هدفی متفاوت برای سال جدید

سلام استاد جونم سلام استاد شایسته وای که چقدر دلم میخواست دوباره ببینمتون خیلی ازتون ممنونم که این فایل رو گذاشتید واقعا خوشحال شدم و چقدر مطالب عالی مثل همیشه بیان شد دوباره دیدم و شنیدم از بس عالیه و مشغول نوشتن شدم سسپاسگزارتونم

خدا رو شکر که از بهترین روزیها بهره مند شدم…

دقیقه8:

من از بچگیام و خاطراتی که بقیه برام تعریف میکنن در حد 3 سالگیم خیلی به نظافت و جابجایی ونظم علاقه داشتم وقتی با این مباحث آشنا شدم و شنیدم که واسه چه کاری حاضری بدون پول انجامش بدی(با حس خوب با عشق و بدون پول)؟ یا اون چه کاریه که اگه از خواب بیدارت کنن با عشق انجامش میدی ؟

چون بارها قبل از این آگاهی شرایطش رو تجربه کرده بودم فهمیدم آره این عشق منه این شغلیه که من باید باهاش پول بسازم(هذا من فضل ربی) نه اون دانشگاه و مهندسیم…

میدونستم اگه کسی بفهمه حتما سد راهم میشن پس یه سال شروع کردم و به درآمد رسیدم و نزاشتم کسی بفهمه(هذا من فضل ربی)…

خلاصه درآمد توی همون سال اول از حقوق دریافتی قبلی بیشتر شد و کار مکانیزه تر شد دستگاه پیشرفته تر شد و متنوع‌تر و خلاصه خیلی خوبه مشتری خودش میاد همکار خودش میاد یه مشتری می‌ره ده تا بهتر جاش میاد یه کار 9 صبح کنسل میشه خدایا 9 و پنج دقه یکی بهتر جور میشه پول میاد اصلا همش خدا در جریانه خدایا این کارا رو تو داری میکنیا تو نبودی من هنوز درگیر وسواس و مورد سوء استفاده اطرافیان بودم که کارهاشون مجانی پیش بره…

اما یه گره دارم بد جور بعضی وقتا مستاصلم می‌کنه اینکه همسرم برای من کار میکنه و اینکه ما قبلاً سطح مالیمون توی خونه پدری خیلی خوب بود و به دلیل نقض قوانین الهی، افت کردیم و منم همچین آدم درستی نبودم و پر از کلی ضعف شخصیتی بودم با یه آدم هم مدار خودم ازدواج کردم البته شد دست قدرتمند خدا در تمام ابعاد زندگیم هر چی منو به سعادت نزدیکتر میکنه خودش دورترمیشه و از تضادها به وضوح در خواسته ها رسیدم اما گره: بعضی وقتها یه مشتری از آشناهای قدیمی میخوره یا اقوام چون شماره تماسم از طریق مشتریها خودش پخش شد (دستان خدا) اول نمیدونن ما هستیم ولی بعدش متوجه میشن… خودم یه حس بدی دارم که همسرم واسم کار می‌کنه و بعدش میگم کارم خیلی خوب نیست و…همه این نجواها میان چرت و پرتی میگن میرن من کارمو میکنم بدون تخفیف خیلی هم عالی پولمو میگیرم و شکر خدا میکنم که راحت دارم پول در میارم (هذا من فضل ربی)

ولی این داستان هر چند وقت داره اذیتم می کنه من که پر رو تر از این حرفام کارمو ادامه میدم از خدا مدد خواستم اینو حلش کنه برام…

چند شب پیش خواب دیدم یه مشتری که همسر رفته کارشو انجام بده خواستگار سابقمه و من توی خواب پر از غصه شدم بعد انگار یهو رفتم دوره میلاد مسیح دیدم حضرت مریم برگشته پیش قومش و میخواست بگه بچه دار شده اما حرف نمی‌زد فقط گریه میکرد من توی خواب انگار غصه مریم(س) رو درک میکردم و با تمام وجود داشتم باهاش گریه میکردم که حضرت زکریا اومد پیشش و دست نوازش به سرش کشید اون زمان یه صدایی بهم گفت توی شرایط سخت دووم بیاری پاداشها از راه میرسه…خدایا شکرت که پاسخم دادی

قبل‌تر هدایت شدم به مستندی که حیوانات محل زندگی خودشون رو تمیز میکنن پرنده های کوچولویی که با اون نوکهای کوچولوترشون هر چی اضافه توی لونه بود رو می‌بردن بیرون و تمیز کاری میکردن پس چقدر این تمیزی مهمه …

استاد شایسته هر بار با خودم شما رو الگو میکنم که چقدر با صلح با احساس ارزشمندی به امور پرادایس رسیدگی میکنید …

یه چیزی رو بیاد آوردم: من از بس به ترو تمیزی علاقه دارم با اعتقادات مذهبی گذشتم همیشه دعا میکردم به خدا میگفتم منو توی بهشت اون جاهای خوب که سهمم نمیشه پیش اولیا و امامان و پیامبران جام بده من کارای تر و تمیزی بهشت رو انجام میدم(خخخ)

دقیقه10

آخ استاد راست میگید حق میگید منم قبلاً نگاهم به ثروتمندی فقط پول بود و صفر جلوش خدا رو شکر که بهم نداد الان میفهمم چقدر جالبه خواسته دارم که چیا می‌خوام و برام مهیا میشه من برای سال1402 اصلا نتونستم هدف بنویسم نمی‌دونستم چیارو واقعا می‌خوام و باهاشون احساس راحتی دارم خدا رو شکر هدایت شدم به فایلهای هدف گزاری و الان ده روزه اهدافم رو نوشتمشون و هر روز میخونمشون و با خودم میگم آره واقعا می‌خوامشون خواسته های قلبیه من هستن…

دقیقه12

وای وای وای

استاد اصلا چند روزه من هی به این قضیه فکر میکردم باید تجسم کنم ؟!

عجب جواب نجوا شکنی:

خودش اتفاق میافته…

وقتی من در مسیر درستم و روی خودم و درونم متمرکزم حالم خوبه انگیزه و اشتیاق دارم راست گفتید من تمام روز دارم به خواسته هام فکر میکنم …

دقیقه21

به لطف الله و نشانه های مسیر زندگیم تغییر کردم تضاد روابط واقعا زیاد شده من نمی‌دونم چه جوری انقدر تغییر کردم که آرومم واکنش نشون نمیدم و سکوت میکنم احساسم خوب می مونه اصلا نوشخوار ذهنی نمیکنم خیلی به خودم افتخار کردم که انقدر برای حال خوبم و مسیرم ارزش قائل هستم…آره راضیم از خودم ( هذا من فضل ربی)

به زودی جهان سرند رو دوباره انجام میده جهان اینکارو میکنه:

الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ ۖ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ ۚ أُولَٰئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ ۖ لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ

زنان ناپاک از آنِ مردان ناپاکند، و مردان ناپاک از آنِ زنان ناپاک; و زنان پاک از آن مردان پاکند، و مردان پاک از آن زنان پاک! اینان از آنچه که (ناپاکان) به آنان نسبت مى دهند مبرّا هستند; و براى آنان آمرزش (الهى) و روزى پرارزشى است.

دقیقه27

طرف برای خودش ارزش قائل نیست جهان هم برایش ارزشی قائل نیست

خیلی برام این سوال بود چرا همسرم اینجوری تحت فشاره چرا داره واسه من کار می‌کنه آخه به قول خودش خیییییلی بوده چرا همیشه هر چی منفعت مالی تو زندگیمون میاد به نام من میشه با اینکه مخالفه

چون واسه خودش ارزش قائل نیست چون عادت خود زنی داره چون سم به بدنش به ریه هاش میده چون تغییر نمیکنه

استاد در نزدیکی سال جدید عجب فایل گره گشایی واسم شد احساس میکنم عیدی دادید استادانه جان سپاسگزارم برای این همه آگاهی

سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم