باورهای بشری که تبدیل به قانون شده‌اند - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

سلام و درود

چقدر عالی این متن به من انگیزه داد یادم اومد که من فقط دارم مسیر رو طی میکنم اما هدفی واضح و مشخصی ندارم بنظرم باید یک مقدار بلند پروازی کنم و پای افکار و رویاهایم رو بیشتر دراز کنم

میخاهم الان که خیلی از افراد رو از زندگیم حذف کردم

در تنهایی خودم را انالیز کنم و یک من جدید بسازم منی با باورها و نتایج متفاوت اینکه یسریا میگند جوری تغییر کن که وقتی بهت نگاه میکنند تو رو انقدر بالا ببینند که کلاه از سرشون بیفته یا تو رو نشناسند بنظرم خیلی توهم زا و غیر منطقیه استاد میگه اونی که باید تغییر رو حس کنه اول خودمونیم بعد نتایج ماست

یسری چیزا فقط ظاهر قضیه رو عوض میکنه و پایه و اساسی نداره و البته که پایدار نیست

بنظرم اول باید اخلاق و رفتار و منش و شجاعت و اعتماد به نفس خودمون رو تقویت کنیم که وقتی هر کسی از هر دری یه نظری بلغور کرد ما رو و تمام باورها و چیزایی که ساختیم رو خراب نکنه

فقط نظرشو گفته باشه و رد شه و منم حد و حریمم رو جمع و جور کنم دفعه بعدی نظرش رو جایی که خاهان داره منتقل کنه چون من باورهای عباسمنشی و توحیدی دارم و خیلیا باهاش حال نمیکنند و این طبیعیه چون من جزعه اون یک در صد جامعه باید باشم نه اون 99 درصد جامعه که فقط اکتسابی و تقلیدی هستند من همه باورهام رو با تحقیق با ایمان کامل و به بها به دست آوردم نه بهانه و نه برای پز و قیافه دادن

حاضرم قسم بخورم اون زمان که همه چیز به اصطلاح ارزان بود من هیچ چیز نداشتم حتی دست و پا هم نداشتم خخخخ

ولی الان که به ظاهر گرانیه و تورم من هر چه بخاهم بعد از مدتی با ساختن باور درست و بعد از مدتی خودش را به دست می آورم چون من تغییر کردم و افکارم و مدارم عوض شده وگرنه باور کل جامعه اینه که قبلا میشد زمین و خونه و وسایل منزل و ..بخری الان دیگه نمیشه فقط میتونی اون چیزایی که داری رو نگه داری از دستت نره

ولی این طرز فکر من نیست خدا رو شکر

من مثبت بینم و چشمم به دست خداست من به خاسته م نچسبیدم من قبل ازینکه چک و لگد بخورم تغییر میکنم جامو عوض میکنم حتی اگر قضاوتم کنند من کار خودمو میکنم کار درست و اصولی که قلبم میگه فرقش اینه منی که با ندای قلبم پیش میرم شاید به ظاهر چیزی نداشته باشم اما حالم خوبه اما اونی که با منطق و عقلش پیش میره شاید همه چیز داره ولی آرامش و آسایش نداره و مدام خود درگیری و ترس داره ….

دوسه سال پیش تو اینستا پیح کاری زدم برای فروش اجناس فروشگاه و به تمام نقاط ایران تا بحال ارسالی داشتم و اولین مزینش این بود که من به روش خودمونی خودم پیش رفتم به دور از تجملات و تبلیغ و عکسهای فانتزی و لاکچری وبه دور از فالور های فیک و حتی متنی آماده نکردم طرف میومد پیلم میزاشت سوال میپرسید میگفتم وایسا داداش مشتری دارم میام چند دقیقه دیگه جوابتو میدم ….

اصلا برام مهم نبود بقیه چی میگند و مقایسه نمیکردم اما الان نه تنها اسم و رسم فروشگاه ما همه جای ایران پیچیده بلکه به شوهرم به عنوان یک مرد کار بلد و استاد اسم میبرند

چرا چون من و همسرم با توکل به خدا و طی شدن تکامل و توجه به الهاماتمان پیش رفتیم نه نظر اکثریت جامعه

خدارو بابت این حس ناب و این آگاهی شکر

خدارو بابت استادعباسمنش سپاس

خداروبابت استاد شایسته سپاس

من یک زن قوی یک پشتیبان صادق برای همسرم یک کار آفرین موفق و یک الگوی استقامت با باورهای عجیب غریب اما جذاب هستم

خدایا شکرت بایت این رهایی

سخت نگیرید سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت گیر این دنیا یه پازله یه بازی شاد باشید

حق پناهتان