روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 176

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2339 روز

    سلام به همه دوستای عزیز سایت مثبت عباس منش. امروز روز دوم سفرنامه منه و فایل ” «ظلم به خود» از دیدگاه قرآن” رو مشاهده کردم و راجب حرفای استاد فکر کردم. با توجه به تعهدی که دارم اومدم تا آگاهی هایی که از این فایل دریافت کردم رو با دوستای خوبم به اشتراک بذارم و حتی برا خودم رد پایی از این سفرتکاملی بذارم. اول از همه خدارو شکر میکنم که تا الان متعهد به این مسیر بودم و از خدا میخوام که تو این مسیر همیشه راهنمای من باشه و کمک کنه استوار و ثابت قدم بمونم. خداروشکر از روزی که این سفرنامه رو آغاز کردم تا به امروز که میشه روز دوم، کلی اتفاق مثبت افتاد. با توحه به اینکه تعهد کردم موفقیت¬های کوچیکمم جنش بگیرم و به خودم ببالم تصمیم دارم این موفقیت ها رو اینجا هم بگم. 1) رابطم با دوست پسرم یکم بهتر شده البته آگاهم که پیشرفت یک رابطه و گسترش عشق و صیمیت و تمام خواسته هام از یه رابطه کاملا تکاملی رخ میده و با ایمان به این آگاهی فقط دارم از بهبود هرچند کوچک اما دلنشین این رابطه لذت میبرم و خدارو شکر میکنم. 2) 200 تومن به حسابم واریز شده . تا چن روز پیش اصلا هیج واریزی نداشتم ولی به امید خدا امروز این مقدار پول به حسابم واریز شده.3) امروز غذای مورد علاقه ام رو مامانم درست کرد(ماهی) که به طور کاملا اتفاقی یه آقایی داشت کنار خونمون همون ماهی که من عاشقش بودم رو میفروخت و ما خریدیمو مامان عزیزم به خوشمزگی هرچه تمام تر سرخش کرد.4) این دو روزه خیلی بهتر از اوقات دیگه تونستم آگاه باشم برا خواسته هام و دیدن نکات مثبت و خیلی احساسم خوب بود به صورتی که دیروز و امروز یه سری حرف و عملی انجام شد که من قبلا از شنیدن این حرفا و دیدن این عمل ها خیلی ناراحت میشدم و خیلی روزم به گند کشیده میشد و همیشه تو باورم بود که یه روز ممکنه روز شانس باشه و خوب باشه ویه روز بد باشه و باید تا طی شدن دوره رفع حس بد این روز ادامه داشته باشه که اصلا دیروز و امروز اینطور نبود. به خودم واقعا تبریک میگم که به این حد از آگاهی رسیدم که برا خودم ارزش قائل باشم و با نظر بقیه خودمو قضاوت نکنم. آگاه بودم که تمرکزم رو بذارم رو بقیه چیزای مثبتی که تو زندگیم دارم تا خدا هم از همون جنس بهم بده. این موارد از بهترین اتفاقات مثبتی بود که این دو روزه برام افتاده. و واقعا براش از خدا ممنونم.

    اما برسیم به فایل امروز . در نگاه اول با دیدن این فایل اولین چیزی که به ذهنم رسید یادآوری این بود که من همیشه بهانه نرسیدن به یک پیروزی در مسیر خاصی رو ایراد پدر و مادرم میدونستم. حتی یه بار تو حرفای استاد شنیده بودم که ما اکثر باورهامون از محیطمون و از تکرار تو محیطمون گرفتیم و اگه به خودمون نگا کنیم میبینیم که اکثر رفتارامون شبیه پدر و مادرمون هست و … ولی اخرش گفتن که حالا که به آگاهی این رسیدم که هیچکس به غیر خودمون تصمیم گیرنده و کنترل کننده زندگی ما نیست، ولی بازم من تو ذهنم میگفتم نیگا حتی این باورهای بد رو هم از اونا گرفتم و… یا همیشه اگه اتفاقی میوفتاد دنبال مقصر به غیر خودم بودم و چقد راجب اون پیش بقیه صحبت میکردم و حس بدش رو تا چن روز و یا حتی تا چند سال به صورت متناوب منتقل میکردم. به نظر من اینکه ادم بپذیره که خودش مسول اتفاقات رخداده برای خودش هست، یک شجاعتی میخواد که بتونه غرورش رو بشکنه و قبول و تسلیم بشه. بعد دنبال مسیری باشه که بتونه خودش برا خودش اتفاقات خوب رقم بزنه. من قبلا بارها میگفتم باید برم قرآن رو بخونم بعد میگفتم حتما استاد عباس منش خودش یه فایلی داره از تفسیر قرآن و من همونو گوش میدم و استفاده میکنم که تو این فایل استاد صراحتا گفتن که خودمون باید دنبال حقیقت باشیم و حتی به حرفای استاد هم اعتماد و اکتفا نکنیم و خودمون با تلاش خودمون به ایمان به مسیر حقیقی و راستین برسیم این بزرگترین آگاهی من از این فایل بود. من خیلی وقتا عذرخواهی های بیجا میکردم و یا حتی اگر اشتباهی انجام میدادم هی از اون فرد عذرخواهی میکردم تا بلکه لبخندی بزنه و منو ببخشه. هیچوقت دقیق آگاه نبودم که آقا درسته من اشتباه کردم ولی چرا اول از خدا طلب بخشش نکردم و مستقیم رفتم سراغ طرف؟؟ و چرا اینقد خودمو خار کردم تا یه بنده دیگه منو ببخشه! الان که دارم نگا میکنم این با عزت نفس من تناقض داره. درسته من اشتباه کردم ولی با توجه به این فایل من اول به خودم ظلم کردم! و ظلم بعدی که مرتکب شده ام کم کردن عزت نفسم بوده که به نظرم اگر جایز بود عذرخواهی کنم میتونستم با تمام احترام به خودم از طرف عذرخواهی کنم و دیگه دنبال این نباشم که بخشید منو یا خیر. چون دیگه این مساله به خود طرف برمیگرده. خیلی وقتا هم بوده خودمو اینقد اذیت میکردم تا بلکه کسی ناراحت نشه و یا حق کسی خورده نشه و یهو میدیدم دارم زیر این وظایفی که واقعا هیچ لزومی نداشت رعایت بشه، دارم له میشم. دارم خورد میشم و رو به فنا میرم. اینکه آدم میفهمه هیچ کسی هیچ گونه دخالت و کنترلی تو زندگیمون نداره و یا ما هیچ گونه دخالت و کنترلی تو زندگی بقیه نداریم، چقد کار بخشیدن و خود ارزشی رو تقویت میکنه. به ادم یاد میده که آقا اگه فلان اتفاق افتاد اول یقیه خودتو بگیر. بقیه رو ولش کن. ببین چن قدم از مسیر توحیدی خودت دور شدی و رو خودت کار کن برگردی به اصل توحیدی خودت تا اتفاقات بهتری رو تجربه کنی و مسیر انسانیت و بندگی حقیقی رو طی کنی. تا به بنده خالص و مومن خدا تبدیل بشی. به اون بنده هایی که پیش خدا جایگاه و ارزش والایی دارن. بنده هایی که قلبشون مدام در حال مکالمه با خدای یکتاس و قلبشون افسار ذهنشون رو به دست گرفته. چقدر خوبه این مسیر. چقد این آگاهی ها حس پیشرفت و بزرگ شدن به من میده. خداروشکر میکنم هزاران بار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    Vahid Moazzeni گفته:
    مدت عضویت: 1555 روز

    به نام الله یکتا

    سلام و درود بر استاد عزیز و خانم شایسته و تمامی عزیزان عضو سایت

    من با گوش دادن فایل روز اول خلیی‌ حال دلم خوب شد و خیلی چیزها و نکته ها از این فایل یاد گرفتم و آموختم که دنیا بر حسب قوانین بنا شده است و چگونه عمل می‌کند و باید فقط و فقط به چیزهای خوب فکر کنیم و عذاب وجدان و احساس گناه چه برسر ما می اورد وجدان چیزی است که خودمان با فرهنگ مان آن را بوجود می آوریم و نکته ای دیگه ای که از این فایل گرفتم این هست که ما نمیتوانیم سرنوشت کسی را به سمت خوب یا بد تغییر دهیم فقط میتوانیم سرنوشت خودمون را تغییر دهیم من یاد گرفتم که خودم را دوست داشته باشم به خودم عشق بورزم چون من در خدا هستم و خدا در من است من یک موجود ارتعاشی هستم من انرژی هستم و تمام دنیا انرژی و ارتعاش هست و این که استاد گفتند که ما باید در مدار آن چیز قرار بگیریم واقعا همینه من چند سال پیش از خدا خواستم که کمکم کنه و من را هدایت کنه که به طور اتفاقی با یک کانال آشنا شدم که من را به این مسیر هدایت کرد و خدا را هزار مرتبه سپاسگزارم که مرا به این مسیر هدایت کرد من عاشق خدا هستم و خدا عاشق من هست و ثانیه به ثانیه من را به سمت خواسته هام هدایت میکنه و تا انتهای مسیر من را به سمت اهدافم هدایت میکنه و از خطاهای من میگذره و این خطاها تجربه هستش‌ من از این ساعت به بعد میخوام فقط فقط به انرژی منبع وصل بشم و باید احساس خوب و عالی داشته باشم من آمده ام که شاد باشم ثروتمند باشم سالم و سلامت باشم و در آخر از استاد عزیز و خانم شایسته بایت تهیه این فایل فوق العاده سپاسگزارم و از خداوند بزرگ بهترین ها را بر شما خواستارم. موفق و سربلند باشید.

    بدرود❤️💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    وحیده زنگی گفته:
    مدت عضویت: 1567 روز

    بیشتر از دو ساله که به فایلها گوش میدم بسیار استاد رو دوست دارم درامدم خیلی زیاد نشده ترسهام خیلی کمتر نشده گاهی ایمانم قوی میشه و گاهی کاملا نا امیدم راه عوض کردن باورهام و به خوشبختی درونی و بیرونی رسیدن تنها راهی هست که چهل ساله هر چی توش زمین خوردم بازم بلند شدم و امیدوارم یک روز از نتایج فوق العاده ام برایتان بنویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2339 روز

    سلام بر دوستای عزیز و دوست داشتنی سایت فوق العاده عباس منش. چند روز پیش با زدن کلید ” مرا به نشانه ام هدایت کن” به یکی از صفحات این سفرنامه هدایت شدم و متوجه این سفرنامه هیجان انگیز تو سایت شدم که واقعا ذهن منو به چالش کشید تا حتما از اولین سفرنامه شروع کنم و وقایع رخداده و نکات مثبت مشاهده شده رو همینجا ثبت کنم. در اصل همون روز ها من دنبال یه مسیر تکاملی برا تقویت باورها و رسیدن به خواسته هام بودم. همچنین خیلی دوست داشتم فایل 12 قدم رو تهیه کنم ولی فعلا از نظر مالی شرایطش رو نداشتم بخاطر همین واقعا دنبال همچین مسیری بودم که بتونم با خودم عهد ببندم و عملی کنم، که این سفرنامه واقعا ذوق زده ام کرد. من با نگاه به گذشته ام و استفاده از آگاهی های حال حاضرم تا کنون ویژگی هایی که باید رو خودم کار کنم رو پیدا کردم. از طرفی این آگاه بودن به من کمک کرده تا هوشیار تر عمل کنم که از مهمترین این اقدامات کنترل ذهن در جهت مثبت اندیشی و مثبت نگری بود. گاهی وقتا افکار منفی هجوم میاوردن و اینقد قدرتمند بودن که هی تو ذهنم تکرار میشدن و گاهی وقتا اینقد قدرتش فراتر میرفت که یهو متوجه میشدم دارم با خودم حرف میزنم و غر میزنم! یهو به خودم میگم استاااااااپپپپپپپ. توجه به نکات منفی= رخدادن اتفاق منفی. توجه به نکات مثبت = رخدادن اتفاق مثبت. و یهو فرمون ذهنم رو میگرفتم و میبردم سمتی که بتونم حس خوب بگیرم. مثل حرکت درخت تو حیاط، آب بازی با شیلنگ، آب دادن به باغچه و گوش دادن فایلای استاد عباس منش. و وقتی من یه قدم برای کنترل ذهن و توجه به نکات مثبت برمیدارم، بعد چند ثانیه یهو برام اتفاق هیجان انگیز مثبت میوفته که تا چن روز فقط تو ذوق و شوق همون اتفاق میموندم و هی برا بقیه تعریف میکردم. اینقد از این تلاش های کوچیک و اتفاقای کوچیک مثبت برام افتاده که الان دنبال اتفاقای مثبت بزرگترم. دوست دارم هی مدارم بلا بره و خواسته های بزرگ تر و بزرگ تر بکنم تا حس لیاقت و اعتماد به نفسمم بیشتر بشه. ایمانم به خدا هر روز بیشتر بشه و هر روز آروم تر و در صلح تر از دیروز بشم.

    برای روز اول فایل” «چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه” و مشاهده کردم و واقعا بسیار آموزنده و مفید بود. دوست داشتم آگاهی های بدست آورده خودم از این فایل رو با دوستانم به اشتراک بذارم تا به امید خدای بزرگ این آگاهی ها و کاربرد این آگاهی ها و نتایج اونا رو در روزهای بعدی سفرنامه شرح بدم.

    مهمترین اصلی که در هر مسیر لازمه، اعتماد به نفس و قلبی پاک برای دیدن مسیر درست و حرکته. این فایل به من آموخت که با آگاهی نگا کنم کجاها من حس لیاقت و خود کم بینی و بی ارزشی میکنم تا همونا رو اصلاح کنم. چه باورهایی رو جایگزین اونا بکنم و مهمترین از همه چه تمرین هایی برای جایگزینی اون باورهای قدرتمند کننده باورهای متقابل باورهای کنونی ام باید انجام بدم. این مسیر به من یه الگوی جستجوی هدفمند ارائه میده که در این الگو آگاهی در اولویت قرار داره. اولین آگاهی کشف باورهای منفیه و آگاهی دیگه آگاه بودن به رفتارها و اصلاح رفتار ها با آگاهی های از پیش تعیین شده جهت جایگزینی هستش. و الان کاری که برای امروز انجام دادم تهیه لیستی از باورهای غلط استخراج شده و باورهای جایگزینی که دوست دارم تو ناخودآگاه من بره هستش و به امید خدا میخوام هر روز همونا رو دوباره مرور کنم و حتی اصلاحشون کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فهیم باقری گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    من اولین دیدگاهی هست که تو این سایت میذارم. ولی خودم متعهد کردم که این ۶۰ روزشمار را انجام بدم. من سه سال پیش با استاد آشنا شدم ولی اونوقت تو مداری نبود که حرف های استاد رو بفهمم و رفتم و الان بعد از سه سال برگشتم. امیدوارم بتونم این شصت روز عاشقانه و آگاهانه انجام بدم و پله های اولیه را بردارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حسنا امینی گفته:
    مدت عضویت: 1549 روز

    به نام خدایی که جان آفرید

    یادم میاد چشم باز کردم و دیدم از اینکه یه عباسمنشی هستم احساس غرور میکنم.از اون غرورای خوب.از اونا که میکشدت بالا .نمیدونم از کجا شروع شد یا اصلا چجوری شروع شد…شاید از همون بچگی..شاید از نوجوونی..اما اشتیاق من برای بهتر شدن چیزی نبود که بتونم سرکوبش کنم.کاری که دقیقا با همه احساساتم انجام میدادم.انقدر انجام دادم که دیگه نشد انجام بدم.دیگه نکشیدم…ترمزم بریدوشاید لازم بود که ببره شاید لازم بود این سیلی محکم رو بخورم تابفهمم چند چندم…و امروز برای باردوم اومدم روزشمار رو شروع کنم و این بار کاملا متعهدم به کامنت گذاشتن.مهم نیست که هر فایل رو تو یه روز یا چند روز بارها و بارها گوش بدم،مهم اینه که برای هر کدوم یه نوشته هر چند کوتاه داشته باشم و به خودم و شما یادآوری کنم که هستم.که هستیم.اینجا عجیب بوی خونه میده.شما هم حس میکنید؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1850 روز

    به نام نامی دوست که هرچه دارم از اوست

    سلام استاد عزیزم سلام مریم جان و سلام بر تمام دوستدارانم هم فرکانسی های عزیزم

    خدایا سپاس گزارم سپاس گزارم برای جرئت و شهامتی که در وجودم قرار میدهی تا با ترس هایم روبرو شوم تا بر دل این تاریکی زنم و زیبایی های این جهان را با چشم دل ببینم پروردگارا سپاس گزارم با تمام وجود

    استاد به تازگی درک بهتری از اعراض پیدا کردم آن هم با شنیدن این فایل انگار پرده ها کنار رفته و من بهتر میتوانم بشنوم واضح تر متوجه پیغام میشوم اعراض یعنی دوری یعنی دوری کردن از فکر کردن از توجه کردن به ناخواسته ها و فکر کردن به خواسته ها یعنی اگه یه جایی توهین شد بهم به جای بحث پاشم برم جایی دیگه یعنی جوری فکر کنم و باورهام درست کنم که با شنیدن اون حرف ها احساس بد بهم دست نده و بتونم آرام باشم آرامش داشته باشم یا اگه کسی قصد داشت زور بگه نترسم آروم باشم اگه امکانش بود در اون لحظه یا نه لحظه های بعدی شروع کنم به دوست داشتن خودم قربون صدقه رفتن خودم سپاس گزاری از خودم از خدای خودم و چه بهتر میشه که بعدش به خوبی های طرف مقابلم فکر کنم و حتی شده تو دلم دوستش داشته باشم و به هیچ وجه ناراحت نشم ازش تا احساسم بد بشه که اگه شد تلاش کنم به سمت احساس خوب برم که با تنفر و خشم نسبت به اون شخص در واقع به خودم ستم کردم و خودم اذیت کردم نه هیچ کس دیگه رو این یاد گرفتم با گله و شکایت از افراد به هیچ نتیجه ای نمیرسم و همین طور با داد و فریاد با بحث کردن همه ایم ها بی فایده و تصمیم گرفتم رو خودم کار کنم تا تمرکزم بزارم روی آدما روی طرز برخوردشان با خودم این طوری از مدار اون ها فاصله میگیرم و از زندگیم خارج میشوند یا شاید برخوردشان لااقل بهبود پیدا کند با من الان یاد دیدگاهایی که مدت ها پیش خوانده بودم افتادم آن فردی که میگفت این بیماری باعث شده از آنهایی که با او هم مدار نبودند دور شود و زندگی با آرامش و بهتری با نبود آن ها دارد چرا که یاد گرفته احساس خوب=اتفاق خوب و احساس بد=اتفاق بد

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز و سعادت مند باشید در دنیا و آخرت

    حق یارتان باد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حسنا امینی گفته:
      مدت عضویت: 1549 روز

      سلام مریم عزیز.خوشحالم که فرصت اینو دارم که این کامنت رو بخونم و اونو مهر تاییدی بدونم بر درستی مسیری که دارم طی میکنم.اینکه درسته که ما آدما متفاوتیم اما در هر حال مسیر توحید یکیه و در هر سن و لباس و سلیقه و فرهنگی که باشی در نهایت راه توحید و راه اعراض به همراه احساس خوب به هم گره خورده. خیلی خوبه که توی این مسیر دوستانی مثل شما همراهم هستند.کسایی که شاید همدیگه رو ندیده باشیم نشناسیم اما قلبا به هم نزدیکیم.

      ارادتمند،یک هم فرکانسی :):)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    شروین هلالان گفته:
    مدت عضویت: 1521 روز

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیزم

    چند ساله که من قصد کار کردن روی عزت نفسمو دارم و همش از خدا میخواستم یه راهی جلو پام بزاره که من بتونم به یه کارگاه عالی و فوق العاده برم و روی اعتماد به نفسم کار کنم همیشه از احساسهایی که تجربه میکردم برای مامانم صحبت میکردم و ازش میخواستم که راهنماییم کنه از مشاور کمک میخواستم و خلاصه خیلی کارها برای تقویت اعتماد به نفسم انجام میدادم که نتیجش فقط یه ژست بیرونی و یه نقاب ظاهری اعتماد به نفس میشد و اون خلا که من درون خودم احساس میکردم هیچ جوره ای پر نشد تا اینکه به سایت شما هدایت شدم و از قسمتی درعقل کل که نوشته بود در شروع از روزشمار تحول زندگی من و بعد کتابهای استاد و مقالات راهکار برای مسائل شما استفاده کنید به این قسمت سایت هدایت شدم و طبق توصیه سفرنامه اومدم ردپای همسفر شدنم را در روز اول ثبت کنم و بگم خدایا شکرت که اینقدر بزرگی اینقدر مهربونی و همه ی درخواستامو پاسخ میدی و تشکر کنم از استاد عزیزم که دست قدرتمندی از دستان خدا در زندگیم شده و امیدوارم که هرچه سریعتر بتونم فاصله روح و ذهنمو کم کنم و در فرکانس رسیدن به خواستهایم که یکی از آنها خرید کل بسته های استاد است قرار بگیرم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1850 روز

    به نام خالق زیبایی ها سلام

    استاد عزیز خیلی خوش حالم که به این سمت هدایت شدم مدتی بود که از سایت دور بودم اما به لطف رب جلیل دوباره به سمت سایت برگشتم و شروع کردم به گوش کردن تک تک فایل های شما هر روز نشانه های بیشتری از درستی مسیری که در آن قرار دارم دریافت میکنم از بهبود پوست صورتم از کاهش وزنم از بدست آوردن خواسته های کوچکم و این که در لایو آخر شما توانستم شرکت کنم هرچند که آخرهای لایو بود اما تنها به خاطر حضورم در آن لایو آن لحظه غرق شادی و لذت شدم و لایو شما اولین لایوی بود که شرکت میکردم بارها این فایل را گوش کرده ام برخلاف بقیه نکات جدید اوایل دریافت نمی کردم و همیشه برایم سوال بود که دیگران چگونه نکات جدید بدست می اورند تا به امروز که دوباره گوش کردم نکته جدیدی یا بهتر بگم الهام جدیدی در یافت کردم در رابطه مسائل خویش ، خانواده ام دوست دارند خواندن نماز عرف را یادآور شوند و عمل به آن برایشان مهم است اما من دوست داشتم آن طور که دوست دارم و ارتباط بهتری با خدای مهربانم بر قرار میکنم نماز بگزارم همیشه به دنبال راه حل بودم تا این که با گوش کردن این فایل متوجه شدم پاشنه آشیل من در این مسئله احساس گناه و عذاب وجدان است ( اگر بگوییم نمازم را خوانده ام ولی در حقیقت به صورت عرف نخوانده باشم) حتی معنی کلمه نماز را هم پیدا کردم ( توجه . انعطاف پذیری ) اما باز هم حس عذاب وجدان همراهم بود خلاصه اش نوع و شیوه نماز خواندن برایم مهم بود تا به لطف رب جلیل رب هدایتگر بی همتا متوجه شدم وقتی فردی مرا به سوی نماز میخواند در حقیقت این رب جلیل این جهان است که مرا به سمت زیبایی دعوت می کند و تصمیم گرفتم سبک نمازم را هم در هر لحظه به خدای هدایتگر خود بسپارم تا احساس بهتری داشته باشم و از حاشیه ها دور باشم و به اصل یعنی احساس خوب داشتن ، آرامش داشتن یاد رب و زیبایی ها بودن برسم که این است نماز واقعی

    یارب تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میخواهم که تویی هدایتگر بی همتای من تویی رب جلیل تویی عزیز و حکیم تویی تمام وجودم و منم پار ه ای از تو دوسستت دارم رفیق بی شریکم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    اعظم آبست گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    بنام رب تنها قدرتمند کیهان

    با سلام خدمت استاد عزیز و مریم گلم

    با سلام به همکاران سایت و عبسمنشی های عزیز

    ردپای من در روز ۲۹: مقدمه دروه راهنمای عملی رسیدن به رویاها

    من این دوره رو تهیه نکردم ولی بافایل های رایگانی که در مورد توحید بود رو بارها گوش کردم از نتایجش آرامشی هست که اکثرا دارم .اابته قبل از این که بیام و بنویسم ذهنم به من گفت چی میخوای بنویسی تو که دست آوردی نداشتی ؛ خوب سلامتی ام دست آورد بزرگیه

    اینکه که دیگه باکسی در گیر نمیشم میدونم خودم مقصرم .این که دید م متفاوت شده سعی میکنم از دنیا لذت ببرم .استاد درسته وقتی که با همسرم در مورد آگاهی هام صحبت میکنم یه نگاه میندازه که تو که دست آوردی نداری نتیجه ی مالی رو میگم .درسته تا نتایج مالی نباشه حرفتو باور نمیکنند چقدر درسته این باور که هر چه قدر ثروتمند میشوم به آدم های بیشتری خدمت میکنم وچه قدر این باور توحیدیه که هر چه قدر ثروتمند میشم به خدا نزدیک تر میشوم .باید نتیجه گرفت تا وقتی نتیجه ی مالی نگیرم نتایجم دیدنی نمیشه شاید چون نتایج رو نمیبینن نتایج درونی مثل آرامش خوب دیده نمیشه چشم دل میخواد

    خدایا کمکم کن تا این مسیر توحیدی رو ادامه بدم خدایا سپاسگزارتم استاد عزیز سپاسگزارتم .مریم عزیزم سپاسگزارتم .دوستان هم فرکانسی امسپاسگزارتونم از خوندن دستاورد ها تون لذت میبرم .بهترین ها برای همه ی مردم دنیا شاد باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: