روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 2

به نام الله یکتا

روز پانزدهم

به رویاهایت باور داشته باش

من این فایل و همون اولین روزایی که گذاشته شده بود دیدم….همون موقه هم حالم دگرگون شد و هیجان زده شدم…اون موقه به فکر رفتم ک چجوری میشه از اون سطح زندگی به این سطح رسید…استاد چ باورهایی داشتن چه چیزهایی رو تو عمل انجام دادن که به اینجا رسیدن…چجوری تونستن ذهنشون و کنترل کنن و بتونن تمرکز کنن و ایمانشون رو قوی کنن….الان جایگاهی که من هستم خیلی خیلی خیلی بهتر از جایگاه اونموقه استاد هست پس اگر استاد تونسته من هم که شاگرد این استاد هستم باید بتونمممم و گرنه نباید الان …اینجا و شاگرد این استاد باشم.

🌹🌹🌹🌹🌹🌹

به نام خداوند یکتا و مهربان

روز سیزدهم سفرنامه

عنوان این فایل اینه که همه ما به یک اندازه به نعمتها دسترسی داریم.

وقتی استاد تواین فایل ذکر کردن که اگر یک قانون مهم جهان هستی را درست درک کنیم تمام سئوالهامون جواب داده میشود و اونم اینه که تک تک ما به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم و باید بپذیریم که ما نه میتوانیم سرنوشت کسی را به سمت خوبی هدایت کنیم ونه میتوانیم سرنوشت کسی را به سمت بدی هدایت کنیم …ما نمیتوانیم زندگی کسی رو که خودش نمیخواد و تغییر بدیم و اگر بخواهیم با کسی که خودش هنوز به اون آمادگی لازم نرسیده که وارد اون مدار بشه مثل باز کردن پیله کرم ابریشم که نه تنها اون کرم به پروانه تبدیل نمیشه بلکه باعث میشه اون کرم از بین بره …و ما با اینکار هم به خودمون ضربه میزنیم هم به اون کسی که میخواستیم بهش کمک کنیم.

هممون بارها وبارها مصداق این اتفاقی که برای همسایه استاد افتاده رو تجربه کردیم چه خودمون چه اطرافیانمون….وقتی این فایل و دیدم یاد خودم و خانواده خودم افتادم….پدرم مثل روز جلو چشممه که چقدر سعی داشت به همه کمک کنه تا اوضاع مالیه اطرافیانش و درست کنه،از پسر و برادرزاده و خواهرزاده و برادرزن گرفته تا دوست و همشهریهای قدیمیش…..همیشه خودش سرمایه در اختیارشون میزاشت کار براشون راه اندازی میکرد و در آخرسر اتفاقی که براش میافتاد یا کسایی که براشون اینکارارو میکرد یه جورایی سرش کلاه میزاشتن و همه جا هم پشت سرش بدگویی میکردن یا اینکه اگرم اینکارو نمیکردن کلا اون کار و به مرحله شکست میرسوندن و باز هم همه جا پشت سرش بدگویی میکردن که فلانی باعث شد ما روال قبلیمون و ول کنیم و الانم نه تنها پیشرفت نکردیم بلکه پسرفت هم کردیم…استاد اینقدر مصداق این موارد و تو زندگیم دیدم که این نکات و با پوست و گوشتم درک میکنم…… و وقتی کسی بهم میگه نه تو داری اشتباه میکنی ما در برابر هم نوعمون مسئولیت داریم و تفکر تو یه جور خودخواهیه تو دلم میگم تو یا هنوز یاضربه نخوردی یا اونقدری محکم به سرت نخورده که بدونی من چی میگم.

دوستون دارم🌹

روز یازدهم سفرنامه

سلام خدمت خانواده صمیمی عباسمنش

استاد چقدر زیباست این آگاهیها،چقدر متفاوته با چیزهایی که تا الان بهمون گفتن و تو خانواده و جامعه دیدیم و شنیدیم….حداوند چقدر زیبا نفی کرده غم و نگرانی و غصه رو و چقدر زیبا تشویقمون کرده به شادی و آرامش و احساس حوب…..میخوام یه سری از نکته هایی رو که از صحبتهای شما تو این فایل و که تو دفترم نوشتم و اینجا بنویسم.

-تنها زمانی شما اتفاقات خوب رو جذب میکنید که احساس خوب داشته باشید.

-هر چقدر شما بیشتر احساس شادی،لذت ،آرامش داشته باشید جهان تجربه ها و آدم هایی را وارد زندگی شما میکند که احساس شادی،لذت و آرامش بیشتری داشته باشید.

اینو خداوند تو قرآن هم گفته که: یک مومن غمگین نیست.

-وقتی که شما غمگین هستید فرکانسی رو به جهان میفرستید که من غم بیشتری رو میخوام

-جهان فرکانس مارا دریافت میکنه وتبدیل میکنه به ماده،به شرایط تقدیم ما میکنه.

هر فکر و هر دیدگاه و هر نگرشی که به شما احساس ترس،نگرانی ،ناامیدی و یاس بده به این معناست که شیطان داره با ما حرف میزنه.

هر فکز و هر نگرش و هر دیدگاهی که به شما احساس آرامش و اطمینان و امید میده این به این معناست که خداوند داره با ما صحبت میکنه.🌹

دوستون دارم