روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 1

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «بی نام» در این صفحه: 23
  1. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    روز ۱۵ ما خالقیم

    و من الان که نگاه میکنم می بینم واقعا در این سالها هر چه که در زندگی من خلق شده با افکار خودم یود خوب و بد

    و هیچ جا هیچ کس دخیل نبوده

    و چقدر این خوبه چون تصمیم دارم آینده ای بی نظیر رو برای خودم خلق کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    روز ۱۲ هم

    خداوندا شکرت

    برای این دایره المعارف عظیم که هر زمان هر سولی دارم من دقیق به فایلی هدایت میکنه که قلبم آروم میکنه

    من کالا این فایل درک میکنم

    زمانی زیادی روصرف این کردم که تیمی که توی نتورک با من کار میکردن بعد خروج من بیکار نشن و بتونم کاری براشون بکنم نزدیک چندین ماه تمام وقتم گزلشتم اما هر پروژه ای هر کاری که میخواستم انجام بدم برای کمک کردن به اونها باعث میشد خودم بیشتر فرو برم انگار توی یه باتلاق دست و پا میزدم خودم فراموش کرده بودم و فقط میخواستم اون ها رو به چیزی برسونم ‌ اما همیشه همه از من طلبکار بودن همیشه از من گله میکردن جز تعدادی بقیه این رفتار رو داشتن تا اینکه دیروز یکی از همین افراد به من زنگ زد و خیلی طلبکارانه با من حرف زد در حالی که من خیلی جاها از درآمد و آسایش خودم برای اونها زده بودم

    و حس کردم مسیر اشتباهی دارم میرم

    و امروز با این فایل استاد فهمیدم تمام مسئولیت به عهده خودم و من مسیر اشتباهی انتخاب کرده بودم

    بعد این روی خودم کار میکنم و خودم تبدیل به آدمی میشم که برنده هست و اون هایی که بخوان برنده بشن خداشونو پیدا میکنن و نیازی نیست من برای کسی خدا بشم

    ممنونم استاد که باز هم به بهترین شکل از طرف خدا با من صحبت کردی

    خداوندم شکککررر

    هدایتم کن به راه کسایی که به اونها نعمت دادی

    دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    روز ۱۱ سفر من

    یا شگفت انگیز ترین روز

    خانم شایسته عزیز حقا که بهترین گزینه ها رو ب ای هر روز انتخاب میکنید

    الان که گفتم بهترین

    با خودم فکر کردم این روزها همه روز من بهترین

    هر چی جلوتر میرم احساس بهتری دارم

    احساس خالی شدن.ارام بودن

    احساس راحتی و این بهترین حس دنیاست برای منی که سالها پیش مدام نگران بودم

    جالب این که قبل گوش کردن این فایل و من برای پیدا کردن قانون جذب در قران معنی قرآن رو میخوندم و تک تک این آیه ها رو پیدا کرده بودم و با تاکید استاد دلم گرم شد که درست

    پس تنها و بهترین کتاب برای زندگی همین

    چرا خودم رو سرگرم کتابهای دیگه کنم

    و تصمیم دارم یک سال فقط و فقط بارها و بارها این کتاب رو بخونم

    کتابی که من رو به آرامش شادی و ثروت دعوت میکنه

    کتابی که میگه اگر به بقیه حرفی میزنی یا در جامعه تعاملی داری و افراد تو رو ناراحت میکنن به خودت نگیر

    میشه همون میثاق ۲ و ۳ کتاب چهار میثاق

    تصورات باطل نکن

    هیچ چیز را به خود نگیر

    اما وقتی قرآن میگه دیگه خیال ادم راحت تر میشه

    و تعهد میدم به قلبم که شاد زندگی کنم

    با احساس عمیق سپاسگزاری همیشه شاد خواهم بود

    چرا که خداوند خود شادی

    و هر کس و هر چیزی که خلاف آرامش و شادی من هست رو چشم بپوشم بهش

    و بخندم تا در زندگیم تکثیر بشه

    من سالها بود ایمان داشتم هر انسانی می تونه خوب باشه و این ربطی به دین نداره و دقیقا حس استاد داشتم که چرا ما مسلمان ها اینقدر بد و دروغ گو هستیم

    و با همه دنیا مشکل داریم

    ولی فهمیدم مشکل از خدا و قرآن نیست

    مشکل از ما هست که ادعای دینداری میکنیم اما هیچوقت تلاش برای درک قرآن نکردیم و همش بر اساس مستندات و معانی و تفاسیر بوده

    جالب بود دیروز از دوستی شنیدم میگفت من اگر ماشینم مشکل داشته باشه میرم پیش تعمیر کار و برای قرآن هم میرم پیش استادش

    یعنی داستان از همین جا شروع میشه که بعضی از ماها حتی برای شناخت قوانین زندگی هم‌نمیخوایم به خودمون زحمت بدیم

    و من به خودم قول دادم فقط و فقط و فقط خودم به دنبال حقیقت باشم و اگر هم میخوام از استادی کمک بگیرم کسی باشه که مثل استاد عباس منش نتیجه هاش دلنشین و آرام کننده باشه

    این فایل بی نظیر بود

    خدا قوت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    روز نهم و بادرهای اشتباه ما ادم هو ررای خص بودن و جلب توجه

    شاید ناخودآگاه این رفتار رو خیلی زیاد تکرار کردم

    رفتارهایی مثل شلوغ بودن ادای خسته ها رو در آوردن درگیر بودن مچ گرفتن ذهنیت مشکل آفرین داشتن یا بحث کردن رو نشونه خوب بودن و بالا تر بودن کیفیت کار می دونستم

    یا خیلی زیاد از مشکلات و خستگی ها ح ف زدن و گاهی حتی پیاز داغشان زیاد کردن

    اما تصمیم گرفتم بعد این فقط و فقط از هیجان هدایت هایی که شدم صحبت کنم چیزهایی که دوست دارم دوباره اتفاق بیوفته ??

    چیزهایی که کانون توجه من باعث اکثرشون میشه همون هایی هستن که ازشون با هیجان صحبت میکنم

    و من لذت ها و خوشی ها رو انتخاب میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    روز هشتم سفر من با این سفر نامه

    این فایل استاد رو من قبلا بارها تو گوش کرده بودم شاید اصلا دلیل ورود من به خانواده عباس و منش و دوره روان شناسی ثروت همین فایل بود

    اینکه دوست داشتم جزو اون یه درصدی باشم که خدا همه کارها رو براشون انجام میده

    اینکه دلم میخواست زندگیم تغییر کنه و مثل یک انسان رها زندگیم به دست کسی بسپرم که اصل کار دست اونا

    اینکه از همینی که هستم شروع کنم و قدم بردارم‌

    و باور کنم که میشه هدابت شد

    واقعا حالا که خوب فکر میکنم میبینم چرا باید این همه روی عقلم حساب کنم

    عقلی که نتیجه باورهای مخرب و اشتباه

    و باعث میشه با باورهای محدود کننده من هیچوقت پیشرفت نکنم

    خدا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میخوام

    پس‌لطفا من رو هدایت کن به راه کسانی که به اونها نعمت دادی

    نه راه گمراهان

    دوستت دارم خدای خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    روز هفتم سفر شگفت انگیز من

    تصمیم گرفتم همانطور که امروز توی هتل از بین غذاها بهترین رو برای ندارم انتخاب میکردم حتی توی سالاد ها سعی میکردم اونهایی که لذت میبرم و سالم ترین هاست رو انتخاب کنم

    برای ذهنم هم ارزش قائل باشم

    و هر آت آشغالی وارد غذای روحم نکن

    من با مراقبت از غذای ذهنم زندگیم رو می سازم وو هر چیزی رو بخوام خلق میکنم

    همین الان هم خدا من رو هدایت کرد چون در میهمانی بودم که یه ورودی نامناسب میخواست به من برسه و چون خواسته بودم و خدا هر کس رو که ازش بخواد هدایت میکنه

    هدایت شدم

    به خودم تعهد میدم فقط ارگانیک و طبیعی و با کیفیت به ذهنم ورودی بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    همین لحظه بهترین لحظه هست برای اینکه تعهد بدم به خودم که از همین که هستم شروع کنم

    همون طور که بارها اینکار کردم

    ولی با گوش کردن این فایل انگار چیزی از درون در من خوشی و تا ترسم رو برای قدم بعدی کنار بزارم و مثل گذشته یک قدم دیگه رو بردارم

    با همین چیزی که هستم

    و دارم

    دنبال اتفاقات و معجزه های بزرگ‌نباشم و تکامل رو طی کنم

    و جالب اینه که دقیقا بعد این فایل مدیتیشن کردم و انگار سیل ایده بود که در این مسیر با همین سرمایه به ذهنم جاری شد

    خدایا شکرت برای اینکه هدایتم میکنی

    خدایا شکرت برای دستت استاد عباس منش

    خدا یا شکرت برای این دایره معارف عمیق

    خدا یا شکرت که با این فایل هدایتم کردی

    و چقدر آروم و لذت بخش از روزی که بهت اطمینان کردم و ایمان آوردم داری من رو توی بغلت راه میبری

    یه آیه امشب خوندم که خیلی برام دلنشین بود

    براتون میزارم تا حس خوبم بهتون منتقل کنم

    آیه ۱۸۶ سوره بقره

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾

    و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى ‏کنم پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند (۱۸۶)

    قانون جذب سه مرحله داره

    ۱. درخواست

    ۲. پاسخ

    ۳. دریافت

    که دو مرحله اول انجام میشه چون ما در برخورد با تضادها خواسته هامون مشخص میشه و خدا هم بلافاصله پاسخ می ده و خلق میکنه و مرحله سوم رو ما باید با رسیدن به ایمان و باور اینکه خداوند پاسخ میدهد دریافت کنیم و این همون الهامانی که در لحظه به ما داده میشه و خداوند میگه که فرمانش گردن نهیم و ایمان بیاریم و نترسیم به چیزی که به دلمون افتاده و انجامش بدیم تا راه رو پیدا کنیم

    چقدر این حال و تجربه کردیم و ترسیدیم؟ و ایمان نداشتیم

    من تجربش کردم

    اما دیگه نمی ترسم

    چون ایمان آوردم به هدایتش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    پنجمین روز از سفرنامه من

    انسان ها با قبل از اینکه اوضاع خراب بشه تغییر میکنن

    یا وقتی اوضاع وخیم‌میشه

    یا هر گز تغییر نمیکنن

    و من این رو کامل در زندگیم حس کردم وقتی در بیزنس قبلی بودم در شرایطی که همیشه در رشد بودم ناگهان اتفاقاتی افتاد که من متوجه شدم ادم هایی که کنارم هستن صادق نیستن و در باره کار به افراد دروغ میگن

    همچنین شرایطی رو برای من ایجاد کردن که احساس بدی داشتم و احساس میکردم که تاریخ انقضا این بیزنس در ایران از راه رسیده

    ترس هام کنار گذاشتم و با صفر شدن درآمدم کنار اومدم و کارم تغییر دادم

    و این ایمان به من نشون داد که جریان پول وارد زندگی من شد

    خیلی بیشتر از بیزنس قبلی

    و اینقدر بی نظیر هدایت شدم به سمت درآمدهای خیلی بهتر که این رو فقط آرامی میفهمم که این فایل رو گوش میکنم

    همیشه به ما گفتن باید تمزکز کنید

    از شعلتون خارج نشید

    مدام انجامش بدین

    ولی وقتی نشونه ها میاد باید تغییر کرد

    و خدا رو شکر که من در زمینه شغلم همیشه به احساسم جواب دادم و این هدایت رو دریافت کردم

    از تغییر نترسیم

    تنها چیزی که در دنیا ماندگار تغییره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    روز دوم از سفرنامه من

    امروز در تمام لحظات کاریم حواسم به حرف های استاد بود

    اکروز توی فکر بودم

    اینقدر زیاد که حین رانندگی اصلا متوجه نبودم کی به مقصد میرسم امروز تمام حواسم در دنیای دیگه ای بود که با شروع دوره روانشناسی ثروت 3 برای خودم خلق کردم

    دنیایی که در اون بدون استثنا همه چیز در دستان منه

    دنیایی که خداش دنبال اتیش زدن و مجازات کردن من نیست بلکه مثل یک ارباب مهربون نشسته تا من ازش درخواست کنم و پاسخ بده

    چقدر این سبک زندگی شگفت انگیز

    چقدر سکوت شگفت انگیزه

    چقدر صحبت کردن و خواستن فقط از خدا به من عزت نفس میده

    چقدر امروز خدا رو شکر کردن که خواستم هدایت بشم و در مسیر قرار گرفتم

    با تلفن صحبت میکردم دوستم بهم گفت این همه خرید که کردی چطور میخوای ببری با پرواز گفتم یه دوستی دارم تو فرودگاه اون کارم رو درست….

    یهو لبم رو گزیدم

    داشتم شرک میورزیدم به خدایی که در سوره حمد بهش قول دادم که تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می جویم

    یه لحظه به خودم گفتم چرا چشم امیدم به همه هست چرا باور نمی کنم که اون می تونه برام انجامش بده

    و به خودم قول دادم در تمام لحظاتم اول از اون بخوام و اگر کسی هم برام کاری کرد فراموش نکنم که دست خداوند بوده

    امروز فهمیدم که هیچ کس نمی تونه به من ظلم کنه و من هم نمی تونم به کسی ظلم کنم چون تنها هر کس به خودش می تونه بدی کنه و عدالت خدا هم همینو حکم می کنه که کسی زندگی دیگری رو متاثر نکنه

    مگر خود اون شخص بخواد

    امروز فهمیدم عذاب وجدان یعنی توجه به حس بد و باعث ورود ناخواسته های بیشتری به زندگیم میشه

    و خیلی از چیزهایی که ما بخاطرش احساس گناه می کنیم نتیجه فرهنگ و تفکر ماست و در قوانین خدا به عنوان گناه تعریف نشده

    فهمیدم که به جا وقت گذاشتن روی هر کتابی بارها و بارها قران رو بخونم و جالب اینه که نسبت به دئر اول که قران رو خوندم الان راحت تر ایات رو درک می کنم و مطمعنم هر چه این تکرار بیشتر بشه این درک بیشتر میشه

    خدایا شکرت

    ممنونم که دنیا رو جوری افریدی که هر چه بخوام رو خلق کنم

    بخواهید چون به شما داده خواهد شد

    به شرط اینکه باور کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    امشب 27 دی ماه شروع سفر من با خانواده بی نظیر عباس منش

    سه سال پیشب ا کتاب فلورانس اسکاول شین اشنا شدم همزمان با ورودم به یک حوزه کاری که در اون کتاب های موفقیت زیادی رو باید مطالعه میکردم با دوره امیر شریفی شروع کردم

    اون روز ها وقتی صدای استاد عباس منش رو می شنیدم و ماشین ها و امکانات ایشون رو میدیدم ذهنم پس میزد و حالم بد میشد تا اینکه مدار های ذهنی من پله پله افزایش پیدا کرد تا به خدی رسیدم که خرید دوره روانشناسی ثروت ارزوی من بود

    و هفته پیش این دوره خریدم و امروز با سفرنامه اشنا شدم تصمیم گرفتم متعد به این سفر هر روز تجربیاتم رو به اشتراک بزارم

    مهم ترین چیزی که در دو سال گذشته لمس کردم این بود که موفقیت یک روند و نباید عجله کرد شاید خیلی جاها غر زدم و گله کردم اما امروز در فایل دوم دوره روانشناسی ثروت سه متوجه شدم که من همیشه در مسیر بودم و داشتم هدایتم میشدم و اگر سرعتم کم بوده بخاطر این بوده مه بائر های اشتاهی نسبت به خداوند و ثروت داشتم

    باورهای مذهبی و دست و پا گیر زیاد زیبا ترین قسمت زندگی من که بعد از دوره اقای شریفی با دوره عباس منش تکمیل شد ارامشی بود که در زندگی و قلبم ایجاد شد فراانی نقدینگی که در حساب های من جا به جا میشه و خیلی اتفاقات دیگه

    اما در باره یک تحول مهم میخوام براتون بنویسم در برگ اول این سفر من ساکت شدم

    فهمیدم باید دهنم رو ببندم و کمی خود دار تر در این مسیر ادامه بدم

    قبل این همیشه هر چی که میفهمیدم رو فریاد میزدم و میخواستم به بقیه بگم که زندگی اینه

    اما امروز فهمیدم باید خودم انجامش بدم و نیازی نیست که تلاش بیهوده برای شناسوندن این قوانی به دیگران کنم همونطور که من راهم رو پید کردم هر کسی بخواد میتونه راهش رو پیدا کنه

    دوره دوم معنی قران رو شروع کردم و تازه دارم میفهمم نیاز به هیچ کتابی برای پیشرفت کارم ندارم جز درک بزرگترین کتاب دنیا که همه چیز رو در خودش داره

    فهمیدم زندگی چیزی خیلی متفاوت از اونی هست که تا به حال میدونستم و این یک ارامش عجیب رو در من ایجاد کرد

    هرچند در دو سال گذشته که با دوره کارشناس جذب بودم هم زندگیم به شدت متحول شد اما با رسیدن به این سایت شدت تغییرات دو چندان شد و من در همین هفته گذشته گردش مالی عجیبی رو تجربه کردم و کارهام اونقدر جالب پیش رفت که حد نداشت

    حتی ساده ترین و خنده دار ترین پاسخ این قانون این بود که سر سفره تربچه ای در بشقاب اونور سفره بود گفتم میخوام قانون رو اینجا هم امتحان کنم گفتم خدایا من تربچه دوست دارم و با ایمان به اینکه به من جواب میده بدون هیچ شکی گفتم میدونم که بدستش میارم یهو بشقاب سبزی خودمون رو چرخوندم و دیدم زیرش یه تربچه هست

    شاید شما بخندین و بگین من دیونم

    اما من ایمان دارم که این خدا جواب میده همونطور که من رو در این مدت امین بیزنس هایی کرد که به خواب نمیدیدم ولی من باورش کردم و به قول استاد زندگی با این باور بی نظیر و من در سن 27 سالگی سرپرست دوبرادر و مادرم کرد و من رو لایق این مقام دونست تا به جای گله و شکایت شکر کنم که من رو بزرگ دونست که بهم مسئولیت داد

    البته شاید هم یک باور اشتباه در من بود که فکر میکردم باید این قوانین رو به دیگران و تیم کاریم بگم که اون ها عمل کنن تا من موفق بشم و این ناشی از یک شرک و وابسته بودن موفقیتم به دانسته های دیگران و اعمالشون بود

    به هر حال امروز در برگ اول سفرنامه تعهد دادم که فقط عمل کنم و در سکوت پیش برم

    و ایمان دارم که در این مسیر جز خداوند به هیچ کس نیاز نخواهم داشت چون خدا همه چیز رو فراهم میکنه و این احساس چقدر به من عزت نفس و ارامش میده خدایا شکرت

    شکرت برای اینکه هدایتم میکنی

    شکرت برای این خانواده

    دوست دارم قسمتی از برداشتم از سوره بقره براتون بزارم

    من بهشت رو بعد این مدت اینطور تفسیر می کنم که انسان در فرکانس خالص و بالا و متصل به خداوند و سرچشمه هستی بود

    که با شکی که به خدا کرد ارتعاشش پایین اومد و خدا به اون گفت فرود بیا و وقتی الهامی از طرف من با احساس به تو میشه اگر گوش کنی نه ترسی به تو هست و نه نگران میشی

    همیشه نگاهت به داشته هات باشه و از هیچ کس جز خدا نترس

    با دعا به من وصل شو از هر چیزی که داری ببخش و همراه فروتنان برای من سر فرود بیار و اول خودت عمل کن به دانسته هات

    و از صبر و صحبت با من استفاده کن و این کار رو فقط افراد فروتن انجام میدن کسانی که میدونن میتونن دوباره به بالا ترین فرکانس برگردند

    و عجله نمی کنند چون میدونن که این یک روند هست و همیشه نگاهشون به داشته هاشون هست

    قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۳۸﴾

    فرمودیم جملگى از آن فرود آیید پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد (۳۸)

    وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۳۹﴾

    و[لى] کسانى که کفر ورزیدند و نشانه‏ هاى ما را دروغ انگاشتند آنانند که اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود (۳۹)

    یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ ﴿۴۰﴾

    اى فرزندان اسرائیل نعمتهایم را که بر شما ارزانى داشتم به یاد آرید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید (۴۰)

    وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ وَلَا تَکُونُوا أَوَّلَ کَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَإِیَّایَ فَاتَّقُونِ ﴿۴۱﴾

    و بدانچه نازل کرده‏ ام که مؤید همان چیزى است که با شماست ایمان آرید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهایى ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید (۴۱)

    وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۴۲﴾

    و حق را به باطل درنیامیزید و حقیقت را با آنکه خود میدانید کتمان نکنید (۴۲)

    وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ ﴿۴۳﴾

    و نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و با رکوع ‏کنندگان رکوع کنید (۴۳)

    أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۴۴﴾

    آیا مردم را به نیکى فرمان مى‏ دهید و خود را فراموش مى ‏کنید با اینکه شما کتاب [خدا] را مى‏ خوانید آیا [هیچ] نمى‏ اندیشید (۴۴)

    وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ ﴿۴۵﴾

    از شکیبایى و نماز یارى جویید و به راستى این [کار] گران است مگر بر فروتنان (۴۵)

    الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ﴿۴۶﴾

    همان کسانى که مى‏ دانند با پروردگار خود دیدار خواهند کرد و به سوى او باز خواهند گشت (۴۶)

    یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿۴۷﴾

    اى فرزندان اسرائیل از نعمتهایم که بر شما ارزانى داشتم و [از] اینکه من شما را بر جهانیان برترى دادم یاد کنید (۴۷)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: