روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 271

هزاران درود بر پروردگار مهربانم و پیام آور عشقش استاد عزیز و سپاس بیکران از مریم جان شایسته.

من نازنین هستم ۳۳ ساله.دوسالی هست که با شما آشنا شدم البته در ابتدا با فایلهایی که رایگان دریافت میکردم از کانال تلگرام که بعدها همه ی اونها رو پاک کردم به دلیل مسائلی که بعدها از شما شنیدم.استاد زمانی که من با شما آشنا شدم درست زمانی بود که فرزند اولم رو از دست دادم از همین ابتدا بگم که تمام نیتم از گفتن این داستان انرژی فوق العاده ای هست که وارد زندگیم شد نه ناراحتی هایی که به ظاهر داشت.درواقع من باردار بودم و زمانی که برای اولین غربالگری مراجعه کردم متوجه شدیم که بچه دچار نارسایی کلیه ست و باید ختم بارداری انجام شود،خب کاملا مشخصه که حال من و همسرم چطور بود اونشب و همینطور زمانی که برای اولین بار رفتم پزشکی قانونی برای گرفتن نامه!که اونجا به من اجازه ندادن و گفتن بچه خودش چند روز دیگه و یا حتی هر لحظه ممکنه ازبین بره و نیازی نیس به نامه.من اون لحظه ها باید منتظر چی میبودم!مرگ بچه م که مدتها آرزوش رو داشتم!یا موندنش همراه با درد کشیدنش!استاد این بچه نه ماه تمام در سلامت کامل توی وجود من رشد کرد در حالی که دکترها میگفتن هر لحظه از بین میره،و من در برزخ ۹ ماه زندگی کردم برای بچه ای که نمیدونستم میمونه یا نه!اما این ۹ ماه برام مث بهشت بود انقدر حالم خوب بود انقدر احساس نزدیکی با پروردگارم پیدا کرده بودم که خودم باورم نمیشد،الان که به اون روزها فکر میکنم حقیقتا دلم براشون تنگ میشه برای اون حال خوبم،من تمام اون اتفاقات رو و هر چیزی که ممکن بود پیش بیاد به خداوند سپرده بودم و از همه چیز رها بودم،هنوز هم میگم خدایا شکرت که به اون واسطه من رو متوجه خودت و قدرتت و عظمتت کردی.همون زمانها بود که از طریق یکی از دوستام با فایلهای شما آشنا شدم و چقدر لذت بخش بود حالم و حالو هوای صحبتهای شما.اون بچه بعد از نه ماه به دنیا اومد اما از بین رفت.و من …..الان که بعد از دوسال فرزند بعدیم به دنیا اومده و امروز وارد ۹ ماهگیش شده سپاسگزار خداوند هستم که این فایل پرازانگیزه رو دیدم.راستش توی این مدت خیلی فرازو نشیب داشتم چندین بار مسیر گم کردم چندین بار خطا کردم از نظر مالی به شدت ضربه خوردم که شک ندارم به خاطر همین دور شدنهام از مسیر درست بوده،چندین مرتبه نوشتمو تصمیم گرفتم و برنامه ریزی کردم که از اول شروع کنم اما نشد و رها کردم،هر چند که زمانبندیم با این فرشته ی کوچولو کمی سخت هست!امروز با دیدن این فایل یه حسی بهم گفت بیامو بنویسمو همینجا تعهد بدم که باید به هر شکلی که هست مسیرم رو کامل کنم تا بهترین هارو تجربه کنم از هر لحاظ تا از زندگیم لذت ببرم ازین فرصت یگانه ای که در اختیارم قرارداده شده.از خدای بزرگم بی نهایت سپاسگزارم که هدایتم کرد برای دیدن این فایل و این رد پا گذاش شما استاد بزرگوار و همه دوستان عزیزم آرزوی سلامتی و شادی بی انتها دارم.