روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 1

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم جهانبخش» در این صفحه: 19
  1. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    بنام خدای هادی و مهربانم

    سلام استاد و خانم شایسته عزیزم

    ازنظرمالی باید تغییر کنم چون من درآمدم صفر هست و خانه دار هستم ولی خداروشکر از موقعی که انگار دوهفته هست که دارم بشدت روی خودم کار میکنم یک ایده به ذهنم رسید که بهش عمل کردم درون خانه به راحتین شکل ممکن یک شغل راه اندازی کردم که وقت خیلی کمی روش می زارم ولی درآمدی نداشتم ولی خداوند از طریق مختلف به من پول میرسونه ولی خیلی خیالم راحت ومیتونم روی باورهای خیلی ساعتها بیشتر از قبل کار کنم خدایا شکرت

    از لحاظ رفتاری دارم روی خودم کار میکنم که عیب جویی حرص و طمع و برای خودم ارزش قائل شدن و به لطف الله و استاد و مریم عزیز وقتی فایل عزت نفس رایگان رو گوش دادم و یک باور اشتباه رو پیدا کردم به سرعت تغییر رو دیدم در اطرافیانم من وظیفه دارم احساس خوب در خودم ایجاد کنم دیگر نمیتوانند به من ظلم کنند و هرچی که اتفاق ممیفته به وسیله افکار م هست و به هیچ عنوان دلسوزی نکنم برای هیچکس

    باورهای توحیدی رو باید قوی کن ایمان رو و خیلی در احساس خوب وتسلیم بودن باشم

    و ایده ای که برای برداشتن در اولین قدم دارم توجه به نکات مثبت مخصوصا فایل سفر به دور آمریکا و دیدن زیباییها و اعراض کردن از نا خواسته ها

    پروردگارا سپاس گذارم سپاسگزارم بابت همه چیزهای که در زندگی به من دادی بابت استاد عزیز و مریم مهربانم و خانواده صمیمی خودم بچه های سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    بنام خدای مهربون

    من مریم قبل از آشنای با سایت بسیار ترسو بودم حتی از پدرم هم خیلی می ترسیدم طوری که پدرم بامن برخورد بدی داشت همش به خدا میگفت چرا پدرم با من برخوردش بد هست ولی با خواهرم خوبه ولی بد فهمیدم مقصر خودم بودم الان خیلی پدرم رو دوست دارم واز خدا سپاسگذار هستم که منو هدایت کرد دیگ ترسو نیستم طوری که حتی تونستم تنهایی به مشهد برم اولش خیلی می ترسیدم ولی رفتم دیدم ترسی نداره کلا بر ترسم غلبه کرد الان خیلی شجاع شدم دیگ حرف مردم برای من اهمیتی نداره چون خودم خوب میدونم راهم درسته وخیلی خوشحال هستم که وارد این مسیر شدم دیگ اون دختر خجالتی نیستم دیگ اون کسی نیست اگر مجلسی رفتم غذای خوبو یعنی گوشتش خوبه به خواهر شوهرم اون بگه ممنون فهمیدم من خودم ارزشمند هستم دیگ اون خانمی نیستم که نماز و از ترس بقیه بخونم حتی اگر بهم آرامش نمیده الان راحت میگم نماز نمیخونم ترسی هم نداره خیلی رک شدم خیلی شجاعتر شدم اول خودمو برای دیگران بی ارزش میکردم فکر میکردم اینطوری بهتر دیده میشم ولی الان خداروشکر خیلی بهتر شدم دیگ تائید شدن برام اهمیتی نداره و الان تو تنهایی خودم خیلی بهتر هستم وای خدا چه همه تغییر کردم وقتی تصمیم بگیرم کاری دیگ نخوام انجام بدم یا برای همیشه ترک کنم این کار رو میکنم الان هم تعهد دادم تا چهل روز هرروز با سفرنامه باشم پس این کار رو میکنم

    خدایا هزاران بار شکرت استاد عزیز و مریم عزیز سپاس از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    سلام استاد عزیزم

    من مریم اومدم تعهد بدم برای همیشه انسانی باشم که دلم میخواهد باشم انسانی باشم تا بتوانم قانون رو در زندگی ام اجرا کنم استاد من تصمیم گرفتم اینبار میتونم چون خدارو بهتر از قبل درک میکنم معنی ایمان رو بهتر میفهمم رفتن به دل نا شناختها دیگه بسه میخواهم اینبار جهاد اکبر درونم راه بیندازم خسته شدم از بس برای دیگران حرف زدم دیگه کافیه میخام خودم برای خودم باشم میخام سر تعهدم بمونم مثل خانم لیلا شب خیز من هم میتونم من هم خیلی از قانون جهان هستی میدونم ولی درعمل …. ولی اینبار میخام عمل کنم به همه دانستهام اینو فهمیدم زیاد دونستن مهم نیست عمل کردن مهمه

    استاد من امروز به نشانه ام هدایت شدم که چمدان هایت را ببند واماده سفر شو

    کامنت چند تا از بچه هارو خوندم که به سفر رفته بودن من با خودم گفتم نمیتونم الان سفر برم بعد ندای اومد فایل سفر نامه گفتم باید دوباره شروع کنم از سفرنامه من میتونم چون خیلی چیزها این چند سال یاد گرفتم من عمل میکنم چون خدای خودم رو خیلی بیشتر می شناسم اون کمکم میکند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    به لطف خداوند من دوباره به سایت برگشتم یادم میاد من از۵ابان سفرنامه رو شروع کردم وبعد یکسری مشکلات پیش اومد ینی راستش گوشیم سوخت و نتونستم برگردم اما داخل کامپیوتر فایلهای داشتم از استاد اونهارو نگاه میکردم خیلی اتفاقات برام پیش اومد هم منفی هم مثبت و الان از خداوند سپاسگزارم دوباره برگشتم میتونستم زودتر از اینا برگردم اما با یک گوشی دست دوم گوشی اولم هم دست دوم بود

    اما استاد من خودم رو لایق بهترینها میدونستم وبه خداوند گفتم من گوشی a7میخوام با رنگ‌ آبی

    استاد بخدا جذب کردمش خیلی زود ولی اصلش نبود اون گوشی فیک بود خیلی خوشحال شدم

    اما وقتی گوشی رسید من تمام خصوصیاتشو نوشتم خودش بود اومد ولی وقتی به همسرم گفتم وای اینو من جذب کردم همسرم گوشی رو به من نداد من خیلی ناراحت شدم اما باز ته دلم می گفتم اون خدای که این گوشی رو بهم داد ولی ما من نبود گفتم گوشی فی که میخواهد بهترشو بده

    استاد الان اون گوشی دستمم اما اصلش

    همون سامسونگ A10sخیلی بهتر از گوشی اول که همسرم به من نداد ش

    ولی الان همین گوشی که قیمتش خیلی بالاتر از اون گوشی قبل هست رو خوده همسرم برام خریده

    واز امشب اومدم که با سفرنامه همراه بشم

    استاد یک چیزی رو هم خوب فهمیدم باید به خواسته مان نچسبیم ورهاش کنیم

    هرچیزی وقتی برامون منطقی بشه بدستش میآریم

    استاد تازه من معنی باور فرکانس ارتعاشات رو بهتره از قبل درک میکنم

    استاد منو همه مسخره میکنند میگند این همه به حرف های عباس منش گوشی کردی به هیچ جا نرسیدی کو درامدت پولت

    اما من بازم به شما گوش میدم چون اینجا همه چیز هست آرامش خدا دروغ نگفتند با خودت هماهنگ بودن احساس خوب داشتند

    استاد راستی یک درآمد غیرفعال هم برام خداوند درست کرد اما درسته که مقدارش کمه ولی خیلی خوشحالم الان داخل حسابم پوله مال خودمه ومیخام بسته عزت نفس رو بگیرم بزار منو مسخره کنند

    اما من قانون میدونم که افکار م درست بشه ثروت خود به خود وارد زندگیم میشه چون ثروت داشتن طبیعی هست

    خدایا ازتو ممنونم بخاطر این سایت و خانواده ام و خانم شایسته عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    بنام خدای رزاق

    روزاول سفرنامه به رسم تعهدی که بستم استادومریم عزیز من فقط یک فایل ازاعتماد به نفس رو گوش دادم اون هم چندباراستاد یک ترمز دیگرامروز پیدا کردم احساس ارزشمندی باوری که دروجودم بود ومن نمیدونستم چرا بخاطراین عادتهای که بامن همراه بودزودعصبانی شدن دادوبیداد کردن ناراحت ونگران بودن قضاوت کردن دیگران رو مقصر دانستن میخواستم خودم به دیگران ثابت کنم استاد من اعتراف میکنم همه ی اینها بامن بود و مدام میخاستم موفق بشم اما امروز با گوش دادن ب این فایل ترمز دیگر که جلوی موفقیت منو گرفته بود شناسای کردم واما جواب سوال شما

    کسی که اعتماد به نفس دارد ارام وصبورومهربان وباگذشت وخودشودوست داره به خودش ودیگران احترام میزاره همه رو جزی از خودش میدونه نیاز به تایید نداره باخودش هماهنگه عصبانی نمیشه یا اگرهم شد سعی میکنه احساسشو خوب کنه قضاوت نمیکنه به نکات مثبت توجه میکنه ودرلحظه حال زندگی میکنه حالاباید بیشترازقبل روی خودم کارکنم خدایا بینهایت سپاسگذارم که درکنارچنیین خانواده ای هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    سلام

    من امروز اینجا هستم بین شما خانواده عزیزودوست داشتنی و مریم عزیز واستادگرامی

    خداراشکر میکنم که مرابه اینجاهدایت کردچقدرخوب خدا جواب سوالاتت رو میده خداجونم ازت ممنونم

    من گذشته ای داشتم که فقط میدویدم وهیچ خبری نبود تا اینکه به اینجا اومدم تا بقول استاد اره ام را تیز کنم چقدر خوب مثال زدین استاد فهمیدم عیب کارم کجا بود منی که وقتی فایلی رو گوش میدادم میگفتم اینک تکراری هست میرفتم سراغ فایل بعدی کامنت دوستان رو هم مطالعه نمیکردم چون حوصله نداشتم ولی از دیروز تعهد بستم تا دراین مسیر روی باورهایم کار کنم استاد گفتن یک ساعت یا دوساعت اما من برای خودم نوشتم چهارساعت میشینم کامنتهارو مطالعه میکنم ووقتی کامنت دوستانم رو میخوندم چقدر همه ما شبیه بهم هستیم یعنی از لحاظ فرکانسی اتفاقاتی که دوستان تجربه کردن حالا فهمیدم چرا استاد میگن کامنتهارو مطالعه کنید چون باورهایمان قوی میشه و دوستان زیادی مثل من هستند خدایا ازت ممنونم که دوباره منو هدایت کردی اومدم تا ردپای از خودم بزارم یک مدتی هست که خیلی نسبت به قبل ارومترشدم گذشته ای که دست فراموشی سپردم چقدر راحت زندگی میکنم بدون گذشته چقدرخوبه باخدا بودن وارامش داشتن وحس خوب داشتن وصبوروارام بودن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    سلام استاد وعزیز دل استاد

    باگوش دادن به این فایل حالا فهمیدم چرااتفاقات نخواسته برایم پیش میاد چراافرادی رو جذب میکنم که همون اتفاقاتی که مثلا برای من افتاده برای اونهاهم افتاده وهمیشه باخودم فکر میکردم چرا تو ی این مسیر قرار میگریم امروز با گوش دادن به این فایل متوجه شدم هرروز یک اگاهی ناب خدایا چه حسه قشنگی هست وقدم به قدم بافایلهای استادبه سوی الله هدایت میشم وهی نزدیکو نزدیکتر

    من متعهد میدهم که از امروز فقط ازاتفاقات خوبی که برایم رخ میده صبحت کنم

    استاد یک تصمیم دیگ هم گرفتم میخام یک تابلو برای خودم تهیه کنم و تمام تعهداتی رو که درطول سفر به خودم دادم رو داخل این تابلو بچسبونم وجلوی دیدم نصب کنم که هرگز فراموش نکنم همین امروز این کارومیکنم

    سپاس ازفایلهای بی نظیرتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    سفرنامه روز نهم

    استاد چقدرعالی توضیح دادین صلح بودن با خودت رو هرچی میگذره درک بیشتری از قوانین پیدا میکنم چقدر راحت راه رسیدن به همه خواسته هاروتوضیح دادین بیخیال بودن رها بودن استاد اینهاخیلی به ادم ارامش میده استاد هرچی میگذره خداوندروبیشتردرک میکنم امروز خدا از طریق نشانه ها بامن حرف زد

    جریان از این قرار بود که اقوام ما برای تفریح دیروز بیرون رفتن ومارونبردن چون ما ماشینمون فروختیم حدود چهارسال هست ویک خونه خریدم شوهرم ازسرکار اومد گفت خواهروبرادرهایم دیروز رفتند بیرون وپدرشوهرم گوسفند برایشان کشته یکدفعه خیلی ناراحت شدم چون منم دوتا فرزندن دارم که داخل خانه هستند همیشه به شوهرم گفتم چرا برای مازنگ نزدن که ماهم میرفتیم بچه هارو میبردیم بیرون عجب ادمهای هستند که تو فکر بودن ناگهان همسرم گفت بیا این کلیب رو نگاه کن وقتی دیدمش های های شروع به گریه کردم نتونستم خودمو جلوی همسرم کنترل کنم خدا بامن بود گفت وقتی من هستم چرا از بنده میخای تورو جای ببره از من بخواه پاشدم رفتم وضو گرفتم دورکعت نماز شکر خوندم وهی باخدا رازونیاز کردم خدایا هزاران بار شکرت استاد و خانم شایسته عزیزم درپنا لطف خداوند باشید سالیان سال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    سلام استاد عزیزوخانم شایسته عزیزم

    امروز روزچهارم هست

    چقدرعالی جواب سوالاتی که دارم رو هرروز پیدا میکنم پله پله تا ملاقات خداوند این هست سفری که ارزویش راداشتم والان دارم این سفررو هرروز طی میکنم چقدرخوشحال هستم ک باشنیدن این فایل فهمیدم ک تمام زندگی در دست خودم هست وامروز حالم واقعا عالی بود بدون نگرانی فقط اهنگهای ومثبت رو گوش میدام .واقعا چ حالی خوبی داشتم ویک چیزه دیگه امروز داخل یک برگه نوشتم وتعهد دادم تا سی روز روزه بگیرم استاد

    چه حرفی عالی هست موقع ماه رمضون وقتی روزه میگیریم اولش سخت هست و اوسط ماه اسون میشه واخره ماه که روزه تموم میشه ناراحت میشیم و میخایم ماه رمضون ادامه داشته باشه الان کنترل ذهن هم همینطوره اگر ازش غافل بشیم سریع میره سمت منفیها باید اولش خیلی مراقبش باشیم تا سی روز ک بعد برامون راحت میشه خدایا هزاران بار شکرت ک دراین مسیر هستم

    ممنون خانم عزیزم و استاد گرامی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    سلام خانم شایسته عزیزم و استاد گرامی

    امروز روزسوم سفرنامه ام هست وهرروز چیز جدیدی یاد میگریم

    امروز فهمیدم ینی درکم خیلی با قبلا فرق میکرد که هیچ چیز متعلق به من نست حتی فرزندانم تاحالا ینی قبل شنیدین این فایل فهمیدم چ شرک خفی در وجودم هست وچه باوراشتباهی رو دارم وقتی حضرت ابراهیم رو انطورفرزندشو درراه خدا قربانی میکرد بهش فکر میکنم میبینم ایمانم بسیارسست هست از صبح مدام دارم با خودم فکر میکنم به زمان احتیاج دارم تا بتونم ذهنم باورش کنه

    دوستان اگر پیشنهادی دارید بهم بگید میدونم نباید وابسته باشیم چون چیزی متعلق ب من نیست همه

    چیز مال قدرت الله هست

    خیلی خوشحال هستم ک با شما همسفر هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: