قلبی که به سوی خداوند باز می شود - صفحه 1

742 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اسداله زرگوشی» در این صفحه: 13
  1. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    به نام یگانه هدایتگر هستی

    سلامی پر عشق بر عزیزانم و سپاسی همراه با عشقی الهی به دوستان نازنینی که با دستان الهی شان پیغامهای الهی و ارزشمند گذاشته و شادی را مهمان خانه دلم می‌کنند(برگرفته از کامنت دوست ارزشمندم بانو نفیسه محسنی).

    امروز به شکرانه این سایت الهی؛ هشتمین کامنتی است که دارم می نویسم!

    میخواستم امروز فقط خواننده باشم تا اینکه بنویسم، اما چه کنم که واژه گان دست از سرم بر نمی دارند و با اینکه انگشتانم به زور روی کیبورد می لغزند از خستگی اما این نیروی درونی بر همه چیز می چربد لذا می نویسم تا ذهنم آرام شود .می نویسم (هر چند مختصر ) تا اعلام کنم تسلیمم !

    قلبی که به سوی خدا باز می شود

    هر بار که به این جمله نگاهم میفتد بی اختیار قلبم فشرده می شود و چشمانم خیس!

    وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتیم

    خداوند چه باری از دوشم برداشت؟

    این سوال کلیدی این فایل برای من بود.شاید جوابی که من برای این سوال دارم حرف دل همه اعضای این سایت باشد.و آمدم که بگویم خداوند با هدایتم به این سایت؛ بار گرانی از دوشم برداشت وگرنه از جاهلان بودم!

    به جرات میتوانم بگویم بابت هیج چیزی در زندگیم تا به این لحظه اینقدر شکر گزار و سپاسگزار خداوند نبوده ام.به قول آقا رضا عطارروشن عزیز بوده روزی من چندین بار بابت این هدایت شکرگزاری کرده باشم اما بیاد ندارم روزی بوده باشه که من در دلم یا کلامم یا قلمم شکرگزار این هدایت، این استاد گرانقد و این سایت الهی و این عزیزان بهشتی نباشم.

    به ما گفته شد خداوند با نزول قرآن حجت را بر بندگانش تمام کرد. ولی من می گویم خداوند با هدایتم به این سایت و فرستادن پیامبر و هدایتگری به اسم عباسمنش حجت را بر من تمام کرد.برای همین اگر پلکم بیفتد؛ انگشتم بی حس شود؛ ذهنم تعطیل شود باز هیچ جایی، هیچ کاری و هیچ لذتی برایم جای حضور در این بهشت الهی و این هدیه خدایی را نمی گیرد. به همین دلیل ندای درونم را اجابت کردم و تا بیایم و بنویسم که قدردان داشته هایم هستم. شکرگزار نعمت هایم هستم.قدر دان استاد عباسمنش گرانقدر و مریم جان هستم ( به قول آزاده عزیز:استاد شما برای ما نعمت بزرگی هستید).

    و این غزل توحیدی از سلمان ساوجی با صدایی آهنگین که دارد در ذهنم پلی می شود را با عشق تقدیم حضورتان میکنم و صحنه را ترک میکنم.

    ما را به جز خیالت، فکری دگر نباشد/// در هیچ سر خیالی، زین خوبتر نباشد

    کی شبروان کویت آرند ره به سویت/// عکسی ز شمع رویت، تا راهبر نباشد

    ما با خیال رویت، منزل در آب دیده /// کردیم تا کسی را، بر ما گذر نباشد

    هرگز بدین طراوت، سرو و چمن نروید /// هرگز بدین حلاوت، قند و شکر نباشد

    در کوی عشق باشد، جان را خطر اگر چه /// جایی که عشق باشد، جان را خطر نباشد

    گر با تو بر سر و زر، دارد کسی نزاعی /// من ترک سر بگویم، تا دردسر نباشد

    دانم که آه ما را، باشد بسی اثرها /// لیکن چه سود وقتی، کز ما اثر نباشد؟

    در خلوتی که عاشق، بیند جمال جانان /// باید که در میانه، غیر از نظر نباشد

    چشمت به غمزه هر دم، خون هزار عاشق /// ریزد چنانکه قطعاً کس را خبر نباشد

    از چشم خود ندارد، سلمان طمع که چشمش /// آبی زند بر آتش، کان بی‌جگر نباشد.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 98 رای:
  2. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام و درود فهیمه جان

    امیدوارم زیر سایه عنایت و الطاف الهی همواره برقرار و شاداب باشید.

    خداوند را سپاسگزارم بابت حضور افرادی مانند شما در زندگیم که سبب شده این روزها،هر روز در سایت پیام داشته باشم و کامنت بنویسم و بیشتر تمرکزم بر نکات مثبت زندگیم باشد.

    قبل از اینکه به کمالگرایی که پاشنه آشیل هممونه اشاره کنم می خواهم بهتون بگم همواره آگاهانه خودتون رو تحسین کنید! همواره خودتون رو بغل کنید! همواره عاشق خودتون باشید و زیبائی هاتونو ببینید و بولد کنید! هر وقت جلوی آئینه رفتید تصور کنید با یه فهیمه دیگه روبروئید که باید تعریفش کنید با جزئیات کامل! چرااا؟؟

    زیرا همه ما در ذهنمان شیطانی همراه خودمان داریم که از هر لحظه و موقعیتی برای تخریب ما بهره می گیره و دائمآ سبب خود سرزنشی و تحقیرمان میشه. برای همینه که دچار کمبود عزت نفس شده ایم و از مقام خلیفه الله خودمان را پائین کشیده ایم و احساس لیاقت و ارزشمندی نمی کنیم.

    فهیمه عزیز همواره اینو به خودت یاد آوری کن:همین که هدایت شدی به این سایت الهی؛ یعنی از نظرکردگان خداوندی. و چه احساسی از این بالاتر و چه ارزشمندی ای از این بالاتر که مقبول خداوندی!!!

    هر چقدر که بیشتر یاد می گیریم و روی خودمان کار می کنیم متوجه می شویم که خیلی پاشنه آشیل داریم و دلیل این که تجلی خداوند بر روی زمین نیستیم وجود همین پاشنه آشیل هاست که باید روشون دائمآ کار کنیم تا بهبود ببخشیم ظرف وجودمان را. اما خبر خوب اینه که زندگی مسیره نه مسابقه و دیر و زود در مسیر معنا نداره! هر چقدر ما بتونیم امروزمان را بهتر کنیم؛ بیشتر از ادامه مسیر لذت میبریم.

    برای همین به خودم میگم که نگران فردا نباش! خدای امروزم، خدای فردامم هست! از امروزت نهایت لذتو ببر و این حال خوب رو با عزیزانت هم شریک شو تا این احساس خوب دائمآ بیشتر و بیشتر شود.

    این انرژی و احساس خوبی رو که از کامنتت دریافت کردم رو به خودتون بر می گردونم، امیدوارم هنگام دریافتش این احساس خوب صد برابر شده باشد.

    برایتان در این مسیر زیبا شادی در دل و لبخند بر لب آرزو میکنم.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام و درود عارفه عزیز

    یکی از موهبت ها و عنایت هایی که خداوند بهم داشته و نتیجه استفاده از آموزه های استاد گرانقدرمان است همین نداشتن مقاومت و تسلیم نداها و احساساتی است که خداوند بهم الهام می کند. و هر بار که بیشتر تسلیم بوده ام و کمتر مقاومت داشته ام هدایتها را بهتر متوجه شده ام.

    عارفه عزیز در جواب کامنت فهیمه عزیز هم نوشتم که بودن در این سایت خودش نتیجه است! خودش عنایت و نظر خداوند است به بندگان خاصش!هممون نیاز داریم بارها و بارها خودمان را تحسین کنیم چه اندام ظاهریمان و چه ویژگی های درونیمان را.

    عارفه جان هر شب که با اعضای خانوادم بازی نکات + رو قبل خواب انجام میدیم، یاد شما میفتم و کلی تحسینتون میکنم.میدونم که میدونی چقدر این بازی حتی روابط من و دختر و همسرمو تغییر داده! کلی سر به سر هم میذاریم؛ کلی میخندیم؛ کلی دوباره اتفاقات روزانمون رو مرور میکنیم و اگه بابت کاری نتونستم از همسرم یا دخترم تشکر کنم؛ این فرصتو دارم که بنویسم و شب بخونم و ازش تشکر کنم.و در حالی سرمون رو روی بالشت میگذاریم و میخوابیم که کلی احساس خوب پیدا کردیم؛ کلی شکر گزاری کردیم. و با رضایت از زندگی و لبخندی بر لب به خواب میریم. راستی خودمم یک قسمت به بازی اضافه کردم که هر کدوم باید سه چیز که امروز بابتش شکرگزاریم رو هم بنویسیم و بخونیم که باز سبب میشه تمرکز بر داشته ها و نعمت هایمان باشه.

    در این مدتی که این بازی رو داریم انجام میدیم گاهی با خودم میگفتم عارفه چقدر قانون رو قشنگ درک کرده که تونسته این بازی رو ابداع کنه و واقعیتش هم همینست.

    میخوام بگم عارفه بیشتر توانائی هاتو باور کن؛ بیشتر به خودت افتخار کن؛ تو زندگی خیلی ها رو که خودم نمونه اش ام تغییر دادی!

    خدا رو شاکر و سپاسگزارم که برایم کامنت نوشتید تا فرصت این رو پیدا کنم که باز هم سپاسگزار باشم و قدردانت.

    برایت در این مسیر زیبا سلامتی و سعادت و ثروت آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام و درود مجدد عارفه عزیز

    انگار سورپرایزهای خداوند برامون تمومی نداره! از چند روز قبل دوست داشتم برای 555 روز تولدم کامنتی بنویسم و از خودم ردپایی بگذارم. صبح زود که پا شدم تو همان حالت خواب و بیداری سری به سایت زدم که ببینم فایل جدید اومده یا نه تا بتونم کامنت بنویسم و دیدم خبری نیست!

    من هم دیدن اعداد رند رو نشونه خداوند میدونم و هر وقت خواسته یا فکری تو سرمه و این اعداد و میبینم برام حکم تائید و مهر خداوند داره!

    عارفه جان کامنتت از زبان خداوند با من سخن گفت! و این باور را در من تقویت کرد که وقتی خواسته ای دارم؛ چرخ جهان در کار است تا من را به خواسته ام برساند. از چه طریق خدا می داند؟!!!

    من منتظر فایل جدید بودم تا به خواسته ام برسم ولی خداوند از راه دیگه و از مسیری متفاوت من رو به خواسته ام رسوند.آنهم در زمان مناسب و در مکان مناسب. آیا ایمان نمی آورید؟(خطاب به خودم)

    باز کامنتت رو مرور کردم از تسلیم بودن نوشتی! باز به یاد آوردم اگه من به ندای درونم گوش نمی دادم و نمی نوشتم آیا تحقق خواسته من استارت می خورد؟ آیا من دست خدا رو برای تحقق خواسته ام نمی بستم؟ اگر اصرار داشتم که جلسه دیگه کامنت میزارم آیا اصلا امروز کامنتی وجود داشت!!! و هزاران نکته باریکتر از مو که خداوند دارد هماهنگ می کند کارها رو بصورت همزمان. هم خواسته منو برآورده می کند و هم نشانه ای برای عارفه می گذارد و با کامنت من با عارفه سخن می گوید و هزاران اتفاق دیگر که ما به راحتی از سر غفلت از کنارشان می گذریم!

    خیلی خوشحالم که 555 روز تولدم از توحید گفتم. از تسلیم بودن. از رابطه ام با خداوند. از واگذار کردن اموراتم به خداوند. از درخواست کردن و رها بودن. از سیستم بدون تغییر خداوند. از همزمانی انجام کارها توسط خداوند. از در زمان مناسب در مکان مناسب بودن. که همه و همه برایم درسها داشت.

    ممنونم عارفه جان که دستی از دستان خداوند شدی برای نشان دادن ساز و کار جهان به من و تقویت باورها و تحقق خواسته هام.

    اسم شما همواره در ذهن من باقی خواهد ماند. سپاسگزار خداوندم بابت داشتن دوستان توحیدی مثل شما در زندگیم. بدرخشی رفیق.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام و درود سعیده عزیز

    سپاسگزار و شکرگزار خداوندی ام که همواره بیشتر از آنچه خواسته ام، به من بخشیده.

    ممنونم از نظر لطف و محبتتون و خوشحالم که کامنتهام مورد توجهتون قرار گرفته است. باور کنید من انشاهای دوران تحصیلمو میدادم داداشم برام بنویسه! در این حد مقاومت داشتم و نمی تونستم بنویسم. ولی وقتی در این سایت شروع میکنم به نوشتن، واژه ها خودشون میان و من فقط تایپ میکنم! به همین دلیل اعتبار و کردیتشون رو به خودم نمیدم بلکه به خدای خودم میدم که میگه و من تایپ میکنم.

    مدت حضور شما هم برای من نشانه ای بود از طرف خداوند در 555 روز تولدم! و باز به خودم یادآوری میکنم هیچ اتفاقی، اتفاقی اتفاق نمیفته!

    من همواره عادت دارم نشانه ها رو در اعداد دنبال کنم. چون یکی از راههای ارتباطم با خداوند دیدن همین نشانه هاست!

    2 و 4 و 2 =242؛ قشنگه نه!

    2 اولی سعیده است (سعیده واقعی + سعیده مجازی سایت)

    2 آخری منم (اسداله واقعی + اسداله مجازی سایت)

    4 خداونده ( مجموع سعیده واقعی و مجازی با اسداله واقعی و مجازی)

    رابطه بین 2 اولی (سعیده) با 2 آخری (اسداله) بواسطه 4 وسطی (خداوند) شکل گرفته.

    الان سعیده تو دلش میگه بابا این دیوانس خخخ ولی منم تو دلم میگم باشه. دلا دیوانه شو که دیوانگی هم عالمی دارد!

    ببخشید اگه از حرفام سر در نیاوردید یا بی ربط حرف زدم. خدا گفت و من نوشتم مثل همه کامنتهام.

    آدینتون سراسر نور؛ سراسر شادی؛ سراسر حضور خدا؛ سراسر لبریز شادی دوست عزیز.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام و درود یاسمن عزیز

    کامنت های توحیدی همواره جنسشون متفاوته! چون از جایی میاد که اصله جنسه! چون وصله به دریای بیکران و ژرف آگاهی الهی.

    یاسمن جان یادم نمیاد قبلنا از این کامنت ها نوشته باشی؟(خخخ) یا حداقل من ندیدم! ولی این کامنت الحق زیبا و ستودنی بود. یاد کامنت بچه های 12 قدم افتادم. رفتم تو محصولاتی که تهیه کردید، دیدم بله شما هم 12 قدمی هستید.بهتون تبریک میگم بابت این نگاه الهی زیبا و انس و دوستی تون با قرآن.

    توحید از خط اول کامنتت هویدا بود.آنجا که نوشتی میخواستم سوره انشراح رو برای خودم پلی کنم و با اون بخوابم، ولی دستام به جای سوره ی انشراح تایپ کرد سوره ی مریم…و من هم سوره ی مریم رو پلی کردم.هدایت یعنی همین! تسلیم بودن در برابر هدایت یعنی همین! اتفاقی ندانستن اتفاقات یعنی همین! شاید هر کس دیگه بود آنرا اشتباهی ساده تلقی می کرد و به جای تسلیم در برابر خواست خداوند، تسلیم خواسته ذهنش میشد و دوباره تایپ میکرد سوره انشراح! به همین سادگی…

    این اصلی است که ما رو به همه چیز میرسونه. یعنی نبستن دست خداوند برای دردست گرفتن امورات زندگیمان.نتیجه این اعتماد کاملا قابل پیش بینی است. فرمان زندگیمان را به چه کسی بهتر از خداوند میتوان سپرد؟

    هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ

    هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ

    هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ

    خوب من اگه عاقل باشم اینو روزی 10 بار با خودم مرور می کنم تا ملکه ی ذهنم بشه که همــــــــــه چیز برای خدا آسونه…اما همونقدرش به من میرسه که باور دارم. لامصب بزرگ تر فکر کن! لامصب بزرگ تر فکر کن! لامصب بزرگ تر فکر کن!

    میخوام بگم میخوام روزی 100 بار و اگه بتونم 1000 بار اینو به خودم بگم و تکرار کنم تا باورهای محدود کننده و زوار دررفته ام ترک بردارند و فرو بریزند!

    دلم نیومد این نعمتُ دریافت کنم و شکر و سپاسش رو به جا نیاورم و برایت ننویسم و نگم عزیزِ این خانواده توحیدی؛ دمتون گرم.به دستان پر قدرت خداوند می سپارمتون.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام و درود عارفه عزیز

    ممنونم بابت کامنت های پر احساست و تبریک بابت نشانه های توحیدی قشنگی که دریافت کردید.

    دیدن و برانگیخته کردن وجهه خوب آدمها ناشی از بازگشت فرکانس خوب خودته! وقتی که بدون انتطار، بدون چشمداشت و بدون توقع دیگران و دوست داشته باشی که نشان از در صلح بودن با خودته، آنوقت است که چیزی که دریافت میکنی سراسر خیر و محبت و لطف و احساس خوب است.

    عارفه عزیز همه اعضای این سایت که هم فرکانس همیم برایم مثل خانواده ام عزیزند.آدم اعضای خانوادشو هر جور که راحته با احترام خطاب میکنه و ازین بابت هیچ ایرادی نیست.

    راجع به نشانه ها و اعداد رند که نشانه های خداوند در زندگیم است و میدونم دوست دارید بدانید بگم؛ دیروز که 555 روز تولدم بود من و خداوند با این اعداد رند کلی باهام عشق بازی کردیم!

    نوشته بودید انشاالله حساب بانکیت پر از اعداد رند باشه کاش میشد تصویر فرستاد که ببینی. چون از صفحه گوشیم شات گرفتم که داشته باشم. و وقتی این کامنتت رو خوندم باز دیوانه شدم گفتم خدایا چقدر این فرکانس ها دارند تله پاتی می کنن باهام! حساب های بانکی که دیروز باهاشون کار کردم مانده هاشون و ببین:

    55511696

    64161696

    مانده حساب اول سه تا 5 است که دقیقآ نشان دهنده 555 روز عضویتم بود! اعداد 6 و 9 هم برام جزء اعداد مقدس اند. سه رقم آخر هر دو هم دقیقآ عین همه! دیروز 6 قسط از اقساطمو پرداخت کردم، دیدم پیامک اومد از بانک تعداد اقساط پرداختی شما 122!

    به قول شما کامنت هایی که گذاشتیم هم همان روز تائید شدن و با سورپرایزهای خداوند یه روز بیاد ماندنی رو در زندگیم تجربه کردم. شب هدایت شدم به کامنت یاسمن عزیز که اشاره کرده بود به آیه 9 سوره مریم

    قَالَ کَذَٰلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئًا

    پروردگارت گوید: این کار برای من بسیار آسان است و منم که تو را پس از هیچ و معدوم صرف بودن، نعمت وجود بخشیدم.

    و با خواندن کامنتش اشکام سرازیر شدند.و به عینه دیدم چقدر انجام دادن و همزمان کردن انجام کارها برای خداوند راحته ولی ذهن ما اینو باور نداره!

    وقتی داشتم جواب کامنتشو مینوشتم زمان انجام بازی نکات مثبت عارفه رسیده بود و همسر و دخترم منتظر من بودند تا کامنتم تموم بشه و ازم خواستند کامنتشو براشون بخونم و بعدش کامنت خودمم خوندم براشون و کلی استقبال کردند و قرار گذاشتیم هر شب یه کامنت رو با همدیگه بخونیم. بعدش بازی مون و انجام دادیم و موقع خوابیدن که شد دیدم پیام اومده و خوندم و 5 ستاره طلایی رو تقدیم عزیزانم کردم تا در فرصت مناسب و فراغ بال جواب عزیزانم رو بدم. و خداوند تا آخرین لحظه دیروز برام سنگ تمام گذاشت که شکرگزار و سپاسگزار رب العالمینم که هر چه دارم از لطف و عنایت اوست. این هم برگ زرینی از زندگیم که با حضور دوستان بهشتی ام جاودانه شد.مراقب خوبی هات باش رفیق.مراقب قلب مهربونت که جایگاه خداونده باش. بدون هر شب در این منزل بازی عارفه به راهه. پس قدر خودتو بیشتر بدون. برایت ساسر لطف و رحمت و نور و نعمت آرزو میکنم رفیق! یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام و درود سعیده عزیز

    خوش آمدید به بزم ما رفیق!

    فرکانس و احساس آدمها هیچوقت دروغ نمیگن!

    مرررررسی که اومدی! مررررسی که دعوت ما رو پذیرفتی! مرررررسی که مجلس ما رو رونق بخشیدی!

    خوووووش آمدید که به منزل خود آمدید!

    دیروز منتظر اومدن فایل جدید بودم تا جشن 555 روز تولدم رو جشن بگیرم. ولی خداوند برام مهمونی خصوصی ترتیب داده بود و کلی تا آخر شب سورپرایز پشت سورپرایز؛ نشانه پشت نشانه انگار یه لحظه هم در این بزم باشگوه پام رو پام بند نمیشد و تا آخرین ثانیه ها میدانداری می کردم!

    سعیده تصورشو بکن خدا برات جشن بگیره مهموناشم خودش دعوت کنه، پذیرایی و ایاب و ذهابم با خودش باشه!قشنگ نیست؟!!!

    مررررررسی که دعوت خدا رو اجابت کردید. مرررررسی که بازم تسلیم بودنت و بهم یاد دادی و برام تدریس کردید. خوشا به سعادتت رفیق! در برابرت تعظیم میکنم و به احترامت کلاهمو از سرم بر میدارم.(کاش میشد می دیدی)

    پیام دیشبت آخرین پیامی بود که قبل از خوابیدن و خاموش کردن لپ تابم خواندم. یه مهمان ویژه که همه منتطرشن و آخرین لحظه میاد رو سن و همه رو سورپرایز میکنه. صحنه و بزم ما از این قشنگتر امکان نداشت تموم بشه. می بینی وقتی خدا بچینه؛ چجور می چینه؟!!!

    اومدی و پیام خدا رو برام آوردی! مگه میشد جواب کامنتتو داد! کلی باید زمان میگذشت تا خودمو پیدا کنم! هنوزم گیجم! هنوز هم هیجان زده ام! هنوز هم سورپرایزم! هنوزم بی حسم!

    می گویند عدد 7؛ عدد خداست! و پیام تو 7 امین پیام دیروز من بود. میفهمی سعیده!!! (دارم با اشک برات مینویسم). انگار کادوشو داده بود دست تو برام بیاری! اصلا چیزی که از طرف اون میاد و میشه لمسش کرد.

    صفحه لپ تاب و پیامش رو بوسیدم.باید بخوانم و بخوانم و بخوانم! هر روز بخوانم! هر ساعت بخوانم! قابش کنم بذارم رو طاقچه دلم! دم به دم تمیزش کنم و برق بندازم. امیدوارم لایق بندگیش باشم.

    یارب؛ نه توانش را دارم و نه جملات یاریم می کنند که سپاسی در خور بزرگی؛ در خور بخشندگی؛ در خور بنده نوازیت بگویم. سجده شکر در برابر عظمت و جلال و شکوهت پائین میاورم و می گویم:

    إِیّاکَ نَعبُدُ وَإِیّاکَ نَستَعینُ

    (پروردگارا!) تنها تو را می‌پرستیم؛ و تنها از تو یاری می‌جوییم. یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  9. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام و درود فهیمه جان

    خیلی برام جالب بود که این ایده به ذهنت رسیده که عدد 555 رو سرچ کنید! واقعیتش فکر نمی کردم اعداد هم بشه سرچ کرد.خخخ

    ممنونم از اینکه زحمت اینکارو کشیدی و چه تفسیر زیبایی داشت! کلی برام نشانه و باور بود.

    فهیمه عزیز باور دارم هیچ اتفاقی اتقاقی اتفاق نمی افته! اگه خدا به دلت انداخته که این عدد رو سرچ کنید، بدون قطعا نشانه و پیامی در آن برایت قرار داده.لذت بردم از نوع نگاهت و تحسینت کردم وقتی نوشتی انتظار خبرهای خوب دارم. همین انتظار خبرهای خوب رو جذب زندگیت خواهد کرد رفیق.

    ممنونم که برام نوشتی و تبریک گفتی.آرزو دارم هر روز و هر ساعت زندگیت عشق باشه و شادی و حضور خدا.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام و درود سمانه عزیز

    ممنونم بابت کامنت های قشنگی که مینویسی.از دیروز و پریروز سه کامنت از شما داشتم. با عشق خوندم.چند بارم خوندم. و کلی تحسینتون کردم.

    خداوند را سپاسگزارم که فرصتی دست داد تا جواب این بنده مبتلایش را بدهم!!!

    چرا مبتلا؟!! چون خدا بهم گفت سمانه هم مبتلا شده!!!

    نشونه اش چی بود؟؟؟

    اینکه هی مینوشت و هی یادش میومد!!!

    همون بار اول که این کامنتت رو خوندم اینو خدا گفت!!!

    خوش آمدی خواهرم!!! خوشا به سعادتت!!! راهشو پیدا کردی!!! ازین به بعد بیشتر درکش می کنی!!! بیشتر نشانه هاشو می بینی!!! بیشتر باهاش عشقبازی می کنی!!! بیشتر حالت باهاش خوشه!!! بیشتر رها میشی!!! بیشتر بین جسم و روحت کشمکش بوجود میاد!!! بیشتر اشکات جاری میشه!!! بیشتر قلبت سیقل میخوره!!! بیشتر احساست لطیف تر میشه!!! بیشتر بغضت می گیره!!! بیشتر دلتنگش میشی!!!… کافیه یا بازم بگم؟!!!

    کافیه چون بقیشو به مرور خودت تکمیل میکنی!!!

    دیدی چقد علائم داره سمانه!!! اصلا تابلو میشی!!!

    فلش بگی بزنم به چند دقیقه قبل. زمانی که از خداوند هدایت خواستم که از بین سه تا کامنتت کدومو جواب بدم؟؟؟

    و بهم گفت زیر همون کامنتی که حس کردی مبتلا شده!!!

    باز قبل از اینکه شروع کنم گفت ببین سمانه یعنی چی؟ سرچ کردم دیدم به به چه اسم قشنگی!

    سمانه یعنی آسمان.

    حالا دیگه خودت تصور کن عظمتو!

    وقتی کوچکتر بودم خیال می کردم آسمون سقفش تا ابرهاست! چند هفته پیش که تجربه متفاوتی از سوار شدن به هواپیما داشتم؛ آسمون به قدری زیبا بود که کلی فیلم و عکس گرفتم.وقتی هواپیما رفت بالای ابرها و استیبل شد.پائینو که نگاه میکردی انگار کارگاه لحاف و پنبه زنی بود! ابرهای پفکی فوق العاه زیبا کنار هم.افق رو نگاه می کردی خط سفیدی دردوردست پیدا بود. با خودم گفتم خدایا عظمتتو شکر. چقدر ما در برابر بزرگیت کوچکیم. و گفتم خدایا آسمانت چقدر بی انتهاست! شاید ما طبقه همکفش باشیم هنوز! بقیشو چجور تصور کنم! تازه زمین و کهکشان راه شیری هم نقطه ای از دریای بیکران الهی نیست.

    خلاصه موقع کم کردن ارتفاع انگار با دستهام ابرها رو لمس می کردم. چند ثانیه همه جا سفید میشد و دوباره زیبایی و دوباره میرفتیم توی توده ابر دیگه . و واقعآ فقط عظمت و بزرگی خداوند و ناسپاسی خودم برایم تداعی میشد. صحبت های استاد در مورد قوانین بدون تغییر خداوند تو سرم میگشت و هر صدم ثانیه هزاران چیز همزمان می اومد و میگذشت از ذهنم و غرق لذتی وصف نشدنی میشدم. در حالی که قبلنا با یه تکان فاتحه میخوندم خخخ .تا نرفتم تو خیالات و تصورات برگردم سر کامنت خخخ.

    میخوام اینو از طرف خدا بگم بهت سمانه جان قدر خودتو بیشتر بدون؛ خودتو بیشتر تحسین کن؛ خودتو بیشتر بغل کن؛ از مدل سرت که نوشتی کوتاه کردی از رنگ ناخنت از رژ لبت از هر چیزی که داری لذت ببر. حالت که با خودت خوب باشه؛ میشی خلیفه الله. خودتو که دوست داشته باشی همه دوست دارند. اصلا فرکانس بدی به تو دسترسی نداره! میری بالای ابرها استیبل استیبل فرمان و میدی دست خدا (وضعیت اتومات؛ اینا رو حمید بهتر میدونه خخخ) و پاتو میندازی رو پات و همه میان ازت پذیرایی می کنن! هی ازت میپرسن چیزی لازم نداری! چی میل داری براتون بیاریم! با خدا باش و پادشاهی کن… اومدی تو اتوبان و جاده آسفالت… همین مسیرو ادامه بده و لذت ببر… میبینی در این مسیر روز به روز حالت بهتره؛ زیبایی مسیر بیشتره؛ نعمت های زندگیت فراوانتره؛ حال دلت بهتره؛ حضور خدا در زندگیت پررنگتره… و میای میگی و مینویسی برامون تعریف میکنی و ما هم کیف میکنیم.

    برایت در این مسیر زیبا بهترینها رو آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: