https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-19 06:08:272024-09-08 08:12:02قلبی که به سوی خداوند باز می شود
742نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد قشنگم که دردونه قلب منی و سلام مریم زیبایی ها اخ که چقدر من فقط با وجود مریم نازنین معنی زیبایی رو فهمیدم خدایا هزاران بار شکرت
و سلام به همه همراهان این مسیر الهی
استاد قشنگم ی دنیا ازتون سپاس گذارم و دورتون میگردم که فقط قلب منو هدف قرار میدین
و هر فایل و هر کلام شما هدایتی هست از طرف خدا برای خواسته ای که من دارم
اینجا دوتا موضوع بیان میشه
سهم خدا و سهم ما
و خیلی جالبه که خدا میاد روبرو میشینه و میگه سهم منی که برات انجام دادم یادت رفته؟ اینجا خدا از ریشه انسان بودن حرف میزنه همون نسیان همون فراموشی. و کلی مستندات میاره وسط که یادت رفته کجاها به دردت خوردم کجاها خودت بودی خودت اما من محافظ تمام بودم برات. خدا میگه تو فراموش کردی من بهت نای نفس کشیدن دادم تا بیرون بیای از اون بهبوهه تلخ وبرگرد ببین کجا بودی و الان کجایی یادت نره منم که هر روز بهت زندگی میدم هر لحظه محافظ جان و قلب توام پس تو هم سهم خودتو بزار وسط کو اون صدی که میگفتی؟میگه من قسمت خودمو خوب بلدم توفقط قسمت خودتو تیک بزن
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
منم مث استاد روزهایی داشتم که حتی فکر کردن بهش تنمو به درد میاره. ی روزهایی داشتم که درد رسیده بود به استخونم و نای حتی حرف زدن هم نداشتم و روزی رو دیدم که رو دوش خدا سوارمو دارم لذت هامو تجربه میکنم و هربار که لازم میشه به خودم یاداوری میکنم که خدا فراموش نمیکنه خدا یادش نمیره خدا خوابش نمیبره اونکه فراموشکاره منم اونکه هی میزنه جاده خاکی منم اونکه سهمی نمیاره وسط منم وگرنه خدا همیشه بخش خودش سرجاشه.
مریم قشنگم چقدر منم این سوره نازنین رو دوست داشتم و هر بار با گوش دادنش ی لذت خاصی از رفاقت با خدا به خون و رگ من تزریق میشد
و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند،و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد
خدایااا شکرت امروز واقعا در هماهنگی و همزمانی فوق العاده ای با این فایل بودم و خداوند دقیقا منو با این فایل هدایتم کرد
خدایا شکرت که دریچه ی قلبم بسمت هدایت ها و الهامات الهی آت باز شده است
در احساسی بودم که با این فایل همزمانی داشت .. و خداوند از طریق این فایل هدایت شو برام فرستاد و با من صحبت کرد و بهم یادآوری کرد … گفت عزیزم رویا جانم چرا بازم احساست نامناسب شده مگه اون دفعه که بار گران بر سینه و کمرت بود و داشت کمرت را میشکست را بر زمین نگذاشتیم….
واقعا انسان چقدر فراموش کاره
با اینکه مدام در کامنت هام گذشته ی خودم را به یاد میآوردم و نوشتم که در چه تاریکی و فلاکتی فرو رفته بودم و چطوری خداوند دستمو گرفت و منو بسمت استاد عباسمنش عزیزم هدایتم کرد و آرام آرام رشد کردم ولی بازم امروز خودمو فراموش کرده بودم .. و با هدایت به این فایل بهم گفت یادت رفته و کمکت کردیم و بار سختی ها و مشکلاتتو بر زمین گذاشتیم!!!؟؟؟ چرا باز نگران شدی !!؟؟؟
چرا اجازه ی ورود شیطان را به ذهنت دادی؟؟
چرا تمام این آگاهی ها را به یکباره کنار گذاشتی و داری به زشتی ها و منفی ها فکر می کنی ؟؟؟
خب بازم راه نجات تو پیش ماست و بار سنگینت. را بر زمین میگذاریم و بازم اینکار را می کنیم
بازم بهم یادآوری کرد
علت اینکه چرا در آن شرایط تضادها. و سختی ها و بدهکاری ها و از دست دادن ها بودم ،،؟؟؟..
و چرا سخت ترین مسیر رو تجربه کرده بودم؟؟؟؟
الان دیگه کاملا میدونم و آگاه شدم که چرا در آن شرایط بودم !!!
چرا اون افکار. رو داشتیم و یا بعبارتی چه افکار و باورهایی داشتم که آن شرایط سخت رو تجربه کردم؟؟؟
چون من با افکار نامناسب و شرک آلود دریچه ی قلبمو بسته بودم و با افکار و باورها ی مخرب و نامناسب ترس و شرک و بی ایمانی مسیرها رو برای خودم سخت کرده بودم..
چون درٍ قلبم بسته بود… چون مرکز دریافت الهامات و شهود و نشانه ها و هدایتم را گم کرده بودم
چون قلبم تاریک شده بود چون شیطان ذهن و قلبمو احاطه کرده بود چون چشمانم کور بود و گوش هام شنوا نبود و بقول قرآن مُهر گذاشته بود بروی قلبم .. البته نه اینکه خداوند با من دشمنی داشت و بخواد عذابم بده نه به هیچ وجه!! بلکه بخاطر نادانی خودم بود .. بخاطر ناآگاهی خودم بود.. بخاطر کانون توجه من به نازیبایی ها و نگرانی ها و ترس و تضادها و گوش دادن به نجواهای ذهنم بود . چون هیچ کنترلی بر ذهنم نداشتم
خدایاااا معذرت معذرت مغفرت
ای جهان هستی از تو سپاسگذارم که انسداد های درونی من را که باعث محدودیت من شده بودند و من را آسان کرده بود برای سختی ها و وزنه های سنگین و موانع من برای پرواز و صعودم شده بودند و پر و بالم را چیده بودند را بدون هیچ اشتباه و خطایی بر من نمایان و آشکار و شناسایی کردی ممنونم تا با نتایجم دوباره اوج بگیرم و رشد کنم و به بلند آوازگی بدرخشم..!!!
بارالها!!!!
من با دریافت ارزش درونی خود و شناخت قدرت خلق و آفرینش در خودم مسعولیت همه ی پروگرام های ذهنی که از خانواده و جامعه فرهنگ و غیره به من القا و در من نهادینه شده بود و مرا شرطی کرده بودند و باورهای من را بصورت مخربی شکل داده بودند و یا بدون اینکه خودم در انتخاب آنها دخیل بوده باشم .!! به آگاهی رسیدم و خودم را از قید و بند تمام آنها آزاد و رها میکنم و به تو پناه میآورم و من به هیچی بودنم و ناتواناییم اقرار میکنم و اعتبار و گریدیت اعتبار تمام موفقیت ها ی زندگیم را در تو جستجو میکنم
..استاد جان ممنون و سپاسگذارم با این مثال هاتون کاملا معنی به همراهی هر سختی آسانی است رو فهمیدم و خوب درک کردم
اینکه ما کدام طرف قضیه قرار داریم به این معناست که ما قلب مون توی چه مداری است و این نشون میده ما چه چیزی رو طبق قانون فرکانس ارسال کردیم و دریافت می کنیم
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾آرى با دشوارى آسانى است (6)
من هم همیشه معنای این آیه را به اشتباه میدانستم یعنی به اشتباه برامون به فارسی ترجمه کرده بودند اینکه حتما باید سختی و زجر بکشیم و اینکه سختی ها طبیعیه که بکشیم چون وعده ی سرخرمن بهشت موعودِ ندیده را بهمون داده بودند و اینکه بعداً در دنیای پس از مرگ بلاخره شاید وارد بهشت بشویم را به ما گفته بودند و ما هم باور کرده بودیم و یکی از باورهای مخرب مذهبی که شناسایی کردم و همیشه به یاد دارم همین باور مخرب بود که ما رو تشویق به سختی و فلاکت می کردند..
خدا رو شکر معنی واقعی فارسی این جمله را فهمیدیم که به همراه هر سختی هم آسانی است و هم سختی است یعنی این دوتا با هم هستند مثل روز و شب
مثلاً.. هم سلامتی هست و هم بیماری
هم فقر هست و هم ثروت
هم بالا هست و هم پایین
هم گرم هست و هم سرد
هم روابط نامناسب هست و هم روابط خوب و مناسب
هم آدم های نامناسب هست و هم آدم های مناسب و خوب… مهم اینه که ما کدام سمت و مسیر را با باورها و کانون توجه مون انتخاب می کنیم !!!! در واقع اصل ماجرا این است
پس باید حرکت کنیم و ادامه بدیم چون این مسیر مقصد نیست بلکه یک مسیری برای پیشرفت هست نه یک نقطه ی پایان
نکته ی بسیار مهم دیگری که استاد در این فایل بطور کامل توضیح دادند و من همیشه این پند و اندرز و آگاهی را آویزه ی گوشم کردم اینه که نکته ی مهم بعد از رسیدن به هدف هست
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾پس چون فراغت یافتى به طاعت درکوش (7)
اینکه وقتی پیشرفت می کنیم و حرکت می کنیم و نتیجه گرفتیم و به هدف مون رسیدیم فکر نکنیم که همه چی تمام شده بلکه باید ادامه بدیم و حرکت کنیم و هدف های بعدی رو مشخص کنیم
یعنی وقتی نزدیک به هدف و فتح قله ی اول رسیدیم باید هدف و قله ی بعدی دیگری رو برای خودمون مشخص کنیم
در واقع خوشحالی کنیم و شادی کنیم و جشن بگیریم و به خودمون پاداش بدیم ولی توی باد موفقیت قله ی اول نخوابیم و فکر نکنیم که همه چی تمام شده .. که اگر اینجوری فکر کنیم سقوط می کنیم
.خدایا شکرت ممنون و سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم یک عالمه
استاد شما تو یکی از فایل ها گفتین ک بدترین زمان پیامبر اسلام زمانی بود ک الهامی از سمت خدا دریافت نمی کرد
چرا بدترین؟چون ما آدم ها بدون خدا هیچی نیستیم شاید محمد هم باید می فهمید ک چی کسیه ک داره کارهارو انجام میده باید میفهمید ک اعتبار تمام موفقیت ها ب خدا میرسه و ما آدم ها هیچ کاره ایم و هیچی نیستیم باید خالی میشد از غرور از من من کردن ها
باید خالی میشد از خود
ب قول استاد ک میگه همیشه ی ندایی بهم میگه حواست باشه ک خشوع داشته باشی حواست باشه ک هیچی نیستی
اگر انسان حواسش باشه شکرگزار میشه همیشه و همیشه نعمت هاش بیشتر و بیشتر میشه و برعکس
تمام مسئولیت موفقیت و عدم موفقیت انسان ب خودش میرسه از این جهت
از این جهت ک شکرگزاری کنه یا نکنه
وقتی شکرگزاری کنه میفهمه ک خداست همه چیز
خدایا از خودت میخام ک بهم بفهمونی همیشه ک هیچی نیستم و اعتبار تمام موفقیت ها ب تو میرسه
از خودت میخام ک همیشه یادم بندازی ناتوان ناتوانم و بدون تو هیچ کاری از دستم برنمیاد
متشکرم ک بهم فهموندی ک من ب تو نیازمندم برای تغییر و بدون تو نمیتونم تغییری در زندگیم ایجاد کنم
منی ک لایق بهتری هام و عادی ترین زندگی من اینه ک بهترین ها رو داشته باشم مثل بهترین ماشین ها و بهترین خونه ها و زیباترین همسر و عاشقانه ترین رابطه و ….
فکر کردم خودم بلدم و ظلم کردم ب خودم و چه ظلمی
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
طلب مغفرت میکنم ازت ب خاطر ظلمی ک ب خودم کردم ب خاطر اون افکار اشتباه ب خاطر کم بینی و بی ارزش بینی خودم طلب مغفرت میکنم ازت
تو منو لایق بهتری ها و زیباترین ها آفریدی برای من بی نهایت ارزش قائل شدی و من ب خودم ظلم کردم
خدایا این ک فهمیدم هیچی نیستم هم لطف خودته این لطف توست ک قلبمو باز کردی تا ب خودم بیام قبل از خیلی دیر شدن
ب دوستانی ک کامنت منو میخونند پیشنهاد میکنم اهنگ نسبتا جدید محمد علیزاده ب اسم پناه رو گوش کنین
[[ی جایی دستمو باید بگیری ک باسه توبه کردن وقت باشه
دستمو ول کنی کیم؟!!
چشممو گل کنی چیم؟!!
نکنه رو ازم بگیری سرد بشم
دستمو ول نکن نرو
چشممو گل نکن نرو
ممنونم کاری کردی ک مرد بشم]]
خدایا حالا از تو رحیمیتت رو میخام
ازت هدایت میخام
ایاک نعبد و ایاک نستعین
سعی میکنم روند زندگیم این باسه ک در درگاه تو خاشع باشم و فقط از تو درخواست کنم و الکی دست و پا نزنم ک ناتوانم
اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغصوب علیهم و لا الضالین
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
سلام و درود و سپاس بر استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی
خداوند را بابت فرصت زندگی کردن و داشتن روزی جدید و بودن در این سایت الهی شاکر و سپاسگزارم
روز 188
وقتی عنوان این فایل را دیدم که نوشته بود قلبی که به سوی خداوند باز میشود یک حس فوقالعادهای درونم ایجاد شد و با اینکه قبلاً هم این فایل را دیده بودم شور و اشتیاق عجیبی درونم بوجود آمد برای دیدن دوباره این فایل و ایمان دارم هرآنچه نیاز امروز هست، خداوند از طریق این فایل در اختیارم قرار خواهد داد
خداوندا خودم را به تو میسپارم و یقین دارم جز خیر چیزی به من نمیرسد
خداوند در قرآن فرموده است که:
خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوایى ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پردهاى است و آنان را عذابى دردناک است؛
و در ادامه نشانههای آنان را بیان میکند که:
کسانی که میگویند ما به خدا و روز قیامت ایمان آوردیم، در حالی که آنان مؤمن نیستند، میخواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند، در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند.
در این فایل استاد میفرمایند قلبی که خداوند باز میکند…
اولاً اینکه باز شدن و یا بسته شدن قلب، و گوش و چشمان ما، بدست خداوند میباشد و اوست که توانایی و قدرت انجام این کار را دارد، ولی نکته اینجاست که این کار خداوند بواسطه اعمال و رفتار ما، صورت میگیرد؛
و دوماً اینکه وقتی قلب ما بسوی خداوند بسته شده و یا به لطف خداوند باز میشود، طبق صحبت استاد یعنی اینکه جایگاه دریافت الهامات خداوند برروی ما بسته و یا گشوده خواهد شد.
وقتی که به فضل خداوند قلب من بسوی خداوند باز میشود کمک میکند که پیام خداوند را واضحتر و شفافتر و رساتر بفهمم که در نتیجه درک بهتر پیام خداوند و عمل کردن به الهامات و هدایتهای پروردگار، کارهای من براحتی و بسادگی و توسط خداوند انجام میشود که در این آیه بعنوان برداشتن باری از روی دوش ما اشاره شده است یعنی اینکه کارهای ما همواره برروی غلطک بوده و طبق صحبت استاد من برروی شانههای خداوند سوار شده و اوست که تمام کارهای من را انجام میدهد
کفر و شرک و ناسپاسی و غرور و تکبر در مقابل خداوند و ندیدن آیات و نشانههای خداوند و نفاق و دروغگویی باعث میشود که خداوند بر قلب و گوش و چشم ما مهر زده و به تعبیر خداوند:
گردیم و در مقابل وقتی که خداوند را باور میکنی و در برابرش خضوع و خشوع داشته باشیم و قدرت را تنها از او ببینم و به او بدهیم، سپاسگزار نعمتهایی که به ما عنایت فرموده باشیم و در گوشه گوشه این دنیا بدنبال نشانههای خداوند بوده و در آنها تعقل و تفکر کنیم، وقتیکه خداوند را بعنوان تنها منبع قدرت و رزق و روزی بدانیم، شور و اشتیاق داشتهباشیم برای درخواست کردن از خداوند و همنشینی با او و دریافت الهامات از طرف او، آنگاه قلب من باز میشود و هدایتهای خداوند را دریافت کرده و زندگی برای من براحتی و آسانی به پیش خواهد رفت.
و این من هستم که باید این روند سادگی و راحتی رسیدن به خواستهها را برای خودم همواره بازگو کنم و قبل از رسیدن و محقق شدن خواستههایم، هدف جدیدی برای خودم ترسیم و از همین مسیر ساده و راحت ادامه بدهم برای هدفهای بعدی و بعدی
و یادم باشد که با نگاه و رویکرد بخداوند و اشتیاق و حس خوب و ایمان و باور قوی و توکل بخداوند، هیچ هدفی نیست که من نتوانم به آن دست پیدا کنم، هیچ هدفی نیست که بزرگتر از خداوند باشد و همهچیز دستیافتنی است.
بچه های سایت بدون این ک بدونن دارن ب حرف های استاد عمل میکنن
استاد میگه ک مثلا تو حوزه ثروتمندی باید با پول درآوردن باعث بشیم بقیه هم خیر ببینن
دقیقا کامنت گذاشتن تو سای همینطوریه ک بچه ها سخاوتمندانه دارن ب هم البته ب اذن خدا خیر میرسونن
یادم بیاد اون زمانی رو ک تغییر شگرفی در زندگیم ایجاد شد ب لطف خدا ک تمام اعتبارش ب اون میرسه
منی ک ناتوان و درمانده ب هر دری زدم و نشد و بعد از خدا خواستم عاجزانه زمانی ک دیگه خسته شده بودم و فهمیدم ک اگر خدا نجاتم نده من نمیتونم واقعا و اگر خدا لطف نمیکرد الان رو نمیتونم تصور کنم ک چ وضعیتی داشتم خدایاشکرت فقط تو رو میپرستم ک تو لایق پرستش و غرور هستی
بعد من اعتبارش رو دادم ب خودم بدون این ک حواسم باشه و قصدی داشته باشم و فکر کردم ک من دیگه تمام تو همه زمینه ها میترکونم
البته ک میتونم تو همه زمینه ها مثل استاد ب حالت عادی همون با ارزش ترین ها یعنی در سلامت ترین و ثروتمندترین عاشقانه ترین رابطه و …برسم البته با درخواست از خدا ک توانا فقط اوست و اعتبار تمام موفقیت ها ب اون میرسه و اونه ک فقط بلده
و رفتم و رفتم و رفتم
این رفتن ها و زجرکشیدن ها 5 سال طول کشید بهش فکر میکنم دردم میاد چقدر آسون شده بودم برای سختی ها فقط لب و دهن بودم و نتیجه هیچ
ی بنده خدایی بهم پیام داد همین امروز در موضوع موفقیت
میخاست راهی بره ک من 5 سال رفتم و دور خوردم
بهش سایت استاد رو معرفی کردم گفتم تو راه منو نرو
فک کنم خواست خدا این شد ک بیاد تو سایت چون مقاومت نکرد زیاد
بقیه مقاومت میکردن
احتمالا الان تو سایته
خداروشکر ک یکی راه منو نرفت این هم لطف خدا بوده
داستان خودم
رفتم و رفتم تا ب ی جایی رسیدم مثل همون پنج سال پیش ک گفتم خدایا خسته شدم منو هدایت کن
دوباره خاطرم آورد ک چقدر ناتوانم و بدون اون هیچم ک چقدر فقیرم ب خیری از جانب اون ک اعتبار تمام موفقیت های شگفت انگیز فقط ب اون میرسه و بنده اش ناتوانه
وقتی ب این حالت میرسی آسان میشی برای آسانی ها
یعنی خاشع میشی و میفهمی ک هیچی نیستی و از خدا میخای و بهش میگی مطلقا قادر فقط تویی و مطلقا ناتوان منم
تو این 5 سال و الاالضالین رو ب خوبی درک کردم گمراهی تو اون جنگل انبوهی ک استاد میگه و خدایی ک هدایت میکنه ب گمراهی بیشتر چون خودت انتخاب کردی
و استاد جقدر استادانه بهمون فهموند ک ما هیچی نیستیم چون هرکسی نمیتونه این کارو بکنه چون بقیه گارد میگیرن
وقتی روی یک موضوع تمرکز میکنم و خودمو فقیر میدونم ب خیری در اون موضوع ب خدا و قتی خدا هدایت میکنه ب اون نعمت دوباره باید مشتاقانه برای موضوع بعدی ب خدا روی بیاورم و اظهار عجز و ناتوانی کنم و بندگی خودم رو بهش اعلام کنم
مثلا در مورد ثروت ک ب موفقیت رسیدم باید در مورد مثلا سلامتی اظهار عجز کنم و بگم و بدونم ک من ناتوانم و فقیرم ب خیری ازجانب خدا در اون موضوع
و دوباره همینطوری تا آخر عمر در موضوعات مختلف اظهار عجز کنم و خدا هدایتم کنه ب نعمت های بیشتر
خدایا از خودت میخام در این موضوع بندگی هم منو هدایت کنی ک اونطور ک تو لایق بندگی هستی بندگی کنم
از خودت میخام همیشه ب یادم بیاری ک ناتوان ناتوانم
همیشه ب یادم بیار ک اعتبار تمام موفقیت ها ب تو میرسه
همیشه ب یادم بیار ک در تمام موضوعات فقیرم ب خیری از جانب تو
من حدود 3 سال پیش با استاد آشنا شدم و جسته گریخته دنبالش کردم
اون زمان من در به در دنبال یک گمشده ای میگشتم اما نمیدونم چی فقط میدونستن یک چیزی هست که من نمیدونم چون نفسای آخرم بود
من استاد رو در یک کانال تلگرام پیدا کردم و فایل هاش رو گوش میکردم و چیز عجیبی بنام حال خوب یا آرامش رو برای اولین بار تجربه کردم و داشتم لذت میبردم
در عین حال با استاد عرشیانفر و تعدادی دیگه هم آشنا شدم و همگی رو گوش میکردم و لذت میبردم
بعد از مدتی وارد سایت شدم و شب و روزم شده بود فایل و کامنت
فشارات مالی اذیتم میکردن ولی من تسلیم نشدم هی ادامه دادم
تا اینکه بعد از مدت ها نتیجه ای ندیدم و فشارها بر من هجوم آوردن
یک کار پیدا میکردم مدت کوتاهی کار میکردم بعد دوباره برای مدت خیلی طولانی بیکار بودم
دوباره بلند میشدم و کمر همت میبستم و شب و روزم سایت بود
باز دوباره همون سناریوی قبلی اتفاق میافتاد
باز دوباره یک کار بخور نمیر اما هرگز از سایت دست برنداشتم
الان حدود 3 سال هست در سایت هستم و هربار زمین میخورم دوباره بلند میشم و تسلیم نمیشم ادامه میدم
منی که باورهای به مراتب بهتری از عموم جامعه دارم و افکار شرک آلود و فقرگونه من بهتر شده الان حدود یک سال هست بیکارم و با قرض و سیلی صورتمو سرخ نگه داشتم
تا هنوز نتونستم پول یک دوره ارزون استاد رو تهیه کنم
ازت یک سوال دارم ابوالفضل
منم هر روز به خدا میگم در مقابلش اعلان عجز و خاکساری میکنم اعلان هیچ بودن میکنم اگه یکی بهم قول کار بده یا نشانه ای از کار پیدا بشه اولین چیزی که به ذهنم میاد خدا هست و امتیازش رو به خدا میدم
اما هشتم گرو نهه
داداش علاوه بر تسلیم خدا شدن و هدایت خواستن تو چیکار کردی که منم بکنم ؟
چند روز پیش با یکی از دوستان قدیمی و به ظاهر مذهبی رفتیم کوه
کلا یک آدمی هس ک فقط حرف میزنه و هیچ عملی نداره یک زندگی داغون و بی در و پیکر
متعصب متعصب
یعنی هیچ اجازه ای ب خدا نمیده ک هدایتش کنه و یا اصن خدا ب هر کسی لطف نمی کنه ک حتی لحظه ای ب این فکر کنه ک نکنه افکار من اشتباه است
تمام آدم هایی ک در این سایت هستن ی روزی خدا بهشون لطف کرده و ب این فکر کردن نکنه ک دارم اشتباه فکر میکنم و داستان از قرار دیگه ای هس و این شد آغاز هدایتشون توسط خدا
با اون دوستم صحبت میکردیم در واقع اون فقط ی ریز حرف میزد ب اینجا رسیدیم ک اره اگر ی بار دوبار تلاش گردی نشد دیگه خدا نخواسته و نمیشه
ببین درک منم ی روز همین بود اما اون روزا ی چیزی در وجود من داد میزد ک نه اینطور نیس تو هنوز خدا رو نشناختی
منم ک هیچ بحثی جدیدا نمیکنم ب لطف خدا ک از اندزش های استاد دارم یاد میگیرم ب این ک من ناتوانم از این ک بخام اونو تغییر بدم اگر تا صبح هم باهاش بحث کنم فایده ای نداره
پس وقتی یقین داشته باشم ک فایدهدای نداره انرژیمو تلف نمیکنم
حالا برسیم ب بحث اصلی میگف اگر ی بار دوبار تلاش کردی نشد ولش کن
بعد پیش خودم فکر کردم فهمیدم منم در اعماق وجودم همچین باوری رو دارم و دارم طبق اون عمل میکنم وقتی ی بار دوبار حتی پنج بار تلاط میکنم نمیشه شروع به گله و شکایت پیش خدا میکنم و این نشان از عدم تغییر بنیادین باورهام داره ب این ک خدا رو مثل انسان و احساسی میبینم و ب نگاه قانونمندی ب خدا و جهان ندارم البته ک خدارو شکر خیلی بهتر شدم اما اینجاش مهمه ک تا نرسیدن ب نتیجه نباید تسلیم بشم البته تسلیم شیطان
یکی از این علمای دین ک خیلی فکرش بازه و عملگرای واقعی هس میگه ک ما مسلمون ها هیج کاری برای پیشرفت این دنیا انجام ندادیم مثلا لامپ و ماشین و همه اینهایی رو ک میبینیم خارجی ها درست کردن
این یعنی ما فقط در ظاهر با خدا رابطه داریم و هیچ شناختی نداریم
برای خودم مثالی اومد تو ذهنم ک ادیسون گفت ک در 999 بار تلاش برای اختراع لامپ موفق نبوده
بهش گفتن درسته ک میگن شما 999 بار شکست خوردی؟!
میگه ک من 999 بار شکست نخوردم بلکه 999 تا راه رو یاد گرفتم ک ب درست شدن لامپ منتهی نمیشه و کلی تجربه بدست آوردم ک در زمینه های دیگه کمکم میکنه
سعید سادات عزیز ممنونتم واقعا ک کامنت گذاشتی و اینو بدون من جسارتی ب شما نمی کنم من فقط اینارو برای یادگیری خودم می نویسم
تو نوشته هامم اگر دقت کرده باشی بیشتر خودم رو مخاطب قرار میدم
فکر کنم ک اگر من بودم میخاستم لامپ رو اختراع کنم و شاید چندین نفر دیگه قبل ادیسون بودن ک همچین ایده ای ب ذهنشون رسیده و شاید قدم هچ برداشتن اما مثل من و خیلی های دیگه با چند بار تلاش کردن تسلیم شدن و شروع کردن ب گریه کردن و ب این رسیدن ک خدا نخاست ک من موفق بشم اگر میخاست منو هدایت میکرد تا تو تلاش دوم یا سوم موفق بشم
خدا رو ب شکل یک انسان احساسی و تفاوت گزار میبینم در حالی ک سبحان الله
ادیسون بود ک خدا رو می شناخت و طبق شناخت تلاش کرد و تلاش کرد تا رسید بهش
ادیسون حتی لحظه ای ب این فکر نکرد ک شاید خدا نخواد و برعکس یقین داشت ک خدا خواهان زیباتر شدن این دنیا و رشد پیشرفته میخاد قطعا ک من لامپ رو اختراع کنم ولی باید تکامل رو طی کنم
اون لامپی ک ادیسون روشنش کرد دقیقا الان تمام مردم دنیا با همون روش دارن روشنش میکنن
اگر راه درست باشه تمام مردم همون نتیجه رو میگیرن این یعنی این ک تمام مردم دنیا میتونن موفق بشن در صورتی ک ب قول استاد اگر اونجور ک درسته فکر کنن و عمل کنن
من هم ممکنه ک 999 بار نتونم نتیجه دلخواه رو بگیرم اما اگر میخام موفق بشم باید در راهی قدم بردارم ک اگر 999 بار نشد باز هم ادامه زدم و این همون راهی هس گ بهش علاقه داریم و از کار کردنش لذت میبریم همون راهی ک استاد داره بهمون یاد میده راه علاقه ها و لذت ها
لازمه این رو هم اضافه کنم ک این 999 باری ک گفتم قرار نیس ک ما 999 بار تلاش کنیم خیلی راحت تر از اون چیزی هس ک ما فک میکنیم
حواسمون ک ثروتمند شدن راحت ترین کار دنیاست چون ما ب ناتوانی خودمون اعتراف کردیم وقتی ما ناتوانیم یعنی این ک یک توانا کارهارو انجام میده یعنی خدا و برای اون ثروتمند شدن ما راحت ترین کاره یا هر هدف دیگه
این نگاه ب آدم آرامش میده
خیلی هاتو همین سایت وجود دارن ک در مسیر لذت ها قدم برداشتن و رسیدن
ما چ بخایم چ نمایم بابد چالش هارو پشت سر بگذاریم اما ی روزی ب این میرسیم ک دوست داریم ب جای فرار از چالش ها خودمون رو وارد چالش جدید کنیم تا همیشه در حال رشد باشیم
با درود و وقت بخیر خدمت شما دوست عزیز سعید سادات عزیز
الهی حال دلتون عالی و رروزگارتون متعالی و جیبتون پر پول باشه
امروز خیلی هدایتی به پاسخ دوست عزیز آقا ابوالفضل هدایت شدم برای کامنت شما
آقا سعید عزیز اینطور که از کامنت شما متوجه شدم اینه که شما به ناخواسته ها بیشتر توجه میکنید نــــه به خواسته تون .. یعنی همش گفتید فشارات مالی اذیتم میکرد
الان حدود 3 سال هست در سایت هستم و هربار زمین میخورم دوباره بلند میشم و تسلیم نمیشم ادامه میدم
الان حدود یک سال هست بیکارم و با قرض و سیلی صورتمو سرخ نگه داشتم و…
آقا سعید عزیز منم از زیر صفر و با ورشکستگیهای زیادی و یک دنیا تضاد وارد سایت شدم ولی به لطف آموزه های ارزشمند استاد عزیزم و با تمرین و تکرار و تکرار تمرین های استاد بلطف خداوند از زیر بار آن تضادها بیرون آمدم .. بخاطر همین آمدم براتون کامنت گذاشتم …
من با سه فایل چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنیم و فایل های توحیدی فقط روی خدا حساب کنید و باورهای ثروت ساز در قرآن همان حُزن در قرآن کلی باورهام جابجا شد لطفاً بطور شبانه روزی این فایل ها رو گوش کنید و تمرینات شو بطور مداوم انجام دهید تا واقعا باورها تون تغییر کنه .. و همچنین کامنت های دوستان را در آن قسمت بطور مداوم بخوانید!!!
این بیکاری ها و این تضادها را بعنوان یک فرصت طلایی ببینید. . شاید این بیکاری های شما حرفی برای گفتن به شما دارد و نشانه ای است که شما هنوز بلدش نیستید و یا به این دلیل است که باید بیشتر روی تغییر باورها تون کار کنید تا به احساس خوب برسید
اینکه همش قانون رو بخودمون باید یادآوری کنیم و هزاران بار توی دفتر تون بنویسید طبق قانون احساس خوب=اتفاقات و نتایج خوب آنقدر با خودتون تکرار کنید تا نشانه ها رو ببینید .. کوچکترین اتفاق خوب را برای خودتون بُلد و بزرگش کنید و سپاسگذاری کنید .. باور کنید این آسان ترین راه رسیدن به خواسته هامون هست هیچ راه پیچیده ای نیست شما با سپاسگذاری از داشته هاتون به احساس خوب میرسید و با همین احساس خوب آرام آرام به آرامش می رسید و مهمترین رمز موفقیت هم اینه که با کنترل ذهن آگاهانه تاکید می کنم آگاهانه ذهن تون رو بسمت نکات مثبت و زیبایی ها هدایت کنید … شاید بنظر برسه که کار کردن فیزیکی سخت تر از کار کردن ذهنی باشد ولی هیچ کاری سخت تر از کار ذهنی و کنترل ذهن در وهله ی اول نیست … یعنی کنترل ذهن فقط و فقط با تکرار و تمرین بوجود میاد و باید بطور مداوم بطور مداوم روی کنترل ذهن کار کنید و برای خودتون ساعت ها وقت بگذارید البته بعد از مدت کوتاهی خواهید دید که درهای رحمت خداوند به روتون باز خواهد شد و به احساس خوب و عالی و به آرامش بیشتری هدایت می شوید !!!
دوم اینکه کتاب شکرگذاری 28 روزه راندا برن را انجام دهید ..
در یک جایی از این کتاب نوشته شده که !!! اگر خلایی در زندگی تون ایجاد شده مطمعن باشید که جای شکرگذاری در آن قسمت کافی نبوده
سعی کنید خلوت گزینی کنید و خودتون را در یک گنجه قایم کنید و در را به روی خودتون قفل کنید!!! البته این یک مثالی است که یعنی اینطوری و تا این حد خودتون را از همه چی دور کنید و با خودتون خلوت کنید !!
آقا سعید عزیز مطمعن هستم و هیچ شک و تردیدی ندارم اگر شما این تمرین ها را انجام دهید و خودتون رو به این فایل های سایت و این تمرین ها ببندید و بطور تمرکزی جهاد اکبر براه بیاندازید آنوقت خواهید دید که اوضاع آنقدر طبیعی بنفع شما برمیگردد که فکر میکنید این یک روند خیلی طبیعی بوده و به سادگی و به راحتی و به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانع از کوتاهترین مسیر بلطف خداوند به خواسته تون خواهید رسید
به امید موفقیت روز افزون شما و همه مون در این مسیر الهی براتون بهترین ها را آرزومندم
موفق و پایدار و سلامت و ثروتمند باشید و برای شما دوست عزیز و برای همه مون موفقیت را آرزو میکنم
تازه دیشب از سفر برگشتیم و خب میخوام دربارش تو همون فایل قدم بگم
اما لحظه هایی که اونجا بودم همش با خودم میگفتم چقدر زندگی با درک توحید قشنگه چقدر قشنگه خدا رو تو زندگیت احساس میکنی و عجب حسی داره واقعا قلبت که باز بشه پیام خدا رو بهتر درک میکنی انگار که نشستی با خدا گپ و گفت میکنی یه چای ریختی و باهم دارین تو تراس میخورین و حرف میزنین چی ازین قشنگتر؟
چی قشنگتر از برداشتن بار از روی دوشت توسط خدا
واقعا خدا هرلحظه داره با ما صحبت میکنه مارو هدایت میکنه ماییم که آیا میخواهیم پیام و الهاماتش و گوش کنیم یا نه که زندگی در هر دو موورد تقریبا همه کسایی که تو سایت هستیم تجربه کردیم اونایی که موندن و نتیجه گرفتن مشخص کردن کدوم زندگی رو میخوان و داریم در جهت بهتر و بهتر کردن این زندگی قشنگ روی خودمون کار میکنیم
استاد من تقریبا هر لحظه که نه ولی هربار که عمیق میشم تو حس های خودم میفهمم چقدر تغییر کردم و تو همون ذهنم راجع به تغییراتم با خودم حرف میزنم حالا این تغییر از ساده ترین ها شروع میشه تا بزرگترینش مثلا از یه سریال که قبلا کلی احساسات من چه مثبت چه منفی رو تحت تاثیر خودش قرار میداد الان همون ژانرها همون ها تغییری تو من ایجاد نمیکنه میگم سریال چون که کلن ورودی هامو کنترل کردم مدت زیادی هست و فیلم و سریال و شبکه های اجتماعی حذف شده بودن اما یه سری جاها وقتی تو شرایطش قرار میگیرم و خب مهمان هستیم اگه خیلی اوضاعش داغون باشه که به هیچ عنوان نگاه نمیکنم اگه معمولی باشه باز سر خودم و گرم میکنم یا پامیشم به بهانه های مختلف که میزبان متوجه بشه یا سرمو میکنم تو گوشیم میام تو سایت اگه هم فیلم بدی نباشه که میبینم سعی میکنم از توش نکته مثبتی درسی چیزی بگیرم اگه داشته باشه :)) تو هر زمینه ای دیگه مثلا معاشرت کردنام، سنجیدن شرایط، جا نزدن تو شرایطی که یهو توش قرار میگیرم، کنترل عواطف و احساسات همه ی اینها رو با خود قبلم مقایسه میکنم میبینم پیشرفتمو و خودمو تحسین میکنم هربار دارم تو ذهنم با خدا یا با خودم صحبت میکنم واقعا بهم خوش میگذره و به معنای واقعی کلمه میفهمم در صلح بودن با خودمو همه رو مدیون شما هستم بسیار دوستتون دارم برم برای قدم کامنت بزارم و کلی اونجا حرف بزنیم ممنونم ازتون استاد
چگونگی تمرکز بر سلامتی و ارسال فرکانس سلامتی، آنهم در زمانی که بیمار هستی
و متوجه شدم که بیشتر سوال کردنام درست نبوده
و متوجه شدم باید اینجوری سوال کنم
چطور میتوانم در سلامتی بیشتر باشم؟
که در توضیحات این قسمت نوشته بود و من فکر کردم و تصمیم گرفتم که سوال پرسیدن هام رو اصلاح کنم
من امروز یه سوالی پرسیدم که چند ساعت نشده خدا به طرز شگفت انگیزی جوابو به زبونم جاری کرد ،وقتی داشتم با خواهرم صحبت میکردم
من از صبح که بیدار شدم باز قلاب بافیا و گل سرارو بافتم تا فردا که جمعه هست ببرم جمعه بازار
یه لحظه پیش خودم گفتم ،،پس تو کی میخوای تمرین رنگ روغنت رو انجام بدی شنبه کلاس داری
بعد گفتم خدایا کمکم کن
میدونم که این ایده رو تو بهم دادی
پس میتونی کاری کنی که من هم برای نقاشیم زمان بیشتری بذارم و هم این ایده رو اجرایی کنم
و سوالم این بود
چجوری میتونم زمان بیشتری برای نقاشی و تمرینات کلاسم و طراحی بذارم که بیشترین وقت رو برای پیشرفتم در مهارت نقاشی بذارم ؟؟؟؟
و به این فکر میکردم که این دو هفته رو تمام انرژیمو گذاشتم و فقط قلاب بافی کردم و نقاشیم عقب افتاده و هیچ زمانی برای طراحی و رنگروغن تمرین کلاسم نذاشتم
و از خدا کمک خواستم تا راهی بهم نشون بده
بعد که خواهرم اینا از شب خونه ما بودن ، بعد از ظهر که من بعد پرسیدن سوالم از خدا مشغول بافتن گل سرا بودم ، که اتاقم پر از نور و عظمت خدا بود و پرده هاشو کشیده بودم و انقدر گرم و خاص و نورانی بود که خیلی زیبا بود
خواهرم اومد تا ازم یاد بگیره گل سرا رو که اونم ببافه و ببره بفروشه
جالبه از وقتی من تغییر رو دارم هر روز ادامه میدم ،اعضای خانواده ام هم هر روز دارن متفاوت تر فکر و رفتار میکنن
بعد داشتم با خواهرم صحبت میکردم نمیدونم بحث چجوری و از کجا رفت به این موضوع ،هرچی فکر کردم متوجه نشدم چی شد من این حرفو گفتم
یهویی به زبونم جاری شد
من چرا زمان میذارم و انرژیمو میذارم برای قلاب بافی که جمعه ببرم بفروشم ؟!
یهویی جاری میشد هی و من به خواهرم میگفتم
گفتم میتونیم گل سرارو بدیم یه نفر ببافه مثل کاردرمنزل های بیرون آگهی بدیم که به تعدادی خانم آشنا به قلاب بافی نیازمندیم که به سه نفر نیاز داریم
یه نفر پایه ی گل سرارو ببافه
یه نفر گلاشو
یه نفرم برگارو ببافه
و برای هر کدوم 5 هزار تمن ،برای هر گل
برای هر برگ بدیم
و خودمونم هر هفته جمعه فقط بچسبونیم و ببریم بفروشیم و اولش نظرمون روی صد تا بود ولی بعد شد 50 تا
که اول کار، از کم شروع کنیم
و دیگه من نشینم زمان بذارم و ببافم
و گفتم خب اگر اینکارو بکنیم یه جورایی کارآفرینی هم حساب میشه حتی بیشتر از کاردرمنزل های دیگه پرداخت میکنیم
چون نزدیک خونه مون یه کاردر منزل هست ،درست کردن پاکت کاغذی و بانکی و چیزای دیگه که برای هر پاکت 500 تا تک تمنی میدن
ولی من برای بافت یه گل کوچیک که نهایت اگر زمان بیشتری برای بافتش بخواد 5 هزار تمن میدم
و قرار شد که آگهی بدیم تو محله مون
که هم خواهرم و هم من شروع کنیم
و فروششم خودمون انجام بدیم
اینجوری هم تو زمانم آزادی زمانی دارم و به نقاشی و طراحیممیرسم و هم کارآفرینی میشه
وقتی اینارو میگفتم یهویی گفتم وای خدای من توچقدر باحالی آخه ،من چند ساعتم نشد که سوال پرسیدمکه چجوری باید بیشتر زمان بذارم برای نقاشی و طراحی که تو الان جواب رو به زبونمجاری کردی تا بگی این کار رو از کارآفرینی شروع کن و ادامه بده
خیلی خیلی از خدای خوبم سپاسگزارم که انقدر سریع جواب میده و راه جل هارو به سرعت دراختیارم قرار میده
بی نهایت ازت سپاسگزارم ربّ من
من این روزا فقط اینو دریافت کردم که خدا به شکل های مختلف بهم گفته تمرکزتو بذار روی نقاشی
و کاری کن که پیشرفت کنی و هر روز تمرین طراحی داشته باشی
یه فایلی کوتاه از استاد عباس منش توی اینیستاگرام دیدم میگفت
اگر میخوای تو کاری موفق بشی ، باید توی اون کار تمرکز بذاری
خیلیا فکر میکنن یه سایتی بزنیم خودش کار کنه نه کار نمیکنه
چیزی که جواب میدهد عشقه ،علاقه هست ،تمرکزه
تمرکز از کجا میاد از عشق و علاقه میاد
و به جملات مختلف دیگه از خود استاد عباس منش یا از طریق استاد رنگ روغنم بهم گفته شده
و من سوال درست رو از خدا پرسیدم که چه کاری باید انجام بدم تا زمان بیشتری برای طراحی و نقاشی بذارم ؟
و چه کاری باید انجام بدم تا در کنار زمان بیشتری که برای پیشرفت در مهارت نقاشیم میکنم ، چجوری باید در کنارش سفارش قلاب بافی رو هم بگیرم و ایده ای که بهم عطا کردی رو بیشتر و گسترش بدم ؟
بی نهایت از خدا سپاسگزارم که بهم یاد داد که سوالامو درست بپرسم و بی نهایت ازش باز هم سپاسگزارم
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
روز188
قلبی که به سوی خدا باز میشود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿1﴾آیا براى تو سینه ات را نگشاده ایم (1) وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿2﴾و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتیم (2) الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿3﴾[بارى] که [گویى] پشت تو را شکست (3) وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾و نامت را براى تو بلند گردانیدیم (4) فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾پس [بدان که] با دشوارى آسانى است (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾آرى با دشوارى آسانى است (6) فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾پس چون فراغت یافتى به طاعت درکوش (7) وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور (8)
خدایا شکرت
تنتا تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن
بخدا که هر وقت اصلا فارغ از گذشته
همین الان برای همین امروز قلب ما باز شود
با کنترل ذهن با تقوا با اعراض از ناخواسته ها با توجه به زیبایی های بیشتر با تمرکز بر نکات مثبت با شکر گذاری
بار سنگین احساس بد از روی دوش ما برداشته میشود
من خودم به شخصه متوجه این موضوع شدم که واقعا کنترل ذهن کاری مهم و حیاتی است برای داشتن آرامش و صلح با خود و احساس خوب
وقتی به ناخواسته ای بربخوریم و بخواهیم ازش به نفع خود ازش استفاده کنیم دقیقا آسان میشویم بر آسانی ها
اون بار سنگین نجواهای ذهنی ارو میشه و سبک میشه و راه حل ها گفته میشود درهای رحمت خدا باز میشود
قلب باز میشه برای دریافت الهامات الهی
من برای سختی خلق نشدم
من خلق شده ام که از سختی ها آسانی را انتخاب کنم
مثلاً برای این روزها که کار تمیزی خونه ها هست
برای خونه تکونی اساسی باید قدم به قدم پیش رفت
استاد همیشه میگه برای رسیدن به یه هدف قدمهای کوچک بردار
خب من که الان میخوام تمیزی انجام بدم نمیام یه دفه تمام خونه رو بهم بریزم تو یه روز و انتظارم داشته باشم تو اون یه روز همه چی سر جای خودش باشه تمیز و مرتب
خب برای رسیدن به هدف اصلی که در نهایت یه خونه تر و تمیز و مرتب هست
باید از کم شروع کنم روی یه محل از خونه رو تمیز کنم
و من بخدا اصلا برای نوشتن این کامنت هیچی نمیدونستم ایمانم به این کار قوی شده
میگم مثبت دفعه های قبل که گفتی و نوشتم الآنم ایمان دارم که خودت میگی و دستم را بت نوشتن هدایت میکنی
و یه لحظه مثال تمیزی خونه برام واضح تر شد
و من از دوهفته قبل شروع کردو به تمیز کاری
خونه زیبایی که خدا برام محیا کرده تا من در آن آرامش و آسایش و لذت بخش باشه برام
من وقتی از کم شروع مردم و تقسیم کار کردم و هر بار یه جا را پاکسازی کردم
و الان تقریباً آخر ای کار هستم و دارم به هدف اصلی نزدیک میشوم و این نیست که دیگه خونه نیاز به تمیز کاری نداشته باشه
این چیزی هست که همیشه نیاز به تمیزکاری هست یه هفته دستمال کشی نکنیم قطعا کرد و خاک باز میشینه روی وسایل خونه
و این دقیقا مصداق ورودی های ذهنی ماست
که اگه روشون کار نکنیم و رهاشون کنیم بازم از یه جای دیگه سرباز میکنند و باید همیشه روی خودمون کار کنیم تمرکز بر بهبود شخصیت باید همیشگی باشد
همه ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم
بخدا که کردیدت تمام کارهام را فقط بخدا میدم
توانایی های که در من هدیه قرار داده
همین توانایی و انرژی بالایی که در وجودم قرار داده بزرگترین نعمت زندگی ام هست
و من لذت میبرم از اینکه انرژی عالی دارم و کارهامون براحتی و با قدرت با انگیزه انجام میدهم وبه خودم افتخار می کنم که میتوانم توانایی هامو ببینم و شکر گذار خداوند باشم
در این جهان دوقطبی هم فقر هست هم ثروت
هم بیماری هست هم سلامتی
هم روابط سالم هست و هم روابط ناسالم
پس من باید تمرکز کنم بر خودم ببینم درون من با چه چیزی سازگار تر است
قطعا که خداوند منبع خیر و برکت و نعمت و ثروت و فراوانی است
و انسان را تکه ای ارزشمند از وجود خودش خلق کرده تا آسان شویم بر آسانی ها
خدایا میدانم پر از ایراد هستم پر از ترمز هستم
خودت مقاومت هامو بردار کرد واضح تر کن تا با خودم در صلح بیشتری باشم
خودم را بپذیرم با تمام اشتباهات و انحرافاتی که داشته ام
و الا. میخواهم آگاهانه توجه کنم بر زیبایی های بیشتر و تمرکز بر نکات مثبت و شکر گذاری و احساس خوب پایدارتر
زندگی همین لحظه است
لذت ببرم از مسیر زندگی چون زندگی مقصد ندارد فقط مسیر لذت بخش و زیبا و توحیدی هست که با هر قدم که بر میداریم ایمانمون قوی تر میشه اعتماد بیشتر میکنیم و باور میکنیم که خداوند در هر لحظه در حال هدایت ماست و با عشق و علاقه و اشتیاق بیشتر ادامه میدهیم به مسیر سرسبز و زیبای جنگلی که تا لحظه مرگ فقط لذت ببریم راضی از دنیا به اصل خودمان برگردیم
خدایا ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
پس ایمانم را قوی کن تا عمل کنم به آنچه بهم گفته میشود
من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن
همه کاره ام تویی و همه جوره هوامو داری
من نمیدووووونم تسلیمم
هر لحظه مرا در معرض هدایت خودت قرار بده
من بخدای خودم اعتماد دارم باور دارم ایمان و توکل و امید دارم
که هیچ وقت منو فراموش نکرده
همین چند روز پیش برای در اومدن از یک بیزینس تا نصفه روزی یه بار سنگین روی دوشم بود و داشتم آن میشدم زیر فشار ذهنی
بخدا که درد زیادی رو اون نصفه روز با تمام وجودم حس کردم
از صبح تا ظهر ادامه داشت و خداوند منو هدایت کرد
یعنی بخدا اگه الان بمیرم اگه همون لحظه جانم را میگرفت کاملا راضی بود چون آزاد شده بودم
و وقتی نجواها ساکت شدن من آروم شدم
هدایتم کرد به دوره احساس لیاقت جلسه 13
که مثله آب روی آتش منو آروم کرد
اگه این معجزه خدا نبود پس چی بود
اگه با عقل خودم بود که تا همین الآنم در زجر و درد و سختی بودم
وقتی توکل کردم و تسلیم شدم خداوند درهای رحمت را باز کرد قلبم را باز کرد و هدایتم کرد به اون جلسه و من پذیرفتم که خالق صد در صد اتفاقات زندگی ام خودم هستم
دوباره دیروز یه تضاد خانوادگی داشتیم
که تو کامنت های قبلی مفصل روزمرگی ها و موفقیت هامو قدم به قدم مینویسم که وقتی برگشتم بیاد بیارم که از چه مسیری اومدم
تا ایمانم قوی تر بشه
بازم با تضاد دیروز اول نجواها اومد که دیگران مقصر هستند و من احساس قربانی شدن داشتم و خواستم همسرم و خانوادش رو مقصر بدونم
ولی گفتم ساکت شو تمام اتفاقات زندگی تو بر اساس باورها و افکار و فرکانس های خودت داره خلق میشه
الان اگه میبینی شدتش کمتره یعنی داری رو خودت کار میکنی همینکه واکنشی نسبت به این تضادها نشون نمیدی و با خودت کمی بیشتر در صلح هستی و دنبال تغییر دیگران نیستی این یعنی موفقیت و راه درست
و بلطف خداوند که همه چی به نفع من شد با کنترل ذهن و تقوا و توکل بر خدا
و اتفاقا وقتی جبهه نگرفتم چقدر باعث آرامشم و عزت و احترام دریافت کردم
همه رو از خدا دارم
خودم هیچی نیستم
پس با هر سختی آسانی است
من انتخاب میکنم که کدوم را خلق کنم
اگه بخوام به نجواها پر و بال بدم که رفتم تو باقالیا
اگه نه در نطفه خفشون کنم و نخوام مسیر گذشته رو ادامه بدم که بسیار مسیر سخت و دشواری برای خودم ساخته بودم برگ برنده در دستم هست
همه چی بخدا کنترل ذهن
استاد میگن 99درصد کار کردن روی ذهن یک درصد کار کردن فیزیکی
وقتی که ذهن رو آماده میکنیم برای انجام کارها و تربیتش میکنیم برای رسیدن به اهداف و خواسته ها و براش پلن میریزم که قدم به قدم باید پیش رفت و تکامل را طی کرد
بخدا که من خودم درک کردم که درسته داریم راه میریم کار میکنیم ولی وقتی تو ذهنت ساختیش و بخش عمل میکنی و میبینی که کارها داره راحت پیش میره و لذت بخشه
و اونموقع است که میگی آخ جوووون آسان شدم برای اسانی ها
قشنگ میفهمی که مسیری که اومدی اصلا سخت و ترسناک نبوده چون از قبل ساخته شده و بهش عمل کردی پس ایمانت قوی تر میشه که خدا داره در هر لحظه هدایت و حمایتت میکنه .
خدایا شکرت بینهایت سپاسگزارم
جان جانانم عاشقانه دوستت دارم که عاشقانه هر لحظه در وجودم هستی و قلبم را بروی الهامات بازکرده ای
خدایا شکرت که مرا لایق کردی برای دریافت الهامات و نعمتهای جهانت
تا رشد کنم و جهان را رشد دهم
خدایا شکرت
خدایا هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی من بدون تو هیچی نیستم.
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
خدایاشکرت ک قلبمو باز میکنی تا دریافت کنم الهامات رو خدایاشکرت ک هدایتم کردی تا اامروز بیام و نشانه ببینم که تو بار گران و از دوشم برداشتی و برمیداری خدایا فقط من میدونم تو میدونی که همین الان چقدر آرامش دارم چقدر زیبا باری از دوشم برداشتی چقدر من فهمیدم کار خودته و شکر کردم الهی شکرت امروزم ک آوردیم تو مسیر زیبای روز شمار تحول زندگی انگار درجه ای مدارم تغییر کرده انگار داره همه چیز دست ب دست میده تا جهان بیشتر به کامم بشه الهی شکرت..
برم ببینم فایلو باعشق ببینم چی باید بفهمم چی میگی ک با جون دل بشنوم الهی شکرت..
به نام خدای معجزه ها
یادگار 188
سلام استاد قشنگم که دردونه قلب منی و سلام مریم زیبایی ها اخ که چقدر من فقط با وجود مریم نازنین معنی زیبایی رو فهمیدم خدایا هزاران بار شکرت
و سلام به همه همراهان این مسیر الهی
استاد قشنگم ی دنیا ازتون سپاس گذارم و دورتون میگردم که فقط قلب منو هدف قرار میدین
و هر فایل و هر کلام شما هدایتی هست از طرف خدا برای خواسته ای که من دارم
اینجا دوتا موضوع بیان میشه
سهم خدا و سهم ما
و خیلی جالبه که خدا میاد روبرو میشینه و میگه سهم منی که برات انجام دادم یادت رفته؟ اینجا خدا از ریشه انسان بودن حرف میزنه همون نسیان همون فراموشی. و کلی مستندات میاره وسط که یادت رفته کجاها به دردت خوردم کجاها خودت بودی خودت اما من محافظ تمام بودم برات. خدا میگه تو فراموش کردی من بهت نای نفس کشیدن دادم تا بیرون بیای از اون بهبوهه تلخ وبرگرد ببین کجا بودی و الان کجایی یادت نره منم که هر روز بهت زندگی میدم هر لحظه محافظ جان و قلب توام پس تو هم سهم خودتو بزار وسط کو اون صدی که میگفتی؟میگه من قسمت خودمو خوب بلدم توفقط قسمت خودتو تیک بزن
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
منم مث استاد روزهایی داشتم که حتی فکر کردن بهش تنمو به درد میاره. ی روزهایی داشتم که درد رسیده بود به استخونم و نای حتی حرف زدن هم نداشتم و روزی رو دیدم که رو دوش خدا سوارمو دارم لذت هامو تجربه میکنم و هربار که لازم میشه به خودم یاداوری میکنم که خدا فراموش نمیکنه خدا یادش نمیره خدا خوابش نمیبره اونکه فراموشکاره منم اونکه هی میزنه جاده خاکی منم اونکه سهمی نمیاره وسط منم وگرنه خدا همیشه بخش خودش سرجاشه.
مریم قشنگم چقدر منم این سوره نازنین رو دوست داشتم و هر بار با گوش دادنش ی لذت خاصی از رفاقت با خدا به خون و رگ من تزریق میشد
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
ردپای 188
از سری فایل های دانلودی روزشمار تحول زندگی من
قلبی که به سوی خداوند باز می شود
سلام به استاد عزیز و نازنیم
سلام به خانم شایسته ی بینظیر و نازنینم.
درود و وقت بخیر خدمت همه ی نوری چشمی های خداوند در این سایت بهشتی
وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا،وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند،و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد
خدایااا شکرت امروز واقعا در هماهنگی و همزمانی فوق العاده ای با این فایل بودم و خداوند دقیقا منو با این فایل هدایتم کرد
خدایا شکرت که دریچه ی قلبم بسمت هدایت ها و الهامات الهی آت باز شده است
در احساسی بودم که با این فایل همزمانی داشت .. و خداوند از طریق این فایل هدایت شو برام فرستاد و با من صحبت کرد و بهم یادآوری کرد … گفت عزیزم رویا جانم چرا بازم احساست نامناسب شده مگه اون دفعه که بار گران بر سینه و کمرت بود و داشت کمرت را میشکست را بر زمین نگذاشتیم….
واقعا انسان چقدر فراموش کاره
با اینکه مدام در کامنت هام گذشته ی خودم را به یاد میآوردم و نوشتم که در چه تاریکی و فلاکتی فرو رفته بودم و چطوری خداوند دستمو گرفت و منو بسمت استاد عباسمنش عزیزم هدایتم کرد و آرام آرام رشد کردم ولی بازم امروز خودمو فراموش کرده بودم .. و با هدایت به این فایل بهم گفت یادت رفته و کمکت کردیم و بار سختی ها و مشکلاتتو بر زمین گذاشتیم!!!؟؟؟ چرا باز نگران شدی !!؟؟؟
چرا اجازه ی ورود شیطان را به ذهنت دادی؟؟
چرا تمام این آگاهی ها را به یکباره کنار گذاشتی و داری به زشتی ها و منفی ها فکر می کنی ؟؟؟
خب بازم راه نجات تو پیش ماست و بار سنگینت. را بر زمین میگذاریم و بازم اینکار را می کنیم
بازم بهم یادآوری کرد
علت اینکه چرا در آن شرایط تضادها. و سختی ها و بدهکاری ها و از دست دادن ها بودم ،،؟؟؟..
و چرا سخت ترین مسیر رو تجربه کرده بودم؟؟؟؟
الان دیگه کاملا میدونم و آگاه شدم که چرا در آن شرایط بودم !!!
چرا اون افکار. رو داشتیم و یا بعبارتی چه افکار و باورهایی داشتم که آن شرایط سخت رو تجربه کردم؟؟؟
چون من با افکار نامناسب و شرک آلود دریچه ی قلبمو بسته بودم و با افکار و باورها ی مخرب و نامناسب ترس و شرک و بی ایمانی مسیرها رو برای خودم سخت کرده بودم..
چون درٍ قلبم بسته بود… چون مرکز دریافت الهامات و شهود و نشانه ها و هدایتم را گم کرده بودم
چون قلبم تاریک شده بود چون شیطان ذهن و قلبمو احاطه کرده بود چون چشمانم کور بود و گوش هام شنوا نبود و بقول قرآن مُهر گذاشته بود بروی قلبم .. البته نه اینکه خداوند با من دشمنی داشت و بخواد عذابم بده نه به هیچ وجه!! بلکه بخاطر نادانی خودم بود .. بخاطر ناآگاهی خودم بود.. بخاطر کانون توجه من به نازیبایی ها و نگرانی ها و ترس و تضادها و گوش دادن به نجواهای ذهنم بود . چون هیچ کنترلی بر ذهنم نداشتم
خدایاااا معذرت معذرت مغفرت
ای جهان هستی از تو سپاسگذارم که انسداد های درونی من را که باعث محدودیت من شده بودند و من را آسان کرده بود برای سختی ها و وزنه های سنگین و موانع من برای پرواز و صعودم شده بودند و پر و بالم را چیده بودند را بدون هیچ اشتباه و خطایی بر من نمایان و آشکار و شناسایی کردی ممنونم تا با نتایجم دوباره اوج بگیرم و رشد کنم و به بلند آوازگی بدرخشم..!!!
بارالها!!!!
من با دریافت ارزش درونی خود و شناخت قدرت خلق و آفرینش در خودم مسعولیت همه ی پروگرام های ذهنی که از خانواده و جامعه فرهنگ و غیره به من القا و در من نهادینه شده بود و مرا شرطی کرده بودند و باورهای من را بصورت مخربی شکل داده بودند و یا بدون اینکه خودم در انتخاب آنها دخیل بوده باشم .!! به آگاهی رسیدم و خودم را از قید و بند تمام آنها آزاد و رها میکنم و به تو پناه میآورم و من به هیچی بودنم و ناتواناییم اقرار میکنم و اعتبار و گریدیت اعتبار تمام موفقیت ها ی زندگیم را در تو جستجو میکنم
..استاد جان ممنون و سپاسگذارم با این مثال هاتون کاملا معنی به همراهی هر سختی آسانی است رو فهمیدم و خوب درک کردم
اینکه ما کدام طرف قضیه قرار داریم به این معناست که ما قلب مون توی چه مداری است و این نشون میده ما چه چیزی رو طبق قانون فرکانس ارسال کردیم و دریافت می کنیم
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾آرى با دشوارى آسانى است (6)
من هم همیشه معنای این آیه را به اشتباه میدانستم یعنی به اشتباه برامون به فارسی ترجمه کرده بودند اینکه حتما باید سختی و زجر بکشیم و اینکه سختی ها طبیعیه که بکشیم چون وعده ی سرخرمن بهشت موعودِ ندیده را بهمون داده بودند و اینکه بعداً در دنیای پس از مرگ بلاخره شاید وارد بهشت بشویم را به ما گفته بودند و ما هم باور کرده بودیم و یکی از باورهای مخرب مذهبی که شناسایی کردم و همیشه به یاد دارم همین باور مخرب بود که ما رو تشویق به سختی و فلاکت می کردند..
خدا رو شکر معنی واقعی فارسی این جمله را فهمیدیم که به همراه هر سختی هم آسانی است و هم سختی است یعنی این دوتا با هم هستند مثل روز و شب
مثلاً.. هم سلامتی هست و هم بیماری
هم فقر هست و هم ثروت
هم بالا هست و هم پایین
هم گرم هست و هم سرد
هم روابط نامناسب هست و هم روابط خوب و مناسب
هم آدم های نامناسب هست و هم آدم های مناسب و خوب… مهم اینه که ما کدام سمت و مسیر را با باورها و کانون توجه مون انتخاب می کنیم !!!! در واقع اصل ماجرا این است
پس باید حرکت کنیم و ادامه بدیم چون این مسیر مقصد نیست بلکه یک مسیری برای پیشرفت هست نه یک نقطه ی پایان
نکته ی بسیار مهم دیگری که استاد در این فایل بطور کامل توضیح دادند و من همیشه این پند و اندرز و آگاهی را آویزه ی گوشم کردم اینه که نکته ی مهم بعد از رسیدن به هدف هست
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾پس چون فراغت یافتى به طاعت درکوش (7)
اینکه وقتی پیشرفت می کنیم و حرکت می کنیم و نتیجه گرفتیم و به هدف مون رسیدیم فکر نکنیم که همه چی تمام شده بلکه باید ادامه بدیم و حرکت کنیم و هدف های بعدی رو مشخص کنیم
یعنی وقتی نزدیک به هدف و فتح قله ی اول رسیدیم باید هدف و قله ی بعدی دیگری رو برای خودمون مشخص کنیم
در واقع خوشحالی کنیم و شادی کنیم و جشن بگیریم و به خودمون پاداش بدیم ولی توی باد موفقیت قله ی اول نخوابیم و فکر نکنیم که همه چی تمام شده .. که اگر اینجوری فکر کنیم سقوط می کنیم
.خدایا شکرت ممنون و سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم یک عالمه
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
شکر نعمت به جای آرید شما رو میافزایم
صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ
اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونیها
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
استاد شما تو یکی از فایل ها گفتین ک بدترین زمان پیامبر اسلام زمانی بود ک الهامی از سمت خدا دریافت نمی کرد
چرا بدترین؟چون ما آدم ها بدون خدا هیچی نیستیم شاید محمد هم باید می فهمید ک چی کسیه ک داره کارهارو انجام میده باید میفهمید ک اعتبار تمام موفقیت ها ب خدا میرسه و ما آدم ها هیچ کاره ایم و هیچی نیستیم باید خالی میشد از غرور از من من کردن ها
باید خالی میشد از خود
ب قول استاد ک میگه همیشه ی ندایی بهم میگه حواست باشه ک خشوع داشته باشی حواست باشه ک هیچی نیستی
اگر انسان حواسش باشه شکرگزار میشه همیشه و همیشه نعمت هاش بیشتر و بیشتر میشه و برعکس
تمام مسئولیت موفقیت و عدم موفقیت انسان ب خودش میرسه از این جهت
از این جهت ک شکرگزاری کنه یا نکنه
وقتی شکرگزاری کنه میفهمه ک خداست همه چیز
خدایا از خودت میخام ک بهم بفهمونی همیشه ک هیچی نیستم و اعتبار تمام موفقیت ها ب تو میرسه
از خودت میخام ک همیشه یادم بندازی ناتوان ناتوانم و بدون تو هیچ کاری از دستم برنمیاد
متشکرم ک بهم فهموندی ک من ب تو نیازمندم برای تغییر و بدون تو نمیتونم تغییری در زندگیم ایجاد کنم
منی ک لایق بهتری هام و عادی ترین زندگی من اینه ک بهترین ها رو داشته باشم مثل بهترین ماشین ها و بهترین خونه ها و زیباترین همسر و عاشقانه ترین رابطه و ….
فکر کردم خودم بلدم و ظلم کردم ب خودم و چه ظلمی
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
طلب مغفرت میکنم ازت ب خاطر ظلمی ک ب خودم کردم ب خاطر اون افکار اشتباه ب خاطر کم بینی و بی ارزش بینی خودم طلب مغفرت میکنم ازت
تو منو لایق بهتری ها و زیباترین ها آفریدی برای من بی نهایت ارزش قائل شدی و من ب خودم ظلم کردم
خدایا این ک فهمیدم هیچی نیستم هم لطف خودته این لطف توست ک قلبمو باز کردی تا ب خودم بیام قبل از خیلی دیر شدن
ب دوستانی ک کامنت منو میخونند پیشنهاد میکنم اهنگ نسبتا جدید محمد علیزاده ب اسم پناه رو گوش کنین
[[ی جایی دستمو باید بگیری ک باسه توبه کردن وقت باشه
دستمو ول کنی کیم؟!!
چشممو گل کنی چیم؟!!
نکنه رو ازم بگیری سرد بشم
دستمو ول نکن نرو
چشممو گل نکن نرو
ممنونم کاری کردی ک مرد بشم]]
خدایا حالا از تو رحیمیتت رو میخام
ازت هدایت میخام
ایاک نعبد و ایاک نستعین
سعی میکنم روند زندگیم این باسه ک در درگاه تو خاشع باشم و فقط از تو درخواست کنم و الکی دست و پا نزنم ک ناتوانم
اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغصوب علیهم و لا الضالین
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
سلام و درود و سپاس بر استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی
خداوند را بابت فرصت زندگی کردن و داشتن روزی جدید و بودن در این سایت الهی شاکر و سپاسگزارم
روز 188
وقتی عنوان این فایل را دیدم که نوشته بود قلبی که به سوی خداوند باز میشود یک حس فوقالعادهای درونم ایجاد شد و با اینکه قبلاً هم این فایل را دیده بودم شور و اشتیاق عجیبی درونم بوجود آمد برای دیدن دوباره این فایل و ایمان دارم هرآنچه نیاز امروز هست، خداوند از طریق این فایل در اختیارم قرار خواهد داد
خداوندا خودم را به تو میسپارم و یقین دارم جز خیر چیزی به من نمیرسد
خداوند در قرآن فرموده است که:
خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوایى ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پردهاى است و آنان را عذابى دردناک است؛
و در ادامه نشانههای آنان را بیان میکند که:
کسانی که میگویند ما به خدا و روز قیامت ایمان آوردیم، در حالی که آنان مؤمن نیستند، میخواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند، در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند.
در این فایل استاد میفرمایند قلبی که خداوند باز میکند…
اولاً اینکه باز شدن و یا بسته شدن قلب، و گوش و چشمان ما، بدست خداوند میباشد و اوست که توانایی و قدرت انجام این کار را دارد، ولی نکته اینجاست که این کار خداوند بواسطه اعمال و رفتار ما، صورت میگیرد؛
و دوماً اینکه وقتی قلب ما بسوی خداوند بسته شده و یا به لطف خداوند باز میشود، طبق صحبت استاد یعنی اینکه جایگاه دریافت الهامات خداوند برروی ما بسته و یا گشوده خواهد شد.
وقتی که به فضل خداوند قلب من بسوی خداوند باز میشود کمک میکند که پیام خداوند را واضحتر و شفافتر و رساتر بفهمم که در نتیجه درک بهتر پیام خداوند و عمل کردن به الهامات و هدایتهای پروردگار، کارهای من براحتی و بسادگی و توسط خداوند انجام میشود که در این آیه بعنوان برداشتن باری از روی دوش ما اشاره شده است یعنی اینکه کارهای ما همواره برروی غلطک بوده و طبق صحبت استاد من برروی شانههای خداوند سوار شده و اوست که تمام کارهای من را انجام میدهد
کفر و شرک و ناسپاسی و غرور و تکبر در مقابل خداوند و ندیدن آیات و نشانههای خداوند و نفاق و دروغگویی باعث میشود که خداوند بر قلب و گوش و چشم ما مهر زده و به تعبیر خداوند:
خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ
گردیم و در مقابل وقتی که خداوند را باور میکنی و در برابرش خضوع و خشوع داشته باشیم و قدرت را تنها از او ببینم و به او بدهیم، سپاسگزار نعمتهایی که به ما عنایت فرموده باشیم و در گوشه گوشه این دنیا بدنبال نشانههای خداوند بوده و در آنها تعقل و تفکر کنیم، وقتیکه خداوند را بعنوان تنها منبع قدرت و رزق و روزی بدانیم، شور و اشتیاق داشتهباشیم برای درخواست کردن از خداوند و همنشینی با او و دریافت الهامات از طرف او، آنگاه قلب من باز میشود و هدایتهای خداوند را دریافت کرده و زندگی برای من براحتی و آسانی به پیش خواهد رفت.
و این من هستم که باید این روند سادگی و راحتی رسیدن به خواستهها را برای خودم همواره بازگو کنم و قبل از رسیدن و محقق شدن خواستههایم، هدف جدیدی برای خودم ترسیم و از همین مسیر ساده و راحت ادامه بدهم برای هدفهای بعدی و بعدی
و یادم باشد که با نگاه و رویکرد بخداوند و اشتیاق و حس خوب و ایمان و باور قوی و توکل بخداوند، هیچ هدفی نیست که من نتوانم به آن دست پیدا کنم، هیچ هدفی نیست که بزرگتر از خداوند باشد و همهچیز دستیافتنی است.
تمامی اعتبار این کامنت صرفاً متعلق بخداوند است
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
بچه های سایت بدون این ک بدونن دارن ب حرف های استاد عمل میکنن
استاد میگه ک مثلا تو حوزه ثروتمندی باید با پول درآوردن باعث بشیم بقیه هم خیر ببینن
دقیقا کامنت گذاشتن تو سای همینطوریه ک بچه ها سخاوتمندانه دارن ب هم البته ب اذن خدا خیر میرسونن
یادم بیاد اون زمانی رو ک تغییر شگرفی در زندگیم ایجاد شد ب لطف خدا ک تمام اعتبارش ب اون میرسه
منی ک ناتوان و درمانده ب هر دری زدم و نشد و بعد از خدا خواستم عاجزانه زمانی ک دیگه خسته شده بودم و فهمیدم ک اگر خدا نجاتم نده من نمیتونم واقعا و اگر خدا لطف نمیکرد الان رو نمیتونم تصور کنم ک چ وضعیتی داشتم خدایاشکرت فقط تو رو میپرستم ک تو لایق پرستش و غرور هستی
بعد من اعتبارش رو دادم ب خودم بدون این ک حواسم باشه و قصدی داشته باشم و فکر کردم ک من دیگه تمام تو همه زمینه ها میترکونم
البته ک میتونم تو همه زمینه ها مثل استاد ب حالت عادی همون با ارزش ترین ها یعنی در سلامت ترین و ثروتمندترین عاشقانه ترین رابطه و …برسم البته با درخواست از خدا ک توانا فقط اوست و اعتبار تمام موفقیت ها ب اون میرسه و اونه ک فقط بلده
و رفتم و رفتم و رفتم
این رفتن ها و زجرکشیدن ها 5 سال طول کشید بهش فکر میکنم دردم میاد چقدر آسون شده بودم برای سختی ها فقط لب و دهن بودم و نتیجه هیچ
ی بنده خدایی بهم پیام داد همین امروز در موضوع موفقیت
میخاست راهی بره ک من 5 سال رفتم و دور خوردم
بهش سایت استاد رو معرفی کردم گفتم تو راه منو نرو
فک کنم خواست خدا این شد ک بیاد تو سایت چون مقاومت نکرد زیاد
بقیه مقاومت میکردن
احتمالا الان تو سایته
خداروشکر ک یکی راه منو نرفت این هم لطف خدا بوده
داستان خودم
رفتم و رفتم تا ب ی جایی رسیدم مثل همون پنج سال پیش ک گفتم خدایا خسته شدم منو هدایت کن
دوباره خاطرم آورد ک چقدر ناتوانم و بدون اون هیچم ک چقدر فقیرم ب خیری از جانب اون ک اعتبار تمام موفقیت های شگفت انگیز فقط ب اون میرسه و بنده اش ناتوانه
وقتی ب این حالت میرسی آسان میشی برای آسانی ها
یعنی خاشع میشی و میفهمی ک هیچی نیستی و از خدا میخای و بهش میگی مطلقا قادر فقط تویی و مطلقا ناتوان منم
تو این 5 سال و الاالضالین رو ب خوبی درک کردم گمراهی تو اون جنگل انبوهی ک استاد میگه و خدایی ک هدایت میکنه ب گمراهی بیشتر چون خودت انتخاب کردی
و استاد جقدر استادانه بهمون فهموند ک ما هیچی نیستیم چون هرکسی نمیتونه این کارو بکنه چون بقیه گارد میگیرن
وقتی روی یک موضوع تمرکز میکنم و خودمو فقیر میدونم ب خیری در اون موضوع ب خدا و قتی خدا هدایت میکنه ب اون نعمت دوباره باید مشتاقانه برای موضوع بعدی ب خدا روی بیاورم و اظهار عجز و ناتوانی کنم و بندگی خودم رو بهش اعلام کنم
مثلا در مورد ثروت ک ب موفقیت رسیدم باید در مورد مثلا سلامتی اظهار عجز کنم و بگم و بدونم ک من ناتوانم و فقیرم ب خیری ازجانب خدا در اون موضوع
و دوباره همینطوری تا آخر عمر در موضوعات مختلف اظهار عجز کنم و خدا هدایتم کنه ب نعمت های بیشتر
خدایا از خودت میخام در این موضوع بندگی هم منو هدایت کنی ک اونطور ک تو لایق بندگی هستی بندگی کنم
از خودت میخام همیشه ب یادم بیاری ک ناتوان ناتوانم
همیشه ب یادم بیار ک اعتبار تمام موفقیت ها ب تو میرسه
همیشه ب یادم بیار ک در تمام موضوعات فقیرم ب خیری از جانب تو
خدایاشکرت
سلام ابوالفضل عزیز
سپاسگذارم که این کامنت پرمحتوا رو نوشتی
کامنت تو منو یاد خودم انداخت داداش
من حدود 3 سال پیش با استاد آشنا شدم و جسته گریخته دنبالش کردم
اون زمان من در به در دنبال یک گمشده ای میگشتم اما نمیدونم چی فقط میدونستن یک چیزی هست که من نمیدونم چون نفسای آخرم بود
من استاد رو در یک کانال تلگرام پیدا کردم و فایل هاش رو گوش میکردم و چیز عجیبی بنام حال خوب یا آرامش رو برای اولین بار تجربه کردم و داشتم لذت میبردم
در عین حال با استاد عرشیانفر و تعدادی دیگه هم آشنا شدم و همگی رو گوش میکردم و لذت میبردم
بعد از مدتی وارد سایت شدم و شب و روزم شده بود فایل و کامنت
فشارات مالی اذیتم میکردن ولی من تسلیم نشدم هی ادامه دادم
تا اینکه بعد از مدت ها نتیجه ای ندیدم و فشارها بر من هجوم آوردن
یک کار پیدا میکردم مدت کوتاهی کار میکردم بعد دوباره برای مدت خیلی طولانی بیکار بودم
دوباره بلند میشدم و کمر همت میبستم و شب و روزم سایت بود
باز دوباره همون سناریوی قبلی اتفاق میافتاد
باز دوباره یک کار بخور نمیر اما هرگز از سایت دست برنداشتم
الان حدود 3 سال هست در سایت هستم و هربار زمین میخورم دوباره بلند میشم و تسلیم نمیشم ادامه میدم
منی که باورهای به مراتب بهتری از عموم جامعه دارم و افکار شرک آلود و فقرگونه من بهتر شده الان حدود یک سال هست بیکارم و با قرض و سیلی صورتمو سرخ نگه داشتم
تا هنوز نتونستم پول یک دوره ارزون استاد رو تهیه کنم
ازت یک سوال دارم ابوالفضل
منم هر روز به خدا میگم در مقابلش اعلان عجز و خاکساری میکنم اعلان هیچ بودن میکنم اگه یکی بهم قول کار بده یا نشانه ای از کار پیدا بشه اولین چیزی که به ذهنم میاد خدا هست و امتیازش رو به خدا میدم
اما هشتم گرو نهه
داداش علاوه بر تسلیم خدا شدن و هدایت خواستن تو چیکار کردی که منم بکنم ؟
بدجور تشنه هدایت و کمک خدا هستم
اگه چیزی به ذهنت میاد بهم بگو
سپاسگذارم
سلام خدمت آبجی گل
چند روز پیش با یکی از دوستان قدیمی و به ظاهر مذهبی رفتیم کوه
کلا یک آدمی هس ک فقط حرف میزنه و هیچ عملی نداره یک زندگی داغون و بی در و پیکر
متعصب متعصب
یعنی هیچ اجازه ای ب خدا نمیده ک هدایتش کنه و یا اصن خدا ب هر کسی لطف نمی کنه ک حتی لحظه ای ب این فکر کنه ک نکنه افکار من اشتباه است
تمام آدم هایی ک در این سایت هستن ی روزی خدا بهشون لطف کرده و ب این فکر کردن نکنه ک دارم اشتباه فکر میکنم و داستان از قرار دیگه ای هس و این شد آغاز هدایتشون توسط خدا
با اون دوستم صحبت میکردیم در واقع اون فقط ی ریز حرف میزد ب اینجا رسیدیم ک اره اگر ی بار دوبار تلاش گردی نشد دیگه خدا نخواسته و نمیشه
ببین درک منم ی روز همین بود اما اون روزا ی چیزی در وجود من داد میزد ک نه اینطور نیس تو هنوز خدا رو نشناختی
منم ک هیچ بحثی جدیدا نمیکنم ب لطف خدا ک از اندزش های استاد دارم یاد میگیرم ب این ک من ناتوانم از این ک بخام اونو تغییر بدم اگر تا صبح هم باهاش بحث کنم فایده ای نداره
پس وقتی یقین داشته باشم ک فایدهدای نداره انرژیمو تلف نمیکنم
حالا برسیم ب بحث اصلی میگف اگر ی بار دوبار تلاش کردی نشد ولش کن
بعد پیش خودم فکر کردم فهمیدم منم در اعماق وجودم همچین باوری رو دارم و دارم طبق اون عمل میکنم وقتی ی بار دوبار حتی پنج بار تلاط میکنم نمیشه شروع به گله و شکایت پیش خدا میکنم و این نشان از عدم تغییر بنیادین باورهام داره ب این ک خدا رو مثل انسان و احساسی میبینم و ب نگاه قانونمندی ب خدا و جهان ندارم البته ک خدارو شکر خیلی بهتر شدم اما اینجاش مهمه ک تا نرسیدن ب نتیجه نباید تسلیم بشم البته تسلیم شیطان
یکی از این علمای دین ک خیلی فکرش بازه و عملگرای واقعی هس میگه ک ما مسلمون ها هیج کاری برای پیشرفت این دنیا انجام ندادیم مثلا لامپ و ماشین و همه اینهایی رو ک میبینیم خارجی ها درست کردن
این یعنی ما فقط در ظاهر با خدا رابطه داریم و هیچ شناختی نداریم
برای خودم مثالی اومد تو ذهنم ک ادیسون گفت ک در 999 بار تلاش برای اختراع لامپ موفق نبوده
بهش گفتن درسته ک میگن شما 999 بار شکست خوردی؟!
میگه ک من 999 بار شکست نخوردم بلکه 999 تا راه رو یاد گرفتم ک ب درست شدن لامپ منتهی نمیشه و کلی تجربه بدست آوردم ک در زمینه های دیگه کمکم میکنه
سعید سادات عزیز ممنونتم واقعا ک کامنت گذاشتی و اینو بدون من جسارتی ب شما نمی کنم من فقط اینارو برای یادگیری خودم می نویسم
تو نوشته هامم اگر دقت کرده باشی بیشتر خودم رو مخاطب قرار میدم
فکر کنم ک اگر من بودم میخاستم لامپ رو اختراع کنم و شاید چندین نفر دیگه قبل ادیسون بودن ک همچین ایده ای ب ذهنشون رسیده و شاید قدم هچ برداشتن اما مثل من و خیلی های دیگه با چند بار تلاش کردن تسلیم شدن و شروع کردن ب گریه کردن و ب این رسیدن ک خدا نخاست ک من موفق بشم اگر میخاست منو هدایت میکرد تا تو تلاش دوم یا سوم موفق بشم
خدا رو ب شکل یک انسان احساسی و تفاوت گزار میبینم در حالی ک سبحان الله
ادیسون بود ک خدا رو می شناخت و طبق شناخت تلاش کرد و تلاش کرد تا رسید بهش
ادیسون حتی لحظه ای ب این فکر نکرد ک شاید خدا نخواد و برعکس یقین داشت ک خدا خواهان زیباتر شدن این دنیا و رشد پیشرفته میخاد قطعا ک من لامپ رو اختراع کنم ولی باید تکامل رو طی کنم
اون لامپی ک ادیسون روشنش کرد دقیقا الان تمام مردم دنیا با همون روش دارن روشنش میکنن
اگر راه درست باشه تمام مردم همون نتیجه رو میگیرن این یعنی این ک تمام مردم دنیا میتونن موفق بشن در صورتی ک ب قول استاد اگر اونجور ک درسته فکر کنن و عمل کنن
من هم ممکنه ک 999 بار نتونم نتیجه دلخواه رو بگیرم اما اگر میخام موفق بشم باید در راهی قدم بردارم ک اگر 999 بار نشد باز هم ادامه زدم و این همون راهی هس گ بهش علاقه داریم و از کار کردنش لذت میبریم همون راهی ک استاد داره بهمون یاد میده راه علاقه ها و لذت ها
ممنون ازت ک برام نوشتی تا منم کمی فکر کنم
لازمه این رو هم اضافه کنم ک این 999 باری ک گفتم قرار نیس ک ما 999 بار تلاش کنیم خیلی راحت تر از اون چیزی هس ک ما فک میکنیم
حواسمون ک ثروتمند شدن راحت ترین کار دنیاست چون ما ب ناتوانی خودمون اعتراف کردیم وقتی ما ناتوانیم یعنی این ک یک توانا کارهارو انجام میده یعنی خدا و برای اون ثروتمند شدن ما راحت ترین کاره یا هر هدف دیگه
این نگاه ب آدم آرامش میده
خیلی هاتو همین سایت وجود دارن ک در مسیر لذت ها قدم برداشتن و رسیدن
ما چ بخایم چ نمایم بابد چالش هارو پشت سر بگذاریم اما ی روزی ب این میرسیم ک دوست داریم ب جای فرار از چالش ها خودمون رو وارد چالش جدید کنیم تا همیشه در حال رشد باشیم
با درود و وقت بخیر خدمت شما دوست عزیز سعید سادات عزیز
الهی حال دلتون عالی و رروزگارتون متعالی و جیبتون پر پول باشه
امروز خیلی هدایتی به پاسخ دوست عزیز آقا ابوالفضل هدایت شدم برای کامنت شما
آقا سعید عزیز اینطور که از کامنت شما متوجه شدم اینه که شما به ناخواسته ها بیشتر توجه میکنید نــــه به خواسته تون .. یعنی همش گفتید فشارات مالی اذیتم میکرد
الان حدود 3 سال هست در سایت هستم و هربار زمین میخورم دوباره بلند میشم و تسلیم نمیشم ادامه میدم
الان حدود یک سال هست بیکارم و با قرض و سیلی صورتمو سرخ نگه داشتم و…
آقا سعید عزیز منم از زیر صفر و با ورشکستگیهای زیادی و یک دنیا تضاد وارد سایت شدم ولی به لطف آموزه های ارزشمند استاد عزیزم و با تمرین و تکرار و تکرار تمرین های استاد بلطف خداوند از زیر بار آن تضادها بیرون آمدم .. بخاطر همین آمدم براتون کامنت گذاشتم …
من با سه فایل چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنیم و فایل های توحیدی فقط روی خدا حساب کنید و باورهای ثروت ساز در قرآن همان حُزن در قرآن کلی باورهام جابجا شد لطفاً بطور شبانه روزی این فایل ها رو گوش کنید و تمرینات شو بطور مداوم انجام دهید تا واقعا باورها تون تغییر کنه .. و همچنین کامنت های دوستان را در آن قسمت بطور مداوم بخوانید!!!
این بیکاری ها و این تضادها را بعنوان یک فرصت طلایی ببینید. . شاید این بیکاری های شما حرفی برای گفتن به شما دارد و نشانه ای است که شما هنوز بلدش نیستید و یا به این دلیل است که باید بیشتر روی تغییر باورها تون کار کنید تا به احساس خوب برسید
اینکه همش قانون رو بخودمون باید یادآوری کنیم و هزاران بار توی دفتر تون بنویسید طبق قانون احساس خوب=اتفاقات و نتایج خوب آنقدر با خودتون تکرار کنید تا نشانه ها رو ببینید .. کوچکترین اتفاق خوب را برای خودتون بُلد و بزرگش کنید و سپاسگذاری کنید .. باور کنید این آسان ترین راه رسیدن به خواسته هامون هست هیچ راه پیچیده ای نیست شما با سپاسگذاری از داشته هاتون به احساس خوب میرسید و با همین احساس خوب آرام آرام به آرامش می رسید و مهمترین رمز موفقیت هم اینه که با کنترل ذهن آگاهانه تاکید می کنم آگاهانه ذهن تون رو بسمت نکات مثبت و زیبایی ها هدایت کنید … شاید بنظر برسه که کار کردن فیزیکی سخت تر از کار کردن ذهنی باشد ولی هیچ کاری سخت تر از کار ذهنی و کنترل ذهن در وهله ی اول نیست … یعنی کنترل ذهن فقط و فقط با تکرار و تمرین بوجود میاد و باید بطور مداوم بطور مداوم روی کنترل ذهن کار کنید و برای خودتون ساعت ها وقت بگذارید البته بعد از مدت کوتاهی خواهید دید که درهای رحمت خداوند به روتون باز خواهد شد و به احساس خوب و عالی و به آرامش بیشتری هدایت می شوید !!!
دوم اینکه کتاب شکرگذاری 28 روزه راندا برن را انجام دهید ..
در یک جایی از این کتاب نوشته شده که !!! اگر خلایی در زندگی تون ایجاد شده مطمعن باشید که جای شکرگذاری در آن قسمت کافی نبوده
سعی کنید خلوت گزینی کنید و خودتون را در یک گنجه قایم کنید و در را به روی خودتون قفل کنید!!! البته این یک مثالی است که یعنی اینطوری و تا این حد خودتون را از همه چی دور کنید و با خودتون خلوت کنید !!
آقا سعید عزیز مطمعن هستم و هیچ شک و تردیدی ندارم اگر شما این تمرین ها را انجام دهید و خودتون رو به این فایل های سایت و این تمرین ها ببندید و بطور تمرکزی جهاد اکبر براه بیاندازید آنوقت خواهید دید که اوضاع آنقدر طبیعی بنفع شما برمیگردد که فکر میکنید این یک روند خیلی طبیعی بوده و به سادگی و به راحتی و به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانع از کوتاهترین مسیر بلطف خداوند به خواسته تون خواهید رسید
به امید موفقیت روز افزون شما و همه مون در این مسیر الهی براتون بهترین ها را آرزومندم
موفق و پایدار و سلامت و ثروتمند باشید و برای شما دوست عزیز و برای همه مون موفقیت را آرزو میکنم
سلام بر همه عزیزان
روزشمار 188 فصل هفتم
به به بار دیگر توحید و به به به این اسم فایل
خدایا شکرت
تازه دیشب از سفر برگشتیم و خب میخوام دربارش تو همون فایل قدم بگم
اما لحظه هایی که اونجا بودم همش با خودم میگفتم چقدر زندگی با درک توحید قشنگه چقدر قشنگه خدا رو تو زندگیت احساس میکنی و عجب حسی داره واقعا قلبت که باز بشه پیام خدا رو بهتر درک میکنی انگار که نشستی با خدا گپ و گفت میکنی یه چای ریختی و باهم دارین تو تراس میخورین و حرف میزنین چی ازین قشنگتر؟
چی قشنگتر از برداشتن بار از روی دوشت توسط خدا
واقعا خدا هرلحظه داره با ما صحبت میکنه مارو هدایت میکنه ماییم که آیا میخواهیم پیام و الهاماتش و گوش کنیم یا نه که زندگی در هر دو موورد تقریبا همه کسایی که تو سایت هستیم تجربه کردیم اونایی که موندن و نتیجه گرفتن مشخص کردن کدوم زندگی رو میخوان و داریم در جهت بهتر و بهتر کردن این زندگی قشنگ روی خودمون کار میکنیم
استاد من تقریبا هر لحظه که نه ولی هربار که عمیق میشم تو حس های خودم میفهمم چقدر تغییر کردم و تو همون ذهنم راجع به تغییراتم با خودم حرف میزنم حالا این تغییر از ساده ترین ها شروع میشه تا بزرگترینش مثلا از یه سریال که قبلا کلی احساسات من چه مثبت چه منفی رو تحت تاثیر خودش قرار میداد الان همون ژانرها همون ها تغییری تو من ایجاد نمیکنه میگم سریال چون که کلن ورودی هامو کنترل کردم مدت زیادی هست و فیلم و سریال و شبکه های اجتماعی حذف شده بودن اما یه سری جاها وقتی تو شرایطش قرار میگیرم و خب مهمان هستیم اگه خیلی اوضاعش داغون باشه که به هیچ عنوان نگاه نمیکنم اگه معمولی باشه باز سر خودم و گرم میکنم یا پامیشم به بهانه های مختلف که میزبان متوجه بشه یا سرمو میکنم تو گوشیم میام تو سایت اگه هم فیلم بدی نباشه که میبینم سعی میکنم از توش نکته مثبتی درسی چیزی بگیرم اگه داشته باشه :)) تو هر زمینه ای دیگه مثلا معاشرت کردنام، سنجیدن شرایط، جا نزدن تو شرایطی که یهو توش قرار میگیرم، کنترل عواطف و احساسات همه ی اینها رو با خود قبلم مقایسه میکنم میبینم پیشرفتمو و خودمو تحسین میکنم هربار دارم تو ذهنم با خدا یا با خودم صحبت میکنم واقعا بهم خوش میگذره و به معنای واقعی کلمه میفهمم در صلح بودن با خودمو همه رو مدیون شما هستم بسیار دوستتون دارم برم برای قدم کامنت بزارم و کلی اونجا حرف بزنیم ممنونم ازتون استاد
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رور شمار 188
رد پاب روز 22 شهریور رو با عشق مینویسم
سوال بپرس تا جواب بگیری
اون هم سوال درست
چند روز پیش من هدایت شدم به عقل کل
و به این سوال
چگونگی تمرکز بر سلامتی و ارسال فرکانس سلامتی، آنهم در زمانی که بیمار هستی
و متوجه شدم که بیشتر سوال کردنام درست نبوده
و متوجه شدم باید اینجوری سوال کنم
چطور میتوانم در سلامتی بیشتر باشم؟
که در توضیحات این قسمت نوشته بود و من فکر کردم و تصمیم گرفتم که سوال پرسیدن هام رو اصلاح کنم
من امروز یه سوالی پرسیدم که چند ساعت نشده خدا به طرز شگفت انگیزی جوابو به زبونم جاری کرد ،وقتی داشتم با خواهرم صحبت میکردم
من از صبح که بیدار شدم باز قلاب بافیا و گل سرارو بافتم تا فردا که جمعه هست ببرم جمعه بازار
یه لحظه پیش خودم گفتم ،،پس تو کی میخوای تمرین رنگ روغنت رو انجام بدی شنبه کلاس داری
بعد گفتم خدایا کمکم کن
میدونم که این ایده رو تو بهم دادی
پس میتونی کاری کنی که من هم برای نقاشیم زمان بیشتری بذارم و هم این ایده رو اجرایی کنم
و سوالم این بود
چجوری میتونم زمان بیشتری برای نقاشی و تمرینات کلاسم و طراحی بذارم که بیشترین وقت رو برای پیشرفتم در مهارت نقاشی بذارم ؟؟؟؟
و به این فکر میکردم که این دو هفته رو تمام انرژیمو گذاشتم و فقط قلاب بافی کردم و نقاشیم عقب افتاده و هیچ زمانی برای طراحی و رنگروغن تمرین کلاسم نذاشتم
و از خدا کمک خواستم تا راهی بهم نشون بده
بعد که خواهرم اینا از شب خونه ما بودن ، بعد از ظهر که من بعد پرسیدن سوالم از خدا مشغول بافتن گل سرا بودم ، که اتاقم پر از نور و عظمت خدا بود و پرده هاشو کشیده بودم و انقدر گرم و خاص و نورانی بود که خیلی زیبا بود
خواهرم اومد تا ازم یاد بگیره گل سرا رو که اونم ببافه و ببره بفروشه
جالبه از وقتی من تغییر رو دارم هر روز ادامه میدم ،اعضای خانواده ام هم هر روز دارن متفاوت تر فکر و رفتار میکنن
بعد داشتم با خواهرم صحبت میکردم نمیدونم بحث چجوری و از کجا رفت به این موضوع ،هرچی فکر کردم متوجه نشدم چی شد من این حرفو گفتم
یهویی به زبونم جاری شد
من چرا زمان میذارم و انرژیمو میذارم برای قلاب بافی که جمعه ببرم بفروشم ؟!
یهویی جاری میشد هی و من به خواهرم میگفتم
گفتم میتونیم گل سرارو بدیم یه نفر ببافه مثل کاردرمنزل های بیرون آگهی بدیم که به تعدادی خانم آشنا به قلاب بافی نیازمندیم که به سه نفر نیاز داریم
یه نفر پایه ی گل سرارو ببافه
یه نفر گلاشو
یه نفرم برگارو ببافه
و برای هر کدوم 5 هزار تمن ،برای هر گل
برای هر برگ بدیم
و خودمونم هر هفته جمعه فقط بچسبونیم و ببریم بفروشیم و اولش نظرمون روی صد تا بود ولی بعد شد 50 تا
که اول کار، از کم شروع کنیم
و دیگه من نشینم زمان بذارم و ببافم
و گفتم خب اگر اینکارو بکنیم یه جورایی کارآفرینی هم حساب میشه حتی بیشتر از کاردرمنزل های دیگه پرداخت میکنیم
چون نزدیک خونه مون یه کاردر منزل هست ،درست کردن پاکت کاغذی و بانکی و چیزای دیگه که برای هر پاکت 500 تا تک تمنی میدن
ولی من برای بافت یه گل کوچیک که نهایت اگر زمان بیشتری برای بافتش بخواد 5 هزار تمن میدم
و قرار شد که آگهی بدیم تو محله مون
که هم خواهرم و هم من شروع کنیم
و فروششم خودمون انجام بدیم
اینجوری هم تو زمانم آزادی زمانی دارم و به نقاشی و طراحیممیرسم و هم کارآفرینی میشه
وقتی اینارو میگفتم یهویی گفتم وای خدای من توچقدر باحالی آخه ،من چند ساعتم نشد که سوال پرسیدمکه چجوری باید بیشتر زمان بذارم برای نقاشی و طراحی که تو الان جواب رو به زبونمجاری کردی تا بگی این کار رو از کارآفرینی شروع کن و ادامه بده
خیلی خیلی از خدای خوبم سپاسگزارم که انقدر سریع جواب میده و راه جل هارو به سرعت دراختیارم قرار میده
بی نهایت ازت سپاسگزارم ربّ من
من این روزا فقط اینو دریافت کردم که خدا به شکل های مختلف بهم گفته تمرکزتو بذار روی نقاشی
و کاری کن که پیشرفت کنی و هر روز تمرین طراحی داشته باشی
یه فایلی کوتاه از استاد عباس منش توی اینیستاگرام دیدم میگفت
اگر میخوای تو کاری موفق بشی ، باید توی اون کار تمرکز بذاری
خیلیا فکر میکنن یه سایتی بزنیم خودش کار کنه نه کار نمیکنه
چیزی که جواب میدهد عشقه ،علاقه هست ،تمرکزه
تمرکز از کجا میاد از عشق و علاقه میاد
و به جملات مختلف دیگه از خود استاد عباس منش یا از طریق استاد رنگ روغنم بهم گفته شده
و من سوال درست رو از خدا پرسیدم که چه کاری باید انجام بدم تا زمان بیشتری برای طراحی و نقاشی بذارم ؟
و چه کاری باید انجام بدم تا در کنار زمان بیشتری که برای پیشرفت در مهارت نقاشیم میکنم ، چجوری باید در کنارش سفارش قلاب بافی رو هم بگیرم و ایده ای که بهم عطا کردی رو بیشتر و گسترش بدم ؟
بی نهایت از خدا سپاسگزارم که بهم یاد داد که سوالامو درست بپرسم و بی نهایت ازش باز هم سپاسگزارم
خیلی دوستتون دارم اعضای خانواده صمیمی عباس منش
به نام الله هدایتگر
سلام دوستان خوبم
ردپای من درفایل188سفرنامه
من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهاوفرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم
خداوندبعدازاشنایی بااستادعزیزبارسنگینی روازدوش برداشت اونم احساس خیلی بدوافسردگی ونجواهای زیادشیطان بود
روزهایی که ایتقدرحالم بدبودبه خاطرتضادهای زندگیم که فریادمیزدم موقع اذان که خدانجاتم بده وکمکم کن وهدایتم کن
اون بارگران کمرمن روخم کرده بودومشکلات روحی بدی برای من ایجادکردوباعث شدقرص افسردگی بخورم چندسال
وقتی به خداتوکل میکنی وتسلیم اوهستی وحالت خوبه قلبت به سوی پروردگاربازشده والهامات رودریافت میکنی
باهرسختی اسانیست وخداوندتنهات نمیزاره وحواسش بهت هست
خدادندفقط برای ماخیرونیکی میخوادوهمه مابه نعمت های خداونددسترسی داریم کافیه ازش بخوایم وترمزهای خودمون روبشناسیم تاخواسته هاواردزندگی مابشن
ترمزهایی مثل ترس بی ایمانی حال بدشرک افکارنامناسب
خدایاازت میخوام که قلبم روبرای دریافت الهامات بازکنی
خدایامیخوام گوش شنواوچشم بینایی داشته باشم برای دیدن نشانه هاوالهاماتت
خدایاقدرت سپاسگذاری رودرمن بیشترکن
خدایاازت میخوام من رواسون کنی برای اسونی ها
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
روز188
قلبی که به سوی خدا باز میشود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿1﴾آیا براى تو سینه ات را نگشاده ایم (1) وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿2﴾و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتیم (2) الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿3﴾[بارى] که [گویى] پشت تو را شکست (3) وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾و نامت را براى تو بلند گردانیدیم (4) فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾پس [بدان که] با دشوارى آسانى است (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾آرى با دشوارى آسانى است (6) فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾پس چون فراغت یافتى به طاعت درکوش (7) وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور (8)
خدایا شکرت
تنتا تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن
بخدا که هر وقت اصلا فارغ از گذشته
همین الان برای همین امروز قلب ما باز شود
با کنترل ذهن با تقوا با اعراض از ناخواسته ها با توجه به زیبایی های بیشتر با تمرکز بر نکات مثبت با شکر گذاری
بار سنگین احساس بد از روی دوش ما برداشته میشود
من خودم به شخصه متوجه این موضوع شدم که واقعا کنترل ذهن کاری مهم و حیاتی است برای داشتن آرامش و صلح با خود و احساس خوب
وقتی به ناخواسته ای بربخوریم و بخواهیم ازش به نفع خود ازش استفاده کنیم دقیقا آسان میشویم بر آسانی ها
اون بار سنگین نجواهای ذهنی ارو میشه و سبک میشه و راه حل ها گفته میشود درهای رحمت خدا باز میشود
قلب باز میشه برای دریافت الهامات الهی
من برای سختی خلق نشدم
من خلق شده ام که از سختی ها آسانی را انتخاب کنم
مثلاً برای این روزها که کار تمیزی خونه ها هست
برای خونه تکونی اساسی باید قدم به قدم پیش رفت
استاد همیشه میگه برای رسیدن به یه هدف قدمهای کوچک بردار
خب من که الان میخوام تمیزی انجام بدم نمیام یه دفه تمام خونه رو بهم بریزم تو یه روز و انتظارم داشته باشم تو اون یه روز همه چی سر جای خودش باشه تمیز و مرتب
خب برای رسیدن به هدف اصلی که در نهایت یه خونه تر و تمیز و مرتب هست
باید از کم شروع کنم روی یه محل از خونه رو تمیز کنم
و من بخدا اصلا برای نوشتن این کامنت هیچی نمیدونستم ایمانم به این کار قوی شده
میگم مثبت دفعه های قبل که گفتی و نوشتم الآنم ایمان دارم که خودت میگی و دستم را بت نوشتن هدایت میکنی
و یه لحظه مثال تمیزی خونه برام واضح تر شد
و من از دوهفته قبل شروع کردو به تمیز کاری
خونه زیبایی که خدا برام محیا کرده تا من در آن آرامش و آسایش و لذت بخش باشه برام
من وقتی از کم شروع مردم و تقسیم کار کردم و هر بار یه جا را پاکسازی کردم
و الان تقریباً آخر ای کار هستم و دارم به هدف اصلی نزدیک میشوم و این نیست که دیگه خونه نیاز به تمیز کاری نداشته باشه
این چیزی هست که همیشه نیاز به تمیزکاری هست یه هفته دستمال کشی نکنیم قطعا کرد و خاک باز میشینه روی وسایل خونه
و این دقیقا مصداق ورودی های ذهنی ماست
که اگه روشون کار نکنیم و رهاشون کنیم بازم از یه جای دیگه سرباز میکنند و باید همیشه روی خودمون کار کنیم تمرکز بر بهبود شخصیت باید همیشگی باشد
همه ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم
بخدا که کردیدت تمام کارهام را فقط بخدا میدم
توانایی های که در من هدیه قرار داده
همین توانایی و انرژی بالایی که در وجودم قرار داده بزرگترین نعمت زندگی ام هست
و من لذت میبرم از اینکه انرژی عالی دارم و کارهامون براحتی و با قدرت با انگیزه انجام میدهم وبه خودم افتخار می کنم که میتوانم توانایی هامو ببینم و شکر گذار خداوند باشم
در این جهان دوقطبی هم فقر هست هم ثروت
هم بیماری هست هم سلامتی
هم روابط سالم هست و هم روابط ناسالم
پس من باید تمرکز کنم بر خودم ببینم درون من با چه چیزی سازگار تر است
قطعا که خداوند منبع خیر و برکت و نعمت و ثروت و فراوانی است
و انسان را تکه ای ارزشمند از وجود خودش خلق کرده تا آسان شویم بر آسانی ها
خدایا میدانم پر از ایراد هستم پر از ترمز هستم
خودت مقاومت هامو بردار کرد واضح تر کن تا با خودم در صلح بیشتری باشم
خودم را بپذیرم با تمام اشتباهات و انحرافاتی که داشته ام
و الا. میخواهم آگاهانه توجه کنم بر زیبایی های بیشتر و تمرکز بر نکات مثبت و شکر گذاری و احساس خوب پایدارتر
زندگی همین لحظه است
لذت ببرم از مسیر زندگی چون زندگی مقصد ندارد فقط مسیر لذت بخش و زیبا و توحیدی هست که با هر قدم که بر میداریم ایمانمون قوی تر میشه اعتماد بیشتر میکنیم و باور میکنیم که خداوند در هر لحظه در حال هدایت ماست و با عشق و علاقه و اشتیاق بیشتر ادامه میدهیم به مسیر سرسبز و زیبای جنگلی که تا لحظه مرگ فقط لذت ببریم راضی از دنیا به اصل خودمان برگردیم
خدایا ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
پس ایمانم را قوی کن تا عمل کنم به آنچه بهم گفته میشود
من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن
همه کاره ام تویی و همه جوره هوامو داری
من نمیدووووونم تسلیمم
هر لحظه مرا در معرض هدایت خودت قرار بده
من بخدای خودم اعتماد دارم باور دارم ایمان و توکل و امید دارم
که هیچ وقت منو فراموش نکرده
همین چند روز پیش برای در اومدن از یک بیزینس تا نصفه روزی یه بار سنگین روی دوشم بود و داشتم آن میشدم زیر فشار ذهنی
بخدا که درد زیادی رو اون نصفه روز با تمام وجودم حس کردم
از صبح تا ظهر ادامه داشت و خداوند منو هدایت کرد
یعنی بخدا اگه الان بمیرم اگه همون لحظه جانم را میگرفت کاملا راضی بود چون آزاد شده بودم
و وقتی نجواها ساکت شدن من آروم شدم
هدایتم کرد به دوره احساس لیاقت جلسه 13
که مثله آب روی آتش منو آروم کرد
اگه این معجزه خدا نبود پس چی بود
اگه با عقل خودم بود که تا همین الآنم در زجر و درد و سختی بودم
وقتی توکل کردم و تسلیم شدم خداوند درهای رحمت را باز کرد قلبم را باز کرد و هدایتم کرد به اون جلسه و من پذیرفتم که خالق صد در صد اتفاقات زندگی ام خودم هستم
دوباره دیروز یه تضاد خانوادگی داشتیم
که تو کامنت های قبلی مفصل روزمرگی ها و موفقیت هامو قدم به قدم مینویسم که وقتی برگشتم بیاد بیارم که از چه مسیری اومدم
تا ایمانم قوی تر بشه
بازم با تضاد دیروز اول نجواها اومد که دیگران مقصر هستند و من احساس قربانی شدن داشتم و خواستم همسرم و خانوادش رو مقصر بدونم
ولی گفتم ساکت شو تمام اتفاقات زندگی تو بر اساس باورها و افکار و فرکانس های خودت داره خلق میشه
الان اگه میبینی شدتش کمتره یعنی داری رو خودت کار میکنی همینکه واکنشی نسبت به این تضادها نشون نمیدی و با خودت کمی بیشتر در صلح هستی و دنبال تغییر دیگران نیستی این یعنی موفقیت و راه درست
و بلطف خداوند که همه چی به نفع من شد با کنترل ذهن و تقوا و توکل بر خدا
و اتفاقا وقتی جبهه نگرفتم چقدر باعث آرامشم و عزت و احترام دریافت کردم
همه رو از خدا دارم
خودم هیچی نیستم
پس با هر سختی آسانی است
من انتخاب میکنم که کدوم را خلق کنم
اگه بخوام به نجواها پر و بال بدم که رفتم تو باقالیا
اگه نه در نطفه خفشون کنم و نخوام مسیر گذشته رو ادامه بدم که بسیار مسیر سخت و دشواری برای خودم ساخته بودم برگ برنده در دستم هست
همه چی بخدا کنترل ذهن
استاد میگن 99درصد کار کردن روی ذهن یک درصد کار کردن فیزیکی
وقتی که ذهن رو آماده میکنیم برای انجام کارها و تربیتش میکنیم برای رسیدن به اهداف و خواسته ها و براش پلن میریزم که قدم به قدم باید پیش رفت و تکامل را طی کرد
بخدا که من خودم درک کردم که درسته داریم راه میریم کار میکنیم ولی وقتی تو ذهنت ساختیش و بخش عمل میکنی و میبینی که کارها داره راحت پیش میره و لذت بخشه
و اونموقع است که میگی آخ جوووون آسان شدم برای اسانی ها
قشنگ میفهمی که مسیری که اومدی اصلا سخت و ترسناک نبوده چون از قبل ساخته شده و بهش عمل کردی پس ایمانت قوی تر میشه که خدا داره در هر لحظه هدایت و حمایتت میکنه .
خدایا شکرت بینهایت سپاسگزارم
جان جانانم عاشقانه دوستت دارم که عاشقانه هر لحظه در وجودم هستی و قلبم را بروی الهامات بازکرده ای
خدایا شکرت که مرا لایق کردی برای دریافت الهامات و نعمتهای جهانت
تا رشد کنم و جهان را رشد دهم
خدایا شکرت
خدایا هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی من بدون تو هیچی نیستم.
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
بنام خدای مهربان
سلام ب استادان جان
سلام دوستان
خدایاشکرت ک قلبمو باز میکنی تا دریافت کنم الهامات رو خدایاشکرت ک هدایتم کردی تا اامروز بیام و نشانه ببینم که تو بار گران و از دوشم برداشتی و برمیداری خدایا فقط من میدونم تو میدونی که همین الان چقدر آرامش دارم چقدر زیبا باری از دوشم برداشتی چقدر من فهمیدم کار خودته و شکر کردم الهی شکرت امروزم ک آوردیم تو مسیر زیبای روز شمار تحول زندگی انگار درجه ای مدارم تغییر کرده انگار داره همه چیز دست ب دست میده تا جهان بیشتر به کامم بشه الهی شکرت..
برم ببینم فایلو باعشق ببینم چی باید بفهمم چی میگی ک با جون دل بشنوم الهی شکرت..
خدایا قلبم ازتو یاری میجوید
گوشم به فرمان توست
پاهام در راستای تو قدم برمیدارد
تو ک تنها عاشق خالص منی دوستت دارم
درپناه خداشادوثروتمند باشید..