روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 2
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا سپاس و بسیار سپاس
رد پای روز بیستم
خدایا ممنونم در این روز دوتا نکته بسیار اساسی باز برام تکرار شد اول اینکه حذف کردن رسانه ها البته من خیلی وقت هست این کار رو کردم البته گاهی فیلم میدیدم به همراه همسرم که تصمیم گرفتم اون رو هم تبدیل کنم به تماشای مستندهای گردشگری که هم من علاقه دارم و هم همسرم و جاهایی که اجتناب ناپذیره بشکلی خودم رو دور کنم و یا از هندزفری استفاده بکنم
موضوع بعدی بحث افراد نامناسب البته افرادی با افکار نامناسب و سمی که من تبحر خاصی تو این موضوع دارم کوچکترین احساس بد و منفی ای از کسی احساس کنم به شکلی ماهرانه محل رو ترک میکنم یا موضوع رو تغییر میدم البته این در مورد افرادی هست که مثل پدر و مادر که دلتنگشون میشی ولی در مورد سایر افراد کههههههه درجا بای بای.
تصمیم خودم رو محکمتر میکنم و افراطی مثل مرزبانی قدرتمند ورودی ها رو کنترل خواهم کرد به امید الله مهربان.
الهی توکل بر کرم خودت
ردپای روز نوزدهم
خدا رو هزاران بار شکر میکنم که من رو بااین آموزشها آشنا کرد
اولین فایلی رو که من از استاد دیدم دقیقا اسمش همین بود چگونه درآمد خود را در یک سال شه برابر کنیم نمیدونم چرا اولین برخورد هیچوقت فراموش نمیشه به هر حال این یک صدای آشنا بود احساس نمی کردم بر خلاف دیگران از بالا داره بهم نگاه میکنه حتی همین الانم وقتایی میشه که استاد یکم قاطی میکنه و میگه باباااااااااااااااا و….. باز احساس میکنم برادر بزرگتره وقتی مس گفتن باید مدارها آرام آرام در طی زمان طی بشه با خودم گفتم این درسته این وعده درست داره میده یهو و یاد اون روزا افتادم
منم تعهدم رو تو این روز می نویسم با ایمان اقتدار کامل می نویسم جوری می نویسم که انگار دارمش و واقعا میخام خلقش کنم چون معجزات این مسیر رو بارها در زندگیم تجربه کردم الهی به امید خودت.
به امید الله
ردپای روز هجدهم
کاملا صحیح است دقیقا همونی هست که استاد میگن بارها برای خود من این موضوع اتفاق افتاده ارزش ابزار
ولی برداشتی که میخام امروز برای خودم بنویسم موضوعی هست که این بحث ارزش ابزار ریشه در اونها داره ویکی احساس عدم لیاقت و دیگری باور کمبود هست باید این باور قدرتمند رو در خودم ایجاد کنم که من لایق بهترینها هستم من لایق بهترین ابزار هستم اون وقت بهترین چیزها به سمت من میان و من هدایت به سمت اونها میشم به شرطی که همین جایی که هستم با توجه به وسع کنونی ام باز بهترین رو انتخاب کنم تا هدایت به سمت با ارزشترینها بشوم و موضوع اساسی بعدی فراوانی ای خدا این باور کمبود چه بلایی سر من آورده خدا به خودت پناه می برم در لحظه لحظه زندگیم باور کمبود رو حس میکنم ولی با تمام وجود روش کار میکنم و باز هم تجدید میثاق میکنم لراب تلاش حقیقی و جهاد اکبر برای این دام شیطان الهی به امید خودت.
الهی توکل بر کرم خودت
ردپای روز هفدهم
ممنونم از خواهر عزیزم خانم شایسته مهربان من بارها این فایل رو گوش کردم ولی انگار اینبار جنسش متفاوت بود اولا که تصمیم گرفتم این فایل هر روزم باشه باید هرروز تکرار بشه بی نهایت باور تو این فایل هست یک پکیج کامل از تمام باورهای قدرتمند کننده امروز روز عجیبی بود یادگاری باشه واسه فرداها…. ممنونم
بنام الله بخشنده و مهربان
ردپای روز شانزدهم
بله می شود می شود می شود
این فایل میشه گفت همه باورهای قدرتمند رو در خودش داشت… ممنون استاد
اصلا اون زمانی من میتونم ادعا کنم که روی باورهایم درست کار میکنم که این باور سازی در من تبدیل بشه به یک احساس آرامش و شدن که یک شعف درونی خاصی هست یعنی تعهد من که میخام روی باورهایم جدیتر از همیشه کار کنم این هست که اون باور مثلا فراوانی یا لیاقت باید من رو به احساسی برسونه که در من شدن و باور امکان پذیر بودن رسیدن به خواسته هام رو ایجاد کنه
یک بار دیگه قانون اصلی رو مرور میکنم
من در هر لحظه در حال ارسال فرکانس به جهان هستی هستم که سیستم هستی اونها رو دریافت میکنه و تبدیل به شرایط میکنه و به من پس میده باید بدونم از همون لحظه که احساسم تغییر میکنه نتایج به همون اندازه پدیدار میشه اصلا خود این تغییر احساس یک بازتاب و نتیجه از حرکتی هست که من انجام دادم اینگونه خداوند زندگیم رو بدستان خودم داده اگر 20 میلیارد میخام باید به احساسی برسم که گویا واقعا اون رو دارم یا خیلی راحت میتونم بهش برسم اون وقت آروم آروم در مدارش قرار میگیرم البته یک نکته مهم اینه که نشانه ها ازهمون ثانیه اول میان که باید شدیدا و قویا و جدا تاییدشون کنم با هاشون زندگی کنم و لذت ببرم اصلا زمانی نتایج میان که حال خوبت وابسته به اونها نباشه امیدوارم خداوند مسیر رو برایم نمایان کنه.
الهی توکل بر کرم خودت
ردپای روز پانزدهم من
امروز میخام از پروردگار مهربونم درخواست کنم تا اجابتم کنه از صمیم قلب میخام که هدایتم کنه یاری ام کنه که جدی جدی جدی روی باورهایم کار کنم و با ایمان کامل به اونها عمل کنم که عمل آبروی ایمانه من تا اونجایی که خودم فکر میکنم تونستم روی باورهایم و کنترل ورودی هام با جدیت کار کنم ولی از خودم راضی نیستم تو این روز تجدید پیمان میکنم گرچه هر روز این کار رو انجام میدم که با جدیت هرچه بیشتر روی باورهایم کار کنم و خدا میدونه هیچ کاری به اندازه این بهم لذت نمیده. خدایا شکرت
بنام الله مهربان
ردپای روز چهاردهم من
خدایا ازتو میخام کمکم کنی بتونم شرایطم رو خودم دقیقا همون جور که میخام رقم بزنم ازت میخام هدایت و یاریم کنی ازت میخام کمکم کنی حتما اینکار رو میکنی میدونم خدایا ازت میخام تو روز چهاردهم که هدایتم کنی من میخام مانند یک عقاب خودم مسیرم رو مشخص کنم نه مثل یک پر رها تو باد باشم خدا اشتیاق رو تو به دل آدما میندازی تو میتونی حالات انسان رو تغییر بدی البته که تلاش خود انسان باید باشه ولی اول و آخر تویی ممنونم.
الهی به امید تو
ردپای روز 13
من هم چون این تجربه رو داشتم کاملا می فهمم و درک می کنم که من از تغییر سرنوشت دیگران عاجزم من فقط بر سرنوشت خودم حاکمم
عجب مثال شیرینی زدی استاد ((همه ما به یک اندازه به این خوان نعمت الله دسترسی داریم))
نکته بعدی این فایل مفهوم این قول معروف است که درد شکافنده فهم است.
من با کمک کردن به خودم و پیشرفت و الگو سازی خودم می توانم به دیگران کمک کنم من وقتی میتوانم به دیگری بگویم برو خودت غذا بردار که جلوی خودم غذا باشد و همه آنچه من نامش را کمک و خدمت میگذارم کمک به خودم است ولاغیر.
این طبیعی است که من سعادتمند و شاد و ثروتمند باشم و هرچیز غیراز این غیر طبیعیست.
حضرت محمد به ابوذر فرمود نیاز نیست به تک تک افراد بگویی به سوی ما بیایند تو اذانت را بگو هرکه قلبش آماده باشد خواهد آمد. داستان کمک به دیگران اینگونه است تنها به کسی میتوان خدمت کرد که تشنه ی تغییر باشد
برداشت من از اصل این فایل این موضوع است که من از تغییر و کمک به دیگران عاجزم و من فقط میتوانم به خودم کمک کنم و کسانی که دراین مدار هستند همین.
بنام الله مهربان
ردپای روز دوازدهم
اول اینکه به عقیده من برخی کلمات جملات و حتی ضرب المثلها را خود شیطان طراحی کرده و ساخته و کاملا بوی شیطان میدهند مثلا خدا براش خواسته یا این در تقدیر تو نیست. آدم نابغه. آدم خاص.خود کرده را تدبیر نیست وووو
و البته کلمه (شانس) به هیچ عنوان شانسی و یک شبه هیچ تحول شگرفی رخ نمیدهد زیرا آسیب جدی ایجاد میکند پس من اگر لیاقت دارم ثروت از راه علاقه و عشقم کسب می کنم اگر ندارم هیچ اتفاقی از بیرون حال مرا بطور پایدار عوض نخواهد کرد.
موضوع بعدی بسیار مهم قضیه لذت است
واقعا این لذت چیست همه انسانها همه کار برای لذت و آرامش می کنند ولی گاهی مسیر را اشتباه میروند به قول استاد لذتهایی ظاهری که گاهی به چند ساعت هم نمیرسد و جز تباهی و خماری و ایجاد ناآرامی درونی نتیجه ای دیگر ندارند زهر در جام طلا.
برداشت من ازین روز از سفرنامه این بود که واقعا بیاندیشم لذتها پایه شان چیست و چقدر دوام دارد و آیا مرا به چیزی بیرون از خودم وابسته می کند یا خیر و دیگر اینکه لذت حقیقی بودن در مسیر درست و لذت بردن از خود زندگیست و مسیر رسیدن به خواسته ها اینکه در گیر مسیر مورد علاقه ام شوم باورهای قدرتمند بسازم و از تکامل لذت ببرم.
الهی به امید خودت
رد پای من از روز یازدهم
خدایا حقیقتا شکرت
هرچه به خدا ند نزدیکتر احساس ترس و نگرانی و غصه کمتر و هرچه احساس ترس و غم کمتر به خداوند نزدیکتر توکل یعنی خودم و امورم رو به خدا میسپارم و به امید الله حرکت می کنم اگر بشود این کار خداست اگر نشود خیر است زیرا یک نیرو در جهان وجود دارد و آن نیروی خیر است الخیر فی ما وقع..
یعنی هر دیدگاهی که به من احساس توکل و امنیت بده و من رو بجای ترس و نگرانی در حالت آرامش نگهداره فرکانس خداوند هست و زیباترین اتفاقات رو برام رقم خواهد زد
اگر مریم نگران بود اگر مادر موسی نگران بود اگر موسی نگران بود اگر ابراهیم نگران بود همان اتفاق که برای یعقوب رخ داد برای آنها هم رخ میداد چو این یک قانونه
اگر میدانم همه چیز در ید قدرتمند الله است برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن الله چرا باید در ترس و نگرانی و غصه باقی بمانم
بهترین چکاپ برای ایمان همینه نگاه کن ببین چقدر در هر موضوعی نگرانی حالت خوب نیست و مضطرب یا غصه داری این نشان نبود ایمان است ولی اگر امید واری حالت رو با توکل خوب نگه میداری و دست به عمل میزنی این نماد ایمان است.
و یک قانون کلی که پس از هر خنده خنده بیشتره و پس از هر گریه گریه بیشتر
این رابطه با خداست که غم رو کم میکنه
نکته مهم ماندن در احساس بد و ادامه دادن اون و ادامه دادن این احساس هست که اتفاقات بد رو رقم میزنه و مثال سربالایی سرپایینی فوق العاده استاد
انما النجوی من الشیطان برای غمگین کردن مؤمنان ((هرنجوایی که احساس نگرانی و بد در تو ایجاد کند از سوی شیطان است)) 10 مجادله
ذهن هرگز پیام مثبت نمی دهد مگر آگاهانه روی آن کار شود زیرا جایگاه شیطان است و این وظیفه شیطان است
هر فکری هر دیدگاهی هر نگرشی که احساس بد بدهد از سوی شیطان است
و هر فکری هر دیدگاهی و هر نگرشی که احساس خوب به من بدهد از جایگاه الله است.