روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 237

«،ای دو جهان ذرّهٔ ای از راه تو/هیچ تر از هیچ به درگاه تو،

،پشت فلک طوق سجود از تو یافت/شام عدم صبح وجود از تو یافت،

،یافته از درگه تو فتح باب/بارگه اِنَّ اِلینا اِیاب،»

به نام خداوند مهربان

امروز که این سفر رو شروع کردم بچه های سایت تا روز ۹۲ پیش رفتن و من ۹۱ روز عقب تر از بچه ها هستم ولی عاشقانه میخوام این مسیر زیبا رو بیام و هر روز یک یا دو فایل از این روزشمار رو ببینم و گوش کنم و به حرف ها و آگاهی هایی که ازشون دستگیری میشه جامه عمل بپوشانم.

تصمیم گرفتم که فعالیت تو سایت رو یک کار روتین کنم عین غذا خوردن و و واقعا هم همین طوره، همان طور که بدن انسان برای تامین انرژی نیاز به غذا داره روح ما هم نیاز به این آگاهی ها داره.

شاید براتون عجیب باشه ولی این ذهن من تو منتشر کردن کامنت تو سایت هم میخواد جلوی من رو بگیره😂

یکی دو ساعت پیش داشت می‌گفت که اینقدر دم به دقیقه تو سایت کامنت نذار، کامنتت زحمتی میشه روی دوش تیم استاد و مدیر فنی سایت ولی من دهنش رو بستم ☺️.

این کامنت های که منتشر میکنم میمونه برای سالیان سال و خدا می‌دونه چند نفر تا اون موقع میخوننش، یا خودم چند بار تو آینده بهشون استناد میکنم، این کامنت ها به قول استاد رد پایی میشه توی سایت و بعد ها میتونیم بفهمیم که از کجا به کجا رسیده ایم.

خیلی خوشحالم از این که این فرصت رو تو زندگی دارم که میتونم آگاهانه به زندگی خودم شکل بدم

و درکی که الان دارم اینه که اصلا بحث زندگی شخصی من نیست.

بحثِ گسترش جهانه . و من عاشق این شدم که بتونم اثری رو این گسترش داشته باشم و به عنوان ذره ای از این جهان زیبا بتونم هماهنگ با خداوند و قانون حرکت کنم. این امانتی که روی دوشم قرار داده شده رو سالم به مقصد برسونم.

من معتقدم اگه فقیر باشم دو روز دیگه که عمرم تموم شد باید جواب بدم به خاطر فقری که داشتم. باید جواب پس بدم به خاطر عمری که تلف کردم و از لطف خدا دوری جستم، این رو اهرم رنج و لذت کردم که بتونم هر لحظه ‌‌‌‌و هر حال پیشرفت کنم و آگاهانه روی باور هام کار کنم تا بیشتر و بیشتر نتیجه بگیرم.

تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند شدن و لذت بردن از زندگی است به قدری که از زندگی لذت می‌بریم به خدا نزدیک تریم،من مطمئنم اگه خوب روی خودم کار کنم خیلی زود به یه محیط مناسب هدایت میشم.

چون الان با پدر و مادرم زندگی میکنم و این بندگان خدا معلولیت فکری و ذهنیه بسیار بالایی دارند. امیدوارم که خیلی زود یا خانوادم به صراط مستقیم و راه خوشبختی و سعادت هدایت شوند یا من به جای بهتری هدایت شوم.

آخرین الهامی هم که بهم شده اینه که تایپ ده انگشتی یاد بگیرم و روی زبان انگلیسی ام هم کار کنم. از فردا صبح میخوام استارت کار رو بزنم و امید است که تو این مسیر بتونم پا به پای دوستان بیام و لذت ببرم.

بهم الهام شده که خیلی زود استاد یه دوره ی جدید رو کار می‌کنه و من تا اون موقع آنقدر از فایل های رایگان نتیجه گرفتم که اولین نفر اون دوره رو ثبت نام میکنم، هرچند برنامه ی اصلیم اینه که در اولین فرصت دوره ی قوانین آفرینش رو شروع کنم.

راستی پاشنه ی آشیل امتناع از کار کردن برای دیگران رو هم تا حدودی رفع کردم.

قصد دارم از صفر شروع کنم و هر جایی که رفتم برای کار کردن بهترین ورژن خودم رو ارائه بدم.

درست مثل بازیکن فوتبال فرضی که تو یه تیم شهرستانی ایرانی خوب بازی می‌کنه و خیلی زود جذب میشه به پرسپولیس بعدش اونجا هم خوب تلاش می‌کنه و دعوت میشه به تیم ملی ایران و بعد اونجا هم بهترین ورژن خودش رو ارائه میده تا جایی که میشه بهترین بازیکن سال و تو لیگ انگلستان توپ میزنه،

منم قصد دارم وارد بازار کار بشم و اونجا با عشق بهترین ورژنم رو به جهان ارایه بدم و آروم آروم خدا هدایتم کنه به سمت بهترین ها.

اولین ایده اینه که به صورت پاره وقت و بعد از ظهر ها تو کافی‌شاپ کار کنم و قبل از ظهر ها هم روی فایل های استاد کار کنم، یه کتابی هم بهم الهام شد و خوندم به نام جادوی کار پاره وقت از جیم ران. و برنامه اینه که هر ماه یک مهارت پایه رو کار کنم و خودم رو بهبود ببخشم مهارت هایی مثل تایپ سریع، تندخوانی، زبان انگلیسی، برنامه نویسی و …….‌

و قدم به قدم داره بهم الهام میشه که چیکار کنم.