روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 339

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3375 روز

    سلام بر استاد عباس‌منش عزیز و گرامی

    به لطف خداوند متعال و همت و تلاش خودم و زحماتی که سرکار خانم شایسته برای دسته‌بندی و انتخاب فایل‌های روز شمار متقبل شده‌اند، موفق به اتمام فصل اول روزشمار تحول زندگی شدم

    و امروز بعنوان روز سی‌و یکم از روز شمار تحول زندگی قصد دارم خلاصه‌ای از آنچه در این سی‌روز آموخته‌ام را مکتوب کنم تا ردپایی باشد برای آینده خودم و هروقت خواستم بتوانم به راحتی به آن دسترسی داشته باشم

    من اندازه سرسوزنی قدرت تغییر دیگران یا تاثیر در زندگی دیگران را ندارم ولی به همان اندازه قدرت تغییر و تاثیر در زندگی خودم را دارم

    با توجه به این اصل تمام مسئولیت زندگی بر عهده خودم میباشد چون این من هستم که با افکار و باورها و کانون توجهم ، تمام اتفاقات و شرایط زندگی‌ام را خلق میکنم و هیچ کس ذره‌ای قدرت و تاثیر در زندگی من ندارد

    ایمان داشته باشم به خداوند و اینکه او قدرتمند است و بینهایت دستان وطریق دارد برای اینکه از من حمایت کند و من را هدایت کرده و به خواسته‌هایم برساند

    پس‌ تسلیم پروردگار باشم و ایمان داشته باشم که خداوند مرا تنها نمیگذارد

    من باید با کنترل کانون توجهم و ورودی‌های ذهنم و سپاسگزار بودن و توجه به داشته‌هایم بتوانم هرلحظه به احساس خوب برسم چون طبق قانون احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب

    همانگونه که همیشه مراقب هستم چه غذایی میل میکنم باید مراقب ورودی‌های ذهنم نیز باشم و ببینم کانون توجهم برروی چه‌چیزی می‌باشد و آگاهانه توجه و تمرکزم را برروی زیبایی‌ها و داشته‌هایم بگذارم

    و شروع کنم و آرام آرام و تکاملی اهداف کوچک برای خودم انتخاب کنم و در راه رسیدن به آنها قدم بردارم و به خداوند توکل کنم و وقتی که من از درون تغییر کنم جهان اطرافم نیز به این تغییرات درونی من واکنش نشان داده و مطابق با فرکانس‌های من تغییر میکند

    این قانون احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب و احساس بد مساوی است با اتفاقات بد پایه و اساس تمام قوانین جهان است پس به هرشکل ممکنم مراقب احساسم و کانون توجهم و گفتگوهای ذهنی خودم باشم

    خداوند قدرت خلق زندگی مرا در دستان خودم قرار داده است و من باید از این قدرت استفاده بهینه بکنم

    و بازهم رسیدیم به این نکته که باور کنیم خودمان خالق صددرصد زندگی‌مان هستیم با افکار و باورها و کانون توجهمان

    و اما نکته طلایی و به نظر من و اکثریت اعضا سایت یکی از تاثیرگذارترین فایلهای موجود در سایت که راجع به حساب کردن روی فقط خدا صحبت میکنه

    و باور داشتن به اینکه تنها قدرت جهان ربّ است و او قدرت مطلق و نیروی حاکم برجهان است وهیچ نیرو و اراده‌ای جز اراده و نیروی خداوند وجود ندارد

    از آنجائیکه من توانایی تغییر باورهایم را دارم، اگر از شرایط فعلی خودم راضی نیستم ، اشکالی نداره روی خودم و باورهایم کار میکنم و شرایط را به سمت چیزی که میخواهم سوق میدهم

    خواسته‌های من همه محقق شدنی هستند پس به جای کوچک کردن خواسته‌هایم، باورهایم را بزرگتر میکنم و وقتی باور میکنم که میشود من اولین و بزرگترین قدم را برای رسیدن به خواسته‌هایم برداشته‌ام

    خداوند مالک من است و تنها نیرو و اراده حاکم بر جهان هستی است او منشا خیر و برکت و رحمت و مغفرت است و این قدرت را به من داده است که زندگی‌ام را آنگونه که میخواهم خلق کنم و طبق انتخاب خودم ، مرا کمک و یاری خواهد کرد

    در جهان خداوند هیچ کمبود و نقصانی موجود نیست هرچه که هست فراوانی و وفور است و در دسترس همگان قرار دارد

    و به لطف و مدد خداوند جهادی اکبر براه می‌اندازم برای تغییر باورهای محدود کننده ذهنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سحر اکرم زاده گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    اول از همه از خدای مهربانم سپاسگزارم که به من فرصت داد روز اول سفرنامه رو امروز چندین بار گوش کنم و لذت ببرم از تک تک کلماتی که استاد عزیز بیان کردند

    و تصمیم بگیرم برای اولین بار رد پایی از خودم به جا بگذارم چون به خودم قول دادم که متعهدانه شروع کنم و به تمام حرف های استاد عمل کنم و از تغییراتی که در این 30 روزاول سفر نامه قراره به بهترین شکل برایم اتفاق بیفته لذت ببرم

    نوشتن برایم سخت است ولی چون قول تعهد دادم

    گفتم سحر شروع تو از همین امروز و همین لحظه باید متعهدانه باشه

    پس از خداوند هدایت بخواه که بنویسی و شک نکن که خودش بهت میگه و می‌نویسی

    خوشحالم وقتی دیدگاه دوستانم رو خوندم و متوجه شدم نوشتن فقط برای من سخت نیست و ما باید با ترسهامون روبرو بشیم و انجام بدیم

    من مطمئنم این قدم تاثیر بسیاری در رشد زندگی من خواهد داشت

    و من قول میدم که هر روز زمان برای خودم بگذارم و فایل ها رو با عشق گوش دهم و باز هم متعهدانه به آنچه شما میگویید عمل کنم

    خدا رو سپاسگزارم بابت فرصتی که به من داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3375 روز

    بنام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام بر استاد عباس‌منش عزیز و گرامی

    خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وارد سی‌امین روز از روز شمار تحول زندگی‌ام گردیدم خدایا شکرت

    صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟

    تا زمانیکه ذهن من برای فقر برنامه ریزی شده باشد‌، هیچ تلاشی قادر به ورود ثروت به زندگی‌ام نیست زیرا خروجی آن برنامه‌، هرگز نمی‌تواند ثروت باشد.

    و برعکس اگر من باورهای تقویت‌کننده در رابطه با ثروت داشته باشم از راههای طبیعی نعمت و ثروت وارد زندگی من میشود

    پس خیلی منطقی است و بصرفه است که من زمان بگذارم برای تغییر باورهای محدودم در خصوص ثروت

    زمان بگذارم برای دیدن زیبایی‌های زندگی‌‌ام در همین لحظه

    زمان بگذارم برای سپاسگزاری از خداوند بخاطر داشته‌هایم

    زمان بگذارم برای کنترل ذهنم و کنترل ورودی‌هایم

    بجای اینکه زمان بگذارم و بدنبال شغل جدید یا تبلیغ جدید یا مشتری جدید یا هر عامل بیرونی که در ذهنم آنرا تاثیرگذار میدانم در موفقیتم یا هر قدرتی که به غیر از خودم و باورهایم به عواملی دیگر میدهم

    زمان بگذارم و این باور را در خودم تقویت کنم که این من هستم که با باورها و افکار و کانون توجهم تمام اتفاقات زندگی‌ام را خلق میکنم

    مثالی را همینک به ذهنم آمد از یک فرد موفق در زمینه دوخت کت و شلوار

    من سالهای زیادی بود که بواسطه شغلم همیشه باید با کت و شلوار سرکارم حاضر میشدم و سالیانه چندین دست کت و شلوار از یک مغازه که انسان شریفی بود و لباسهای زیبا شیکی داشت و مغازه‌اش در بهترین نقطه شهر بود خرید میکردم

    این فروشنده یک انسان موفق و بسیار مردم‌دار و خوش‌اخلاق و صادق و درستکاری بود

    این قضیه را داشته باشید

    دیشب برای خرید کت و شلوار دامادی مراسم ازدواج دخترم با توجه به آشنایی داماد با یک فروشنده قرار گذاشتیم و به مزون آن شخص رفتیم

    جایی در بیرون شهر و تقریبا در یک منطقه پرت شهر که برای رسیدن به آنجا حداقل نیم‌ساعت در راه بودیم

    وقتی به مزون این شخص وارد شدیم جابرای نشستن روی صندلی نبود و ما با اینکه از قبل وقت گرفته بودیم برای پوشیدن کت و شلوار و انتخاب تقریبا نیم‌ساعتی منتظر ایستادیم تا نوبت به مابرسد

    این فروشنده یک جوان سی‌و چندساله بود که بسیار فرد موفق و البته وارد و علاقه‌‌مند به کارش بود و چنان با شور و اشتیاقی مشغول پرزنت کردن بود که من لذت بردم

    حالا مقایسه کنید این دو فرد را باهم

    آن که مغازه‌اش در بهترین جای شهر بود و جز سرشناسان شهر در صنف پوشاک بود و البته که او هم انسان موفقی است ولی با توجه به موقعیت مغازه و حجم از کت و شلوار موجود در مغازه‌اش اصلاً قابل مقایسه با شخص دوم که یک مزون در نقطه دورافتاده از شهر بود نمی‌باشد

    و این تاییدی است بر صحبت استاد که دونفر را مقایسه کنید در یک شغل یکسان با موقعیت‌های مکانی متفاوت و نتایج متفاوت

    و اینکه موقعیت مکانی اشخاص دلیلی بر موفقیت نمیتواند باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محیا احمدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1069 روز

    بنام خدای مهربانم

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    وسلام به همه‌ی دوستان عزیزم در این سایت زیبا

    امروز 1402/11/2 است من برای اولین بار است که تصمیم گرفتم این فایل های تحول روز شمار زندگی ام را ببینم وبه تک تک حرف های استاد عزیزم گوش بدم وبه خودم تو همین لحظه قول دادم که جوری عمل کنم وجوری افکار های منفی ام را تغییر بدم متعهدانه که به تمامی خواسته هام برسم.

    و من امروز مصمم تر وبا ایمان قوی تر از قبل به این باور رسیده ام که خودم هستم که سرنوشتم را می‌سازم وخدای مهربانم را شکر می‌گوییم که این قدرت را به من داده ،واقعا چه چیزی از این بهتر که من خودم زندگی ام را می‌سازم .ولازمه ی داشتن زندگی خوب وخلق تمامی خواسته ها داشتن احساس خوب است.وچی از این بهتر که با حال خوبمون به خواسته هامون برسیم .معبود ما انقدر مهربان وبخشنده است که حتی دوست نداره ذره ای ما در این دنیا ناراحت باشیم وسختی بکشیم بخاطر همین (احساس خوب داشتن )را شرط رسیدن به خواسته هامون کرده .چه از این لذت بخش تر.

    الهی شکر واقعا

    من مدتهاست که یک خواسته ای دارم وهر چی بالا پایین میکنم وهرچه تلاش می‌کنم بهش نمیرسم .نزدیک به دوساله که این خواسته ی قلبی ام را دارم و همچنان با تلاش‌های زیاد بهش نرسیدم .اما نزدیک یکماهه که دیگه واقعا هیچ جوره تو مغزم نمیره که چرا نمیرسم وهی از اون روز تا به الان سعی کردم که روی خودم کار کنم واون خواسته را در حالی که رها کردم .روی احساس خوب داشتن خودم کار کردم وهمچنان دارم ادامه میدم تو این مدت حتی گاهی هم افکار منفی که به سراغم میاد سعی میکنم دست وپای بیخود نزنم وخودم را سر زنش نکنم فقط تمام تلاشم را میکنم آروم باشم

    گاهی یک گوشه دراز میکشم وسعی میکنم با نفس عمیق کشیدن وحق دادن به خودم .خودم واحساس درونم را آروم کنم وهمش به خودم میگم محیا آروم باش اینها همه وسوسه های شیطانه چون که توقوی تر از قبل شدی وخوب داری پیش میری برای همین شیطان با این کارا داره تورا امتحان میکنه.

    وگاهی با نگاه کردن فیلم دلخواهم خودم را آروم میکنم.

    گاهی با گوش دادن به فایل های شما .

    گاهی مینویسم.عبار تاکیدی مثبت.خواسته هامو.

    گاهی کار های دلخواهم انجام میدم.

    اینجوری سعیمو میکنم

    حتی به خودم میگم محیا تو به دوتا از خواسته های مهمت رسیدی که یه روز فکر میکردی محاله ولی خودت ساختی با ذهنت وبا احساس خوب بهشون رسیدی.

    ومن هم میخوام الان تو این ساعت به خودم قول بدم که به این خواسته ی قلبی ام هم رسیده ام فقط باید با صبوری هم فرکانس بشم باهاش واحساسم را خوب نگه دارم

    من واقعا یقین دارم به این حرفم ومتعهدانه به خودم قول رسیدن دادم واین اولین رد پای من است در این دوره

    خدایا سپاسگزارم .خدایاسپاسگزارم.خدایا سپاسگزارم

    استاد عزیزم دوستتون دارم خیلی زیاد

    از شما هم سپاسگزارم که راهنمای ما هستین در این مسیر سبز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3375 روز

    بنام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام بر استاد عباس‌منش عزیز و گرامی

    خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وارد بیست و نهمین روز از روز شمار تحول زندگی‌ام گردیدم خدایا شکرت

    و بازهم جمله زیبا از مقاله ستودنی سرکار خانم شایسته عزیز در تکمیل آگاهی‌های امروز:

    موضوع اصلاً آموختن نیست. موضوع «به خاطر آوردن» است. روح‌مان تمام این آگاهی را می‌داند. روح‌مان خود این آگاهی است. روح‌ما موجودیتش را می‌شناسد. فقط این ذهن‌مان است که آن را فراموش کرده است. شنیدن و به خاطر آوردن این آگاهی‌، ذهن و روح‌مان را در هماهنگی و یگانگی قرار می‌دهد و تمام خواسته‌های زندگی‌ ما در لحظات این هماهنگی محقق می‌شوند.

    الله اکبر از این قدرت خداوند

    واقعاً خداوند استاد همزمانی‌هاست ، چقدر زیباست این همزمانی ، امروز از همین ابتدای صبح در حیرت و شگفتی هستم

    من در آزمون شناسایی باورهای مخفی ذهن شرکت کردم و به من پیشنهاد شد که به ترتیب دوره‌های شیوه حل مسائل و راهنمای عملی دست‌یابی به آرزوها و کشف قوانین را مرور کنم و من به لطف خداوند شروع به عمل کردم

    دیروز آخرین جلسه دوره شیوه حل مسائل را تمام کرده و کامنت مربوط به آن را در سایت قرار دادم و مصمم شدم که بزودی شروع کنم به دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها و امروز خدای من مقاله خانم شایسته به این جلسات 9 و 10 این دوره و لزوم شنیدن و بکار بستن آگاهی‌های آن شد و خدای من ، خود فایل امروز هم مقدمه این دوره بود دیگه چه تاییدی از این محکم‌تر و استوارتر و این نشانه‌ای است برای من که با تعهد بیشتری این دوره را شروع کنم که به یاری خداوند استارت آنرا از امروز خواهم زد

    و نکات فوق‌العاده امروز

    * هیچ رویایی آنقدر بزرگ نیست که دور از دسترس ما باشد و ما ناتوان باشیم برای دستیابی به آن و همه چیز بصورت طبیعی وارد زندگی ما خواهد شد وقتی روی خودمان کار میکنیم و سپاسگزارتر باشیم

    * درک قانون و تغییر باورها و ایمان ما به خداوند وادامه دادن در این مسیر ما را سریعتر و آسانتر و لذتبخش‌تر به تمام خواسته‌ها و بیشتر از آن میرساند

    * مهم ادامه دادن متعهدانه و با ایمان این مسیر است

    * هرآرزویی را که خداوند به دل ما انداخته است بخاطر این بوده که توانایی ما برای تحقق آن را دیده است

    * رسیدن به خواسته‌های کوچکتر باید باعث اعتماد به نفس بیشتر ما شود و چون مسیر تحقق خواسته‌ها یکسان است میتوان از این اعتماد به نفس برای تحقق خواسته‌های بزرگتر استفاده کرد

    * نتایج ما باعث انگیزه گرفتن افراد زیادی جهت ادامه دادن این مسیر خواهد شد و در نتیجه جهان گسترش پیدا کرده و جای زیباتری خواهد شد

    * تمام خواسته‌های ما معنوی هستند چون به گسترش جهان کمک میکنند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Fshakeri گفته:
    مدت عضویت: 1534 روز

    سلام به خانواده بزرگ عباسمنش

    پاشنه آشیل من هم نوشتن هست نمیدونم چرا انقدر سخته برام انجام این کار من قدم هفتم از دوازده قدم هم هستم ولی برای نوشتن ستاره قطبی هم همیشه از زیر کار در میرم امشب یه دفتر جدید برداشتم و آلارام برای خودم کذاشتم که یادم بمونه که این تمرین رو انجام بدم

    داشتم الکی با برنامه های گوشیم وقت میگذروندم که گفتم ولش کن اینا رو بزار برم تو سایت لااقل یه چیز مفید باشه که هدایت شدم به این سفر

    تو فایل استاد گفتن وقت بزار برای…..

    تو ذهن من تکرار شد که وقت بزار برای خودت فریبا درسته خیلی تغییر کردی ولی تنیجه باید بهتر از این باشه سطل من بزرگ شده ولی سوراخ سطلم رو درست نکردم من تعهد کافی برای تغییر مسیر ندارم نباید تسلیم بشم اولین کامنتی که بعد گوش دادن به فایل هم خوندم برای صدف خانم بود که دقیقا همین موضوع رو مطرح کرده بودن اگه فقط دوست داری تغییر نمیکنی اگه اعهد داشته باشی تغییر میکنی

    به خودت قول بده فریبا خانم که تعهد بیشتری داشته باشی

    تو باید الگوی مناسبی برای آوینا باشی

    پس روی تعهدت بمون و زیبایی هم بیشتری تجربه کن باشه

    نمیدونم چی نوشتم فقط هر چی به ذهنم اومد رو نوشتم نمیخوامم برکردم و دوباره متنمو بخونم چون ذهنم بهم میگه اینا چیه نوشتی اصلا پاکش کنه

    ذهن عزیزم من به این رد ‌پا نیاز دارم باید تغییر کنم

    افرین فریبا قدم اول رو برداشتی برو بریم که فردا دوباره باید بیای برای قدم بعدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    صدف گفته:
    مدت عضویت: 563 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به خانم شایسته و استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم بابت آگاهی هایی که در مورد قوانین

    خداوند در اختیارمان میزارین از بانو شایسته عزیز که واقعا شایسته ن مثل فامیلیشون مرسی که این سفرنامه رو گذاشتین من با یه اکانت دیگه عضو سایت بودم چند سال ولی روی گوشی جدیدم وارد نشد و یه اکانت جدید ساختم امروز اولین روز عضویت منه و اولین روز شروع این سفرنامه شاید حکمتی داشته که از نو شروع کنم و متعهدانه توی این مسیر بمونم جالبه که یهو رفتم تو تلگرام دستم خورد تو یه کانال وارد شدم و یه پیامی رو دیدم که فک میکنم بی ربط به این سفر نباشه

    آیا دوست دارید تغییر کنید؟

    یا #تعهد دارید تغییر کنید؟

    اگر فقط دوست دارید،

    وقت تلف می‌کنید …

    شک نکنید …

    اگر تعهد دارید،

    حتماً پیروز می‌شوید …

    شک نکنید …

    انگار خدا داشت باهام حرف می‌زد من همیشه دوست دارم تغییر کنم اما اشکال من

    ” نداشتن تعهده”

    تعهد تعهد خیلی مهمه ، تفاوت داره بین اینکه من دوست دارم تغییر کنم

    تا اینکه من متعهدم به تغییر کردن

    امیدوارم این نشونه رو بگیرم و متعهدانه هرروز

    رد پامو توی این سایت بزارم و ادامه بدم

    من روی خودم کار میکنم اما خیلی جدی نه وسط کار کردنم گوش می‌کنم من به اندازه ای که

    کار کردم روی خودم نتیجه هم دیدم خداروشکر

    از خدا میخوام ایمانم رو توکلم رو به خودش و این مسیر قوی‌تر کنه و جدی‌تر این مسیر نور رو ادامه بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3375 روز

    بنام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام بر استاد عباس‌منش عزیز و گرامی

    خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وارد بیست و هشتمین روز از روز شمار تحول زندگی‌ام گردیدم خدایا شکرت

    کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تایید کرد

    مقالات و توضیحاتی که سرکار خانم شایسته در تکمیل آگاهی‌های این جلسات مینویسند واقعاً تاثیرگذار و بسیار حساب شده میباشد که اگر بتوان هرروز یکی از آنها را خواند و تعمق کرد و جلسات روز شمار را دید واقعاً آرام آرام میتوان تغییرات را در باورها و نتایج مشاهده کرد

    مثل همین مقاله روز بیست و هشتم در مورد باور فراوانی

    این قسمت یک آب سردی برروی من ریخت و بخودم آمدم و دیدم چقدر من جا دارد روی این باور فراوانی کار کنم:

    به میزانی که نگران آینده‌ات هستی‌، به میزان ترسی که از تمام شدن نعمت‌ها‌ و فرصت‌ها داری و به میزانی که نگران بدست نیاوردن نعمت‌ها و فرصتها هستی‌، به همان میزان از تجربه فروانی‌، فاصله داری. این معیار خوبی برای اندازه گیری باور به فراوانی در ذهنت است.

    این فایل چند سال قبل از این بیماری همه‌گیر اخیر ضبط شده است و در این فایل صحبت از بیماری شد که باعث ازبین رفتن مردم میشود

    ولی همه ما به چشم خود دیدیم که این بیماری چه منفعت‌هایی را باخود بهمراه داشت و چه تغییرات شگرفی را در سبک زندگی مردم ایجاد کرد و نه تنها باعث از بین رفتن مردم نشد بلکه زندگی کسانی که باور به فراوانی داشتند را چندین هزار برابر در همه جهات بهبود بخشید

    چند روز پیش در یک مقاله خواندم که ثروت ثروتمندترین افراد دنیا در همین سالهای همه‌گیر شدن این بیماری چندین برابر شده است

    بیماری که به قول استیون هاوکینگ آمده بود تا زندگی برروی زمین را نابود کند ، نه تنها باعث نابودی مردم نشد بلکه با خودش خیر وبرکت و فراوانی بهمراه آورد

    چقدر خوبه که وقت بگذاریم و روی این باور بیشتر و بیشتر کار کنیم تا درهای نعمت و ثروت وفراوانی پروردگار برروی زندگی ما بیشتر وبیشتر باز شود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مبینا سربلند گفته:
    مدت عضویت: 755 روز

    به نام خالق وجودم

    درود برشما استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته

    اول می خوام خدا رو شکر کنم بابت همه اتفاقاتی که در حال رخ دادن هست

    استاد من چند وقته که با اموزش های شما اشنا شدم و صادقانه بخوام بگم قبل از اینکه با شما اشنا بشم درک نمی کردم که ادما ی دیگه ای هم وجود دارند که انگار می دونن توی افکار ما چی میگذره و چیز هایی که ما تجربه میکنیم و درک می کنیم هم وجود داره

    اولاش حتی درک اینکه چطور میشه که شما انقدر توانستید که عمیق فکر کنید و چطور باور کردین یا اصلا به این موضوع فکر کردین که منی که الان چیزی نمی دونم ، اوضاع مالیم خوب نیست ، روابطم خوب نیست …بشه که منم به این چیزا برسم !

    خدایا شکرت و ماشاالله به این اراده و عزت نفس شما !

    هرچقدر که شما رو تحسین میکنم بازم سیر نمیشم واقعا !

    استاد ی چیزی که طبق صحبت هاتون به تازگی واقعا درکش کردم اینه که ما هر احساسی نسبت به خودمون اعم از توانایی هامون ، باهوش بودنمون ، دوست داشتنی بودنمون و زیباییمون داریم ، دقیقا چیزی که از جانب ادمای اطرافمون به صورت یک بازتاب واضح دریافت می کنیم !

    و درکی که راجب عشق کردم میگه که ما زمانی به یک نفر علاقه مند میشیم و دوست داریم که وقت بیشتری رو باهاش بگذرونیم بهش نزدیک بشیم و راجبش بیشتر بدونیم ، دلیلش اینه که اون ادم با ما طوری رفتار کرده و دیدگاه و باورهاش و ذهنش به گونه بوده که باعث شده ما اون شخصیتی از خودمون رو جلوه بدیم که همیشه دوست داشتیم اون شخصیتمون رو بروز بدیم

    در واقع ما عاشق اون لول از خودمون هستیم که در حضور اون فرد ، جلوه گر میشه !

    چون این احساس رو داریم که اون ادم اون شخصیت ما رو میتونه درکش کنه

    ما عاشق درک شدن از جانب اون میشیم که درسته گاهی شاید ما مشرک بشیم و به دلایلی غیر توحیدی مثل احساس پوچی و تنهایی ، این توهم رو می زنیم که اون ادم ما رو درک میکنه در صورتی که در واقعیت اصلا این طور نیست !

    و اینکه ما همیشه باید تکاملمون رو طی کنیم تا به چیزی که میخوایم برسیم وقتی از خودمون انتظار بیش از حد داریم و قانون تکامل رو فراموش می کنیم باعث احساس گناه و سرکوب و خدشه دار شدن عزت نفس میشه !

    خدایا شکرت

    بابت همه ادمایی که از زندگیم و فکرم رفتن بیرون

    بابت همه اگاهی هایی که هر روز و هر روز دریافت میکنه

    بابت همه نعمت ها و لذت های روزانم

    بابت همه ادمای خوبی که وارد زندگیم شدن و درس ها و تجربه های بی نظری برام داشته

    نصف شخصیت ما ، چیزیه که ادمای اطرافمون به ما برچسب میزنن و نصف دیگش هم چیزیه که ما میخوایم برای لذت بردن از روابطمون از خودمون بروز میدیم و این یه حقیقت تکان دهنده است!

    ما باید چیزی باشیم که خودمون فکر می کنیم درسته شخصیت خودمون رو داشته باشیم نه اینکه طوری رفتار کنیم که دیگران با برچسب زدن روی ما ، ما رو محدود به اون طور رفتار کردن و فکر کردن راجب ب خودمون می کنند

    اگر فکر میکنی چیزی نادرسته و بعد از هر بار مرتکب شدنش احساس گناه داری و پشیمون هستی و خودت رو مرتبا سرزنش میکنی ،

    فقط یکم سعی کن که خودت رو کنترل کنی و راه درست رو بری !

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مبینا سربلند گفته:
    مدت عضویت: 755 روز

    به نام خالق وجودم

    درود برشما استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته

    اول می خوام خدا رو شکر کنم بابت همه اتفاقاتی که در حال رخ دادن هست

    استاد من چند وقته که با اموزش های شما اشنا شدم و صادقانه بخوام بگم قبل از اینکه با شما اشنا بشم درک نمی کردم که ادما ی دیگه ای هم وجود دارند که انگار می دونن توی افکار ما چی میگذره و چیز هایی که ما تجربه میکنیم و درک می کنیم هم وجود داره

    اولاش حتی درک اینکه چطور میشه که شما انقدر توانستید که عمیق فکر کنید و چطور باور کردین یا اصلا به این موضوع فکر کردین که منی که الان چیزی نمی دونم ، اوضاع مالیم خوب نیست ، روابطم خوب نیست …بشه که منم به این چیزا برسم !

    خدایا شکرت و ماشاالله به این اراده و عزت نفس شما !

    هرچقدر که شما رو تحسین میکنم بازم سیر نمیشم واقعا !

    استاد ی چیزی که طبق صحبت هاتون به تازگی واقعا درکش کردم اینه که ما هر احساسی نسبت به خودمون اعم از توانایی هامون ، باهوش بودنمون ، دوست داشتنی بودنمون و زیباییمون داریم ، دقیقا چیزی که از جانب ادمای اطرافمون به صورت یک بازتاب واضح دریافت می کنیم !

    و درکی که راجب عشق کردم میگه که ما زمانی به یک نفر علاقه مند میشیم و دوست داریم که وقت بیشتری رو باهاش بگذرونیم بهش نزدیک بشیم و راجبش بیشتر بدونیم ، دلیلش اینه که اون ادم با ما طوری رفتار کرده و دیدگاه و باورهاش و ذهنش به گونه بوده که باعث شده ما اون شخصیتی از خودمون رو جلوه بدیم که همیشه دوست داشتیم اون شخصیتمون رو بروز بدیم

    در واقع ما عاشق اون لول از خودمون هستیم که در حضور اون فرد ، جلوه گر میشه !

    چون این احساس رو داریم که اون ادم اون شخصیت ما رو میتونه درکش کنه

    ما عاشق درک شدن از جانب اون میشیم که درسته گاهی شاید ما مشرک بشیم و به دلایلی غیر توحیدی مثل احساس پوچی و تنهایی ، این توهم رو می زنیم که اون ادم ما رو درک میکنه در صورتی که در واقعیت اصلا این طور نیست !

    و اینکه ما همیشه باید تکاملمون رو طی کنیم تا به چیزی که میخوایم برسیم وقتی از خودمون انتظار بیش از حد داریم و قانون تکامل رو فراموش می کنیم باعث احساس گناه و سرکوب و خدشه دار شدن عزت نفس میشه !

    خدایا شکرت

    بابت همه ادمایی که از زندگیم و فکرم رفتن بیرون

    بابت همه اگاهی هایی که هر روز و هر روز دریافت میکنه

    بابت همه نعمت ها و لذت های روزانم

    بابت همه ادمای خوبی که وارد زندگیم شدن و درس ها و تجربه های بی نظری برام داشته

    نصف شخصیت ما ، چیزیه که ادمای اطرافمون به ما برچسب میزنن و نصف دیگش هم چیزیه که ما میخوایم برای لذت بردن از روابطمون از خودمون بروز میدیم و این یه حقیقت تکان دهنده است!

    ما باید چیزی باشیم که خودمون فکر می کنیم درسته شخصیت خودمون رو داشته باشیم نه اینکه طوری رفتار کنیم که دیگران با برچسب زدن روی ما ، ما رو محدود به اون طور رفتار کردن و فکر کردن راجب ب خودمون می کنند

    اگر فکر میکنی چیزی نادرسته و بعد از هر بار مرتکب شدنش احساس گناه داری و پشیمون هستی و خودت رو مرتبا سرزنش میکنی ،

    فقط یکم سعی کن که خودت رو کنترل کنی و راه درست رو بری !

    نام و یادتون به عزت جاوید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: