هدفی متفاوت برای سال جدید

در این فایل استاد عباس منش، اصلی اساسی درباره هدف گذاری و نحوه تحقق اهداف را شرح داده است. اصلی که کلید تحقق خواسته های واقعی است اما در فرایند هدف گذاری اغلب نادیده گرفته می شود.

اگر تصمیم داری شروع سال جدید، شروع تغییرات اساسی در تمام جنبه های زندگی ات باشد، با تمرکز این فایل را گوش بده، کلیدهای آن را یادداشت کن و از این کلید ها برای هدف گذاری و تغییر زندگی ات در تمام جنبه ها، کمک بگیر.

منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.


منابع کامل تر درباره محتوای این فایل: دوره احساس لیاقت

در اهمیت نقش ” احساس لیاقت” در میزان تجربه خوشبختی در زندگی، همین جمله کافی است که:

غالب‌ترین فرکانسی که هر فرد به جهان ارسال می کند، باوری است که نسبت به خودش و میزان ارزشمندی اش دارد. به همین دلیل شرایط زندگی هر فرد – به قطع یقین – بازتاب مستقیمِ میزان احساس لیاقت درونی اوست. فرکانس احساس لیاقت” – با اختلاف – تعیین کننده‌ترین عامل است برای اینکه: 

  • مسیر زندگی ما چقدر روان باشد؛ 
  • نعمت‌ها چقدر به راحتی و از مجراهای مختلف وارد زندگی ما بشود؛ 
  • چقدر راحت به سمت ایده ها و فرصت های پرثمر هدایت شویم ؛
  • و چقدر در رضایت درونی زندگی کنیم یا بالعکس؛

طبق قانون، به اندازه ای که فرد از درون احساس لیاقت دارد، به همان اندازه با نعمت های این جهان هم – مدار می شود. بنابراین، هر کوچکترین بهبودی که در احساس لیاقت خود ایجاد می کنیم، تغییراتی اساسی در کیفیت زندگی ما ایجاد می کند که قابل مقایسه با نقش هیچ فاکتور دیگر یا هیچ میزان تلاش فیزیکی نیست. 

ماموریت دوره «احساس لیاقت» هدایت شما در مسیر بازسازی احساس لیاقت است. این دوره فرایند این بازسازی را از خودشناسی شروع می‌کند تا دانشجوی دوره در قدم اول:

  • ارزیابی‌ای صحیح از احساس خود ارزشمندی حقیقتی خود بدست آورد؛ 
  • ایرادهای شخصیتی اش را پیدا کند؛ 
  • بداند چه عادت های شخصیتی محدود کننده ای را باید تغییر دهد و چه عادت های شخصیتی سازنده ای را باید ایجاد کند
  • و به این شکل بازسازی احساس خود ارزشمندی و “بهبود شخصیت” خود را در عمل یاد بگیرد.

سپس با هر بهبودی که فرد در احساس لیاقت درونی خود ایجاد می کند، ظرف وجودش بزرگتر می شود. به خاطر این ظرف بزرگتر است که جهان خود به خود شرایط بیرونی او را بهبود می‌دهد؛ مسیر را برایش هموار می‌کند؛ لاجرم هدف هایش محقق می شود؛ تلاش هایش به ثمر می نشیند و درهایی از خیر و برکت به زندگی اش گشوده می‌شود؛

زیرا طبق قانون، جهان طراحی شده تا در هر لحظه، کیفیت اتفاقات و شرایط زندگی ما را بر اساس “کیفیت احساس لیاقت ما” بروزرسانی کند.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره ” احساس لیاقت “

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 7
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و گرانقدرم، سلام به همه شما عزیزان

    به به استاد یک فایل جدید بعد از مدت ها گذاشتن اونم 28 اسفند 1402 هست.ایشون دارند روی یک پروژه جدید کار میکنن و تمرکزی روی اون پروژه هستن که به زودی خبرهاشو میشنویم و میبینیم. استاد تمرکز کردین تمرکزی و همین فایل نگذاشتن هاتون خودش برای من درس داره و هربار بعد مدتی که فایل میگذارید اصلا یک تحوله و یک بهبود و یک رشد توش هست.من از فایل نگذاشتن هاتونم درس میگیرم استاد جان. واقعا سپاسگزارم برای وجود پربرکت تون…

    استاد سپاسگزارم برای آرزوی قشنگ تون که برای همه ما میکنید. اینکه امسال بهترین سال زندگی مون تا الان باشه وسال های بعدی هرسال بهتر از امسال باشه.

    ^ وقتی که میرسیم به سال جدید “خیلی از ماها تصمیم میگیریم” که با تمام وجود و با کلی پشتکار و انگیزه و استقامت فراوان هدف گذاری کنیم تا امسال یک سال فوق العاده ایی برای من باشه.“همه ی ما اونجوری فکر میکنیم.”

    ^ برای منم اینجوری بود که اول سال که میشه، میایم موقع سال تحویل هدف هامون رو مینویسیم. و چقدر هم خوشحالیم که 30 تا 40 تا هدف مینویسیم در حوزه های مختلف(در مورد سلامتی، روابط، کار، مسائل مالی، معنویت،…) بعد که نوشتیم میزاریم توی دفتر و بعد عملا دیگه بهش کار نداریم.تا سال بعد که دوباره همین احساس میاد.

    همیشه سال جدید یک احساسی هست که، میگیم امسال قراره فرق کنه. امسال قراره یکسری اتفاقات خوب برای من بیفته.

    ^من میخوام در مورد کارکرد جهان یک توضیح دوباره ایی بدم. که جهان چطوری کار میکنه.ببیــنید ” ما توی دنیایی زندگی میکنیم، که داره به افکار ما پاسخ میده.” یــعنی ما در هر لحظه با افکارمون داریم افکاری رو به جهان ارسال میکنیم و جهان داره به افکار ما پاسخ میده. “چــطور پاسخ میده؟” افکار ما رو تبدیل میکنه به شرایط، موقعیت ها، افراد و ایده ها که وارد زندگی مون میشن.

    به هر مقداری که یک فکر تکرار بشه و تبدیل بشه به یک باور. اون قوی تره و باعث میشه که خیلی سریع تر اون اتفاقات رخ بده. ایــن کارکــرد جهانه.

    خب، حالا وقتی شما میری هدف گذاری میکنی و یک هدفی رو مینویسی عملا توی اون نیم ساعت بهش فکر کردی و بعدش هم بسته میشه و تموم میشه میره. و بهش فکر نمیکنی.نه تنها بهش فکر نمیکنی بلکه اون ویژگی هایی که نیازه برای اینکه به هدفت برسی رو هم در وجودت ایجاد نمیکنی.

    وقــتی میگیم که افکار ما دارند زندگی ما رو رقم میزنن، داریم در مورد کل فکرایی که توی سرمون هست صحبت میکنیم.

    چــه فکری در مورد خودت داری؟

    چــه فکری در مورد دنــیــا داری؟

    چــه فکری در مورد آدم هــا داری؟

    چــه باورهایی در مورد موضوعات مختلف داری؟

    اینا دارند بصورت اتوماتیک وار توی ذهنت همینطور تولید(generat) میشن و داره اتفاقات رقم میخوره.به همین دلیلـه که اتفاقات خیلی از افراد، امسال شون شبیه سال قبل شون هست و سال قبل شون هم شبیه سال قبل تر شون هست. یعنی عملا تغییر خاصی نمیکنه.

    چـــرا ؟!

    به این دلیل که افکارشون تغییری نمیکنه.

    به این دلیل که باورهاشون تغییری نمیکنه.

    به این دلیل که اصلا تلاشی نمیکنن که “نوع نگاه شون” رو تغییر بدن.

    ^ من وقتی به این فکر کردم که چطور یکسری هدف هایی رو توی زندگیم انتخاب کردم و بهش رسیدم. دیدم که مهمترین عاملی که باعث شد تا من به یکسری از هدف هام برسم (به اغلب خواسته هایی که نوشته بودم رسیدم، حالا بعضی هاشون زودتر بعضی هاشون دیرتر) بعد دیدم چه خواسته هایی رو من راحت تر و سریع تر رسیدم. “اون خواسته هایی که من در موردشون احساس لیاقت در موردشون میکردم.”

    یعنی میگفتم که:

    من لایقـم که اینو داشته باشم.

    من لایقم که این رابطه رو داشته باشم.

    من لایقم که توی کارم موفق باشم.

    من لایقم که موفقیت مالی کسب کنم.به ایــن اندازه، به اندازه ایی که احساس میکردم لیاقت دارم.

    ^دوره احساس لیاقت که از بهترین دوره هایی که استاد تهیه کردند و بچه ها چه نتایجی از این دوره گرفتند.بچه هایی که سال ها روی خودشون کار کرده بودن و این قسمت داستان قسمت “خودارزشمندی” رو در خودشون ایجاد نکرده بودند یا اصلا نمیدونستن که چه افکاری در مورد خودشون دارند.

    ^به این فکر کن که وقــتــی میری جلوی آینه و خودتو میبینی،در مورد خودت چـه فکری میکنی. نه فقط در مورد ظاهرت، در مورد خودت.

    آیا باور داری که توانمندی؟! آیا باور داری که کارت ارزشمنده؟! آیا باور داری که آدم دوست داشتنی هستی؟! آیا توانمندی هاتو بهش دقت کردی؟! آیا میدونی که آدمی هستی که میتوانی یاد بگیری؟! “اینکه آدمی هستی که کلی چیز یادگرفتی و پیشرفت کردی و آدمی هستی که هرچیزی که نیاز باشه برای پیشرفت کردن میتوانی یــاد بگیری.”

    آیا باور داری که میتونی پیشرفت کنی و هربار بهتر و بهتر شوی؟! یا نه باور داری که از یک حدی بیشتر نمیتونم پیشرفت کنم؟!

    در مورد کارت:

    آیا باور داری که کاری که داری انجام میدی ارزشمنده؟! آیا باور داری که داری ارزشی خلق میکنی؟! آیا باور داری که اگر در کارت یکسری چیزهایی رو بلد نیستی میتوانی یاد بگیری و میتوانی بهتر شوی؟!

    ^ خیلی از اهداف مالی من بهش رسیدم به واسطه ی شغلم بود.

    من یک باور بنیادین در خودم ساخته بودم که:

    “کار من ارزشمنده.”

    “کاری که من میکنم ارزشمنده.”

    “کاری که من دارم میکنم، داره تغییر بزرگی در زندگی افراد ایجاد میکنه.”

    من در این زمینه به خودم خیلی شک نداشتم.اینجوری نبود که فکر کنم کارم بی ارزشه و به همین دلیل توی مسائل کاری خیلی خیلی پیشرفت کردم. توی یکسری مسائل پیشرفتم کندتر بوده به این دلیل که یکسری ترمزهایی توی ذهنم داشتم و در اون زمینه احساس خودارزشمندی نمیکردم.

    ^ وقــتــی به خودت نگاه کنی میبنی یکسری افکار همیشه دارند با تو صحبت میکنن.همیشه میگن که تو به درد این کار نمیخوری، طرف دوستت نداره، تو زیبا نیستی، تو توانمند نیستی و همینجری ای افکار درند توی ذهنت کار میکنن. این افکار داره اتفاقات رو رقم میزنه. این افکار داره شرایط رو به وجود میاره.

    ^ وقتی اومدم بررسی کردم که چی میشه که ما به اهداف مون میرسیم، دیدم اون اهدافی که واقعا خودمون میخوایم. یکی از مولفه های مهم اینه که اهدافی که واقعا ما اون اهداف رو خودمون برای خودمون میخوایم نـه برای اینکه چشم بقیه رو کور کنیم، نـه برای اینکه پدر و مادرمون رو راضی کنیم، نـه برای اینکه به بقیه نشون بدیم. نـه برای اینکه فلانی به اون هدف رسیده منم میخوام برسم. “مــا اون هدف رو میخوایم برای خودمون.”

    ^من نشستم فکر کردم و دیدم که من چه ارزش هایی دارم،چه چیزهایی برام مهمه، چه الویت هایی توی زندگی من هست. بعد گفتم که با توجه به شخصیتی که من دارم، با توجه به علاقه هایی که من دارم،با توجه به ویژگی هایی که من دارم مـــن میخوام به این اهداف برسم. اینا خواسته های واقعی منه. خواسته های درونی منه. کاری ندارم بقیه به چه اهدافی رسیدن نمیخوام با بقیه رقابت کنم، نمیخوام با بقیه خودمو مقایسه کنم، نمیخوام چون فلانی به فلان چیز رسیده منم برسم که چشمش رو کور کنم. نمیخوام به بقیه چیزی رو نشوان بدم. نمیخوام خودمو ثابت کنم. من اینو میخوام من این خواسته رو دارم.

    ایــن قــــدم اولــــه….وقتی میخوای هدف ها رو انتخاب کنی بیا ببین تـو واقعا چی رو میخوای؟!

    وقتی طرف میاد میگه هدف من اینه که میلیاردر دلاری بشم. تا سال بعد چند میلیون دلار پول داشته باشم. چرا این حرف رو میزنه! ب این دلیل که میخواد به بقیه نشون بده و اِلا پوله رو نمیخوادکه توی کامپیوتر صفرهاشو بشماره. میخواد که با پوله یک چیزی داشته باشه. ” چرا نیاد بنویسه که من میخوام توی زندگیم چی داشته باشم؟ میخوام چی رو تجربه کنم؟!”

    میخوام چه مسافرت هایی رو برم؟

    میخوام چه وسیله نقیله ایی رو داشت باشم؟

    ^ هدف هایی که من براحتی بهشون رسیدم، هدف هایی بودن که من با تمام وجود میخواستمشون برای خودم نه برای بقیه…درونم اون هدف رو میخواست.

    این قــــدم اولــه که خواسته و هدفی رو که امسال میخوای بنویسی برای خودت بخوای نه برای اینکه به بقیه ثابت کنی. نه انتظاراتی که بقیه از تو دارند. ببین خودت چی دوست داری.

    وقتی که یک خواسته ایی رو واقعا و درونا بخوای خیلی انگیزه داری برای حرکت کردن براش. و رسیدن بهش…صبح تا شب فکر مبکنی و تجسم میکنی و نیاز به زور زدنن نداره و خود اتفاق می افته.

    قـــدم دوم اینه که باور داری که لیاقتبه اون خواسته رو داری، باور داری که لیاقت رسیدن به اون رابطه رو داری.

    ^در مورد روابط همه چیز احساس ارزشمندی هست. به اندازه ایی که تو برای خودت ارزش قائل هستی دیگران برات ارزش قائل هستند.

    خودتو چقدر دوست داری؟

    چقدر به خودت احترام میذاری؟

    چقدر برای خودت ارزش قائلـی؟

    به همون نسبت بقیه بهت احترام میگذارن، به همون نسبت بقیه برات ارزش قائل هستن……

    .

    .

    .

    ادامه دارد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    بنام فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام، سلام

    سلام به شما استاد عزیز و گرانقدرم

    سلام به مریم شایسته ی مهربان و زیبا اندیشم

    سلام به دوستان و اعضای خانواده ی من

    سلام به سایت الهی ام، به خودم به زمین سلام

    وای که چقدر دلم تنگ شده برای نوشتن، برای خلوت کردن و سعی کردن هایی که منو رشد میده در درون. انگار چندساله دورم از اینجا واقعا دلم خیلی تنگ شده تا بیام بنویسم و یک اثر از خودم، از درک هام بنویسم و سعی کنم در جهت بهبود دائمی خودم باشم و تمرکزم برا آنچه میتوانم تغییر بدم(خودم و افکارم) باشه.

    سال 1403شده و چند روز ازش گذشته و روزها در جریان بودن اما انگار من متوقف شدم و اومدم امروز که دوباره باشم.

    سال نو رو به همه شما عزیزانم تبریک میگم و هرچند که هر روز، برای مایی که داریم روی خودمون کار میکنیم روز تحوله، روز یک قدم در مسیر تغییره.

    حالا اومدم بگم چقدر وقتی این فایل روی سایت اومد به موقع بود، استاد سپاسگزارتم، استاد همیشه به موقع برامون فایل جدید میزاری، حتی به موقع هم فایل نمیزاری. اصلا این به موقع بودن ها خیلی حرف داره.

    استاد جان من الان سوار قطار تهران_قم به سمت رفتن به قم هستیم اما اعتراف میکنم اینجا جایی هست که قلب و روح من باهاش بیشتر هماهنگه و امروز فهمیدم این روزا با اینکه خانواده ام اومدن خونه ما و مهمان ما هستن و از قبل عید رسیدن خونه ی ما و الان هم با هم یک سفر کوتاه داریم 7نفره میریم، دیدیم من خیلی از خانواده قلبی ام دور شدم خانواده نسبی من کنارم هستن اما یک خانواده مهم تر رو هی ازشون دارم غافل میشم، هی به تاخیر میندازم دیگه گفتم بسه، هرجوری هست بیا. اینجوری شد که اومدم.

    واقعا متفاوت ترین هدف رو امسال قراره به عنوان هدفم بزارم، هدفی که منو به هر چی بخوام به راحتی میرسونه.

    هدف امسال من ترمیم وتقویت احساس ارزشمندی درونی و لیاقت هست.

    من اگر شخصیت خودمو اساسی رشد بدم و به این هدف برسم، به راحتی به هدف های دیگه هم میرسم.

    یکی از قدم هایی که برای این هدف میتونم بگم برداشتم اینه که حواسم باشه تحمل نکنم، به خودم احترام بزارم و خودم به خودم عشق بورزم و خودم در الویت بزارم.

    دلم میخواد خیلی به این موضوع فکر کنم.

    دلم میخواد خدا جون یک خلوتی پیدا کنم و بشینم عمیق تر بشم.

    خداروشکر برای فرصت نوشتن

    خداروشکر برای فرصت بودن

    خداروشکر برای فرصت زندگی کردن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    سلام و عرض ارادت به شما آقا محمدرضای عزیز

    به شما دوست ارزشمند و در مسیر تغییر و تحول ها و بهبودها

    واقعا سپاسگزارم برای وجود ارزشمندتون.

    سپاسگزارم از اینکه از وجود پر مهرتون برام از خودتون با این هدیه ارزشمند(نقطه آبی رنگ) کامنت نوشتین. واقعا چقدر سپاسگزار خداوند هستم برای این مکان الهی و بی قضاوت و بی انتظار و پر از عشقی که هستم.سپاسگزارم واقعا…

    منم باز هم بهتون سال نو و نوروز باستانی رو تبریک میگم و براتون مثل آرزوی معروف استاد دعا میکنم که امسال بهترین سال زندگیتون باشه و هرسال از امسال هم بهتر باشه.هر سال و هر ماه و هر هفته و هر روز در مسیر بهترشدن خودتون و بهبودهای زندگیتون باشید. بهبودهایی که انگار وقتی از “درون” اساسی و ریشه ایی میشه بصورت طبیعی و بدیهی در “بیرون” هم شاهدش میشیم.

    جهان بیرونی که بازتاب تمام قد فرکانس های درون ماست و چقدر تکرار این قانون رو همیشه باید یادآور شد. واقعا سپاسگزارم که برام نوشتین و ممنونم از خودم همینن الان که خوندم لپ تاپ باز کردم و پاسخ دادم.باعث شد قانون رو به یاد بیارم. به یاد بیارم که از چه مسیری این نتایج بدست اومده و با درک و تکرار مسیر درست باز هم ادامه بدم. حتی اگر هنوز سینوسی پیش میرم.(اینو مینویسم اینجا تا یادم باشه،الان یکهو دیدم امروز یک ستاره از ستاره های کنار اسمم کم شده.این موضوع بالا و پایین شدن ستاره های طلایی من قطعا توی نتایج و عملکرد من هم وجود داره.حالا باید سعی کنم به ثبات برسونم و میدونم اشکال کار کجاست.میخوام “تمرکز بر آنچه که میتوانم بهبود دهم” باشه نه هیچکس وهیچ چیزی دیگری…)

    محمدرضا جان باز هم سپاسگزارم برای ردپاتون، برای بودن هاتون و چقدر خودِ شما به من درس دادین و درس هامون رو یادآور شدین. یکی از درس هایی که وقتی ردی از شما دوستانی که با اسم و عکس و نوشته هاتون زندگی کردم میبینم، یادم میاد استمرار داشته باشم.یادم میاد بودن در مسیر درست یعنی ماندن در مسیر درست، یعنی خودتو غرق کنی و همیشه بهونه ایی برای اینجا فعالیت کردن داشته باشی. یعنی حتی شده دو خط بیای یک اثر کمرنگ از خودت بزاری.در مسیر درست ماندن یعنی همین بهبودها و تکرارهای خوب. وای که چقدر خوشحال ترین هستم که اینجام و تک تک شما عزیزان رو در کنار خودم و در این مسیر شگفت انگیز دارم.

    خدایا شکرت برای قوانین ثابت و ساده و بدون تغییرت.

    خدایا شکرت برای وجود استاد عزیزم که اینقدر سخاوتمند و پر از عشق و خوبی کرده خودشو و ما هم داریم از این سخاوت های بی حساب کتابش بهره میبریم.

    خدایا شکرت که وقتی یک کوچولو قدم برمیداری تــو، و جهانت برای آدم ده ها قدم تو رو به جلو میبرن.

    خدایا شکرت برای وجود تمام عزیزانم که الان کنارم هستن و تمام عزیزانی که در قلبم محبت و دوستی شون منو می افزایند تا رشد کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    سلام به شما دوست ارزشمندم

    سلام به شما فاطمه پارسا عزیز

    چقدر خوشحال شدم که هدایت شدم تا کامنت شما رو بخونم و شما هم اشاره ایی به دوره بینظیر “احساس لیاقت” کردید و نتایجی که شما رو شگفت زده کرده،اینکه به خونه ی جدید نقل مکان کردید رو بهتون صمیمانه تبریک میگم و تحسینت میکنم فاطمه جان که الان جایی هستی که باید باشی و لایق و شایسته این خونه ایی و قطعا با بالارفتن شایستگی ها و احساس لرزشمندی درونی و لیاقتت بازم میای و میگی رفتیم یک جای بهتر و باز هم بهتر و باز هم بهتر. بهتر شدن و به سمت خوبی و کمال حرکت کردن انتهایی نداره. من دانشجوی این دوره نیستم اما منم میخوام از مواهبش استفاده کنم و هدف امسالم رو گذاشتم بازسازی احساس لیاقتم و اینکه احساس ارزشمندی درونی رو در خودم تقویت کنم. واقعا تحسینت میکنم برای داشتن این دوره که جز خواسته های منه. تحسینت میکنم برای خونه قشنگی که هستین،تحسینت میکنم عزیزم برای بودنت و وجود نازنینت. ممنون که اومدی و نوشتی. ممنون و سپاسگزارم ازت. راستی فامیلت هم اسم برادرزاده 9ماهه منه.پارسا کوچولو که عید خونه ما مهمون بودن و من کلی از وجودش لذت بردم.اسمت هم هم اسم مامان قشنگم هست که اونا هم مهمون های عید ما بودن و بیشتر از ده روز با هم بودیم.

    منم میخوام خالق زندگی خودم باشم چون لایقم چون اشرف مخلوقاتم…

    فاطمه جان سپاسگزارم که نوشتی.سال نو شما هم خیلی مبارکت باشه و امسال بهترین سال زندگیت باشه و هرسال بهتر از امسال…

    از صمیم قلبم برات بهترین بهبودها رو از الله یکتا خواستارم.

    ارادتمندتت فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    سلام به روی ماهت رویای قشنگم

    سلام به شما دوست ارزشمندم

    سلام دوست قدیمی و هم مسیر و هم فرکانسی من

    واوووو چه سورپرایزی شدم، سایت رو رفرش کردم و دوتا کامنت داشتم ویکیش از یک دوست ناب و قدیمی و ارزشمندم هست. باورت میشه امروز داشتم از صفحه ی یک این فایل کامنت بچه ها رو میخوندم و شما هم اسمت توی ذهنم اومد. هنوز به کامنت های شما برخورد نکردم ولی قطعا اگر برخورد میکردم منم با عشق برات مینوشتم و سال جدید رو تبریک میگفتم.

    واقعا سپاسگزارم برای وجودت عزیزم، واقا سپاسگزارم برای حضور ارزشمندت که هربار هرجایی اسم و نام و عکس و چهره زیبات رو مییبنم میگم ماشالله رویا جان ماشالله این یعنی استمرار و بودن در مسیر درست و ادامه دادن…واقعا چقدر خوشحالم برای داشتن شما دوستان ارزشمند و نابم. اینکه با هم و به هم چیزهای خوب رو یادآوری میکنیم و در کنار هم رشد میکنیم.

    من توی این کامنتم فقط صحبت های استاد رو سعی کردم بنویسم و وقتی خودم نوشته ام رو خوندم انگار فایل رو جور دیگه ای فهمیدم و درکم یک لول بالاتر رفت. هنوز نتونستم ادامه اش رو بیام با دقت و تمرکز گوش کنم و بنویسم.

    سپاسگزارم که بهم میگی فهمیده و منو لایق فهمیده بودن میکنی لایق تمام معنای زیبای اسمم.خدایا شکرت که منو سرشار از آگاهی و فهم میکنی هربار بیشتر وبیشتر

    عاشق این جمله ات شدم:

    “خلاصه ی کلام فقط و فقط باید روی شخص مقدس الهی خودم کار کنم”

    رویا جان برات از الله یکتا از اون دعا قشنگ های استاد که اصلا تهش بی انتهاست رو دارم. دعای نابی که خیلی دوستش دارم بقول استاد امسال بهترین سال زندگیت باشه و هرسال هم بهتر از امسال باشه. باز هم سال جدید رو با عشق و صمیمت بهت تبریک میگم و برات بووس میفرستم…

    ارادتمندت فهیمه

    عاشق این جمله ل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    سلام به شما دوست ارزشمندم

    سلام به شما مهرداد غنچه عزیز و البته یک سلام ویژه به شما اسما عزیز

    چقدر تحسین تون کردم، چقدر خوبه که شما هم در کنار همسرتون با هم در مسیر رشد و پیشرفت هستید.

    تحسین تون کردم برای داشتن دوره احساس لیاقت و دانشجو بودن تون. چقدر حس خوب جسارت و شهامت رو برای تصمیم تون حس کردم اینکه کار خودتون رو شروع کردین، اینکه پول ساختین، اینکه احساس ارزشمندی درونی و لیاقت رو دارین قدم به قدم بالا و بالاتر میبرین. خلاصه کامنت تون برام کلی درس داشت و سرشار از عشق شدم، سفر هدایتی تون هم به جزیره هرمز رو تحسین میکنم.

    سپاسگزارم برای ردپای زیبایی که از حضور و وجود زیبات برامون ثبت کردی.

    براتون بهترین ها رو در سال 1403 از الله یکتا خواستارم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    سلام به شما دوست ارزشمندم

    سلام به شما مینا منصوری عزیز

    واقعا از شما سپاسگزارم از اینکه برام از وجود ارزشمند خودتون ردپا گذاشتین و منو سورپرایز کردین.(عاشق داشتن نقطه آبی رنگم،عاشق هم صحبت شدن با شما دوستان الهی ام هستم.) من چند روز پیش کامنت تون رو خوندم و داشتیم میرفتیم بیرون و نشد همونجا بهتون پاسخ بدم اما خوب یادمه اون روز یک جمله ایی که برام نوشتید منو به فکر فرو برد و برام جالب بود و تا حالا شاید اینقدر بهش دقت نکرده بودم.

    اینکه من از خانواده ام دور شدم چه به لحاظ مکانی و فیزیکی و چه به لحاظ فرکانسی و اینکه نوشته بودید براتون جالبه که من نگران این موضوع نیستم.

    راستش جملات شما هم منو خیلی به فکر فرو برد و خیلی برام درس داشت و باعث شد بیشتر خودمو مرور کنم واقعا من نگران نیستم؟!یعنی از اول همینقدر بی نگرانی این مسیر رو طی کردم؟!

    نمیدونم چقدر منو میشناسید یا کامنت ها یا داستان هدایت های منو خوندید.ولی اینو باید بگم حرف شما که گفتید:

    “واقعا ما هیچ اختیاری در برابر دور شدن یا نزدیک شدن به عزیزان مون نداریم چون همه‌جیز بر اساس قانون بزرگ فرکانس هست…”

    درباره ی این جمله باید بگم من با کمال احترام موافق با این جمله ی شما نیستم یعنی یکجور دیگه فکر میکنم و اصلا دلم نمیخواد دور شدن یا نزدیک شدن به خانواده ام اختیاری نباشه. یعنی دلم نمیخواد چیزی بر حسب جبر برای من اتفاق بیفته. درسته قانون فرکانس و قوانین بدون تغییر جهان هستی باعث میشن اتفاقات، شرایط و آدم های اطراف مون تغییر کنه و وقتی مدارمون تغییر میکنه اونا هم تغییر کنن. اما قسمت اول قانون رو من اینجوری درک کردم که من آگاهانه خواستم تغییر کنم و اصلا کاری نداشتم از کی دور میشم یا به چه کسی یا کسانی نزدیک میشم.

    من فقط سعی کردم سمت خودمو درست انجام بدم. سعی کردم در مدار درست، خودمو قرار بدم و بعد کم کم آگاهانه سعی کردم یکسری افراد روو نبینم یا یکسری حرف ها رو آگاهانه نشنوم و بعد کم کم جهان جدیت و استمرار منو دید، منو هدایت کرد به اتفاق ها و شرایط جدید دیگه. جوری که به ایده مهاجرت کردن از شهر محل زندگی ام عمل کردیم واومدیم تهران.

    وقتی بیشتر به حرف شما فکر کردم،به خودم جواب دادم آره من اصلا نگران دور شدن از خانواده و ندیدن شون نبودم چون میدونستم برای رشد باید بهاش رو بپردازم، برای تغییر باید از یکسری وابستگی ها و دلبستگی هام دور بشم و امسال که خانواده ام به خونه ی ما اومدن بیشتر خوشحالم (تقریبا داره 3 سال میشه که ما به تهران اومدیم)، و این دفعه ی دومی بود که خانواده ام اینجا اومدن .داشتم اون روز به همسرم میگفتم اگر ما اینجا زندگی نمیکردیم همچین سفرهایی رو هم خانواده ی من تجربه نمیکردن. شاید در عرض این چندسال یکبار هم تهران نمیومدن شاید.

    من نگران نیستم دوست عزیز آره چون از استاد یادگرفتم هرکسی هرجایی هست جای درستشه.

    من نگران دور بودن و دور شدن از خانواده نسبی ام نیستم چون یادگرفتم فقط روی خودم کار کنم و مدار خودم رو ببرم بالاتر و اون افرادی که در مدار من باشن با من همراه میشن و این خیلی خوبه، اینجوری من باعث رشد اونا هم میشم.(باورت میشه خانواده ی من بیشتر از قبل شکرگزاری میکنن و حرف هامون خیلی نزدیک به جنس حرف های ما تو سایت داره میشه، با اینکه اونا اصلا توی سایت نیستن، جز برادر کوچیکم.واقعا امسال بیشتر توجه به نکات مثبت و زیبایی ها رو در وجودشون میبینم…)

    اوایل که اومده بودم تو سایت خیلی حرف میزدم، اوایل خیلی میخواستم اونا هم مثل من فایل گوش کنن و درک شون از خدا عوض بشه و چیزهایی که من از قانون داشتم یاد میگرفتم رو بهشون بگم خیلی جاهلانه عمل میکردم. اوایل خیلی تقلا میکردم.نمیتونم بگم الان کاملا خوب شدم اما خیلی خیلی بهتر شدم و اصلا با خانواده ام ، یا خصوصا با پدرم که چندباری حرف زدیم حرف هامون رگ و ریشه هایی، جسته گریخته از قانون توش بود و پدرم وقتی من چیزی رو توضیح میدادم با دقت گوش میکرد و متوجه میشدم میره تو فکر.

    آره من نگران نیستم که هیچ،تازه از این فاصله خوشحالم چون میدونم این یعنی عدالت و اونا هم قطعا بخواهند دوباره و دوباره میتونن جوری به من نزدیک شوند که خیلی خوبه.خیلی حس نزدیکی بیشتری از جنس ناب داریم نه جنسی از جنس ژنتیک و وراثت و نسب.

    مینا جان عزیزم ما با اختیار خودمون و آگاهانه میتونیم انتخاب کنیم چه فرکانس هایی به جهان بفرستیم و جهان هم بدون خطا به فرکانس های غالب ما پاسخ میده و ما رو با آدم ها و شرایط مناسب با فرکانس ها و باورها و افکار غالب خودمون هم مدار میکنه. پس خداوند این اختیار رو به ما داده اگر بی اختیار داره اتفاقی می افته یعنی هنوز ما بلد نیستیم از قوانین درست استفاده کنیم و درک مون از کارکرد و سیستم خداوند درست نیست.

    خداوند ما رو خالق و مختار تمام و کمال زندگی مون قرار داده.(میتونیم بگیم ما اختیاری بر سیستم و قانون جهان نداریم اما کاملا بر خودمون و زندگی خودمون مختار هستیم.)ما باید یاد بگیریم آگاهانه زندگی کنیم و اختیار دار خلق همه ی امور و روابط زندگی مون باشیم.

    من دارم خیلی به قانون و عملکرد قانون فکر میکنم. برای همین با درک الان من جملات شما هم خوانی نداشت.ولی نظر شما کاملا محترمه و بازهم ممنون و سپاسگزارم که اینقدر باعشق و صادقانه برام دیدگاهت رو نوشتی و باعث شدی من کلی خودمو مرور کنم.

    در ضمن مینا جان شما رو خیلی تحسین میکنم برای داشتن دوره بینظیر و ارزشمند” احساس لیاقت” واقعا خداروشکر برای این دوره و خدا هم منو هدایت کنه که در زمان مناسب دانشجوی این دوره بشم.

    براتون از اون دعا قشنگ های استاد جان رو آرزو میکنم اینکه امسال بهترین سال زندگیتون باشه و هرسال بهتر از امسال باشه.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: