روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 185
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام فراوان خدمت همه شما عزیزان دلم .
من برای کنترل کردن ذهنم همیشه وقتی مشکلی پیش میاد،یا با تضادی برخورد میکنم.اول سعی میکنم ذهنم رو کنترل کنم ودنبال جنبه های مثبت اون موضوع بگردم وهمش تو دلم میگم، الخیر وفی ما وقع .واین جمله واقعا برای من ارامش بخش ومقدار خیلی زیادی کمک میکنه تا ارام تر بشم .اگه مسئله هم باشه که خیلی برای ذهنم تحمل کردنش سخته یا از نظر ذهن من خیلی بزرگ وناراحت کنندس ،یاد این حرف استاد میفتم که همشه میکه حال بد مساوی است با اتفاقات بد،پس باید بتونم حالم رو خوب کنم .یه روش دیگه هم دارم که درمورد مسائل به ظاهر بزرگ به خودم میگم ،به خودم میگم میترا این مسئله ای که الان انقدر ناراحتت کرده آیا ۵ سال دیگه هم انقدر ناراحتت میکنه؟ واگه ۵ سال دیگه هم یاد این مسئله بیوفتی اصلا ناراحت میشی؟ وبا طرح این سوال خیلی اروم تر میشم
سلام به همه دوستان
هر وقت فایلای استاد رو میبینم به طرز عجیبی حالم خوب میشه، به طرز عجیبی کینه های درونیم به سمت بخشش و حتی ارزوی خوب و تحسین سوق پیدا میکنن. و در کل حس خیلی خوبی بهم دست میده که یقینا میدونم اینا از همون حس مثبت خود استاد هنگام ضبط فایلاشونه. امروز روز 21 از سفرنامم بود و فایل چندبرابر کردن درآمد در یک سال، قسمت 3 رونگاه کردم و آگاهی های زیادی کسب کردم که ان شاالله عملی میکنم و تو یکی از برگ های سایت موفقیت هام رو به اشتراک میذارم. استاد من همیشه وقتی صحبت از چند برابر کردن درامد میشد، اولین چیزی که به ذهنم میرسید این بود که باید مسیر رو عوض کنم و اصلا برم یه شغل جدید پیدا کنم و… ولی تو این فایل جالب ترین نکته ای که گفتید این بود که برای سه برابر کردن درامد باید از همین الانی که هستیم و همسن شرایطی که هستیم باید شرو کنیم برای افزایش درامد. وقتی این جمله رو شنیدم انگار یه کوهی از آگاهی به سمتم سرازیر شده باشه، ذهن من سرشار از آگاهی شده بود و تازه متوجه شدم که از کجا باید شرو کنم. بهترین قسمتش هم ورود یه ایده خفن برای چند برابر کردن درامد بود که همین الانش خیلی ذوق دارم شرو کنم و برم سمتش. از خدا ممنونم که این فایل رو جلو روی من گذاشت تا به سمت پیشرفت هدایت بشم. از استاد عزیزم بی نهایت سپاسگذارمممم
بنام جانانم و سلام خدمت شما استاد عزیز و مریم جانم.میخام بگم ک جسارت و شجاعت خارج شدن از منطقه ی امنمو پیدا کردم و با توجه ب اینکه شرایط ب ظاهر عالی بود تونستم ترسهامو نبینم و از منطقه ی امنم با شجاعت بسیار بیرون بیام.این اتفاق بعد از ۹ سال اتفاق افتاد و ۹ سال تمام زندگی سراسر شک و نگرانی رو پشت سر گزاشتم و نکته قشنگش اینجاس ک از وقتی ک تونستم ب ترسام غلبه کنم برام همش خوشی و لذت و شادی و خوشحالی بوده.۹ ساله ک با شک ب همسرم زندگی کردم اما شاید ۶ ماهی باشه ک با قوانین ب صورت جدی تر آشنا شدم بلخره اون چیزی ک نبایدببینم دیدم و بلخره تصمیمو گرفتم خدایا شکرت ک اینقدر خوبی و حالم اینقدر عالیه😘خدای قشنگم ممنونم ک خوشبختی و حال خوش بیشتر را هر لحظه بیشترو بیشتر حس میکنم چونکه لایق بهترینها هستم چون من تیکه ای از خودت هستم.قربونت برم پروردگارم😘منتظر خبرهای خوش و بهتر از طرف من باشین😁
سلام به استاد ومریم جان عزیزم وهمه دوستان گلم در دنیای بی نظیر عباس منشی.
در برگ ششم از روز شمار تحول ،که راجع به شروع کردن کار با همان امکاناتی که داریم و رعایت قانون تکامل هست.
داستان من از اونجا شروع میشه که سال گذشته رفتم و مدرک اسکین تراپی (درمان و مراقبت های پوستی) گرفتم. گرفتن مدرک هم خیلی هدایتی بود چون من اصلاً نمیدونستم که چنین شغلی هم وجود داره و هدایت شدم به سمت یک استاد نامبروان در زمینه پوست که اون زمان تخفیف ۳۰ درصدی زده بود و من مدرکم رو گرفتم و بعدها خیلی استفاده های زیادی ازش کردم ولی برای شروع کارم حدوداً ۲۵ میلیون پول نیاز داشتن این پول رو نداشتم.طلا داشتم که بخوام بفروشم ولی همیشه نجوایی در ذهنم بهم میگفت که تو نمیتونی کاره سختیه، اگه مشتری پیدا نکنی چی و…. به خاطر همین نمیتونستم کارم رو شروع کنم تا اینکه خیلی هدایتی با سایت استاد عباس منش آشنا شدم و همون هفته اول با فایل بهترین زمان برای شروع به کار برخوردکردن که استاد در آن فایل گفتند با همون امکاناتی که الان دارید کارتون رو شروع کنید.اگه بتونید یه تومنتون روبه دوتومن تبدیل کنید میتونید کارهای بزرگتری انجام بدید و هرگزبا وام وقرض کارتونو شروع نکنید.من دقیقا همون موقع یک میلیون پول داشتم که اونم مال خودم بود و از فروش محصولاتی مثل کرم ومحصولات ارایشی که آموزشگاهمون با قیمت مناسب تری به ما میداد جمع کرده بودند با خودم گفتم، یعنی روی کاغذ نوشتم خدایا من با این مقدارپول چه کاری میتونم تو خونه شروع کنم .و فردای همان روز بهم الهام شد که از شهر خودت محصولات معروف اونجا رو بیار رو در این جایی که زندگی میکنی اینترنتی به فروش برسان.
و این کار رو شروع کردم وبرای شروع خیلی راضیم وعالیه خداروشکر.
در پایان ممنون خدای هستم که هدایت گر همه ماست.
عاشقتونم استاد عزیزم ومریم جان شایسته
به نام خدا
به لطف خدا
در راه خدا
خدای خوبم رو سپاسگزارم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم.
دوازدهمین برگ از سفرنامه توحیدی من:
خیلی عوامل وجود داره که میتونه ما رو به سمت خودش بکشونه برای اینکه به ما لذت و آرامش بده اما موضوعی که مهمه اینه که اون آرامشه چه کیفیتی داره و چه مدت زمانی طول میکشه میشه با خیلی چیزا به خودمون آرامش بدیم و دل خوش باشیم که این چن دقیقه یا ساعت یا روز از بند نگرانی هامون خلاص بشیم اما به چه قیمتی؟ آیا برابری میکنه اون کاری که برای رسیدن به آرامش میکنیم با اون بهایی که داریم براش پرداخت میکنیم؟
آیا این همون راهیه که باعث آسایش من میشه؟
آیا این راه باعث میشه من آرامش دائمی داشته باشم؟
همه این آیا ها رو باید بتونیم به درستی جواب بدیم
برای ما که وارد این وادی شدیم درک راه صحیح آروم کردن خودمون با کنترل ورودی ذهنمون خیلی راحت تره و همین عامله که باعث میشه ما خیلی نگران زندگی و مسائلش نباشیم چون به این نتیجه رسیدیم که ما خودمونیم که خالق زندگی خودمونیم ما خودمون هستیم که هرچیزی رو که بخوایم تو زندگیم.ن میسازیم این ماییم که نتیجه باورهامون بهمون انگیزه برای ادامه کار میده این ماییم که خودمون رو باور میکنیم و عزت نفسمون رو تقویت میکنیم تا به هر خواسته ای تو زندگیمون برسیم.
این ماییم که از علاقه مندی هامون ثروت خلق میکنیم و نمونه بارزش اون کسی که با علاقه ای که به تفریح و سرگرمی داشت اولین سنگ بناهای خلق شهری برای سرگرمی رو بوجود اورد و الان میلیلاردها دلار گردش مالی و خلق ارزش توی دنیا ایجاد کرده.
خدایا شکرت
با عرض سلام
نمیدانم چه باید بنویسم وجودم لبریز از عشق و شادی است من مدتهاست در این مسیر هستم و با شما استاد عزیز مریم بزرگوارم آشنا هستم همیشه دنبال حال خوب بودم تلاشهای بسیار کرده ام و خیلی رفتارهایی را که استاد می گفتند رو رعایت کرده ام ولی به قدری این فایلها و این صحبتهامنقلبم کرده نه به این معنا که قبلتر نشنیده بودم اصلا میدانم که مدارم عوض شده و الان در کم از توکل و تسلیم چیز دیگری شده و حال دلم بی دلیل خوش و لبریز از شوق است کل وجودم پر از انرژی مثبت است و این را در سلول های تنم حس میکنم من در بسیاری از موارد زندگانی تسلیم بوده ام و نتیجه دیده ام ولی این مسیر و این مدار چیز دیگر است همیشه سپاسگزار حضور شما عزیزان در زندگیم هستم و شکر گزار بودن در این مسیر .خیلی حرفها دارم سخن دراز است … ولی درک این لحظه ام را زبان قاصر به بیانش نیست .
میدانم که اگر حال دلم خوب باشد و احساسات خوب و عالی داشته باشم پس در مکانی درست هستم و هر عمل و هر رفتارم بهترین است و بنابراین این است مسیر خداوند این است همان عمل درست الهی همان رفتار درستی که بوی خدا بدهد. و الباقی را خداوند دستهای مهربان دارد و معجزات و نیروی غیبش همیشه در حال رخ دادن است فقط ایمان به اینکه اول و آخر خودش است باید به او توکل کرد و رها کرد و تسلیم بود.
میدانم که خداوند دوستم دارد همیشه بهترینها را برایم رقم میزند .از شادی من شاد است .
به نام خدا
به لطف خدا
و در راه خدا
خدای خوبم رو سپاسگزارم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم.
یازدهمین برگ از سفرنامه توحیدی من:
خدا رو شکر میکنم که قدم تو مسیر شناخت صحیحش گذاشتم و میتونم بفهممش.
این فایل و در کل این نوع نگرش استاد به قرآن در حقیقت چیزی بود که من رو با این کتاب اشتی داد خدا رو شکر میکنم که شخصیتی داشتم که همیشه به دنبال کشف خقیقت بودم و همه جا رو دنبالش گشتم و نتیجه ش هم شد هدایت به این مسیر و درک صحیح از خدا.
نکته جالب اینه که این حرفایی رو که استاد میگن دیگران درباره قرآن میزدن بهم به منم میزدن، من یه زمانی به تمام معنا مذهبی بودم زمینه های عرفان شیعی و ملاصدرا رو رو دنبال میکردم و حتی برای درک حقیقت میخواستم برم حوزه علمیه اما خدا هدایتم کرد و نرفتم بعد از مدتی متوجه مسائلی شدم که باعث شد به طور کامل از اسلام روی گردان بشم و کلا بشم نقطه مقابلش منم مثل شما استاد خیلی زیاد قران رو خوندم اونقدری که تعدادش از دستم در رفته یه برهه ای داشتم روی حفظ کار میکردم و خیلی چیزای دیگه اما وقتی راهم عوض شد برای اینکه به خودم اثبات کنم چیزی که اسلام نام داره (تعریفی که تمام جامعه از اسلام داره نه تعریف خانواده صمیمی عباس منش) تصمیم گرفتم بشینم و یک بار دیگه برای آخرین بار قرآن رو بخونم تا به خودم ثابت بشه و جالب اینه که اومدم تمام دلایلی رو که به نظر خودم ضد و نقیض هم هستن رو تو یه دفتر نوشتم برای اینکه اگه یه روزی خواست نظرم عوض بشه برم بخونمشون و جالب اینه که تمام اون دلایل با چنان منطقی جمع شدن که مو لای درزش نمیره.
اما اما اما بعد از آشنایی با شما یاد گرفتم که میشه به یه دید دیگه هم نگاه کرد میشه اینجوری دید که محمد خدا رو انتخاب کرده میشه دید که قرآن درکیه که محمد از خواست خدا داشته که قران رو نمیشه از شرایط زمانه ش جدا کرد و همه این اتفاقات باعث شد که باور من نسبت به این کتاب عوض بشه و شاید بعد از 2 سال گوش دادن فایل های شما من باهاش آشتی کردم. البته این رو بگم که هیچوقت به عنوان یک کتاب مقدس که از طرف یک نیروی برتر فرستاده شده نمیتونم بپذیرمش چون حس میکنم این طرز دید یه اشکالی داره و اون هم همون نگاه انسانی به خداست.
اما چیزی که هست و پیشنهادی که دارم براتون بیاین یه بار بشینیم و توی کلاب هوس درباره حمد و 5 آیه اول بقره من و شما با هم حرف میزنیم به خداوندی خدا اینقدر این بخش از قران تو وجود من ریشه زده که اصلا نمیشه به زبونش آورد یعنی هر موقع درباره ش حرف میزنم با کسی یا خودم بهش فکر میکنم به معنای واقعی از این دنیا خارج میشم شاید اگه بخوام یه فایل ازش پر کنم حداقل 2 ساعت حرف برای گفتن داشته باشم یه برداشت کاملا یونیک و شخصی برا من که مطمئنم گوش هر شنونده ای رو پر از توحید میکنه مطمئنم که هر کسی رو واله و شیدای این خدا میکنه و این اون هدیه ای بود که خدای من به دست شما به من هدیه داد. ازتون ممنونم.
نکته ای که برام جالبه اینه که این چیزایی که بی مریم درباره اهمیت شادی توی زندگیشون نوشتن میشه گفت یه شباهت 80-90 درصدی با زندگی من داشت با این تفاوت که من از اون جو غم و اندوه فرار نکردم و رفتم تو دلش و اینقدر غرق در این باورهای اشتباه شدم که اگه توی دعایی گریه م نمیگرفت و یا اینکه یه موقع هایی شاد بودم اینقدر خودم رو سرزنش میکردم که نگو و بالاخره یه جایی طاقتم طاق شد و نتونستم بیشتر از اون رو تحمل کنم و هم زمان یه سرس اتفاقات هم افتاد تا من هدایت بشم و از اون فضای منفی در بیام خدا رو شکر میکنم که من رو لایق هدایت خودش قرار داد و به چیزی که همیشه تو زندگیم دنبالش بودم به اون توحید و یکتا پرستی (که حتی اولش خودمم نمیدونستم خواسته واقعیمه) رسوند
خدایا شکرت
ازتون ممنونم
سلام، خدارو صدهزار مرتبه شکر که من با شما و خانواده صمیمی و فوق العاده شما آشنا شدم، حدودا دو هفته ای هست که علاقه مند شدم به آموزش های استاد و گروه فوق العاده ی عباسمنش، و خیلی اتفاقی و از یه راهی چندتا از کلاس های استاد(روانشناسی ثروت یک، دوازده قدم و عزت نفس) به دستم رسید و شروع کردم به گوش دادن و فوق العاده انرژی داشتم و خیلی عالی داشتم جلو میرفتم فقط اوایل دوره روانشناسی ثروت یک استاد گفتن که راضی نیستم از راههای دیگه به دستتون برسه و باید از سایت تهیه کنید و… ولی من ادامه دادم، و کلا معذب بودم و یه گوشه از فکرم درگیر فرمایش استاد بود. تا اینکه یه روز اومدم تو سایت و رفتم دنبال نشونه ی خودم و یکی از فایل های مصاحبه با استاد رو نگاه کردم که کاملا توضیح داده بودن که چرا راضی نیستن و متوجه شدم بیشترش برای خودم هست و دلسوزی استاد عزیز نسبت به من که اگه خشت اول رو کج بذارم تا ثریا کج میشه و باید بهاشو بپردازم.
همه ی فایل هارو که رایگان بدستم رسیده بودن رو کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم که بهاشونو بپردازم و از دوره عزت نفس شروع کنم.
خیلی هیجان زده ام و حس فوق العاده ای دارم و به محض به دست آوردن پول لازم دوره عزت نفس رو شروع میکنم.
من فیلم راز رو سال ۹۴ دیده بودم و دقیقا همونطوری که استاد فرمودند فکر میکردم همه ی اونارو میدونم. ولی باز مقاومت های ذهنی و ترمز ها مانع از پیگیری من شده بود، هرازگاهی میشد مطلبی بخونم، دوره ای شرکت کنم ولی ایمان نداشتم و یکم بعد سرد میشدم.
دقیقا با فایل های استاد متوجه شدم که اون سیر تکامل من بوده و سیر آمادگی من برای دریافت آگاهی ها و قوانین
الهی شکرت که تو خدایی و من بنده ات
دوستتون دارم، این اولین رد پای من تو این سایت هست و مطمئنم روزهای خوب در انتظارمن
دوستتون دارم
به نام خدا
به لطف خدا
و در راه خدا
خدای خوبم ازت ممنونم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم
دهمین برگ سفر نامه توحیدی من:
خدا رو شکر که در مدار درک این آگاهی ها هستم.
کسی که عادت کرده به صحبت کردن از اتفاقات ناخواسته داره در واقع با هر بار صحبت کردن از اونها هم زمان چنتا از حواس و توانایی هاش رو بکار میگیره و به همین دلیل تمرکز و انرژی زیادی از ذهنش رو صرف فکر کردن درباره اون اتفاق میکنه یعنی به زبون ساده فرکانس قوی تری ارسال میکنه و نتیجه ش هم میشه تکرار همیشگی این اتفاقات توی زندگیش.
وقتی کسی همچین کاری میکنه در واقع داره از ناتوانی خودش صحبت میکنه از اینکه هیچ گونه قدرتی در خلق زندگیش نداره البته این باوریه که داره ولی دقیقا داره همین نا خواسته ها رو خلق میکنه و این شخص با ادامه دادن این روند هر روز داره باور محدود کننده عدم وجود خودباوری و لیاقت و عزت نفس در درونش رو تقویت میکنه و همین عامل باعث میشه که هر روز بیشتر از قبل از زندگی ایده آلش دور بشه هر روز درامد کمتری داشته باشه و هر روز در گیر و دار مسلائل و مشکلات بیشتری فرو بره.
پس برای اینکه ما عزت نفس خود باوری و لیاقت خودمون رو تقویت کنیم گام اولش این نیست که از خواسته هامون حرف بزنیم بلکه اینه که دهنمون رو ببندیم و از ناخواسته هامون حرف نزنیم تا بدین ترتیب بتونیم شخصیتی قوی و مستقل برای خودمون شکل بدیم و این یعنی ارزش سکوت
خدایا شکرت که دارمت
خدایا شکرت
به نام خدا
به لطف خدا
و در راه خدا
خدای خوبم رو سپاسگزارم بخاطر نعمت هداتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم
نهمین برگ سفرنامه توحیدی من:
مهم ترین بخش برای پیشرفت هر کس تو زندگیش اینه که خودش تکلیفش رو با خودش روشن کنه ببینه چند چنده و کجای بازی ببینه چی از زندگی میخواد و میخواد چیکار کنه ببینه چه حسی نسبت به خودش و دیگران داره ببینه چه حسی نسبت به خدا داره ببینه برای کی و برای چی داره زندگی میکنه در یک کلام فلسفه زندگیش چیه و هدفش از زنده بودن چیه وقتی اینا رو جواب داد اونوقت میتونه خیلی راحت تر گام برداره و به سمت چیزی که میخواد برسه.
این وسط یه سری چیزا هستن که ممکنه با هم تضاد داشته باشن یعنی تو اگه بری سمت یکیش عملا دیگه نتونی همزمان سمت مقابلشم انجام بدی ولی یه معنای واحد وجود داره که میتونه جمع همه اضداد باشه و اون مفهوم توحیده.
اونن مفهوم ایمان عملی به کسیه که همه این دنیا با تمام عظمتش و با تمام امکاناتش و با تمام تضادهاش رو برای تو خلق کرده تا تو بتونی از هر راهی که خودت بهش علاقه داری به اون معنای واحد برسی در این بین بعضی ها مسیر درست رو آگاهانه یا نا آگاهانه انتخاب میکنن و بعضی ها هم مسیر نا درست رو اما از اونجایی که هیچ چیز خارج از حیطه قدرت رب نیست و لا یمکن الفرار من حکومته هست پس همه در نهایت به یک مقصد میرسن اما عده ای میدونن چیه و عده ای نه عده ای ازش لذت میبرن و عده ای نه.
خوشا به حال ما که تونستیم آگاهانه تشخیص بدیم که مسیر ما چیه و میخوایم به کجا برسیم خدا رو شکر بخاطر نعمت هدایتم خدا رو شکر که من رو لایق قرار گرفتن در این مسیر قرار داد و هدایتم کرد تا مفهوم توحید رو درک کنم قطعا هدایت شدنم به این مسیر نتیجه سالهای زیادی بود که به دنبال جواب هزاران سوالی که درباره خدا و جهان هستی داشتم بودم قطعا نتیجه این هدایت ایمان عملی بوده که من از خودم نشون دادم خدا رو شکر میکنم که به این ایمان به خود و خودباوری در وجود خودم پی بردم و فهمیدم مهم ترین رابطه من رابطه من با خدای خودمه رابطه ای که هرچقدر سرمایه گذاری بیشتری روش بکنم من رو به نتایج بهتری میرسونه مثل چیزی که همین الان هست و قطعا از الان خیلی بزرگتر خواهد شد خدا رو شکر میکنم که بهم فهموند همه چیز توحیده و بیس توحید از عزت نفس میاد تا من بفهمم که اول از همه رابطه خودم رو با خدای خودم اصلاح کنم تا اونم خودش رو از طریق هزاران دستش توی زندگیم به من نشون بده و باعث رشد مالی شخصیتی فکری فرکانسی همه جانبه من بشه.
خدایا شکرت