روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 144

برگ ۱۸ سفرنامه من

واقعا چه قدر این دنیا قشنگه ، دلم میخواد بشینم و فقط جهان رو تحسین کنم چه قدر همه چیز نظم داره چه قدر خدا مهربونه.

از روزی که سفرنامه رو شروع کردم ، هر روز که با تضادی برخورد میکنم میبینم که دقیقا موضوع اون روز سفر در مورد حل مقاومت ذهنمه ( واقعا خدایا شکرت )

امروز میخوام یکی از تجربیاتم رو بگم :

من حدود ۳ ماه پیش تونستم گوشی موردعلاقم رو بخرم که خیلی هم خوشحال بودم چون خیلی زیبا توسط خدایم به بهترین شرایط ها هدایت شدم.

چند وقتی گذشت که یکی از دوستانم دقیقا مثل گوشی من خریده بود اما ارزون تر از گوشی من و همش به من میگفتن که به تو گرون دادن و تو بلد نیستی خرید کنی و از این حرفا… اما خب من تو دلم بهشون میخندیدم چون فقط خودم میدونستم که خداجونم من رو هدایت کرده…

تا اینکه یه روز گوشیش رو گرفتم و چک کردم و دیدم بله هر ارزونی بی دلیل نیست😅 کلی از لحاظ فنی مشکل داشت … و من همون جا به خودم گفتم که دیدی در اصل تو بهترین رو خرید کردی😍

و الان میفهمم که با توجه به کیفیتی که من از گوشیم دارم دریافت میکنم واقعا مفت خریدمش و به نظر خودم که این حس خوب رو دارم ، انگار من ارزون تر خریدم😅✌️ خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم که در هر لحظه کنارمه و مرا هدایت میکند…

من همیشه به دنبال بهترین ها هستم و پولم رو فقط به کیفیت و کارایی عالی اون جنس میدم و به قولی باید پولم رو به پول بدم و جنسی رو بخرم که از همه لحاظ با کیفیت باشه و هر سری که ازش استفاده میکنم لذت ببرم.

کسی که دنبال جنس ارزون و بی کیفیت در اصل داره خیلی بابتش گرون تر پول میده.

امروز فهمیدم که هر چیزی که میخوام بخرم فقط به کارایی اون با توجه به سلیقه ایی که دارم و به کیفیت عالی اون توجه کنم.

وقتی من با تغییر فرکانس هایم میتونم زندگیم رو خلق کنم چرا باید دنبال اجناس بی کیفیت باشم اونم فقط به خاطر اینکه ارزون هست.

ما لایق بهترین ها هستیم و در هر کجای دنیا که باشیم فراوانی و برکت و ثروت همانند ابری باران‌زا بر ظرف وجود ما میبارد.

خدایا شکرت بابت لحظه لحظه هدایت‌ مان به سمت زیبایی‌ها.

خدایا شکرت بابت دوستان مهربانم در این جمع صمیمی.

خدایا شکرت بابت استاد عباس منش بی‌نظیرم.

خدایا شکرت بابت مریم عزیزم که خیلی دوسش دارم❤️❤️❤️

روز ۱۷ سفرنامه من

امروز نجواهای ذهنیم تلاش داشتند که بر من تسلط پیدا کنند نمیدونم چرا هر نکته مثبتی که به خودم یاداوری میکردم ذهنم بهم میخندید اما خب اجازه ندادم که ادامه بده و شروع کردم به گوش دادن فایل استاد و به ذهنم گفتم تمام حقیقت همینی که استاد عباس‌منش میگه و تمام چیزهایی که از قبل شنیدی و دیدی همه غلط بوده همه انها دروغ بوده و تو هم بدون هیچ منطقی انها را قبول کردی و الان باید همه حقیقتی که استاد و خداوند میگه رو باید باور کنی

تصمیم گرفتم به قول استاد قرآن را بدون هیچ تعصبی شروع به خواندن کنم کلمه به کلمه انرا با قانون کائنات مقایسه کنم …

دیشب خیلی حس خوبی داشتم این قدر خوب که برای اولین بار خواب استاد جونم رو دیدم که رفتم پرادایس و کلی از فضا اونجا داشتم لذت میبرد

خدایا شکرت خدا جونم خدایا مرسی که من رو افریدی

استاد جون و مریم عزیزم بابت تمام مهربونیاتون خیلی خیلی سپاسگزارم