روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 1

سلام استاد عزیز وبانو مریم عشق

من در رشته ی هتلداری درس خوندم از پارسال تصمیم گرفتم که دیگه نرم سر کار وقتی قشم رفتم برای افتتاح هتل 5 ستاره کار رو در این شهر برای خانم ها سخت دیدم چون در فرهنگشون خیلی موافق با کار زن در بیرون از خونه نیستن ودنبال جای امن هستن

تقریبا بالای 30 زن استخدام شد ومن خرسند از این اتفاق به تهران برگشتم وپیشنهاد یه هتل دیگه شد وهفته ی بعد خودم رو در آنجا دیدم دیگه نتونستم نه بگم ومعنی خالق بودن رو تازه فهمیدم وبه خودم قول دادم تا زمانی که بتونم تو این رشته افتتاح هتل کنم وسبب باز شدن سفره ی خانه ی مردم بشم امیدوارم که بتونم وظیفه ام را خوب انجام بدهم وهدفمند تر از قبل حرکت کنم خیلی خوشحالم که باشما واین خانواده مهربان آشنا شدم همه رو به خدا می‌سپارم

سلام استاد مهربونم ومریم عزیزم حتما حالتون خوبه ودر حال تجربه ی بهشت در یک گوشه از کره ی خاکی را کسب میکنید

وای این سفرنامه چقدر زیبا بود همیشه فکر میکردم که چرا حاشیه ی محل کارم زیاد هست

اگر این اصل را بپذیری که تو بدون استثناء خالق زندگی‌ات با فرکانس‌هایت هستی‌، همه حاشیه‌های زندگی‌ات حذف می‌شود.

این جمله مرا دگرگون کرد که حاشیه رو خودم درست میکنم یا میوفتم توش

وتصمیم گرفتم که واقعا اگه همکارم در مورد کسی میخواد حرف بزنه بگم اقا من روزه گرفتم غیبت نکنم واز خدا بخوام منو در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بده

شکر که هستین امروز تجربه ی روز دوم رو نوشتم وجای پا گذاشتم

خدا حتما با شما مهربونا کمکم میکنه که هدایت بشم

مرسی که هستین بخدا می‌سپارم در پناه حق️️️

سلام به استاد عزیز وخانم شایسته مهربانم

امروز به خودم قول دادم که حتما از خودم یه رد پا بگذارم

استاد من از طریق پسرم به سایت شما هدایت شدم ،درونم جنگ هست ذهنم نا آرام

هر وقت شروع میکنم بعد از یک ماه تکرار ، فراموش میکنم و بر میگردم جای اول

امروز تصمیم جدی گرفتم که واقعا شروع کنم وبه جد روی ذهنم کار کنم

مطمئن هستم که با توکل به خدا وعمل به حرفهای شما وخانم شایسته حتما منم میتونم ذهنم رو کنترل کنم و با ارتعاش ثروت وفراوانی هم ارتعاش شم خدارو بی نهایت شکر

شما وخانم شایسته ی عزیز وتمام افراد گروه رو بخدا می‌سپارم.

سلام به استاد بزرگوار و مریم مهربان وهمه ی دوستان خوبم بعد از گوش دادن به این فایل یاد گذشته افتادم که هر وقت میخندیدم کل خانواده غر میزدن که دختر باید آروم بخنده ،دندانهاشو کسی نبینه،هیچکس نمیاد بگیردت، و اگر ایام محرم بود که دیگه نگم براتون ،خدا سنگت میکنه ،اماما شفاعتت نمی کنن و…..

ومن هر بار به فکر می‌افتادم که روح من چرا ایران رو انتخاب کرده همش وفات همش گریه همش عزا وچقدر افسوس میخورم که عمرمون به چه اراجیفی گذشت

وخدا را شکر میکنم که فهمیدم شادی عضو این انرژی بی انتهاست امیدوارم بتونم این افکار را تغییر بدهم وهرروز شادتر از دیروز زندگی کنم وسپاسگزار خداوند باشم که مرا هدایت کرد

بهترینها را برای استاد بزرگوار و مریم مهربان وتمام دوستانم خواهانم

موفق وپیروز باشید

سلام به استاد بزرگوار و مریم مهربان وتمام دوستانم من حدود 3 سال است با این سایت از طریق پسرم آشنا شدم و هر وقت با شکست مواجه میشدم تمام زحمتم به باد میرفت دنبال استاد دیگه یا راهه دیگه، هر سری از این شاخه به آن شاخه ،پسرم 12 قدم را خریداری کرده واستفاده کرد ودرامدمتوسط به ماهی 50 میلیون رسید ولی من همش برحسب شانس می‌گذاشتم به خودم اومدم دیدم زمان می‌گذرد ومن درجا میزنم جالبه من الگو رو داشتم تو زندگیم ولی مغزم یا همون ذهنم مرا به بیراهه می‌برد امروز به خودم اومدم روزی 3 ساعت تو اینستا میچرخم همش منفی منفی ومنفی در محلی زندگی میکنم که شعبه‌ی دوم کربلا هست هنوز همه جا سیاهی، غم،عزا،میخواستم همه را تغییر دهم از خانواده تا همسایه وحتی مغازه دارهایی که میرفتم خرید، و امروز بخودم آمدم نه خود تغییر کردم نه آنها وتصمیم گرفتم واقعا اول رو خودم کار کنم که تغییر کنم ودر مسیر شادی درون قرار بگیرم امیدوارم که بتوانم وآرزوی پیروزی برای خودم ودوستانم میکنم

عضوی از گروه استاد عباسمنش