روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 154
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد وهمسرشون و اعضاء گروه ،در مورد علاقه به خاص بودن، متفاوت بودن و دیده شدن خیلی از جواب ها رو گرفتم ولی واقعا بعضی ها در بعضی کارها واقعا خاص هستن خودشون هم تلاش میکنن که دیده نشن ولی وقتی میشه واقعا کاری نمیشه کرد و خیلی هم گران تمام میشود ولی واقعا چاره چیست!!!!
بنام پروردگار عالمیان ربّ مطلق❤
درود بر استاد عزیزم و دوستان گرامی؛
یه اشتباه راهبردی که خودم انجام دادم در مورد تغییر سرنوشت اطرافیانم این بوده که به اشتباه فکر میکردم شاید خداوند قراره بوسیله من باعث هدایت اطرافیانم بشه، اما وقتی به اونا در مورد قوانین و باورهای الهی گفتم، مورد تمسخر قرار گرفتم و فهمیدم که من هرگز نمیتونم سرنوشت کسی رو که خودش نمیخواد به سمت خدا هدایت بشه تغییر بدم.
خودمو کمی سرزنش کردم که نباید هرگز اینکارو انجام بدم و طبق گفته استاد باید نتایج من باعث بشن که اونا تغییر کنند.
و قطعا دیگه چیزی نخواهم گفت و سکوت پیشه میکنم.
در مورد حق الناس هم من خودم بشدت جوری هستم که نمیزارم چیزی از کسی گردنم بمونه، اما گاهی برای خرید یا کرایه دادن مابقی پول رو نمیگرفتم البته بخاطر خجالت کشیدن چیزی نمیگفتم اما توی دلم میگفتم خودش باید بده و اگر نداد حق الناسه که بعد با خودم فکر کردم و گفتم پسر خوب تو باید حق خودتو بگیری ولو یک ریال باشه و اینکه تو خجالت میکشی و نمیگیری دیگه این حق الناس نیست، برای مثال همین چند روز پیش چیزی خریدم و مغازه دار ۲ هزار تومان اضافه گرفت و من محاسبه کردم و پی بردم که اشتباه کرده اما یک لحظه همون خجالت درونم گفت وای رضا زشته نری بهش بگی!! بزار حق الناس بمونه ، و همون لحظه گفتم نه باید برم حقمو بگیرم ، وقتی من به این آگاهی رسیدم و نباید اجازه بدم حقم خورده بشه پس چرا دیگه بگم حق الناس؟!
رفتم بهش گفتم و اونم گفت بله اشتباه کردم.
اون لحظه خیلی خوشحال شدم که تونستم این مانع رو بردارم، و بعدش باعث شد برای خرید وسیلهی دیگه به راحتی به مغازه دار بگم باهاش ارتباط برقرار نکردم و نمیبرمش، اونم پذیرفت.
خلاصه بخودم گفتم نباید از حقت بگذری و بگی بمونه گردنش یا حق الناس بشه، باید بری و محترمانه پسش بگیری.
در مورد احساس گناهم مدتها بود که وجدان درد میگرفتم که ای بابا مثلا در یک مقطعی از زندگیم رفتاری ازم سر زد که باعث شد فلانی اذیت بشه و من از خودم بدم میومد با مرور این موضوع، و بعد طبق همین گفته های استاد عباسمنش به خودم گفتم خب این جزئی از اتفاقاتی بود که بصورت ناخواسته و یا خواسته رخ داده برای تو و الان هیچ اتفاق ناگواری رخ نداده و مدتهاست که گذشته از اون قضایا، پس دیگه چه دلیلی داره یدک کشیده بشن و باعث رنج بیشتر و سرخوردگی مداومت بشن؟!
بخودم اومدم و گفتم نه من میتونم بر سرنوشت کسی تاثیر بزارم و نه دیگری بر سرنوشت من، نه من میتونم کسی رو اجبار به کاری کنم و نه کسی میتونه منو اجبار کنه.
حالا با فراغ بال بیشتر و آرامش درونی زیاد میتونم به آینده فکر کنم و اهدافمو دنبال کنم، چون واقعا این موضوع احساس گناه و عذاب وجدان، یک مانع بسیار بزرگ برای تمرکز کردن و دریافت الهامات هست.
در مدار خدا مانا باشید❤
به نام خداوند بخشنده مهربان و سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همراه… هم اکنون که من افتخار دارم به لطف الهی همسفر شما عزیزان باشم در تلاش هستم که بتونم با تغییر دیدگاه های خودم و تغییر فرکانس هام در جهت مثبت در وهله اول با آرامش و توکل و انرژی مثبت به بهترین شکل ممکن از این موهبت الهی( زندگی) به بهترین شکل بهره ببرم و در جهت رسین به سلامتی کاملم که اطمینان دارم با قدرت ذهن و افکار مثبت دست یافتنی است تلاش کنم… خداوند را شکر میکنم که من را با استاد عباسمنش عزیز و یاران همراهشون آشنا کرد…
الله اکبر
برگ سی ام
سلام
خداراسپاسگزارم مراهدایت ویاری کرد تابتوانم تاروز سی ام ادامه دهم وازهمه مهمترااینکه به تعهدم عمل کردم وهرروزکامنت گذاشتم در این سفر. خدایاصدهزارمرتبه سپاسگزارتوهستم .
خودم راآماده کرده بودم سراغ فصل دوم بروم که امروز هدایت شدم به دوره جهان بینی توحیدی . این احساس قلبی آنقدر قوی وواضح بود که فقط گفتم چشم وخودم رامتعهد کردم کل دوره جهان بینی توحیدی را دوباره ومتعهدانه تر شروع کنم . من
ایمان دارم خداوند دراین دوره عالی برایم پیامی دارد برای رسیدن به خواسته هایم ورشد بیشتر وطی کردن تکامل ام .
نتایج من ازاین سفرسی روزه
احساس وحال خوب
آرامش
سلامتی جسمانی
بهتر شدن روابط ام
جریان نعمت های بیشتر درزندگی ام
وازهمه مهمتراینکه ورودی های هرروزه ذهنم باورهای قوی بود که فقط خدا می داند چه نتایج بیشتری درراه است.
استادازشما برای تک تک این فایل های بی نهایت سپاسگزارم .
خانم شایسته عزیزم از شما سپاسگزارم .
درپناه الله یکتا
بنام ارامبخش قلبها
برگ بیست ونه
سلام
چقدر حال واحساس خوبی دارم . وقتی درک می کنم که تمام خواسته های من معنوی هستن ومن بارسیدن به خواسته هایم دارم به رشد جهان کمک می کنم خیلی آرامش دارم.
ازاین به بعد باید به خواسته هایم متعهدانه تر نگاه کنم .
دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها خیلی دوره فوق العاده ای است مخصوصا جلسه ۹و۱۰ که بی نظیره وجلسه ۱۳ هم راهکار عالی استاد درمورد رسیدن به خواسته بیان کردن که بی نظیره.
استادعباس منش برای این دوره فوق العاده ازشما سپاسگزارم .
بنام خدا
برگ بیست وهشت
سلام
مهمترین هدفم درجنبه معنوی – توحیداست .اینکه بتوانم هرروز روی باورهایم کارکنم تابنده توحیدی باشم . در هرکجای این مسیر شگفت انگیز می رسم به باورهاوترمزهای ذهنی ام که نشان از شرک وبی ایمانی است به خودم میگویم خدای من این همه شرک خفی – بعد انتظار ثروت وسلامتی وخوشبختی و.. در زندگی ام دارم.
باورفراوانی یکی از باورهای توحیدی درواقع اصل توحید است . این برگ ازسفرنامه درمن این تعهد راایجادکرد تا روی این باور
خیلی کارکنم .
اصل قانون توحید است . هرچه توحیدی تر باشم ثروت ونعمت وشادی بیشتری وارد زندگی ام می شود. همه چیز باوراست
همه چیز اصل است . این روزها خیلی به توحید فکر می کنم . خدایا هدایتم کن تا هرروز توحیدی ترشوم .
من به خدایی باوردارم که نامحدوداست .
منابع درجهان بی انتهاست .
بی نهایت ثروت درجهان است .
بی نهایت فرصت درجهان است .
ازهمه چیز بی نهایت است .
هروز داره فرصت ها بیشتر میشه
هرروز داره جهان شکوفاتر میشه .
درپناه الله
یاهادی
برگ بیست وهفت
باسلام
تمام اتفاقات – شرایط – موقیعیت ها زندگی ام بدون استثنا حاصل فرکانس وباورهایم است .
قدم اول پذیرفتن این باوراست که تمام اتفاقات زندگی ام به واسطه فرکانس های من به وجود میاد وهیچ دست دیگری هم درکار نیست . من خودم باافکارم وفرکانس های خودم دارم شرایط زندگی ام را به وجود میارم.
بعدازاینکه این باور را درخودایجادکردم گام بعدی کنترل ورودی ها ومدیریت نجواها ی ذهنی ام است به شکلی که به من احساس امید – احساس توکل – احساس یقین – احساس پیشرفت واحساس خوبی بده .این کارهمیشگی من باید باشد.
باتمرین وتکرار باید گفتگوهای قالب من – گفتگوهای مثبتی باشه . وروردی های من باید ورودی های مثبت و خوبی باشه
روابطم باید باافراد مثبت وخوبی باشه.
این برگ ازسفرنامه برای من یک پیش نیاز است برای پاس کردن دوره های استاد. من باید همیشه این قانون و این جلسه را
برای خودم یادآوری کنم . یکی ازکارهای کنترل ورودی های من یادآوری قانون است .
باید آگاهانه عمل کنم . آگاهانه روابطم بادیگران را کنترل کنم . آگاهانه ذهنم راکنترل کنم . آگاهانه ورودی هایم راکنترل کنم .
آگاهانه چیزهایی راببینم وبشنوم وبگویم که به من احساس بهتری بده .
زمانی که بتوانم آگاهانه به قانون عمل کنم وروزهای بیشتری رادراحساس خوب بمانم آنوقت می توانم به خودم بگویم که خوب
این باور را پذیرفتم وباورکردم البته طبق قانون تکامل .
این جلسه راخیلی دوست دارم .
خدایا هدایتم کن به سمت زیبایی های بیشتر .
درپناه الله یکتا
روز دوم سفرنامه
با سلام به استاد عزیزم وهمه دوستان
از استاد تشکر میکنم بابت این همه حرفای ارزنده که ادم یکم با فکر کردن میفهمه ترمز هایی بوده که تاحالا فکر همنمیکرد بتونه اون حس هارو تو ادم ایجاد کنه
واقعا هم دنیا مثل یه کوه هرچی بهش داد بزنی بهت برمیگرده نه یبار بلکه چند بار.
یبار فحش بگی ۱۰ها ارتعاش از کوه بهت میاد
یه حرف زیبایی بگی ۱۰ها ارتعاش صدا از کوه میاد بهت مونده چی بگیم حالا.
ما نمیتونیم تو زندگیه دیگرون اثر بزاریم.
مثلا من یزمونی حسود بودم مینشستم حسرت وحساب کتاب بقیرو میکردم وکل روزم خراب میشد افسوره میشدم ولی الان جوری با شنیدن پیشرفت بقیه خوشحال میشم ومیگم خداروشکر که انگاری خودم رسیدم.به راستیم یجورایی خودم رسیدنه چون دعا خوب ودیدن پیشرفت وخوشحالی بقیه باعث میشه تو زندگیه خودتم اتفاق بوفته.
زندگی رو مثل یه باغ بدونید تواون باغ همیشه گل گیاه درخت ها افتاب پرنده ها هست.ولی خیلی از مردم میروند ویه اب وهوایی عوض میکنن ولی ماهایی که تو راه تکامل هستیم یکم با دقت کردن میفهمیم درختان چقدر بزرگن این همه برگ دارن این همه شاخه دارن که همشون کارپرودگارمه صدای بلبل وپرندگانو میشنوی بادی که میوزه کل زیبایی هارو حس میکنه.
من یه جمله ای شنیدم خیلی بهم الهام داد
((من مغناطیس ثروت وسلامتی هستم پول وسلامتیرو به خودم جذب میکنم))امیدوارم به دوستانمونم هم اون حس امید وفراوانی رو بده
از استاد عزیز سپاس گذارم که تونسته مارو اینجا جمع کنه.من روزی ۲۰تا کامنت میخونم.یعنی هرروز از دوستان هم فرکانسم حرفی یادمیگیرم وباعث قدرتمندشدن من میشه.
باتشکر
بنام الله یکتا
برگ بیست وشش
سلام
هرچه دراین سفر جلوترمی روم آرامشم بیشتر می شود . خدایا سپاسگزار توهستم برای آگاهی های که دراختیارم قرارمی دهی و مرابه این مسیر شگفت انگیز هدایت کردی. خدایاسپاسگزار توهستم برای خبره ترین دستانت (
استادعباس منش ) وخانم شایسته عزیزم – عاشقتونم .
تمام شرایط زندگی ام وابسته به این اصل است که چقدر خدارابه عنوان تنها مالک جهان – تنها منبع قدرت وثروت ونعمت وروزی رسان باوردارم .
خدایی که قدرت خلق زندگی ام رابه دستان خودم داده . خدایی که ازرگ گردن به من نزدیکتراست و فقط باید باورش کنم و درهمه جنبه های زندگی ام نگاهم به الله باشه وفقط ازاو بخواهم وفقط وابسته ی اوباشم و مهمترین رابطه من رابطه باخداوند باشه .
تمام این سفر بوی توحید می دهد . درجای جای این فایل ها استاد از توحید می گوید. پس حرف اول دراین مسیر باورداشتن به خدا به رب به فرمانروای کل جهان است .
خدایا هدایتم کن تا تورا باور کنم وهمیشه ودرهمه حال فقط از تودرخواست کنم وبخواهم . خدایا یاری ام ده تا بتوانم یک بنده توحیدی باشم
وفقط روی خودم کارکنم . خدایا من هرچه دارم ازتودارم دستم رابگیر .
درپناه الله یکتا
یاوهاب
برگ بیست وپنجم
سلام
من باوردارم که می شود هم ثروتمند بودو وهم انسانی باخداومعنوی .
ثروت بامعنویت هیچ منافاتی ندارد. برای رسیدن به معنویت باید ثروت رالمس کنی وبهش برسی .تنهازمانی به خدا میرسم که بتونم ازثروت بگذرم .هرچه ثروتمند باشم -خداگونه تر می شوم . معنوی ترین کاردرجهان ثروتمند شدن است.
تنها وظیفه ی من ساختن باورها یم است . تا باورهایم تغییرنکند هیچ چیزی دربیرون من عوض نمیشود.
تا باخودم به هماهنگی نرسم وباجهان اطرافم هماهنگ نشوم – شرایط تغییر نمی کند.
همه چیز بستگی به خودم دارد – جهان به فرکانس های من واکنش نشان می دهد.
درپناه الله یکتا