روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 244
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام به استاد گل و مریم بانو عزیز و تک تک اعضای خانواده من
روز هفتم اهرم رنج و لذت
احساس خوب = اتفاقات خوب
درک من از این مسئله اینه که به اندازه ای که بتونم تو هر شرایطی هرچقدر هم سخت حال خودمو خوب نگه دارم اتفاقات خوب بیشتری رو به زندگیم دعوت میکنم و نتایجم قطعا اونقدری هست که به این قانون عمل کردم نه بیشتر نه کمتر الانم فقط حسم گفت بنویس بهت میگم امیدوارم راهکاری که میشنوم و مینویسم کمکم کنه این قانون رو بیشتر بیشتر در عمل نشون بدم تا هر روزه با دیدن نتایجش انگیزه بیشتری بگیرم برای رشد و تغییر باور هام من مصطفی مجیدی وقتی ناراحتم سعی میکنم بیشتر سکوت کنم کمتر تصمیم بگیرم به هر نحوی سعی میکنم حواسمو پرت کنم گاهی سریع جواب میده گاهی مقاومت ها زیاده و عجیب اذیت میشم که همون لحظه بخودم میگم عیب نداره خدا بزرگه درست میشه شاید این لحظه اون نقطه از زندگیته که داره ظرف ذهن و وجودت بزرگتر میشه
نسبت به قبل راحت تر برام که مسیر ذهنمو عوض کنم ولی هنوزم سخته از خدا میخوام خودش کمک کنه تا تواین مسیر رشد و تکامل ثابت قدم باشم کمکم کنه به راه های ساده تر زیبا تر هدایت بشم بقول استاد فعالیت فیزیکی هم بی تاثیر نیست صبح ها که میرم پیاده روی بعضی وقتا که میدوم ذهنم عجیب نجواهارو ول میکنه ولی چموش باس تمرین کنم بتونم بیشتر رامش کنم انشاالله تا پایان این روز شمار تحول با سرعت بیشتر این مسیر تکامل طی بشه تا نتایج عالی از درو دیوار بیان تویه زندگیم راستی اهنگ شاد و مجلسی هم بی تاثیر نیست و جواب کمک میکنه تا از پیله نا امنی که دور خودمون با افکار وباور های مریز تنیدیم رها بشیم و تو رویا واهدافمون سیر کنیم برا من که اینجوری امیدوارم برا شما هم جواب بده
امیدوارم این ردپای من هم به خوبی ثبت شده باشه و بتونم در اینده مسیرمو ببینم و سپاسگذاری کنم بابت قانون تکامل
هرجا هستین همتون رو بخدای یکتا میسپارم انشاالله همیشه شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند باشید هم در این دنیا هم در اخرت
این بیست و دومین باریست که سفرنامه را مجدد استارت می زنم.
زندگی امسالم با سالی که اولین بار سفرنامه را استارت زدم هیچ ارتباطی ندارد.
نه فیزیک بدنم و نه مغزم و جایگاهم و درکم و تکاملم.
تازه الان یاد گرفتم چگونه میشود از این اموزش ها خیلی موثر تر استفاده کرد.
و دوباره برای خلق زندگی جدید در سال جدید سفر جدیدی را که اغاز کرده بودم از مسیر می گذرانم.
در این سفر می خواهم یک نسخه ی بهتر از خود بسازم که بر پایه های عزت نفس و توحید استوار است.
و خدا می داند این سه فصل سفر از من چه بسازد؟
زیرا برای سال جدید برنامه ریزی کردم و تنها جای این سفر و این آگاهی ها
در این برنامه خالی بود.
خیلی از موارد را الان خیلی بهتر درک میکنم.
سلام
هر چی در این مسیر پیش میرم ، هر بیشتر با قوانین آشنا میشم ، باز با اطلاعات جدیدی روبرو میشم که باورهای اشتباه گذشته من را که در ذهنم مثل دیوار سیمانی محکم شده و مقاومت در برابر پیشرفت من را ایجاد میکنه به لرزه در میاره و ترک ایجاد میکنه
من تعهد میدم صحبتهای استاد را مثل وحی منزل بپذیرم و بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم
ومیدونم این مسیر درسته و راهی که به خداوند میرسه به روشنایی ختم میشه
من در رد پا گذاشتن کوتاهی میکنم ، بهذخودم قول میدم فعالتر بشم و از خدا میخوام کمکم کنه
خدایا سپاسگزارتم که در هر لحظه با من هستی و گام به گام هدایتم میکنی
رد پای بیست وسوم
همین اول کاری اعتراف کنم که همیشه یک ترسی از خدا تمام وجودم را فرا گرفته بود .خدا را مثل یک معلم عصبانی شاید یک قاضی بسیار منضبط ودقیق ویا یک نگهبان که به هیچ صراطی مستقیم نیست میدیدم همیشه ازش شاکی بودم .هیچ وقت جرات نمیکردم بهش نزدیک بشوم چون همیشه زندگیم سرتاسر مسئله بود وضمنا همیشه این باور غلط را داشتم که هر که مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند…
چقدر این گفته ونوشته ای که خوندین که کامنت یکی از بچه ها بود رو دوست داشتم …آمده ام بودم میلیاردر شوم …
جریان من بود آمده بودم من هم میلیاردر شوم ولی با رحمت بی پایانش نمک گیرم کردم.
دیگر نمیتوانم رهایش کنم .استاد تمام باورهایم راجب خدای عصبانی وبیرحم بهم ریختی …
من عاشق وشیفته خدا شدهام یکی ازبهترین دوستان من خدا شده است.
خدایی که سراسر خیر است ونیکی .خدایی که مرا به آغوش کشید تمام ترس ها واضطراب هایم را ازتنم برکند وآرامش خاص وناب
از جنس خودش بهم بخشید.خدایی که هر لحظه همراه من است .خدایی که دیگر ترسی از او ندارم خدایی که دیگر بدم نمیآید ازش.
یاد گرفتم که جهان طبق باورهایم عمل میکند زمانی که خدا را خدای بیرحمی می دانستم همان میشد زمانی که خدا را چون قصابی ستمگر میدیدم همان میشد .زمانی که خدا رو چون نم نم باران لطیف دیدم او هم لطیف تر شد .زمانی که اورا وهاب دیدم او برایم وهاب تر شد .زمانی که اورا رحیم دیدم رحیم تر شد برایم.زمانی که زیبا دیدم جهانم پر از زیبایی شد همان زیبایی هایی که قبلا هم بود ولی به دیده کفر ودرک وآزار واذیت میدیدم ولی الان زندگی سراسر زیبایی است.
جایی که گفتین استاد فهمیدین خدا شما را برای یک رسالت خاص ساخته خیلی این حرفتان برایم قابل تامل بود .چون خدا میتوانست بگذارد که من همچنان در دنیای شرک آلود خودم باشم ولی جایی که دیگر بریدم ناامید شدم با دستان خودش از گل ولای بیرونم کشید شما را در مسیرم قرار داد هیچکدام از فایل هایتان به اندازه فایل های توحیدی تان مرا دگرگون نمیکند آنقدر عاشق فایل های توحیدی تان هستم که صدها بار شاید گوش میدهم وهر روز برایم تازگی دارد .خدا هم از من انتظاری دارد خدا مرا جلا داده تا قسمت بزرگتری از پازلش رو جور کنم وگرنه میگذاشت در قعر فلاکت خود بمانم
سلام و درود و عرض ادب به همه ❤️
نکه فقد باور داشته باشم ,باور دارم چون که باچشای خودم دیدم و تجربه کردم اینکه تغیر میکنه اگر که باور هاتو تغیر بدی . تغیر کرد همچی تغیر کرد صفر تا صد زندگی من الان تغیر کرده از ریز ترین چیزا بگیر تا بزرگ ترین هاش دگرگون شده و عااااالی شده ، من همیشه نالم سره این بود که منو خونوادم محدود کرده و نمیزاره پشیرفت کنم ولی وقتی خواستم باورامو تغیر بدم نشستم کار کردم که اغا اونا محدودت نکردن خودت با باور اینکه اونا میتونن تورو محدود کنن خودتو محدود کردی که همچین چیزی نیست تو ازاد افریده شدی خدا باتوعه .
وقتی روی باور هام کار کردم شرایطم خیلییی تغیر کرد همچی جوری شد که من حرکت کنم همچی جوری شده که من ادامه بدم و خوشحااال باشم .
ممنونم استاد واقعا ممنونم خیلیییی خیلیییی سپاس گذارم🥺❤️
ایشالا که همه عاقبت بخیر باشن توی دنیا و اخرت به خدای بزرگ میسپارمتون♥️
به نام خدا
روز ششم
سلام درود بر استاد گل و مریم بانوی عزیز و تک تک شما اعضای خانواده من
قانون تکامل در زندگی من
بهتر از حرکتم در راستای خواسته ای شروع کنم که الان شده بیزینس و عشقو حالم من ادمی هستم که شغل های زیادی رو تجربه کردم اما داستانی که میخوام بگم بر میگرده به سفری که با یکی از دوستان بصورت مجردی از شرق کشور شروع شد با یه پیکان درب و داغون و رفتن تا استارا و برگشتن وقتی گلخونه های شمال کشور رو دیدم متوجه علاقم به گل شدم از اونجایی که سرمایه ای نداشتم و دست فروشی میکردم تویه روز بازار ها سر برگشت از اون سفر رویایی و چالش بر انگیز 96 تومن گل خریدم و با خودم اوردم شهرستان همچنان کارهای متفرقه انجام میدادم و نتیجه ای نداشت مشکل پشت مشکل یه روزی بخودم اومدم تو سایت بودم و میشنیدم استاد میگفت با اونی که هستی شروع کن هرچقدر هم کمه گل ها رو زیاد کرده بودم و کمی هم فروخته بودم تصمیم گرفتم دیگه برا کسی کار نکنم دنبال علاقمو بگیرم مجدد جمعه بازار میرفتمو گل هایی که کم بود و میفروختم که خرج زندگیمم نمیشد منی که متعهل بودم همیشه جیبم پول بود بخاطر کار کردن هام دیگه خالی شده بودم گلامو برداشتم از خونه مادرم رفتم خونه ای قدیمی که خدا میدونه کاه گلی بود اب هم نداشت اجاره کردم برا کارم به ماهی 200 تومن منی که در امد نداشتم حالا کنار خرج خونه و اجاره خونه اینم اضافه شده بود همسرم رفت خونه مادرش و من موندم و خدام و سرمایه ای که تازه بزور وام 5 میلیونم نمیشد تنهای تنها منو خدا و برنامه های استاد الان که فکر میکنم فاجعه بود ولی نقطه شروع من بود مسیری که با باور های اونروزم ساخته بودم ورشکسته هم شده بودم با بدهی هام اذر ماه سال 98 بود منو فروش ماهی 200 تا نهایت 800 که داشتم باس به پیشواز خرج خوراک و اجاره ها میرفتم و حداقل ماه دوملیونی میداشتم.بدهی و قرض و وام روهم بقول استاد تو اون روزای سخت که بزرگ ترین درس های زندگیم و گرفتم الان به لطف خدا درامدم شده بین 6 تا 10 میلیون در ماه کمی بدهی دارم ولی به لطف خدا تو این پنجاه شسصت میلیون سرمایه ام گمه تلاشم رو دارم میکنم تکاملم رو خوب طی کنم ولی تو این چندروزه عجیب حسم بهم میگه زندگیم داره به دو قسمت تقسیم میشه یعنی قبل اسفند 1400 و بعدش ارامش عجیبی دارم که میگه امسال که تموم بشه بدهی های منم تموم میشه و تصاعد خودشو از سال جدید تو زندگی مالی من نشون میده جالب عهد کردم به الهاماتم با قدرت عمل کنم و از خدا بخوام این ماه در امد سی میلیون رو کسب کنم تا بعد عید یه مسافرت خوب خانواده و ببرم و بیام تمرکزی رویه سایت محصولات باورهام کار کنم تا زندگی رو خلق کنم که شایستگیشو دارم اخه چند روز پیش تو یه فایلی نوشتم با پاس شدن بدهی ها و قرض ها کلی فشار ذهنم کمتر میشه و انرژیم سرف خودم میشه حالا ورود این حجم ثروت قرار چطور تو زندگیم بیاد رو نمیدنم و سپردم به خدا که خودش درست کنه و چجوریشو نمیدونم من فقط میخوام با ایمان به الهامات عمل کنم تا خدا خودش با هدایت به موقع من جریانی از فراوانی نعمت،سلامتی،عشق و ارامش،توحید،ثروت رو به زندگیم دعوت کنه چون من به هر خیری که بهم میرسه من فقیرم
خدارو شکر بابت ثبت این رد پا امیدوارم هرکجا هستین در پناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادنمند باشید
ردپای بیست ودوم
سلام به استاد عزیز وبزرگوار ومریم عزیزوتمام عباس منشی های عزیز که چقدر ما عباس منشی ها دنیای متفاوت از دیگران داریم .از لحظه به لحظه زندگی لذت میبریم. استاد عزیزم چقدر با شنیدن این فایلتان احساس همذات پنداری باشما کردم .مرا به چندین سال پیش سوق دادین آنقدر جسم بیماری داشتم که ماهی یکبار باید به سراغ پزشک میرفتم بیماری های عجیب وغریب و جالب تر اینکه هیچکدام از بیماری هایم نیز درست تشخیص داده نمیشد فقط به یاد می آورم که اوج جوانی ام که میتوانست بسیار برایم لذت بخش باشد فقط توام با رنج ودرد بود زمانی که شروع کردم به تغییر باورهایم ومانند شما آگاهانه خواستم که مسیرم را تغییر دهم با تمام بیماریهای عصبی با تمام داروها با افسردگی که گریبانم را گرفته بود خدا حافظی کردم اونقدر این باورها در من تقویت شده اند که در اوج این بیماری تمام اطرافیانم به نوعی با آن درگیر بودند ولی من دربین آنها همیشه سلامتی خود را حفظ کردم وخدا را بابت این مورد سپاسگزارم.من خوش شانس نیستم من خواستم که مسیر زندگیم را با خوشی ها بچینم ونتایج این نگرش این شده که مسیر زندگیم نسبت به گذشته ام هزاران بار تغییر کرده است اصلا آدم گذشته نیستم .
خدا روزی هزاران بار سپاسگزارم استاد جان که شما را مشعل راهم کرد.از تک تک لحظه هایم لذت میبرم آنجا که گفتید زمانی که زیباییها را میبینم ساعت ها اشک شوق میریزم استادم نمیدانید من هم با دیدن نم نم باران فقط به پهنای صورتم اشک میریزم .وقتی به پرنده ای غذا میدهم هزاران بار خدا روشکر میکنم از اینکه امروز من وسیله غذا دادن به اینها شدم فقط اشک میریزم چشمانم راباز میکنم متوجه میشوم تا خود صبح با خدا داشتم صحبت میکردم واین باعث میشه که از رختخوابم جهد بزنم وبلند شوم .استاد جان بابت این آموزه تان به من دستتان را میبوسم از اینکه با تمام وجودم درک کردم که خداست که به ما عزت میدهد. کیست که بخواهد خدا اورا بلند کند ونام آور دیگران اورا به زمین بزنند هر روزم را با این نگاه توحیدی شما آغاز میکنم .از اینکه به من کمک کردید تا قدرت را فقط به خدا بدهم نه به بنده های خدا .آری از آن روز راه من هم زیبا چیده شد.
برای تک تک لحظه هایتان زیبایی ارزومندم.وهمچنین تمام دوستان نگاه متفاوت عباس منشی.
به نام خدا
سلام به همه 👋
امروز میخوام اولین فایل سفرنامه رو شروع کنم، تو فایل استاد گفت از خودتون رد پا بزارید و منم آمدم یه سری قول ها رو به خودم بدم :
✔اولین قولم به خودم اینه که هر روز یک فایل رو گوش بدم و کامنت بنویسم .
✔ دومین قولم به خودم اینه که هر روز ذهن و افکارم رو کنترل کنم .
✔ به روی نکات مثبت خودم، اطرافم، انسان ها و… توجه کنم.
✔ تلوزیون نگاه نکنم، اینستاگرام نروم ، به اخبار منفی و صحبت های منفی گوش نکنم.
✔ اونجوری که بنظرم خودم درسته و دوست دارم زندگی کنم
اینم ردپای من ✌
بماند به یادگار
و بعد از اینکه فصل اول سفرنامه رو تموم کردم بیام برگردم به این کامنت و ببینم چقدر به قول هام عمل کردم .
تمام ♥️
سلام به همه وقتی داشتم این متن رو مرور میکردم دیدم که واقعا حس درونی جالب نیست و همینجور که دوران خودم جستجوگر میکردم متوجه شدم.هر باره و هر باره باید من ارتباط ذهنی ام رو با عوامل بیرونی چک کنم .وقتی طبق عادت های کهنه و توقعات به طور حتی 1درصد آگاهانه و شاید گاهی نا آگاهانه متکی میشم به انسانها و مثال ارث یا موقعیت انسانها و یا توانایی یا هر چیزی که توجه من رو روی اصل بر میداره بلافاصله روح من خسته میشه و ارتباطش رو با خودم کم میکنه و مثل یک ماشینی میشه که برای استارت زدن برق مورد نیاز رو نداره .و من باید آگاهانه شروع کنم و مرور کنم که کجا و چرا دچار همچین موردی شدم و دوباره باور درست رو توی این مورد که شناسایی کردم بزرگ کنم و اثرات اون یارو رو با دلیل مستند به خودم یادآوری کنم که .قانون کار میده و لاجرم حال من خوب میشه و همون لحظه مسیر و بیس فرکانسی من تغییر میکنه .الهی شکرت که میتونم دلیل افکارم و حال بدیام رو تشخیص بدون و این همون اصلی هست که استاد توی فایلها از خودشناسی راجبش حرف میزنم و تشخیص اصل از فرع ..الهی شکرت که خداوند همواره از بی نهایت راه به اشکال گوناگون ثروت پایدار افزایش وارد میکنه .برای همه انسانهایی که میخواهند سلامتی و ثروت ارزو میکنم
چهاردهمین برگ سفر نامه ی من 😍😍😍
سلااااااام درود به اساتید عزیزه دلممممم و دوستان محترمه همراه ما .
خیلی خیلی خیلیییی خوشحالم و خداوند رو شکر میکنم که شمارا در زندگی به من داد و امروز هم میتونم برگی دیگه و ردپایی دیگه رو از خودم به جا بزارم . ازین موضوع که خودمون خلق کنیم نتیجه دارم خیلی هم نتیجه های ریز و درشت دیدم ولی کم چون تجربه هایی ندارم زیاد ولی با این حال هر کدومشون باعث شد که بیشتر بخوام و خواسته هامو بزرگ تر کنم تا که خودمو با شرایط وفق بدم .
من از جای خیلییییی دشواری به اینجایی که هستم رسیدم و برای خودمم باور نکردنیه ولی چیز های خیلیی بیشتری میخوام و همونجور که استاد میگه هربار که به شرایطم نکاه میکنم میگم این که چیزه خاصی نیست همه میتونن ولی منننننن این لحظه هارو تو ریاهام میدیدم و فقددد تصورش میکردم و یک رویا میدونستم ولی الان بهش رسیدم از وقتی که هنوز استاد من شمارو نمیشناختم و فقد اسم شما به گوش من خورده بود فقدو فقد صدای شمارو از گوشیه کسی شنیده بودم من از همون موقع شروع شد زندگیم قبلش که زندگی نبود .
خدارو هزار بار و هزار مرتبه سپاس میکنم که شما در زندگی من هستید و من در این فرکانس هستم .
الان که توی مسیر علاقه ام هستم الان که هر لحظه از زندگیم لبخند میزنم الان که همه ی شرایطی که دوست دارمو ساختم الان که بهترین چیز هارو دارم میخوام همیشه همینجوری باشه من شکر گذار حالم باشه و همچی رو به بهترین شکل باشه و قطعا ادامش میدم قطعااا .
چندروزی میشد که توی کارم فقد به پولش فکر میکردم و الانم داشتم فقد سرمایه گذاری میکردم واسه ی سود از پولم . ولی وقتی فایل توحید در عمل ۶ رو گوش دادم دیدم اصلا چیکار دارم میکنم من بحص پول نیست من بخاطر عشق توی این مسیر گام برداشتم و حدفم این نیست و الان تصمیم گرفتم که تمام چیزی که دارمو در راه علاقم بزارم و همینجور که شما گفتید دنیا به من پاداش میده برای این کارم نگرانش نیستم خوشحالیه من اون موقعس که حاله خودمو میبنیم .
خداروشکر که امروز برگی از سفر نامم نوشتم همه ی شمارو به خدای بزرگ و مهربان میسپارم عاقبت بخیر در دنیا و اخرت ❤️