روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 209
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
روز سیزدهم سفر رویاییم
دقیقا یک علت مهم درجا زدن و کند بودن روند پیشرفتم این بود که خیلی راغب بودم به اطرافیان و عزیزانم کمک کنم تا حالشون خوب باشه. به غر زدناشون گوش میدادم درحالیکه حال خودم بد میشد یا وقتی بهشون میگفتم فلان کار واسه من هربار امتحان کردم جواب داده توام امتحان کن نمیدونم یه نجوای بدی توی ذهنم حسمو به اون راه بد میکرد و باعث میشد دیگه از اون راه خودمم جواب نمی گرفتم.
وقتی از یه چیزی تو ذهنم لذت می بردم یا به یه فایل قشنگ برمیخوردم با خودم میگفتم اگه به دوستم نگم و معرفیش نکنم نامردیه!
تردید ها زمانی که با حسی عالی راه حلی به کسی پیشنهاد میکردم بهم حمله میکردن و من دیگه اون حس رو نمی تونستم تجربه کنم.
نمیتونستم در زمان حال زندگی کنم چون دائما خودم رو مسئول میدونستم تمام لحظات خوبم رو با دیگران به اشتراک بذارم.
حالا کمی پخته تر شدم چون سرم تو زندگی خودمه و حس میکنم خدای مهربون هرکسی به اندازه اشتیاق و تلاش اون فرد بهش جواب میده. اینو یه دوست مذهبی بهم گفت که خدا توی قرآن گفته به تلاش آدما پاداش میده.
بر این اساس به نتیجه رسیدم که فرشته نجات آدما اشتیاق و عطش اونها به خواسته هاشونه. من نه میتونم فرشته نجات کسی بشم و نه خودم کسی رو که بهم کمک میکنه تا حد خدا بالا میبرم. ازش تشکر میکنم و براش دعا میکنم و بهش عشق می ورزم ولی نمیگم اگه تو نبودی من هیچی نمی شدم
اگر کسی تو زمینه ای ازم کمک خواست اول مطمئن میشم خودم توی اون زمینه موفق و مسلط هستم بعد با کمال میل راهنماییش میکنم. و بعد رهایی و اعتماد به خدا. چون وقتی برای هدایت آدمها اصرار میکنیم یه جورایی خودمون رو در حد و اندازه خدا میدونیم یا اینکه فکر میکنیم ما برای اون بیشتر از خدا دلسوزیم .
فقط زمانی که با ایمان و یقین به یه چیزی مسلط شدم و فقط زمانی که عشق و اشتیاق و درخواست عزیزانم رو نسبت به اون خواسته دیدم راه و چاه مسیری که گذروندم رو نشون میدم.
مثل استاد عزیز که راه و چاه رو کامل توضیح میده و این منم که باید تمرین داشته باشم و خودم و افکارم رو با اون تعلیمات پرورش بدم
به نام خدا
سلام به همه
الهی شکرت برای آگاهی های بینظیر امروز.
دومین روز سفرنامه…سفر به جهانی دیگر.جهانی متفاوت از بقیه.
سفری که خدا میدونه قراره چه اتفاقات خوبی رو برام رقم بزنه.
استاد بیصبرانه منتظر روز سوم سفرم هستم.
الهی شکرت
به نام خداوندبخشنده و مهربان
سلام به همه شما عزیزان و استادان عزیز👋👋🥰🥰
ردپای روز هشتم
چقدر این فایل معرکه است،واقعا از درون آدم رو متحول میکنه. با گوش دادن به این فایل من هدفم رو بعد مدتی یادداشت کردم.وقتی فکر کردم که تا بحال چقدر از خواسته هام بهش رسیدم، دیدم تقریبا هیچی🤔🤔
چند سال کار کردم وشغل داشتم ولی علاقه ای بهشون نداشتم و خواستم که علاقمند بشم و پولدار ولی فهمیدم ک داشتم راه رو اشتباه میرفتم . ولی بالاخره فهمیدم که عشق و علاقه من نقاشی هست. و کارم رو رها کردم،و با مخالفت شدید اطرافیانم روبرو شدم ولی من توجهی نکردم. .با توکل به خداوند وایمان قدم اول رو برداشتم 🤗
و من پذیرفتم و فهمیدم که تمام اتفاقاتی که توی زندگی من افتاده خودم باعث شدم واز حالا به بعد تصمیم گرفتم طرز تفکر و رفتارو اخلاقم رو آگاهانه کنترل کنم. من مسئول زندگی خودم هستم.
من یاد گرفتم خودم رو همینطور که هستم دوست داشته باشم . و کافیه فقط کاری رو که انجام میدیم فقط باایمان ،ایمان درست میشه.
به امید روزهای زیبا و بهتر وموفقیتهای بیشتر که بیام و براتون بگم . سپاسگزارم 🙏🍃🌻🍃🌻🍃
سلام به همه
حضرت ابراهیم،حضرت موسی،حضرت یوسف هم انسان هایی بودند از جنس من،، چی میشد که انقدر مطمئن بودن به همه چی،، منظورم اینه که مثلا حضرت موسی وقتی جلوی فرعون حرف میزد مطمئنم که نه صداش لرزید و نه با خودش گفت وقتی عصا رو میزنم زمین احتمالا هیچ اتفاقی نمیافته حضرت ابراهیم وقتی بت ها رو شکست مطمئنم نترسید،،،، اگر من بودم شاید میگفتم ببین جناب فرعون شما حق دارید اما شاااااااید خدایی هم باشه……
+خدایی که تمام جهان در دستان توست،،،، تو خالق شادی هایی،، همیشه خواستی که ما شاد باشیم اینا از آیه هایی که الان بهتر میفهممشون میگم،،،،، تو خدایی هستی که وقتی میگی بمن تکیه کن من نجاتت میدم حتما و یقینا نجات میدی،،،،
ی وقتایی وقتی بابام میگه نترس دخترم من کنارتم، آروم میشم بابا دسته خداوند محبت خداونده اما تو توی قرآن چند بار گفتی توکل کننده ها رو دوست داری منو نجات میدی،،،، و قطعا سخن تو حق است،،،،،
ای محبوبم و ای پروردگارم من، همه مارو به قدری از ایمان برسون همونطور که به ابراهیم ع ایمانی دادی بی نظیر
،،،، باخودم میگم خداروشکر بعد میگم کو پس قیافت،،، آهان اگه داری لبخند میزنی و قلبت شاده پس خداوند جواب شکرکننده ها رو میده البته شکرکننده ای ک واقعا شکر کنه نه اینکه با غم و گریه و ترس بگه خدا رو شکر
خدا رو شکرت یعنی چی،؟؟ یعنی من هرچی که از طرف تو سمتمه به لطف تو راضی ام و ++++نشونه اول رضایت لبخنده
الهی به امید خودت
رد پای من از روز یازدهم
خدایا حقیقتا شکرت
هرچه به خدا ند نزدیکتر احساس ترس و نگرانی و غصه کمتر و هرچه احساس ترس و غم کمتر به خداوند نزدیکتر توکل یعنی خودم و امورم رو به خدا میسپارم و به امید الله حرکت می کنم اگر بشود این کار خداست اگر نشود خیر است زیرا یک نیرو در جهان وجود دارد و آن نیروی خیر است الخیر فی ما وقع..
یعنی هر دیدگاهی که به من احساس توکل و امنیت بده و من رو بجای ترس و نگرانی در حالت آرامش نگهداره فرکانس خداوند هست و زیباترین اتفاقات رو برام رقم خواهد زد
اگر مریم نگران بود اگر مادر موسی نگران بود اگر موسی نگران بود اگر ابراهیم نگران بود همان اتفاق که برای یعقوب رخ داد برای آنها هم رخ میداد چو این یک قانونه
اگر میدانم همه چیز در ید قدرتمند الله است برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن الله چرا باید در ترس و نگرانی و غصه باقی بمانم
بهترین چکاپ برای ایمان همینه نگاه کن ببین چقدر در هر موضوعی نگرانی حالت خوب نیست و مضطرب یا غصه داری این نشان نبود ایمان است ولی اگر امید واری حالت رو با توکل خوب نگه میداری و دست به عمل میزنی این نماد ایمان است.
و یک قانون کلی که پس از هر خنده خنده بیشتره و پس از هر گریه گریه بیشتر
این رابطه با خداست که غم رو کم میکنه
نکته مهم ماندن در احساس بد و ادامه دادن اون و ادامه دادن این احساس هست که اتفاقات بد رو رقم میزنه و مثال سربالایی سرپایینی فوق العاده استاد
انما النجوی من الشیطان برای غمگین کردن مؤمنان ((هرنجوایی که احساس نگرانی و بد در تو ایجاد کند از سوی شیطان است)) 10 مجادله
ذهن هرگز پیام مثبت نمی دهد مگر آگاهانه روی آن کار شود زیرا جایگاه شیطان است و این وظیفه شیطان است
هر فکری هر دیدگاهی هر نگرشی که احساس بد بدهد از سوی شیطان است
و هر فکری هر دیدگاهی و هر نگرشی که احساس خوب به من بدهد از جایگاه الله است.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی
و همه ی اعضای خانواده عباسمنش عزیز
من هم اومدم اینجا تا مثل خیلی از عزیزان متعهد ردپای خودم رو از شروع تعهدم ثبت کنم تا بعد از طی کردن تکامل و برگشت به نقطه ی شروع برای بازبینی تغییراتم متوجه تغییر فرکانس هام ، تغییر مدارم و متوجه نتایج به دست اومده باشم
من خیلی خوشحالم که در زمان مناسب و در مکان مناسب هدایت شدم به جمع شما عزیزان
من از خداوند بزرگ هدایتی طلب کردم برای خرید یکی از دوره ها که هدایت شدم به دوره دوازده قدم
زمانی که آگاهی های دوره رو میخوندم و کامنت های عزیزان رو تازه متوجه شدم که چرا استاد انقدر تکرار میکنن جنس نظرات عزیزانی که از دوره ها استفاده کردن و عمل کردن فرق داره با عزیزانی که مثل من اندک مدتی هست که عضو شدیم در این بستر هدایت الهی
وقتی کامنت شما عزیزان رو میخونم که دوره ها رو استفاده کردید انقدر مدارتون بالا هست و فرکانس های زیبایی میفرستید که من شک میکنم به اینکه این ها پیامی باشه که انسان ها نوشتن و توی دلم همش میگم مهسا این ها همه ش حرف های خدای زیبای درون اونهاست متوجه میشم که چقدر دید زیبایی دارن و چرا نتایج های فراوان و عالی دارن چون اون ها با استفاده از دوره های استاد عزیزم دیدشون و باورهاشون رو نسبت به جهان زیباتر کردن برای همین نتایج زیبایی گرفتن
و از خدا میخوام من رو هم هدایت کنه تا پا در جای پای شما استاد عزیزم و دوستان گلم بذارم و نتایج عالی کسب کنم و از زندگی جدیدی که تازه شروع کردم به زندگی کردن لذت ببرم
من دنبال نشونه ای بودم تا بدونم تا بفهمم دوره ی دوازده قدم رو زمانش هست که تهیه کنم و استفاده کنم که هدایت شدم به این بخش زیبا
و بعد از دیدن این کلیپ زیبا و نظرات ارزشمند این الهام رو دریافت کردم که من باید اول عزت نفس م رو پایه گذاری کنم و احساس لیاقت درست وخوب رو در خودم ایجاد کنم تا بتونم زندگیم رو روی پایه های محکمی خلق کنم به شکلی که انقدر این بنای خوشبختی محکم باشه که مطمئن باشم این خوشبختی همیشگی هست چون خدا برام پایه هاش رو از عزت نفس بنا کردی یعنی چیزی که من لایقش هستم چیزی که حق طبیعی منه
و چون حق منه از من جدا نشدنی هست و دائمی هر چقدر من روی عزت نفسم بیشتر کار کنم نتایج بهتر و دائمی تر و بزرگ تر هستن
سلامتی همیشگی حق منه
آرامش درونی حق منه
آسایش و امنیت جانی و مالی حق منه
داشتن روابط عالی حق منه
داشتن شغل مورد علاقه م حق منه
داشتن خونه ی خوب و عالی حق منه
داشتن امکانات رفاهی حق منه
داشتن اتومبیل عالی و لوکس حق منه و من لیاقت بهترین و زیباترین چیزهایی رو دارم که تجربه ش وداشتنش بهم حس عالی میده من ارزشمندم چون روح خدا درون منه
من لایق هستم چون خدا برای من بهترین ها و زیباترین ها رو فراهم کرده پیش از اینکه بهش برسم و درخواست کنم از قبل برام آماده کرده
من چون یه مدت طولانی آگاهانه احساسم رو خوب نگه داشتم هدایت شدم به این مسیر زیبا
و خیلی خوشحالم که از ابتدا خدا هدایت کرد عضو سایت شدم یعنی نگفتم واااای کی حوصله نوشتن آدرس سایت تو گوگل رو داره برم بشینم ایمیل بزنم ثبت نام بشم آیا ایمیل من درست هست نیست
یه جوری خدای درونم گفت برو عضو شو منم در یک چشم به هم زدن مثل آب خوردن عضویتم انجام شد
الان فقط احساس خوب دارم احساس آرامش دارم
و میدونم که متعهدم به حرفم برای ادامه ی این مسیر
به امید خدای مهربان در قدم های بعدی بیشتر از نتایج به دست اومده مینویسم مثل هه ی عزیزای که این راه رو رفتن
از استاد عزیزم و
خانم شایسته عزیز و تمامی اعضای سایت
و برنامه نویسان محترم وزحمت کش نهایت تشکر رو دارم
شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید به قول استااااااااد عزییییییزززم💐
سلامی دوباره خداروشکرمیکنم برگ دوم ازسفرناممو ورق زدم وشروع کردم به نوشتن دیروزفکرمیکردم برای فردابایدچی بنویسم چکارکنم ؟خدا گفت مگه برای دیروزبرنامه ای داشتی من خودم هدایتت کردم که بیای سفرنامه روشروع کنی واقعاهم چیزی غیرازاین نبود ودیروزچقدرخداروشکرکردم بخاطراین که برگ اول این سفرم رونوشتم وشروع کردم به سپاس گزاری نعمت هایی که دارم و حس شادی وآرامش گم شدم برگشته بوددوس نداشتم ازاون حالت بیام بیرون خیلی احساس سبکی وآرامش داشتم وگفتم من هرروزبایدسپاس گزاری کنم مثل غذاخوردن ،مثل ورزش کردن ،مثل نفس کشیدن ،مثل خوابیدن وبیدارشدن مدت های زیادی بودازخدااین درخواستو داشتم من میخوام لذت ببرم شادباشم وقتی ایناباشن
همه چی پشت سرش میاد ودوباره گفتم خدایا قدم های اول من چیه چندبارنشونه های مختلف میگفت بایدسپاس گزارباشی ومسئول کل اتفاق های زندگیت خودت هستی
پذیرش این اصل خودش یه سیرتکاملی وشجاعت میخواد ولی خداروشکرمیکنم حداقل مسیربرام داره روشن ترمیشه
داشتم میگفتم دیروزداشتم سپاس گزاری میکردم ساعاتی بعدهمسایمون برامون یه بشقاب پرازشکلات آورد همون لحظه گفتم خدایاشکرت وخیلی خوشحال شدم وگفتم کارم درست انجام میدم ودوباره خیلی جالب ترساعت بعدش دوباره یکی دیگه ازهمسایه هامون برامون یه کاسه اش آورد ودیگه چقدر خوش حال ترشدم وگفتم درسته درسته جهان خیلی دقیق عمل میکنه والان هم بسیارسپاس گزارم که برگ دوم ازسفرنامم به لطف خداوندکامل شد.
اولین روز
من امروز نزدیک به 5 سال در سایت استاد هستم ولی هیچ وقت نخواستم جدی به همه چیز عمل کنم ولی امروز خیلی فرق میکنه
دیشب بعد از سالها که وابستگی زیادی به اینستاگرام داشتم دی اکتیو کردم چون میخواستم جدی عمل کنم به حرفهای استاد
من شاید نتونم خوب کامنت بزارم ولی میدونم که چی میخوام
من خیلی باید روی خودم کار کنم باید عزت نفسم رو بالا بیارم باید خودمو بیشتر دوست داشته باشم و با خودم در صلح درونی باشم
من باید اعتماد به نفسم رو بالا بیارم
من باید روی روابطم کار کنم و عینکم رو عوض کنم باید عینک بد بینی رو دربیارم و به جاش عینک خوش بینی بزنم
باید یاد بگیرم رو خواسته هام تمرکز کنم
باید تعهد بدم از گناه دوری کنم و سپاسگزاری شبانه رو هر شب انجام بدم
اینا از امروز در سرلوحه کارهایی که باید انجام بدم قرار داره
ممنونم از این فضایی که وجود داره که میتونم برای کارهایی که دوست دارم اقدام کنم
و خدا رو سپاسگزارم از دوستانی که بهم داده که میتونم از وجودشون انرژی مثبت بگیرم .
به نام خداوند غفور و رحیم
با سلام و عشق و احترام به استاد عزیز و مریم خانم
فایل شماره یک از سفر نامه:
آنچه در این فایل شنیدم و توفیق فهم اون رو داشتم عبارت است از :
عذاب وجدان چیزی نیست جز زاییده ی فرهنگ آن موقعیت اجتماعی . که با تغییر موقعیت اجتماعی و فرهنگ آن جهت گیری عذاب وجدان هم عوض میشود برای مثال اگر در هند مرده سوزی رسم و فرهنگ است اما در ایران عملی ناشایست است که فرد خاطی عذاب وجدان شدیدی را احساس میکند .یا اگر در ژاپن شکستن مجسمه های مقدس گناه حساب میشود و فرد دچار عذاب وجدان میگردد اما در فرهنگ اسلامی بت شکنی و عملی بسیار شایسته است . پس احساس گناه و هر انچه را که فرهنگ به عنوان خطا و گناه میپذیرد در هر جایی فرق دارد. با سفر و شناخت فرهنگهای مختلف این واقعیت به درستی فهمیده میشود . حال با درک این مطلب و علم به اینکه خداوند مهربان و بخشنده ی گناهان هر گناهی را میبخشد جز شرک به خود ،من با شناخت گناهانی که خط قرمز خداوند هستند تقوای الهی را در پیش میگیرم و اگر دچار گناهی شدم یا خطایی کردم بدون اصرار به آن خطا و تکرار آن به دنبال شناخت عمل درست و ترک ان خطا خواهم بود .
جهانی که امروز میبینیم نتیجه ی آزمون و خطاهای بشریت است و رو به بهبود اوضاع میرود . من نیز جزئی از این جهان هستم و آگاهانه رو به پیشرفت و اصلاح رفتار و باور و اعمال خودم هستم .
از طرفی دیگر من هیچ تاثیر مثبت یا منفی در زندگی دیگران ندارم هر کس با فرکانسی که میفرستد اتفاقات را برای خودش رقم میزند. اگر رفتاری از من باعث اتفاقی در زندگی کسی شود آن فرد خودش تصمیم میگیرد که به کدام راه برود و چه تاثیری از تضاد پیش آمده بگیرد .
و اگر برمدار درست باشم و روی خودم به خوبی کار کنم اشتباهی روی نخواهد داد .
به طور خلاصه احساس گناه سدی بزرگ در برابر عزت نفس و خودارزشی من است و درک این باور که احساس بد، احساس گناه یعنی تکرار همان نوع اتفاقات ، با منطقی سازی و با رفع احساس گناه من میتوانم اعتماد به نفس داشته باشم و مسیر خودم را به راحتی طی کنم.
من تعهد دارم به خودم که هر فایلی را که در دفتر مینویسم خلاصه برداری کنم و کامنت بگذارم .
آذر ماه هزار و چهارصد
روز دوازدهم سفر رویاییم
فایل امروز و روز قبل رو حدود ۵تا۶بار گوش دادم
دنبال همون معنی لذت عمیق و دائمی بودم که بارها از کلام خیلی از متدین ها شنیده بودم و سطحی تا حد معمولی می فهمیدم چی میگن.
اما الان خیلی بیشتر درک میکنم که لذتی که یک ساعته و یک روزه نیست از عوامل بیرونی ایجاد نمیشه همون وصل شدن به منبع انرژیه.
چون من همیشه برای حال خوب منتظر دوستام، همسر، خونواده، یه مشاور خوب و هرچیز دیگه بودم که چندتا حرف درست حسابی و امیدبخش بزنن و گاهی ام ازم تعریف کنن تا حسابی شارژ شم. و این شارژ شدن طی زمان کوتاه یا با ضربه ای کوچیک به احساساتم خیلی زود به اصطلاح لو باتری میشدم
الانم تقریبا همینطورم ولی میتونم به جرات بگم خیلی بهتر شدم و برای این اتصال همیشگی خیلی تلاش کردم و بها دادم. حالا توی این دوره سرعتم یکم داره بیشتر میشه مهارتم بیشتر میشه. خدامو بیشتر میشناسم راههای وصل شدن بهش رو بهتر میدونم. انگار زاویه دیدم نوع نگاهم داره یه تکونایی میخوره. و اگر واقعا اینطور باشه یعنی من توی صراط مستقیم افتادم.
صراط مستقیم برای من با توجه شناخت اولیه ام همون لذت عمیق و حقیقی، عشق و صلح و درونیه که من برای به دست آوردنشون قدم برداشتم و تنها تمرینی که شروع کردم بهتر کردن حسم در هر لحظه و موقعیتی که یادم میاد. اگه اون لحظه و مکان بد بودم فقط یکم بهترش میکنم اگه خوب بودم خوبترش میکنم اگه عالی بودم خدا روشکر میکنم. به خودم عشق میورزم. به خواسته هام و زیبایی های زندگی اکنون توجه میکنم. اونقدر فایلها رو تکرار میکنم تا جایگزین توجه های گذشته ام بشن