روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 334
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
لطف خداوند متعال امروز نیز شامل حالم شد و قدم به هشتمین روز شمار تحول زندگیام گذاشتم م
خداوند را به خاطر این توفیق سپاسگزارم و بخودم تبریک میگم بابت این تعهدی که در خصوص گذراندن روزهای این فصل از تحول زندگی داشتهام
درسهایی که امروز از روز هشتم آموختم :
یادم باشد که بزرگ فکر کنم ولی کوچک شروع کنم
چون این قدمهای کوچک و متوالی است که من را به خواستههایم میرساند
تنها کسی که میتونه جلوی من را بگیرد و یا تنها کسی که میتواند من را به خواستههایم برساند فقط و فقط خودم هستم و من باید مسئولیت تمام زندگی خودم را خودم برعهده بگیرم
خداوند این قدرت را در وجود من قرار داده که هرآنچه را دوست دارم در زندگیام تجربه کنم و مطلوب من است را خودم خلق کنم یعنی خداوند قدرت خلقکنندگی خودش را در وجود من ودیعه گذاشته است و من در این فرصتی که در این دنیا به من داده شده است باید از این قدرت در جهت خلق خواستههایم استفاده کنم
من همه آن چیزی را که نیاز دارم برای رشد و پیشرفت و شکوفاییام ، همین لحظه در اختیار دارم و همه شرایط همینک مهیا و آماده و فراهم است
من کافیست اولین قدم را بردارم و در برداشتن متعهدانه قدمهای هرروزم مصمم و با اراده و متعهد باشم
از روزی که در آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن شرکت کردم و در پاسخ به من اعلام شد که: رفتارها، راهکارها و نگرش من به موضوعات مختلف زندگی، بهشدت تحت کنترل باورهای محدودکننده ذهنم است.
واقعیت خیلی به من بَر خورد و بخودم گفتم من سالهاست عضو این سایت هستم پس چرا من که بخودم افتخار میکنم که شاگردی استاد عباسمنش را یدک میکشم باید این پاسخ را دریافت کنم و مصمم شدم نسبت به یک بازنگری در خودم اقدام کنم و هدف خودم را قرار دادم که به پیشنهادی که در این پاسخ به من داده شده که دورههای شیوه حل مسائل و راهنمای عملی دستیابی به آرزوها و کشف قوانین زندگی را بگذرانم عمل کنم و چون به لطف خداوند هر سه دوره را در اختیار دارم از چند روز قبل شروع کردم به دیدن جلسات اول و دوم دوره شیوه حل مسائل و پاسخ به سوالات بسیار هدایت کننده آن و همزمان نیز روز شمار تحول زندگی را نیز آغاز کردهام و امیدوارم به لطف خداوند در راستای رسیدن به این هدفم هرروز متعهدانه عمل کنم و نتایج گهربار آنرا شاهد باشم
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جون و همه دوستان هم فرکانسی
راستش وقتی این فایل دیدم کمی گیج بودم که چی بنویسم و چه ردپایی قراره جا بزارم
اما به قول استاد باید حرکت کنی تا بقیه راه به تو گفته بشه مثال همون ماشین که قراره چند کیلومتر بره اما چراغش فقط چندمتر نشون میده در صورتی که حرکت کنه موفق میشه به مقصد برسه
راستش من چند وقتی که یه خواسته دارم که البته فهمیدن این خواسته با برخورد با تضاد متوجه شدم یعنی شاید حدود 9ماه طول کشید که فقط بفهمم خواسته ام چیه
البته که برای شروع این خواسته ترس دارم ، نجواهای کمبود بودجه مالی و…هست
اما من تصمیم گرفتم برم جلو و باورم این هست که خدا هدایتم میکنه
برای این کار نیاز به مجوز دارم که یه کارایی کردم و منتظرم جوابش بیاد و بقیه مسیر جلو برم
با توکل به خدایی که برای تمام زندگی من کافیه
امیدوارم همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشید
از استاد عزیزم هم تشکر میکنم
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جون و همه دوستان هم فرکانسی
راستش وقتی این فایل دیدم کمی گیج بودم که چی بنویسم و چه ردپایی قراره جا بزارم
اما به قول استاد باید حرکت کنی تا بقیه راه به تو گفته بشه مثال همون ماشین که قراره چند کیلومتر بره اما چراغش فقط چندمتر نشون میده در صورتی که حرکت کنه موفق میشه به مقصد برسه
راستش من چند وقتی که یه خواسته دارم که البته فهمیدن این خواسته با برخورد باتضاد متوجه شدم یعنی شاید خدود 9ماه طول کشید که فقط بفهمم خواسته ام چیه
البته که برای شروع این خواسته ترس دارم ، نجواهای کمبود بودجه مالی و…هست
اما من تصمیم گرفتم برم جلو و باورم این هست که خدا هدایتم میکنه
برای این کار نیاز به مجوز دارم که یه کارایی کردم و منتظرم جوابش بیاد و بقیه مسیر جلو برم
با توکل به خدایی که برای تمام زندگی من کافیه
امیدوارم همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشید
از استاد عزیزم هم تشکر میکنم
با سلام و عرض ادب خدمت شما همراهان عزیز و درود و خسته نباشی به استاد عزیز و همسر واقعا شایسته
اولین ردپا
امروز یکشنبه 1402/10/11
تقریبا دو سالی هست که با استاد و این خانواده آشنا شدم و در ابتدا خیلی متعهدانه فایلهای استاد و دنبال میکردم و حتی موفق به تهیه دوره های مختلفی شدم ولی متاسفانه هیچکدام از دوره ها رو به آخر نرسوندم و رفتم سراغ یه دوره دیگه، من واقعا به این مسیر ایمان دارم و میدونم که اگه با پشتکار و تعهد فراوان این مسیر رو ادامه بدم قطعا به تمام خواسته هام میرسم، بارها و بارها این تصمیم و گرفتم و البته نشانه ها و حتی نتایج و موقعیت های خوبی هم خلق کردم و تجربه کردم ولی کافی نبود، شااااااید ظرفم بزرگتر شده باشه ولی انگار سوراخهای زیادی داره که باید اول اونا رو ترمیم کنم ترمزهای ذهنی خودم و بشناسم و برای رفع اونها تلاش کنم و از همه مهمتر به آگاهی هایی که دریافت میکنم عمل کنم، تا الان جزء اون دسته از آدمهایی بودم ک فقط دارن دست و پا میزنن و تقلا میکنن، با این تفاوت که میدونستم که راه رو دارم اشتباه میرم دلیلش هم این بوده که اون تعهد لازم رو نداشتم و کنترل زیادی روی ورودی های ذهنم نداشتم با اینکه میدونستم که دارم به خودم آسیب میرسونم.
باز هم خدا رو صد هزار مرتبه شکر می کنم که با تمام سختی ها و مشکلاتی ک برام پیش اومده ناامید نشدم و خسته نشدم و به هدایت و کمک پروردگارم ایمان دارم. الان در این زمان و مکان تصمیم گرفتم که دوباره از اول و به صورت ریشه ای و بنیادین و متعهدانه برای تغییر افکار و باورهام قدم بردارم و فقط از تنها مسیر موجود که مسیر پاکی، صداقت و درستکاری و ساختن باورهای درست و قدرتمند کننده است به سمت خواسته هام که از همه مهمتر خشنودی خداوند و سعادت در دنیا و آخرته، حرکت کنم.
از استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت به اشتراک گذاشتن این ردپاهای طلایی صمیمانه تشکر میکنم، بعد از چند روز استفاده از فایل روزهای اول و دوم سفرنامه و خوندن کامنتهای با ارزش دوستان تصمیم گرفتم که اول از همه از خدای مهربان بابت تمام آسیبهایی که تا به امروز به خودم رسوندم طلب آمرزش کنم دوم اینکه از اونجایی که به این باور رسیدم که زندگی من و تمام انسانها فقط و فقط توسط کانون توجه و افکار و باورهاست که خلق میشه، تصمیم گرفتم بیشترین وقتم و برای درک آگاهی های جدید و تغییر باورهام بزارم و به کمک الله پاک، یک زندگی سراسر آرامش، سلامتی، عشق و ثروت و نعمت رو تجربه کنم و در نهایت انسان مفیدی باشم.
با آرزوی توفیق…
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
به لطف خداوند متعال به هفتمین روز شمار تحول زندگیام رسیدم
اولا خداوند را به خاطر این توفیق سپاسگزارم و دوما بخودم و به تعهدی که در ادامه دادن این مسیر دارم تبریک میگم و خودم را تشویق میکنم
درسهایی که امروز از روز هفتم آموختم :
به همان میزانی که در انتخاب غذا و خوردن آن وسواس دارم و سعی میکنم غذایی که رنگ و بوی خوبی ندارد ، یا مزه آن خوشایند نیست یا بوی بدی میدهد یا احتمال میدهم که فاسد شده باشد و یا حتی سعی میکنم به رستورانهایی بروم که از لحاظ کیفیت غذایی مورد تایید باشند و غذایی مناسب و خوشمزه و خوشطعم سرو میکنند باید بهمان اندازه هم مراقب ورودیهای ذهنم و خوراکی که به آن میدهم باشم
مراقب باشم در هرلحظه به چه چیزی توجه میکنم و پس از توجه کردن به آن چه احساسی در من ایجاد میشود
یا توجه کنم که راجع به چه موضوعی در حال صحبت کردن یا فکر کردن هستم
و یا اینکه به گفتگوهای درونیام توجه داشته باشم که بیشتر راجع به چهچیزی در ذهنم مرور و فکرمیشود
باید برای من این مساله کاملاً حیاتی باشد که توجه داشته باشم و مراقب ورودیها و احساسم باشم چرا که تمام اتفاقات زندگی من براساس همین ورودیها و کانون توجه من رقم خواهد خورد و بقول قرآن در سوره مبارک لیل :
اگر توجه کنم برزیباییها و آنها را تصدیق کنم ، آسان میشوم برای آسانیها
و اگر زیباییها را تکذیب کنم و تمرکز کنم بر زشتیها و نازیباییها در نتیجه آسان میشوم برای سختیها
اگر بدانم و باور کنم و درک کنم که تمام اتفاقات و شرایط زندگی من بواسطه آنچیزی است که در هر لحظه دارم به آن توجه میکنم
اگر به حساسیت این موضوع و قدرت فرکانسهای ارسالیام واقف شوم و درک کنم که فرکانسهای من چگونه باعث ایجاد شرایط و وضعیت زندگی من میشوند..
آنگاه همواره و در هر لحظه مراقبت بیشتری از این غذای روحم بعمل میآورم
و یک نگهبان ششدانگ بر سر راه ورودیهای ذهن و روحم میگذارم
این کار مستلزم این است که من باور کنم خودم با افکار و باورها و کانون توجهم ، خالق تمام اتفاقات زندگیام هستم
اخیراً استاد فایلی را برروی سایت قرار دادند بعنوان قدم اصلی تحوّل زندگی و در آن اشاره فرمودند که مهمترین و اصلیترین قدم برای تحوّل زندگی این است که من باور کنم که خودم هستم که با افکار و باورهایم تمام اتفاقات زندگیام را رقم میزنم
وقتی من به این حد از درک و فهم و حساسیت این موضوع برسم خودبخود مراقبت بیشتری از کانون توجه و ورودیهای ذهنم بعمل خواهم آورد
و بهترین فیلتر و نگهبانی که میتوان برای دروازه ورودی ذهن قرار بدهیم همانا سپاسگزاری و توجه به داشتههای زندگی است
سلام وعرض ادب
من روز دوممه دارم فایل هارا گوش میدم
له خداراشکر مرتبه شکر از خدای خودم ممنون از انرژیتون ممنون از استاد چیز جالبی که بزای من امروز اتفاق افتاد اینه که بعد از تمام درهای که با ذهنم افکار منفی به روم بسته شده بود امروز 3 تا نشونه از خدا دیدم اولیش این بود که بعد چندین ماه بیکار امروز دوتا پیشنهاد کاری به من شد وسومی اینکه به اشتباهی که کرده بودم پی بردم به از خدا طلب بخشش کردم خداراشکر که این 3 نشونه برام آشکار شد خداراشکر از روز اولم بهترم و فکر های که باهاشون تو ذهن خودم درگیر بودم بهتر شده وبا این فایل دوم که گوش دادم فهمیدم که من ظرفم هم سوراخ بوده وهم کوچیک ظرفمو باید بزرگ کنم من فقط به جای اینکه رد پا از خودم به جا بزارم فقط در حال دویدن بودمو هیچی به هیچی خداراشکر که دارم میفهمم مشکل اصلی زندگیم افکار منفی بوده ازتون ممنونم
بهترین هاسهم دلتون
خداجانم سپاسگزارتم که امروز سفرنامه روزی نهم را سیپری کردم
سلام و احترامات تقدیم استاد عزیزم مریم جون نازنین و دوستان همخانوادم
من به لطف خدا همه آنچی که میخواستم را بدست آوردم چون لایق آن هدفها وریاهای عالی هستم
بقول استاد همه چی به ما داده میشود اگر به خواسته هامون نچسپیم من دقیقآ این حرف استادم را تجربه کردم و خداراشکر قانون دارد دقیق عمل میکنه
چون من مدتی بود همیشه از خدایم میخواستم یک کسب وکاری را داشته باشم خیلی راحت با بالاترین درآمد باشه و آزادی زمانی ومکانی داشته باشه البته من با تمام وجودم باور داشتم که بدستش میارم خداراصدهزار بار شکر الان دقیقآ من آن خواسته ام را بدست آوردم خدا منو به سمت خواسته هایم هدایتم کرد من الان شغلی دارم که همه کارام آنلاین است نه زمانی خاصی داره نه مکانی خاصی داره مطمئنم آزادی مالی بی نهایت دارم وازهمه مهمتر بهترین افراد در اطرافم هست افرادی های ثروتمند با ایمان با انرژی و انسان های فرشته مانند هستن خداهمه شان را حفظ کند ومن بی نهایت از خدای خودم بابت همچون موقعیتم بی نهایت سپاسگزارم
و انشالله به امیدی خدا من به زودی زود آماری درآمدم را هم خواهیم نوشت
خداجانم صدهزار بار سپاسگزارتم من بهترین موقعیت را دارم
خداجانم صدهزار بار سپاسگزارتم که من را لایق بهترین شغل وبیشترین درآمد و دربین ثروتمندترین افراد قرار داری
خداجانم سپاسگزارتم که اولین هدایت کننده ام تو ودومش استادم هست
خداجانم بی نهایت سپاسگزارتم دوستت دارم وعاشقتم
سلامممممم درود به همه عزیزان انشالاه که حال دلتون عالی باشه
حال استاد عزیزم و خانم شایسته گل و عالی هم عالی باشه
خوب بعد از 5 ماه دوباره برگشتم که کامنت بزارم
و بزارید سر فصل های بهتون بدم که به چه چیزی های رسیدم
1تصمیم گرفتم روز شمار رو شروع کنم و به صورت روتین گوش بدم فایل های استاد و کامنت ها رو بخونم_ وووو
(( کامنت بزارم برای اینکه کامنت بزارم خیلی مغزم داره مقاومت میکنه و میخوام انجام بدم تا عادت کنم چون واقعا جواب میده ))
2 اتفاق های که این چند ماه گذشته
3 نتیجه گیری
میخوام در مورد اینها صحبت کنم
بزن بریم براش
من دیجیتال ارتیست هستم و دو بعدی کار میکنم و 3 بعدی کمی بلدم ولی خوبه وبیشتر مدل های ساده کاراکتر های ساده رو میتونم 3 بعدی بسازم و متریال اینا بهشون بدم
برمیگردم به 5 ماه پیش من یک کامنت گذاشتم و رفتم ولی من هیچ وقت شنیدن فایل هارو توقف نکردم همیشه هر روز حداقل یک فایل رو گوش میدادم و تازگی دیگه رسیدیم به قدم 12 از 12 تا و واقعا شاهکاری بود لذت بردم از اینکه اینقد راحت تونستم قوانین رو درک کنم بعد از 1 سال خورده ای واقعا تغییرات زیادی داشتم
خیلی خیلی تجارب باحالی داشتم
نمیدونم از کجا بگم درس های یاد گرفتم که واقعا توی سن 19 سالگی برام باید با طلای روی پوستم حک بشه
درس های که از همه گرفتم از بچه های سایت از دوستانم از کارفرما ها از استاد ها
دنیا برام تغییر کرد من یک فرد تنها بودم 90 درصد مواقع توی خونه بودم قبل 12 قدم
میترسیدم برم سرکار
میترسیدم از اینکه شاید مهارت هام کافی نباشن
همونجا بود که خدا بهم گفت برای پیشرفت باید با استاد عباس منش کار کنم
و اونجا استارت کار خورد بعد از اینکه مادرم رسید قدم 2 من ستاره قطبی انجام میدادم ولی میدونید نمیگرفتم چی هست
بعد از قوانین استفاده میکردم و به نتایج عالی میرسیدم
خلاصه نتایج رو میگم خداییش خیلی خیلی زیاده از این به بعد توی کامنت هام بیشتر صحبت میکنم و میگم
وارد اولین کارم شدم و شدم جزو نفرات اول اون شرکت 30 نفره
و حقوق خوب
تونستم محیتاج کاری که الان دارم رو بخرم و قدم های بیشتر
و کلییییی کار دیگه
بعد تمرین و تمرین توی تابستان و رفتن برای کار اموزی در یک استودیو بازی سازی
اولین بازی رو ساختم و منتشر کردم به عنوان ارتیست دو بعدی
و بعد از 2 ماه کار اموز استخدام شدم و شدم مدیر تیم طراحی بعد از 1 ماه 3 نفر زیردست داشتم
واقعا افراد عالی بودن
جایگاه خودم رو داشتم
تجربه هام با ارزش بود
حرفم برو بود
و حقوق هم داشتم
و بازی میساختم
3 بازی دو بعدی
2 بازی 3 بعدی ساختم
انیمیشن ساختم
و توی این گیر بیری مهارت هام رو میبردم بالا قوی تر میکردم خودم رو و همین طوری فایل گوش میکردم خوب به جایی رسیدیم که دیگه باید بریم برای توضیحات بلند
من اول اومدم به خدا گفتم من ازادی زمانی ، مالی ، مکانی میخوام باید چکار کنم
اینم بگم من این حرفه هارو فقط به مادرم اعضایی این سایت دارم میزنم و هیچ جا گفته نشده تا به الان
بعد با خدا صحبت کردم خیلی صحبت کردم و بعد اومد در قدم اول بهم گفت برو سرکار
رفتم و قدم اول به اتمام رسید بهم گفت از کار بیا بیرون و تمرین بیشتری توی حوزه ارت داشته باش
و بعد از چند وقت اومدم بیرون
گفتم حالا چی گفت فقط تمرین طراحی بکن
تمرین کردم 2 ماه و بعد منو فرستاد استودیو گفتم حالا چی گفت لذت ببر
و اینا جزو خواسته هام بود که ناخواسته میخواستم
کار توی یک تیم دوست داشتنی
مدیر شدن
اعتبار داشتن
خیلیا دیگه
به طرز عجیبی و زود همشون رخ داد
بعد چند ماه اونجا بودم و یک هو میدونید ، الهام کرد بیا بیرون
موقعی بود که من تازه حقوق رفته بود بالا و کار دستم اومده بود منم وقتی ببینم جایی برام سود نداره سریع در میرم و
نمیشینم بیکار که نفس بگیرم میخوام همه چیز برام سود داشته باشه
خلاصه بعد از مدتی اومدم بیرون و فوق العاده عالی بود
بزارید یکم برگردم عقب
من به جایی رسیدم که میتونستم با هوش مصنوعی ها به راحتی کار کنم و ازشون کار بگیرم در حد لالیگا و کیفیت بالا
خلاصه به یک مهارت فوق العاده عالی رسیده بودم
بعد این حس بی استفاده شده کاره برام بود نمیدونم چطوری احتمال از بچگی ساخته شده درونم
و وقتی این حس بیاد دیگه تموم هدف جدید ساخته شده میشه برام وهر چه سریع تر میخوام ازش بیام بیرون و برم سراغ اون چیز جدید و برای اومدن بیرون ازش هرکاری میکنم که برم
خلاصه اومدم بیرون اول ایده های چرتی اومد توی سرم که فلان میکنیم پشمدان میکنم و خلاصه کلی چرت پرت
یک شب زمستونی دور کرسی جمع بودیم داشتیم حرف میزدیم و سریال میدیدم خلاصه اینجوری بودم که یک الهام یهویی شد میدونید داشتیم در مورد اموزش اینا صحبت میکردیم که یکهو ماتم زد
خدا قدم بعدی رو گفت
و اینم بگم تا مدت 6 الی 8 ماه فقط قدم بلند مدتم این بود که طراحیم رو خوب کنم و این هینت خدا بود به من
و منم داشتم توی اون تایم انجام میدادم یک هو قدم بعدی رو گفت
گفت حالا که تسلیم شدی این راهه و این مسیرت معین
اصلا کرک و پرم ریخت باورم نمیشد
بهم گفت دورتو بساز
و اینجا بود که باید قدم های جدید رو طی میکردم و باور های مزخرف رو بشکنم و برم بالا
همه چیز یکهویی بود رفتم توی اتاقم شروع کردم به صحبت کردن باهاش بهم گفت معین
تو استعداد و توانایشش رو ساختی و الان کاملا اماده هستی برای اموزش و قبلشم یک خانم رو اموزش 3d داده بودم
برام سر فصل هارو اماده کرد همه چیز رو اماده کرد
نمیدونم باور میکنید یا نه از موقعی که شروع کردم با خدا کار کردن چیز هایی گفته و رفتم انجام دادم و به کلید های دادن بدونم قفلی الان یکی یکی اون قفل ها داره باز میشن و چقدد ارزشمند هستن اون کلید ها واقعا سپاس گذارم
الان همشون رو دارم بکار میبرم و حس میکنم که دیگه واقعا نزدیکم به ثروت و ازادی مالی
بعضی وقتا واقعا میخوام گریه کنم
خیلی ممنونم استاد عباس منش
حالا چرا میخوام کامنت بزارم فهمیدم خیلی خیلی متعهد هستم به روتین و برای همین
گفتم من چندین بار بوده که فایل گوش ندادم و نتونستم کنترل ذهن بکنم و همش از اول برگشتم و حالم بهم میخوره از این یو یو بودن از اینکه هی برگردم از اول عوقم میگیره
نتیجه گرفتم اگه هر روز کامنت بزارم میتونم کنترل ذهن بکنم میتونم نتایج بهتر بدست بیارم امیدوارم بتونم این روتین رو انجام بدم امید نه باید انجام بدم.
اینجا هم میگم که زیرش نزنم
و اینکه چرا اومدم اینجا فصل 1
یک هویی بحثش پیش اومد من دیده بودم این بخش رو ولی هیچ وقت نفهمیدم چیه
تا اینکه مادرم شروع کرد به فعالیت توی این بخش و منم شروع کردم
و اینم از این
حالا نتیجه که گرفتم
قوانین جواب میدن اینکه من به هرچی توجه کنم وارد زندگیم میشه
اینکه دنیا به افکار من بستگی داره
به احساس من
من ده ها بار تستش کردم این قانون رو به صورت اگاهانه
دیدم وقتی دارم توجه میکنم به زیبایی ، زیبایی رخ میده
وقتی توجه میکنم به زشتی به ناپاکی بدی رخ میده
بهتر میتونم احساساتم رو بفهمم
قدرت کنترلم روی ذهنم به شدتتتت کمه ولی خوبه که فهمیدم
جواب میده اینها
اینها قانون این دنیا هستن
من همیشه انیمه میبینم و میگفتم کاشکی ماهم وقتی به این دنیا اومدیم بهمون میگفتن قانون چیه بهمون راهنما میدادن
تا اینکه با استاد رو برو شدم و بعد از چند مدت درک کردم و هنوز به اون درک کلی نرسیدم
از این کار خسته نمیشم
حوصلم سر نمیره
خواسته هام رو براورده میکنه
من میخوام دنیا های مختلفی با تخیلاتم برای خودم بسازم زندگیشون کنم
کاراکتر هاشو بسازم زندگی هاشونو بنویسم و بزارم زندگی کنن توی مغزم
من میخوام داستان های بنویسم و تصویر های بکشم که توشون باور ها درست باشن
توی دنیا هام از قوانین استفاده کنم
چون توی این دنیا هم دارن استفاده میشن
این دنیا زیباست
این خدا زیباست
همه چیز زیباست
به قول خود استاد توی یک فایل گفته بودن هیچ چیزی که خدا خلق کرده باشه زشت نیست
مغزم فکوس کرد روی اینکه یک زشتی ببینم که خدا خلق کرده واقعا هیچ چیزی ندیدم حتی زشت ترین ها هم زیبا بودن
مثلا خراش روی یک میز زیبا بود
خراش ها رو دیوار واقعا زیبا هستن
سنگ ها
زمین ها
انواع خاک ها
موجودات خدا
واقعا کارش درسته
اینم از اتمام این کامنت و استارت یک روتین با دوستان هم مسیر و همیشگی خودم
بریم برای هم مدار شدن با زیبایی های خدا
تا درود دیگر بدرود
با افتخار معین کوه پیما
واقعآ دمت گرم نوشی جونت
اول سلام بعد بقول خودتون آقا چی یک کمنت خفن گذاشتی چقدر عالی بود من باخواندن این کمنت تون نه تنها کیف کردم بلکی واقعآ چقدر دیدم عوض شد نسبت به نوشتن کمنت در سایت، اینکه همه ما یک انرژی در دارون خود داریم یک هدایتگر داریم
من تا همین لحظه که کمنت تون را نخوانده بودم میدانستم ما یک انرژی هدایتگر داریم ولی هرگز مفکوره این که ازش هدایت بیخواهم را نداشتم
و بعد خواندن کمنت خفن تان منم تصمیم گرفتم بعد ازاین لحظه برای هر کار و قدم برداشتنم از انرژی هدایتگرم هدایت بیخواهم
بازهم واقعآ دمت گرم خیلی خفن هستی البته آشنایی شما را با سایت هم خواندم خیلی خیلی عالی بود خفن هستی
اولآ سپاسگزاری خدای هدایتگرم هستم که منو به کمنت زیبا وخفن شما هدایت کرد
و بعد از شمام سپاسگزارم که واقعآ کمنت عالی گذاشتین و کلی درس داشت برام
و همچنان از استاد عزیزمون بی نهایت سپاسگزارم که باعث شد همچون فضای رو بوجود بیاره
که ما خودمون وخدای مون را بسیار عالی بیشناسیم واقعآ دم استادم گرم دم خودم گرم که با خفنا هممدار هستم دست تون درد نکنه به امیدی خدا همیشه همونطور خفن، عالی وموفق باشین
سلام خیلی خیلی خوشحال شدم که کامنتم به شما کمک کرد خیلی خوشحالم از اینکه این تصمیم رو شروع کردم واقعا نتایج رخ میدن
من توی ستاره قطبی نوشته بودم میخوام افراد هم مدار خودم به سمت من بیان
و اینه قانون درحال جواب دادن واقعا خیلی ممنونم که حستون رو گفتید
کامنت گذاشتن توی سایت عالیه فقط دیر فهمیدیم که مشکلی نیست الان توی مدارش هستم و فهمیدم
چقد خوشحال شدم که کامنت که گذاشتید با زبان خودتون بود خیلی خیلی ممنونم
لذت بردم پیروز و موفق باشید
به نام خدای مهربانم
به نام اونی که نفس منو میکشه
قلب منو میتپه
به نام الله که حضورش رو تو این سایت احساس میکنم تو تک تک وجود بقه خودم
به نام خدای که در لحظه لحظه
زندگیم بودنش رو احساس میکنم
درود به همه خودم از استاد عباس منش عزیزگرفته و
تمام دوستان و هم مسیرهای که برای کسب آگاهی در این سایت توحیدی هستند
و دوباره یک حسی بهم گفت که مجید جونم
مجید قشنگم
الان وقتشه
یک رد پایی از خودت در این جهان مادی
و این سایت زیبا
بزار
امروز1402/10/09شنبه
هستش یک روز فوقعاده زیبا و عالی واقعا خدایا شکرت شکرت که تونستم یک روز دیگه رو ببینم
این نعمت هست به ولاه ..
مطمعا هستم که اتفاقی نیست
آمدن تک تک ما به این سایت واقعا او میکشد قلاب را
آره آقا مجید یادته اون بالا بودی
پیشه بابای جونت
پیشه جانه جانان ازش خواستی و
خودت گفتی خدایا منو بفرست رو این زمین که کولاک کنم
برم فریادت بزنم
به بقه خودم
آقا مجید آمدی روی این دنیای مادی همه چیز یادت رفت
عیبی ندارد اون بخشنده ترینها
اون خدای که من میشناسمش صد هزار بار از مادر مهربونتره
همون طوری که هدایتمون کرده به این جهان سرشار از زیبای عشق وچالش
بچها همش قشنگه گاهی وقتا اتفاقی برامون میفته چالشی سر راهمون قرار میگیره نیازی پیدا میکنیم یا عزیز از دست میده
اینها همش برای بزرگ کردن ما آمده
این چالشها آمدن که به ما درسشون رو بدهند و بروند
زیباست
این زیباست
که گاهی که از مسیر
جانه جانان دور میشم یهویی خودش به من یک پس گردنی میزنه که مجید برگرد یا از طریق بقه خودم بهم میفهمونه که این راه اشتباه
راه الله
راه جانان
راه اوس کریم
راه کودک درون
راه خدا
یا هر اسم که میشناسم توش آرامشه
امیده
صبره
ایمانه راه خدا مجید یادت باشه
راه خدا توکل هستش
نمیدونی چطوری
از کجا یا از چه طریقی ولی یک حسی بهت میگه آروم باش من کنارتم
آروم باش من هواتو دارم
آروم باش من از رگ گردن بهت نزدیکتر
مجید جونم یادت
باشه اون شیطانه اون نجواهای زهنه که میگه زود باش دیر شد
تموم شد
دیگه به تو نمیرسه
راه خدا توش عجله نیست
مجیییییید
راه خدا توش ناراحتی وترس نیست
مجیییییید راه خدا توش خشم ناراحتی نیست.
خیلی باز پیامم طولانی شد لامصب این بچها این مجید کوچولو دوست داره همش از اون بگه لامصب تند تند تایپ میگه
وقتی حرف از خدا میشه دوست داره فریادششششش
بزنههههههه
مطمعا هستم بقیه خودم که اونی اتفاق قشنگی که آرزو داری و تو ذهنت هست خیلی خیلی زود برات اتفاق میافته
در پناه اوس کریم
شاد
سلامت و ثروتمند باشید،
درود
نیت میکنم
روزه مراقبت از کانون توجهام هر لحظه داشته باشم بعد از آگاهیهای روز چهارم و نیتم خیلی جالب پاسخ جهان را دریافتم در کتار آدمی که همیشه انتقاد و شکایت میکرد بشدت تغییر را دریافت کردم و با عشق و احترام به این قوانین تخطیناپذیر خدا را سپاس میگویم
و امروز علاوه بر مراقبت از کانون توجه به نشانهها هم هوشمندانه دقت میکنم تا پیامهای جهان هستی را که عاشقانه برای رشد و توسعه من هست دریافت کنم.
و به یاد داشته باشم چون اسطورهای به نام ابراهیم به یاد داشته باشم که اگر هرلحظه از همه آنچه که وابسته و دلبسته هستم گذر کنم.امکان ادامه راه در مسیری که خواستهام هست را خواهم داشت
حنبهای از زندگیام که نیاز به تغییر دارد نظم و ثبات فکر و عمل هست و برداشتن قدمهای اول. ایمانم را تقویت کنم و یادآور شوم به خود که همان نیرویی که تا اینجا راهنمایی کرده بعداز اینهم سکان دست اوست و من تنها باید قدم بردارم و اجازه بدهم جهان مرا هدایت کند
نیروی ایمان و توکل
به یاد داشته باشم
قدرت من
انتخاب من
و نگاه من
بر جهان موثر هست
بر این تاثیر متعهدانه در جهت گسترش زیباییها قدم بردارم
سپاسگزار هوشمندی جهان که سحرگاهان صدای زیبای پرندگان نشانه روزی نو و پر از عشق را دارد.
سپاسگزار خداوند هستم
سلامتی و شادی سعادت و ثروت و وفور نعمت برای استاد و همه همراهان خواهانم.