روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 168
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر استاد عزیز و مریم جان
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که هر روز هدایت الهی من رو به یه سمت از فایلهای شما هدایت می کنه و هر روز یه تلنگر خاص بهم زده میشه و چقدر سپاس گزار خدا میشم که انقدر زیبا و مناسب هدایت میشم
خدا رو شکر
استاد جان واقعا ممنونم از شما از مریم عزیز که این فایلهای فوق العاده رو ضبط می کنید و در اختیار ما قرار میدید
واقعا فایلهای دانلودی تون بی نظیره و بسیار راهگشا
هربار که این فایلها دیده میشه واقعا یه نکته جدید داره که قبلا انگار نشنیدم و نبوده
چقدر بی نظیرن فایلهاتون
چقدر آگاهی و اطلاعات ناب و خالص که از عمق وجودتون خارج میشه و چقدر در این مسیر چراغ راه هست
خدایا شکرت از این مسیر
خدایا شکرت از این دست الهی که در مسیر من قرار دادی
فایلهای دانلودی در کنار فایلهای دوره تون غوغا بپا می کند و بسیار بسیار بسیار کمک کنده است و گاهی نکات از این فایلها بیرون کشیده میشه که حیران می مونم واقعا همشون فوق العاده ن
من از خدا آزادی زمانی و مکانی میخواهم فقط بخاطر اینکه بتونم از این فایلهای بینهایت شما بتونم استفاده کنم و بهتر از بهتر در این مسیر بمونم و پیش برم
و البته کنترل روی ورودی هام داشته باشم و ورودی های مناسب فقط داشته باشم و بتونم باورهای مناسب وجایگزین باورهای نامناسبم بکنم
لاجرم اتفاقات خوب رخ خواهد داد و من درخواستهامو به رب میدم و مهر تایید رو میگیرم
من با قدرت و همه نیروهای ممکن در این مسیر پیش میام و شک ندارم اتفاقات بسیار عالی رخ داده و خواهد داد به یاری الله
فقط یه نکته چند روزه ذهن منو درگیر کرده
چند روز پیش هدایت شدم که قرآن بخونم و خدا با من در خصوص مهاجرت صحبت کرد .. خیلی ذهنم درگیر این مسئله شده و مدام در حال فکر کردن به این صحبت خدا با خودم شدم…شاید باید تصمیم جدی بگیرم ولی متاسفانه این مقاومت ذهنم….
نیاز به تمرین و گوش دادن و تکرار مطالب تون دارم…و مدام با خودم تکرار میکنم حرفی که عمل نیاورد حرف مفت است و مدام این رو با خودم تکرار میکنم ولی ….
به یاری حق
در پناه رب باشید
سپاس بی انتها از شما و مریم عزیز
سلام و ادب خدمت خانواده صمیمی و عزیزترجانم
من علیرضا هستم ۲۲ساله از اصفهان دوستان عزیز من خیلی وقته یعنی الان تو مرز ۳ساله ک من با استاد اشنایی پیدا کردم از طریق یکی از دوستانم من عتیاد ب خودارضایی داشتم و به جلسه میرفتم برای درمان و با چندین دوستانی اشنا شدم ک از فایلهای استاد گوش میکردن و منم شدید تو یسری افکار و باورهایی گیر کرده بودم ک حالم از همه بهم میخورد وقتی اونا اسم عباسمنش میاوردن من شدید بدم میومد و واقعا صادقانه بخوام بگم فوش و ناسزا میگفتم و حالم شدید بد بود و دوستام بمن میخندیدن و اونا راه خودشونا میرفتن میدونید چرا من بدم میومد؟از بس تو مغزم کرده بودن (مردم گرگ هستن-مردم دزدن و…)منم وقتی میدیدم از خدا و پیعمبر حرف میزنه استاد شدید لجم میگرفت و به خدا و پیغمبر و…..فوش میدادم خیییییلی حال بدی داشتم و راهنمای من ب بقیه دوستام گفته بود ک هیچ فایلی از عباسمش برای من ارسال نکنن و یروز من شدید کنجکاو شدم و هرچی بشون گفتم بهم ندادن تا اینکه رفته بودم کوهنوردی یه دوستام برام فرستاد و من کاملا یواشکی گوش میکردم و میدیدم اینا انگار جنسش فرق داره با بقیه حرفا اخه من فکر میکردم استاد از دسته آخوندها هس و حتما میخواد مخ منا شستشو بده و…و یزره یزره حرفاشو گوش کردم و وقتی راجب کسب و کار و ثرووووت حرف میزد من عشققق میکردم و کم کم علاقمند شدم و شدید درگیرش شدم و شبااانه روز از صبح تا شب از شب تا صبح گوش میکردم و مینوشتم ولی هرزگاهی هی ولش میکردم و یجورایی شل کن و سفت کن میکردم تا اینکه یروز تو کانال تلگرام من محصولات عباسمنش را پیدا کردم و رفتم همه را دانلود کردم ک تمرین کنم وجدانمم ناراحت بود ولی هی ب خودم میگفتم بزار وضع مالیم خوب بشه میرم پرداخت میکنم و…هی خودمو گوول میزدم هیچی خلاصه من یه دنیا دفتر و حودکار و هزینه کردم و خودمو اماده کردم برای تمرین کردن اقااااا هرچی من گوش میکردم لذت میبردم و تمرین میکردم ولی هییییچ نتیجه ای نمیگرفتم و یه فایل از استاد گوش کردم ک میگفت هیچ بار کجی ب مقصد نمیرسه و مگه میشه یکی بخواد موفق بشه و بره با دزدی مغازه بزنه هی یاد این حرف میوفتادم و ناراحت میشدم ولی دوباره خودمو گول میزدمو ادامه میدادم بعد چند وقت اصلا هیچ انگیزه ای برای تمرین نداشتم و میدیدم نتیجه نمیگرم ولی با این حال هرجوری بود فایل گوش میکردم چون واقعا میدونم جنس این حرفا حقیقته هروز ب خودم میگفتم از شنبه از شنبه ازشنبه شروع میکنم دوباره میچسبم بش و ادامه میدم تا اینکه یروز فایلهای استاد را گوش کردم و دوباره انگاری یه درب جدید برام باز شد استاد راجب نارضایتی خودش بابت کسایی ک پول بابت محصولات ندادن و اینکه از جواب نگرفتنش میگفت و منم یکم فکر کردم و فهمیدم ک بعله من بخاطر همینه نتیجه نمیگیرم چون بها پرداخت نکردم با اینکه بیشتری قانونا یاد گرفته بودم ولی هیچ اثری نمیزاشت روم و چنتا کامنت از بچها خوندم ک کاملا هدایتی از طرف خداوند بود ک دیدم خیلیهاشون دقیییییییق مثه حکایت من بودن و الان هیچ جوابی نگرفتن منم تمام محصولاتو از گوشیم پاک کردم و گفتم من باید خشت اول را درست بزارم و برم بالا و تک تکش را بخرم تا نتیجه بگیرم برای همین شدید گیج شده بودم ک از کجا شروع کنم دو روز بود هی فکر میکردم و کامنت میخوندم تا اینکه کارا خدا هدایت شدم ب اینجا و میبینم خداروشکر دونه ب دونه روز شمار هس و من دقیق میتونم از صفر شروع کنم و بیام بالا
البته اینم بگم ک من از فایلهای دانلودی خیلی نتیجها گرفتم و رشد داشتم ک خودم همین نتایجم را ک میبینم انگیزه بهم میده تا حرکت کنم..اینو اینجا نوشتم و امیدوارم و از خداوند میخ ام کمکم کنه تا رشد کنم چون خیلی عاشق پیشرفتم دوست دارم رشد کنم و یروزی چشمم بخوره ب این متن و رشدمو بازم ببینم و بخندمو خوشحااااال باشم.
از خداوند یکتا میخوام کمکم کنه و خودش راهو بهم نشون بده و هدایتم کنه تا دونه ب دونه زندگیمو بچینم و یه دنیاااااا باورهای عالی تو ذهنم بکارم
(استاد عباسمنش من دوستت دارم) امیدوارم ک این متن داخل پرانتز را بخونی.
اول بایاد خدای مهربان که این ایده را به استاد عباس منش الهام کرد که این سفر را استارد زد که منهم بتوانم مثل بقیه دوستانم که در این سفر باهم هم سو شدیم.روز اول که بااستاد اشنا شدم شروع کردم به گوش دادن فایلهای.وخیلی جدی وسخت گرفتم .از این دنیا دوست نداشتم بیام بیرون .ومیگفتم خداوندکمک کرده بهم .مسیر را نشون داده. باید همین راه رو برم.وشروع کردم به نوشتن فایلها.گوش دادن .و حرکت کردن دراین مسیر .واینقدر رنج پشت سرم زیاد بود . این کار بهم لذت میداد .وانگاری به هدی که که درک کرده بودم.حس آرامش. حس کمتر ترس داشتن .خودم بودن. را داشتم .ولی داستان ازاینجا شروع شد که.باید عجله نکنم. که کردم روزی رسید که یک فایل از فایلهای استاد گوش می کردم.خیلی .احساسم بد میشد و ترس تمام وجودم و می گرفت.وبعد ازاین موضوعات .از خداوند هدایت خواستم.وکمک کرد .که به تعادل برسم .وباداشتم .بسته ی عزت نفس.وکار کردن آرام آرام. وجدی گرفتن .ولی نه سخت گرفتن.بر سر یک سری ترسها و کمبود شخصیتهای که داشتم .به اندازی که دارم روی خودم کار میکنم.جواب گرفتم.وبهیمن اندازه خوشحالم.تازه این آرامش همین اندازه یی باعث شد که یک فایل در مورد سناریو نویسی استاد گوش کنم. و عملا اجرا ش کنم و اون سناریو که نوشتم.یا همون خواسته به همون اندازه که خودم درک کردم وبا اون جزئیات که من نوشتم. بوجود اومد ورسیدم .به نظر خودم یکی از اون دلایلش .که رسیدم این بود .اعتماد به نفسم .بود که به اندازی که روش کار کردم.قوی شد به اون خواسته کا در حد اون مدار بودم رسیدم ..وتازه ایمانم .به اون اندازه .قوی شده.وبایاری خداوند جوششم زیاد تر شده.ویاد گرفتم خواسته ی بزرگتری داشته باشم.ولی در حد مداری که من داخلش هستم..وسلام .همتون را دوست دارم.در پناه خداوند
سلام و سپاس بی کران از استاد عشق جناب عباسمنش و استاد تواضع خانم شایسته
ممنونم به خاطر این همه عشق و سخاوتتون
خدا رو سپاس میگم که امروز به من فرصتی داد تا روز شمار روز چهارن رو بینم و به خودم یدآور کنم که اره ام رو تیز کنم
خدا یا شکرت
خدایا شکرت که منو همچنان به این سرچشمه آگاهای الهی وصل نگه داشتی
خدایا ازت ممنون و سپاسگذارم
در پناه الله یکتا
به نام خداوند بخشنده مهربان
جناب آقای سید حسین عباس منش، استاد عزیز و بزرگوار.
رب و خالق یکتا را شاکر و سپاسگزارم که من را با شما به عنوان دستی از دستان خودش و دوستانی که در این مدار قرار دارند آشنا کرد. حدود 2 سالی هست که جسته گریخته سعی میکنم افکارم را مثبت کنم و حدود 4 ماه است که فایل های رایگان شما را یا میبینم و یا گوش میدهم. آرامشی پیدا کرده ام وصف ناپذیر، که البته میدانم هنوز در ابتدای راهم. همان گونه که فرموده بودید در طی این مسیر با کسانی که در مدار هم قرار نداریم فاصله و با کسانی دیگر که در مدار درست قرار دارند آشنا می شوم. چند روز پیش با شخصی صحبت می کردم حرف هایی میزد که برایم آشنا بود. ازش پرسیدم این حرف ها رو خودت واقعا میزنی یا… ، که خودش یهویی گفت این مطالب را از شخصی برایم گفتن که الان در ایران نیست و فکر کنم در امریکاست ولی فامیلی اون شخص رو فراموش کردم که گفتم استاد عباسمنش نیست؟ و با تعجب گفت : بله.
دقیقا این جمله برایم تداعی شد که خداوند اگر بخواهد به کسی عزت بدهد و بزرگش کند، آن وقت اگر کُل آدمیان جمع شوند نمی توانند او را پایین بیاورند.
استاد عزیز این اولین کامنت منه. از شما بابت این آموزه ها ممنونم .واز خدای خودم بابت این همه داشته سپاسگزارم.
در پناه الله باشید.
سلام و صد درود به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همگی دوستان ارجمندم..
ممنونم بابت ایجاد این دوره ی بینظیر روزشمار تحول زندگی من..
امیدوارم این دوره تحول اساسی در زندگی تک تک ماها ایجاد کنه..
بنده هم با اجازه تون اولین باره که کامنت میذارم.. امیدوارم نقطه نظرات و برداشت های ذهنیم برای بقیه دوستان هم مفید باشه
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل اول.. روز اول..
از متن ابتدایی این فایل شروع میکنم که خانم شایسته در مورد اعتماد بنفس و اهمیتش صحبت میکنن.. بنظر بنده اعتماد به نفس که پایه ی موفقیت هاست مثل ستون های یک ساختمانه که باید از جنس بتن باشه نمیتونه کاغذی و مقوایی باشه یا چوبی و حتی آجری! باید بتنی باشه ترکیبی از میل گرد و سیمان! تا هیچ زلزله ای (نجواهای ذهنی یا تضادها) نتونه تکونش بده! ستونهای بتنی ساختن یعنی روی احساس لیاقت و ارزشمندی که مهمترین وجه اعتماد بنفسه کار کنیم!
“هیچ انتهایی برای اعتماد بنفس وجود ندارد!” وقتی یاد میگیری چجوری ستون و پایه بسازی میتونی به تعداد بیشمار از این ستونها بسازی. بر فرض مثال با 6 تا ستون میتونی یه بنای 100 متری بسازی.. با 12 تا ستون میتونی بنای 200 متری بسازی و اگر 80 ستون بسازی میتونی یک قصر بنا کنی! به این شکل با افزایش اعتماد به نفست، میتونی دستاوردهای بزرگ تری خلق کنی!
و اما فایل صوتی و تصویری..
در ابتدای فایل استاد ما رو تشویق به فکر کردن میکنن چون فکر کردن یعنی کسب آگاهی و تقریبا تمام مشکلات ما از فکر نکردن و اطاعت کورکورانه هرچه که از بچگی بما گفتن هست! بخصوص موضوع این فایل یعنی کمبود عزت نفس که 90 درصد از احساس گناه و عذاب وجدان بجود میاد. هر چیزی رو که از بچگی بهمون گفتن بدون ذره ای فکر کردن در موردش اینکه دلیلش چیه و یا واقعا درسته یا نه پذیرفتیم و اجازه دادیم جزو باورهامون بشه و کنترل زندگی مونو دستش بگیره..
(خود استاد حتی قرآن رو هم بدون فکر کردن و تحقیق کردن در موردش قبول نمیکنه)
حالا چطور فکر کنیم که بتونیم زندگی مونو باهاش بسازیم؟ چطور فکرهای خوب بکنیم؟ چطور فکرهایی کنیم که نتیجه ی مناسبی میده؟ با سؤالات درست پرسیدن از خودمون! (همونطور که خود استاد در این لحظه از فایل شروع به پرسیدن سؤالات مختلفی میکنن و با این رفتار به ما گِرا میدن) سؤالاتی که در انتها به ما احساس بهتری بده! و کمک کنه زندگی بهتری داشته باشیم.
با سؤال پرسیدن حتی میتونیم بهترین موضوع برای فکر کردن هم پیدا کنیم! مثلا اینکه قوانین خدا چیه و چطور عمل میکنه بجای فکر کردن به اینکه جهنم چه شکلیه بهشت چه شکلیه.
یه جا خوندم که نوشته بود سؤالات “سازنده” از خودتون بپرسید بجای سؤالات تخریب کننده!
حالا سؤالات سازنده در مورد موضوع این جلسه: وجدان چیه؟؟ که اگر ما مخالف اون عمل کنیم عذاب وجدان میگیریم؟وجدان رو کی بوجود اورده؟ کی تعریف کرده؟ وجدان رو جامعه و فرهنگ بجود میاره و تعریف میکنه! و ما اگر خلافش عمل کنیم دچار عذاب وجدان میشیم. حالا خیلی چیزها هست که بدون فکر کردن به اینکه اصل و اساسش درسته یا نه قبول کردیم و بر طبق اون رفتار میکنیم و اون رو فرهنگ خودمون کردیم و بهش پایبندیم! که خیلی هاش هم متاسفانه درست نیست و خرافاته.. مثل پا گذاشتن رو سنگ قبر و…
پس لازم نیس بخاطر رعایت نکردنش عذاب وجدان بگیریم و احساس گناه کنیم چون گناه های اصلی اون چیزی که به واقع گناه باشه توی قرآن به ما گفته شده! و همون خدایی که گناهان رو بهمون گفته خودشم گفته من توابم من رحیمم من میبخشم گناهان رو و سریع الرضا هستم زود راضی میشم.. تا بیای بگی خدا فهمیدم اشتباه کردم منو ببخش میبخشه.. چه حضرت موسی باشی چه حضرت یونس باشی چه هر کسی..
و اگر از نگاه قانون جهان هستی بهش نگاه کنیم.. گناهی هم اگر هست ظلمی هم اگر هست در مورد خودمونه و نه هیچکس دیگه! ما همونطور که فقط میتونیم زندگی خودمون رو تغییر بدیم نه هیچکس دیگه فقط میتونیم بخودمون کمک کنیم نه هیچکس دیگه فقطم میتونیم به خودمون ظلم کنیم نه هیچکس دیگه! ما شاید فکر کنیم با توهین کردن به دیگران به اونها آسیب زدیم، با خوردن حق کسی بهش ظلم کردیم ولی در همه ی این موارد ما بخودمون ظلم کردیم چون با این اعمال خودمون رو از منبع از خدا دور کردیم! روی فرکانسی قرار گرفتیم که خیلی از خدا دوره! رو فرکانسی قرار گرفتیم که اتفاقاتی از جنس همون اعمال رو برامون رقم میزنه آدم هایی از همون جنس رو سر راهمون قرار میده.. وگرنه ما با این اعمال نه به خدا ضرر زدیم و نه هیچکس دیگه!
اگر فرض کنیم دور همه ی ما آدمها یه دیوار شیشه ایه وقتی بخوایم به سمت کسی سنگ پرتاب کنیم اول دیوار شیشه ای خودمون میشکنه! پس بخودمون آسیب زدیم! در باطن بخودمون ضربه زدیم و در ظاهر به دیگران!
و واقعا اگر غیر از این بود چقد جهان جای ترسناکی میشد.. اگر واقعا هر کسی میتونست به ما ظلم کنه هر کسی واقعا میتونست به ما ضربه بزنه و یا زندگی مونو خراب کنه.. سرنوشتمونو عوض کنه.. چه احساس نا امنی بدی داشتیم و اصلا زندگی ممکن نبود.. هیچ امنیتی نداشتیم..
چقدر قانون خدا و جهان منطقیه وقتی به این شکل بهش نگاه میکنیم.. چقدر زیبا و حساب شده ست.. چقد همه چیز درست و منظمه.. کاملا سازماندهی شده ست..
و همینطور وقتی به کسی کمک میکنیم در ظاهر داریم به اون کمک میکنیم ولی در واقع و در باطن به خودمون داریم کمک میکنیم. چون این عمل ما رو در فرکانس بالاتری قرار میده و ما رو به خدا نزدیک تر میکنه. فارغ از اینکه اون فرد با کمک ما به جایی میرسه یا نه مسئله ش حل میشه یا نه (چون این مربوط به فرکانس خودشه)
وقتی کسی رو تحسین میکنیم مثلا بخاطر ماشین لوکسی که داره داریم فرکانس خودمون رو بالاتر میبریم و بخدا به منبعمون نزدیک تر میشیم و این یعنی به خواسته هامون و رویاهامون نزدیک تر میشیم چه رویامون داشتن همون ماشین لوکس باشه چه هرچیز دیگه ای. مهم اینه که در جهت و مسیر رسیدن به خواسته هامون رشد میکنیم خودمون رو در فرکانس بالاتری قرار میدیم که احساس بهتر و در نتیجه اتفاقات بهتری رو برامون رقم میزنه!
ادامه ی فایل که استاد در مورد اهرم رنج و لذت و راهکار خودشون برای از بین بردن احساس گناه و هر حس منفی دیگه ای که بکار میبرن عینا صحبت هاشون رو یادداشت کردم و از قضا امروز به تضادی برخوردم و احساس منفی شدیدی بهم دست داد که خداروشکر با انجام این راهکار استاد (اهرم رنج و لذت) توو چند دقیقه احساس منفیم رو از بین بردم و تونستم ذهنمو کنترل کنم و درضمن چند زاویه دید جدید و قدرتمند هم در ذهنم ایجاد شد که تا حالا به فکرم خطور نکرده بود با اینکه این تضادی که بهش برخوردم یک تضاد تکراری بود!!! خیلی خوشحالم انگار واحد عملی آموزش روز اول رو هم پاس کردم و نمره ی قبولی گرفتم🙂
عذرمیخوام عرایضم خیلی طولانی شد.. باز هم ممنونم از ایجاد این دوره، بنده که به شدت بهش احتیاج داشتم.. امیدوارم در انجام تمرینات و راهکارها و ادامه ی این مسیر همگی در کنار هم موفق باشیم.. ممنون و سپاسگزارم.. یا حق
سلام به گروه پر از انرژی مثبت عباس منش
چند سالی هست که عضو گروه عباس منش هستم اما از سال ۱۴۰۰ بصورت جدی میخوام روی خودم کار کنم. فایلهای رایگان رو دانلود داشتم و یه سری جدید رو هم گرفتم و تقریبا روزی ۳ یا ۴ ساعت دارم فایلها رو گوش میدم شبها هم موقع خواب فایلها تا صبح بغل گوشم پخش میشه.
فعلا دارم با موتور واسه یه کافه رستوران کار میکنم که به لطف گوش دادن فایلهای استاد شرایط خیلی خوبی در محل کارم دارم و فکر میکنم که از همه پیک ها در رستورانهای پخش غذا در رشت بیشترین درامد رو دارم. راستش وقتی رفتم با صاحب رستوران مصاحبه کنم حقوق پیشنهادیش در ۱۰ ساعت کاری زیر ۱۵۰ هزار تومن بود نمیدونم چی شد که با پیشنهاد من که اگر ۱۰ ساعت کار کنم حد اقل ۲۰۰ هزار تومن درامدم میشه قبول کرد. من علاوه بر حقوق ثابت بابت هر غذایی که تحویل میدم درصد میگیرم فقط میدونم که اول لطف خدای مهربان و بازم لطف خدای مهربان که با گروه استاد عباس منش آشنا شدم و با گوش دادن فایلهای رایگان انچنان اعتماد بنفسی پیدا کردم که هر جا به راحتی خواسته ام را بیان میکنم و خداوند هم خیلی خیلی کمکم میکنه. این روزها در حین کار با موتور فایلهای استاد رو با هندزفری گوش میکنم یعنی به محض اینکه فرصت داشته باشم فایلها رو گوش میکنم از همه مهمتر اینکه این روزها حس خیلی عالی رو تجربه میکنم و با تمام کم پولیهام و بدهی هام و … خیلی از خودم راضی هستم چون سعی میکنم تمام تلاشم رو در مسیر موفقیت و زندگی انجام بدم و ازین بابت از خداوند مهربان خیلی خیلی سپاسگزارم. از استاد یاد گرفتم که در هر شرایطی باید لذت ببرم. فعلا کارم با موتور هست اما مطمئنم به زودی تغییر بزرگ برای من اتفاق می افتد و خدای بزرگ مرا در مسیری که دوست دارم قرار خواهد داد.
دوستان گلم بهترینها را برای تک تک شما آرزو میکنم و همیشه احساس عالی را برایتان آرزومند هستم.
در پناه خدای مهربان
بنام یگانه فرمانروای هستی
سلام و خدا قوت
امروز چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰
من به لطف هدایت الهی تصمیم گرفتم که سفرنامه رو شروع کنم چون اینقدر فایلهای گرانبها زیاده نمیدونم چطوری همش رو با کامنتهاش بخونم برای همین سفرنامه رو شروع کردم که هرروز از فایلها بهره مند بشم و اینکه همه فایلهارو میبینم هم با حوصله و هم مرتب روزی یک فایل و با خدای خودم عهد کردم انشالله هرروز رد پایی هرچند کوچک از خودم جا بزارم برای آینده خودم که بدونم چقدر تغییر کردم و بهتر از روزهای قبل شدم
و از خداوند خواستم که انشاالله هرروز من بتونم نشونه ها و هدایتهای همون روز رو از دل فایل بیرون بکشم و خداوند درکشون رو بر من جاری کنه
خدایا شکرت
از استاد و بانوی عزیزم سپاسگزارم
سلام به همه دوستان هم فرکانسی ام .
سلام بر استاد عباسمنش
سلام بر استاد عشق مریم شایسته نازنین
ممنونم و سپاسگذار خداوندم که تا الان 860 روز هست که عضو سایت هستم
یک مدت از خواندن مطالب داخل سایت فاصله گرفته بودم. چند روزی هست که دوباره وصل شدن به سایت . خدایا شکرت.
در سایت هدایت شدم به این سفرنامه و تصمصم گرفتم که کامنت بذارم . یک حسی به من میگه که بنویس . اگر در این سفر پا گذاشتی
در روزهای گذشته یکی از فایل های استاد در مورد وام نگرفتن رو گوش کردم. راستش رو بخواین در ذهنم مرتب می گفتم وام گرفتن که بد نیست خیلی هم خوبه . و می تونیم قشطها رو پرداخت کنیم. من کارمند هستم البته من و همسرم هر دو . و در سال گذشته حدود یک میلیارد وام گرفتیم البته نه یکجا . بلکه خورده خورده و تونیستیم منزل مسکونی در یکی از شهرهای کشور رو داشتیم. تعمیر و طبقه دوم آن رو بسازیم. برای وام خیلی حریص بودم . باورم بود که بدون وام نمیشه. حتی به اسم همکارام هم از بانک های مختلف وام می گرفتم . الان چند روز هست حسم نسبت با وام گرفتن تغییر کرده .
دیگه مثل سابق ذهنم روی وام متمرکز نیست . خواستم این تجربه و نشنه رو با شما هم درمیون بذارم . و امروز روز دوم از فایل زوز شمار تحول زندگی رو گوش کردم و ان شالاه به یاری الله یکتا هر روز می خوام در این جاده سرسبز بهشتی قدم بذارم و برم جلو.
یک آرامشی به سراغم اومده که تو به سرچشمه ثروت الهی وصلی
اینکه ذهنمو رو روی به دست آوردن ثروت بدون وام گرفتن متمرکز کنم
در درونم اینقدر این حس قوی شده که همکارم بهم گفت خواستی وام بگیری ضامنت میشم. در درونم ندایی اومد برای چی وام بگیری برو جلو من پشتت هستم. و ذکر تاکیدی امسال (1400) روگذاشتم کسب ثروت و فراوانی در …. مقدار دلار بدون وام و با کار و تلاش و وصل بودن به سرچشمه الهی
خدایا شکرت
خدایا شکرت
و ممنونم استاد عزیز
ممنونم خانم شایسه عزیز
و ممنونم دوستان هم فرکانسی
در پناه الله یکتا همممون شاد ، ثروتنمد، سعادتمند، و سالم در دنیا و آخرت باشیم
بنام خداوند هدایت گرم.
استاد جان سلام خوشحالم که مسیر قله رو واسمون هموار کردی مرسی ….خدارو سپاسگزارم الهی شکر.
مسیرو میریم به لطف الله این کامنتم گذاشتم که بگم شروع کردم شروع کردم به لطف الله که این قله رو برم بالا و از اونجا به بعد راه رو درست کنم برای بقیه استاد خیلی دوست دارم حتی از شماهم سبقت بگیرم بشم یه شاگردی که جلوی استادش زده ……..
دوستت دارمم عشق دلی
براتون ارزوی سلامتی شادی ثروت سعادت مندی درارم
سلام به همه دوستای همراه و همپای خودم. امروز داشتم درمورد رشته کاریم که دوسش دارم یعنی الکترونیک مطالعه میکردم. به ی جمله ای رسیدم که میگفت هدف علم الکترونیک به اختیار درآوردن حرکت الکترون ها در جهت خواسته ماست. یهو انگار همون لامپی که بالا سر دانشمندا تو برنامه کودکا روشن میشه رو سرم روشن شد گفتم یسسس دقییقا همینه. اصن زندگی انسان معنیش همینه. اینکه هر چیزی رو در راستای خواسته خودش به حرکت در بیاره یا حرکتش رو به سمت خواسته خودش هدایت کنه. یعنیی یک سری قوانینی رو در هر علمی انسان کشف کرده و براساس اونها میخواد جهان رو در اختیار خودش دربیاره و اون کاری رو که میخواد جهان براش انجام بده. این نتیجش تمااام پیشرفت های علمی و فرهنگی و هنری و… و حتی حتی شاید بشه گفت معنوی انسانه حتی معنویت هم یک سری قانون نانوشته ورای درک ذهن داره که روح و قلب ما میفهمدش و باشون خدارو احساس میکنه درونش.
این جمله ی نوری رو درون من انگار روشن کرد. همیشه فک میکردم چطور کاری که دوسش دارم مسیر هدایت من به سمت دونستن قوانین جهان هستیه چطور میتونم با انجام کارم خدارو بهتر بشناسم و با ی قانون ساده که همه چیو در بر میگیره زندگی کنم. این جمله خیلی خیلی برام ارزشمند و آرامش بخش بود به خاطر فرکانسش که فوق العاده عالی برام ی دریچه ای رو باز کرد. دریچه ای که تمااام حرف ها و فایل هاو متن هاو دوره ها و همه چی این سایت عباسمنش درموردش صحبت میکنه. حالا ی نکته خییلی جالب برای خودم که البته تو همین فایل هم گفته شد تکامل فرکانسیه. من حدود یکسال و نیمه تو این سایتم و تقریبا هرروز حداقل ی فایل گوش دادم ولی الآن این موضوع رو درک کردم چرا؟ به ی دلیل ساده، تکامل فرکانسی. من باید تکاملم رو طی میکردم برای دریافت این آگاهی و این تکامل طی شد. مسیر تکامل لذت بخشه. شاید گاهی پستی و بلندی داشته باشه شاید گاهی آدم حس کنه ناامید شده ولی فقط باید ادامه بده و بگه خدایا چشم هرچی تو بگی من عمل میکنم بی چوون و چرا. من تسلیم توام من فقط لذت میبرم از این حیرانی از این نمیدونم جادویی که همه چی می‌شود همه کس را این همون شرط پااکی دله که ملاصدرا میگه خدا همه چیز می‌شود همه کس را به شرط ایمان به شرط پاکی دل پااکی دل یعنی دل خالی و پاک باشه از هرگونه میدونم دل هیچی نباید بدونه جز اونیکه خدا بش الهام میکنه در این لحظه. خداوند خودش هدایت گر ماست همونطوری که من رو هدایت کرد به این آگاهی عظیم من رو هدایت میکنه به ثروت به مکان بینهایت زیبا برای زندگی به رابطه عاشقانه به آزادی مالی و زمانی و مکانی به سلامتی به عشق به سمت خودش و خودش همه چیز و نچیز است این جهان رااا.
دارم دیوونه میشم کم کم انشالله 😂😂😂ولی زیباترین نقطه زندگی دیوانگیه. تسلیم بودن دیوانگیه چون میگم نمیییدونم خدا تو میدونی فقط من دیوانه توام هرچی تو بگی من اطاعت امر میکنم و میگم چشم. تو میدونی و من نمیدونم. اینکه چطور من نمیدونم من فقط این خواسته هارو دارم تو بده خودت هرجور میدونی من میخوام لذت ببرم و حال کنم بقیشم با خودت 😁چقد تو خوووبی 😂😂
خیلی خیلی دوستون دارم و لذت میبرم از گوش دادن به فایلها، نوشتن کامنت، خوندن دیدگاه ها و توضیحات جلسه ها خداروشکر.
و ی مصرع بسیار زیبای فردوسی برای حسن ختام که میگه
خداوند روزی ده رهنمای