هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 33 (به ترتیب امتیاز)

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1960 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    یا مقلّب الْقلوب و الْأبْصار یا مدبّر اللّیْل و النّهار یا محوّل الْحوْل و الْأحْوال حوّلْ حالنا إلی أحْسن الْحال

    ای تغییر دهنده دلها و دیده‏ ها ای مدبر شب و روز ای گرداننده سال و حالت ها * بگردان حال ما را به نیکوترین حال

    با عرض سلام و تبریک سال 1403 خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گل

    استاد این فایل های شما دقیقا در همون زمانی باید که گوش داده بشه و بهش عمل بشه تولید و روی سایت قرار میگیره،شاید این همزمانی هم دلیلی است بر قانونمندی و نظام بندی جهان هستی

    بله اواخر سال که میشه انسان با چنان ذوق و شوقی هدف گذاری های بزرگ میکنه که در عقل اصلا نمیگنجه مثلا تا سال بعد میلیارد ها تومن درآمد خواهم داشت،فلان خونه،فلان ویلا را خواهم خرید هدف هایی که اصلا سابقه فرد شبه ای از اون ها را هم نشون نمیده (اعتراف میکنم که یکیش هم خودم) و با چنان شور و آتشی استارت میزنه و بعد از گذشت یکی دو ماه دلسرد و نا امید پیشه و به همون سیکل معیوب خودش برمیگرده

    پس بهترین انسان از خودش شروع کنه از داشته هاش و سعی کنه هر روز یکم بهتر از دیروزش باشه یکم با ادب تر،یکم خوش اخلاق تر،یکم صبورتر،یکم آگاه تر،یکم دید مثبت تر داشتن،یکم امیدوار تر بودن،یکم توحیدی تر بودن،یکم مهربون تر،یکم خوش بیان تر،یکم آرام تر،یکم خنده رو تر و ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 2357 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان عزیز در این مکان الهی ..

    استاد عزیز

    این فایل ب تنهایی ارزش ی دوره رو داشت .

    چقدر اگاهی و چ هدف متفاوتی.

    من از اواخر امسال هدایت شدم ب دوره 12 قدم و قدم اول رو ک چند سال پیش خریده بودم تعهد دادم ک شروع کنم

    و هدف امسالم رو کار کردن رو دوره 12 قدم و همچنین دوره پرارزش احساس لیاقت میزارم .

    هدف امسال من توحیدی تر شدنه، توحیدی زندگی کردنه و به دست اوردن ثروتی ک همراه با توحید باشه ، کما اینکه توحید خودش ثروته، خوشبختیه، رابطه خوبه و..

    خیلی خوشحالم

    خوشحالم از اینکه سال 1402 در بیشتر روزهاش ، همراه شما بودم ، بخصوص از اول مهر همزمان با شروع دوره احساس لیاقت ک خیلی متمرکز شدم رو اگاهی های فایل هاتون و خدارو هزار مرتبه شکر ، پیشرفت هایی هم داشتم ب اندازه ای ک رو خودم کار کردم .

    همونطور ک در جلسه سوم قدم اول گفتین ، اگه ی درصد باورهاتون تغییر کنه، شرایط مالی تون هم ی درصد تغییر میکنه و اگه ده درصد باور ها تغییر کرد، شرایط مالی هم ده درصد تغییر میکنه..

    پس من میدونم ب اندازه ک کار کردم نتیجه گرفتم و خداروشکر میکنم ..

    تونستم رابطه عالیم با همسرم رو عالی تر کنم و مسائلی ک پیش میومد رو خیلی ساده حل کنم و از این بابت خیلی خوشحالم .

    پول های زیادی ب شکل رزق بی حساب وارد زندگیم شد و من در پایان امسال پس انداز عالی دارم ک هیچ وقت نداشتم .

    و آرامشم … آرامشم

    از بابت آینده خیلی بیشتر شده ، چون میدونم هر وقت ک رو دوش خدای بزرگم بشینم منو ب بهترین جهت ، هدایت میکنه و دیگه نگران چی باشم ، از چی بترسم

    بابت سالی ک گذشت خدارو شکر میکنم و با منطق این نتیجه هایی ک دستمه ، میخام سال جدید رو ب لطف خدا ، پر قدرت تر شروع کنم تا نتایجم بیشتر بشه ، تا ظرفم بزرگتر بشه برای دریافت نعمت های خدا ..

    و خدای قشنگم

    تو این راه هیچ کس جز خودت نمیتونه هدایت گر من باشه و من تمام سعیم رو میکنم ک متعهد بمونم تا در پایان 1403 با ذوق و شوق بیشتری بیام و از نتایجم بنویسم

    از توحیدی تر شدنم بنویسم

    از آرامش و آسایشم بنویسم

    ب لطف الله ..

    ی اهرم رنج و لذت هم نوشتم برای اینکه متعهدانه تر ب فایل ها گوش کنم و عمل کنم تا رنج ها و لذت هایی ک از کار نکردن رو خودم یا کار کردن و گوش کردن ب فایلها ، اتفاق میفته رو ب خودم گوشزد کنم و این باعث شه ک استمرار داشته باشم .

    امیدوارم سال جدید برای همه ما بهترین سال زندگیمون باشه .

    استاد عزیزم از شما بابت همه اگاهی هایی ک ب ما دادین ممنونم و از خدا سعادت دنیا و اخرت رو برای شما خواهانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    ارسلان قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 559 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام عرض ادب خدمت استاد عباس منش عزیز و خانوم شایسته و تمام اعضای سایت

    در سالی که گذشت اتفاقات بسیاری برای من افتاد من توانستم توی کسب و کارم گامی به جلو بردارم و واقعا تونستم ذهنیتم رو تا حدی کنترل کنم ودر مسیر درست حرکت کنم ویک لول به جلو حرکت کنم

    توانستم صبور تر باشم،خودم را کنترل کنم و ترس ها و طمع هایم را کنترل کنم تونستم به یک خود آگاهی برسم و اون نجواها و ناله های شیطان را از منطق درون مغزم جدا کنم تا بتونم تصمیم درست رو بگیریم … و این رو بگم هیچ میان بری برای کسب ثروت نیست و هیچ کسی یک شبه ثروتمند نشده و هر آدمی تو مسیری کاری خودش باید باید به تکامل برسند ،آزمون و خطا کنه و درضمن همه رو مکتوب کنه و خطاها رو کاهش بده … درست صحبتی که استاد عباس منش میکند واقعا باید برای کار خودتون ارزش قائل باشید … اگر اگر میخواهید نتایج متفاوت بگیری باید متفاوت فکر کنید متفاوت عمل کنید تا نتایج تعغیر کنه خدا رو صد هزار مرتبه شکر روز به روز جهان منو به مسیر های درست حرکت می‌کنه و خود به خود کارهام روی روال میفته …

    امیدوارم سال 1403بهترین سال برای شما و اعضای سایت باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  4. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2189 روز

    .

    سلام استاد جون و خانم شایسته عزیزم و دوستان گلم،

    عیدتون مبارک باشه و امیدوارم که سال عالی در تمام جنبه های زندگیتون داشته باشید و هر سال بهتر از امسال باشه براتون 🫀

    .

    .

    .

    خیلی جالبه امروز صبح یه حسی بهم گفت بزن روی نشانه من در سایت و من هم گوش کردم زدم

    و یهو دیدم فایل هدفی متفاوت برای سال جدید* برام اومد و شروع کردم به مطالعه کردن متن فایل و بعد گوش دادن

    و به خودم گفتم این فایل، پارسال( یعنی اسفند 1402) کی اومد روی سایت که من ندیدمش؟؟!

    و فکر کنم پارسال توی مدارش نبودم که اصلا این فایل رو ندیدم روی سایت اومد

    و امسال با اینکه میدونستم هدف امسالم چیه و هدفمو گذاشته بودم روی کار کردن با دوره هم جهت با جریان خداوند

    ولی

    وقتی نشستم پای صحبت های استاد توی این فایل و واو به واو صحبت های استاد رو نوشتم و فکر کردم به توضیحات استاد و هم زمان تراوش ها و مثال های خودمو اضافه کردم

    دیدم که انگار خداوند داره از زبان استاد جون داره میگه

    روی احساس لیاقت هم، هم زمان کار کن با دوره هم جهت با جریان خداوند برای روانی مسیر

    و تصمیم گرفتم که این دوره رو با اینکه تا جلسه 3 فقط کامنت نوشته بودم و بعد دیگه ادامه ندادم و مومنتوم رو توش رعایت نکردم رو یکبار دیگه بیام از اول شروع کنم کار کردن و بحث مومنتوم رو در این دوره ادامه بدم و این دو تا دوره رو میکسِ هم دیگه کار کنم

    و حسم بهم میگه که کلی نشتی های منو این دو تا دوره پر میکنه و ظرفمو بزرگ تر میکنه

    و

    در ادامه دوست دارم یسری از جملات استاد رو که گفته شده و شاید بهش دقت نکردیم رو بیارم چون خیلی تاثیر گذار بوده برای من و هر جمله یه زنگ توی وجودم به صدا در میومد….

    ꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂꧂꧂꧂

    🫀ما در دنیایی زندگی میکنیم که به افکار هر لحظه ما پاسخ میده یعنی ما در هر لحظه داریم افکاری رو به جهان ارسال میکنیم و جهان هم داره به افکار غالب ما پاسخ میده، چطور پاسخ میده؟ جهان افکار غالب ما (باورها) رو تبدیل میکنه به شرایط، موقعیت ها، اتفاقات، افراد و… وارد زندگی ما میکنه و به هر مقداری که یک فکر تکرار بشه اون وقت تبدیل میشه به باور…

    .

    .

    .

    🫀هدف گذاری این نیست که فقط یه هدفی رو اول سال بنویسی و بعدش دیگه بذاری یه گوشه و بهش نگاه نندازی چون قدرتی نداره، هدف گذاری یعنی هر لحظه بهش فکر کنی و تمرکزت روش باشه و ( من با دوره هم جهت با جریان خداوند بحث مومنتوم رو در مسیر هدف گذاری و رسیدن به هدف رو بهتر درک کردم که باید توجه باشه روی هدف نه اینکه ولش کنی، کاری که هر سال من انجام میدادم ، مومنتوم رو ادامه نمیدادم و انتظار داشتم به اهدافم برسم)

    .

    .

    .

    🫀به این فکر کن که وقتی جلوی آینه میری و خودتو میبینی در مورد خودت چه فکری میکنی؟

    نه فقط در مورد ظاهرت بلکه در مورد خودت،

    آیا باور داری که توامندی؟ آیا باور داری که کارت ارزشمنده؟ آیا باور داری که آدم دوست داشتنی هستی؟

    آیا به توامندی هات دقت کردی؟ آیا میدانی که آدمی هستی که میتونی یاد بگیری؟

    .

    .

    .

    🫀خیلی از اهداف مالی که من بهش رسیدم به واسطه شغلم بوده که عاشقش بودم و من یک باور بنیادین در خودم ساخته بودم که کار من بسیار ارزشمنده چون داره تغییر بزرگی در زندگی افراد ایجاد میکنه و من در این زمینه به خودم شک نداشتم( و این نکته توی ذهنم یک زنگ محکمی زد که من برای کار خودم ارزش قائل نبودم که بسیار همه چیز سخت و طاقت فرسا پیش میرفت و رشدم کند بود)

    .

    .

    .

    🫀یکی از مؤلفه های خیلی مهم اینه که اهدافی که ما واقعا خودمان برای خودمان میخواییم رو انتخاب کنیم و بهش برسیم نه برای اینکه چشم بقیه رو کور کنیم، نه برای اینکه پدر و مادرمان رو راضی کنیم، نه برای اینکه به بقیه نشون بدیم و شُعاف کنیم، نه برای اینکه فلانی به آن هدف رسیده پس من هم میخوام به آن هدف برسم و کم نیارم (وقتی در طی این سال ها نگاه میکنم کلا اهدافی که داشتم برای خودم نبوده بلکه همش برای بقیه بوده که چشم بقیه رو در بیارم و خانوادم رو راضی کنم و به بقیه پُز بدم حتی همین لاغر کردنم هم فقط برای بقیه بود که نشون بدم من چاق بودم و لاغر کردم و همین نگاه باعث میشه که از اهدافت دور بشی و همین هم شد که من چیت کنم و شل کن سفت کن کنم به سبک قانون سلامتی عمل نکنم و با اینکه میدونستم تمام آموزه های قانون سلامتی کاملا منطقیه و چون رشته تجربی خونده بودم و در دانشگاه هم در سطح سلولی و مولکولی تحصیل کردم و آگاهی داشتم کاملا با آموزه های استاد توی دوره قانون سلامتی موافق بودم و مقاومتی نداشتم ولی چون هدفم برای خودم نبود و برای بقیه بود و فقط به بقیه بگم فلان و بهمان هستم چیت داشتم)

    .

    .

    .

    🫀ببینید باران رحمت الهی داره میباره و به اندازه ظرفت نعمت ها رو دریافت میکنی و اصلا نگران نباش و بدون که نعمت های خداوند بی نهایت و نا محدوده و داره همینطوری میاد و اگر تو یک لوله خودکار ببری زیر باران شدید شاید نتونی 2 قطره هم آب در آن جمع کنی ولی اگر یه تَشت بزرگی ببری میتونی خیلی راحت در کمتر از 2 دقیقه آن تَشت بزرگ رو پُر کنی

    و اگر شخصیتت بزرگ بشه اونوقت این باران رحمت الهی رو به صورت خیلی طبیعی دریافتش میکنی و این شخصیت بزرگ باید در تمام جنبه های زندگیت باشه تا نعمت ها رو دریافت کنی و اگر شخصیتت کوچیک باشه و سطلت کوچیک باشه، نعمت ها هستند ولی چون تو شخصیتت و ظرفت کوچیکه تو نمیتونی اون باران رو دریافت کنی.

    .

    .

    .

    🫀فرض کنید که رفتید سلف سرویس و یک سلف سرویسی هستش و پولش هم کامل پرداخت شده و تمام غذا ها رایگان در اختیارت هست و تو هر غذایی رو که بخوای رو میتونی بری برداری و جهان دقیق برای ما به همین صورته ولی افرادی که برای خودشون ارزش قائل نیستند و احساس خود ارزشمندی ندارن میرن آشغال ترین و بی کیفیت ترین غذاها رو انتخاب میکنن ( این رفتار رو خیلی از ما ها داریم و خودم که دستی در آتش دارم در این موضوع و سلف سرویس بودن جهان رو فراموش میکنم و چون ظرف و شخصیتمو رشد ندادم خیلی مواقع احساس لیاقت نکردم ولی اشکال نداره با مومنتوم درستش میکنم)

    .

    .

    .

    🫀اصلا چه میشود که یکسری از افراد اهداف بزرگ و خواسته های بزرگ و یکسری از افراد اهداف کوچک و خواسته های کوچک رو انتخاب میکنند و به اهداف خیلی کوچک قانع هستند؟

    فقط به این دلیل که برای خودشون ارزش قائل نیستند و احساس بی لیاقتی میکنند( آخ آخ دقیقا وقتی به هدف گذاری هام نگاه میکنم چون احساس ارزشمندی نداشتم همیشه چیزای پایین میخواستم و خودمو لایق نمیدونستم

    ولی اشکال نداره درستش میکنم احساس لیاقت رو)

    .

    .

    .

    🫀خداوند اینگونه داره بهت نگاه میکنه که تو چقدر برای خودت ارزش قائل هستی؟ و من دقیقا به همان اندازه میتونم بهت بدم و این عین عدالت منه و ظرف تو چقدره؟ و من نمیتونم بیشتر از ظرف تو بهت نعمت بدم و منِ خداوند، نعمت هام بی نهایته ولی تو محدود هستی و من نمیتونم بیشتر از ظرف تو بهت بدم وقتی که شخصیتت کوچیک و ظرفت کوچیکه و فقط در صورتی که خودتو ارزشمند بدونی و احساس لیاقت کنی در تمام جنبه ها و ظرفتو بزرگ کنی اون وقت به صورت خیلی طبیعی در مدارش قرار میگیری بدون اینکه کار خاصی بکنی

    ( یاد جلسه 9 و 10 راهنمای عملی دستیابی به رویا ها افتادم که خیلی ربط داشت به این آگاهی استاد که تعریفش از خداونده)

    .

    .

    .

    🫀مطمئنم وقتی روی احساس لیاقتت کار میکنی بدون شک تمام جنبه های زندگیت تغییر میکنه، چون این احساس خود ارزشمندی فکری هست که دائما داری به جهان ارسال میکنی چون اون فکر( احساس لیاقت) در مورد شخص خودت هست و بخاطر همین خیلی مهمه که خودت، خودتو چطور میبینی و چگونه در مورد خودت فکر میکنی؟

    و وقتی بحث فرکانس رو درک کنی که ما با افکار غالبمان، فرکانس هایی رو به جهان ارسال میکنیم و جهان مثل یک آینه این فرکانس رو میگیره و تبدیل میکنه به شرایط مشابه با فرکانس ما که هماهنگه ، آن وقت درک میکنی که؛

    اون فکری که در مورد خودت داری دقیقا همان فکر و فرکانس غالبت هست که داری در تمام ساعات شبانه روز به جهان هستی ارسال میکنی

    و اگر بیس این فکر رو عوض کنی شرایطتت در زندگی شخص تو به کلی تغییر میکنه (این جمله طلایی استاد کاملا اون ضربه آخر بود که مثل پتک توی ذهن کوبیده شد و قشنگ فهمیدم که باید نگاه خودم به خودم و فرکانس و فکر نسبت به خودم رو کامل تغییر بدم تا بتونم همه چی رو تغییر بدم و الان درک کردم که چرا استاد اینقدر تاکید میکنه روی احساس لیاقت و عزت نفس و اعتماد به نفس)

    .

    .

    .

    و

    من این ردپا رو در اولین روز سال 1404 ثبت کردم و هدف امسالم رو احیای احساس لیاقت با کمک دوره هم جهت با جریان خداوند قرار دادم و به امید خدا انشاﷲ سال بعد زیر همین کامنتم نتایج خودمو از این یکسالی که با کمک این دوتا دوره پیش رفتم رو بنویسم و ادامه بدم مسیر رو

    خدایا شکرت که خودت بهم فهموندی که هدفمو کامل تر انتخاب کنم تا در این مسیر پر قدرت ادامه بدم…

    عاشقتم خدا جون🫀

    .

    ما بهترینیم🫀

    .

    إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ

    [پروردگارا!] تنها تو را بندگی میکنیم وتنها از تو کمک می خواهیم.

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1605 روز

    بسم‌الله النور

    سلام به همه عزیزانم

    چیزی که من بهش رسیدم اینه که من به خواستهایی میرسم که خواسته قلبی و واقعی منه

    من تازه دارم خیلی از چیزها را میفهمم ! تازه دارم میفهمم چرا به بعصی از خواسته هام نرسیدم؟! چرا اینقدر طول کشید ؟!

    به خاطر اینکه اونها خواستهای واقعی من نبودن اونها چیزهایی بود که من میخواستم به خاطر بقیه نه خودم به خاطر حرف دیگران به خاطر توچشم بودن دیگران . خیلی اوقات هم نوشتم من حرف دیگران برام مهم نیست من خودم مهمم اما الان میفهمم من فکر میکرم اینطور هستم ،اما واقعا نبودم

    خدایا من کجام؟؟؟؟؟

    من تازه به این رسیدم که اولین چیز شناخت خودمه خودشناسی و بهبود شخصیت خودمه و امروز هم شما تاکید بر این موضوع داشتین

    خیلی وقتها خیلی چیزها رو میشنویم اما نمی‌فهمیم الان متوجه میشم هر چقدر زور بزنم اما تا وقتی که نباید نمیفهمم

    چقدر از کامنتهام حرفای شما بود که تکرار میکردم تا بفهممشون چقدر در موردشون صحبت میکردم که وارد گوشت و پوست و استخوانم بشه اما آلان متوجه میشم که باز هم نمیفهمیدم خیال میکرم میفهمم

    چقدر تفاوته؟؟!!!!!خدای من

    من باید یاد بگیرم لذت ببرم ارامش داشته باشم چیزی که دوست دارم باشم بقیه در زمان خودش اتفاق میفته زور نمیخواد اصلا زور نمیخواد

    و چقدر باید بگذره تا می‌فهمیدم شاید چند سال دیگه باز بفهمم که هنوز هم نفهمیدم

    اولین چیز برای موفقیت پیدا کردم خودمه

    شش فصل کتاب رویاهایی که رو یا نیستن رو خوندم یک فصل به اسم سبک شخصی خودت رو داشته باش بود و فکر میکردم فهمیدمش فکر میکردم من سبک زندگی خودم رو دارم اما فکر میکرم! فهمیدم فکر میکردم که سبک شخصی خودم رو دارم!!

    و چقدر تضادها اومد تا به من بفهمونه که خودم باشم.

    من خواهرم رو تحسین میکردم برای موفقتهاش برای مشتریهای فراوانی که داره و دلم میخواست من مثل اون باشم اما من باید خودم باشم .

    اصلا اینقدر مطالب جدید درک کردم به آگاهی های جدیدی رسیدن که انگار روی هوا معلقم

    استاد من از آخر به اول رسیدم من اومدم برای ثروتمند شدن اما فهمیدم که باید باورهای من تعقیر کنه شروع به دید فایلها کردم برای باورهای مناسب چقدر دسته باورهای ثروتساز رو دیدم شنیدم نوشتم تا فهمیدم باید روی خودم سرمایه گزاری کنم.شما گفتین روی خودت سرمایه گزاری کن نفهمیدم یعنی چی؟؟رفتم روی دسته سرمایه گزاری روی خودمان. فهمیدم باید آگاهی خودم رو بالا برم با مطالعه با تحقیق شروع کردم فقط میتونستن کتابهاتون رو تهیه کنم اونم یکی یکی تهیه کردم و خوندم فهمیدم باید با خودم به صلح برسم رفتم روی دسته به صلح رسیدن به خودمان فهمیدم باید خودم رو بپذیرم همانطور که هستم و میگفتم خوب من که خودم رو پذیرفتم همین که هستم

    کلی زور زدم برای شغل داشتن برای داشتن درآمد برای خودم هر بار یک تضاد هر بار یک بن‌بست

    فکر میکردم صدای خدارو میشنوم و عمل میکنم اما می‌شنیدم خودم را به نفهمی میزدم

    استاد تازه فهمیدم که من هیچی نمی‌فهمیدم من فکر میکردم که میفهمم

    استاد ای کاش بفهمید چی میگم

    استاد به نظر من، اولین چیزی که باید به ما آموزش میدادین شناخت خودمونه .(شاید گفتین اما من نفهمیدم درک نکردم متوجه نشدم ندیدم)

    چقدر دیدم و شنیدم تعقیر شخصیت جهاد اکبر میخواد

    اما استاد من اول باید به شناخت شخصیتم برسم.

    دلیل موفقیت شما از نظر من شناخت خودتون بود شما اول روی بهبود شخصیتتان کار کردین اول به خودشناسی رسیدین اول نگاه کردین که چه رفتاری دارین؟ چی براتون سخته؟ جچی باید در شما تعقیر کنه ؟بعد تعقیرش دادین

    استاد من تازه شروع به شناخت شخصیت کردم الان زون کردم روی فایلهای خودشناسی

    من بعد چند سال تازه اول راهم من تازه دارم خود رو میشناسم

    من فکر میکردم سبک زندگی خودم رو دارم اما من سعی بر کپی بودن خواهرم داشتم

    حالا فهمیدم وقتی یک مستند میدیدم و به این قسمت از فیلم می‌رسید که میگفتم( یک کاغد برداشتن وتصمیم گرفتم چیزهایی که میخوام و روشی که دوست دارم زندگی کنم رو نوشتم )چرا استپ میزدم و دیگه نمیتونستم ازش بگذرم‌؟ خدا میگفت بهش فکر کن مشکل تو همین جاست اما نمیفهمیدم

    من شماررو میدیدم دلم میخواست شما باشم. استاد عزیز شایسته رو میدیدم دلم میخواست ایشون باشم. خواهرم رو میدیدم دلم میخواست اون باشم.

    نهههه این اشتباه

    من باید خودم باشم

    من باید ببینم خودم چی دوست دارم؟ من کی هستم؟ درونن چی میخوام ؟درونن چی دوست دارم؟ و تمام اینها لازمش اینه که اول خودم رو بشناسم خودم رو پیدا کنم من در این دنیای پر از هیاهو و مادی که چشمها فقط میبین و دلها فقط میخوان گم شدم من باید اول خودم رو پیدا کنم

    (تمام اینها رو وقتی فایل رو تا نصفه دیدم نوشتم و بعد بقیه فایل رو دیدم و شنیدم که استاد شایسته هم میگن باید به خودشناسی برسم پس من درست شروع کردم به نام الله بعد از 1092روز عضویت در سایت و کار کردن روی خودم من تازه از امروز دارم شروع میکنم امروز روز اول شروع اموزشهای منه)

    خدایا شکرت

    به نام الله

    استاد وقتی به این رسیدم که من خودم نیستم و باید خودم رو میدا کنم و کمی بقیه نباشم و تصمیم به تعقیر گرفتم تقریبا یک هفته است تمام چیزهایی که من رو کپی کرده بود پاک کردم تمام راهها رو که من فقط برای اینکه دوست داشتم داشته باشم به خاطر تقلید دیگران تایید دیگران بستم و کامل حذف کردم.چیزهایی که من فکر میکردم خواست منه

    و پاسخ خداوند…

    من پول و ثروت میخواستم که اولین دلیل ورودم به این سایت بود و راهی که خودم میرفتم برای به دست اوردنش ماهی پانصد هزار تومان بود با حذف کردن چیزهایی که باید حذف میشد رسید به روزی میانگین پانصدهزار تومن

    من گه باید زور میزدم برای رسیدن به اون درآمد مثل ملکه خیلی راحت و عالی خداوند داره برام فراهم میکنه بدون زور زدن

    حالا میفهمم خداوند بیشتر از من میخواهد من ثروتمند شوم یعنی چی؟؟ چقدر تضادها وارد زندگیم کرد اما هر بار من دوباره ادامه میدادم چقدر به من می‌گفت این راهش نیست اما من ادامه می‌دادم

    استاد من از اون آدمهایی بودم که میگفتم خدایا اگر این راهش نیست همچین نشانه ای بیاد ،همون نشانه میومد اما من میگفتم نه خدایا یک نشونه دیگه

    خوب دختر خوب اگر تو اصرار به کار خودت داری چرا خدارو قاطی میکنی و میگه نشونه بده اینقدر نشونه به من نشان داد اینقدر تضادها اومد تا بالاخره تسلیم شدم و تسلیم شدن همان و جاری شدن نعمتها همان و این مسیر خودشناسی و خود بودن واقعی شروع شد

    خدایا ما را هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین

    در پناه‌خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      صحرا گفته:
      مدت عضویت: 1475 روز

      سلام دوست عزیزم

      چه کامنتی نوشتی ماشاالله

      با تموم وجودم درک کردم این آگاهی های زیبایی که نوشتی

      واقعا کلی لذت بردم چقدر پرمحتوااا چقدرررر نکات مفیدی گوشزد کردی

      این حد مسلط شدن به قوانین به واسطه قانون تکامل که من اول باید برم سراغ خودشناسی

      که من فک میکردم که فهمیدم و……

      خیلی راه گشاست

      واقعا سپاس گذارم که این گوهرهای ناب باهامون به اشتراک گذاشتی

      از خداوند برات بهترینهارو میخوام

      سال نوتونم مبارک

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1373 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    “خداوندا هرچه دارم ازآن توست و ازتو به من رسیده.از نور آگاهی ات بر من ببار تا ردپای خودم رو بذار”

    ……

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم پیشاپیش سال جدید رو به شما و به “خانواده بزرگ و صمیمی عباس منش تبریک میگم و از خدا میخوام سال1403 بهترین بهترین سال عمرمون بشه و بسازیمش به لطف الله یکتا”

    ……

    استاد عزیزم خواستم از صمیم قلبم بگم

    کاری که شما دارید میکنید خیلی خیلی ارزشمنده. استاد شما دارید بر زندگی میلیون ها آدم اثر خوب میذارید. استاد شما رسالتتون رو هر روز دارید عالی و عالی تر انجام میدید.

    هر روز قلبتون بزرگتر و مهربون تر میشه. چون ما بچه ها داریم پیشرفت میکنیم ما بچه ها داریم خدا و زندگی و جهان رو از عینکی که به ما هدیه دادید نگاه میکنیم. استاد عباسمنش شما بهترین بهترین الگو موفق در تمام زمینه ها برای یک نفر که در این جهان امکان داشته باشه هستید در تمام ابعاد.

    آخی قلبم باز شد.

    آخی که چقدر من حالم در این لحظه عالیه

    خدایا کرمت رو شکر.

    …..

    از دیروز 3 بار فایل رو گوش دادم استاد انقدر با هر کلمه و نکته که میگفتید من قلبم بازتر میشد و توی ذهنم جرقه میزد و تایید میکردم و انقدر مطالب توی ذهنم میومد که نمیتونستم مدیریتش کنم از بس نکته داره این فایل .و بعد کامنت میخوام بشینم کلمه به کلمه و نکته به نکته برای خدا مکتبوب کنم برای سال جدید

    برای خودم توی کوله ام بذارم برای سال جدید

    استاد شما با این فایل بهترین عیدی که آدم میتونه به عزیز ترین کسی که توی دنیا داره بده دادید. عاشقتم استاد…

    خدا رو باز شکر میکنم برای جریان هدایتی که در این سایت هر لحظه داره انجام میده.

    دو سه روزه داشتم فکر میکردم که الان با توجه به شروع سال جدید و فرکانس ها و خواسته های خیلی از دوستان در این سایت از جمله خودم که خدایا ی نقشه راه جدیدی برای سال نو به من بده که شما با جریان هدایت خداوند همراه شدید و این هدیه ارزشمند رو به همه ما به عنوان بهترین عیدی دادید…

    استاد اصلا غوغایی در درونم .

    استاد من دیشب شهرستان بودم صبح زود اومدم مشهد.توی راه فایل رو گوش دادم انقدر حالم عالی شد انقدر انرژی گرفتم و خدا رو شکر کردم .

    خدا هم گفت حالا که حال و احساست خوبه تورو به ی جا هدایت میکنم بیشتر کیف کنی .استاد بصورت الهامی از ی مسیر دیگه به سمت خونه حرکت کردم تا رسیدم میدون جانباز که وای نگم براتون از حجم این همه بوی گل های شب بو که واقعا هنوز که هنوزه بعده 2 ساعت بوشون توی مشامم هست.

    انقدر گل های مختلف انقدر زیبایی انقدر تزئنات و گل آرایی که من فقط لذت میبردم و خدا رو به خاطر این همه زیبایی شکر میکردم زیر لبم و بین گل ها قدم میزدم و به شما و خانم شایسته فکر میکردم که همیشه زیبایی ها رو برای ما توصیف میکنید.

    خلاصه استاد کلی فیلم و عکس و انرژی گرفتم الانم اومدم با حال خوب ی ردپا از خودم بذارم.

    استاد با توجه به اینکه من دوره بی نظیر احساس لیاقت و ارزشمندی رو دارم

    باز ندای درونم گفت سال جدید بشین روی این دوره کار کن با عشق با تمرکز چون دلم میگه ذهنم میگه چون منطقم تایید میکنه که جهان هر لحظه داره به قالب ترین افکار و فرکانس هام داره پاسخ میده ن افکار لحظه ای که ی لحظه میاد و میره ن جهان داره هر روز به گفتگو ها و افکار و فرکانس هایی که من در طول 24 ساعت از روز بیشتر میفرستم پاسخ میده.

    چیزی که تا قبل جلسه 2 دوره احساس لیاقت اصلا انگار توی عمر نشنیده بودم که هر لحظه داره 1 نفر انگار توی ذهنم صحبت میکنه

    اصلا حواست هست چی توی ذهنت میگذره

    و استاد چقدر نیازه که من این جلسه رو گوش کنم تا یادم نره تا نجوا ها غافلم نکنه .باید هر لحظه حواسم به گفتگو هام باشه

    بدونم چی داره گفته میشه و حواسم باشه نره برای خودش حرف بزنه ….

    خدایا در این‌لحظه شکرت .

    استاد با هر نکته ای که گفتید در این فایل توی کارم توی شخصیتم تو نگاهم به خودم و دنیای اطرافم

    توی شرایط و اتفاقات زندگی ام درست بودنشون و تایید کردم و باید هزاران بار تکرار کنم .

    خیلی خیلی نکته داشت نمیتونم توی کامنت بگم‌ همش رو .

    خدایا در سال جدید همه ما رو به راه راست به راه کسانی که نعمت دادی هدایت کن .

    آرزوی بهترین احساس های خوب جهان برای تک‌تک شما ها .

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    مجید بختیارپور عمران گفته:
    مدت عضویت: 1002 روز

    در ادامه کامنت اول

    و یاد گرفتم که دیگه ازاین تاریخ به بعد تو جمعی حرف میزنم اگه کسی توجه نکرد دیگه ادامه ندم و کاری که قبلا میکردم اعصبانی میشدم که دارم باهاتون حرف میزنم بهم توجه کنین و ازاین کارایی که باعث بی ارزش جلوه دادن بیشترم میشه رو انجام ندم یاد گرفتم اصلا تو جمعی که میدونم گنجایش حرفامو ندارن اصلااااا حرف نزنم که بخوام ارزش خودمو حرفامو آگاهی هامو پایین بیارم یاد گرفتم واسه کارم ارزش قایل بشم و کارمو برای لذت بخشی خودم انجام بدم و بدنبال رفتار و عملی باشم که خودم دوست دارم بامن بشه جنسایی رو بخرم و بفروشم که خوب هستن و خودم دوست دارم و نیتم فقط خدمت و برد برد برد باشه و همیشه خدارو در نظر داشته باشم و کار و یا عملی که باعث بی ارزشی و کم ارزشی من میشه رو اصلااااا و ابداااا انجام ندم حتی اگه میلیارد برام سود مالی داشته باشه یاد گرفتم که تا من ارزش نداشته باشم نا من احساس خودارزشی مو افزایش ندم داشتن هیچ حرفه و نعمتی نمیتونه منو در جمعی یا جایی محبوب یا عزیز جلوه بده فهمیدم هیچ کسی نمیتونه بهم کمک کنه جز خودم اونم با ارزشمند دانستن خودم

    من باید بفهمم و درک کنم و باور کنم که من

    باارزش ترین و مقدس ترین و باشکوهترین موجود خدا بروری زمین هستم و هستم وهستم…

    من محبوب خدا و عزیز دل خداهستم

    من لایق برخورداری از تمام نعمتهای این جهان مادی هستممممم.

    الهی شکرت

    من تا حالا هیچکدوم ازاینارو رعایت نمیکردم شوهی های بیجا و انجام میدادم هر جا با هرکی درباره قانون خدا حرف میزدم و الان که میفهمم همه اش میخواستم من حرف بزنم اگه هرکی شبیه حرف منو بهم تحویل میداد نمیزاشتم ادامه بده چون میخواستم بگم من خودم بهتر ازینو بلدم تو چی میگی و دقیقاااا داشتم حرف میزدم از درون داشتم آتیش میگرفتم بعد انتظار داشتم طرف مقابل حرفمو دل بده و تمام توجه شو بمن بده واقعا اینارو میدونستم که اشتباهه باز انجام میدادم و تکرار میکردم بعضا بحث و دعوا آخرش بود بیشترم با نزدیکانم این اتفاق میوفتاد وای خدایااااااا من چقد جهل و نادانی داشتم و انتظار داشتم پیروز باشم تو کارهام و جذب اهدافم امروز با گوش دادن به این فایل الماس گونه استاد باعشقم خیلی چراغ ها در من روشن شد که ازین به بعد هر کار شبیه کار گذشته منو بی ارزش میکنه و تا زمانی بی ارزش باشم شب و روز قرآن بخونم دعا بخونم مطالعه کنم رشدی نخواهم داشت تا زمانی نفهمم که من اشرف مخلوقاتم رشد نخواهم کرد خداروشکررررر که امروز اینو با پوست و استخونم دارم درک میکنم و خداروشکر میکنم ایتقد لایقم که سریع به اشتباهم پی میبزم و زودی هم راهکار و عملی میکنم در این باره اصلااااا مقاومت ندارم نمیزارم ذهنم مقاومت کنه از بدو شروع تغییراتم اینجوری بودم ولی اگه اونروز اول با این استاد همراه میشدم الان معلوم نبود کجاها بودم ولی اینم حتما باید تکامل ایجاد میشد خدایا منو به راه راست هدایت کن خدایا کمک کن تا هم صبور باشم هم شکرگزار الهی آمین

    استاد جانم بابت این یاداوری های ناب و آگاهی های ناب و آموزه های نابتون شکرررررر و چقد خوش هیکل و زیبا شدین و پارادایس تو میخواااااااام دوست دارم اونجا یروز مهمانتان باشم بزودی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  8. -
    سید عظیم بساطیان گفته:
    مدت عضویت: 854 روز

    بنام خالق زمان ”

    امروز روز جمعه 3 فروردین سال 1403

    سال نو مبارک استاد خوبان ”

    خانم شایسته ” و تمام دوستان بهشتی ”

    سلام ”

    سال نو شده ، و خیلی ها خونی تکونی کردن، خیلی ها لباس نو خریدن ”

    مبارکه ” اینها همه خوبه”

    اما به نظر من سالت نو نمیشه؟ ؟!!

    اگر خودتو نو نکنی ؟

    سالت نو نمیشه، اگر همین تغییر سالُ بهانه ای نکنی برای تغییر ”

    برای پیشرفت….

    برای تکامل …

    برای دوری از کینه ها ، برای دوری از حسادت ها …

    برای خونه تکونی دلت ”

    از هر چی گرد و غبار که روی شخصیتت میشینه ”

    سال نو فقط یک سال به عمرت اضافه کرد ”

    در صورتی که همان بودی که با خودت آورده باشی به سال جدید….

    تغییر تو ربطی به شرایط روزگار نداره ”

    من میگم سال تغییر کرده. فقط کافیه ماهم رو به خوبی ، تغییر کنیم ”

    حتما اتفاق های خوب خواهد افتاد ”

    امیدوارم در این سال جدید پر بشه از آدم های صادق ”

    وفادار ”

    متعهد ”

    ارزشمند ”

    بخشنده ”

    و پراز نور خدا ”

    دیشب به خودم گفتم شعور یک گیاه در وسط زمستان ؟؟!!!

    از تابستان گذشته نمی آید؟ !!

    از بهار می آید . که فردا می رسد ”

    گیاه به روزهایی که رفته نمی اندیشد.

    به روزهایی می اندیشد که می آید ”

    اگر گیاهان یقین دارند که بهار می آید ؟

    چرا ما انسان ها چرا باور نداریم! ؟

    که روزی خواهیم توانست به هر آنچه که بخواهیم میرسیم.

    در سال نو انشاءالله خودم و تمام دوستان انسانی متفاوت و کاملی از خود بسازیم ”

    سلامتی و ثروت رو برای همه دوستان بهشتی ام .آرزو دارم ”

    روز گارتون شاد شاد ”

    دنیاتون پراز محبت “

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    سیده ملیکا مرتضوی گفته:
    مدت عضویت: 781 روز

    به نام خدایی که هرچه دارم از اوست

    وای خداجون

    یه فایل جدید …اخ جون نمیدونید چقدر خوشحال شدم

    ای جان

    سلام سلام سلام سلام سلام

    سلام پدر فافای عزیزم

    سلام استاد من

    سلام عزیز دلم

    سلام مریم جونم

    سلاممممم

    وای عاشقتونم مرسی که فایل جدید برای سال جدید گذاشتید توی این چندین روز که اصلا نیومدید همش فایلای قبلی که برای عید میزاشتین رو میدیدم ….

    و امشب با این ذوق اومدم دیدم فایل جدید برای سال گذاشتید

    وای عاشقتونم ممنونم ….

    دوستتون دارم

    خب برم دیگه سر فایل …

    وای دارم از ذوق میمرم ….

    .

    .

    خب

    .

    .

    یاد اوری بی نظیر برای اینکه چرا هر سال میگیم امسال دیگه دیگه سال منه ….

    هدفارو مینویسیم و بعد میزاریم تو دفتر و دیگه کاری بهش نداریم

    سال جدید یه احساسی هست که دیگه امسال قراره فرق کنه

    جهان چطوری کار میکنه ؟

    افکار ما و پاسخ ان ها از جهان

    چگونه ؟

    افکار ما تبدیل به شرایط و موقیت ها ادما ایده ها میشه

    به هر مقدار که یک فکر تکرار بشه باور میشه و با تکرارش باور قوی تر میشه و باعث سریع تر شدن اتفاقات میشه

    .

    .

    وای اینجاش خیلی مهم بودااااا ملیکا خوب گوش بده

    .

    .

    وقتی تو یک هدفی مینویسی عملا فقط توی اون نیم ساعت بهش فکر کردی و بعدش تموم میشه میره و دیگه بهش فکر نمیکنی

    نه تنها بلکه اون ویژگی هایی که نیازه تا درون خودت به وجودش بیاری رو هم ایجاد نمیکنی و عملا هیچ اتفاقی نمیوفته ….

    .

    .

    وای خدای من …دقیقااااا …چقدر من این اشتباه رو کردم …و فکر میکردم قانون تکامل یعنی زمان یعنی تو یه چیزی رو می خوای یه بازه ی زمانی میگذره بعد به خواستت میرسی …

    ولی نه اینطور نبود ..

    با همین تفکر بود که من حدودا 4یا 5 سال پیش اولین بار بود که هدفام و رویا هامو نوشتم و توی دفتر و اصلا فراموش کردم و بعد 4سال من دفترو باز کردمو دیدم چه موفقیت هایی دوست داشتم بهشون برسم و به خاطر اون کلیپایی که اون موقع دیده بودم قانون تکامل رو اینجوری باور کرده بودم …

    محتوای اون کلیپ از یک بازیگر معروف خارجی بود که میگفت من یه روزی هدفامو نوشتم و گذاشتم زیر کمدم و 5سال به خودم وقت دادم و بعد 5سال من اولین استارد این موفقیت ها برام خورد …

    من با مغز 15 ساله و پر فشار

    به خودم گفتم اوهههه 5سال خیلیه ولی اگه من 5سال پیش این کارو میکردم شاید الان به اون خواسته رسیده بودم …

    پس من یکی دو ساله مثلا تا 17 سالگی مینویسم و وقت میدم …غافل از اینکه …به خودم وقت دادن به این معنا نیست که بزاری یه زمانی از اون برگه بگذره …یعنی خودتو اپدیت کنی و به روز کنی …

    دربارش چیز یاد بگیری و براش تلاش کنی …

    میدونی تکامل قبلا مثل یک چک بود توی ذهنم که مثلا تو ارزو یا خواستت رو مثل یه چک مینویسی روی یک کاغذ و روزشو حالا یا مینویسی یا حدودی تعیین میکنی و بعد صبر میکنی تا اون روز برسه ….

    یه همچین چیزی …

    در اعماق وجودم بود …

    سر همین وقتی دیده بودم یکسری ها توی 18 سالگی به موفقیت های چشمگیری رسیدن منتظر بودم تا 18 سالم بشه …

    میدونی موفقیت رو به اون زمانه به اون سنه و …. چسبونده بودم …

    و وقتی 18 سالم شد انگار دنیا رو سرم خراب شد که پس این نبود …حالا چی …؟

    درباره ی اتفاق 15 سالگی و اون کلیپ 5 سال به خودم وقت دادن …

    راسش اصلا پشیمونم نیستم که بگم ای کاشو فلانو اینا

    اتفاقا خوشحالم چون این اولین قدم بود اولین بار

    و اتفاقا رشد شخصیت من

    از همون جا با دستان خدا ایجاد شد و من برای اولین بار توسط یک استاد دیگه با مباحث ابتدایی این جهان اشنا شدم …

    و واقعا خداروشکر میکنم وای اصلا باورتون نمیشه اصلا عجیب من با اون استاد اشنا شدم …خیلی عجیب …در همین حد میتونم بگم که واقعا کار خدا بود …

    و بعدشم اینجام ….

    و درباره ی قضیه ی انتظار برای 18 سالگی یا موفقیت در اینیستاگرام (اونم این بود که موفقیت اون دختر رو چسبونده بودم به پیجش و میگفتم چون اون اینیستا داره چون پیج داره چون پدرو مادرش بهش اجازه ی پیج زدن دادن موفقه و بعدش که جرعت صحبت رو پیدا کردمو اینیستارو روی موبایل مامانم نصب کردمو پیج خودمو زدم بازم انگار دنیا رو سرم خراب شد و گفتم حالا چی چرا نشد چرا هیچ اتفاقی نیوفتاد …..)

    خلاصه این دو مورد بهم فهموند که تکامل رو اشتباه فهمیدی …

    و خوشحالم …که اون اشتباه 18 ساله و اینیستا اتفاق افتاد …چون الان دیگه بازی رو بلد شدم و دیگه اونطوری فکر نمی کنم …

    من الان 19 سالمه و بعد اون اتفاق 18 سالگی دیگه بهونه ها رو کنار گذاشتم و گفتم نه به هیچ زمانی مرتبط نیست و این راهو پیش گرفتم و وسطای 18 سالگی عضو این خانواده ی بی نظیر شدم …

    در واقع من توی این خانواده هنوز 1سالمم نشده ولی به اندازه این 4یا 5 سالی که به اشتباه منتظر زمان بودم تا بگذره و من به خواسته هام برسم اگاهی و تجربه کسب کردم و اصلا اتفاقاتی افتاده که بعضی وقتا اون ذهن اشتباه میاد میگه دیدی به 18 یا 19 سالگی ربط داشت …چرا تو پس اینقدر الان شخصیت و زندگیت عوض شده و من هر بار زندگی که ربطش میدادم به سنو زمانو یاد اوری میکنمو و میگم نه اصلا …اصلا ربط نداره …برو ببینم …با همین تفکر منو توی انتظار بی جا نگه داشتی …اگه راست میگی همین اتفاقو که الان برام رقم خورده برا تارا توی 15 یا 16 سالگی خورده …منم دوست داشتم اون موقع و منتظرش بودم ولی چرا نشد …؟الان اون از من جلوتره و توی فرکانسای بالاییه و من نه …برو ببینم باور مزخرف …اگه زمان بود که برای برادرمم که الان 15 سالشه باید رقم میخورد اونم دوست داره …مغز من اینو بفهم که همه چیز فرکانسه …اگه می خوای به من کمک کنی ساکت باشو همکاری کن تا فرکانسمو ببرم بالا اگرم مقاوت میکنی که بریز بیرون این مقاومت ها رو تا همشو برات درست کنم …

    اینقدر نخوا مثل فلانی و فلانی بشی …اونا از تو جلوترند درسته …خیلی هم جلو هستن …و تو با این منطقات نمیتونی برسی بهش …ولی بدون که این فرکانس اوناس که بالاس و تو هم میتونی با طی کردن پله ها برسی به اون نقطه …میتونی تند تند این پله ها رو بری ولی نمیتونی بپری و از پله ای که هستی بپری 10 تا پله بعدی …لطفا فقط پله ی فرکانسی بعدی رو برو …همین….

    .

    .

    .ادامه ی فایل

    .

    .

    چه فکری درباره ی خودت داری

    چه فکری درباره ی دنیا ،ادما داری

    چه باورایی درباره ی موضوعات مختلفی داری ؟

    .

    .

    وای این سوالا این سوالات چالشی شخصیت ساز عاشقشم …

    حتما خوب دربارش فکر میکنم …

    .

    .

    چرا سال ها تقریبا مثل همه …

    چون باورا و نوع نگاهاشون همونه ….

    چطور به یکسری هدفای انتخاب شده رسیدیم ؟

    سوال اینکه چه خواسته هایی رو زود تر رسیدی ؟

    خواسته هایی که خودتو لایقش میدونی …

    احساس خود ارزشمندی ….

    اینکه چه افکاری درباره ی خودت داری

    نه فقط ظاهرت

    بلکه خودت ؟ اینکه کارت ارزشمنده ؟ ادم دوست داشتنی هستی ؟ توانمندی ؟ادمی هستی که میتوانی یاد بگیری ؟ هر چیزی که نیاز باشه برای پیشرفت بیشتر رو میتوانی یادبگیری ؟ میتونی هی پیشرفت کنی و بهتر و بهتر بشی ؟ باور داری داری ارزش خلق میکنی ؟ میتوانی یادبگیری و بهتر شوی ؟

    .

    وای وای این باور کار من ارزشمنده …وای چقدر نیازش داشتم …وای …خدایا …باورم نمیشه …همینه …چیزی که همش تو ذهنم به صورت های مختلف و به صورت و حرفای مختلف تکرار میشد …

    وای الان گریم میگیره …

    .

    .

    اهداف خدایا …اهداف واقعی …

    قدم اول انتخاب اهداف

    هدف تو چیه ؟ برای به بقیه نشون دادن …برای اینکه مثل اون بشی …برای اینکه اون داره ؟ برای اینکع ثابت کنی ..؟ یا واقعا اون هدفو می خوای ؟

    به اهدافی راحت تر میرسی که برای خودت می خوای نه بقیه نه انتظاراتی بقیه ازت دارند …

    چی رو دوست داری ؟ چه شغلی چه کاری ؟برای خودت .‌‌

    چی رو با تمام وجودت می خوای؟

    اگه یه خواسته ای درونن بخوای انگیزه داری …صبح تا شب تجسم میکنی …

    و قدم دوم اینکه ایا باور داری که لایقشی ….

    یه شخصیت عالی در خودت ایجاد کن …

    .

    .

    خدایااااااا

    چقدر این فایل نعمت داره …هر ثانیش …برام یه نعمته ….

    .

    .

    چه احساسی نسبت به توانایی ها و مهارت هات داری ؟

    ایا درونت برای کار هات و محصولاتت و کارت ارزش قائلی ؟

    تفاوت در احساس لیاقته ….

    .

    .

    در سال جدید روی بهبود شخصیت کار کنیم ….

    وای باورم نمیشه الان گریم گرفت …

    بزار بگم چی شد …

    وای خدااا

    الان دقیقه ی 22 فایل بودم که استاد گفت امسال رو بزارید روی بهبود شخصیتتون کار کنید …

    دیشب سرگردان نشستم و با خدای خودم صحبت کردم …..

    پر از شک بودم پر از تردید …به خدای خودم گفتم….

    همشو براتون مینویسم تا بهتر متوجه این اشک شادی و شوق الانم بشین و متوجه این خدای بی نهایت و فوق العاده …. این گفت و گو به شرح زیر بود …

    .

    .

    من : سلام خدای قشنگم این روزا خیلی هوامو داری خیلی باهام تنهایی بهم کمک میکنی ممنونم ازت ‌‌‌

    مثل همیشه ازت کمک می خوام ازت می خوام

    مثل همیشه فقط تورو دارم

    خدایا ….

    من نمیدونم نمیفهمم خدا الان اصلا نمیدونم چی خوبه چی رو انتخاب کنم …امروز اون فایل مصاحبه ی استاد عباس منش با دوستان اون پسری که توی 4 سال اینقدر پیشرفت کرده بود و از 17 سالگی به امریکا اومده بود اونم تنهایی رو گوش دادم و به شک افتادم ….تو من رو راهنمایی کن …من نمیدونم …من نمیفمم …تو بگو ..چه کنم ؟از طرفی کنکور از طرفی بیزینس و اپ شفا از طرفی پول از طرفی دانشگاه ….

    توی فایل گفته بود باید تمرکزت رو ببری روی یک چیز و ازش یه عالمه اطلاعات کسب کنی و بعد کلی اقدام کنی …

    ولی من چطوری متوجه بشم چیکار کنم

    از طرفی 3 ماه طلایی تا کنکور مونده و من واقعا وقت زیادی ندارم حساب کردم از بعد از تعطیلات عید من هفته ای 60 تا 70 ساعت بیشتر وقت ازاد ندارم خب این فقط برای تمرکز روی یه کاره

    تازه درس خوندن برای دانشگاه رو هم حساب نکردم …(اینو بگم که من سال پیش کنکور دادمو و دانشگاه ازاد قبول شدم رشته ی ژنتیک …الان یکم بیشتر این رشته رو دوست دارم ولی هزینه هاش و روزانه دو سه ساعت رفت و امد و مخصوصا دشواری رفتو امدش و همچنین تهران بودن مامانم توی 3روز در هفته و اصرار اون که بخونم و تهران قبول بشم تا همه با هم بریم اونجا و یا اصرار پدرم که دولتی بیارم به خاطر هزینه هاش و حتی محیط و اب و هواش و طبیعت کوچیکی که نسبت به دانشگاه اصفهان داره چون اونجا نجف اباده و دوستانی که اصلا توی فرکانس من نیستن این فکرو هر لحظه تو سرم میندازه که بشینمو برای کنکور امسال یه جای خوب بیارم …)

    خدا :خواستت چیه ؟ عطش تو ؟

    من : خب من می خوام ثروتمند و در واقع پولدار بشم

    دوم دانشگاه نزدیک تری داشته باشم و یه دانشگاه خوب تر و با طبیعت بیشتر که حس خوبی داشته باشم دانشجو های بهتر زیباتر حس بهتر و خب بیزینس ،اپ شفا و سایت برای خودم و شرکت

    خدا : میدونی چرا نمیتونی گزینه ی کنکور رو بزاری کنار ؟ چون باور کمبود داری

    کمبود فرصت دوباره ی قبول شدن در دانشگاه

    ببین اصلا اینطور نیست

    (و الان بهم گفت که یکی از باورای دیگه که با اینکه ماه ها حتی از اولین روز دانشگاه حتی نتونستم یک قدم برای این کنکور قدم بردارم باور نتوانستن و حس اینکه من که هر چی بخونم یاد نمیگیرم یا توانایی یادگیری و پیشرفتشو توی تست زدن و درصد ندارم …و باور اینکه من حس لیاقت دربارش ندارم …خودمو به خاطر چیزای مسخره مثل کارنامه و معدل پایین لایق جاهای دولتی و خوب و به نام نمیدونم و وای الان یه باور ته ذهنم اومد بالا که حس لیاقت ندارم چون قدم کوتاهه …

    و نمیتونم توی اون دانشگاه ها باشم یا ظاهری بدون جوش یا دندون هایی بدون ایراد ندارم …

    خدای من این دیگه کجا بود ….

    من :خب تو برنامه ی پیشنهادیت چیه ؟

    تمرکز رو ثروت و بیزینس یا تمرکز بر درس و کنکور و دانشگاه ؟

    خدا :اولی …به یاد بیار که همون سالی هم که صبح تا شب وقت داشتی برای تمرکز بر کنکور، دوست داشتی بیزینس راه بندازی و از این دایره ی محدودیت درسی بیای بیرون …

    من :خب اره ولی اگه فرصتم رو از دست بدم چی ؟

    (اینو بگم که امسال دومین سالیه که کنکور داره به صورت شرط معدلی برگزار میشه و درسای عمومی و تخصصی از نمرات پایان ترم 50 درصد تراز و درسای تخصصی که به صورت تست توی کنکوره 50 درصد تراز و رتبس و درسای عمومی توی تستای کنکور نیست و فقط با نمرات حساب میشه و من اصلا معدل بالایی ندارم …)

    خدا : کدوم فرصت …بی شمار فرصت هست بعدشم تو با رفتن به دانشگاه و یه برنامه ی مختصر می تونی اونم تا حدودی کنترول کنی …

    من :چطوری ؟ ببین خدا نمیدونم اصلا نمیدونم چطور باید برنامه ریزی کنم اصلا حرفای استاد رو نمیفمم نمیدونم تو بگو

    میای الان برنامه بریزی برام …لطفااااااا

    خدا :آره هدفات و خواسته هات رو نوشتی …؟

    من :اره اره اونا که الان برای امسال نوشتم یا 6 ماه پیش

    (6 ماه پیش یه هدایتی شدم و به صورت معجزه اسایی از یک استادی که استاد عباسمنش هم میشناسند و دوست ایشون هستن یه دوره ی هدف گذاری خریدم و تا نصف بیشتر هدف گذاری رفتمو و ولش کردم )

    خدا: مگه به قبلی ها رسیدی یا براش برنامه نوشتی ؟

    من : نه ….پس باید ….

    خدا: اره درسته پس تو خواسته هات زیاد تغییر نکرده پس همشو بگو …

    من :( رفتم اون دفتر که 6 ماه پیش با پاسخ به یکسری سوالا خواسته هامو پیدا کرده بودم رو اوردم و کاغذ هایی که الان برای خواسته هام نوشتم رو هم اوردم و مشترکا و مهماشو جدا کردمو به صورت خلاصه گفتم)

    خب اصلی ترینش ثروت و پوله و موبایل که خب بهش ربط داره

    بعدش خودم و شخصیتم مثل روابط تصمیم گیری خودارزشمندی شجاعت

    و در اخر هم دانشگاه خوب و نزدیک و حالا یا اصفهان یا تهران ترجیحا اصفهان فکر کنم خوبه

    خدا :اینارو روی کاغذ …همین الان به صورت خلاصه بنویس

    من :چشم (همون موقع یه برگه از کلاسورم جدا کردمو نوشتم

    ثروت و پول

    شخصیت موفق

    دانشگاه

    خدا:خب حالا 3تاچیز داری

    جلوی ثروت و پول بنویس بیزینس و باور

    جلوی شخصیت موفق بنویس اموزش عمل باور

    جلوی دانشگاه بنویس اموزش تمرین باور

    خیلی خب حالا هرکدوم رو برات شفاف سازی میکنم

    ایده ی اپ(ایده ی پولساز و عالی من که خدا توی سرم انداخته ) خیلی عالیه و نیاز به وقت و انرژی داره و اولویت اول تو هم هست ….

    برای ثروت هم باید بیزینس رو راه بندازی و هم دوره های باور ثروت ساز رو بری ….

    برای خود ببیزینس هم که همون که گفتی باید اطلاعات و تخصص رو برای خودت بالا ببری مخصوصا درباره ی اپ و متخصص بشی و بعد بی شمار عمل کنی اونم به اموزش و عمل و تمرین و باور نیاز داره ….

    من ؛درسته خب ….

    خدا : درباره ی شخصیت موفق

    در این باره باید اموزش ببینی عمل کنی و باور به خودت رو و باور به من رو افزایش بدی

    که اونم نیاز به اموزشات داره و عمل پولادین تو ،که همین به بیزینس تو هم کمک میکنه

    (حالا فهمیدم چرا )

    من :ببخشید یه سوال

    یعنی میگی بی خیال پیج اینیستا و روبیکا و اپارات و یوتیوب بشم ؟ بی خیال درامد و اینا بشم و تمرکزی برای رشد تلاش کنم

    ( توی این یک سال کلی برای درامد تقلا کردم و با هر بادی به هر جهتی که میگفتن میتونی باهاش به درامد برسی رفته بودم و بی نتیجه یا خیلی خیلی کم نتیجه بود برام …)

    خدا :دیدی ؟ الان چند تا اپ رو گفتی چقدر از این شاخه به اون شاخه پریدی…

    فعلا اره …بعدشم تو داری برای درامد و ثروت تلاش میکنی …اونارو حذف کن تا دستو پاتو نگیرند …هم فکرت ازاد تر میشه هم خودت متمرکز تر میشی….

    ….

    پس تمرینات عملیت از همین الان شروع شد :حذف یوتیوب و تمام پیجای اینیستا خودت …اپارات روبیکا حذف اکانت تلگرام جدیده ی خودت و اونی که روش دوره ی اینیستاس …کنار گذاشتن هر اموزش اینیستا و ایناس

    ( امروز تا حدود 80 یا 90 درصد این پاکسازی رو انجام دادم …)

    من :چشم اما‌ من نه موبایل دارم نه به نت دسترسی دارم چطور این اینیستا و یوتیوب که اطلاعاتی که می خوام رو دارند بهشون دسترسی پیدا کنم ؟

    خدا : چطور چطور نکن به من گوش کن …نگران اونا نباش من خودم درستش میکنم …تو فقط به حرفای من عمل کن …

    من :چشم

    خدا: ادامه میدم …

    درباره ی دانشگاه هم که تو دوتا وظیفه داری اینکه خوب اموزش ببینی تمرین کنی و باورات رو درست کنی برای این موردم باید وقت بزاری ولی نه زیاد و نه کم در حد خودش اینقدر که درسای دانشگاه رو فول باشی و لابلاش از دبیرستان بخونی که نخوندی هم اشکال نداره و در ادامه بهت میگم که برای این چیکار کنی که نتیجه ی مطلوب بگیری ….

    من :اخ قربونت برم من ….

    خدا : خب مرحله ی بعدی سوال پرسیدنه …بیار …

    باید از خودت بپرسی

    چه قدم های روزانه ای میتونم برای این هدف بردارم …

    اگر بشود چه می شود

    چه باور هایی برای رسیدن به این هدف دارم

    چه باور هایی را باید عوض کنم

    چه باور هایی خوب و مطلوب است که باید بسازم که میتونی از این هم کمک بگیری که موقعی که اون ادم که اون رو خلق کرده هستم چه باورایی دارم …

    و اینکه درباره ی هر موردی باید این باور ها را عوض کنی

    باور اینکه رسیدن به این هدف سخته … به اسونه

    باور اینکه نمیتونم …به میتونم

    باور اینکه شدنی نیست …به شدنی هست …

    و بعد

    این سوالات

    چه تصمیمات جدیدی باید بگیرم

    چه عادت هایی داری که باید حذف کنی

    چه عادت هایی رو باید تغییر بدی

    چه عادت هایی رو باید جایگزین کنی ….

    .

    .برای هر سه به این سوالات پاسخ بده و بعد بیا تا باهم حرف بزنیم ….

    (که سوالات این فایل بی نظیر رو هم براش حتما اعمال میکنم …وای خدایا مرسی …)

    اتمام مکالمه ی من با خدا ….

    .

    .

    .

    میبینی …چه خدای واضح و شفاف و زیبای …

    من قربونت برم اخه چقدر تو خوبی …

    وای خدا جونم …اصلا دیگه دستم نمیره برای ادامه ی فایل …اینقدر که الان ذوق دارم برای پاسخ دادن به سوالات. …

    یادم باشه تا دقیقه ی 22 گوش دادم …

    وای تکرار این گفت و گو و نوشتنش برام کلی درس داشت …

    عاشقتم خدا …

    عاشقتون …

    این قسمت اول کامنتم بود …امیدوارم سال جدید بهترین سال براتون باشه …

    کلی انرژیم بالا رفت ..

    عیدتون هم مبارک …

    اینم یه عیدی کوچیک باشه از طرف من …

    دوستتون دارم حتما قسمت بعدی کامنتو هم مینویسم …

    .

    .

    فعلا خداحافظتون باشه …

    ممنونم برای وجود تک تکتون ‌‌‌….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 699 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    به نام رب العالمین

    سلام بر استاد جانم و سلام بر خانم شایسته دوستداشتنی

    و سلامی از جنس نور و عشق به تمامی دوستانم در این سایت توحیدی، کسانی که با کار کردن روی خودشون دارن بزرگترین خدمت رو به این جهان میکنن یعنی باعث گسترش جهان میشن

    قلبم بهم گفت درکی که تازگی پیدا کردم بیام اینجا بنویسم

    که چقدر همه چی احساس لیاقته ,,, اینو تازه یکم بهتر از قبل درک کردم

    خداوند هدایتم کرد به یه سری مصاحبه از افراد موفق ،،،، دیدم کاملن دستاوردهاشون طبق قوانین ثابت و بدون تغییر خداوند هست

    احساس لیاقت رو در ظاهرشون، در کلامشون، در احساسشون، در زندگی‌شون، در روابطشون، در تغذیه‌شون، در کسب و کارشون، در ارتباطشون با خدا، در عملی کردن ایده‌هایی که بهشون الهام شده؛ دیدم و تحسین کردم تازه یکم برام جا افتاد تاثیر احساس لیاقت در تمام جنبه‌های زندگی چطوره!!!

    بعد دیدم من با اونا هیچ فرقی ندارم جز در میزان ایمان!!! ایمانی که عمل بیاره

    ایمان به خود یا میتونم بگم احساس لیاقت،

    ایمان به خدا،

    ایمان به قوانین،

    واااااای خدااااایِ من، اینام ایده‌هایی که بهشون الهام شده به اندازه ایده‌هایی که به من الهام شده و من بخاطر عدم احساس لیاقت و خود ارزشمندی رهاشون میکنم!!!!!! دقیقا به همون اندازه بدیهی و ساده‌ست ولی اونا احساس لیاقتشون، ایمانشون به خودشون و به خداوند باعث شده ایده‌هاشونو فالو کنن, دنبال کنن و قدم به قدم زندگی که میخوانو خلق کنن

    چی باعث شده من ایده‌هایی که بهم الهام میشه عمل نکنم؟! آیا چیزی جز احساس عدم ارزشمندی؟! اینکه خودمو ارزشمند نمیدونم!

    چرا فقط در حد حرفه و باور ندارم که من اندازه حضرت محمد واسه خداوند ارزشمندم که هر لحظه باهام حرف بزنه و اقداماتی رو بهم بگه که انجامشون زندگیمو دگرگون میکنه….

    استاد اشک توی چشمام حلقه میزنه وقتی به این فکر می‌کنم که قدر خودمو نمیدونم!!!!…..

    ———————————————————————————–

    دلا غافل ز یاد سبحانی چه حاصل؟!

    اسیر نفس شیطانی چه حاصل؟!

    بُوَد قدر تو افزون از ملائک

    تو قدر خود نمیدانی، چه حاصل؟!

    ———————————————————————————

    ای خواجه چه جویی ز شب قدر نشانی

    هر شب شب قدر است اگر قدر بدانی

    روشن به تو گویم که شب قدر کدام است

    گر زانکه تو ادراک شب قدر توانی

    آنست شب قدر که بر جان محمد

    قرآن عظیم آمده و سبع مثانی

    آنست شب قدر که از نور جمالش

    وارست کلیم از شب تاریک و شبانی

    آنست شب قدر که بر طلعت ماهی

    تا مطلع فجرش به تماشا گذرانی

    ماهی که بود غایت حاجات و مقاصد

    ماهی که بود قبله آمال و امانی

    جامی چو به این شب برسی از پی عمری

    زنهار سلام من بیدل برسانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: