روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 1

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهرنوش» در این صفحه: 21
  1. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    با نام او…

    روز سیزدهم

    آخ آخ ‍️

    استاد چقدر با این فایلتون ارتباط برقرار کردم

    دقیقا این شرایط رو بارها و بارها با چندین شخص تجربه کردم حتی شخصی که به ظاهر می خواست تغییر کنه و ناامیدانه ازم خواست تا راهنماییش کنم نتیجه چی شد

    هیچی در نهایت حرف هام بهم گفت تو خوشی زده زیر دلت من رو درک نمیکنی و تازه یک چیزی هم بدهکار شدم

    مورد دیگه ای بود که مشتاقانه هرانچه که برای بهبود شرایط زندگی بلد بودم در اختیارش قرار دادم و چقدر هم تشکر می‌کرد و بابت داشتن من توی روم از خدا سپاسگزاری می‌کرد ولی بعد از دو روز انگار نه انگار که این همه وقت و انرژی برای طرف

    گذاشتی باز برمیگشت سر نقطه اول خودش و روز از نو‌روزی از نو …

    در نهایت هم به گوشم میرسید که تازه مقصر هم شدم و من درکی از شرایط طرف ندارم و بازم خوشی زده زیر دلمو یک مشت حرف انگیزشی تحویلشون دادم

    یکی از پاشنه های اشیل بزرگم همین مسئله بود و هست که هر آگاهی که کسب میکردم سریع می خواستم در اختیار دیگران قرار بدم و حس کمک و ناجی بود بهم لذت میداد بدون در نظر گرفتم مدار طرف مقابلم که نتیجه اش هم این می‌شد

    کم کم مخصوصا با این فصلی که شروع کردم با سایت استاد عباسمنش عزیز و مریم جان دارم ضعف های خودم و راه حل هاشون شناسایی میکنم و تا الان خیلی تونستم مصمم تغییراتم رو شروع کنم

    خدای بزرگ رو بسیار سپاس گزارم که این همه آگاهی و بستر رو برامون فراهم کرده تا هرانچه را که بخواهیم بتونیم خودمون خلق کنیم️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    با نام او

    روز دوازدهم

    ذهنیت مهترین عامل‌در تعیین نتایج زندگیمان هست،

    باورهایی که از کودکی بر اثر عوامل و شرایط بیرونی محیطی فرهنگی خانوادگی و … درون ذهن ما شکل میگیره .

    تجربه شخصیم در اطرافیانم گویای همه چیز هست

    افرادی که خوشبختی و سعادت افراد موفق رو در شانس، بخت و اقبال میبینند

    و مدام با روی آوردن به فال و دعاهای مختلف و سرکتاب منکر قدرت خلق زندگی خودشون هستند و خودشون رو به صورت طبیعی لایق داشتن زندگی دلخواه و پر از سلامتی و فراوانی نمیدونن

    و منتظر ناجی هستند تا بیاید و زندگیشون رو سروسامان بدهد،

    به شخصه در زندگی خودم قبلا ناخواسته و بدون آگاهی های امروزم همیشه خودم رو رها میکردم و شکرگزار داشته هایم بوده ام و همیشه هم نتایجم با افرادی که شرایط یکسانی برای رشد و زندگی داشتیم بسیار متفاوت و موفق تر بوده

    به تازگی کاملا آگاهانه سعی میکنم روی ورودی های ذهنم کنترل داشته باشم تا به لطف خدا نتایج دلخواهم رو کسب کنم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    با نام او

    روز دوازدهم

    تجربه همه این مسائل رو در اطرافیان نزدیکم داشتم و نتایجشون رو دیدم

    کسی که قدرت رو خارج از خودش تصور میکنه

    و شادی و ثروت رو به عواملی خارج از درون خودش ربط میده.

    و هیچ مسئولیت در قبال تصمیمات انتخابات و اعمالی که انجام میده به عهده نمیگیره

    خودش رو قربانی شرایط میبینه

    و منتظر فرد و افرادی هست که بیان و تکلیف زندگی شون رو مشخص کنند

    چنین افرادی با این شرایط نه تنها مسائلشون حل نمیشه بلکه روزبه روز غمگین تر و افسرده تر از دیروز به زندگی ادامه می‌دهند تا جایی که مابقی زندگیشون رو در شرایط نامناسب سپری میکنن.

    کسی که دنبال گنج و قمار و مرور و یک شبه پول دار شدنه یک شبه هم همه اون چیزی که داشته رو هم از دست میده

    معمولا افرادی هستند که ایمان واقعی به خدا ندارند

    و تلاش درستی برای رشد آگاهی و سطح زندگیشون انجام نمیدند و همیشه تصمیماتشون رو براساس قضاوت اطرافیان میگیرند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    با نام او

    روز یازدهم

    این روزها مصادف شده با ایام محرم و برگزاری روضه و…

    چند روز پیش توجه ام به آدم هایی جلب شد که به دید خودشون بسیار مومن خداترس و با ایمان هستند( و حتی بعضا با داشتن فرزند کوچک و همسری که در منزل منتظرشون هستند که غذای تازه براشون آماده بشه و لازم دارند از سرکار به خانه آمدند بهشون رسیدگی بشه)

    تحت هر شرایطی مجلس پشت مجلس به خودشون واجب میدونن که شرکت کنند تا ادای احترام کنن به سید شهدا امام حسینی و یک جورایی درگیر عقاید و باورهایی هستند که کورکورانه از خانواده پذیرفتن و اجرا می‌کنند.

    همه این هارو گفتم که برسم به مسئله که اکثرا این آدم هایی که من بررسی کردم چه از لحاظ جسمی و روحی در شرایط خوبی نیستند

    برعکس چیزی که در حقیقت یک انسانی که به خدای یگانه ایمان داره و خدایی که رزاق بخشنده و قادر هست سرشار از استرس ترس نامیدی هستند

    همیشه برام جالب بود کسی که به خدا ایمان داره چرا آرامش نداره چرا خودش رو لایق ثروت و فراوانی و سلامت نمیدونه ، چرا انقدر به دنبال خرافات چشم و نظر و دعانویسی و سرکتاب و غیره هستند…

    که در واقع چنین انسان هایی حتی کلام خدا قرآن رو درک نکردند

    و ناشناس اند با خدای بزرگی که قادر مطلق هست.

    این روزها بیشتر فکر و توجه میکنم به زندگی خودم که چقدر تغییر کردم چقدر خداروشکر میکنم که به دنبال احساس خوبی که درونم نجوا میکرد رفتم حتی اگر برخلاف عقاید جامعه باشه

    این اواخر خیلی تاثیر حرف اطرافیانم در زندگیم کمرنگ شده.

    دقیقا دارم کارهایی رو انجام میدم که احساس خوبی بهم میدن فارق از قضاوت دیگران.

    به خودم افتخار میکنم که تونستم راحت تر ببخشم و در شرایطی که غم سنگینی مجدد بهم وارد شد سریعتر خودم رو کنترل کنم،

    بسیار خدای بزرگ رو شاکرم که الان در بهترین شرایط و موقعیتی که لازم دارم رشد کنم و به خواسته هام برسم هستم ️

    خدای بزرگ‌ رو شکر میکنم بابت قوانین زیبا و بی نظیر و بسیار ساده ای که بر روی زمین برای ما معین کرده تا بتونیم هر چه سریعتر خواسته هامون رو خلق کنیم و لذت ببریم.

    راستی استاد دیشب خوابتون رو دیدم

    با تمام وجودم حسی که تصور میکردم زمان دیدن شما داشته باشم رو تجربه کردم شوق و ذوق بی نظیری بود

    مهاجرت کرده بودم و شما بابت این مسئله کلی خوشحال شدید و تحسینم کردید

    خدای بزرگم شکرت و ممنون بابت وجود و حضور شما استاد نازنین در لحظه لحظه زندگی ما️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    با نام او…

    روز دهم

    این عادت واقعا در من پر رنگ‌بوده که همیشه جوانب عجیب و کم نظیر و البته نامناسب رو در زندگیم پر رنگ تر میدیدم و بازگو میکردم که البته ریشه این مسئله رو و دلایلش رو هم میدونم به خاطر جلب کانون توجه اطرافیان جلب محبت و احساس همدردی و درک دیگران و حس قربانی شدن به خاطر بلد نبودن خوب زندگی کردن و لذت بردن

    امروز آگاهانه توجه ام‌رو‌‌روی نکات مثبت بردم و‌دقیقا نقطه مقابل ترس هام ایستادم و سعی کردم که با خودم این جمله تاکیدی زیبا رو بارها تکرار کنم که:

    خداوند شبان من است.

    سعی کردن همه چیز رو از زاویه عشق و محبت و رهایی نگاه کنم

    که نتیجه اش آرامش عالی بود که بعد از مدت ها پیدا کردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    با نا او…

    روز نهم

    این مسئله در شخصیت من زیاد پیش اومده که نسبت به ظاهرم کاملا با خودم در صلح بودم با این حال که از لحاظ زیبایی چهره خواهرهام از من زیباتر هستند اما هیچ‌ وقت به فکر جراحی زیبایی و تغییر در چهره ام نیوفتادم ، از همون بچگی دنبال کارهایی بودم که بهشون علاقه داشتم خلق کردن آفریدن یک چیزی ، تقریبا همه کارهای هنری رو تجربه کردم روابطم گسترده و عالی بودند همه چیز خوب پیشرفت تا جایی که بازم تحت تاثیر خانواده و فرهنگی که درونش قرار داشتم نظر و قضاوت اطرافیان برام مهم شد و یه جورایی حساس شدم که تایید دیگران رو دریافت کنم.

    البته نه در ظاهر بلکه در انجام کارهام.

    بخاطر رشته معماری که خوندم همش بخاطر تایید دیگران به دنبال یادگیری کلی نرم افزار رفتم و هزینه کردم و در نهایت همه ناتمام موندن و فقط چندسال رو بیخود هدر دادم .

    یک مسئله دیگه راجب به ازدواجم هست که نسبت به اطرافیانم پررنگ تره، اینکه من هیچ وقت به این گیر نمیدادم که خواستگارم باید چه شرایطی داشته باشه یا بعدش خیلی مسئله های کوچک تر که چه هدیه یا حتی نوع گوشی باید برام بگیره یا خونه و ماشین داشته باشه و…

    اینایی که میگم در حیطه سنی خودم برای اطرافیانم

    حائز اهمیت بود و جالب اینجاست که در مسئله ازدواجم کاملا رها و آزادانه پیشرفتم و در برهه ای بودم که روی خودم کار میکردم و دقیقا خواستگاری که برام پیش اومد یکی از پسرهای خوب فامیل که در طول عمرم شاید دوتا برخورد بیشتر باهم نداشتیم و اصلا بهشون فکر نمیکردم که یه روزی شاید بخوام با این آقا تشکیل خانواده بدم دقیقا در شرایطی که خانواده رو از اصفهان ترک کرده بودم و مهاجرت کرده بودم شمال بعد هم تهران ( البته تصمیم داشتم که بعدش به خارج از ایران مهاجرت کنم) به طور اتفاقی ایشون ازم خواستگاری کردند و در مدت زمان بسیاری کوتاهی تمام مراحل ازدواج رو پیش بردیم و بهترین عروسی بهترین هدیه ها و بهترین خانواده همسرم رو توی اقوام به لطف خدا برام رقم خورد.

    و الان خداروشکر تمام اتفاقات رو که نگاه میکنم میبینم چقدر زیبا همه چیز پیشرفت درحال حاضر هم داریم خودمون رو برای مهاجرت آماده می‌کنیم امیدوارم هرچه زودتر این روند پیش بره.

    مشتاقم به زودی زود به مکان دلخواهم و محیط و فرهنگ مناسب روحیه ام هدایت بشم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    با نام او…

    روز ششم‌

    واقعا مسئله تکامل رو من در بحث کارم درک کردم

    این بود که بیشتر مواقع کارفرماهایی به تورم میخوردند ، که در بحث مالی خیلی اذیتم می‌کردند در واقع چون آشنا بودند با همه زحمتی که میکشیدم و پروژه طراحی میکردم آخر سر رایگان کار رو تحویل میدادم و هیچ پولی رو دریافت نمیکردم به خاطر عدم احساس لیاقت و اینکه من در طرح زدن واقع ماهرانه عمل میکردم ولی در بحث ارائه که توی کار ما با نرم افزار ها تردی و رندر گرفته می‌شد تردی میزدم ولی چون توی بحث‌رندر رئال هنوز ضعف داشتم تمام پولی که از کارفرما میگرفتم میدادم به رندرکار تا تردی که زدم رو نورپردازی کنه و در نهایت خودم بدون دستمزد میشدم درواقع نمی تونستم کارفرما را متقاعد کنم که دستمزد طراحی و ارایه جداست.

    در نهایت فهمیدم که لازم چند ماه کارموزی توی محیط قرار بگیرم تا نحوه برخورد با مشتری ، بستن قراردادها، مصالح و سبک شناسی دوره های لازم رو ببینم و کم کم وارد بازار کار بشم در واقع تکاملم رو پله پله طی کنم تا با چنین مسایلی برخورد نکنم.

    دوستدار شما مهرنوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    با نام او…

    روز پنجم

    در حال حاضر که اول مسیر هستم نیاز دارم همه جوانب زندگیم رو تغییر بدم.

    1. شرایط روحی( به خاطر نحوه فوت مادرم و شرایط نامناسب پدرم و خواهرم ذهنم هنوز گاهی درگیر میشه و توی روحیه ام تاثیر میزاره و عملا رفتارم با اطرافیانم رو تحت تاثیر قرار میده، بخصوص فرزند سه ساله ام که نسبت بهش کم حوصله شدم و خودم بابت این موضوع ناراحت هستم،

    الان بعد از گذشت 6 ماه خداروشکر خیلی تونستم خودم رو جمع و جور کنم،

    اول اینکه باید بپذیرم مادرم خودش مسئول زندگی خودش و نحوه مرگش بوده و من نه تنها نسبت به اون حتی پدرم و خواهرم هیچ قدرتی نداشته و ندارم که مسیر زندگیشون رو تغییر بدم،

    هر کسی تنها و تنها خودش مسئول و قادر به خوب یا بدزندگی کردن خودش هست و من با تلاش و بودن در مسیر رشد فقط می تونم زندگی خودم رو تغییر بدم و با رسیدن به اهداف و خواسته هام تنها اطرافیانم را تحت تاثیر قرار بدم و اگر مایل بودند و ازم درخواست کردند با راهنمایی کردن مسیر درست رو بهشون نشون بدم دقیقا برعکس کاری که تا به الان تلاش میکردم ناجی زندگی همه باشم و از رشد زندگی خودم دست برداشته بودم که صدالبته هیچ فایده ای هم نداشت با راهنمایی و نصیحت یک طرفه آخر میرفتند در خفا کاری که دوست داشتند رو انجام میدادن .

    2. شرایط مالی

    تا به الان بعد از ازدواجم با مدرک لیسانس معماری که داشتم چند پروژه کوچک شخصی انجام دادم که به خاطر باورهای اشتباه یا دستمزدم جای ضرر رفت یا انقدر ناچیز تونستم پس انداز کنم که با یک خرید اشتباه همون رو هم از دست دادم.

    کلا توی پول جمع کردن و هوش مالی ضعف دارم،

    و اینکه چون بچه دار شدم و خداروشکر یک دختر ناز و سالم و سه ساله دارم همش احساس میکنم نمی تونم با تمام مسئولیت های خونه و همسر به درآمد از طریق کار فکر کنم ( که چند روز پیش پیشنهاد یک کار به صورت آنلاین در منزل بهم شد به شدت منتظرم آموزش این مهارت رو از طریق یک شخص کاربلد ببینم و وارد بازار کار بشم تا بتونم استارت یک کار با درامد دلاری رو توی خونه بزنم)

    3. مدیریت زمان

    این مورد رو هم از 25 ام همین ماه یعنی تیرماه 1402 دقیقا با شروع دوره روزشمار آغاز کردم

    با ایجاد نظم در کل منزل

    ( تقریبا بیشتر مواقع برای نظم دهی اتاق من و همسرم آخرین گزینه برای مرتب کردن بود بخاطر لباس های خشک شده که از روی بند لباس به روی تخت خواب می انداختم و فرصت نمیشد اتو و آویز کنم و این پروسه همیشه چند روز طول میکشید که راه حلی که پیدا کردم:

    « درنگ نکن انجامش بده بود »

    هر کاری مخصوصا اگر مربوط به نظم دهی باشه سعی میکنم همون لحظه انجام بدم

    الان تنها کاری که تونستم بکنم سریع تا لباس ها خشک میشه همه رو آویز میکنم و هر وقت که که نیاز داشتیم بپوشیم همون موقع اتو میزنم.

    و مورد دیگه به خاطر سن دخترم که کنجکاو هستی سریع خونه بهم ریخته می‌شد و اومد تا جایی که امکان داشت وسایل ریز رو از دسترسش خارج کردم مثلا لوازم آرایش و اکسسوری و … داخل جعبه های نظم دهنده قرار دادم و در کمد های بالا قرار دادم.

    اینستاگرامم رو حذف کردم خیلی تایمم بیشتر شد و اگر چیزی نیاز داشته باشم داخل یوتیوب سرچ میکنم.

    ‎4)رابطه عاشقانه با همسرم

    اینکه الان توی برهه ای هستیم که از لحاظ ذهنی و جسمی به خاطر دوندگی های زیاد روزانه حال خوشمون کمتر از حال بدمون

    سکوت زیادی در گفت و گوهامون هست ، نحوه ابراز عشق و محبت بینمون الان با اون چیزی که من در نظر دارم خیلی فاصله داره

    شوق و ذوق بینمون در حال حاضر زیاد نیست.

    که من فکر میکنم بیشتر باید برای خودم وقت بزارم و به روحیه و ظاهرم به صورت مستمر رسیدگی کنم

    روی رشد شخصیم کاری که الان دارم انجام میدم از طریق سایت استاد عباسمنش تمرکز کنم و حال خودم رو خوب نگه دارم

    و ….

    خیلی جوانب دیگه هست

    واقعا از استاد عزیز و مریم جان تشکر میکنم که چنین شرایطی رو فراهم کردند تا بتونیم آنقدر دقیق خودمون رو واکاوی کنیم و در مسیر رشد ثابت قدم بمونیم️️️️️️

    دوستدار شما مهرنوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    سلام به استاد عباسمنش بی نظیر و خانم شایسته عزیز ️️

    خدارو ‌بسیار سپاس گزارم بابت وجود نازنینانی همچون شما

    و قرار گرفتن در مدار عالی و بهره بردن از برکات تجربیات و آگاهی های ناب و ارزشمندتون

    من قبلا این مسیر رو یکبار شروع کردم ولی به پایان نرسوندم و طبق معمول از مسیر خارج شدم و ذهنم رو پر از اطلاعات متفرقه ( کتاب های گوناگون ، مربیان جدید با بیان و دیدگاه های متفرقه و فضای مجازی و …) از اون زمان طولانی تا به الان تجربیات بسیاری رو در زندگی چشیدم و قطعا با همه مسایلی که تا به امروز (1402/4/25) پیش آمد برای خودم و خانواده ام با اون آدمی که یکبار می خواست این فصل رو شروع کن بسیار متفاوت از هر نظر شده .

    اولین اقدامی که انجام دادم حذف کامل اپ اینستاگرام بود با اینحال که افراد موفق رو دنبال میکردم و سعی میکردم ورودی های ذهنم رو در جهت مثبت کنترل کنم اما در حقیقت زمانی رو از من در روز میگرفت که بسیار می تونه موثر باشه در یادگیری مهارت جدید و تمرکز بر پیشرفت شخصی خودم از همه جهات.

    دومین اقدامم حذف قاطع آدم های سمی زندگی ام و کمرنگ کردن و کنترل کردن ارتباط با افراد بسیار زدیکم از محیط زندگیم.

    سومین اقدام تمرکز کردن بر روی خودم و نوشتن محاسن و معایب شخصیتیم ( به قول استاد پیدا کردن سوراخ های سطلم) و تحلیل بر بهبود رفتارهام در طول روز با پر رنگ کردن محاسن و کمرنگ کردن معایب شخصیتیم و ایجاد باورهای صحیح در ذهنم و عمل به اون ها.

    چهارمین اقدامم

    استاد در این ویدیو بهش اشاره کردند و واقعا کیف کردم کنترل و کمک نکردن به بهبود شرایط اطرافیان تا زمانی که خودشون مصمم به تغییر نباشند، ( پاشنه اشیلم هست و دارم سعی میکنم با کار کردن روی خودم و نشون دادن نتایجم به اطرافیان آن ها را تشویق به تغییر کنم )

    پنجمین اقدامم

    ایجاد یک دیسیپلین و نظم دائمی در کل زندگیم که خداروشکر از روز اول بسیار نتایج برام آشکار و شفاف بودند ( تمیزی منزل ، نظم در چیدمان، حال خوب همسر و فرزندم و از همه مهم‌تر انرژی بسیار مثبت و حال خوب کن خودم️)

    مهم‌ترین اقدامم تمرکز بر روی سایت استاد عباسمنش و دیدن فایل های هدیه که امشب هدایت شدم به این صفحه و پیامی اومد که با این فصل همراه شو که هم ردپایی از تغییر خودم برای خودم و هم برای دوستان همراه سایت استاد عزیز بگذارم ، هم اینکه روی اراده نظم و استمرارم تمرین کنم و بتونم فصل رو انشاالله به پایان برسونم .

    امیدوارم در زمان مناسب با کمک آگاهی هایی که از این فایل ها دریافت میکنم و عمل بهشون با درآمد حاصل از کار خودم که با عشق انجام داده باشم و به راحتی بتونم دوره های استاد رو تهیه کنم و روزبروز شاهد رشد خودم در همه زمینه ها باشم .

    صحبت بسیار ولی بازم خدای بزرگ و توانمند رو بسیار سپاسگزارم که یک فرصت دیگه بهم داد تا بتونم دوباره از نو شروع کنم و به خواسته هایی که برای زندگیم دارم هدایت و دست پیدا کنم.

    دوستدار شما مهرنوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    ‎امروز ۵خردادماه۱۴۰۱

    ‎روز دوم

    ‎کنترل افکار منفی همیشه یکی از دغدغه های بزرگم بوده

    ‎به خاطر سبک زندگی خانوادگی که، همیشه باید خواسته های دیگران رو در درجه اول در نظر داشته باشیم و اخر کار اولویت با خودمون

    ‎همیشه حس قربانی بودن و اینکه دیگران دنبال فرصت هستند که از توانایی هام یا اعتبارم سؤ استفاده کنند داشتم

    ‎واقعا این دو ترمز

    ‎احساس گناه”‌،

    ‎“احساس قربانی بودن و مورد ظلم واقع شدن”‌،

    ‎شدیدا عامل بوجود امدن ناخواسته ها در زندگیم بودند

    ‎چیزی که تا به امروز از قوانین درک کردم اینه که:

    ‎همه ما در هر شرایطی که هستیم فرقی نمیکنه تنها در یک چیز حداقل اولین مورد مشترکیم:

    ‎اونم داشتن ذهن هست

    ‎حالا تفاوت نتایج و دریافت نعمت ها در زندگی ما به نحوه استفاده درست یا نادرست ما از ذهن بستگی داره

    ‎پارادایم ها یا همون باورها یا همون افکاری که شبانه روز باهاشون سروکار داریم تاثیر مستقیمی رو عملکرد ذهن و درنتیجه سبک زندگیمون داره

    ‎به قول انیشتین و ادیسون مغز انسان گیرنده و فرستنده ارتعاشه

    ‎(راجب به تفاوت مغز و ذهن هم اطلاعات جالبی پیدا کردم که در روزهای بعدی مفصل توضیح میدم🤗)

    ‎از اونجا که تمام جهان هستی بر پایه انرژی بنا شده و هر انچه که در دنیا وجود داره دارای انرژی و ارتعاش هست که افکار مارو هم شامل میشه

    ‎با تکرار افکار که تبدیل به باور میشند ما ارتعاش و فرکانسی میفرستیم به ذهن و اون هم در فیزیک و روزمره مان اونهارو تبدیل به رویدادها و خواسته ها و ناخواسته هامون میکنه

    ‎بزرگترین رازهایی که راجب به ثروت و دستیابی به خواسته ها فهمیدم

    💎

    ‎تعیین هدف و داشتن اشتیاق سوزان برای دستیابی به اونه

    💎

    ‎در نهایت با تعیین هدف و داشتن اشتیاق سوزان و هم جهت کردن احساس و افکار مثبت در مسیر رسیدن به هدف قطعا به هر انچه که می خواهیم دست پیدا میکنیم

    ‎تنها مسئول خوشبختی ما خودمون و افکارمون هستیم

    ‎یه نکته از فایل های استاد یادم اومد برای جلوگیری از افکار منفی: وقتی یک اتش سوزان جلومون شعله ور باشه ایا حاضریم دستمون رو در اتش فرو ببریم؟!!! قطعا نه

    ‎پس وقتی هم که افکار منفی سراغمون اومدند حس فروکردن دست در اتش رو بابد تداعی کنیم تا با این حس مانع از تکرار اون فکرهای منفی در ذهنمون بشیم🤗

    ‎ممنون از دوستانی که وقت گذاشتن تا به اینجا کامنتم رو همراهی کردندخوشحال میشم تجربه و اگاهیتون رو در رسیدن به اهدافتون با من در میون بزارید🤗🌹❤️

    ‎امید دارم به همراه سلامتی به

    ‎🙏🏻استقلال مکانی ، زمانی، مالی برسید🌱🌱🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: