛

    “استفاده از قدرت کلام” برای ساختن عادت رفتاری قدرتمند کننده ی جدیدی که تکرار آنها، آرام آرام شخصیت ما را به گونه ای تغییر می دهد که وارد مدار خواسته ها شویم و در این مدار بمانیم

    *مهارت در بهره برداری از توانایی های درونی بوسیله “سوالات توانمند کننده”

    سوالاتی که به ما قدرت، اطمینان و جسارت برای قدم برداشتن و هدایت شدن در جهتِ تغییر و بهبود اوضاع را می دهد. این عادت‌ سازنده به گونه ای کانون توجه مان را جهت دهی می کند که: توانایی های درونی‌ِ ما را برای حل مسائل پیش رو و خلق خواسته هایمان «فراخوانی» می کند. زیرا پاسخ ذهن به سوالات قدرتمند کننده، راهکاری انگیزاننده و ثمربخش برای حل مسئله است.

    تمرین با ایجاد سوالات قدرتمند کننده

    اگر بشود چی میشه عزیزممم؟

    *با انجام وظایف سمت خودمان‌، تسلیم بودن در برابر خداوند و توکل به معنای واقعی را در عمل اجرا می‌کنیم.

    در این بخش با درک وظایف سمت خداوند‌، اعتماد به نفس‌، ایمان و احساس لیاقت‌مان را پرورش می‌دهیم و توکل کردن به این نیرو را در عمل تمرین می کنیم. «روی شانه های خداییم»

    *سیستم هدایتگر درون

    شناخت قابل اطمینان درباره جایگاه فرکانسی :

    اول: اتفاقاتی که غالبا در زندگی تجربه می کنیم بازتابی از اساس فرکانس هایمان است:

    دوم: “جنسِ احساسی” که غالباً تجربه می کنی.

    کنترل اتفاقات زندگی از طریق جدی گرفتنِ پیغام های هدایتگرانه احساس مان، تواناتر شدن در کنترل ذهن و جهت دهی آگاهانه ی کانون توجه‌ به گونه ای که به احساس بهتر برسیم و مدت زمانِ بیشتری در احساس بهتر‌ بمانیم. در نتیجه، طبق قانون احساس خوب = اتفاقات دلخواهِ بیشتری را تجربه کنیم.

    آیا با خواسته خود هم جهت هستی “احساسِ ما”، راهنمای درونیِ ماست.

    پیروی از هدایت های منبع (احساس خوب)

    یا نادیده گرفتنِ آن هدایت ها (احساس بد)

    طبق قانون: لازمه ی رسیدن به خواسته ها، ماندن در احساس خوب است و ماندن در احساس خوب حاصلِ برنامه ریزی ذهن بوسیله ی باورهای قدرتمند کننده و هم جهت با خواسته است.

    قانون یعنی احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد= اتفاقات بد، با بررسی آیاتی با ریشه «ح ز ن»

    *توانایی کنترل ذهن هنگام برخورد با تضادها (به معنای تمرکز بر راه حل ها و اعراض از ناخواسته ها)؛

    تمرکز بر خواسته هاو اقدام در جهت تحقق آنها؛

    ساختنِ شرایط دلخواه در زندگی به کمک مدیریتِ آگاهانه ی کانون توجه مان.

    *تقویت الهامات،شناخت رفتار و عادات م و بهبود شخصیتی با ایجاد باورهای قدرتمند کننده

    نکات کلیدى

    1.تمرین کنترل ذهن

    2.هیچ روز و‌شب خاصی نیس

    3.تمرکز به نکات مثبت، زیبایی های خودم و اطرافم

    4.باورهای پرقدرت منطقی مث فراوانی

    *هر باوری که باعث‌میشه آرامشو اطمینان و ایمان من بیشتر شه

    5.خود قرآن با تکرار گفته ما قرآن رو برای شما آسون کردیم تا پند بگیرید

    6. جایی پیچیده بود آیت متشابه

    که کسی که قلبش ناسالمه میاد تفسیر میکنه

    کل داستان ساده اس چون ساده س فک میکنی تاثیری نداره

    ساده س اما فوق العاده تاثیر گذار و اثربخش

    7.قرآن مبین، جهان ساده س، قانون ساده س، زندگی ساده س

    8.همه چی ساده س و بهم گفته میشه الهام میشه

    9.تمرین تجسم

    10. تمرین و تکرار همین قانون ساده س

    11.خواسته ات رو بنویس «واضح»چه جوریش با خدای منه، راهش بهم گفته میشه

    12.آزادی زمانی: هروقت بخوام هر جوری بخوامم

    آزادی مالی :هرچی بخوام دارممم، آزادی مکانی: آزادم هر جایی بخواممم

    13.تمرین سپاسگزاری «بسیار پرارزش»

    14.داستان کنترل ذهن

    نتیجه احساسی شیطان احساس نامناسب

    $نتیجه احساسی خدا قدرتِ، ایمانِ،عشقِ، لذتِ

    15.عمل به الهامات خدا: از قلب میاد تو میفهمیش

    16.باورت میکنم…

    خدایا کمکم کن

    $تمرین: تسلیم بودن

    17.سرمایه گذاری روی دوره جریانی از ثروت ها، نعمت ها و شادی و خوشبختی منه

    18.عملکرد من نشونه باورهامه«بهش فک کن عزیز دلممم»

    19.توجه به اصل

    *فرکانس تاثیر میذاره، اونچه عمل میکنیم

    کارتو خوب انجام بده+ باورهامم داره درست میشه

    نتایج خوب میاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 748 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    سلام خدمت استاد عزیز و‌همه دوستان.

    سلام ویژه خدمت خانوم شایسته عزیز.

    استاد عزیز در چندتا لایو قبلی درمورد هدفگذاری صحبت کرده بودیم و من در یکی از اهدافم نوشتم خرید قدم یازده و دوازدهم و دیشب به لطف خدای یگانه موفق شدم که قدم یازدهم را بخرم و امروز صبح جلسه اول را گوش کردم. خب من به یکی از اهدافم رسیدم خدا را هزار مرتبه شکر.

    بریم سراغ این فایل:در این فایل گفتید که بازی خیلی ساده هست دنبال تکنیک و روش خاصی نباشیم.اصل را درک کنیم و برای همیشه استفاده کنیم.قرآن ساده هست به زبان عربی فصیح،روشن و آشکار بیان شده است.ولی چون تا حالا به ما نگفتند ساده هست نرفتیم سراغش اونها خواستن کلید را دست خودشون نگه دارن ولی در واقعیت کلید در دست ما هست.حقیقتا هم همینه،خود من قبل از آشنایی با سایت شما ترجمه قرآن را میخوندم و اینطور بودم که خب چه فایده من که نمیفهمم چی میگه من که تفسیر بلد نیستم،پس زیاد دقت به خرج نمیدادم و سر سری میخوندم و میرفت اما بعد از آشنایی با سایت شما و دوازده قدم و دو جلسه ای که درمورد حضرت موسی گذاشتید قرآن برایم رنگ و بوی تازه ای پیدا کرد و فهمیدم چقدر آسان هست خدا را شکر. در یک کلام کل بازی جهان کنترل کانون توجه ذهن هست و کنترل ذهن یعنی کنترل افکارمون والسلام.تکنیک نداره با سپاسگزاری و تمرکز بر روی زیبایی ها میتوانیم اینکار را انجام بدهیم.با سوال خوب پرسیدن و….

    درمورد رسیدن به خواسته ها هم قدم اول نوشتن هست. آن را بنویسیم،بعد راه رسیدن به خواسته گفته میشود مثلا همین خرید قدم یازدهم گفته شد به من.واضح خواسته را بگیم دقیق بگیم که چی میخواییم. یکی از خواسته های من این هست که در افتتاحییه جام جهانی2026 به عنوان یک نوازنده حالا در هرکشوری که هست اجرا داشته باشم.

    و خواسته بعدی آزادی زمانی،مالی مکانی،ازادی در نوازندگی و…. داشته باشم و هزاران خواسته دیگر.

    اگر درخواست واضح باشد راه رسیدن به آن به ما گفته میشود.

    بریم سراغ قلب و ذهن. قلب سخن خداست،ذهن سخن شیطان. نتیجه سخن خدا احساس خوب هست نتیجه سخن شیطان احساس بد هست.

    شیطان هر حرفی بزنه نتیجه اش ترس طمع حرص و ولع غم و اندوه هست خداوند هر حرفی بزنه نتیجه اش شادی عاقبت بخیری احساس خوب فراوانی آسایش و آرامش هست.

    معیاری برای تشخیص الهامات خداوند:

    واضح ترین معیار برای تشخیص الهامات از نجواها احساس ما هست. نتیجه احساسی الهامات خداوند اطمینان قلبی و آرامش هست. نتیجه احساسی نجواهای ذهنی،ترس نگرانی هست. به قول قرآن شیطان به شما وعده فقر میدهد و به زشتیها وامیدارد ولی خداوند به آمرزش و فزونی نویدتان میدهد.

    قدرت و احساس خوب و آگاهی و عشق از طرف خداوند هست. خدا خدا.

    به احساس خوبی که از طرف خداوند به ما میرسد اطمینان کنیم.خدا را باور کنیم تسلیم باشیم کمک بخواهیم.

    بهترین راه شناسایی باورها،عملکردهاست. فرکانس و عمل به آنچه که میگوییم تاثیر گذار هست.

    همه چیز باوره.

    سپاس خدایی را که یک دوره زیبا را با شما دوبزرگوار و هم گروه هایی عزیز به پایان رسوندیم،من این 27 فایل را در فلش ریخته و در شبهای طولانی پاییز با همسرم از آن به عنوان شب نشینی استفاده خواهیم کرد.

    خدا را شکر.

    استاد و خانوم شایسته عزیز،سپاسگزارم ازتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  3. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2212 روز

    پروژه ی«خانه تکانی ذهن، گام به گام»

    گام بیست و هفتم live | live |چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری

    درود و وقت بخیر به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته نازنینم!!!!

    با درود و وقت بخیر خدمت همه ی عزیزانم که با حال خوب و ارسال ارتعاش احساس خوب و عالی در این قسمت گام به گام

    و خانه تکانی و ذهن تکونی اساسی حضور دارند الهی حال دلتون عالی واحوالتون متعالی و جیباتون پر پول و سلامت و تندرست باشید

    خدایاااا خودت کمکمون کن بتوانیم روی این باورهامون بصورت تمرکزی کار کنیم

    خدایاااا خودت من را همچون استاد عباسمنش عزیزم هدایتی کن به سمت تسلیم بودن در برابر خودت و خودم و خواسته هایم

    از روز گذشته چندین بار این فایل را گوش دادم و همش بخودم میگفتم من چطوری می تونم آسان بشم برای نوشتن این قسمت ؟؟

    من چطوری ساده تر بشم ؟؟

    بقول استاد چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری و خیلی ساده است . جهان ساده است .. زندگی ساده است

    چون فکر میکنیم یک ورد و یا فوت کوزه گری و تکنیک های خاصی هست که ما هنوز کشفش نکردیم برای رسیدن به خواسته هامون.

    یهویی یاد کتاب رویاهایی که رویا نیستن استاد افتادم .

    یه جمله ی زیبا استاد توی کتاب رویاها نوشته که خیلی عالیه و وقتی آدم بهش فکر کنه معنی خیلی فوقالعاده ای داره

    نوشته ـ

    هیچ رویایی متولد نمیشود مگر آنکه قابلیت و توان تحقق آن رویا قبل از آن در ما بوجود آمده باشد این یک قانون است

    یعنی به همین سادگی و راحتی

    یعنی وقتی یک خواسته ای در ما بوجود آمد . حالا از طریق تضاد و یا دیدن چیزی در فیلم ها و یا در تصاویر و یا در زندگی و جامعه و یا مشاهده در یک سفر و یا هر جایی!!!! وقتی واقعا از اعماق قلبمون به اون خواسته فکر کنیم و بخواهیمش در واقع فاصله ی روح و ذهن ما کم میشه یعنی اون احساس خوب و اون خواسته بشکل جادویی در وجودمون نقش بسته و اون فرکانس و یا اون تشعشع بصورت یک موجی مثل موج امواج رادیویی از ما ساطع شده و دقیقا همون یک لحظه درخواستمون محقق میشه و از بُعد کوانتومی و متافیزیکی به حقیقت و فیزیکی و واقعیت زندگی مون تبدیل میشه ..

    بقول استاد بازی خیلی ساده است

    همون کنترل ذهن و توجه به نکات مثبت خودم و دیگران و اطرافم و دیدن زیبایی ها و باورها مون در مورد وفور و فراوانی و احساس خوب و سپاسگزاری کردن هست و جهان هر لحظه با افکار و فرکانس های ما کار میکنه و پاسخ میدهد.

    اینکه قرآن هم گفته ما این کتاب را آسان کرده ایم قرآن کتابی شفاف و آشکار و مبین است ولی بعضی ها آنقدر خواندن این کتاب را بر ما سخت و پیچیده کردن که ما هیچوقت سراغش نریم و نفهمیمش اینکه بتوانند پول بگیرن و توضیحات این کتاب را در دست خودشان بگیرند .در واقع می خواهند کلید راه حل توضیحات این کتاب را در دست خودشان بگیرند و همش بما می گفتند که ما نمی‌فهمیم کلا انگ نفهمی بر ما زدند و ما را با خرافات و خزعولات ترساندن و ترجمه ی این کتاب رو مخصوص خودشان می‌دانستند و با تکیه به آیات متشابه و روایات و احادیث میخواستند تا همیشه اسیرشون باشیم…

    ولی در مورد این آیات متشابه برای من یک سوالی پیش آمده اینکه اصلا چرا این آیاتی که متشابه هست و در قلب افراد مرض دار سوء استفاده گر وجود داره ؟؟؟

    انگار یکجورایی تبصره و یک راه در رو برای این افراد ی که در قلبشون مرض دارند ایجاد شده ..

    ای کاش همون آیات محکم و امی خالص وجود داشت ..

    ولی خدا رو شکر همه چی توسط استاد عزیزمون و تکنولوژی و اینترنت برامون روشن شد و آگاه شدیم و بقول این روزا عصر رستاخیز و بیداری و آگاهی اتفاق افتاده ..

    چند وقت پیش رفته بودم بازار روز تعدادی خرمالو و انار خریدم .. آخه من عاشق خرمالو هستم . و بدنبال هسته اش هستم. چون هسته ی خرمالو خیلی خیلی کمیاب شده بخاطر همین فعل و انفعالات شیمیایی و دستکاری که در کشت و خاک و غیره بوجود آمده . یعنی اینکه هسته ی خرمالو برای کاشت پیدا کنم همش بدنبال خرمالو بودم. ( حالا در حال حاضر نه باغی دارم و نه حیاط و باغچه ای برای کاشت فعلن توی گلدان میکارم و تمرین میکنم تا بعداً به امید خدا زمین شو هم پیدا میکنم)

    خلاصه ی کلام دقیقا از میون این خرمالوها پنج تا هسته ی خرمالو پیدا شد و اولیشو دخترم پیدا کرد و با خوشحالی گفت . مامان باورت میشه این خرمالو ها هسته داره !!!! اون می‌گفت من می کارم .. منم میگفتم . نه همینطوری که نمیشه کاشت . اول باید لای کلینکس مرطوب و کیسه فریزر بذاریم تا ریشه بده و بعداً که ریشه داد توی گلدون با هم میکاریم . . خلاصه پنج تا دانه هسته ی خرمالو رو فعلا پیچیدیم توی دستمال نمدار و کیسه فریزر تا به امید خدا ریشه کنه و بکاریمش..

    دخترم گفت عجب خرمالو های خوشمزه ای بود برو از همانجا دوباره بخر . آخه میوه ای که هسته داره یعنی اوگانیکه یعنی اصل جنسه!! و خوشمزه و خوشکل

    سال گذشته هم فقط یک دانه هسته ی خرمالو توی دهن خواهرم پیدا شد اتفاقا داشتیم با خواهرم خرمالو نوش جان می کردیم و راجب هسته ی خرمالو صحبت می کردیم که یهویی خواهرم از توی دهانش هسته رو در آورد و بهم داد . خیلی خوشحال شده بودم ازش گرفتم و گذاشتم تا ریشه بده . اتفاقا ریشه داد و سبز شد و منم توی گلدان کاشتم و تقریبا رشد کرد و سه تا برگ خوشکل هم داد ولی بعدش رشدش متوقف شد و یکی یکی خشک شد و ریخت .

    امسال می خوام خیلی بیشتر بهش توجه کنم و مواظبشون باشم که این هسته ها رو بثمر برسونم ..

    اتفاقا خواسته های ما هم به همین شکل پیدا میشوند و در دلمون کاشته میشه و ریشه میده و جوانه میزنه و رشد می‌کنه دراینجاست که باید بیشتر مواظبش باشیم.

    اتفاقا توی دلم بود که برم بازم خرمالو بخرم که روز گذشته آون دوست خانوادگی مون که قبلنا همسایه ی باغ مون بود بهم زنگ زد و گفت برات می‌خوام خرمالو و انار بیارم .. یک سبد خرمالو و چند کیلویی انار خوشمزه ی آبدار برام آورد !!! دوستان عزیزم جاتون سبز !!!!!

    امروز که یکی از خرمالو ها رو باز کردم هسته نداشت ولی باز هم خدا رو هزاران بار شکر کردم و بخودم گفتم رویا . ببین همینکه با احساس خوب بهش فکر کردی به همین آسونی با پای خودش اومد خونه ام!!! یعنی همه چی باید به همین سادگی و براحتی و به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانع با پای خودش بیاد توی زندگیم

    در صورتی که من میخواستم برم آون بازار روز پردیس که خیلی بزرگ شیک و تر و تمیزه و وفور و فراوانی از بهترین کیفیت رو داره خریداری کنم ولی خداوند به شکل بهتری برام برنامه ریزی کردش خدا رو هزاران هزار بار شکرت ..

    امروز صبح زود قبل از طلوع خورشید نازنینم نشستم روی تختخوابم دقیقا روبروی پنجره ی قدی و به آسمان خیره شدم یعنی زیباترین آسمان رو من هر روز دارم میبینم از وقتی خورشید از سمت شمال بسمت شرق حرکت کرده دقیقا روبروی پنجره ام رسیده و منم مثل ملکه ها روی تختخوابم نشستم و اون ابرهای خط خطی نارنجی و صورتی صبحگاهی رو نگاه میکنم تا زمان لحظات طلوع خورشید را ببینم میخواستم از لیست مدیتیشن های صوتیم یکی رو انتخاب کنم و با اون ریتم ملودی دلنواز رو گوش کنم . یهویی دستم خورد به یک دکمه ای که داشت از آسونی رسیدن به خواسته ها می‌گفت !!!! واقعا از هماهنگی با این فایل استاد در حیرت ماندم . گفتم خدایااا شکرت انگار همه چیرو خودت به این قشنگی هماهنگ کردی . یعنی مدیتیشن صبحگاهی منو با گفته های استادم آنقدر قشنگ هماهنگ و هندل بود که حد نداشت … خدایااا شکرت که منو هدایت کردی که با دیدن آن آسمان زیبا شور و شعف وصف نشدنی رو بیشتر از همیشه احساس کنم و مدام داشتم سپاسگزاری میکردم خدایااا هزاران هزار با شکرت

    قانون کمترین تلاش و آسانی ها میگه

    کاینات بصورت یک ارکستر سنفونی بسیار زیباست

    زمانی که جسم و ذهن با کاینات هماهنگ است همه چیز خودبخود و بدون زور زدن و تلاش اضافه جاری خواهد بود و جریان انرژی کاینات در ما بصورت تجربه ای از سرمستی و هیجان نمایان می شود…

    این شیوه و اسانس قانون کمترین تلاش است .. اعتماد به اینکه در کاینات هر چیزی همانگونه است که باید باشد در هماهنگی کامل است..

    واگر به این درک برسیم که خداوند این جهان رو با این عظمتش داره براحتی مدیریت می‌کنه زندگیمون رو با شادی و خوشحالی و راحتی بیشتری سپری خواهیم کرد و اعتقاد به کار شاق و طاقت فرسا را از خودمون دور میکنیم!!! خیلی مهمه که هر روز روی این باور مون کار کنیم که طبیعیع که همه چی باید آسون باشه … طبیعه که همه چی برامون فراهم باشه !! طبیعیع که خودمون رو اذیت نکنیم.

    قانون کمترین تلاش به ما می گوید که می توان با کمترین تلاش بهترین نتیجه را بدست آورد ولی اول باید نیروی پذیرش را با خودمان تمرین کنیم

    این پذیرش بما این اجازه رو میده که صبور باشیم و با جریان این جهان هستی همنوا و همسو بشویم

    هر چه بیشتر وضعیت زندگی خود را همانگونه که در این لحظه هست رو بپذیریم زندگی آسانتر می شود

    زمانی که علیه آین لحظه مقاومت نشان میدهیم در حقیقت علیه به کل کاینات مقاومت کرده ایم در حالی که نیت میکنیم تغییرات مثبتی در زندگی خود برای آینده انجام دهیم پذیرفتن وضعیت فعلی همانگونه که هست ما را در بهترین موقعیت برای رسیدن به اهدافمان قرار میدهد

    همه مون این مثال را شنیده ایم که.بدون رنج گنج میسر نمی شود یعنی برای بدست آوردن هر خواسته ای در زندگیمون باید تلاش و سختی بسیاری رو تحمل کنیم .. این از اون باورهای فوق العاده مخفی ذهن هستش که در لایه های ضمیر ناخودآگاهمون لانه کرده بود

    اما در این قانون به ما می آموزد که با عمل کردن در هارمونی و همسویی با طبیعت استقرار در آگاهی از ضمیر برتر و حقیقی خویش به انجام و اعمال و انگیزه ی عشق می توان موفقیت و خوشبختی را که در آرزوی آن هستیم با کمترین تلاش بدست آوریم

    و باید این باور ساده ی قانون کمترین تلاش رو با خودمون تمرین کنیم یعنی همه چیز باید بسادگی و براحتی و به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانع از کوتاهترین مسیر وارد تجربه ی زندگی مون بشه و من همیشه این جمله رو در دفتر ستاره قطبی و سپاسگذارم می نویسم.

    تمامی اشخاص و اوضاع زندگی را به همان گونه که هستند خواهیم پذیرفت در ضمن برای زندگی خود قبول مسعولیت کرده با علم به اینکه همه چیز همان گونه که هست که باید باشد کسی و یا چیزی را سرزنش نخواهیم کرد بقول استاد همه کس و همه چیز سر جای درست خودش هستش هیچ جای دنیا خراب نیست

    عدم دفاع را با خود تمرین کرده و از نیاز متقاعد کردن دیگران از نقطه نظر خودمون دوری خواهیم کرد

    من می پذیرم و توقع آن را دارم که نعمت و برکت و عشق و روابط درست و مناسب و سلامتی و پول و ثروت و یا هر چیز دیگری را که دوست داریم … باید به آسانی و سهولت سمت من جاری شود یعنی باید اوضاع شرایط موقعیت ها و ایده ها و افرادی در مسیرمون قرار بگیرند که دستان خداوند برامون باشند

    باور کنیم و با خودمون مدام تمرین کنیم و تکرار کنیم و بپذیریم و مدام بگویم

    من می پذیرم و توقع آن را دارم که نعمت و برکت و یاااا و.. به آسانی و سهولت سمت من جاری شده است

    در واقع تلاش ذهنی ما خیلی بیشتر از تلاش فیزیکی است یعنی لازم نیست بیل و کلنگ بزنیم

    اعمال من با کمترین تلاش بیشترین نتیجه را خواهد گرفت

    وقتی ما بتونیم ذهن مون رو کنترل کنیم در واقع زندگی مون رو می تونیم کنترل کنیم

    کمبود و نداشتن باور فراوانی خودش ترس را ایجاد میکنه

    هر چقدر ترس های من کمتر بشه ایمانم قوی تر میشه و باورهام قوی تر میشه با خودم در صلح بیشتری هستم و به آرامش بیشتری هم میرسم الهی آمین

    مرسی مرسی استاد عزیزم سپاسگزارم که اینقدر بچه های سایت را تحسین کردید با داشتن استاد بینظیری چون شما باید هم چنین شاگردهای فوق العاده عالی را در این سایت داشته باشیم خدا رو شکر

    خانم شایسته ی نازنینم ممنون و سپاسگذارم برای تدوین و تنظیم و ترتیب و توضیحات کپشن و این پروژه ی خانه تکانی گام به گام ذهن که من را بیشتر از همیشه به آگاهی های بیشتری هدایت میکند ممنون و سپاسگذارتان هستم شکر حضورتون مرسی مرسی که هستید !!!!دوستون دارم یک عالمه خدایا شکرت

    من باید همیشه استادم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم

    خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و در مسیر درست و صحیح حرکت کنم و از مسیرم برای رسیدن به خواسته ام لذت ببرم و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟

    خدایا شکرت

    لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

    شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  4. -
    مهدی رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1951 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    سپاسگزار خدام برای اینکه متعهدانه گام به گام به گام 27 رسیدم نمیدونید چقدر خونه ذهنم پاک شده چقدر آگاهتر شدم …وچقدر دوس دارم این روندی که هدایت شدم بهش ماه ها و سالها ادامه پیدا کنه …

    دقیقا مثل شما استاد که سالهاست دارید از این آگاهی ها استفاده میکنید برای بهبود خودتون …

    هر چقدر شکرگزار این سایت توحیدی باشم کمه …هر چقدر سپاسگزار وجود شما استاد نازنینم باشم کمه…هر چقدر سپاسگزار وجود ارزشمند خانم شایسته باشم کمه …شکرگزارم برای وجود تک تک بچه های این سایت توحیدی که با عشق با ایمان میان و مثالها و دیدگاه های خودشون رو بیان میکنند و ما میتونیم اینجا منبع بزرگی از آگاهی رو دریافت کنیم و بهبود ببخشیم روند زندگیمون رو از همجهات…

    《چون قانون سادست عمل به آن را جدی نمیگیری》

    بدنبال تکنیک خاص نباش برای عمل به قوانین.

    به دنبال شب خاص باش ، به دنبال حروف خاص نباش. به دنبال سنگ خاص.

    هیچ چیز خاصی وجود ندارد همچیز برمیگرده به کنترل ذهن.همه این تکنیک ها فرعیات هست جهان اینطور عمل نمی کند.

    جهان هر لحظه به فرکانس های من کار داره و پاسخ میده.من باید سعی کنم آگاهانه با همون سپاسگزاری با همون تمرکز کردن بر نکات مثبت با همون باورهای فراوانی و ثروت آفرین تمرکز بزارم و تمرینش کنم.

    وقتی بتونم ذهنمو کنترل کنم میتونم دنیام رو کنترل کنم.چون قانون سادست فکر میکنیم تاثیری ندارد.

    چقدر زیبا گفتید استاد دقیقا زندگی من گواه این موضوع سادگی و پیچیدگی که گفتید هست ….

    خود من استاد پیچیده کردن مسائل هستم در کارم فکر میکنم هر چه پیچیده تر حرفه ای تر…حتما نباید که قانون رو پیچیده کنم من در کارم پیچیدگی زیاد رو مترادف کردم با حرفه ای تر شدن و جالب هست زمانهایی که بدنبال تکنیک های خاص هستم هیچ نتیجه نمیگیرم که هیچ تازه همون نتیجه ایم که گرفتم رو از دست دادم …

    در صورتی که میبینم افراد بی شماری هستن که خیلی خیلی راحتر و بهتر از من نتیجه خلق میکنن…

    من در مورد قانون بدنبال پیچده گی نیستم اما در کارم این پیچیدگی رو زیاد دارم.در صورتی که قانون جهان ساده بنا شده و خداوند قرآن رو برای ما ساده کرده همچیز سادست بخاطر سادگی زیاد قانون هست که ما باورش نمیکنیم…الله اکبر خدایا شکرت برای این آگاهی خیلی خیلی از این فایل هدایت شدم.

    پاشنه آشیل من که سالها منو از ورود نعمت های جدید منع کرده همین پیچیدگی بوده …

    فقط کافیه پامو از رو ترمز هام بردارم و اونوقته که سیلی از نعمت و ثروت و برکت و خوشبختی و سلامتی رو وارد زندگیم میکنم…

    کافیه همین چیز های ساده رو فقط تکرار کنیم و هی در همین چیزهای ساده حرفه ای تر بشیم .

    ■تجسم کردن تلاش قدرتمند کننده ای هست.

    خیلی واضح و مشخص بنویسید چه چیزهایی می خواهید.همیشه اگر درخواست واضح باشدراه ها به شما گفته میشود.

    تمرین امروزم نوشتن آنچه که میخوام هست و تجسم آنچه را که میخوام .

    به زمان رسیدن به خواسته هام فکر نکنم فقط وظیفه خودم که تجسم هست رو انجام بدم تا فاصله فرکانسی من به خواستم کم بشه و بعد به راحتی در زندگیم دعوتش کنم.

    خداوند در قرآن میفرماید ما کلام الله رو بالا بردیم و کلام شیطان رو پست کردیم .

    ذهن شیطان است .

    قلب خداست .

    خداوند هر حرفی میزند بشما نتیجه احساسیش قدرته ،احساس خوبه،احساس لیاقته،امیده.

    شیطان هر حرفی میزند نتیجه احساسیش غم هست،نا امیدی هست،ترس هست،نگرانی هست.

    از کلام الله که همواره که با احساسمون با ما صحبت میکنه کمک بگیر برای خلق خواسته هات.

    بهترین راه برای پیدا کردن باورهامون چیه؟؟؟

    عملکرد ما نشون میده چه باورهایی داریم از عملکردمون به شناخت بیشتر خودمون میرسیم .

    خدای من شکرت عجب فایل بی نظیری بود خداروشکر میکنم برای وجود ارزشمندتون استاد عباسمنش عزیز و دوس داشتنی.

    به الله یکتا فرمانروای کیهان میسپارمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    مائده کردی گفته:
    مدت عضویت: 2531 روز

    به نام خدایی که آسان میکند من را برای آسانی ها

    به نام نامی یزدان

    چو آنکه برگزید من را از میان این همه خوبان….

    ●گام 27 خانه تکانی ذهن●

    《《《چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری》》》

    خدای من خدای من چقدر قانون ساده است

    من خیلی موقع ها به این نتیجه میرسم که چقدر دارم برای خودم سخت میکنم یه چیزیو

    در صورتی که به راحت ترین روش ممکن میشه

    میشه به خواسته هام برسم

    و اینقد شفاف و واضح استاد تو همه فایلاش میگه که از شفافیت زیاد

    یه جاهایی میام میگم نه میدونی اینجا استاد منظورش اینه…..(خخخخ)

    واقعا حقیقتا اینقد تو دام این چیزا افتادم که دیگه از دستم خارج شده که بتونم از همون اول خودم تصمیم بگیرم که چیکار‌کنم

    میام کار خودمو راحت میکنم میگم خدایا من نمیدونم اگه به من باشه میام پیچیده ترین و سخت ترین راه و انتخاب می‌کنم

    خودت بهم بگو خودت هدایتم کن به راحت ترین راه و آسون ترین راه

    سریع ترین راه که به راحتی و با عزت و به شادی

    و در کمترین زمان ممکن به خواسته هام برسم

    وقتی میام اینجوری حرف میزنم

    خودمو از هزارتا قل و زنجیر رها میکنم و میگم واقعا ذهن منطقی من اجازه نمیده

    راحت ترین راه هارو برگزینم

    اما تو آگاهیت از من بیشتره تو هدایتم کن….

    یاد حرف استاد میوفتم که توی یک فایلی هست با ابراهیم عزیز مدیر فنی سایت صحبت می‌کردن

    ابراهیم عزیز میگفتن استاد واقعا دیگه من نمیتونم کاری کنم

    میخوام از همون اول خدا هدایتم کنه

    به خودم تا الان بوده و کلی دور میزدم بازم به جواب نمیرسیدم

    اما میخوام از راه شما برم

    از همون اول خودمو خلع سلاح کنم و بگم

    پروردگارا تو بهم بگو که چه کنم

    چه راهی و برم

    چه فرمولی برای مسئلم پیدا کنم

    تو بگو من نمیدونم……

    منم یاد گرفتم بگم پروردگارا من هیچی نمیدونم

    تو به من بگو ….

    چقدر از مثال استیو جابز لذت بردم لستاد

    سپاسگزارم که لینقد خوشگل و ناز میاین برامون منطقی می‌کنید چطور اینقد راحت و ساده

    همه چی میشه شدنی

    ولی ما دوس داریم پیچیدش کنیم

    میدونید انگار توی پیچیدگی یه چیزی میبینیم که خلاقانه است و فقط منحصر به فرد خوده ماست…

    یه همچنین حسی دارم وقتی میخوام سر موضوعی فکر کنم یا ایده پردازی کنم

    میام میگم خب یه کاری باید بکنم که خیلی خفن باشه

    منحصر به فرد خودم باشه

    در صورتی که بابا

    همین الان خوده من زبان من کلام من شخصیت من

    منحصر به فرده

    مال خودمه خاصه ….

    سبک زندگی من مال خودمه

    همین خودش ینی خفن ینی خاص ینی منحصر به فرد

    دیکه نیازی به گشتن و ساختن چیزی پیچیده نیست….

    خدایا خدای من شکر شکر شکر….

    همین چند وقت پیش رفتم جلسه شکرگزاری

    برگزارکننده بنده خدا از اولش داشت خیلی خوب حرف میزد یه جایی آخراش زد خراب کرد

    اومد دز عین سادگی چنان موضوع سپاسگزاری و قدردانی و برای مردم سختش کرد

    که بعد از جلسه همه در بهت و حیرت بودن

    که جیکار کنیم؟ باید از چه راهی بریم ؟

    ینی تا اللن همه چی اشتباه بوده؟؟؟؟

    اومد یه سری کد نوشت مثلا کد 888 برای نمیدونم دریافت ثروت و آل و بل

    آقا من میگم باشه درستتتتت

    شما داری از این راه میری

    باورش کردی

    داری جواب میگیری غیر از این نیست دیگه؟؟؟

    خب من دارم یاد میگیرم از استادم چه از این راحت تره؟؟؟

    که چرا اینقد ارتباط برقرار کردن با خدای خودمو

    اینقد سخت و پیچیدش کنم؟؟؟؟

    من هیچ عیب و ایرادی نمیزارم روی اون بنده خدا

    به قول یکی از دوستای عزیزمون تو همین سایت

    در پاسخ به من گفتن که::::

    هر کسی یه طوری باور میکنه و جواب میگیره

    هیچ چیز اشتباه نیست

    درست…صحیح واقعا هیچ چیز اشتباه نیست

    هر کس هر جور که خداوند و باور کند

    پاسخ می‌دهد

    اما من دارم میگم چه کاری از این راحت تر؟

    چه ارتباطی از این بهتر؟

    چه راهی از این ساده تر که بتونم با خدای خودم ارتباط بگیرم؟؟؟؟

    در صورتی که خداوند در پاسخ به موسی برمیگرده میگه تو مشخص نمیکنی بنده من چطور میخواد با من حرف بزنه

    دوس داره دراز بکشه

    دوس داره بایسته

    دوس داره به پهلو باشه

    بنده من اجازه داره هر طور که می‌خواهد با من ارتباط بگیرد

    همینقد ساده خداوند می‌گوید

    هیمینقد ساده استاد می‌گوید

    و همیتقد ساده پاسخ می‌دهد و همیینقد ساده و راحت نتیجه رخ می‌دهد….

    نتایج در سادگیست

    یه جمله ای از یه بزرگی شنیدم که میگفت

    99٪ بلوغ در سادگی نهفته است

    اینجاست که می‌خواهم و درخواست دارم

    پروردگارا من را آسان کن برای آسانی ها

    هموار کن برای مسیرهای هموار

    الهی شکر رب من الهی شکر….

    تجسم تلاش قدرتمند کننده ایست…..

    هر آنچه که الان دارم در هر جایگاهی که الان هستم

    زاییده ذهن و تجسماتم بوده است

    و هر روزه دارم این قدرت ماورایی که درونم هست و کشفش میکنم

    تا بتونم بهتر و زیباتر و خوشگل تر ازش بهره ببرم…

    و نتایج زندگی استادم عیان همه چیز است…

    دوستون دارم اندازه سوفلاهاااا دنیاهاااا زیادااااا

    شکر شکر شکر :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  6. -
    سید محسن فاطمی گفته:
    مدت عضویت: 2257 روز

    سلام استادجان

    عمل ب قانون ساده است ذهنم میا میگه ن

    اونقدرام ک فکر میکنی اینطور نیست من میگم

    چرا من ناظرم بر افکارم قدرت دست منه دست

    اراده منه من مشخص میکنم چه فکر باشه چه

    فکری نباشه مثل آشپزی کردن آشپز ناظره ک

    غذاش چی بریزه خوشمزه بشه شور نشه…

    یا مهندس ناظر ساختمان چه موادی بخره برای

    استحکام ساختمون ….

    یا کارخانجات مهندس کنترل کیفیت دارند و چک

    میکنن محصولشونا…

    نجواها کمتر میشه و قبول میکنه و خوب تا موقعی

    ک من اینا تکرار می‌کنم قدرتمندم شجاعم،

    سرم بالاست

    کارهای درست میکنم محکم حرف میزنم

    حالم خوبه ،ایده های عالی میا ….

    روزهایی ک یادم میره و این نجواها میان ب خودم

    میام میبینم سید چه خبره تو ذهنم این افکار

    داغون از کجا اومدن دوروز ولش کردم ببین از

    کاه،کوه ساخته

    اصل قانون تقوا(کنترل ذهن)،جوری ب قضیه

    نگاه کنی احساس بهتری داشته باشی

    ویاد حرفتون میوفتم ک دوره روانشناسی زدین

    مسائل ک رخ میدی ب خودی خود خنثی است

    طرز فکر من و نگاه من نتیجه را رقم میزنه اگر

    ب دنبال بعد مثبتش باشم و میوه ایی ک میخواه

    بده باشم پیداش میکنم و اگر ب دنبال بعد منفی

    اون هم پیدا میکنم نگاه من طرز فکر من دید من

    نسبت ب مسئله مهمه‌خوب گاهی اوقات یادم میره

    و از‌ اتفاق ها و برخوردهای

    اطرافم میفهمم ک دارم مسیر اشتباه میرم این عیب

    نداره ربات‌ نیستم ک انسانم و گاهی اوقات طبیعیه

    و ب خودم میام دوباره خودما جمع وجور میکنم

    و مسیرما درست میکنم دقیقن مثل کشتی ها

    ویا هواپیماها مسیر چپ و راست میشه ولی

    درآخر ب مقصد میرسن

    دیشب پشت‌فرمون بودم و یه جرقه ایی از حرف

    دوستم ک چندر روز پیش باهاش صحبت کردم

    و ب موفقیت های خوبی رسیده و ملک های

    خوبی خریده بوداومد‌

    یه جای حرفمون بود ک گفت مشارکت در ساخت

    این حرفا من گفتم ن نمیشه اعتماد کرد اون گفت

    ببین خدا یه سری کارها را درست میکنه میشه

    یه سری افراد خوبا سر راهت میزاره و این حرفا

    زد انگار یه چیزی خورد تو مغزم ک سید توکلم

    و ایمانم‌کم شده ب خودم اومدم ( یاد گذشته خودم افتادم

    ک در مسیر رسیدن ب خواسته چه افرادی را سر راهم

    گذاشت چه دل هایی را نرم کرد بدون اینکه دنبال پارتی

    بازی باشم و آخرشم همه گفتن چطوری شد چرا برای ما

    نشد )

    برای اون اتفاق افتاده بود و ایمانش قوی بود

    و یاد این حرفش افتادم و هیچی نگفتم و تسلیم

    حرفش شدم و یاد یه آیه قرآن افتادم ک میگفت

    یاد کنید خدارا زیاد در حالت خواب ،بیداری‌

    ،در هر لحظه …

    خداراشکر در فرکانس خوبی هستم ک روزما با

    سپاسگزاری و ستاره قطبی شروع میکنم و جلو

    میرم

    اصل سادست تکرار تکرار تکرار این موضوع ها

    و یاد آوری کردن مهمه مثل قرآن بارها آیه های

    تکراری اومده و یاد آوری کرده ب پیامبر

    زندگیتون پر روزی و پر برکت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2903 روز

    سلام به استاد عزیزو خانم شایسته مهربان و دوستان خیلی خوب

    انگار ذهن بعضی از ما طوریه که همه چیز رو میخواد سخت و پیچیده کنه

    یادم میاد حتی وقتی مدرسه بودم هم این پیش‌فرض رو داشتم که به چیزای دشوار افتخار کنم

    مثلا درسایی که سختن باعث افتخارم بشن

    مثل ریاضی و فیزیک و … البته که علاقه هم بود اما اگر اونقدر کمال‌گرا و سخت گیر نبودم ممکن بود از همون اول مسیر هنر رو انتخاب کنم نه اینکه تا ارشد بخونم و بعد برگردم به هنر یاهمون عشق و علاقه کودکی ام

    یا اینکه به مشاغلی جذب میشدم که کارا خیلی سخت بود و حجم کاری زیاد و هیچ چیز آسون پیش نمی‌رفت

    حتی در استفاده از قانون هم همینطور

    درسته که با سایت آشنا شده بودم اما اوایل خیلی تو مدار درستی نبودم ذهن من دنبال سختی کشیدن و به سختی بدست آوردن بود

    حتی به سایت میومدم و وقتی هیچ دوره ای نداشتم ذهن من قبول نمی‌کرد که فایل های رایگان گوش بده چون در دسترس و آسون بود، الان چندتا از دوره ها رو دارم ولی الان خیلی بهتر قانون تکامل رو فهمیدم و خیلی نکته ها رو تازه از فایلهای رایگان دارم یادمیگیرم و تقریبا هرروز ازشون گوش میدم

    البته هنوز هم باید روی باور آسانی کار کنم

    واقعا تکنیک عجیب و غریبی وجود نداره

    اصل کنترل ذهن و رسیدن به احساس خوبه

    اینکه باورهای مثبت بسازیم و الگوهای منطقی پیدا کنیم

    و در کل احساسمون خوب باشه

    به همین سادگی

    دنبال روش‌های عجیب و غریب نباشیم. منم بین دوستام داشتم که دنبال روش‌های عجیب و غریب باشن مثل طالع بینی ستاره ها و فلان و اینا، این ها فقط حاشیه س

    و

    اصول ساده ست

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1764 روز

    به نام خداوندی که بی منت می بخشد

    سلامودرود خدای عزیز برشما استادتوحیدی ومریم جان که این گام یک ماهه رو به راه انداخت و اومدم از معجزات این یک ماه برای شماعزیزان تعریف کنم

    اولین گامی که من برداشتم واقعا یک آدم سردرگم بایک پریشان حالی درمورد یک خواسته داشتم که کلی باحرفای اینو اون دچار شکو تردید بودم و شک داشتم که آیاباید به غیرازخداوند روی عامل دیگه ای مثل یک دکتر یا یک مشاور حساب بازکنم یا نه؟!

    وقتی که مریم جان گفتند ذهنتون رو خالی کنید و به‌خودتون بگید من هیچی نمیدونم و هیچ راه حلی بلد نیستم و فقط باگوش دادن به همین آگاهیا هدایت میشید به اون روشی که باید نتیجه بگیرید

    بخداقسم این رو مثل یک وحی منزل دونستم و ذهنمو از هرراه حلی خالی کردم و انگار بعدازشنیدن چندین فایل ازین آگاهیا این ایده بهم داده شد که با فلان روش پیش برو اگه نتیجه گرفتی یعنی که دیگه نیاز به هیچ دکترومشاوری نداری و اگه نتیجه نگرفتی یعنی که این یک نشونست که حداقل بایک مشاور درمیون بذاری تااون بهت بگه چیکارکنی

    اصلا خوده خدا بود که بهم گفت تو روی من حساب بازبکن اگه نتیجه نگرفتی اون وقت یک عامل دیگه هم دخیل بدون

    در کمال ناباوری دقیقا همون روشی که خدا بهم الهام کرد رو پیش رفتم و به طرز معجزه آسایی نتیجه گرفتم

    ترجیح میدم وقتی که این نتیجه ای رو که گرفتم بیشتر پیش رفتم بعدا واضح تر درموردش براتون توضیح بدم

    خیلی ایمانم به این آگاهیا بیشتر شد و تصمیم گرفتم یک خواسته ی دیگه ای که یک سال به تعویق افتاده بود و میدونستم خودم مقاومت ایجادمیکنم،دوباره ذهنم رو ازون خواسته وراه حلش برداشتم و گفتم خدای بزرگم زمان مناسبش رو خودت فراهم کن

    و امروز بعداز گام بیستوهفتم این خواسته به لطف ایزد منان به تحقق پیوست و ان شالله به زودیه زود درمورد این خواسته هم بیشتر توضیح خواهم داد

    بسیاربسیار خوشحالم که توانستم دراین گام قدم بردارم و بااحساس لیاقت و ارزشمندی واقعا تونستم بلاخره به دوخواسته ی مهمم برسم

    یکسری پروسه ها هست که باید طی بشه ولی مطمئنم که خدای هدایتگر و بخشنده ام ان شالله در طی این پروسه به من آرامش خاطر میده و یک قلبی پرازایمانوتوکل به من عطامیکنه تا با خوشی و سلامت این پروسه هم طی بشه و درمورد اتفاقات فوق العاده ای که قراره برام رخ بده میام و بیشتر توضیح میدم

    الهی هزاران هزارمرتبه شکرت ای خدای وهاب ای خدای روزی رسان، ای خدای قانونمند،ای خدایی که حمدوستایش لایق توست و تنها تورا میپرستم و تنهاازتو درهررلحظه یاری میطلبم

    خداوند یاروهدایتگرتون به سمت سعادتمندی و خوشی های بی پایان باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    محمد صدرا شهبازیان گفته:
    مدت عضویت: 3089 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز

    و سلام به همه اعضای سایت که کامنت هاشون حرفاییه که خدا به زبونشون میزاره و این حرف ها و نگرش توحیدیشون مایه هدایت و ارامش هممون هست

    سعیده شهریاری حرف استاد در دوره روانشناسی ثروت رو مطرح کردن که کشتی ها هم گاهی تا مقصد از مسیر خارج میشن و مدام اصلاح مسیر میکنن اما چون بیشتر اوقات در مسیر درست هستن به مقصد میرسن

    چقدر این حرف به منی که بعد از شناختن مسیر درست یک بار از مسیر خارج شدم ارامش میده

    کل قانون به انسان ارامش و راحتی فکر میده

    این که من کار خودم رو انجام میدم

    چطور و از کجارسیدن به عهده من نیست

    اصلا در توان من نیست

    به خودم یاداور میشم که قبلا چطوری وقتی به مسیر درست رسیدم کار ها به شکل غیر قابل مقایسه ای به نسبت نقشه ای که خودم کشیده بودم راحت تر و بدون تنش داره انجام میشه

    انگار که انسان اگر ذهنش رو ول کنه و کنترل نکنه شیطان همیشه و همیشه میخاد یک گاری سنگین با چرخ داغون و پنچر که تعادل هم نداره رو بده دستت و بگه یالا راه بیوفت سربالایی رو برو بالا خودتو عذاب بده که اینجوری به چیزی که میخای میرسی

    خب بزارید از گاری زهوار در رفته و نقشه مسیر صعب العبور خودم بگم

    من که روی باور قربانی شهرستان کوچیک بودن کار کرده بودم و به نظر خودم باورم تغیر کرده بود و کلی نتیجه هم بخاطرش گرفته بودم متوجه شدم که تغیرم اصلا بنیادی نبوده دوباره همون اش و همین کاسه ست

    چرا ؟ چون وقتی با فکر خودم نقشه کشیدم دوباره نقشه ام رو طبق همین باور کشیده بودم

    نقشه ای که منو میبرد سمت انجام دادن کاری که به نظرم انجامش زور بود و هیچ علاقه ای هم به انجامش نداشتم و هیچ ربطی هم به هدفم نداشت فقط چون به نظرم راه پول دراوردن میومد

    بگذریم لازم نیست بیشتر بازش کنم فقط همین که اون مسیر زور بود و اجبار بود و کمبود

    گاری داغون که تعادل نداشت و باید با چنگ دندون نگهش میداشتم رو هم برداشتم و تا شروع جاده سنگلاخ هم رفتم که به خودم اومدم تسیلم شدم که صدرا چی شد تو که اوضاعت خوب بود تو که داشتی پیشرفت میکردی تو که حالت خوب بود ، خوب که چه عرض کنم عالی بود

    به قول استاد توی فایل الخیر فی ما وقع مشکل از جایی شروع شد که یه مشکل به ظاهر ساده رو نتونستم کنترل کنم نتونستم خیریت رو توش ببینم

    مشکل از جایی شروع شد که «من» نتونستم اونی باشم که باید باشم

    مشکل از جایی شروع شد که من خودم خواستم کاری که باید خدا برام درستش میکرد رو درست کنم من خواستم مدیریتش کنم

    مشکل از جایی شروع شد که من بجای این که تلاشم رو روی کنترل ذهنم بزارم تلاشم رو روی کنترل محیط و ادمای اطرافم گذاشتم

    همه این ها با تکیه بر خودم ، با ذهنیت این که من اینم و فلانم و بهمانم و حال بد و مقصر دونستن بقیه و قدرت دادن به فلان کس و …

    و در مقابل اوضاع از کی تغیر کرد ؟ از شبی که تسیم شدم ناتوان شدم از شبی که توی دفترم نوشتم خدا من تسیلم میشم من اعتراف میکنم که فرکانس داغونی فرستادم و الان هر تصمیمی بگیرم با چاشنی اون افکار و فرکانس هاست

    پس من تسلیم میشم به قول موسی من به هر خیری که برام بفرستی به تو فقیرم

    نوشتم به قول رُزا خدایا من نمیدونم چکار باید بکنم تو بگو من نمیفهمم تو بگو من چکار باید بکنم

    به قول استاد توی فایل تسیلم بودن در برابر خدا من میخام از جنگلی که توش گم شدم خارج بشم تو که از اون بالا میبینی من از کجاباید برم بهم بگو از کجا برن

    و من میرم

    هرچیزی که بهم بگی هر چیزی که توی مسیرم بیاری رو انجام بدم

    تو که میدونی من کجام و چی میخام و چی دارم و چی‌ ندارم تو به توانایی ها ضعف های من اگاهی جوری که حتی خودم هم اونقدر اگاه نیستم پس تو برام نقشه بچین

    بگی بمون اینجا میمونم بگی برو تهران میرم تهران بگی برو اصفهان میرم اصفهان بگی برو کرمان میرم کرمان

    اتفاقی که افتاد این بود که همین فرداش من رو فرستاد دنبال گرفتن مدرکی که باید میگرفتم و حالا منی که از نظر خودم نه امادگی آزمون تئوری رو داشتم و نه آزمون عملی رو

    استارتش رو زدم و ثبت نام ازمون رو انجام دادم

    و دوباره شروع کردم به تغیر خودم به کنترل خودم بجای تغیر و کنترل اطراف

    و باز به همون شکل روی خودم کار کردم که قبلا کار میکردم

    اوضاع به طوری پیش رفت که الان بعد از گذشت دو ماه

    مدرکی که طبق نقشه خودم سال بعد باید میگرفتم رو الان گرفتم

    کاری که طبق نقشه من کارگری و کار توی فضای مسموم باید میبود تبدیل شد به کار توی جایی که ازش لذت میبرم و پنج دقیقه با خونه من فاصله داره و با ادمای لول خیلی خیلی بالاتر سر و کار دارم

    اموزشی که باید سال بعد میدیدم رو الان دارم میبینم توی بهترین جایی که فکرم هم بهش نمی‌رسید

    البته این رو هم بگم وقتی من در طول چهار ماه به مرور از فرکانس خوبی که داشتم و از مسیر هدایت و مسیر اعتماد به خدا دور شده بودم و توی فضای فرکانسی فاجعه باری بودم(ظلمات) پس مدتی هم طول کشیدم تا بتونم دوباره به فرکانس مطلوب (نور) برسم و این وسط فقط هدایت خدا بود که باعث شد من بتونم این فاصله رو طی کنم و توی مسیر بمونم و ادامه بدم

    این از اولین نکته که نباید انتظار تغیر یک شبه و یک روزه داشته باشم اوضاع تغیر میکنه البته که از همون لحظه اول سطح ارامش ما تغیر میکنه و این نتیجه ست اما برای این که اوضاع به شکل ملموس تغیر کنه نیاز به زمان هست پس باید صراط مستقیم رو با ایمان طی کنیم

    دوم این که هیچ وقت روی خودمون و توانایی خودمون حساب نکنیم منظورم این نیست که توانایی خودمون رو باور نکنیم ، بلکه حساب کردن روی خودمون و خودمون رو ولی امر خودمون دونستن هست که سمه

    همونطور که خدا میگه نمک توی غذات رو هم از من بخواه

    همونطور که توی قران، ابراهیم داره در مورد خدا صحبت میکنه و ابراهیم اینجا داره باور های خودش در مورد خدا رو میگه:

    سوره شعرا

    الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ﴿٧٨﴾

    همان کسی که مرا آفرید و هم او مرا هدایت می کند، (78)

    وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ﴿٧٩﴾

    و آنکه او طعامم می دهد و سیرابم می کند (79)

    وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ﴿٨٠﴾

    و هنگامی که بیمار می شوم، او شفایم می دهد (80)

    وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ﴿٨١﴾

    و آنکه مرا می میراند سپس زنده ام می کند (81)

    وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ ﴿٨٢﴾

    و آنکه امید دارم روز جزا خطایم را بر من بیامرزد. (82)

    رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿٨٣﴾

    پروردگارا! به من حکمت بخش، و مرا به شایستگان ملحق کن. (83)

    وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ ﴿٨4﴾

    و برای من در آیندگان یاد نیکو قرار ده، (84)

    وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَهِ جَنَّهِ النَّعِیمِ ﴿٨5﴾

    و مرا از وارثان بهشت پرنعمت گردان، (85)

    وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ ﴿٨6﴾

    و پدرم را بیامرز که او از گمراهان است، (86)

    وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ ﴿٨٧﴾

    و در روزی که برانگیخته می شوند، رسوایم مکن (87)

    یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾

    روزی که مال و اولاد هیچ سودی ندارد ، (88)

    إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿٨٩﴾

    مگر کسی که قلبی تسلیم به پیشگاه خدا بیاورد، (89)

    برای خلیل الله بودن باید مثل ابراهیمی باشیم که رفع گرسنگی و تشنگی و حال خوب و سلامتیش رو از خدا میخاست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    محمدی وفا گفته:
    مدت عضویت: 1365 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم عزیز️

    استاد من از این پس ینعی در شروع تاریخ 12/8/1403 تصمیم گرفتم هرفایلی از شما میاد با دقت کامل ببینم که بتونم روی اون پست یک کامنت عالی بزارم که هم برای خودم برای ذهنتیت خودم قانون بیشتر به یادم بمونه هم برای بچهای سایت که استاد واقعا نیست نظیرش توی هیچ وب سایت یا برنامه کاربردی دیگه ای چقدر این بچهای سایت ما خوبن چقد فرکانسشون خوب بوده که هدایت شدند به این سایت گرانبها چقد خوشحالم که منم جز این دسته شدم و هستم و خواهم بود

    استاد واقعا خیلی خوشحالم من نزدیک 1 ساله که کشف قوانین رو خریدم ولی بعد از این یک سال الان نزدیک 1 هفته هست که تمرین قطبی رو به خوبی و با اراده قوی انجامش دادم و واقعا نتیجه عالی بود باور نکردنی بود استاد من یه نصیحت به بچها بکنم اینکه حتما حتما دوره کشف قوانین رو بخرید و با دقت تمام گوش بدید جوری که به خودتون بگید این حرف ها از خداوند میاد نه استاد چون واقعا این حرف هارو باید با طلای 24 نوشت استاد من وقتی اول کار دوره کشف قوانین رو خریدم مغازه کیف و کفشم توی یک زیر زمین بود و اون موقع در شروع دوره با صحبت های شما و تمرینات بسیار عالی مریم جون و سوالاتشون که باید از خودمون میپرسیدیم رو انجام دادم اون موقع هدف بالا بردن مغازه کیف و کفش از زیر زمین بود که دقیق هم نوشته بودم میخوام مغازه درب شیشه ای باشه دکوراسیون طرح دلخواه خودم باشه و… که الان میبینم همشون انجام شدن و چقدر وقتی ادم به فایل ها عمل میکنه و بعد نتیجشو میبینه باورش به عمل به این قوانین قوی تر میشه جوری که خود شخص من صبح با اشتیاق بسیار فراوان از خواب بیدار میشم و بدون اینکه برو صورتمو بشورم اول میرم سراغ تمرین ستاره قطبی و هرروز اول کار مینویسم که (من امروز بیشتر به این باور رسیدم ام که میشود چون دیروز همه نوشته تبدیل به اتفاق شد) و بعد دوباره پرقدرت خواسته هامو مینویسم و چقدر این نوشتن ها کمک میکنه من تا زمانی که شب میخوام بخوابم حالم افکار اروم و مثبت باشه یجورایی با شروع روزم که تمرین رو مینویسم روزم رو ساختم اون روزی که تا اخر شب همرامه خدایاشکرت️

    خدایا مرسی که دستی از دستانت رو به عنوان استاد عباسمنش عزیز توی زندگیم قرار دادی تا مثل یک پیامبر زمانه بیاد و به ما راه درست رو نشون بده اون توسط خودت خدایا ممنونتم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: