روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 303
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
امروز روز اول این سفر را شروع کردم فایل مرتبط با مفهوم ظلم دیدن بودن تنها یک قسمتش مرا بفکر برد انجا که گفت اگه بهت ظلم شد چرا مهاجرت نکردی
داشتم فکر میکردم همیشه برای تغییر شرایطم حرکت کردم و تحول اتفاق افتاد و شاید این تحول هم الان لازمه
فعلا تحولی در حیطه کاریم دارم ایجاد میکنم و مسیرها تازه را در پیش گرفتم
شروع این دوره بصورت ناکهانی بود در کامنتها خوندم و گفتم انجامش بدم
الان شرایط خوبی دارم چون سالهاست با قوانین زندگی میکنم اما میخوام عالی تر باشم
اولین هدفم برای شروع این مسیر تکامل شغلی ام و ثبات ان با درامد سه برابری
دومین هدفم خونه بزرگتر خریدن
سومی هدفم مسافرت
اینجا مشخص کردم که بمونه پایان این دوره نتایج بتونم مرور کنم
حسم اینه مسیرجدید برای راحتتر سریعتر رسیدنم به خواسته هام هست و این شروع با نشانه هایی از سمت خداوند برام همراه بود و امیدوارم این مسیر پر از برکت و شکفت لنگیز تر از چیزی که فکر میکنم باشه
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی و تمام همراهان هم فرکانسیم
من تقریبا یک سال و یک ماهه که با سایت استاد عباس منش آشنا شدم و به همراه همسرم و لطف الله مهربونم دو سه تا از دوره هاروهم خریدیم و داریم روی باورهامون کار میکنیم ولی امروز یه حسی بهم گفت که بیامو یه چرخی تو فایلهای دانلودی بزنم و نشانه امروزمو اینجا پیدا کنم.
و همینجوری یهویی چشمم خورد به این فایل و برام خیلی غریب و نا آشنا اومد.انگار که اولین بار بود میدیدم همچین فایلی هم تو سایت هست تا واردش شدمو دیدم که برای سه سال پیش بوده و چقدر جالبه چون دقیقا همون چیزیه که من همیشه دنبالش بودم که بتونم تو قسمت دانلودیها به جای اینکه کلی بچرخم تا یه چیز به دلم بشینه و تماشا کنم اینجا قشنگ شسته و روفته برام حاضره که هر روز هدایت شم به یه فایل جدید و پر محتوا که قطعا مسیر هدایتی اون روز من توش گفته میشه…
من تو این یک سال رد پا نمیذاشتم از خودم چون یه آدم کمالگرا بودم و همیشه منتظر نتایج بی نظیر بودم تا بیام بنویسمو بگم ولی با این فایل و با صحبتهای زیبای استاد عزیزم به خودم گفتم دیگه وقتشه که نوشتن و ردپا گذاشتنو شروع کنی تا توام مثل دوستان دیگه دو سه سال دیگه که باورهات بیشتر تغییر کردو نتایج خیلی بزرگتر شد برگردی ببینی از کجا شروع کردی و کی بودی و کی شدی…
میخوام به امید الله مهربونم هر روز یه قسمت رو تماشا کنم و ردپای همون روزمو هم بذارم و امیدوارم به این مسیر و تصمیم متعهدانه عمل کنمو ادامه بدم انشالله…
حالا میرسیم به موضوع اصلی امروز عذاب وجدان و بحث جذاب اعتماد به نفس و عزت نفس…
مثالهایی که استاد زدن همه برای اکثر ماها اتفاق افتاده و منم مستثنا نیستم. همیشه از بچگی بهم میگفتن به قرآن میخوای دست بزنی و صفحاتشو ورق بزنی باید وضو داشته باشیو اگه وضو نداشته باشی گناه کردی و خدا قهرش میگیره و این باور باعث شده بود من خیلی وقتا نرم سمت قرآن چون وضو نداشتمو حوصله وضو گرفتن هم نداشتم…
یا این باور خنده دار دیگه که میخوای وارد توالت بشی باید با پای چپ بری و با پای راست بیای بیرون و از این حرفا که من خیلی وقتا حواسم نبود و با پای برعکس میرفتم و تو همون عالم بچگی سریع میومدم بیرونو به خدا میگفتم ببخشید حواسم نبود لطفا نادیده بگیر و ببخشتم و بعد با پای مثلا درست میرفتم…
و خیلی مثالهای بیشتر که یک عمر باعث شدن احساساتمون جریحه دار بشه بخاطر باورهای پوچ و الکی که هیچ منطقی پشتش نبود و همین کار باعث شده بود من تو همون سن و سال کم از خدا بترسم چون اگه هر اشتباهی کنم قراره گناه نوشته بشه و اون دنیا تو جهنم بسوزم…
و اگه بخوام مثالی در مورد عزت نفس بزنم میتونم روزی رو عنوان کنم که منی که از نه سالگی نماز خوندنو شروع کردم و هرگز نماز من قضا نمیشد و تا صدای اذان میومد اولین نفری که سر سجاده بود من بودم و مثال و الگویی برای کل طایفه بودم یک دفعه تو سن بیست و چهار سالگی نماز و روزه و همه اعتقادات و باورهایی که یک عمر دیگران تو مغزم کرده بودن رو کنار گذاشتمو به خدا گفتم من میخوام تورو به صورت واقعی بشناسمو درکت کنمو بفهمم خدای من کیه و دیگه نمیخوام الکی و بی هدف خمو راست بشمو ندونم چی دارم میگمو اصلا چرا این کارو میکنم چرا روزه میگیرم و اینکه آیا عبادت و رسیدن به خدا همینه؟؟؟ اگه اینه چرا من احساس آرامش و خوشحالی ندارم با این کارا؟؟؟ چرا خدارو نمیفهمم؟؟؟چرا قلبم آروم نمیگیره؟؟؟
و اونجا بود که با اعتماد به نفس کامل تابو شکنی کردمو برخلاف حرفهای دیگران مسیر خودمو برای شناخت خدای خودم و ارتباط گرفتن باهاش و به آرامش رسیدن پیدا کردم. و خدارو هزاااااارااااان بار شکررررر میکنم که به من این جرات و شهامتو داد تا خودم به روش خودم بتونم درکش کنمو بشناسمش و به جرات میگم سپیده الان هزار برابر با ایمان تر و مومن تر از اون سپیده به ظاهر مومن و نمازخون از دید بقیه هستم…
و الان با شناخت بهتر خودم و خدای خودم فهمیدم که من ذره ای از نور خداوندم که قدرت رسیدن به تمام خواسته هامو چه در دسترس چه دور از دسترس رو دارم و تنها خودمم که زندگیمو خلق میکنم و تمااااااام اتفاقات زندگی ما بدون استثنااااا حاصل باورهای خودمونه…
پس هر چقدر من باورهای قوی تر و سالم تری داشته باشم قطعا میتونم احساس بهتری هم داشته باشم و وقتی احساس خوبی دارم در نتیجه اتفاقات خوب هم تو زندگیم میفته و این قانون بی نقص خداست که تا ابددددد ادامه داره و تغییری هم نمیکنه…
ممنونم از استاد عزیزم و مریم جان مهربون بخاطر این همه علم و آگاهی که در اختیار ما میذارین که قطعا خیر و برکتش هزاااااران برابر به زندگی خودتون برمیگرده و ممنون از تمام دوستان هم فرکانسم با کامنتهاب قشنگون…
الهی که همگی همیشه سلامت و موفق و در مسیر رشد و سعادت باشیم…
الهی امین
یا حق
سلام ووقت بخیرخدمت استادعزیزم ومریم خانوم گل وهمچنین شمادوستای گرانقدر
اولین جلسه رورشمارمصادف شدبااولین کامنت باخوندن نظرات دوستان منم خاستم ک ردی ازخودم بجابزارم خیلی مشتاقم برای شروع این روزشمارجذاب وازخداوندمیخام که منوتوی این مسیرپایدارکنه ووهروزم بهترازدیروزباشه مطمعنم که تجربه های بسیارعالی خواهم داشت وزندگیم بااین ایده ی جذاب خانوم شایسته عزیز به کلی تغییرخواهدکرد برنامه های خیلی زیادی دارم وایمان دارم که موفق میشم باتوکل ب خداوند
خداوندهمه مارودرمسیردرست ثابت قدم کند
تشکرمیکنم ازاستادعزیزم ومریم خانوم گرانقدرامیدوارم که درپناه امن الهی باشید
سلام از امروز قراره سفرنامه رو شروع کنم و همسفر بشم با شما و از این سفر زیبا لذت ببرم
دیشب اولین دفتر توسعه فردی ام رو برداشتم تا از صفحات سفیدی که داره استفاده کنم و نوشته های قدیمیم اهدافم و همه ی آن چیزی که نوشتم رو خوندم حس و حال اون زمان که تازه شروع کرده بودم و با چه شوق و ذوقی بیدار میشدم صیبح با لبخند به خدا و پیاده روی و فایل های استاد تماما یادم اومد و به خودم قول دادم با همون احساس شروع به گوش دادن فایل ها کنم انقدر برام لذت بخش بود اون دوران که به تمام خواسته هایی که داشتم رسیدم و الان در خواسته های اون زمانم دارم زندگی میکنم و به دنبال پیشرفت بیشتر هستم
حالا که نوشته های قبلم رو خوندم میفهمم چقدر تغییر کردم
به خودم احسنت گفتم و خودم رو تحسین کردم انقدر با شخصیت خودم کیف کردم که انگار استوره ای رو از دور میبینم
خیلی حس خوبی داشتم دیشب و در کنار 12 قدم سفر نامه رو هم میخوام شروع کنم
خیلی جا برای پیشرفت دارم ولی تا اینجا هم احسنت میگم به خودم
دختر وابسته ای که روی خودش کار کرد و مستقل شد
دختر بیکاری که الان در شغل مورد علاقش فعالیت میکنه
دختری که از حساب خالی به حساب پر رسید
دختر حساسی که قوی شد
دختر ترسویی که پا روی ترس هاش گذاشت
آرزوی عزیزم برایت آرزو ی موفقیت میکنم تا الان خیلی خوب پیش رفتی ازت میخوام بدونی که چقدر قوی هستی میخوام بدونی که خدا همیشه هواتو داره
ازت میخوام ادامه بدی این راهو و بیشتر برات ذوق کنم
عاشقتم رفیق من
میدونم که زندگیت داره همواره زیبایی های بیشتری رو جذب میکنه پس مینویسم برات که بعد ها که میخونی از قدرت خلق خودت شوکه بشی و پیشگوی زنگیت باشی
همون طور که اهدافت رو خلق کردی و بهشون رسیدی از حالا به بعد هم با همون فرمول پیش برو و مطمِن باش که خالق زندگیت هستی دوست دارم.
سلام آرزو جان
چقدر برات خوشحالم که با خودت انقدر در صلح هستی و تونستی با تعهد و پشتکار به اهدافت برسی…
منم تازه این سفرنامه رو شروع کردم و ایمان دارم که تا پایان این سفر من هم یک سپیده جدید شدم و تغییرات به حدی بزرگ خواهد بود که خودم شوکه میشم ولی میدونم که این منم با کانون توجه و باورهام دارم زندگی خودمو خلق میکنم…
به امید و یاری الله مهربون پیش میریم برای رسیدن به موفقیتها و سعادت بیشتر
سلام.من الان شاید نزدیک 7 ساله عضو سایت هستم و خیلی رد پایی از خودم نزاشتم. کامنت و فایلهای زیادی رو دیدم خوندم. و خیلی دوست دارم. ولی تقریبا نظری نزاشتم و حتی لایک هم نمیکردم. نمیدونم چرااا؟؟ ولی اینبار به خودم تعهد دادم که این کار انجام بدم. که به قول استاد انرژی جریان پیدا کنه. خدارو شکر میکنم. باید روی عزت نفس و احساس لیاقت کار کنم.از خدا میخوام کمکم کنه.
سلام ملیحه عزیز
منم یک ساله با این سایت بی نظیر و الاهی استاد آشنا شدم و هیچ وقت نه کامنت هارو میخوندم و نه کامنتی میذاشتم…
به اگه و چرا و ای کاش هم کاری ندارم چون قطعا زمانش الان بوده برام تا بتونم به درک بهتر و بالاتری برسم و بتونم کامنتهای مثبت و مفیدی بنویسم نه اینکه افکار و باورهای منفی و پوسیدمو بریزم بیرون و یک مکان پاک و مطهر و کثیف کنم…
و تحسین میکنمت که تونستی به این باور برسی که نیاز به تغییر داری و باید قدم عملی برداری درست مثل خود من و مطمئنم که تو این سفرنامه قراره کلییییی اتفاقات بی نظیر برامون بیفته و تا آخر سفر انسانهایی جدید با باورهای جدید بشم به امید خدای مهربونم…
خدا را صد هزار مرتبه شکرت که الان بعد از چند سال وقتی دوباره تصمیم گرفتم این روز شمار
تحویل را استارت بزنم و این متن را میخانم و ان روز های اولیه ام را به یاد می اوردم
واقعا خودم را نمیشناسم و نسبت به انروز هایم در تمام جنبه هایم پیشرفت های عظیمی داشته ام
که هیچ ربطی به ان من چند سال پیش ندارم.
الان خیلی احساس خلق کردن و کنترل زندگی ام نسب به قبل بیشتر شده است.
و بار دیگر این سفر اعجاز انگیز را شروع میکنم تا باز خالق بهتری شوم.
الان قشنگ میتوانم رد پاهایم را با مرور گذشته ام به یاد اوردم و از انها برایم خلق اینده ام وخواسته های
بعدیم استفاده نمایم و با سرعت بیشتری پیش ببرم.
من جایگاهیی که الان دارم را چند سال پیش اینقدر تجسم کردم که یکروز تابستان خواب انرا دیدم
به صورت شفاف و واضح حتی الان پس از چندسال میتوانم انرا به یاد بیاروم.
واقعا چشمانم پر از اشک شده که این من هستم که صد در صد مسیر زندگی ام را مشخص میکنم.
این من هستم که با تصمیماتی که میگیرم با فکر هایی که میکنم با کارهایی که میکنم زندگی خودم را خلق میکنم.
تمام پاسخ ها و الهامات و هدایت ها در درون هر انسانی وجود دارد.
به هیچ عنوان به هیچ عامل بیرونی برای پیشرفت نیاز نداریم.
اینو الان منی دارم میگم که بعد از چند سال وضعیتم رو دوباره به یاد اوردم هاااا.
قبلا میگفتم شاید اینها جملات صرفا زیبایی هستند که فقط احساس خوبی به من میداند ان موقع که
هیچ نتایج ظاهری و مادی درکار نبود.
اما الان ایمانی پدید امده که میتواند نتایج به مراتب بزرگتر و پر بارتر را به بار اورد و انگیزه ی
زیادی را به همراه ایمان به وجود اورد و به دنبال ان مجدد ایمانم را تقویت نماید.
اولین موضوعی که روی ان کار کردم و به شدت روی ان ضعف داشتم توحید و شرک بود.
من بیس باورهایم را از توحید اغاز کردم و فندانسیونی بس قوی است که جهان را اختیار انسان
در می اورد.
اگر این مسیر را با این جزئیات دنبال کنی، در پایان هر بخش از روزشمار تحول زندگی من،هی دید که اعجاز همین کار به ظاهر ساده، بسیار فراتر است از محدوده محاسبات ریاضی یا تجسمات ذهنیات.
واقعا که این مسیر اعجاز کرد اعجاز .
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که چقدر ازمن چند سال فاصله گرفتم طوری که خودم را نمیشناسم.
و از خدا میخاهم من را هدایت کند تا چند سال دیگر وای هیچ ربطی به الانم نداشته باشم.
چه جالب که مرور کردن داستان زندگی خودم تا الان که داستان زیادی هم نیست و تازه اول راهم
یاد داستان پیامبران توی قران میوفتم.
به نام خدای روزی دهنده و مهربان
سلام به استاد مهربان
سلام به مریم زیبا
و سلام به دوستان هم فرکانسیم
امروز یاز دهمین روز از ردپای من است
خدایا شکرت بابت این روز زیبا و شنیدن صدای گنجشکان
خدایا شکرت برای دیدن صورت عزیزانم
خدایا شکرت برای هدایت روزانه ام
خدایا سپاسگزارتم که امروز هم به من مهلت دادی تا زندگیمو بهتر بسازم
ممنونم از شما استاد عزیز که دستان خداوند شدین برای من که بتونم هر روز زندگیه بهتر بسازم
خدایا شکرت سپاسگزارتم
به نام خدای زیباییها
سلام به استاد مهربانیها
سلام به مریم عزیز
دهمین روز از سفرمنه
اومدم فقط بگم ممنونم استاد عزیز
اومدم بگم هر روزم از روز ه دیگه بهترمیشه
هر روزایمانم نسبت به روز قبل بیشتر میشه
هر روز خدا رو بهتر میشناسم
قدرتشو
مهربونیشو
عظمتشو
که همه کارهامو خدا برام انجام میدی
فقط من باید بخواهم
خدایا امروز میخواهم بهترینها نصیبم بشه
بهترین خبر
بهترین مشتری
بهترین فروش
بهترین واریزی
و بهترین احساس خوب و بهترین آرامش
خدایا شکرت سپاسگزارتم ای خدای مهربان
به نام خدای جهانیان به نام خدای روزی دهنده
سلام به استاد جان جانان و خانم شایسته مهربان
ممنونم از شما دو بزرگوار
ممنونم از مریم عزیز که این زیباییها رو برای ما به تصویر میکشه مریم جان دوستت دارم
نهمین روز از سفر ست
سفری دوست داشتنی
سفری کنار عزیزان توحیدی
سفری هیجان انگیز
سفری پراز یادگیری
استاد ما یه خانواده چهار نفره هستیم
صبح که از خواب بیدار میشیم
صدای شما رو گوش میکنیم
نزدیکه 20 روزه تلویزیون به هیچ عنوان نگاه نمیکنیم
فقط و فقط زندگی در بهشت و قدم 7 از 12 قدم رو گوش میکنیم
چقدر لذت بخشه
که مدام صدای شما تو خونه پخشه
خیلی خوشحالم خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم
خدا شکرت سپاسگزارتم برای اینکه کارهامو به راحتی برام انجام میدی
خدایا شکرتتتتت
استاد در پناه حق باشی کنار مریم جون
ان شالله به زودی زود میام و از موفقیتهام براتون مینویسم
یا حق
با سلام خدمت استاد عزیزتر از جانم و خانم شایسته که با زحمت های فراوان قدم بزرگی برای آگاهی ما بر می دارد و با سلام خدمت دوستان و خانواده بزرگ سایت عباس منش. امروز می خواهم اولین روز از روز شمار تحول و تغییر خودم رو در سایت ثبت کنم البته من حدوداً دو سال میشود که در سایت عضو هستم ولی با این قسمت از سایت تازه آشنا شدم و به امید خدا می خواهم که روز شماره تحول و تغییر خودم را شروع کنم قبل از هر چیزی می خواهم از خداوند بزرگ سپاسگزاری کنم که هر خواسته ای که ازش داشته باشم بدون هیچ چشم داشتی به من ارزانی می دارد. من الان کاملاً مطمئن هستم و ایمان دارم که فرکانسهای ما هستند که زندگی ما را تشکیل می دهند. از وقتی که با سایت عباس منش آشنا شده ام خواسته های فراوانی از خدا داشته ام و همه خواسته هایم هم اجابت شدهاند در نتیجه من ایمان کامل پیدا کردهام که زندگی من در دستان خودم قرار دارد و هر طوری که خودم بخواهم می توانم زندگی ام را بسازم. تازه ترین و خواسته های که از خداوند خواسته بودم یک کار خوب در منطقه خودمان بود که فوران خداوند خواستم را اجابت کرد و الان من در…. نگهبان یک باغ هستم. درآمدش خوب است و صاحب کارم هم خوب است و کارش هم زیاد کار سنگینی نیست. شاید در نظر شما این خواسته کوچک و کم ارزش باشد ولی اگر گذشته من را بدانید متوجه میشوید که چقدر رشد کرده ام و از کجا به کجا رسیده ام و الان خواسته ام از خداوند این است که بتوانم وام ازدواج را بگیرم و گواهینامه ام را بگیرم و برای خودرو ثبت نام کنم هدف بعدی من این است و ایمان دارم به خداوند که خواسته ام را اجابت میکند چون من با قوانین الهی قدم برمیدارم و با تمریناتی که استاد عباس منش به ما آموزش می دهند خداوند خواسته ام را اجابت خواهد کرد. قبل از هر چیزی باید احساس خوبی داشته باشم چون احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب و بعد از آن خواسته ام را تجسم کنم و دربارش بنویسم و به آن توجه کنم و همچنین باورهای قدرتمند کننده برای رسیدن به هدفم در خودم ایجاد کنم و تمرینات استاد عباس منش را با تعهد انجام بدهم با تشکر از استاد عزیزم موفقیت روز افزون شما را از خداوند خواستارم