روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 200

سلام دوستان

بنام خدای بزرگ و مهربان

من امروز با این فایل درک کردم که چقدر خوب و مهم و میتون هم برای خودم و هم برای دیگران تاثیر گذار که دیدگاهم رو بنویسم

الان من تقریبا یک سال که با سایت و استاد آشنا شدم

ولی اعتماد بنفس نداشتم که دیدگاهم رو بنویسم و تن رو کن اهمیت میدیم ولی امروز با تو که و آگاه شدن که چقدر خوب که دیدگاهم رو بنویسم که بفهمم کجا بودم و به کجا رسیدم و دیگران هم در این مسیر با خواندن دیدگاه من به آگاهی میرسن

اول خیلی خدا رو با تمام وجودم شکر گزارم

دوم اینکه از استاد عزیزم که من رو با خدا آشتی داد سپاسگزارم

و از مریم عزیز که اینقدر عاشقانه زحمت میکش

دوستان عزیز من هر رو. صبح قبل از اینکه روزم رو شروع کنم

نشانه امروز من رو در سایت میزنم و میگم خدایا می‌خوام که تو با این فایل با من حرف بزنی و من رو در مسیر الهی ام هدایت کنی

و دقیقا با نیست من به سمت فایل درست هدایت میشم و ازش برداشت میکنم که به چه سمتی باید برم

و الهی شکر

من شب ها برای اینکه خواب آرومی داشته باشم با یکی از فایل های آفرینش استاد میخوایم

و آروم میشدم

و برام جالب و خواستم به شما ها بگم که صدای استاد و آگاهی های که میده

حتی برای بچه ها نیز آرام بخش

دخترم عسل که پنج ساله اش بجای قصه شنیدن

میگه که اعقاق منش بذار تو گوشم خوابم می‌بره

حالا برداشت خودم رو از بین فایل می‌خوام خدمتتون عرض کنم

من خدا رو همیشه فقط عزیز خطاب میکردم ولی الان فهمیدم که باید او را رزاق و وهاب و بزرگ هم بفهمم و ازش بخوام و فهمیدم که آرزوها و خواسته های من بر ای خدا ناچیز

به قول معروف اون چه که برای بشر محال برای خدا فقط خیال

و از اینکه مسیر رسیدن به ارزوهام رو یاد گرفتم خدا رو شکر میکنم و این رو از حکایت آره درک کردم پس باید اول ذهنم رو درست کنم و باورهای رو درست کنم و بعد قدم هام رو محکم و آگاهانه در مسیر درست بذارم

و درک کردم که حضرت علی منظورش از دونوع رزق چیه

و رزقی که مردم الان دارن رزقی که دنبالش میرم

ولی من می‌خوام از اون دسته از آدم ها باشم که رزق دنبال من بیاد و الان به این آگاهی رسیدم که لازمه اش این که باورهای درست بسازم و باورهای قدیمی رو شخم بزنم مثل زمینی که برای اینکه محصول بشه درش کاشت اول شخم میخوره و علف های هرزش از بین می‌ره و ما هم باید باورهای اشتباه رو پور بریزیم و از آنجایی سال ها با اونها زندگی کردیم مثل سیمان به مغز ما چسبیدن و باید مدام مثل کاشی که سیاه و رنگ سفید روش میزنیم عمل کنیم تا برای همیشه ما پدید بشن و برای این ما. لازم داریم که کانون توجه تموم رو با کنترل ورودی های ذهنمون باورهای جدید رو محکم کنیم و با نوشتن نظرمون رد پایی برای خودمون بذاریم و هم با این مار آزمون و خطا رو برای دیگران کمتر کنیم و با این مار چون به دیگران نفع میرسونیم و چون این جهانی که خداوند آفریده هوشمند درم مبکن و به ما هدایت و آگاهی بیشتری می‌رسونه

سپاس از همگی

سارا

سیزدهم آبان هزارو چهارصد

راستی هفدهم تولدم و از خدا می‌خوام بهترین روز برام رغم بخوره

و به کادو عالی از طرف خدا دریافت کنم

شما هم انرژی مثبت بفرست ید

سپاس