روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 2

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آزاده» در این صفحه: 18
  1. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    رد پای روز هیجدهم آزاده

    سلام و درود خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان عزیز

    خیلی وقته کامنت نگذاشتم و سفرم نیمه کاره مونده بود.

    ولی بالاخره از جایی که قطع شده باید ادامه بدم‌.منم تعهد میدم که در عرض یک سال درآمدم رو سه برابر یا بیشتر کنم.چه جوریش رو نمیدونم ولی توی اطرافیان خودم دیدم از بچه های سایت که میشه.پس برای منم میشه.به امید خدای مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    رد پای روز هجدهم

    سلام و صد سلام

    دو تا باور کلیدی رو باید کار کنم.احساس لیاقت و باور فراوانی

    برای باور فراوانی بگردم موارد فراوانی موجود در جهان رو پیدا کنم.برای باور لیاقت هم غیر از تکرار این باور راه حله دیگه به ذهنم نمیرسه فعلا.فردا از عقل کل میپرسم.

    خدایا شکرت بابت بودن در مسیر آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    رد پای روز هفدهم

    سلام خدمت خانم شایسته عزیز و استاد بزرگوار و همه همسفران عزیز

    این چند روز روی متعهد شدن در مورد قولهایی که به خودم دادم متمرکز بودم و دارم سعی میکنم به قول شما تعهد غیرقابل مذاکره به خودم بدم.

    این باعث میشه هی به خودم انگ نزنم که من کاری رو به انتها نمیرسونم یا پشتکارم ضعیفه و آهسته آهسته شخصیتم تغییر کنه و نوشته شما چقدر حالمو خوب کرد.

    اره مثل یه بازی و سرگرمی بهش نگاه کنم و در نهایت شخصیتم تغییر کنه و باورهام ساخته بشه.

    منم وقتی به خودم نگاه میکنم هیچوقت به کلیشه های زنان جامعه پایبند نبودم.نهایت آرایش کردن من یه ضد آفتاب و یه رژ زدن بوده.همیشه دنبال یادگیری و مطالعه و پیشرفت بودم و جالب اینجاست که آدم جسوری هم بودم توی زمینه های مختلف

    اما یه پاشنه آشیل بزرگ داشتم که دارم روش کار میکنم و اون هم اینه که همسرم توی ذهن من خیلی خیلی بزرگ بود و از همون ناحیه هم ضربات وحشتناکی بهم رسید.

    با فایل استاد داشتم فکر میکردم که اگه حسابم خالیه مال اینه که خدا رو به اندازه کافی ندارم.

    امروز باید بشینم با خودم فکر کنم و بنویسم که چه ترمزها و گیرهایی دارم و چطوری دست خدا رو بستم که ثروت وارد زندگیم نشده.

    چه آگاهی های نابی رو در اختیارمون قرار میدید.

    برکت باد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    رد پای روز شانزدهم

    سلام به همگی

    نکته خیلی جالب برای من توی فایل رویاهایت باور داشته باش یک ،شادی و خنده استاد و همسرشون هست.اینکه واقعا با همون شرایط حالشون خوب بود وانگار همون موقع از اون شرایط عبور کرده بودن.

    وقتی به خودم رجوع میکنم میبینم که خیلی کم سپاسگذار بودم و خیلی موقع ها در حال غر زدن

    ولی فقط همین یه قانون رو رعایت کنیم.بقیه اتفاقها خود به خود می افته

    حس خوب اتفاق خوب

    توانایی لذت بردن از هر لحظه زندگی رو داشتن

    با تغییر باورها و کانون توجه.همین

    شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    رد پای روز پانزدهم

    سلام

    این سفرنامه رو شروع کرده بودم ولی خیلی عشقی روش کار میکردم و همیشه این آلارم گوشه ذهنم بود که انجامش ندادم و انرژی منو میخورد.

    دیشب تصمیم گرفتم هر طوری هست انجامش بدم و پیش خودم سربلند بشم که به قولهایی که به خودم دادم عمل میکنم و بتونم به خودم اعتماد کنم و روی خودم حساب کنم‌.

    رویاهایت را باور کن

    من هنوز باید احساس لیاقت در خودم ایجاد کنم تا بتونم خواسته داشته باشم.اینقدر عزت نفسم داغون شده که جرات خواستن ندارم‌.باید اول بخوام.رویایی رو در سر بپرورم و باور داشته باشم که منم میتونم مثل استاد به خواسته هام برسم.

    اگر از همون مسیر برم و همون باورها رو ایجاد کنم.

    این فایل برای من حاوی این پیام بود که اگر استاد موفق شد به دلیل متعهد شدن و ادامه دادن بوده.منم حرکت میکنم.هر چند آهسته آهسته.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    رد پای روز چهاردهم.

    سلام و درود به استاد عزیزم خانم شایسته دانا و همه همراهان عزیز

    تحسین میکنم شما رو خانم شایسته عزیز بابت این درک بالایی که از قوانین داری.

    من توی درس مطالعات هفتم مراحل تغییر زندگی انسان از غارنشینی تا کشاورزی و تغییر شرایط رو درس میدم ولی تا حالا بهش از این زاویه نگاه نکرده بودم‌.گفتم یادم باشه سال آینده برای بچه ها از این منظر توضیح بدم.به قید حیات.

    من یکبار شغلم رو عوض کردم و نتیجه خوب حرکت به سمت خواسته رو دیده بودم.

    ولی توی ازدواجم گیر کرده بودم و اصلا راه برون رفتی برای خودم تصور نمیکردم و فقط شب و روز گریه میکردم که چرا شرایط من باید اینجوری باشه.

    در واقع من همه اون محدودیتها رو پذیرفته بودم میدونستم شرایط خیلی بده و باید تغییر کنه اما ایمان نداشتم که من میتونم شرایط رو تغییر بدم و من خالق زندگی خودم هستم.همیشه منتظر یک معجزه و یک معجزه گر بودم.

    ولی اینقدر زندگی سخت شد و اینقدر روزگار منو کوبید تا بالاخره چشمهام باز شد و فهمیدم هیچکس نمیاد.خودتی و خدای خودت.

    حالا میگم هر جای زندگیم درست نیست مربوط به فرکانسهای قر و قاطی هست که دارم ارسال میکنم.بیرون از من چیزی نیست.

    خدایا شکرررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    ردپای روز سیزدهم

    سلام به همه همراهان جان

    طبیعی‌ترین و خداگونه‌ترین شیوه زندگی‌، شیوه‌ای است که فرد به جای تمرکز بر تغییر دیگران‌، تلاش می‌کند تا با تمرکز بر آنچه که او را مدت زمان بیشتری در احساس بهتر نگاه می‌دارد‌،

    چقدر این اصل کاربردیه.قادر نیستیم دیگران رو تغییر بدیم.خودمون رو باید تغییر بدیم.وظیفه مهممون اینه که مدت بیشتری در احساس بهتر بمونیم.برای من فهمیدنش زمان برد.خیلی زیاد.

    آدم جنگجویی هستم.ولی به جای جنگیدن و متعهد شدن برای تغییر شخصیتم میخواستم همسرم رو تغییر بدم.جنگجوی منفی بودم.توی میدان اشتباه مبارزه کردم.

    از خدا میخوام که کمکم کنه تا بیشتر و بهتر این اصول مهم رو درک کنم‌.حتی در مورد بچه هامون هم کار خاصی نمیتونیم بکنیم غیر از اینکه براشون با سبک زندگیمون الگو باشیم و با تغییر باورهای خودمون اونها رو در معرض باورهای قدرتمندتری قرار بدیم.

    الان دیدن فایلهای استاد و زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا،دیدن این مدل زندگی طبیعی با بچه ها داره بهشون یک الگوی جدید و عالی میده.که اگر زندگی ما هنوز به سطح زندگی استاد نرسیده برای اینه که ما هنوز اینقدر روی خودمون کار نکردیم‌.من واقعا دارم تاثیرش رو توی پسر سیزده ساله ام میبینم.

    وقتی یکی یه حرفی میزنه میگه مامان فلانی این باور محدود کننده رو داشت.

    ریشه رو تشخیص میده.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت بودن در این مسیر پر خیر و برکت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    ردپای روز دوازدهم

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم و همه دوستان

    چیزی که توی این فایل برای من جالب بود سطح انرژی استاد بود که مشخص بوداز شهر لاس و گاس انرژی خوبی دریافت نکردن و قصد داشتن زودتر از اون شهر خارج بشن.

    ما هم باید خیلی مراقب انرژی هامون باشیم و در کنار آدمها و مکانهایی که انرژی ما رو میخورن زیاد قرار نگیریم.ولازمه این امر اینه که ما نسبت به خودمون آگاه باشیم و تمرکزمون روی خودمون باشه.جایی که احساس میکنیم زود خسته میشیم خمیازه میکشیم احساس کلافگی یا خواب آلودگی میکنیم.انرژی اون مکان با ما هماهنگ نیست و سریع باید خارج بشیم.وقتی داریم روی خودمون کار میکنیم و میخواهیم مدت زمانهای بیشتری رو در احساس خوب باقی بمونیم بهتره نسبت به این نشانه ها حساس باشیم.

    شاد و سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: