روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 184
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
به لطف خدا
و در راه خدا
خدای خوبم رو سپاسگزارم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم
برگ هشتم سفرنامه توحیدی من:
این کلیپ به طرز عجیبی اشک میاره تو چشمای من انگار فقط برای من درست شده انگار تمام اون چیزایی که تو زندگی من اتفاق افتاده رو استاد دیده و بعد داره دربارشون با من حرف میزنه.
نقطه عطف این کلیپ برای من دقیقا جاهاییه که از خودباوری حرف میزنه .
به خدای احد و واحد قسم میخورم اگه من همین یک عامل رو بتونم تو زندگیم حل کنم از سلیمان نبی ثروتمند تر میشم از ابراهیم توحیدی تر میشم از موسی مقرب تر به درگاه خدا میشم از عیسی قدرت شفابخشی بیشتری خواهم داشت و از محمد بزرگت.
بزرگترین ضربه هایی که تو زندگیم خوردم از همین ناحیه بوده بی نهایت من توانمندم توی هر زمینه ای وارد شدم و قصد انجام هر کاری رو کردم به سرعت تمام یادش گرفتم و حتی از استاد خودم جلوتر رفتم، فرقی هم نمیکرد کجا باشه هزار و یک کسب و کار و مهارت مختلف رو امتحان کردم برای اینکه ازشون پول در بیارم اما غافل از اینکه کل مشکل توی باورهای منه ولی خدا رو شکر میکنم که تقریبا توی تمام اونها به درجه استادی رسیدم اما با خودم عهد کردم که به صورت تمرکزی بشینم و روی بحث خودباوری و ثروت کار کنم و خدا رو شکر میکنم که نوی یه تایم کوتاه به شدت دارم نشونه های فوق العاده ای میبینم به شدت به آینده امیدوارم و خوشبین به شدت انگیزه و انرژی میگیرم وقتی این کلیپ رو میبینم به شدت بخه خودم باور پیدا میکنم و به شدت روحم به خدا نزدیک میشه.
بزودی توی قسمت های نه چندان دورتر از این سفرنامه توحیدی نتایج فوق العاده بزرگی رو که خدای من به واسطه این خودباوری که تو وجودم شکل گرفته تو زندگیم به وجود آورده با شما عزیزانم به اشتراک میذارم.
خدایا شکرت که دارمت
خدایا شکرت
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان قشنگم و همه دوستان انرژی مثبتم، اول از همه واقعا نمیدونم چطور از شما استاد عزیزومریم جان تشکر کنم که اینقدر براتون مهمه نتیجه گرفتن ما که تا ۴صبح بیدار میمونیدتا فایل های روزشمارتحول را تدوین کنیدوروی سایت بزارید واین همه پشت کار وجدیت فقط میتونه عشق به رسالتتون وعشق به بچه های سایت باشه.ومن فقط میتونم بگم عاشقتونم وبا تمام عشق واحساسم ازتون ممنونم.
سلام به دوستای خوبم . سلام به استاد و مریم عزیزم.
امروز روز بیستم سفرنامم هستش و بسیار بسیار خوشحالم که تا اینجا اومدم. چون اینقد تو زندگیم آگاهی اومده که نگوووو. اینقد تو کنترل ذهن بهتر شدم که واقعا خودم از خودم شوکه میشم. وقتی به گذشته خودم نگا میکنم که چطور از روی عدم آگاهی، از برخورد ادم ها و کلا اتفاقاتی که برام رخ میداد عذاب میکشیدم، متوجه میشم که چقد خوب پیشرفت کردم و چقد الان در ارامشی فوق العاده نسبت به اون موقع هستم. ادم ها رو نگا میکنم که همچنان در غفلت موندن و حتی نمیخوان هم بدونن که چرا این اتفاقات براشون میوفته و بیشتر دوست دارن هی ناله کنن!! نمیتونم این ارامش حال حاضرم رو توصیف کنم. الان اینقد از حس بد و خوب آگاه شدم که وقتی راهم رو کج میرم، قلبم با انتشار حس بد اصلا نمیذاره که من اون راه رو ادامه بدم!! و برام همینش خیلی جالبه. من یه ترمز ذهنی که دارم، غرور بیجام هستش که بخاطر یه حرف میرم برای اینکه به کسی دیگه خودم رو ثابت کنم، به خودم عذاب میدم. یا ارتباطی رو که میدونم برام مفید هستش رو از روی غرور یهو میخوام قطع کنم ولی برام تو این مدت جالب بود که هر وقت خواستم پیشرفت کنم و جلو برم، قلبم دستور میداد که برم اون ارتباط رو درست کنم و دست از غرورم بردارم. الان دوست دارم بیشتر راجب غرور بدونم و بفهمم اصلا چی هست و آیا به درد من میخوره یا نه. اگه اره کجا و چه موقع باید استفاده کرد؟!! دوست دارم بیشتر بدونم و درک کنم چون ارامش حال حاضرم رو از این آگاهی ها و درک ها پیدا کردم.
راجب دو نکته مهمی که استاد تو این فایل گفت میخواستم بگم. من به عینه دیدم که این اطرافیان چطوری رو احساس و اتفاقات زندگی من نقش دارن. من خودم پریروز یه اتفاقی رو تجربه کردم که چند روز اخیر ادمهایی که دور و برم بودن، همش راجب اون موضوع صحبت میکردن. با وجود اینکه میدونستم قانون فرکانس چی هست و اینکه دوست نداشتم اصلا راجبش فکر کنم و یا صحبت کنم، پای حرفاشون مینشستم و گوش میدادم که پریروز به طور واقعی من این حرفا رو تجربه کردم!! من سری خودم رو کنترل کردم و سری فهمیدم که اگه دیگه ارتباطم رو با این ادم ها ادامه بدم، معلوم نیست که دیگه چه اتفاقات دیگه ای میخواد رخ بده. پی بردم که باید خیلی رو ورودی های ذهنم حساسیت به خرج بدم و بخاطر اینکه وقتم رو با یه سری ادم بگذرونم، مغزم رو از چرت و پرت پر نکنم که فردا و پس فردا اتفاقات همجنس اونا سرم بیاد!! این اتفاق تجربه فوق العاده ای بود که به من کلی درس داد و همانطور که استاد عزیز میگن از تضاد ها برای ایجاد خواسته ها استفاده کن، خواسته های جدیدی برای خودم درست کردم و بیشتر از همه با اراده قوی تری به سمت جلو رفتم. من تصمیم گرفتم افرادی رو از زندگیم حذف کنم که با حذفشون میدونم تقریبا هیچ ادمی دور و برم نمیمونن! ولی ایمان دارم خدا برام فوق العاده ها رو میاره سمتم و لذت میبرم از وجودشون و باهاشون پیشرفت میکنم.
خداروشکر میکنم که امروز این اگاهی رو بهم داد که باید تو تعهدم قطعی و جدی عمل کنم. نگران چیزی نباشم و فقط عمل کنم.
استاد وقتی داشتین از چند برابر شدن ثروت حرف میزدین که یه روزی براتون خنده دار میشه، اشک ذوق تو چشمام جمع شده بود و با خودم میگفتم خدایا شکرت که استادی عین شما آفریده که اینقد علاقه داره اگاهی هایی که براشون اینقد زحمت کشیده رو با عشق و رایگانننن در اخیارمون قرار بده و با ذوق از ما میخواد که عمل کنیم و پیشرفت کنیم. استاد عزیزم بی نهایت سپاسگذارم و دوستتون دارم.
سلااااممم به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین
سلام به دوستان هم فرکانسی عزیزم
امروز تصمیم گرفتم این سفرنامه رو شروع کنم خدایاشکرت بابت این هدایت زیبا
خدایاشکرت بابت این مسیر پر از عشق و لذت
بعد از ۳سال دور خودم چرخیدن و انواع دوره ها و کتاب ها رو خوندن،تصمیم گرفتم فقط با آموزش های استاد پیش بیام و فقط معجزه ست که هر روز اتفاق میفته،قانون خیلی ساده بود ولی من سختش کرده بودم دنبال یه کلید خاصی بودم
خدایاشکرت که دوباره به این مسیر هدایت شدم
امروز با شروع این سفرنامه که اتفاقی انتخاب کردم
نشونه ای واقعا معجزه آسا دیدم،
خدایا صدهزار مرتبه شکرت
و ایمان پیداکردم به اینکه ادامه بدم،
متوجه شدم مهمترین مسئله ی من در نتیجه نگرفتن از قانون فقط کمبود اعتمادبنفس و عزت نفس بود
ممنونم استاد عزیزم،خداروشکر بابت حضور شما تو زندگیم
با نام و یاد خدا و عرض سلام خدمت استاد عزیزم و مریم بانوی عزیز من امروز عصر دنبال این بودم که حالمو خوب کنم سری زدم تو سایت قسمت نشانه من گفتم خدایا بوسیله این نشانه به من چیزی بگو حالم بهتر بشه و برای من روز شمار تحول زندگی من فصل دوم اومد و من توسایت گشتم ببینم داستان روز شمار چیه و قسمت اول را پیدا کردم و فایل استاد عزیزم گوش دادم و گفتم چقدر خوبه منم شروع کنم چه کار خوبی و چقدر استاد هم این کار بچه ها را دوست داره و همین جا از مریم جان هم تشکر میکنم که این پیشنهاد عالی را داده بودند و اینکه منم رد پایی از خودم بذارم.
زمانی که من دارم شروع میکنم به نوشتن اولین روز شمار که امید وارم خداوند کمکم کنه ادامه پیدا کنه قسمت 74 رو سایت هست منم خوب تصمیم واقعی گرفتم که با توجه به آگاهی هایی که دارم و آموزش هایی که از استاد عزیزم گرفتم و لیاقتی که در وجودم میبینم زندگیم را آنطور که میخوام خلق کنم و این را بگم من الان در قسمت فایل 10 عشق و مودت در روابط هستم و به خودم تعهدی خلل ناپذیر دادم که بی کم و کاستی گوش بدم و انجام بدم و نتیجه دلخواهم مثل الان که این متن را مینویسم بیام نتیجه بسیار عالیم را بنویسم.
من به خودم گفتم ثمن عزیزم تو لیافت بهترین زندگی در همه جوانب زندگی را داری پس رو خودت کار کن و اولین کاری که در هر لحظه مواظب هستم اینه که اگه احساسم بد میشه به خودم میگم الان باید چیکار کنی و خودم به خودم جواب میدم زاویه دیدتو تغییر بده و جوری نگاه کن که احساست کمی بهتر بشه و و کمی دوباره بهترش کن و به خودم میگم خیلی مواظب باش اگه تو این شرایط بمانی اتفاقات بد برات میفته و در واقع از اهرم رنج و لذت استفاده میکنم هرجوری شده حالم بهتر میکنم من این تمرین یعنی تغییر زاویه دید را در اولویت کارم قرار دادم.
من کارای دیگه ای که انجام میدم اینکه به ناخواسته کمتر توجه میکنم و یعنی به ناخواسته ها اعراض میکنم.
مهمترین مسِاله زندگیم میخوام ارتباطم را با خدا بیشتر کنم چونکه میدونم اصل و اساس که باید در عمل انجام بدم توحید عملی است و این درخواست را از خداوند بی نهایت مهربانم دارم که بنده خودش را هدایت کند.
استاد عریرم و مریم جان بهترین ها را براتون از خدا میخوام
ادامه دارد….
سلام به دوستای عزیزم. سلام به استاد و مریم عزیزم. استاد ممنونم از آگاهی هایی که به ما میدیدن تا با دید روشن تر دنیا رو ببینیم و حرکت کنیم. اتفاقا همین دیروز دنبال همچین فایلی بودم. فایلی که بهم نشون بده که دنیا پر از نعمت و ثروته. و کافیه من با شور و اشتیاق و باور فراوانی سمتش برم. صدای قلبم رو بشنوم و سمتش برم. آگاهی که من از این فایل گرفتم، بزرگ کردن باورم نسبت به ثروته. اینکه من راحت میتونم ثروتمند بشم و راه موفقیت رو خیلی راحت و کوتاه سپری کنم. اینکه اینقد از نظر مالی ازاد باشم که بدون اینکه قیمت چیزی رو بدونم بخرمش. برم مسافرت و از زندگی لذت ببرم. از خدا ممنونم بابت آگاهی که بهم داد. از استاد عزیزم بی نهایت سپاسگذارم. من برگه تعهدم رو امضا کردم و میخوام اولین مرحله ای که به دهنم رسیده و قلبمم باهاش اوکی هستش رو شرو کنم. مطمئنم منم مثل استاد تا چندین برابر درامد کسب میکنم و یه زندگی جدید و بهتر رو شرو میکنم. مم همین دیروز از کاری که واقعا داشتم عذاب میکشیدم استعفا دادم، بدون اینکه هیچ ایده ای برای هدف شغلیم داشته باشم اومدم بیرون. ولی الان یه ایده ای به ذهنم رسیده که میخوام شرو کنم و آروم آروم پیشرفت کنم. تنکیییوووو خدا جونمممم
روز اول سفرنامه ی من
بعد از حدود ۵۰ روز در سایت بودن
به نام خداوند هدایتگرم
خدا جونم بسیار سپاسگزارم که منو هدایت کردی
بسیار سپاسگزارم که به قدرت خودم پی بردم
بسیار سپاسگزارم که فهمیدم چه خدایی دارم
سپاسگزارم که فهمیدم اینجا رها نشدم و خدایی دارم که درون من هست و هر لحظه بدون واسطه بهش دسترسی دارم
خدایی دارم که خودش رو اجابت کننده معرفی کرده و کار ما رو قضاوت نمی کنه
خدایی که سیستم هست با کلی قوانین کیهانی و احساسی برخورد نمی کنه حتی با پیامبرش
خدایی که همه از دیدش یکی هستن
خدایی که هدایتگر هست
چقدر لذت بردم وقتی فهمیدم که خدا این قدرت رو به من داده که فارغ از هر شرایطی با قدرت باورهام جهان رو به تسخیر خودم در بیارم
چقدر لذت بهش بود وقتی فهمیدم که من قدرت حل هر مسئله ای رو دارم و روحم با حل مسائل تغذیه میشه
چقدر لذت بخش بود که فهمیدم هیچ کس هیچ قدرتی در سرنوشت من نداره و من هیچ قدرتی در سرنوشت کسی ندادم
حق الناس نداریم
اگه کسی ظلم می کنه به خوش می کنه
اگه کسی دعای خیر می کنه به خوش برمی گرده و اگه نفرین به خوش
و این مطالب چقدر آرامش میده
چقدر قوت قلب میده
چقدر انسان رو جسور می کنه
چی بگم آر حالم که خیلی خیلی خوشحالم
فکر می کنم قدرتمندترین آدم روی کره زمین هستم
چقدر جسورانه می تونم تو این مسیر با هدایت خدا پیش برم
فهمیدم که تضادها چقدر ارزشمند هستن، چقدر خوب می تونن ترمز ها رو به ما نشون بدن، چقدر خوب می تونن خواسته های ما رو واضحتر کنن
عشق منی خداجونم که اینقدر عادل و منصف و مهربونی
چقدر زندگی زیباتر شده
چقدر دلم می خواد رو باورهام کار کنم و کار کنم و کار کنم
ترمرهام رو بشناسم
بندگی خدارو کنم فقط به اون قدرت بدم و لاغیر
و بعد ببینم این جان جانان چه ها که نمی کنه برای من
چقدر دوست دارم آزادی مالی داشته باشم
آزادی زمانی و مکانی
چقدر دوست دارم به ناشناخته ها سفر کنم
چقدر طالب فهم عمیق قرآن شدم
همینکه فهمیدم من فقط مسئول زندگی خودم هستم و باید فقط رو خودم کار کنم تا دنیای اطرافم عوض بشه کلی ذوق می کنم
چقدر بحث تربیت فرزند برام جدی بود
و چقدر خدا خوب باهام حرف زد
چقدر لذت بردم وقتی فهمیدم که جهان به اندازه لیاقت تو نعمت هاش رو وارد زندگیت می کنه
جهان به اندازه ی ایمان تو نعمت هاش رو وارد زندگیت می کنه
و چقدر الان خودم رو لایق بهترین ها می دونم، بهترین عشق، بهترین امکانات، بهترین خوراک، بهترین پوشاک، بهترین روابط …
ایمان دارم به مسیری که انتخاب کردم
ایمان دادم که همه ی خواسته هام روزی حقیقت میشن
فاصله ی من و خواسته هام فقط فاصلهی فرکانسیه
ممنون از همسفرای عزیزم
بهترین ها رو براتون آرزو می کنم
در پناه الله یکتا
✨به نام خداوند وهاب و قدرتمند من✨
سیزدهمین روز سفرنامه
💫ما انت علیهم بوکیل💫
سلام خدمت استاد عززیزززم ، مهربانو مریم عزیز و دوستان عزیزم🌸
بعد از شنیدن فایل امروز میخواستم درمورد تجربه ی دوستی که حاضر به تغییر خودش نشد بنویسم، اما یادم از خودم اومد چرا راه دور برم??!!
یادم اومد از روزهای اولی که همسرم تازه با استاد عباسمنش عزیز آشنا شده بود (و داستان آشنایی ایشون هم خیلی جالب و تکاملی بود انگار تکاملش رو در تغییر خودش طی کرده بود و به کمال این مسیر یعنی استاد عباسمنش عزیزمون رسیده بود)💓💓
تمام زندگیش شده بود گوش دادن به فایلهای استاد صبح، ظهر، شب، توی ماشین و هر کجا میرفتی میدیدی هندزفریش تو گوششه و داره فایل گوش میکنه، توی خونه هم همیشه از قصد فایلها رو میذاشت که منم بشنوم، تا جایی که شاکی میشدم، اینجاست که وقتی مدارت و فرکانست هم سطح نیست و خیلی پایینتری احساست اینه که نمیخوای گوش کنی و خسته میشی، هر چی برام حرف میزد و تلاش میکرد منو وارد این فاز کنه بی فایده بود، با اینکه تغییرات بصورت مثبت توی زندگیمون، رفتارهای شخصیش، تلاشها و نظم و اشتیاق و مداومتش برای تغییر رو میدیم، و هر زمان صحبت میکرد بهش میگفتم حرفات قشنگه.
یه روز بهش گفتم من فایلها رو هم گوش دادم اما یه چیزی توی درونم هست که نمیدونم چیه که نمیگذاره من بشنوم یا بتونم عمل کنم،
بله !!! این همون خواستن واقعی بود که وجود نداشت،😏و چقدر زیبا گفتن استاد عزیزمون که (هیچکس هیچ نقشی در تغییر زندگی ما نداره مادامی خودمون نخواهیم )
همیشه یه احساس بد و ناخو شایندی که نمیدونستم از کجا میاد و چکارش باید بکنم و از دست این حس به کجا پناه ببرم همراهم بود(که حالا که فایلهای استاد رو گوش میکنم میفمم اگه حرکت نکنی اگه نخوای خودت رو تغییر بدی دنیا نمیذاره، یه سیلی ازش میخوری و باید حرکت کنی رو به جلو و این احساسات که یک عمر با من بود و شدت و ضعف داشت همون چکی بود که باید از دنیا میخوردم).
من تمام بچگی و نوجوانی و جوانی و همین سی و چند سال عمری که از خدا گرفتم وجودم پر بود از استرس و عصبیت، آتشی توی درونم روشن بود که به اندک اتفاقی بشدت عصبانی میشدم، اگر امتحان داشتم اگر مهمان داشتم اگر باید جایی میرفتم ۵دقیقه دیرتر میرسیدم، استرس دیوانه کننده ای تمام وجودم رو فرامیگرفت، (بخاطر استرس زیاد از رفتن دکترایی که با استعداد درخشان شدنم بدست اورده بودمش منصرف شدم چون تحمل استرس هاشو نداشتم)
من همیشه بزرگترین آرزوم توی زندگیم داشتن آرامش بود، و همیشه به خودم میگفتم کاش راه درمانی براش وجود داشت و فکر میکردم راهی برای درمانش نباشه
تا اینکه یه روز از ته قلبم درخواست تغییر داشتم، در واقع آرزوی تغییر ، به همسرم گفتم من میخوام زندگیمو تغییر بدم ایشون با کمال خونسردی و آرامشی که از درونش میاومد اجازه داد گریه هام تموم بشه و تمام حرفامو شنید بعد خواست تاریخ اون روز رو توی دفترم یاداشت کنم و چند راهکار داد…
تاریخ ثبت شده توی دفترم ۱۷/مرداد/۱۴۰۰هست و من از همون روز از ته قلبم درخواستم رو به خدای خودم گفتم و شروع کردم به گوش دادن فایلهای رایگان استادعزیزم، خدای من هزاران هزار بار سپاسگزارم که من رو به راه هدایت کردی ، عاشقتم عاشقتم😘😘😘
خدای من بخاطر آرامش درونم شکرت
استاد عزیزم سپاسگزار شما هستم خیلی زیاد، باورتون نمیشه اگه بگم جای اون احساسات ناخوشایند رو الان آرامش درون و صبر اگاهانه گرفته، من دیروز مهمان داشتم و برای اولین بار توی زندگیم بدون استرس و با آرامش فراوان و عشق خونه ام رو تمیز کردم و از مهمونام پذیرایی کردم، اولین باری بود که در زمان حضور مهمانم خسته نبودم از تلاش برای ساییدن بی اندازه خونه و زندگی که تمیز به نظر بیاد😵
خدای من بخاطر آرامشی که در درونم جاری شده هزاران هزار مرتبه سپاسگزارتم
سپاسگزار دستاوردهای معنوی فوق العاده ای که توی این مدت کوتاه داشتم هستم، عاشقتم بهترینم، معبودم❤❤
استاد عزیزم سپاسگزار شما و خانم شایسته ی عزیز هم هستم که مسیر رو برای ما هموار میکنید و چنین الگوی بینظیری برای ما شدین، عاشقتونم، الله پاک سرشت نگهدارتون
با عشق فراوان❤مژده، ۶/شهریور/۱۴۰۰❤
برگ پانزدهم سفرنامه ی من
خدارو شکرگزارم از این که در این مسیر هستم ..مسیری که ثمره ش برای من آرامش و لذت بردن از زندگی هست …که واقعا نوع نگاهم به اتفاقات به ظاهر بد تغییر کرده …
الان برقای خونمون رفت و من با خودم گفتم ایرادی نداره میرم سایت استاد و ادامه ی فایل ها رو میبینم واقعا لذت بردم از آهنگ زیبای ابتدای و انتها فایل از اسمان پاک و آبی …در خلال همین لذت بردن ها یهو برقمون بعد از یه ربع اومد خدایا شکرت …
خدایا شکرت….
خدایا سپاسگزارم که هر لحظه داری من رو هدایت میکنی …برای همه دوستان ارزوی سعادت مندی دارم …همچنین استاد عباسمنش و خانوم شایسته ی نازنین..
در پناه حق💚
به نام خدا
به لطف خدا
و در راه خدا
خدای خوبم روو سپاسگزارم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم.
برگ هفتم سفرنامه توحیدی من
خدا رو شکر میکنم که با این مسیر آشنا شدم و یاد گرفتم که من قدرت خلق زندگی خودم رو دارم خدا رو شکر که یاد گرفتم منم که با فرکانس هام دنیای خودمو میسسازم منم که عامل خوشبختی و یا بدبختی خودمم خدا رو شکر که درک میکنم هر چیزی اثری روی روح من داره و روح من مثل یک اینه س هر ورودی به ذهن من میتونه عاملی برای جلا دادن اون آینه باشه و یا چیزی که باعث ککدر شدنش بشه.
تصصویرری که منن تو ذهنمه از تاثیروررودی های ذهن بر رروی روح مثل اینه که ما هر کدوم یه شخصیت فوق العاده زیبا و جذاب در درونمون هست که هر چوری بتونیم اون رو از ططریق آینه روحمون که در درونمونه ببینیم قیقا زندگیمون به هموون سمت میره حالا برای اینکه ما بتونیم اون شخصیت رو به همون شکل زیبا و جذاب و دلنشین ببینیم باید اینه ای که توش نگاه میکنیم رو همیششه تمیز کنیم و نذاریم کثیف بشه چون اگه کثیف بشه اون تصویر مات و کدر میشه و انعکاس درستی به ما نمیده و تتصویر کج و کوله میشه و اونقدر نا زیبا میشه که ما از دیدنش حالمون به هم میخووره و فکر میکنیم که واقعا شخصیت درونمون اینطوریه و اونجاست که نجواهای ذهن شروع میشه غافل از اینکه این فقط بخاطر گررد و غباری که ما خودمون با باز گذاشتن پپنجره ها اجازه دادیم که بیاد و بشینه روی اون اینه پس برای اینککه ما بتونیم دوباره تصویر اصلی رو ببینیم باید اول از همه پنجره ها رو ببندیم و بعد بریم سرااغ پاک کردن آینه.
اهمیت ورودی های ذهن برای من اینطوریه.
خدایا شکرت